×

درباره میز من طلبه هستم

مسیر «هویت‌یابی» از انسان شناسی آغاز و سپس به سرمنزل عقل شناسی، دین شناسی، اسلام شناسی و شیعه شناسی می‌رسد.
ادامه این سیر دقیق علمی، کامل‌ترین هویت، یعنی «هویت طلبگی» را رقم می‌زند.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
۲۲ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

کنکاشی در توبه

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۶:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 29106

چرایی توبه

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۶:۵۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1074

گناه کفران نعمت‌های خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۱۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19117
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1197

خدایی که ما را غرق در نعم خود کرده است به طوری که در دو جای قرآن می‌فرماید:

وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (ابراهیم/34)

وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحيمٌ (نحل/18)

اقل شکر او اطاعت از او است و نافرمانی او است همان «نمک خوردن و نمک‌دان شکستن» است.

به هر حال انسان دچار خطاها و هواهای نفسانی و دام‌های شیطانی می‌شود و به خاطر نافرمانی در زمره کسانی قرار می‌گیرد که کفران نعمت می‌کنند؛ ولی عقل حکم می‌کند که از عمل خود پیشیمان شود و به سوی خداوند کریم باز گردد و خطاهای خود را جبران نماید و این عمل همان توبه است.

حکایت: توبه لوطی نمک‌شناس به دست علامه مجلسی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19118
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2113

یکی از اخیار اصفهان که به علامه مجلسی ارادت داشت شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت: گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است.

علامه مجلسی گفت: چه گرفتاریی؟

آن مرد گفت: لوطی باشی محل، به من خبر داده است که امشب با دوستانش می خواهند به خانه من بیایند و شام میهمان من باشند و قهرا می دانم اسباب لهو و لعب را هم می آورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم می کنند و ما را در حرام می اندازند.

علامه مجلسی گفت: خودم می‌آیم و به لطف خداوند مسئله آن را آن طوری که خدا بخواهد حل و فصل می‌کنم.

جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمانها به خانه آن مرد رسید.

وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان، مرحوم مجلسی افتاد، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤدبانه در محضر او نشستند. اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شده که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیششان کرده بود.

لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت: جناب مجلسی! ما لوطیها صفات خوبی هم داریم. کمتر از اهل علم هم نیستیم.

مجلسی گفت: من که {یزی از خوبی‌های شما نمی‌دانم.

لوطی باشی گفت: جناب مجلسی تو با ما معاشرت نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم؛ ما در نمک شناسی بی‌نظیریم. لوطی کسی هست که اگر نمک کسی را چشید، تا آخر عمر یادش نمی رود و به صاحب نمک خیانت نمی‌کند.

علامه گفت: من این حرف شما را نمی‌توانم بپذیرم که شما نمک شناسید و نمکدان نمی‌شکنید. بگو ببینم چند سال از سن شما می گذرد؟

لوطی باشی گفت: چهل سال.

علامه مجلسی گفت: چهل سال است نعمت خدا را می‌خوری و معصیت خدا را می‌کنی! ای نمک به حرام!

این جمله را که گفت مثل آبی که به آتش بریزند لوطی باشی خاموش شد و راستی که او را تحت تأثیر قرار داد تا آخر مجلس دیگر یک کلمه هم حرف نزد و در فکر فرو رفت.

مجلس تمام شد و هر کس به خانه‌اش رفت. لوطی هم به خانه‌اش رفت تا بخوابد، اما مگر خوابش می برد! بله درست گفت؛ چهل سال عوض نمک شناسی نسبت به کسی که به او همه چیز داده؛ سلامتی، بضاعت، ثروت، و…، نمک بحرامی کرده. فکر کرد و فکر کرد، تا آخر تصمیم خود را گرفت.

فردا صبح پس از اذان، علامه مجلسی شنید که کسی در خانه‌اش را می زند، در را بازکرد، دید لوطی باشی است.

گفت: آقای شیخ! آیا اگر من توبه کنم خدا مرا می بخشد و می آمرزد و قبولم می کند؟

علامه مجلسی گفت: بله، البته خدا کریم و غفور است. انسان هر قدر هم گناهش زیاد باشد، اما اگر حقیقتا پشیمان شود و به درگاه خداوند بزرگ توبه کند خداوند تعالی گناهان او را می بخشد و او را قبول می کند.

لوطی باشی گفت: من پشیمانم و توبه کردم تو از خدا بخواه تا مرا بیامرزد.[1]

 

[1]ـ عاقبت بخیران عالم/ص81

اثرات گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19119
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1147

ذنب که به معنای گناه است از ماده ذنب گرفته شده که به معنای دم است. پس گناه به لحاظ این که آثار و دنباله‌ای دارد ذنب گفته شده است. اگر ما اثرات گناه را بشناسیم، بیشتر اهمیت توبه را می‌شناسیم.

اثرات اخروی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۳۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19120
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

مهم‌ترین اثر گناه آثار اخروی آن است که از مرگ شروع می‌شود و در قبر و برزخ ادامه دارد و تا قیامت و بعد از همه آتش جهنم است که در این باره هم قرآن به فراوانی تذکر داده و هم هشدارهای زیادی در روایات اهل بیت علیهم السلام هست که چون ارتباط با بحث معاد و قیامت دارد و بحث مفصلی است، به همین مقدار بسنده می‌کنیم.

اثرات دنیوی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19121
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 35

اثرات دنیوی گناه در روایات و ادعیه آمده است که مربوط به بحث گناه‌شناسی است و برای درک چرایی توبه یک روایت از امام سجاد کافی است.

أَبَا خَالِدٍ الْكَابُلِيَّ يَقُولُ سَمِعْتُ زَيْنَ الْعَابِدِينَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ علیهما السلام يَقُولُ:

تغییر نعمت‌ها

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19122
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 37

الذُّنُوبُ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ الْبَغْيُ عَلَی النَّاسِ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِي الْخَيْرِ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ وَ كُفْرَانُ النِّعَمِ وَ تَرْكُ الشُّكْرِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ.

پشیمانی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19124
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 71

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُورِثُ النَّدَمَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی‏ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ‏  وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قِصَّةِ قَابِيلَ حِينَ قَتَلَ أَخَاهُ هَابِيلَ فَعَجَزَ عَنْ دَفْنِهِ فَسَوَّلَتْ‏ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ‏ فَقَتَلَهُ‏ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ‏  وَ تَرْكُ صِلَةِ الْقَرَابَةِ حَتَّی يَسْتَغْنُوا وَ تَرْكُ الصَّلَاةِ حَتَّی يَخْرُجَ وَقْتُهَا وَ تَرْكُ الْوَصِيَّةِ وَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ حَتَّی يَحْضُرَ الْمَوْتُ وَ يَنْغَلِقَ اللِّسَانُ.

بدبختی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19123
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 78

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ عِصْيَانُ الْعَارِفِ بِالْبَغْيِ وَ التَّطَاوُلُ عَلَی النَّاسِ وَ الِاسْتِهْزَاءُ بِهِمْ وَ السُّخْرِيَّةُ مِنْهُمْ.

کم شدن بهره و روزی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19125
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 52

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَدْفَعُ الْقِسَمَ إِظْهَارُ الِافْتِقَارِ وَ النَّوْمُ عَنِ الْعَتَمَةِ وَ عَنْ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ اسْتِحْقَارُ النِّعَمِ وَ شَكْوَی الْمَعْبُودِ عَزَّ وَ جَلَّ.

دریده شده پرده‌های عصمت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19126
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 34

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ اللَّعِبُ بِالْقِمَارِ وَ تَعَاطِي مَا يُضْحِكُ النَّاسَ مِنَ اللَّغْوِ وَ الْمِزَاحِ وَ ذِكْرُ عُيُوبِ النَّاسِ وَ مُجَالَسَةُ أَهْلِ الرَّيْبِ.

نزول بلا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19127
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 46

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاءَ تَرْكُ إِغَاثَةِ الْمَلْهُوفِ وَ تَرْكُ مُعَاوَنَةِ الْمَظْلُومِ وَ تَضْيِيعُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ.

غلبه دشمنان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19128
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 57

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُدِيلُ الْأَعْدَاءَ  الْمُجَاهَرَةُ بِالظُّلْمِ وَ إِعْلَانُ الْفُجُورِ وَ إِبَاحَةُ الْمَحْظُورِ وَ عِصْيَانُ الْأَخْيَارِ وَ الِانْطِبَاعُ‏  لِلْأَشْرَارِ.

کوتاه شدن عمر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19129
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْفَاجِرَةُ وَ الْأَقْوَالُ الْكَاذِبَةُ وَ الزِّنَاءُ وَ سَدُّ طُرُقِ الْمُسْلِمِينَ وَ ادِّعَاءُ الْإِمَامَةِ بِغَيْرِ حَقٍّ.

یأس از رحمت خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19130
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 42

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجَاءَ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الثِّقَةُ بِغَيْرِ اللَّهِ وَ التَّكْذِيبُ بِوَعْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

آلوده شدن فضا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19132
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 73

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُظْلِمُ الْهَوَاءَ السِّحْرُ وَ الْكِهَانَةُ وَ الْإِيمَانُ بِالنُّجُومِ وَ التَّكْذِيبُ بِالْقَدَرِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ.

کنار رفتن پرده‌ها از اعمال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19131
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَكْشِفُ الْغِطَاءَ الِاسْتِدَانَةُ  بِغَيْرِ نِيَّةِ الْأَدَاءِ وَ الْإِسْرَافُ فِي النَّفَقَةِ عَلَی الْبَاطِلِ وَ الْبُخْلُ عَلَی الْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ وَ ذَوِي الْأَرْحَامِ وَ سُوءُ الْخُلُقِ وَ قِلَّةُ الصَّبْرِ وَ اسْتِعْمَالُ الضَّجَرِ  وَ الْكَسَلِ وَ الِاسْتِهَانَةُ بِأَهْلِ الدِّينِ.

عدم استجابت دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19133
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 73

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ سُوءُ النِّيَّةِ وَ خُبْثُ السَّرِيرَةِ وَ النِّفَاقُ مَعَ الْإِخْوَانِ وَ تَرْكُ التَّصْدِيقِ بِالْإِجَابَةِ وَ تَأْخِيرُ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ حَتَّی تَذْهَبَ أَوْقَاتُهَا وَ تَرْكُ التَّقَرُّبِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبِرِّ وَ الصَّدَقَةِ وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ.

خشکسالی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19134
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 51

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَحْبِسُ غَيْثَ السَّمَاءِ جَوْرُ الْحُكَّامِ فِي الْقَضَاءِ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ كِتْمَانُ الشَّهَادَةِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ وَ الْقَرْضِ وَ الْمَاعُونِ وَ قَسَاوَةُ الْقُلُوبِ عَلَی أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ ظُلْمُ الْيَتِيمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ انْتِهَارُ السَّائِلِ وَ رَدُّهُ بِاللَّيْلِ.(معاني الأخبار/ص270/باب معنی الذنوب/ح۲)

جمع بندی آثار گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19135
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 44

با توجه به روایت امام سجاد که گذشت روشن شد که گناه آثاری در دنیا دارد که بعضی مادی است و بعضی معنوی.

