از حجت، شیخ محمد تقی جواهری شنیدم که میگفت:
حجت بزرگ، سید نصرالله مستنبط، از زیارت امام رضا مراجعت نمود و به همین مناسبت مجلس عزاداری برای حضرت سیدالشهداء برگزار کرد که من یکی از حاضران بودم.
خطیبی منبر رفت و گفت: آرزویم در زندگی این بود که در مجلسی سخن بگویم که جز اهل علم کسی در آن نباشد و اینک به آرزویم رسیدهام.
سپس گفت: هر کدام از ما در هر ماه مبلغی از سهم امام مصرف میکند و اگر مقدر گردد که امام ظهور کند و از هر یک از ما بپرسد که آیا به مقداری که دریافت نموده ، ادا کرده است، جواب چه خواهد بود؟
و اگر آن حضرت بفرماید که من از شما به نصف میپذیرم، آیا شما نصف آنچه را که دریافت نمودهاید، ادا کردهاید؟
و چنانچه حضرتش، تخفیف بدهد و بگوید که من از شما به یک چهارم قبول میکنم، آیا شما برابر با ربع آنچه را که گرفتهاید، ادا نمودهاید؟
شیخ جواهری میگوید: وی با شیوهای بسیار نیکو و بیانی بسیار عالی و توضیحی زیبا سخن میگفت [سخن او آن چنان بر من اثر گذاشت که از شدت ناراحتی نتوانستم شام بخورم و بخوابم. در تمام این مدت] در این مورد نسبت به خودم فکر کنم که آیا پاسخ قابل قبولی برای چنین پرسشهایی دارم هر گاه امام آنها را از من بپرسد؟
روز دوم فرا رسید و من همچنان از غذا خوردن و خوابیدن خود داری میکردم و بر این حال بودم تا [این که] به پاسخی دست یافتم و آن این بود که من عده زیادی از طلاب لبنانی را درس داده بودم که بسیاری از آنان، اکنون قاضیان و عالمان هستند [و به دین خدمت میکنند].
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 171 با تصرف
از حجت، شیخ محمد تقی جواهری شنیدم که میگفت:
حجت بزرگ، سید نصرالله مستنبط، از زیارت امام رضا مراجعت نمود و به همین مناسبت مجلس عزاداری برای حضرت سیدالشهداء برگزار کرد که من یکی از حاضران بودم.
خطیبی منبر رفت و گفت: آرزویم در زندگی این بود که در مجلسی سخن بگویم که جز اهل علم کسی در آن نباشد و اینک به آرزویم رسیدهام.
سپس گفت: هر کدام از ما در هر ماه مبلغی از سهم امام مصرف میکند و اگر مقدر گردد که امام ظهور کند و از هر یک از ما بپرسد که آیا به مقداری که دریافت نموده ، ادا کرده است، جواب چه خواهد بود؟
و اگر آن حضرت بفرماید که من از شما به نصف میپذیرم، آیا شما نصف آنچه را که دریافت نمودهاید، ادا کردهاید؟
و چنانچه حضرتش، تخفیف بدهد و بگوید که من از شما به یک چهارم قبول میکنم، آیا شما برابر با ربع آنچه را که گرفتهاید، ادا نمودهاید؟
شیخ جواهری میگوید: وی با شیوهای بسیار نیکو و بیانی بسیار عالی و توضیحی زیبا سخن میگفت [سخن او آن چنان بر من اثر گذاشت که از شدت ناراحتی نتوانستم شام بخورم و بخوابم. در تمام این مدت] در این مورد نسبت به خودم فکر کنم که آیا پاسخ قابل قبولی برای چنین پرسشهایی دارم هر گاه امام آنها را از من بپرسد؟
روز دوم فرا رسید و من همچنان از غذا خوردن و خوابیدن خود داری میکردم و بر این حال بودم تا [این که] به پاسخی دست یافتم و آن این بود که من عده زیادی از طلاب لبنانی را درس داده بودم که بسیاری از آنان، اکنون قاضیان و عالمان هستند [و به دین خدمت...