گروهی از زائران ایرانی به نجف اشرف آمدند در حالی که حقوق شرعی برای مرجع دینی، شیخ حسن مامقانی، به همراه خود داشتند.
یکی از طلاب علوم دینی در نجف اشرف، همشهری آنان بود که از او خواستند تا نیم ساعت بعد حاضر شود شاید شیخ از آن حقوق چیزی به او بدهد.
آنان نزد شیخ رفتند و آن طلبه نیز حاضر شد. شیخ برخاست و بخوبی از او استقبال نمود و بگرمی به وی خوشآمد گفت.
هنگامی که این طلبه نشسته بود، زائران آن مبلغ را به شیخ مامقانی تقدیم نمودند. گفت: آن را به شیخ بدهید.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی112
گروهی از زائران ایرانی به نجف اشرف آمدند در حالی که حقوق شرعی برای مرجع دینی، شیخ حسن مامقانی، به همراه خود داشتند.
یکی از طلاب علوم دینی در نجف اشرف، همشهری آنان بود که از او خواستند تا نیم ساعت بعد حاضر شود شاید شیخ از آن حقوق چیزی به او بدهد.
آنان نزد شیخ رفتند و آن طلبه نیز حاضر شد. شیخ برخاست و بخوبی از او استقبال نمود و بگرمی به وی خوشآمد گفت.
هنگامی که این طلبه نشسته بود، زائران آن مبلغ را به شیخ مامقانی تقدیم نمودند. گفت: آن را به شیخ بدهید.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف،...