یکی از اتهامات بی اساس از سوی نو اخباریون، بدعت بودن رسالههای عملیه مراجع و فقهاء مذهب است.
آنچه به وضوح از بررسی تاریخ فقه شیعه و مطالعه کتب اصحاب امامیه دیده میشود این است که نوشتن رساله در میان فقهاء و حتی بعضی از محدثین رواج داشته و نه تنها بدعت نیست بلکه سنتی دیرینه بوده است.
اولین کتب احکام نوشته شده توسط اصحاب و فقهاء، کتب روایاتی است که از ائمه تلقی شده است. در این کتب علاوه بر متن روایت آنچنان که از دو لب مبارک امام شنیده شده، اسناد روایات هم ذکر شده است. از مهمترین و معروفترین این دسته، کتب اربعه است که از اصول اربعة مأة گردآوری گردیده است.
«رسالههای قرن چهارم هجری»
عمل کردن به احکام عملی با مطالعه کتب روایی ـ که در آنها روایات با ذکر اسناد آن و بدون ذکر فتوا نقل شده ـ برای عموم کاری مشکل و ملال آور است.
در مرحلهی اول آنچه عموم و مراجعین با آن سر و کاری ندارند، سند احادیث است. کسی که برای عمل کردن به وظیفهی شرعی در پیش آمدی خاص به کتب روایی مراجعه میکند، توجهی به سند احادیث ندارد. زیرا علاوه بر این که دسترسی آسان و سریع به وظیفه شرعی را مختل میکند، باعث طولانی شده کتب احکام و ازدیاد حجم آن میشود.
به همین جهت اولین اصلاحی که در کتب احکام صورت گرفته، حذف اسانید روایات و بسنده کردن به متن روایات برای بیان فتوا بوده است.
این امر اولین بار در قرن چهارم توسط فقهاء عصر غیبت و کسانی همچون شیخ صدوق رحمة الله علیه انجام شده است.
صدوق ابتدای کتاب فتوایی خود مقنع مینویسد:
«سپس کتابی تألیف کردم و نام آن را مقنع گذاردم… و اسانید آن را حذف کردم که جابجایی آن آسان شود و حفظ کردن آن سخت و برای خواننده ملال آور نباشد. چون (اسناد) آنچه در این کتاب بیان نمودم در کتب مشایخ ما موجود است…»[1]
«رسالههای قرن پنجم»
از آنجایی که در بین روایات، عام و خاص، محکم و متشابه و متعارض وجود دارد، نقل خود روایات به تنهایی بدون ذکر فتوا، برای عوام محتاج به استنباط حکم شرعی توسط عوام و عدم سکون و آرامش نفس نسبت به وظیفه است. به همین جهت این تغییر در قرن پنجم بیشتر شد. کتب احکامی که در این قرن تألیف شده است دو دسته هستند:
دسته نخست کتبی که برای نوفقیهان به جهت تعلیم روش استنباط نوشته شده که به آن کتب فقهی استدلالی گفته میشود. در این کتب نه تنها فتوا، بلکه روش استنباط احکام و مستندات آن ذکر شده است.
دسته دوم کتبی که برای مراجعه و مطالعه عموم مردم و به جهت دانستن وظیفه و عمل کردن به آن نوشته شده است که به آن کتب فتوایی گفته میشود. در این کتب نه تنها خبری از اسناد نیست، بلکه خود روایات هم ذکر نشده است و فقط به ذکر فتوای نویسنده بسنده شده است.
از معروفترین این کتب میتوان به کتب فتوایی شیخ مفید، سید مرتضی، ابوالصلاح حلبی، سلّار، شیخ طوسی، و ابن براج اشاره کرد.
در قرنهای بعد کتب فتوایی فراوانی مستقلا یا به صورت سؤال و جواب به زبان عربی و فارسی و گاهی به زبان شعر نوشته شده است. در این کتب، فتوای نویسنده غالبا بدون ذکر روایت و دلیل فتوا ذکر شده است.
آنچه بیشتر مورد توجه است رسالههایی است که توسط محدثین مثل علامهی مجلسی و محدث کبیر شیخ عباس قمی[2] رضوان الله علیهما نوشته شده که جماعت نواخباری آنان از خود میدانند و اقوال آنها مورد توجه اخباریون است.
در ادامه فهرستی از معروفترین رسالههای فتوایی فقهاء و محدثین شیعه ارایه میگردد.
رسالههای عملیه قرن چهارم
1. المقنع؛ فتوايی؛ شیخ صدوق دوم محمد بن علی بن بابویه
2. الهداية في الأصول و الفروع؛ فتوايی؛ شیخ صدوق دوم
رسالههای عملیه قرن پنجم
3. أحکام النساء؛ فتوايی؛ شیخ مفید
4. العويص؛ فتوايی؛ شیخ مفید
5. الإشراف في عامة فرائض أهل الإسلام؛ فتوايی؛ شیخ مفید
6. المسائل الطوسية؛ فتوايی؛ شیخ مفید.
7. المقنعة؛ فتوايی؛ شیخ مفید
8. جمل العلم و العمل؛ فتوايی؛ سید مرتضی
9. الکافي في الفقه؛ فتوايی؛ حلبی ابو الصلاح
10. المراسم العلوية و الأحکام النبوية في الفقه الإمامي؛ فتوايی؛ سلار
11. الاقتصاد الهادي إلی طريق الرشاد؛ فتوايی؛ شیخ طوسی
12. الجمل و العقود في العبادات؛ فتوايی؛ شیخ طوسی
13. النهاية في مجرد الفقه و الفتاوی؛ فتوايی؛ شیخ طوسی
14. المهذب؛ فتوايی؛ قاضی ابن براج
رسالههای علمیه قرن ششم
15. الوسيلة إلی نيل الفضيلة؛ فتوايی؛ طوسی، محمد بن علی بن حمزه
16. سؤال و جواب فقهی؛ فتوايی؛ قطب الدين راوندی؛ فارسی
17. إشارة السبق إلی معرفة الحق؛ فتوايی؛ حلبی
18. إصباح الشيعة بمصباح الشريعة؛ فتوايی؛ قطب الدين کیدری
19. جواهر الفرائض؛ فتوايی؛ خواجه نصير الدين طوسی
20. شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام؛ فتوايی؛ حلی، نجم الدين، جعفر بن حسن
21. المختصر النافع في فقه الإمامية؛ فتوايی؛ حلی، نجم الدين، جعفر بن حسن
22. الجامع للشرائع؛ فتوايی؛ حلی، يحيی بن سعيد
رسالههای عملیه قرن هشتم
23. الجوهرة في نظم التبصرة؛ حلی؛ حسن بن علی بن داود (شعر)
24. إرشاد الأذهان إلی أحکام الإيمان. فتوايی. علامه حلی
25. تبصرة المتعلمين في أحکام الدين؛ فتوایی؛ علامه حلی
26. تحرير الأحکام الشرعية علی مذهب الإمامية؛ فتوايی؛ علامه حلی
27. تلخيص المرام في معرفة الأحکام؛ فتوايی؛ علامه حلی
28. قواعد الأحکام في معرفة الحلال و الحرام؛ فتوايی؛ علامه حلی
29. الرسالة الفخرية في معرفة النية؛ فتوايی؛ حلی، فخر المحققين
30. الألفية في فقه الصلاة اليومية؛ فتوايی شهيد اول؛ محمد بن مکی عاملی
31. اللمعة الدمشقية في فقه الإمامية؛ فتوايی؛ شهيد اول، محمد بن مکی عاملی
رسالههای علمیه قرن نهم
32. الرسائل العشر؛ حلی، جمال الدين؛ فتوایی[3]
33. الدر المنضود في معرفة صيغ النيات و الإيقاعات و العقود. فتوايی؛ فقعانی
34. المسائل الفقهية؛ فتوايی؛ فقعانی
رسالههای عملیه قرن دهم
35. حاشية شرائع الإسلام؛ فتوایی عاملی، شهيد ثانی، زين الدين بن علی
رسالههای عملیه قرن یازدهم به بعد به جهت کثرت رسالهها از این تاریخ به بعد فقط به مهمترین عناوین اشاره میشود.
36. يک دوره فقه کامل فارسی؛ مجلسی اول، محمد تقی؛ فتوايی؛ فارسی
37. بيست و پنج رساله فارسی؛ مجلسی دوم، محمد باقر بن محمد تقی؛ فتوايی؛ فارسی[4]
38. حدود و قصاص و ديات؛ مجلسی دوم، محمد باقر بن محمد تقی؛ فتوايی؛ فارسی
39. رساله رضاعيه و حد کر، کافور حنوط، فرسخ و صاع؛ مجلسی دوم، محمد باقر بن محمد تقی؛ فتوايی؛ فارسی
40. الغاية القصوی في ترجمة العروة الوثقی؛ محدث قمی، شيخ عباس؛ فتوايی؛ فارسی
با تتبع اندکی که ارایه گردید روشن شد که رسالههای عملیه علاوه بر این که یک نیاز ضروری برای جامعه شیعه است، قرنها در میان فقهاء و محدثین شیعه رواج نیز داشته است.
در نتیجه این ادعای اخباریون که «رساله نویسی در سیره سلف صالح سابقه نداشته است»، سخنی بدون علم و یا مغرضانه است.