پس پر واضح است که بدبختی‌ها و گرفتاری‌های ما بر اثر اعمال و کردار ما است و راه نجات از این بلا‌ها توبه و استغفار به درگاه خداوند رحمان و رحیم است.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً تَابَ إِلَی اللَّهِ قَبْلَ الْمَوْتِ فَإِنَّ التَّوْبَةَ مَطْهَرَةٌ مِنْ دَنَسِ الْخَطِيئَةِ وَ مَنْقَذَةٌ مِنْ شَفَا الْهَلَكَةِ فَرَضَ اللَّهُ بِهَا عَلَی نَفْسِهِ لِعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ فَقَالَ‏ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلی‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً. (بحار الأنوار/ج‏6/ص33/ح45)

موانع توبه و بازگشت به سوی خدا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۸:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1283

قنوط و نومیدی از رحمت الهی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۸:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۰:۲۵
    • کد مطلب:19136
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1158

یکی از دلایلی که ممکن است، انسان را از توبه دور کند، قنوط و یأس از رحمت الهی است، به این بیان که خدا که مرا نمی‌بخشد و به خاطر گناهانی که مرتکب شدم در قیامت مبتلا به عذاب می‌کند، پس چرا زحمت توبه و ترک گناه را به خودم بدهم. حال که قرار است خدا نبخشد و عذاب کند لااقل از زندگی دنیا لذت ببرم.

این همان مطلبی است که جلوی توبه و بازگشت به مسیر درست را می‌گیرد؛

سُبْحَانَكَ، لَا أَيْأَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِي بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ. (صحیفه سجادیه/دعای 12)

قنوط در قرآن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19137
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 60

حال آنکه خداوند در قصه حضرت یوسف از قول حضرت یعقوب می‌‌فرماید:

يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ (یوسف/87)

همچنین می‌فرماید:

قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ (الحجر/56)

قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (الزمر/53)

دقت در این مطلب لازم است که در این آیه خداوند وعده داده همه گناهان را می‌بخشد.

قنوط از بزرگترین گناهان کبیره

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۱:۹
    • کد مطلب:19138
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 49

در ماجرای بهلول نباش آمده است که مضمون کلام رسول خدا این است که گناه انسان هر چقدر هم بزرگ باشد، رحمت خدا بیشتر و بزرگتر است و اگر کسی گناه خود را از رحمت خدا بیشتر بداند، کفر ورزیده است.

وَ أَنْتَ الَّذِي عَفْوُهُ أَعْلَی مِنْ عِقَابِهِ وَ أَنْتَ الَّذِي تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ. وَ أَنْتَ الَّذِي عَطَاؤُهُ أَكْثَرُ مِنْ مَنْعِهِ. (صحیفه سجادیه/دعای 16)

برای همین است که در روایات متعددی قنوط و یأس از رحمت خدا از جمله گناهان کبیره شمرده شده، بلکه بیان شده که بزرگترین گناه کبیره بعد از شرک، نومیدی از رحمت خدا است.

عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ صلوات الله علیه  قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدٍ عَلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَلَمَّا سَلَّمَ وَ جَلَسَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ- الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ‏ ثُمَّ أَمْسَكَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا أَسْكَتَكَ قَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ نَعَمْ يَا عَمْرُو أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الْإِشْرَاكُ بِاللَّهِ يَقُولُ اللَّهُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ بَعْدَهُ الْإِيَاسُ مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ‏ ثُمَّ الْأَمْنُ لِمَكْرِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ (الكافي/ج‏2/ص285/باب الكبائر/ح24)

رحمت بی‌پایان خدا حتی بر توبه شکنان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۳-۰:۱:۱۰
    • کد مطلب:19139
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 98

خدا ارحم الراحمین است و آغوش او برای هر کسی که واقعا به سوی او بازگردد و نادم و پشیمان باشد، باز است، حتی کسی که بارها توبه کرده و توبه شکسته است.

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ فَلْيَعْمَلِ الْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلَّا لِأَهْلِ إِيمَانٍ قُلْتُ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ عَادَ فِي التَّوْبَةِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ أَ تَرَی الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ يَنْدَمُ عَلَی ذَنْبِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ تَعَالَی مِنْهُ وَ يَتُوبُ ثُمَّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَوْبَتَهُ قُلْتُ فَإِنَّهُ فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً يُذْنِبُ ثُمَّ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ فَقَالَ كُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ عَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ‏ فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنِّطَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص40/ح71)

قنوط باعث غرق شدن در لجن‌زار گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19140
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 76

از زاویه دیگر هم می‌شود به قنوط نگاه کرد و آن این است که عاقبت نومیدی از رحمت خدا جز غرق شدن در منجلات گناه و فساد و بی‌بندباری چیزی نیست و چز سنگین شدن بار گناه ثمر دیگری ندارد و انسان را تا حیوانیت تنزل می‌ٰدهد و بلکه به تعبیر قرآن از حیوان هم پست تر می‌شود؛ چرا که هر گاه قدمی به سوی عمل نیکی بردارد، این نومیدی که به سر او سایه افکنده، به او نهیب می‌زند: تو که عاقبت خوشی ندارید و قرار است به عذاب الهی دچار شوی، چرا زحمت بیهوده می‌کشی.

این است که در دعاهایی که از اهل بیت به ما رسیده، مکرر می‌بینیم که از خدا می‌خواهند که خدایا! ما را دچار قنوط و نومیدی از رحمتت نکن.

إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطُ عَلَی حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْأَيَاسِ وَ لَا انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ. (مفاتیح الجنان/مناجات شعبانیه)

عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: شَهِدْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ قَبْلَ التَّكْبِيرِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ لَا تُؤْيِسْنِي مِنْ رَوْحِكَ وَ لَا تُقَنِّطْنِي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لَا تُؤْمِنِّي مَكْرَكَ فَإِنَّهُ لَا يَأْمَنُ‏ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ‏ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا سَمِعْتُ بِهَذَا مِنْ أَحَدٍ قَبْلَكَ فَقَالَ إِنَّ مِنْ أَكْبَرِ الْكَبَائِرِ عِنْدَ اللَّهِ الْيَأْسَ مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الْأَمْنَ مِنْ مَكْرِ اللَّه. (الكافي/ج‏2/ص545/باب الدعاء قبل الصلاة/ح3)

عذاب خدا همیشه بلاها و گرفتاری‌های مادی نیست؛ چه بسا خداوند انسان را به خاطر سهل انگاری در توبه و غرق شدن در گناهان، دچار قنوط و یأس و نومیدی از رحمتش کند، تا هیچ‌گاه به درگاه او رو نیاورد. نمونه آن در قصه حمید بن قحطبه است. در مقابل کسی که دچار قنوط و یأس نباشد، نجات پیدا می‌کند، چنانچه در ماجرای بهلول نباش می‌بینیم.

حکایت: عاقبت نومیدی حمید بن قحطبه از رحمت الهی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19141
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3765

عبيد الله بزاز نيشابوری كه مرد مسنی بود گفت: بين من و حميد بن قحطبه طائی طوسی رفت و آمد بود و معامله با هم داشتيم. روزی بجانب او رفتم. همين كه شنيد من آمده‏ام مرا خواست. هنوز لباسهای سفرم را تغيير نداده بودم، هنگام نماز ظهر در ماه رمضان بود.

وقتی وارد شدم در حوضخانه‏ای كه آب از وسط آن رد مي‌شد نشسته بود. سلام كردم و نشستم دستور داد آفتابه لگن و حوله بياورند. دستهای خود را شست. امر كرد من نيز دستهای خود را بشويم. امر او را اطاعت كردم. غذا آوردند.

من فراموش كردم كه ماه رمضان است و روزه دارم، در بين غذا خوردن بخاطرم آمد. دست از خوردن كشيدم.

حميد گفت: چرا نمي‌خوری؟

گفتم: امير ماه رمضان است. من نه مريضم و نه علت ديگری وجود دارد كه موجب روزه خوردنم شود. قطعا شما يك ناراحتی داريد كه نمي‌توانيد روزه بگيريد.

حميد گفت: نه من هم هيچگونه ناراحتی ندارم و كاملا صحيح و سالم هستم.

در اين موقع اشك از گوشه چشم‌هايش جاری شد.

بعد از صرف غذا گفتم: چرا گريه كردی؟

گفت: نيمه شبی هارون الرشيد موقعی كه در طوس بود، از پی من فرستاد. وقتی پيش او رفتم ديدم شمع‌ها روشن، شمشيری آخته جلو او است. غلامی نيز ايستاده است.

همين كه چشمش به من افتاد، سربلند كرده گفت: حميد تا چه اندازه از امير المؤمنين اطاعت مي‌كنی؟

گفتم: مال و جانم را فدای او مي‌كنم.

سر به زير انداخت و اجازه بازگشت به من داد.

هنوز مختصر زمانی نگذشته بود كه به منزل رسيدم. پيك برای دومين بار آمده گفت: امير المؤمنين تو را مي‌خواهد.

با خود گفتم: انا لله مي‌ترسم تصميم كشتنم را گرفته باشد. آن مرتبه با ديدن من خجالت كشيده باشد.

باز پيش او رفتم، سر بلند كرده گفت: تا چه حد حاضری مطيع امير المؤمنين باشی؟

گفتم: مال و جان‏ و زن و فرزندم را فدايت مي‌كنم.

لبخندی زده گفت: اجازه داری برگردی.

باز رفتم. به منزل كه رسيدم طولی نكشيد خادم او آمده گفت: امير المؤمنين تو را مي‌خواهد.

بازگشتم ديدم به همان وضع اولی است.

سربلند كرده، گفت: تا چه اندازه از امير المؤمنين اطاعت مي‌كنی؟

گفتم: مال و جان و زن و فرزند و دينم را فدايت مي‌كنم.

جواب مرا كه شنيد خنديده گفت: اين شمشير را بگير، هر چه اين غلام دستور داد انجام بده.

شمشير را غلام برداشت و به من داد. مرا برد به خانه‏ای كه درش بسته بود. درب را گشود وسط خانه چاهی بود. سه اطاق ديگر نيز قرار داشت كه درهای آن بسته بود.

يكی از درها را باز كرد. بيست نفر در ميان اطاق بودند، با مويهای پريشان و زلف ريخته، بعضی پيرمرد و برخی نيز جوان در غل و زنجير.

غلام گفت: امير المؤمنين دستور داده اينها را بكشی.

تمام آنها سيد علوی و فرزند علی و فاطمه زهرا عليهما السلام بودند. يكی يكی آنها را بيرون آورد، من گردن زدم، بدن و سرهای آنها را ميان چاه مي‌انداخت.

باز در ديگری را گشود. بيست نفر ديگر از سادات علوی و فرزند فاطمه و علی عليهما السلام در آنجا به زنجير بسته بودند.

گفت: امير المؤمنين دستور داده اينها را نيز بكشی.

يكی يكی را بيرون آورد، من گردن زدم و بدنشان را ميان همان چاه انداخت. اين بيست نفر نيز تمام شد.

در اطاق سوم را گشود. در آنجا بيست نفر از فرزندان فاطمه زهرا و علی عليهما السلام بودند، با مويهای پريشان و زلفهای ريخته در غل و زنجير.

گفت: امير المؤمنين امر كرده كه اينها را هم بكشی.

شروع كرد يك يك آنها را بيرون آورد، من گردن زدم، بدنشان را در همان چاه انداخت. نوزده نفر را كشتم. پيرمردی كه موئی ژوليده داشت باقيماند. روی بمن كرده گفت:

مرگ بر تو باد! ای بدبخت! چه عذری خواهی آورد وقتی خدمت جد ما برسی با اينكه شصت نفر از اولادش را كشتی كه پدر و مادر آنها علی و فاطمه بودند.

در اين موقع دستهايم به لرزه افتاد و بدنم شروع به لرزيدن كرد. غلام با چهره‏ای خشم‏آلود به من نگاه كرد و تهديد نمود. آن پيرمرد را هم كشتم، بدنش را ميان چاه انداخت.

در صورتی كه من شصت نفر از اولاد پيامبر را كشته باشم، ديگر روزه و نماز برايم چه سودی دارد. من يقين دارم كه در آتش جهنم مخلد خواهم بود.[1]

 

[1]ـ زندگانی امام موسی كاظم، ترجمه جلد 48 بحار الأنوار/ص156

عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْبَزَّازِ النَّيْسَابُورِيِّ وَ كَانَ مُسِنّاً قَالَ‏ كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَ حُمَيْدِ بْنِ قَحْطَبَةَ الطَّائِيِّ الطُّوسِيِّ مُعَامَلَةٌ فَرَحَلْتُ إِلَيْهِ فِي بَعْضِ الْأَيَّامِ فَبَلَغَهُ خَبَرُ قُدُومِي فَاسْتَحْضَرَنِي لِلْوَقْتِ وَ عَلَيَّ ثِيَابُ السَّفَرِ لَمْ أُغَيِّرْهَا وَ ذَلِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَقْتِ صَلَاةِ الظُّهْرِ فَلَمَّا دَخَلْتُ إِلَيْهِ رَأَيْتُهُ فِي بَيْتٍ يَجْرِي فِيهِ الْمَاءُ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَ جَلَسْتُ فَأُتِيَ بِطَسْتٍ وَ إِبْرِيقٍ فَغَسَلَ يَدَيْهِ ثُمَّ أَمَرَنِي فَغَسَلْتُ يَدَيَّ وَ أُحْضِرَتِ الْمَائِدَةُ وَ ذَهَبَ عَنِّي أَنِّي صَائِمٌ وَ أَنِّي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ ذَكَرْتُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي فَقَالَ لِي حُمَيْدٌ مَا لَكَ لَا تَأْكُلُ فَقُلْتُ أَيُّهَا الْأَمِيرُ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَسْتُ بِمَرِيضٍ وَ لَا بِي عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ وَ لَعَلَّ الْأَمِيرَ لَهُ عُذْرٌ فِي ذَلِكَ أَوْ عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ فَقَالَ مَا بِي عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ وَ إِنِّي لَصَحِيحُ الْبَدَنِ ثُمَّ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ وَ بَكَی فَقُلْتُ لَهُ بَعْدَ مَا فَرَغَ مِنْ طَعَامِهِ مَا يُبْكِيكَ أَيُّهَا الْأَمِيرُ فَقَالَ أَنْفَذَ إِلَيَّ هَارُونُ الرَّشِيدُ وَقْتَ كَوْنِهِ بِطُوسَ فِي بَعْضِ اللَّيْلِ أَنْ أَجِبْ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ رَأَيْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ شَمْعَةً تَتَّقِدُ وَ سَيْفاً أُحْضِرَ مَسْلُولًا وَ بَيْنَ يَدَيْهِ خَادِمٌ وَاقِفٌ فَلَمَّا قُمْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ كَيْفَ طَاعَتُكَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ بِالنَّفْسِ وَ الْمَالِ فَأَطْرَقَ ثُمَّ أَذِنَ لِي فِي الِانْصِرَافِ فَلَمْ أَلْبَثْ فِي مَنْزِلِي حَتَّی عَادَ الرَّسُولُ إِلَيَّ وَ قَالَ أَجِبْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي‏ إِنَّا لِلَّهِ‏ أَخَافُ أَنْ يَكُونَ قَدْ عَزَمَ عَلَی قَتْلِي وَ إِنَّهُ لَمَّا رَآنِي اسْتَحْيَا مِنِّي فَعُدْتُ إِلَی بَيْنِ يَدَيْهِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ كَيْفَ طَاعَتُكَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ بِالنَّفْسِ وَ الْمَالِ وَ الْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً ثُمَّ أَذِنَ لِي فِي الِانْصِرَافِ فَلَمَّا دَخَلْتُ مَنْزِلِي لَمْ أَلْبَثْ أَنْ عَادَ الرَّسُولُ إِلَيَّ فَقَالَ أَجِبْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَحَضَرْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُوَ عَلَی حَالِهِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ كَيْفَ طَاعَتُكَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ بِالنَّفْسِ وَ الْمَالِ وَ الْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ وَ الدِّينِ فَضَحِكَ ثُمَّ قَالَ لِي خُذْ هَذَا السَّيْفَ وَ امْتَثِلْ مَا يَأْمُرُكَ بِهِ هَذَا الْخَادِمُ قَالَ فَتَنَاوَلَ الْخَادِمُ السَّيْفَ وَ نَاوَلَنِيهِ وَ جَاءَ بِي إِلَی بَيْتٍ بَابُهُ مُغْلَقٌ فَفَتَحَهُ فَإِذَا فِيهِ بِئْرٌ فِي وَسَطِهِ وَ ثَلَاثَةُ بُيُوتٍ أَبْوَابُهَا مُغْلَقَةٌ فَفَتَحَ بَابَ بَيْتٍ مِنْهَا فَإِذَا فِيهِ عِشْرُونَ نَفْساً عَلَيْهِمُ الشُّعُورُ وَ الذَّوَائِبُ شُيُوخٌ وَ كُهُولٌ وَ شُبَّانٌ مُقَيَّدُونَ فَقَالَ لِي إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَأْمُرُكَ بِقَتْلِ هَؤُلَاءِ وَ كَانُوا كُلُّهُمْ عَلَوِيَّةً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع فَجَعَلَ يُخْرِجُ إِلَيَّ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ فَأَضْرِبُ عُنُقَهُ حَتَّی أَتَيْتُ عَلَی آخِرِهِمْ ثُمَّ رَمَی بِأَجْسَادِهِمْ وَ رُءُوسِهِمْ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ ثُمَّ فَتَحَ بَابَ بَيْتٍ آخَرَ فَإِذَا فِيهِ أَيْضاً عِشْرُونَ نَفْساً مِنَ الْعَلَوِيَّةِ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع مُقَيَّدُونَ فَقَالَ لِي إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَأْمُرُكَ بِقَتْلِ هَؤُلَاءِ فَجَعَلَ يُخْرِجُ إِلَيَّ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ فَأَضْرِبُ عُنُقَهُ وَ يَرْمِي بِهِ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ حَتَّی أَتَيْتُ عَلَی آخِرِهِمْ ثُمَّ فَتَحَ بَابَ الْبَيْتِ الثَّالِثِ فَإِذَا فِيهِ مِثْلُهُمْ عِشْرُونَ نَفْساً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ مُقَيَّدُونَ عَلَيْهِمُ الشُّعُورُ وَ الذَّوَائِبُ فَقَالَ لِي إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْتُلَ هَؤُلَاءِ أَيْضاً فَجَعَلَ يُخْرِجُ إِلَيَّ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ فَأَضْرِبُ عُنُقَهُ فَيَرْمِي بِهِ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ حَتَّی أَتَيْتُ عَلَی تِسْعَ عَشْرَةَ نَفْساً مِنْهُمْ وَ بَقِيَ شَيْخٌ مِنْهُمْ عَلَيْهِ شَعْرٌ فَقَالَ لِي تَبّاً لَكَ يَا مَشُومُ أَيُّ عُذْرٍ لَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا قَدِمْتَ عَلَی جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ قَتَلْتَ مِنْ أَوْلَادِهِ سِتِّينَ نَفْساً قَدْ وَلَدَهُمْ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ ع فَارْتَعَشَتْ يَدِي وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصِي فَنَظَرَ إِلَيَّ الْخَادِمُ مُغْضَباً وَ زَبَرَنِي فَأَتَيْتُ عَلَی ذَلِكَ الشَّيْخِ أَيْضاً فَقَتَلْتُهُ وَ رَمَی بِهِ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ فَإِذَا كَانَ فِعْلِي هَذَا وَ قَدْ قَتَلْتُ سِتِّينَ نَفْساً مِنْ وُلْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَمَا يَنْفَعُنِي صَوْمِي وَ صَلَاتِي وَ أَنَا لَا أَشُكُّ أَنِّي مُخَلَّدٌ فِي النَّارِ. (بحار الأنوار/ج‏48/ص176/ح20)

حکایت: توبه بهلول نباش

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19142
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3154

معاذ بن جبل با ديده گريان خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد و سلام كرد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جواب گفت و فرمود: ای معاذ چرا گريه ميكنی؟

عرضكرد جوانی‏تر و تازه و خوشرنگ و زيبا روی بر در است و چون زن جوانمرده بر جوانی خود ميگريد و مي‌خواهد خدمت شما برسد.

رسول خدا فرمود: ای معاذ آن جوان را نزد من آر.

او را وارد كرد، سلام كرد. جوابش داد و سپس فرمود: ای جوان برای چه گريه مي‌كنی؟

گفت: چرا نگريم. گناهانی مرتكب شدم كه اگر خدای عزوجل به برخی از آنها مؤاخذه‏ام كند، مرا بدوزخ برد و محققا مرا مؤاخذه مي‌كند و هرگز مرا نمی‏آمرزد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: چيزی را با خدا شريك كردی؟

گفت: بخدا پناه برم از اينكه چيزی را با پروردگارم شريك دانم.

پیامبر پرسید: نفس محترم را كشتی؟

گفت: نه.

پيغمبر فرمود: اگر گناهانت مانند كوه‌های بلند باشد خدا می‏آمرزد.

جوان گفت: از كوههای بلند بزرگتر است.

پيغمبر فرمود: اگر گناهانت مانند هفت زمين و درياها و ريگها و درختها و آنچه خلق در آنها است باشد، خدا می‏آمرزد.

گفت: از همه اينها بزرگتر است.

پيغمبر فرمود: اگر چون هفت آسمان و ستارگان و عرش و كرسی باشد، خدا بيامرزد.

گفت: از همه اينها بزرگتر است.

پيغمبر به او با خشم نگاه كرد و فرمود: ای جوان! وای بر تو! گناهان تو بزرگتر است يا پروردگارت؟

جوان رو بر خاك نهاد و گفت: منزه باد پروردگارم. چيزی از پروردگارم بزرگتر نيست. پروردگارم، يا نبی الله بزرگتر از هر چيز است.

پيغمبر فرمود: گناه بزرگ را جز خدای بزرگ نيامرزد.

جوان گفت: نه به خدا يا رسول اللَّه!

پيغمبر فرمود: وای بر تو ای جوان! بمن يكی از گناهانت را نمی‌گویی؟

عرض كرد: من هفت سال بود نبش قبر مي‌كردم و مرده‏ها را بيرون می‏آوردم و كفن آنها را برمي‌گرفتم. يك دختر از انصار مرد و چون به خاكش سپردند و برگشتند و شب شد، گورش را شكافتم و درش آوردم و كفن او را برگرفتم و برهنه‏اش بر لب گور انداختم و برمي‌گشتم كه شيطان آمد و او را به نظرم جلوه داد و مي‌گفت: مگر آن شكم صاف و بلوريش را نبينی و آن كفل فربهش را، تا بر او برگشتم و با او درآميختم و او را بجای خود وانهادم و از پشت سرم آوازی شنيدم كه مي‌گفت:

 ای جوان! وای بر تو از حاكم روز جزا، روزی كه مرا با تو احضار كند، من كه برهنه‏ام انداختی در قشون مردگان و از گورم درآوردی و كفنم بردی و جنبم به حساب راندی! وای بر جوانی تو از دوزخ!

جوان ادادمه داد: من گمان ندارم هرگز بوی بهشت را بشنوم. يا رسول اللَّه! نظر شما چيست؟

پيغمبر فرمود: ای فاسق! از من دور شو كه مي‌ترسم من هم به آتش تو بسوزم! چه نزديكی به آتش!

پی در پی پيغمبر مي‌فرمود و با دست او را دور باش مي‌داد، تا از نظر او ناپديد شد و رفت و در شهر مدينه توشه‏ای بر گرفت و به يكی از كوههای مدينه رفت و در آنجا به عبادت پرداخت. جبه موئی پوشيد و هر دو دست خود را به گردنش بست و فرياد زد:

پروردگارا! اين بنده تو است پيش تو فكار است و دست به گردن.

پروردگارا! تو مرا مي‌شناسی و مي‌دانی چه لغزشی كردم.

سيدی! پروردگارم! من پشيمان گشتم و تائب نزد پيغمبرت رفتم، مرا راند و بترسم افزود. از تو خواهم به نام تو و جلال و عظمت سلطانت كه نوميدم نكنی و دعايم بيهوده مسازی و از رحمتت محرومم مكنی.

تا چهل شب و روز پی در هم همين را مي‌گفت تا درنده و دام برايش گريستند.

پس از چهل شبانه روز دست به دعا برداشت و گفت: آنچه در حاجت خود توانستم‏ كردم. اگر دعايم مستجاب كردی، به پيغمبرت وحی كن و اگر نكردی و نيامرزيدی و كيفرم خواهی، بزودی به آتش بسوزانم، يا در دنيا هلاكم كن كه از رسوائی روز قيامت خلاصم كنی.

خدا اين آيه را به پيغمبرش فرستاد:

وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلی‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ، أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلينَ (آل عمران/135ـ136)

آنان كه چون هرزگی كردند يعنی زنا، يا بخود ستم كردند يعنی گناه بزرگتر از زنا كه نبش قبر و بردن كفنها است، بياد خدا افتادند و برای گناه خود آمرزش خواستند، يعنی ترسيدند از خدا و زود توبه كردند، كيست كه گناه را بيامرزد جز خدا. خدای عزوجل مي‌گويد: ای محمد! بنده‏ام پيش تو آمد و او را راندی، كجا برود و كه را بخواهد و از كه خواهش آمرزش گناه خود كند جز من؟!

سپس خداوند فرمود: اصرار نكردند بدان چه كردند و مي‌دانستند، ادامه ندادند به نبش قبور و بردن كفن، آنان را پاداش از طرف پروردگارشان آمرزش است و بهشت‌ها كه كه از زير آن نهرها روان است. در آن جاويد بمانند و چه خوبست مزد عاملان.

چون اين آيه به پيغمبر نازل شد، بيرون شد و با تبسم اين آيه را مي‌خواند و به اصحابش گفت: چه کسی مرا به اين جوان تائب راهنمائی كند؟

معاذ گفت: يا رسول الل!ه بمن خبر رسيده كه در فلان جا است.

رسول خدا با اصحابش رفتند، تا در كوه آن جوان را يافتند كه ميان دو سنگ، دستها به گردن بسته و رويش سياه شده و مژگانهايش ريخته از گريه و مي‌گويد:

ای آقايم! مرا خوش‏رو و زيبا آفريدی؛ كاش مي‌دانستم مي‌خواهی در آتشم بسوزانی، يا در پناهت مأوی دهی!

خدايا! تو احسان و نعمت فراوان به من دادی؛ كاش مي‌دانستم سرانجامم بهشت است يا دوزخ!

خدايا! خطايم بزرگتر از آسمانها و زمين است و از كرسی و عرش عظيم؛ كاش می‌دانستم خطايم را می‏آمرزی يا روز قيامت مرا رسوا مي‌كنی!

پياپی چنين مي‌گفت و مي‌گريست و خاك‏ به سر مي‌ريخت و درندگان دورش را گرفته و پرندگان بالای سرش صف شده بودند و از گريه او مي‌گريستند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله خود را باو رسانيد و دستهايش را از گردنش گشود و گرد از سرش زدود و فرمود:

ای بهلول! مژده گير كه تو آزاد كرده خدائی از دوزخ.

سپس به اصحابش گفت: گناهان را چنين جبران كنيد كه بهلول جبران كرد. سپس آنچه خدا نازل كرده بود بر او تلاوت كرد و مژده بهشتش داد.[1]

 

[1]ـ الأمالي صدوق/ترجمه كمره‏ای/مجلس11/ح3 با اندکی تصرف.

دَخَلَ مُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص بَاكِياً فَسَلَّمَ فَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ مَا يُبْكِيكَ يَا مُعَاذُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ بِالْبَابِ شَابّاً طَرِيَّ الْجَسَدِ نَقِيَّ اللَّوْنِ حَسَنَ الصُّورَةِ يَبْكِي عَلَی شَبَابِهِ بُكَاءَ الثَّكْلَی عَلَی وَلَدِهَا يُرِيدُ الدُّخُولَ عَلَيْكَ فَقَالَ النَّبِيُّ ص أَدْخِلْ عَلَيَّ الشَّابَّ يَا مُعَاذُ فَأَدْخَلَهُ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ فَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ مَا يُبْكِيكَ يَا شَابُّ قَالَ كَيْفَ لَا أَبْكِي وَ قَدْ رَكِبْتُ ذُنُوباً إِنْ أَخَذَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبَعْضِهَا أَدْخَلَنِي نَارَ جَهَنَّمَ وَ لَا أَرَانِي إِلَّا سَيَأْخُذُنِي بِهَا وَ لَا يَغْفِرُ لِي أَبَداً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَلْ أَشْرَكْتَ بِاللَّهِ شَيْئاً قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أُشْرِكَ بِرَبِّي شَيْئاً قَالَ أَ قَتَلْتَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ قَالَ لَا فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَغْفِرُ اللَّهُ لَكَ ذُنُوبَكَ وَ إِنْ كَانَتْ مِثْلَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِي‏ فَقَالَ الشَّابُّ فَإِنَّهَا أَعْظَمُ مِنَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِي فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَغْفِرُ اللَّهُ لَكَ ذُنُوبَكَ وَ إِنْ كَانَتْ مِثْلَ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ بِحَارِهَا وَ رِمَالِهَا وَ أَشْجَارِهَا وَ مَا فِيهَا مِنَ الْخَلْقِ قَالَ فَإِنَّهَا أَعْظَمُ مِنَ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ بِحَارِهَا وَ رِمَالِهَا وَ أَشْجَارِهَا وَ مَا فِيهَا مِنَ الْخَلْقِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَغْفِرُ اللَّهُ لَكَ ذُنُوبَكَ وَ إِنْ كَانَتْ مِثْلَ السَّمَاوَاتِ وَ نُجُومِهَا وَ مِثْلَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ قَالَ فَإِنَّهَا أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ قَالَ فَنَظَرَ النَّبِيُّ ص إِلَيْهِ كَهَيْئَةِ الْغَضْبَانِ ثُمَّ قَالَ وَيْحَكَ‏ يَا شَابُّ ذُنُوبُكَ أَعْظَمُ أَمْ رَبُّكَ فَخَرَّ الشَّابُّ لِوَجْهِهِ وَ هُوَ يَقُولُ سُبْحَانَ رَبِّي مَا شَيْ‏ءٌ أَعْظَمَ مِنْ رَبِّي رَبِّي أَعْظَمُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ مِنْ كُلِّ عَظِيمٍ فَقَالَ النَّبِيُّ ص فَهَلْ يَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ إِلَّا الرَّبُّ الْعَظِيمُ قَالَ الشَّابُّ لَا وَ اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ ثُمَّ سَكَتَ الشَّابُّ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص وَيْحَكَ يَا شَابُّ أَ لَا تُخْبِرُنِي بِذَنْبٍ وَاحِدٍ مِنْ ذُنُوبِكَ قَالَ بَلَی أُخْبِرُكَ إِنِّي كُنْتُ أَنْبُشُ الْقُبُورَ سَبْعَ سِنِينَ أُخْرِجُ الْأَمْوَاتَ وَ أَنْزِعُ الْأَكْفَانَ فَمَاتَتْ جَارِيَةٌ مِنْ بَعْضِ بَنَاتِ الْأَنْصَارِ فَلَمَّا حُمِلَتْ إِلَی قَبْرِهَا وَ دُفِنَتْ وَ انْصَرَفَ عَنْهَا أَهْلُهَا وَ جَنَّ عَلَيْهِمُ اللَّيْلُ أَتَيْتُ قَبْرَهَا فَنَبَشْتُهَا ثُمَّ اسْتَخْرَجْتُهَا وَ نَزَعْتُ مَا كَانَ عَلَيْهَا مِنْ أَكْفَانِهَا وَ تَرَكْتُهَا مُتَجَرِّدَةً عَلَی شَفِيرِ قَبْرِهَا وَ مَضَيْتُ مُنْصَرِفاً فَأَتَانِي الشَّيْطَانُ فَأَقْبَلَ يُزَيِّنُهَا لِي وَ يَقُولُ أَ مَا تَرَی بَطْنَهَا وَ بَيَاضَهَا أَ مَا تَرَی وَرِكَيْهَا فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ لِي هَذَا حَتَّی رَجَعْتُ إِلَيْهَا وَ لَمْ أَمْلِكْ نَفْسِي حَتَّی جَامَعْتُهَا وَ تَرَكْتُهَا مَكَانَهَا فَإِذَا أَنَا بِصَوْتٍ مِنْ وَرَائِي يَقُولُ يَا شَابُّ وَيْلٌ‏ لَكَ مِنْ دَيَّانِ يَوْمِ الدِّينِ يَوْمَ يَقِفُنِي وَ إِيَّاكَ كَمَا تَرَكْتَنِي عُرْيَانَةً فِي عَسَاكِرِ الْمَوْتَی وَ نَزَعْتَنِي مِنْ حُفْرَتِي وَ سَلَبْتَنِي أَكْفَانِي وَ تَرَكْتَنِي أَقُومُ جُنُبَةً إِلَی حِسَابِي فَوَيْلٌ لِشَبَابِكَ مِنَ النَّارِ فَمَا أَظُنُّ أَنِّي أَشَمُّ رِيحَ الْجَنَّةِ أَبَداً فَمَا تَرَی لِي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص تَنَحَّ عَنِّي يَا فَاسِقُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ أَحْتَرِقَ بِنَارِكَ فَمَا أَقْرَبَكَ مِنَ النَّارِ ثُمَّ لَمْ يَزَلْ ع يَقُولُ وَ يُشِيرُ إِلَيْهِ حَتَّی أَمْعَنَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ فَذَهَبَ فَأَتَی الْمَدِينَةَ فَتَزَوَّدَ مِنْهَا ثُمَّ أَتَی بَعْضَ جِبَالِهَا فَتَعَبَّدَ فِيهَا وَ لَبِسَ مِسْحاً[1] وَ غَلَّ يَدَيْهِ جَمِيعاً إِلَی عُنُقِهِ وَ نَادَی يَا رَبِّ هَذَا عَبْدُكَ بُهْلُولٌ‏ بَيْنَ يَدَيْكَ مَغْلُولٌ يَا رَبِّ أَنْتَ الَّذِي تَعْرِفُنِي وَ زَلَّ مِنِّي مَا تَعْلَمُ سَيِّدِي يَا رَبِّ أَصْبَحْتُ‏ مِنَ النَّادِمِينَ وَ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ تَائِباً فَطَرَدَنِي وَ زَادَنِي خَوْفاً فَأَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ وَ جَلَالِكَ وَ عَظَمَةِ سُلْطَانِكَ أَنْ لَا تُخَيِّبَ رَجَائِي سَيِّدِي وَ لَا تُبْطِلْ دُعَائِي وَ لَا تُقَنِّطْنِي مِنْ رَحْمَتِكَ فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ ذَلِكَ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً تَبْكِي لَهُ السِّبَاعُ وَ الْوُحُوشُ فَلَمَّا تَمَّتْ لَهُ أَرْبَعُونَ يَوْماً وَ لَيْلَةً رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ مَا فَعَلْتَ فِي حَاجَتِي إِنْ كُنْتَ اسْتَجَبْتَ دُعَائِي وَ غَفَرْتَ خَطِيئَتِي فَأَوْحِ إِلَی نَبِيِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَجِبْ لِي دُعَائِي وَ لَمْ تَغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَ أَرَدْتَ عُقُوبَتِي فَعَجِّلْ بِنَارٍ تُحْرِقُنِي أَوْ عُقُوبَةٍ فِي الدُّنْيَا تُهْلِكُنِي وَ خَلِّصْنِي مِنْ فَضِيحَةِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی عَلَی نَبِيِّهِ ص‏ وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً يَعْنِي الزِّنَا أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ‏ يَعْنِي بِارْتِكَابِ ذَنْبٍ أَعْظَمَ مِنَ الزِّنَا وَ نَبْشِ الْقُبُورِ وَ أَخْذِ الْأَكْفَانِ‏ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ‏ يَقُولُ خَافُوا اللَّهَ فَعَجَّلُوا التَّوْبَةَ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ‏ يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ أَتَاكَ عَبْدِي يَا مُحَمَّدُ تَائِباً فَطَرَدْتَهُ فَأَيْنَ يَذْهَبُ وَ إِلَی مَنْ يَقْصِدُ وَ مَنْ يَسْأَلُ أَنْ يَغْفِرَ لَهُ ذَنْباً غَيْرِي ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلی‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ‏ يَقُولُ لَمْ يُقِيمُوا عَلَی الزِّنَا وَ نَبْشِ الْقُبُورِ وَ أَخْذِ الْأَكْفَانِ‏ أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ‏ فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص خَرَجَ وَ هُوَ يَتْلُوهَا وَ يَتَبَسَّمُ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ مَنْ يَدُلُّنِي عَلَی ذَلِكَ الشَّابِّ التَّائِبِ فَقَالَ مُعَاذٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَلَغَنَا أَنَّهُ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا فَمَضَی رَسُولُ اللَّهِ ص بِأَصْحَابِهِ حَتَّی انْتَهَوْا إِلَی ذَلِكَ الْجَبَلِ فَصَعِدُوا إِلَيْهِ يَطْلُبُونَ الشَّابَّ فَإِذَا هُمْ بِالشَّابِّ قَائِمٌ بَيْنَ صَخْرَتَيْنِ مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلَی عُنُقِهِ قَدِ اسْوَدَّ وَجْهُهُ وَ تَسَاقَطَتْ أَشْفَارُ عَيْنَيْهِ مِنَ الْبُكَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ سَيِّدِي قَدْ أَحْسَنْتَ خَلْقِي وَ أَحْسَنْتَ صُورَتِي فَلَيْتَ شِعْرِي مَا ذَا تُرِيدُ بِي أَ فِي النَّارِ تُحْرِقُنِي أَوْ فِي جِوَارِكَ تُسْكِنُنِي اللَّهُمَّ إِنَّكَ قَدْ أَكْثَرْتَ الْإِحْسَانَ إِلَيَّ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَيْتَ شِعْرِي مَا ذَا يَكُونُ آخِرُ أَمْرِي إِلَی الْجَنَّةِ تَزُفُّنِي‏[1] أَمْ إِلَی النَّارِ تَسُوقُنِي اللَّهُمَّ إِنَّ خَطِيئَتِي أَعْظَمُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مِنْ كُرْسِيِّكَ الْوَاسِعِ وَ عَرْشِكَ الْعَظِيمِ فَلَيْتَ شِعْرِي تَغْفِرُ خَطِيئَتِي أَمْ تَفْضَحُنِي بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ نَحْوَ هَذَا وَ هُوَ يَبْكِي وَ يَحْثُو التُّرَابَ عَلَی رَأْسِهِ‏ وَ قَدْ أَحَاطَتْ بِهِ السِّبَاعُ وَ صَفَّتْ فَوْقَهُ الطَّيْرُ وَ هُمْ يَبْكُونَ لِبُكَائِهِ فَدَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَأَطْلَقَ يَدَيْهِ مِنْ عُنُقِهِ وَ نَفَضَ التُّرَابَ عَنْ رَأْسِهِ وَ قَالَ يَا بُهْلُولُ أَبْشِرْ فَإِنَّكَ عَتِيقُ اللَّهِ مِنَ النَّارِ ثُمَّ قَالَ ع لِأَصْحَابِهِ هَكَذَا تَدَارَكُوا الذُّنُوبَ كَمَا تَدَارَكَهَا بُهْلُولٌ ثُمَّ تَلَا عَلَيْهِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ وَ بَشَّرَهُ بِالْجَنَّةِ.(بحار الأنوار/ج‏6/ص23/ح26)

استکبار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۸:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19143
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1194

یکی دیگر از دلایلی که باعث می‌شود، انسان نسبت به گناهانش پیشیمان نشود و توبه نکند، استکبار و خودبزرگ بینی است.

در روایات آماده است که اولین معصیتی که نسبت به خدای متعال شده استکبار بوده است.

قَالَ الصَّادِقُ ع‏ فَأَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ الِاسْتِكْبَارُ هُوَ أَوَّلُ مَعْصِيَةٍ عُصِيَ اللَّهُ بِهَا.( تفسير القمي/ج‏1/ص42/بقره30الی39)

انواع استکبار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19144
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 44

مستکبر به کسی گفته می‌شود که مبتلا به خودبزرگ‌بینی شده است به طوری که می‌خواهد همه در مقابل او خشوع کنند.

اسکبار به همین معنا در چند جا بروز و ظهور دارد:

اول این که انسان نسبت به انسان‌های دیگر اسکتبار داشته باشد که در قرآن در آیات متعددی به آن اشاره شده است که در کفار در مقابل مستضعفین اسکتبار ورزیدند.

بدتر از این استکبار، استکبار در مقابل حق و پذیرش آن است که که در آیاتی در قرآن به این مورد پرداخته است.

قبیح‌تر از این استکبار، خودبزرگ بینی در مقابل پیامبران و اوصیاء آن است که در قرآن آیاتی در این مورد نیز نازل شده است.

مرحله‌ی بعد که زشت‌ترین حالت استکبار است، استکبار در مقابل خدای متعال است.

استکبار در مقابل خدای متعال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۲۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۲:۱۸
    • کد مطلب:19145
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 43

زشتی این استکبار را، هر کسی که اندکی به آن بیندیشد می‌فهمد و نیازی به توضیح آن نیست.

خدایی که خالق بشر است و بیشمار نعمت از او است و حتی نسبت به نافرمانان دلسوزی دارد به طوری که گذشت نیت خیر او را محاسبه می‌کند ولی نیت شر او را چشم‌پوشی می‌کند. عمل خیر او را ده برابر می‌نویسد و عمل شر او را یک بار برای او حساب می‌کند. عمل خیرش را همان وقتی که انجام داد، ثبت و ضبط می‌کند و در ثبت عمل زشتش تأخیر می‌کند که شاید توبه کند!

استکبار در مقابل این خدا خیلی زشت و زننده است! لذا خداوند در قرآن می‌فرماید:

يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ (انفطار/6)

در مقابل خدایی که این چنین کریم است، چگونه غرور و تکبر ممکن است.

مگر خدا در مقابل نعمت‌هایش چه از ما خواسته؟! امام باقر در این باره می‌فرماید:

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ فَيَزِيدَهُمْ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُمْ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص36/ح55)

اگر عمیق‌تر نگاه کنیم، می‌بینیم که استکبار در مقابل او، شاخ و شانه کشیدن برای او است؛ لذا است که به عنوان یکی از ریشه‌های کفر معرفی شده است.

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أُصُولُ الْكُفْرِ ثَلَاثَةٌ الْحِرْصُ وَ الِاسْتِكْبَارُ وَ الْحَسَدُ فَأَمَّا الْحِرْصُ فَإِنَّ آدَمَ ع حِينَ نُهِيَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَی أَنْ أَكَلَ مِنْهَا وَ أَمَّا الِاسْتِكْبَارُ فَإِبْلِيسُ حَيْثُ أُمِرَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَأَبَی وَ أَمَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ حَيْثُ قَتَلَ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ. (الكافي/ج‏2/ص289/باب في أصول الكفر و أركانه/ح1)

در قرآن هم استکبار به عنوای یکی از اوصاف منافقین شمرده شده است.

وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ‏ (منافقون/5)

از همین رو است که خداوند در قرآن مستکبرین را حواله به قیامت و عذاب می‌دهد.

لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَميعاً، فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَليماً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً (نساء/172ـ173)

وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ‏ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ (غافر/60)

در مقابل کسانی که در مقابل حق تعالی استکبار نکنند محبوب خداوند هستند.

وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الِاسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الِاسْتِغْفَارَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِيهِ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَی مَا عَجَزْتُ عَنْهُ. (صحیفه سجادیه/دعای12)

شاید از این فراز مناجات امام سجاد این مطلب استفاده شود که اگر استکبار نباشد، اصرار به گناه هم نیست و اصرار که نباشد استغفار و پشیمانی به دنبال می‌آورد؛ آنگاه است که تائب محبوب‌ترین بندگان خدا می‌شود.

عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهما السلام قَالَ مَنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ فَلَيْسَ بِمُسْتَكْبِرٍ وَ لَا جَبَّارٍ إِنَّ الْمُسْتَكْبِرَ مَنْ يُصِرُّ عَلَی الذَّنْبِ الَّذِي قَدْ غَلَبَهُ هَوَاهُ فِيهِ وَ آثَرَ دُنْيَاهُ عَلَی آخِرَتِهِ. (بحارالأنوار/ج90/ص277/ب15/ح3)

گشودن دروازه توبه رحمتی بی‌کران از خداوند

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 953

آخرین مهلت برای توبه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19146
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 47

وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي آخِرِ خُطْبَةٍ خَطَبَهَا مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِسَنَةٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ السَّنَةَ لَكَثِيرَةٌ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِشَهْرٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الشَّهْرَ لَكَثِيرٌ وَ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِجُمْعَةٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْجُمْعَةَ لَكَثِيرَةٌ وَ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِيَوْمٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ يَوْماً لَكَثِيرٌ وَ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِسَاعَةٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَكَثِيرَةٌ وَ مَنْ تَابَ وَ قَدْ بَلَغَتْ نَفْسُهُ هَذِهِ وَ أَهْوَی بِيَدِهِ إِلَی حَلْقِهِ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ. (من لا يحضره الفقيه/ج‏1/ص133/باب غسل الميت/ح351)

توبه جبران تسلط شیطان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19147
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 142

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَوْ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ آدَمَ ع قَالَ يَا رَبِّ سَلَّطْتَ عَلَيَّ الشَّيْطَانَ وَ أَجْرَيْتَهُ مِنِّي مَجْرَی الدَّمِ فَاجْعَلْ لِي شَيْئاً فَقَالَ يَا آدَمُ جَعَلْتُ لَكَ أَنَّ مَنْ هَمَّ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ بِسَيِّئَةٍ لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ فَإِنْ عَمِلَهَا كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةٌ وَ مَنْ هَمَّ مِنْهُمْ بِحَسَنَةٍ فَإِنْ لَمْ يَعْمَلْهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ فَإِنْ هُوَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْراً قَالَ يَا رَبِّ زِدْنِي قَالَ جَعَلْتُ لَكَ أَنَّ مَنْ عَمِلَ مِنْهُمْ سَيِّئَةً ثُمَّ اسْتَغْفَرَ لَهُ غَفَرْتُ لَهُ قَالَ يَا رَبِّ زِدْنِي قَالَ جَعَلْتُ لَهُمُ التَّوْبَةَ أَوْ قَالَ بَسَطْتُ لَهُمُ التَّوْبَةَ حَتَّی‏ تَبْلُغَ‏ النَّفْسُ‏ هَذِهِ‏ قَالَ‏ يَا رَبِّ حَسْبِي. (الكافي/ج‏2/ص440/باب فيما أعطی الله آدم/ح1)

و روی أيضا باسناده عن الحسن قال‏ و عزتك و عظمتك لا أفارق‏ ابن‏ آدم‏ حتی‏ تفارق‏ روحه‏ جسده‏، فقال الله سبحانه: و عزتي و عظمتي لا احجب التوبة عن عبدي حتی يغرغر بها. (تفسير نور الثقلين/ج‏1/ص457/النساء-15 الی23/ح131)

مهلت برای استغفار قبل از ثبت گناه در پرونده عمل

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19148
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 38

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً أُجِّلَ فِيهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي‏ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ‏ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص38/ح65)

استغفار بعد از گذشت بیست سال از گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19149
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 55

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُذْنِبُ ذَنْباً إِلَّا أُجِّلَ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ غَفَرَ لَهُ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِينَ سَنَةً فَيَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَيَغْفِرُ لَهُ وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيُنْسَی ذَنْبَهُ لِئَلَّا يَسْتَغْفِرَ اللَّهَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص34/ح49)

هیچ کس عذری ندارد

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19150
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 37

توبه در امت‌های گذشته گاها بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است. نمونه‌ی آن توبه‌ی بنی اسرائیل است که در قرآن به آن اشاره شده است.

وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ (بقره/54)

با توجه به روایاتی که گذشت، روشن شد که توبه در امت مرحومه که امت پیامبر رحمت است، بسیار آسان و باب آن برای همه گشوده است.

وقتی خدا در توبه را بر بندگان خود گشوده و حتی تا آخرین لحظه حیات قبل از این که پرده‌ها کنار رود، توبه‌ی او را می‌پذیرد، دیگر هیچ عذری برای هیچ کسی نمی‌ماند.

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَی التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلَّا يُسْراً، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً. (صحیفه سجادیه/دعای ۱)

تائب در آغوش رحمت الهی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1030

تائب گمشده خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19151
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 49

سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام أَلَا إِنَّ اللَّهَ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ مِنْ رَجُلٍ ضَلَّتْ رَاحِلَتُهُ فِي أَرْضٍ قَفْرٍ وَ عَلَيْهَا طَعَامُهُ وَ شَرَابُهُ فَبَيْنَمَا هُوَ كَذَلِكَ لَا يَدْرِي مَا يَصْنَعُ وَ لَا أَيْنَ يَتَوَجَّهُ حَتَّی وَضَعَ رَأْسَهُ لِيَنَامَ فَأَتَاهُ آتٍ فَقَالَ لَهُ هَلْ لَكَ فِي رَاحِلَتِكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ هُوَ ذِهْ‏ فَاقْبِضْهَا فَقَامَ إِلَيْهَا فَقَبَضَهَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ اللَّهُ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ حِينَ وَجَدَ رَاحِلَتَهُ‏.( بحار الأنوار/ج‏6/ص38/ح67)

تائب محبوب خدا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 44

حکایت: استجابت دعا به خاطر توبه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۹:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۲۳:۲
    • کد مطلب:19152
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2213

از علی بن الحسين علیهما السلام كه فرمود: مردی خاندان خود را به كشتی سوار كرد.  كشتی آن‌ها شكست و از سرنشينان كشتی جز همسر آن مرد نجات نيافت.

او بر تخته پاره‏ای از كشتی نشست و موج او را به يكی از جزيره‏ها برد.

در آن جزيره مردی راهزن بود كه همه كارهای ناشايسته را كرده و همه غدقن‏های خدا را شكسته بود. از همه جا بی‌خبر تا آن زن بالای سرش آمد و ايستاد.

سر به سوی او برداشت و گفت: آدمی‏زاده هستی يا پری؟

گفت: آدمی‏زاده‏ام.

با او سخنی نگفت و به او در آويخت و چون آهنگ او كرد، آن زن به خود لرزيد.

راهزن گفت: چرا بر خود می‏لرزی؟

در پاسخ گفت: از اين می‏ترسم، با دست خود اشاره به آسمان كرد.

آن مرد گفت: چنين كاری كرده‏ای؟

گفت: نه به عزت او سوگند!

مرد راهزن گفت: تو چنين از خدا می‏ترسی، با اين كه از اين هيچ نكردی و من اكنون تو را به زور بر آن داشتم. به خدا كه من خود سزاوارترم بدين ترس و هراس.

امام سجاد فرمود: كاری نكرده برخاست و نزد خاندان خود رفت و همتی جز توبه و بازگشت نداشت.

در اين ميان كه می‏رفت، راهبی رهگذر با او برخورد و به همراه هم می‏رفتند و آفتاب آنها را داغ كرد.

راهب به آن جوان گفت: دعا كن تا خدا با ابری، سايه بر ما اندازد، آفتاب ما را می‏سوزاند.

آن جوان گفت: من برای خود در درگاه خدا حسنه‏ای نمی‏دانم كه دليری كنم و از او چيزی خواهم.

راهب گفت: پس من دعا كنم و تو آمين بگو.

گفت: بسيار خوب.

راهب شروع به دعا كرد و جوان آمين می‏گفت و چه زود ابری بر آنها سايه انداخت و زير سايه آن مقدار بسياری از روز راه رفتند، تا راه آنها جدا شد و دو راه شد و آن جوان از يك راه رفت و راهب از يكی ديگر. به ناگاه آن ابر بر بالای سر آن جوان رفت.

راهب گفت: تو از من بهتری، دعا برای تو اجابت شده و برای من اجابت نشده. داستان خود را به من بگو.

او خبر آن زن را گزارش داد.

راهب به او گفت: آنچه گناه در گذشته كرده‏ای، برايت آمرزيده شده، برای ترسی كه به دلت افتاده. بايد بنگری در آينده چونی؟[1]

 

[1]ـ أصول الكافي-ترجمه كمره‏‌ای/ج‏4/ص213

عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِ‏ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه قَالَ: إِنَّ رَجُلًا رَكِبَ الْبَحْرَ بِأَهْلِهِ‏ فَكُسِرَ بِهِمْ فَلَمْ يَنْجُ مِمَّنْ كَانَ فِي السَّفِينَةِ إِلَّا امْرَأَةُ الرَّجُلِ فَإِنَّهَا نَجَتْ عَلَی لَوْحٍ مِنْ أَلْوَاحِ السَّفِينَةِ حَتَّی أَلْجَأَتْ عَلَی جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ وَ كَانَ فِي تِلْكَ الْجَزِيرَةِ رَجُلٌ يَقْطَعُ الطَّرِيقَ وَ لَمْ يَدَعْ لِلَّهِ حُرْمَةً إِلَّا انْتَهَكَهَا فَلَمْ يَعْلَمْ‏ إِلَّا وَ الْمَرْأَةُ قَائِمَةٌ عَلَی رَأْسِهِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيْهَا فَقَالَ إِنْسِيَّةٌ أَمْ جِنِّيَّةٌ فَقَالَتْ إِنْسِيَّةٌ فَلَمْ يُكَلِّمْهَا كَلِمَةً حَتَّی جَلَسَ مِنْهَا مَجْلِسَ الرَّجُلِ‏ مِنْ أَهْلِهِ فَلَمَّا أَنْ هَمَّ بِهَا اضْطَرَبَتْ فَقَالَ لَهَا مَا لَكِ تَضْطَرِبِينَ فَقَالَتْ أَفْرَقُ مِنْ هَذَا وَ أَوْمَأَتْ بِيَدِهَا إِلَی السَّمَاءِ قَالَ فَصَنَعْتِ مِنْ هَذَا شَيْئاً قَالَتْ لَا وَ عِزَّتِهِ قَالَ فَأَنْتِ تَفْرَقِينَ مِنْهُ هَذَا الْفَرَقَ‏ وَ لَمْ تَصْنَعِي مِنْ هَذَا شَيْئاً وَ إِنَّمَا أَسْتَكْرِهُكِ اسْتِكْرَاهاً فَأَنَا وَ اللَّهِ أَوْلَی بِهَذَا الْفَرَقِ وَ الْخَوْفِ وَ أَحَقُّ مِنْكِ قَالَ فَقَامَ وَ لَمْ يُحْدِثْ شَيْئاً وَ رَجَعَ إِلَی أَهْلِهِ وَ لَيْسَتْ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا التَّوْبَةُ وَ الْمُرَاجَعَةُ فَبَيْنَا هُوَ يَمْشِي إِذْ صَادَفَهُ‏ رَاهِبٌ‏ يَمْشِي فِي الطَّرِيقِ فَحَمِيَتْ عَلَيْهِمَا الشَّمْسُ‏ فَقَالَ الرَّاهِبُ لِلشَّابِّ ادْعُ اللَّهَ يُظِلَّنَا بِغَمَامَةٍ فَقَدْ حَمِيَتْ عَلَيْنَا الشَّمْسُ فَقَالَ الشَّابُّ مَا أَعْلَمُ أَنَّ لِي عِنْدَ رَبِّي حَسَنَةً فَأَتَجَاسَرَ عَلَی أَنْ أَسْأَلَهُ شَيْئاً قَالَ فَأَدْعُو أَنَا وَ تُؤَمِّنُ‏ أَنْتَ‏ قَالَ نَعَمْ فَأَقْبَلَ الرَّاهِبُ يَدْعُو وَ الشَّابُّ يُؤَمِّنُ فَمَا كَانَ‏ بِأَسْرَعَ مِنْ أَنْ أَظَلَّتْهُمَا غَمَامَةٌ فَمَشَيَا تَحْتَهَا مَلِيّاً مِنَ النَّهَارِ ثُمَّ تَفَرَّقَتِ الْجَادَّةُ جَادَّتَيْنِ فَأَخَذَ الشَّابُّ فِي وَاحِدَةٍ وَ أَخَذَ الرَّاهِبُ فِي وَاحِدَةٍ فَإِذَا السَّحَابَةُ مَعَ الشَّابِّ فَقَالَ الرَّاهِبُ أَنْتَ خَيْرٌ مِنِّي لَكَ اسْتُجِيبَ وَ لَمْ يُسْتَجَبْ لِي فَأَخْبِرْنِي مَا قِصَّتُكَ فَأَخْبَرَهُ بِخَبَرِ الْمَرْأَةِ فَقَالَ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَی حَيْثُ دَخَلَكَ الْخَوْفُ‏ فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ فِيمَا تَسْتَقْبِلُ.( الكافي/ج‏2/ص69/باب الخوف و الرجاء/ح8)

حکایت: باران به خاطر توبه یک گنهکار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۹:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19153
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (2) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3274

در عهد موسی در بنی اسرائیل قحطی شدیدی شد و مؤمنین هفتاد مرتبه برای نماز باران به بیابان رفتند و دعا کردند و مستجاب نشد.

