استاد بزرگوار موسوی تهرانی که سالها پیش بهانه ماندنم در حوزه شد و حالا هم مفتخرم که «هرکه ببیند مرا آورد تو را به خیال» تعریف میفرمود که:
زمانی که آیت الله خوانساری تهران تشریف داشتند آقایی که تمایل داشت مرجع درست کند خدمت یکی از بزرگان رسید و برای علم کردن او در مقابل آسید احمد مدام در گوشش خواند که تهران طلبه زیاد دارد و شما هم که علمیتتان محرز است و… بیایید تهران درس خارج شروع کنید و….
ایشان هم فرموده بود: این کار مقدماتی نیاز دارد و منجمله وقتی شاگردان جمع میشوند باید شهریه داد و….
طرف هم گفته بود: اینکه مشکلی نیست. من با تعدادی از بازاریان صحبت کردهام و آنها این کار را تقبل کردهاند.
آقا هم آمد و درس و بحث را شروع کرد.
بعد از 2 ـ 3 ماه طرفهای بازاری از ادامه کار اظهار عجز کرده و گفتند: ما بیش از این دیگر وجوهات بدهکار نبودهایم و پرداخت این پول در توانمان نیست.
استاد موسوی میفرمودند: طرف تعریف میکرد:
آیت الله خوانساری من را خواستند و معلوم شد از اول در جریان تمام ماجرا بودهاند. فرمودند: شنیدهام پرداخت شهریه آقای… به مشکل خورده؟ عرض کردم: بله. فرمودند: از این ماه شهریه ایشان را من بر عهده میگیرم و تا زندهام به کسی ـ و مخصوصاً خود ایشان ـ ابراز نفرمایید.
خیلی مرد بوده!
منبع: https://t.me/doroos_erfanian/1335
استاد بزرگوار موسوی تهرانی که سالها پیش بهانه ماندنم در حوزه شد و حالا هم مفتخرم که «هرکه ببیند مرا آورد تو را به خیال» تعریف میفرمود که:
زمانی که آیت الله خوانساری تهران تشریف داشتند آقایی که تمایل داشت مرجع درست کند خدمت یکی از بزرگان رسید و برای علم کردن او در مقابل آسید احمد مدام در گوشش خواند که تهران طلبه زیاد دارد و شما هم که علمیتتان محرز است و… بیایید تهران درس خارج شروع کنید و….
ایشان هم فرموده بود: این کار مقدماتی نیاز دارد و منجمله وقتی شاگردان جمع میشوند باید شهریه داد و….
طرف هم گفته بود: اینکه مشکلی نیست. من با تعدادی از بازاریان صحبت کردهام و آنها این کار را تقبل کردهاند.
آقا هم آمد و درس و بحث را شروع کرد.
بعد از 2 ـ 3 ماه طرفهای بازاری از ادامه کار اظهار عجز کرده و گفتند: ما بیش از این دیگر وجوهات بدهکار نبودهایم و پرداخت این پول در توانمان نیست.
استاد موسوی میفرمودند: طرف تعریف میکرد:
آیت الله خوانساری من را خواستند و معلوم شد از اول در جریان تمام ماجرا بودهاند. فرمودند: شنیدهام پرداخت شهریه آقای… به مشکل خورده؟ عرض کردم: بله. فرمودند: از این ماه شهریه ایشان را من بر عهده میگیرم و تا زندهام به کسی ـ و مخصوصاً خود ایشان ـ ابراز نفرمایید.
خیلی مرد بوده!
...