در زمان مرحوم آیة الله بروجردی هیئت مدیره مسجد سید عزیزالله بازار تهران با صلاحدید ایشان کار میکردند. ماه مبارکی مرحوم آقای حاج میرزا علی حصّهای را از اصفهان برای منبر دعوت کردند، ولی ایشان پایش شکست و نتوانست بیاید.
به آیة الله بروجردی گفتند چنین شده، چه کنیم؟ ایشان میگویند آقای فلسفی را دعوت کنید.
همه تعجب کرده بودند، چون بعد از قضایای سیاسی آن زمان آقای فلسفی موقعیت و اعتبار خود را از دست داده بود. لذا هیئت مدیره مایل نبودند، به هر صورتی بود آقای حصّهای را آوردند و به آقا خبر دادند.
ایشان گفتند فکری میکنم، بعد گفته بودند ایشان مسجد شاه منبر بروند و آقای فلسفی مسجد حاج سید عزیزالله.
آقای سجادی گفتند روز اول مجلس من بودم، نماز که تمام شد نود درصد جمعیت رفت و جسارت و اهانت هم [به آقای فلسفی] میکردند.
ولی روز به روز جمعیت زیادتر میشد و ایشان هم رسما در منبر از گذشته اظهار پشیمانی مینمودند و اقرار به اشتباه کردند.
بعد به مرحوم آیة الله بروجردی گفته بودند چرا چنین کردید؟
گفته بودند امثال آقای فلسفی ما کم داریم، اگر آنها را رها کنیم دشمن در کمین است آنان را ببرد.
در همان یکی دو سالی که آقای فلسفی خانه نشین بودند گفته بودند در این مدت یک نفر در خانه مرا نزد و سراغ من نیامد.
ولی مرتب آیة الله برودجردی برای من پول میفرستادند و زندگی مرا تأمین و آبروی مرا حفظ مینمودند.
منبع: ما سمعت ص195 با اندکی تصرف
در زمان مرحوم آیة الله بروجردی هیئت مدیره مسجد سید عزیزالله بازار تهران با صلاحدید ایشان کار میکردند. ماه مبارکی مرحوم آقای حاج میرزا علی حصّهای را از اصفهان برای منبر دعوت کردند، ولی ایشان پایش شکست و نتوانست بیاید.
به آیة الله بروجردی گفتند چنین شده، چه کنیم؟ ایشان میگویند آقای فلسفی را دعوت کنید.
همه تعجب کرده بودند، چون بعد از قضایای سیاسی آن زمان آقای فلسفی موقعیت و اعتبار خود را از دست داده بود. لذا هیئت مدیره مایل نبودند، به هر صورتی بود آقای حصّهای را آوردند و به آقا خبر دادند.
ایشان گفتند فکری میکنم، بعد گفته بودند ایشان مسجد شاه منبر بروند و آقای فلسفی مسجد حاج سید عزیزالله.
آقای سجادی گفتند روز اول مجلس من بودم، نماز که تمام شد نود درصد جمعیت رفت و جسارت و اهانت هم [به آقای فلسفی] میکردند.
ولی روز به روز جمعیت زیادتر میشد و ایشان هم رسما در منبر از گذشته اظهار پشیمانی مینمودند و اقرار به اشتباه کردند.
بعد به مرحوم آیة الله بروجردی گفته بودند چرا چنین کردید؟
گفته بودند امثال آقای فلسفی ما کم داریم، اگر آنها را رها کنیم دشمن در کمین است آنان را ببرد.