در روزگار آیة الله سید محمد حسن شیرازی مجدد اتفاق افتاد که ناصر الدین شاه، پادشاه ایران، با انگلیسیها قرار دادی برای بهره برداری از تنباکو در ایران منعقد ساخت.
سید مجدد دریافت که در ورای این معاهده، منافع استعماری وجود دارد.
پس، خواستار لغو آن از شاه گردید.
شاه عذر آورد که بریتانیا 150 هزار لیره به ما میدهد و ما از آنها بی نیاز نیستیم.
سید مجدد به وی پیغام داد: معاهده را لغو کن و من مبلغ را به تو میپردازم.
شاه پشت هم اندازی میکرد و عذر میآورد.
با گذشت زمان، پیشبینی سید به حقیقت پیوست و بریتانیا کار ایجاد چندین مرکز برای شرکت ( تنباکو) در شهرهای ایران را آغاز نمود.
سرانجام فتوای معروف خود را صادر کرد: استعمال کنندهی دخانیات، محارب صاحب الزمان است.
مردم در کشور ایران از شمال تا جنوب این فتوا را تکرار میکردند و قلیانها را شکستند و هزاران تن تنباکو را در برابر ساختمانهای شرکت سوزاندند.
کار به آنجا رسید که شاه از خدمتکار خود خواست تا برایش قلیانی آماده کند. آن را آماده نمود و نزد شاه آورد و گفت: امام تحریم میکند ولی تو استعمال مینمایی؟ سپس آن را در برابر شاه خرد کرد.
سرانجام شاه ناچارشد تا معاهده را لغو نماید و شرکت، دفاتر خود را بست و کارمندان آن پای به فرار گذاشتند.
شاه تلگرامی به سید مخابره نمود و پیروزی را به وی تبریک گفت.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 92 با اندکی تصرف
در روزگار آیة اللهسید محمد حسن شیرازی مجدد اتفاق افتاد که ناصر الدین شاه، پادشاه ایران، با انگلیسیها قرار دادی برای بهره برداری از تنباکو در ایران منعقد ساخت.
سید مجدد دریافت که در ورای این معاهده، منافع استعماری وجود دارد.
پس، خواستار لغو آن از شاه گردید.
شاه عذر آورد که بریتانیا 150 هزار لیره به ما میدهد و ما از آنها بی نیاز نیستیم.
سید مجدد به وی پیغام داد: معاهده را لغو کن و من مبلغ را به تو میپردازم.
شاه پشت هم اندازی میکرد و عذر میآورد.
با گذشت زمان، پیشبینی سید به حقیقت پیوست و بریتانیا کار ایجاد چندین مرکز برای شرکت ( تنباکو) در شهرهای ایران را آغاز نمود.
سرانجام فتوای معروف خود را صادر کرد: استعمال کنندهی دخانیات، محارب صاحب الزمان است.
مردم در کشور ایران از شمال تا جنوب این فتوا را تکرار میکردند و قلیانها را شکستند و هزاران تن تنباکو را در برابر ساختمانهای شرکت سوزاندند.
کار به آنجا رسید که شاه از خدمتکار خود خواست تا برایش قلیانی آماده کند. آن را آماده نمود و نزد شاه آورد و گفت: امام تحریم میکند ولی تو استعمال...