شنیدم از شیخ محمد تقی جواهری که به نقل از سید حسین حمامی میگفت:
عادت شیخ علی فرزند شیخ باقر جواهری این بود که در شب عید فطر حضرت امام حسین علیه السلام را زیارت میکرد و نماز عید را در صحن امام حسین اقامه میکرد.
در سال 1345 [قمری ظ] بر حسب عادتش [به صحن امام حسین علیه السلام] آمد [که نماز عید بخواند].
اما پیش از او در نزدیگی محل اقامه نماز شیخ، یکی از بزرگان کربلا نیز آماده نماز عید شده بود و صد ها نفر پشت سر وی به صف ایستاده بودند.
آن عالم کربلایی، جماعت شیخ علی را که دید از امام جماعت پرسید، [وقتی امام جماعت را شناخت نماز خودش را رها کرد و به شیخ علی اقتدا کرد. تبعا تمامی ] افراد وی نیز همگی به شیخ ائتمام کردند.
[این امر بر اعتبار و شهرت شیخ افزود.]
پس از اقامه نماز، شیخ علی از صحن خارج شد و بر در صحن، روی به امام نموده و سلام کرد و از خداوند درخواست نمود تا نزد خداوند واسطه شود تا جان او را بگیرد.
سید حسین گوید:
من در کنار وی بودم و با شگفتی به وی گفتم: چرا [این گونه دعا میکنی؟!] این آغاز پیروزی شماست؟
گفت: ای سید، دنیا و آخرت با هم جمع نمیشوند.
شیخ علی در پی این دعا، در روز هفتم شوال همان سال وفات یافت.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 71 با اندکی تصرف
شنیدم از شیخ محمد تقی جواهری که به نقل از سید حسین حمامی میگفت:
عادت شیخ علی فرزند شیخ باقر جواهری این بود که در شب عید فطر حضرت امام حسین علیه السلام را زیارت میکرد و نماز عید را در صحن امام حسین اقامه میکرد.
در سال 1345 [قمری ظ] بر حسب عادتش [به صحن امام حسین علیه السلام] آمد [که نماز عید بخواند].
اما پیش از او در نزدیگی محل اقامه نماز شیخ، یکی از بزرگان کربلا نیز آماده نماز عید شده بود و صد ها نفر پشت سر وی به صف ایستاده بودند.
آن عالم کربلایی، جماعت شیخ علی را که دید از امام جماعت پرسید، [وقتی امام جماعت را شناخت نماز خودش را رها کرد و به شیخ علی اقتدا کرد. تبعا تمامی ] افراد وی نیز همگی به شیخ ائتمام کردند.
[این امر بر اعتبار و شهرت شیخ افزود.]
پس از اقامه نماز، شیخ علی از صحن خارج شد و بر در صحن، روی به امام نموده و سلام کرد و از خداوند درخواست نمود تا نزد خداوند واسطه شود تا جان او را بگیرد.
سید حسین گوید:
من در کنار وی بودم و با شگفتی به وی گفتم: چرا [این گونه دعا میکنی؟!] این آغاز پیروزی شماست؟
گفت: ای سید، دنیا و آخرت با هم جمع نمیشوند.
dir="RTL"...