یکشب موسی برای مناجات به کوه طور رفت و گریه نمود و عرض کرد: پروردگارا! به آبروی پیغمبری که در وعده فرموده‌ای در آخر الزمان او را مبعوث نمایی، باران رحمتت را بر ما نازل گردان!

خطاب آمد: ای موسی! در میان شما بنده‌ای است که مدت چهل سال است، آشکارا گناه می‌کند. او را از میان قوم بیرون کنید، تا من باران رحمتم را بر شما بفرستم.

حضرت برگشت، در میان صفوف قوم خود می‌گردید و می‌فرمود: ای بنده‌ای که چهل سال است، معصیت خدا را کرده‌ای! به واسطه تو است که خداوند رحمتش را از ما قطع کرده است؛ از میان جمعیت ما بیرون شو تا خداوند باران رحمتش را بر ما بفرستد.

آن مرد عاصی ندای موسی را شنید و دانست که مانع رحمت الهی او است. با خود گفت: اگر بمانم به واسطه من، بر این مردم باران نخواهد بارید و اگر بیرون روم همه مرا می‌شناسند و در میان بنی اسرائیل رسوا می‌‌گردم.

در همان حال، با خدای خود مناجات کرد و گفت: پروردگارا! معصیت تو را کردم و به جهل و نادانی بر تو جرئت نمودم، حال به درگاهت آمدم و توبه می‌کنم و پشیمانم. خدایا! توبه‌ام را بپذیر و آبرویم را مریز!

هنوز سخنش تمام نشده بود، باران باریدن گرفت.

موسی عرض کرد: خدایا! هنوز کسی از جمع مردم خارج نشده که باران نازل کردی.

خطاب آمد: موسی! به خاطر همان کسی که به واسطه او رحمتم را از شما قطع کردم، باران را نازل کردم.

موسی عرض کرد: خدایا! او را به ما معرفی کن.

ندا آمد: ای موسی! در حالی که گناه می‌کرد او را رسوا نکردم، حال که توبه کرده او را رسوا کنم؟! من نمام را دشمن می‌دارم حال خود نمامی کنم؟![1]

 

[1]ـ تحفة الواعظین/ج3/ص4

تبدیل گناه به حسنه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19154
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 64

إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ‏ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً (فرقان/70)

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی دَاوُدَ النَّبِيِّ عَلَی نَبِيِّنَا وَ آلِهِ وَ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَا دَاوُدُ إِنَّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً ثُمَّ رَجَعَ وَ تَابَ مِنْ ذَلِكَ الذَّنْبِ وَ اسْتَحْيَا مِنِّي عِنْدَ ذِكْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ وَ أَنْسَيْتُهُ الْحَفَظَةَ وَ أَبْدَلْتُهُ الْحَسَنَةَ وَ لَا أُبَالِي وَ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص28/ح30)

درخواست توفیق توبه از خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۹:۲۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۳:۱
    • کد مطلب:19155
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1008

در ادعیه‌ای که ائمه علیهم السلام به شیعیانشان آموزش داده‌اند، یکی از حوائجی که دیده می‌شود، توفیق توبه است. این نشان از آن دارد که همان طور که به طور کلی اعمال خیر انسان به توفیق الهی ممکن است، توبه هم که یکی از مهم‌ترین اعمال خیر است بدون توفیق الهی ممکن نیست و این توفیق بدون تضرع و دعا به درگاه احدیت حاصل نمی‌شود.

و انقلنی الی درجة التوبة الیک و اعنی بالبکاء علی نفسی. (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

فیا مولای و یا مؤملی و یا منتهی سؤلی فرق بینی و بین ذنبی المانع من لزوم طاعتک. (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

اللَّهُمَّ بِمَحَلِّ هَذَا السَّيِّدِ مِنْ طَاعَتِكَ وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكَ لَا تُمِتْنِي فَجْأَةً وَ لَا تَحْرِمْنِي‏ تَوْبَة. (مفاتیح الجنان/زیارت جامعه ائمة المؤمنین)

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِي عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لَا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَی ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ، وَ لَا مَعْصِيَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا. (الصحيفة السجادية/دعای11)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صَيِّرْنَا إِلَی مَحْبُوبِكَ مِنَ التَّوْبَةِ، و أَزِلْنَا عَنْ مَكْرُوهِكَ مِنَ الْإِصْرَارِ. (صحیفه سجادیه/دعای 9)

توبه چیست؟

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19156
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 994

توبه شرائط و مراتبی دارد که در روایات بیان شده است. در این جا خیلی گذرا به حقیقت توبه و شرائط و مراتب آن اشاره می‌کنیم.

پشیمانی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19157
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1101

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كَفَی بِالنَّدَمِ تَوْبَةً. (بحار الأنوار/ج‏6/ص20/9)

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقِيمُ عَلَی الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ كَالْمُسْتَهْزِئِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص41/ح75)

اللهم ان یکن الندم توبة الیک فانا اندم النادبین. (صحیفه سجادیه/دعای31)

الهی ان کان الندم علی الذنب توبة فانی و عزتک من النادمین. (مفاتیح الجنان/مناجات خمسة عشر/مناجات التائبین)

عدم بازگشت به گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۳:۴۵
    • کد مطلب:19158
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1196

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً قَالَ يَتُوبُ الْعَبْدُ ثُمَّ لَا يَرْجِعُ فِيهِ وَ أَحَبُ عِبَادِ اللَّهِ إِلَی اللَّهِ الْمُتَّقِي [المفتن] التَّائِبُ‏ (بحار الأنوار/ج‏6/ص20/ح8)

تنها راه برای این مهم، دعا و تضرع است و درخواست از خدای متعال است؛

الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا.

إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلَّا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ. (مفاتیح الجنان/مناجات شعبانیه)

اللهم و انه لا وفاء لی بالتوبة الا بعصمتک و لا استمساک لی عن الخطایا الا عن قوتک فقونی بقوة کافیة و تولنی بعصمة مانعة… فاجعل توبتی هذه توبة لا احتاج بعدها الی توبة. (صحیفه سجادیه/دعای31)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِنِي مِنَ الْمَعَاصِي، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِالطَّاعَةِ، وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْإِنَابَةِ، وَ طَهِّرْنِي بِالتَّوْبَةِ، وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ، (صحیفه سجادیه/دعای 16)

دعا و تضرع به درگاه خداوند

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19159
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1652

مناجات‌ها و دعاهایی که از ائمه رسیده است گویای این مطلب است که علاوه بر پشیمانی تضرع و انابه و اعتراف به گناه در مقابل خداوند از مهم‌ترین شرائط توبه است.

رعایت شرائط دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19160
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1659

توبه و بازگشت به سوی خدا یک دعا و درخواست از خدا است؛ لذا باید آنچه که در شرائط دعا و اوقات دعا و حالات دعا مطرح شده در توبه هم رعایت شود.

حالات دعا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۵۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 50

بهترین حالت، دل‌شکستگی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19161
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 43

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا رَقَّ أَحَدُكُمْ فَلْيَدْعُ فَإِنَّ الْقَلْبَ لَا يَرِقُّ حَتَّی يَخْلُصَ‏. (بحار الأنوار/ج‏90/ص345)

أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا اقْشَعَرَّ جِلْدُكَ وَ دَمَعَتْ عَيْنَاكَ وَ وَجِلَ قَلْبُكَ فَدُونَكَ دُونَكَ فَقَدْ قُصِدَ قَصْدُكَ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص344/ح5)

وَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله اغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ عِنْدَ الرِّقَّةِ فَإِنَّهَا رَحْمَةٌ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

بهترین عمل، سجده

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19162
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

فقه الرضا عليه السلام‏ أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا كَانَ فِي السُّجُودِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص344/ح7)

و ظهوركم ثقيلة من أوزاركم فخففوا عنها بطول سجودكم و اعلموا أن الله تعالی ذكره أقسم بعزته أن لا يعذب المصلين و الساجدين و أن لا يروعهم بالنار يوم يقوم الناس لرب العالمين. (خطبه شعبانیه)

دست بلند کردن برای دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۲۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19163
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 73

ارفعوا إليه أيديكم بالدعاء. (خطبه شعبانیه)

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا كَمَا يَسْتَطْعِمُ‏ الْمِسْكِينُ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص306/ح3)

وَ سَأَلَ أَبُو بَصِيرٍ الصَّادِقَ علیه السلام عَنِ الدُّعَاءِ وَ رَفْعِ الْيَدَيْنِ فَقَالَ عَلَی خَمْسَةِ أَوْجُهٍ الْأَوَّلُ التَّعَوُّذُ فَتَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ بِبَاطِنِ كَفَّيْكَ الثَّانِي الدُّعَاءُ فِي الرِّزْقِ فَتَبْسُطُ كَفَّيْكَ وَ تُفْضِي بِبَاطِنِهِمَا إِلَی السَّمَاءِ الثَّالِثُ التَّبَتُّلُ فَإِيمَاؤُكَ بِإِصْبَعِكَ السَّبَّابَةِ الرَّابِعُ الِابْتِهَالُ فَتَرْفَعُ يَدَيْكَ تُجَاوِزُ بِهِمَا رَأْسَكَ الْخَامِسُ التَّضَرُّعُ أَنْ تُحَرِّكَ إِصْبَعَكَ السَّبَّابَةَ مِمَّا يَلِي وَجْهَكَ وَ هُوَ دُعَاءُ الْخِيفَةِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص307)

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ مَرَّ بِي رَجُلٌ وَ أَنَا أَدْعُو فِي صَلَاتِي بِيَسَارِي فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ بِيَمِينِكَ فَقُلْتُ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی حَقّاً عَلَی هَذِهِ كَحَقِّهِ عَلَی هَذِهِ وَ قَالَ الرَّغْبَةُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ تُظْهِرُ بَاطِنَهُمَا وَ الرَّهْبَةُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ تُظْهِرُ ظَهْرَهُمَا وَ التَّضَرُّعُ تُحَرِّكُ السَّبَّابَةَ الْيُمْنَی يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ التَّبَتُّلُ تُحَرِّكُ السَّبَّابَةَ الْيُسْرَی تَرْفَعُهَا فِي السَّمَاءِ رِسْلًا وَ تَضَعُهَا رِسْلًا وَ الِابْتِهَالُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ ذِرَاعَيْكَ إِلَی السَّمَاءِ وَ الِابْتِهَالُ حِينَ تَرَی أَسْبَابَ الْبُكَاءِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص307)

وَ عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: مَا بَسَطَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّی يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِهِ وَ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدُّ يَدَهُ حَتَّی يَمْسَحَ بِهَا عَلَی رَأْسِهِ وَ وَجْهِهِ وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ عَلَی وَجْهِهِ وَ صَدْرِه‏. (بحار الأنوار/ج‏90/ص307)

اوقات دعا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 55

بهترین وقت شبانه روز، وقت نماز

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19164
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 39

ارفعوا إليه أيديكم بالدعاء في أوقات صلاتكم فإنها أفضل الساعات ينظر الله عز و جل فيها بالرحمة إلی عباده يجيبهم إذا ناجوه و يلبيهم إذا نادوه و يعطيهم إذا سألوه و يستجيب لهم إذا دعوه. (خطبه شعبانیه)

وَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله الدُّعَاءُ بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ لَا يُرَدُّ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص348)

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ أَدَّی فَرِيضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص344/ح8)

عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَقُولُ‏ مَنْ أَدَّی لِلَّهِ مَكْتُوبَةً فَلَهُ فِي أَثَرِهَا دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347/ح14)

