[آیة الله وحید خراسانی نقل کردند] وقتی پسر آیة الله خوئی در میان راه کربلا و نجف کشته شد. فکر میکردیم چطور به ایشان خبر دهیم.
قرار بر این شد وقتی برای جلسه استفتاء میرویم، [اول] مرحوم حاج شیخ عبدالحسین واعظزاده روضه بخواند و [ضمن روضه به کشته شدن پسر ایشان] اشاره کند. همین کار انجام شد بالاخره [آیة الله خوئی] فهمیدند.
[ابتدا] چند دقیقهای سر به زیر افکندند، بعد سر بلند کرده گفتند بقیه استفتائات را بیاورید.
منبع: ما سمعت ص95 با اندکی تصرف
[آیة الله وحید خراسانی نقل کردند] وقتی پسر آیة الله خوئی در میان راه کربلا و نجف کشته شد. فکر میکردیم چطور به ایشان خبر دهیم.
قرار بر این شد وقتی برای جلسه استفتاء میرویم، [اول] مرحوم حاج شیخ عبدالحسین واعظزاده روضه بخواند و [ضمن روضه به کشته شدن پسر ایشان] اشاره کند. همین کار انجام شد بالاخره [آیة الله خوئی] فهمیدند.
[ابتدا] چند دقیقهای سر به زیر افکندند، بعد سر بلند کرده گفتند بقیه استفتائات را بیاورید.
منبع: ما سمعت ص95 با اندکی...