مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم از اجله علمای قم بود. علماً مورد قبول عامه بود. خواص و عوام همه تصدیقش میکردند.
همواره مشغول بود؛ یا درس میگفت، یا مطالعه میکرد، یا در مطلب علمی فکر مینمود، یا با طرفی که پیدا میکرد، به بحث و مذاکره علمی مشغول میشد.
و غالبا کتابی زیر بغلش بود. به هر جا که میرسید، اگر مجلس مقتضی مذاکره علمی بود، فورا مسألهای طرح کرده، مشغول تبادل افکار میشد و الا کتاب از زیر بغل بیرون آورده، به مطالعه مشغول میگردید.
حتی در روزهای چهارشنبه عصر در منزل خود مجلس ذکر مصیبت منعقد میکرد، در عین حال که حاضرین مشغول صرف چایی قلیان بودند، او در یک گوشهای مانند هر روز به تدریس و افاده علم اشتغال داشت.
فکر روشن و نظر دقیقی دارا بود.
مطالبی را که بین فضلا القا میکرد، مادامی که اطراف و جوانب آن را با نظر عمیق، تحت مطالعه نیاورده بود و وزن آن را کاملا به دست نیاورده، القا نمیکرد.
در ورغ و تقوا نمونه گذشتگان بود و در عرفیات نیز بینهایت دقیق بود. به هر کاری که وارد میشد، با کمال سنگینی و متانت قدم میگذاشت. خیلی هم بیهوا بود. ذرهای در وی آثار منیت نبود. جرعهای از دریا ج۴ پاورقی ص484
مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم از اجله علمای قم بود. علماً مورد قبول عامه بود. خواص و عوام همه تصدیقش میکردند.
همواره مشغول بود؛ یا درس میگفت، یا مطالعه میکرد، یا در مطلب علمی فکر مینمود، یا با طرفی که پیدا میکرد، به بحث و مذاکره علمی مشغول میشد.
و غالبا کتابی زیر بغلش بود. به هر جا که میرسید، اگر مجلس مقتضی مذاکره علمی بود، فورا مسألهای طرح کرده، مشغول تبادل افکار میشد و الا کتاب از زیر بغل بیرون آورده، به مطالعه مشغول میگردید.
حتی در روزهای چهارشنبه عصر در منزل خود مجلس ذکر مصیبت منعقد میکرد، در عین حال که حاضرین مشغول صرف چایی قلیان بودند، او در یک گوشهای مانند هر روز به تدریس و افاده علم اشتغال داشت.
فکر روشن و نظر دقیقی دارا بود.
مطالبی را که بین فضلا القا میکرد، مادامی که اطراف و جوانب آن را با نظر عمیق، تحت مطالعه نیاورده بود و وزن آن را کاملا به دست نیاورده، القا نمیکرد.
در ورغ و تقوا نمونه گذشتگان بود و در عرفیات نیز بینهایت دقیق بود. به هر کاری که وارد میشد، با کمال سنگینی و متانت قدم میگذاشت. خیلی هم بیهوا بود. ذرهای در وی آثار منیت نبود. جرعهای از دریا ج۴ پاورقی...