از آقای حاج آقا مرتضی حائری شنیدم که از پدرش مرحوم آقای حاج شیخ نقل میکرد:
گاهی ما میدیدیم آسید اسماعیل صدر در حالی که عبا بر سر کشیده است، مخفیانه در درس مرحوم آخوند نشسته است. پولهایی هم به صورت غیر منضبط به اشخاص داده میشد.
بعد از مدتها معلوم شد که آسید اسماعیل در درس مرحوم آخوند میآمد تا طلبههای فاضل را شناسایی کند و مخفیانه از طریق چند نفر واسطه به طلبههای فاضلی که شناسایی کرده بود، پول میرساند و از واسطهها هم تعهد گرفته بود که نگویند از ناحیه آقای صدر است.
جرعهای از دریا ج۲ صفحه 459
از آقای حاج آقا مرتضی حائری شنیدم که از پدرش مرحوم آقای حاج شیخ نقل میکرد:
گاهی ما میدیدیم آسید اسماعیل صدر در حالی که عبا بر سر کشیده است، مخفیانه در درس مرحوم آخوند نشسته است. پولهایی هم به صورت غیر منضبط به اشخاص داده میشد.
بعد از مدتها معلوم شد که آسید اسماعیل در درس مرحوم آخوند میآمد تا طلبههای فاضل را شناسایی کند و مخفیانه از طریق چند نفر واسطه به طلبههای فاضلی که شناسایی کرده بود، پول میرساند و از واسطهها هم تعهد گرفته بود که نگویند از ناحیه آقای صدر است.
جرعهای از دریا ج۲ صفحه...