شیخ انصاری علیرغم سطح علمی بالایش، به هرکسی که در مجلس درس سخن میگفت، کاملاً گوش فرا میداد حتی اگر از کوچکترین طلبهها باشد.
روزی شیخ از بالای منبر تدریس، گفت: هنگام تحصیلم در خدمت شریف العلماء و مولای نراقی و شیخ علی کاشف الغطاء، به ذهن و ادراک و حافظه خود، مغرور بودم به گونهای که هر گاه در مطلبی دقیق میشدم و به نظریهای میرسدم، به آنچه استادانم دربارهی آن میگفتند، اهمیتی نمیدادم و حتی به همه آن که در باره آن موضوع اظهار میداشتند، گوش نمیدادم.
ولی اینک به این نتیجه رسیدهام که گوش دادن حتی به کمترین طلبهها تا پایان سخنانشان لازم است،
زیرا تجربه نمودهام که گاهی از نظریهای که خود پرداختهام به سبب سخن یک طلبه مبتدی، بازگشتهام.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 104
شیخ انصاری علیرغم سطح علمی بالایش، به هرکسی که در مجلس درس سخن میگفت، کاملاً گوش فرا میداد حتی اگر از کوچکترین طلبهها باشد.
روزی شیخ از بالای منبر تدریس، گفت: هنگام تحصیلم در خدمت شریف العلماء و مولای نراقی و شیخ علی کاشف الغطاء، به ذهن و ادراک و حافظه خود، مغرور بودم به گونهای که هر گاه در مطلبی دقیق میشدم و به نظریهای میرسدم، به آنچه استادانم دربارهی آن میگفتند، اهمیتی نمیدادم و حتی به همه آن که در باره آن موضوع اظهار میداشتند، گوش نمیدادم.
ولی اینک به این نتیجه رسیدهام که گوش دادن حتی به کمترین طلبهها تا پایان سخنانشان لازم است،
زیرا تجربه نمودهام که گاهی از نظریهای که خود پرداختهام به سبب سخن یک طلبه مبتدی، بازگشتهام.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی...