هنگامی که مردم از شیخ مرتضی انصاری تقلید نمودند، از آنان پوزش خواسته گفت:
همدرس من (محمد سعید مازندرانی) اعلم از من است و او اینک در ایران به سر میبرد و واجب است که به وی رجوع شود زیرا که تقلید از آن اعلم است.
شیخ مازندرانی از این مطلب با خبر شد و به وی نوشت: هر چند که هنگام خارج شدن از عراق از تو اعلمتر بودم، ولی تو بحث و تدریس را ادامه دادی و من ترک نمودهام، پس تو اینک از من اعلمتر هستی.
در آن هنگام شیخ انصاری تقلید را پذیرفت.
شیخ آقا بزرگ در شرح حال مازندرانی میگوید: علامه انصاری با وجود وی، در فتوا تأمل مینمود. شخصی به وی نامه نوشت و او را از رأی انصاری آگاه ساخت. وی پاسخ داد: من هنگام تحصیل از شیخ اعلمتر بودم ولی این امر را در ایران ادامه ندادم، در حالی که شیخ تاکنون در تحصیل کوشش میکند، پس او از من اعلم تر میباشد و تقلید از او متعین است.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 97 با اندکی تصرف
هنگامی که مردم از شیخ مرتضی انصاری تقلید نمودند، از آنان پوزش خواسته گفت:
همدرس من (محمد سعید مازندرانی) اعلم از من است و او اینک در ایران به سر میبرد و واجب است که به وی رجوع شود زیرا که تقلید از آن اعلم است.
شیخ مازندرانی از این مطلب با خبر شد و به وی نوشت: هر چند که هنگام خارج شدن از عراق از تو اعلمتر بودم، ولی تو بحث و تدریس را ادامه دادی و من ترک نمودهام، پس تو اینک از من اعلمتر هستی.
در آن هنگام شیخ انصاری تقلید را پذیرفت.
شیخ آقا بزرگ در شرح حال مازندرانی میگوید: علامه انصاری با وجود وی، در فتوا تأمل مینمود. شخصی به وی نامه نوشت و او را از رأی انصاری آگاه ساخت. وی پاسخ داد: من هنگام تحصیل از شیخ اعلمتر بودم ولی این امر را در ایران ادامه ندادم، در حالی که شیخ تاکنون در تحصیل کوشش میکند، پس او از من اعلم تر میباشد و تقلید از او متعین است.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 97 با اندکی...