[1]- ثمَّ إني صنفت كتابي هذا، و سميته كتاب المقنع لقنوع من يقرأه بما فيه، و حذفت الأسانيد منه لئلا يثقل حمله، و لا يصعب حفظه، و لا يمل قارئه، إذ كان ما أبينه فيه في الكتب الأصولية موجودا مبينا عن المشايخ العلماء الفقهاء الثقات رحمهم الله.
[2]- شیخ عباس قمی در کتاب القایة القصوی میفرماید: چنين گويد اين فقير بی بضاعت، عباس القمي ختم الله له بالحسنی و السعادة: مدتها بود در خاطرم خطور میکرد که چقدر شايسته و لازم بود که برای مکلفين فراهم شود يک رسالهی جامعی که مشتمل باشد بر کثرت فروع و مهماتِ مسائل و مغنی باشد ايشان را در مقام حاجت از جمع آوردن اسفار و رسائل و اگر چه رسالههای عمليه بسيار لکن در بين آنها نمیديدم رسالهای را که از هر جهت جامع و برای کافهی مقلدين نافع باشد مگر در اين ايام که برخوردم به رسالهی شريفهی عروة الوثقی فيما تعم به البلوی که از قلم درر بار حضرت حجت الاسلام و آيت الله فی الانام مبين الحلال و الحرام و فقيه اهل البيت عليهم السلام سيدنا الاعظم و ملاذنا المعظم ابو المکارم مولانا السيد محمد کاظم الطباطبائي ادام الله ظله العالی بيرون آمده ديدم. الحق همان کتاب است که هميشه ديدار آن را متمنی و طالب و زيارت مثل آن را شائق و راغب بودم چه آن رسالهای است سهل التناول و مرغوب در نهايت جودت تأليف و حسن اسلوب. جامع جميع رسائل و حاوی کافهی مسائل و کافل انواع فروع فقهيه بل ناسخ رسالههای عمليه، لقد اجاد من قال فيها و فی مؤلفها: «فقيه بيت الوحي ما خاب فی عروة الوثقی من استمسکا - فان اهل البيت ادری بما فی البيت من احکامه مدرکا» و لکن چون آن کتاب شريف به عربی بود و فارسی زبانان را از آن بهره نبود به خاطرم رسيد که آن را به فارسی ترجمه کنم تا نفعش عام و ذخيرهی اين مجرم کثير الآثام گردد. پس نصرت و توفيق خود را از حق تعالی خواستم و به نگارش ترجمهی آن پرداختم. و ناميدم آن را بالغاية القصوی في ترجمة عروة الوثقی. و مرتب گردانيدم آن را بر يک مقدمه و پنج کتاب. و الله الموفق للصواب. الغاية القصوی في ترجمة العروة الوثقی، ج1، ص: 5
[3]- بعضی از رسالههای این کتاب فقهی و برخی اعتقادی است.
[4]- برخی از رسالههای این کتاب فقهی و برخی اعتقادی است.
آنچه به وضوح از بررسی تاریخ فقه شیعه و مطالعه کتب اصحاب امامیه دیده میشود این است که نوشتن رساله در میان فقهاء و محدثین رواج داشته و سنتی دیرینه بوده است.
«رسالههای قرن چهارم هجری»
عمل کردن به احکام عملی با مطالعه کتب روایی برای عموم کاری مشکل و ملال آور است.
به همین جهت اولین اصلاحی که در کتب احکام صورت گرفته، حذف اسانید روایات بوده است.
صدوق ابتدای کتاب فتوایی خود مقنع مینویسد:
«سپس کتابی تألیف کردم و نام آن را مقنع گذاردم… و اسانید آن را حذف کردم که جابجایی آن آسان شود و حفظ کردن آن سخت و برای خواننده ملال آور نباشد.»
«رسالههای قرن پنجم»
این تغییر در قرن پنجم بیشتر شد.
در کتب فتوایی نه تنها خبری از اسناد نیست، بلکه خود روایات هم ذکر نشده است و فقط به ذکر فتوای نویسنده بسنده شده است.
از معروفترین این کتب میتوان به کتب فتوایی شیخ مفید، سید مرتضی، ابوالصلاح حلبی، سلّار، شیخ طوسی، و ابن براج اشاره کرد.
آنچه بیشتر مورد توجه است رسالههایی است که توسط محدثین مثل علامهی مجلسی و محدث کبیر شیخ عباس قمی رضوان الله علیهما نوشته شده که جماعت نواخباری آنان از خود میدانند و اقوال آنها مورد توجه اخباریون است.
در ادامه فهرستی از معروفترین رسالههای فتوایی فقهاء و محدثین شیعه ارایه میگردد.
…