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: كَانَ أَبِي علیه السلام إِذَا كَانَتْ لَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ طَلَبَهَا هَذِهِ السَّاعَةَ يَعْنِي زَوَالَ الشَّمْسِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص345)

وَ عَنْ ابی عبد الله علیه السلام قَالَ: يُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ فِي أَرْبَعٍ فِي الْوَتْرِ وَ بَعْدَ الْفَجْرِ وَ بَعْدَ الظُّهْرِ وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص345)

وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام الْوَقْتُ الَّذِي لَا يُرَدُّ فِيهِ الدُّعَاءُ هُوَ مَا بَيْنَ وَقْتِكُمْ فِي الظُّهْرِ إِلَی وَقْتِكُمْ فِي الْعَصْرِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

وَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَا ابْنَ آدَمَ اذْكُرْنِي بَعْدَ الْغَدَاةِ سَاعَةً وَ بَعْدَ الْعَصْرِ سَاعَةً أَكْفِكَ مَا أَهَمَّكَ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: ثَلَاثَةُ أَوْقَاتٍ لَا تُحْجَبُ فِيهَا الدُّعَاءُ عَنِ اللَّهِ تَعَالَی فِي أَثَرِ الْمَكْتُوبَةِ وَ عِنْدَ نُزُولِ الْقَطْرِ وَ ظُهُورِ آيَةٍ مُعْجِزَةٍ لِلَّهِ فِي أَرْضِهِ‏. (بحار الأنوار/ج‏90/ص343/ح3)

بهترین اوقات هفته، شب و روز جمعه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19165
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 46

عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا قَالَتْ سَمِعْتُ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله يَقُولُ‏ إِنَّ فِي الْجُمُعَةِ لَسَاعَةً لَا يُوَافِقُهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ يَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا خَيْراً إِلَّا أَعْطَاهُ إِيَّاهُ قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ سَاعَةٍ هِيَ قَالَ ص إِذَا تَدَلَّی نِصْفُ‏ عَيْنِ‏ الشَّمْسِ‏ لِلْغُرُوبِ قَالَ وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ لِغُلَامِهَا اصْعَدْ إِلَی الظِّرَابِ فَإِذَا رَأَيْتَ نِصْفَ‏ عَيْنِ‏ الشَّمْسِ‏ قَدْ تَدَلَّی لِلْغُرُوبِ فَأَعْلِمْنِي حَتَّی أَدْعُوَ. (بحار الأنوار/ج‏86/ص269/ب2/ح8)

قَالَ الصادق علیه السلام: إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعُو فَيُؤَخَّرُ حَاجَتُهُ إِلَی يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ قَالَ إِنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَيِّدُ الْأَيَّامِ وَ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ يَوْمِ الْفِطْرِ وَ يَوْمِ الْأَضْحَی وَ فِيهِ سَاعَة لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ مَا لَمْ يَسْأَلْ حَرَاماً. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي خُطْبَتِهِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ أَلَا إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ هُوَ سَيِّدُ أَيَّامِكُمْ وَ أَفْضَلُ أَعْيَادِكُمْ وَ قَدْ أَمَرَكُمُ اللَّهُ فِيهِ بِالسَّعْيِ إِلَی ذِكْرِهِ فَلْيَعْظُمْ فِيهِ رَغْبَتُكُمْ وَ لْتَخْلُصْ نِيَّتُكُمْ وَ أَكْثِرُوا فِيهِ مِنَ التَّضَرُّعِ إِلَی اللَّهِ وَ الدُّعَاءِ وَ مَسْأَلَةِ الرَّحْمَةِ وَ الْغُفْرَانِ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْتَجِيبُ فِيهِ لِكُلِّ مُؤْمِنٍ دَعَاهُ وَ يُورِدُ النَّارَ كُلَّ مُسْتَكْبِرٍ عَنْ عِبَادَتِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی‏ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ‏ وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِيهِ سَاعَةً مُبَارَكَةً لَا يَسْأَلُ اللَّهَ فِيهَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا أَعْطَاهُ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص348)

عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لَيُنَادِي كُلَ‏ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ إِلَی آخِرِهِ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لِدِينِهِ أَوْ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَأَزِيدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَيْهِ أَ لَا عَبْدٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ أَ لَا عَبْدُ مُؤْمِنٌ مَحْبُوسٌ مَغْمُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أُطْلِقَهُ مِنْ سِجْنِهِ فَأُخَلِّيَ سَرْبَهُ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ مَظْلُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ آخُذَ لَهُ بِظُلَامَتِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَنْتَصِرَ لَهُ وَ آخُذَ لَهُ بِظُلَامَتِهِ قَالَ ع فَلَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا حَتَّی يَطْلُعَ الْفَجْرُ. (بحار الأنوار/ج‏84/ص166/ب7/ح9)

وَ مِنْهُ بِإِسْنَادِهِ قَالَ الصَّادِقُ ع‏ إِنَّ لِلَّهِ عُتَقَاءَ فِي كُلِ‏ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ فَتَعَرَّضُوا لِرَحْمَةِ اللَّهِ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ وَ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ مَنْ مَاتَ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ أَوْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَقَاهُ اللَّهُ فِتْنَةَ الْقَبْرِ وَ طَبَعَ عَلَيْهِ بِطَابَعِ الشُّهَدَاءِ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ كَانَ وَ كَانَ وَ كَتَبَ لَهُ بَرَاءَةً مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ كَانَ شَهِيداً. (بحار الأنوار/ج‏86/ص282/ب2)

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  صلی الله علیه و آله إِنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَيِّدُ الْأَيَّامِ‏ يُضَاعِفُ اللَّهَ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ وَ يَرْفَعُ فِيهِ الدَّرَجَاتِ وَ يَسْتَجِيبُ فِيهِ الدَّعَوَاتِ وَ يَكْشِفُ فِيهِ الْكُرُبَاتِ وَ يَقْضِي فِيهِ الْحَوَائِجَ الْعِظَامَ وَ هُوَ يَوْمُ الْمَزِيدِ لِلَّهِ فِيهِ عُتَقَاءُ وَ طُلَقَاءُ مِنَ النَّارِ مَا دَعَا بِهِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ إِلَّا كَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَجْعَلَهُ مِنْ عُتَقَائِهِ وَ طُلَقَائِهِ مِنَ النَّارِ فَإِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ وَ لَيْلَتِهِ مَاتَ شَهِيداً وَ بُعِثَ آمِناً وَ مَا اسْتَخَفَّ أَحَدٌ بِحُرْمَتِهِ وَ ضَيَّعَ حَقَّهُ إِلَّا كَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُصْلِيَهُ نَارَ جَهَنَّمَ إِلَّا أَنْ يَتُوبَ.  (الكافي/ج‏3/ص414/باب فضل يوم الجمعة/ح5)

بهترین ماه‌ها، ماه رمضان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۴۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19166
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 75

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عُتَقَاءَ مِنَ النَّارِ إِلَّا مَنْ أَفْطَرَ عَلَی مُسْكِرٍ أَوْ مشاحن [مُشَاحِناً] أَوْ صَاحِبَ شَاهَيْنِ قَالَ قُلْتُ وَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ صَاحِبُ شَاهَيْنِ قَالَ الشِّطْرَنْجُ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص340/ح3)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ يُضَاعِفُ اللَّهُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَكَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هُوَ شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ أَلَا فَاجْتَنِبُوا فِيهِ كُلَّ حَرَامٍ وَ أَكْثِرُوا فِيهِ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ سَلُوا فِيهِ حَوَائِجَكُمْ وَ اشْتَغِلُوا فِيهِ بِذِكْرِ رَبِّكُمْ وَ لَا يَكُونَنَّ شَهْرُ رَمَضَانَ عِنْدَكُمْ كَغَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ فَإِنَّ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً وَ فَضْلًا عَلَی سَائِرِ الشُّهُورِ وَ لَا يَكُونَنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ يَوْمُ صَوْمِكُمْ كَيَوْمِ فِطْرِكُمْ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص340)

وَ عَنْهُ ص‏ أَنَّهُ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَقَالَ آمِينَ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ اسْتَقْبَلَنِي فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَدْرَكَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَلَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِيهِ فَمَاتَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ قُلْ آمِينَ فَقُلْتُ آمِينَ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص342)

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَی مِثْلِهِ مِنْ قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص342)

بهترین اماکن، مشاهد مشرفه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19167
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 75

في‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (نور/36)

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ وَ عَنْ بُرَيْدَةَ قَالا قَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ فِي‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ‏ تُرْفَعَ‏ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ يُسَبِّحُ‏ لَهُ‏ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ‏ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ أَيُّ بُيُوتٍ هَذِهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ بُيُوتُ الْأَنْبِيَاءِ فَقَامَ إِلَيْهِ أَبُو بَكْرٍ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا الْبَيْتُ مِنْهَا وَ أَشَارَ إِلَی بَيْتِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع قَالَ نَعَمْ مِنْ أَفْضَلِهَا. (بحار الأنوار/ج‏23/325/ح1)

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: كُنْتُ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ قَرَأَ الْقَارِي‏ فِي‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ‏ تُرْفَعَ‏ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ الْآيَةَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْبُيُوتُ فَقَالَ بُيُوتُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَی مَنْزِلِ فَاطِمَةَ ع. (بحار الأنوار/ج‏23/326/ح3)

قَالَ حَدَّثَنَا الْإِمَامُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ علیهم السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ فِي‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ‏ تُرْفَعَ‏ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ يُسَبِّحُ‏ لَهُ‏ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ‏ رِجالٌ‏ قَالَ بُيُوتُ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَيْتُ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ حَمْزَةَ وَ جَعْفَرٍ علیهم السلام. (بحار الأنوار/ج‏23/326/ح4)

دعا تحت قبه سید الشهدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19168
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

السَّلَامُ عَلَی مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ‏ قُبَّتِهِ. (زیارت ناحیه مقدسه)

عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ بَعَثَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ ع فِي مَرَضِهِ وَ إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَةَ فَسَبَقَنِي إِلَيْهِ مُحَمَّدُ بْنُ حَمْزَةَ فَأَخْبَرَنِي مُحَمَّدٌ مَا زَالَ يَقُولُ ابْعَثُوا إِلَی الْحَيْرِ وَ قُلْتُ لِمُحَمَّدٍ أَلَّا قُلْتَ لَهُ أَنَا أَذْهَبُ إِلَی الْحَيْرِ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنَا أَذْهَبُ إِلَی الْحَيْرِ فَقَالَ انْظُرُوا فِي ذَاكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ مُحَمَّداً لَيْسَ لَهُ سِرٌّ مِنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ أَنَا أَكْرَهُ أَنْ يَسْمَعَ ذَلِكَ قَالَ فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِعَلِيِّ بْنِ بِلَالٍ فَقَالَ مَا كَانَ يَصْنَعُ الْحَيْرَ هُوَ الْحَيْرُ فَقَدِمْتُ الْعَسْكَرَ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ لِيَ اجْلِسْ حِينَ أَرَدْتُ الْقِيَامَ فَلَمَّا رَأَيْتُهُ أَنِسَ بِي ذَكَرْتُ لَهُ قَوْلَ عَلِيِّ بْنِ بِلَالٍ فَقَالَ لِي أَلَّا قُلْتَ لَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يُقَبِّلُ الْحَجَرَ وَ حُرْمَةُ النَّبِيِّ ص وَ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ حُرْمَةِ الْبَيْتِ وَ أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَقِفَ بِعَرَفَةَ وَ إِنَّمَا هِيَ مَوَاطِنُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ يُدْعَی لِي حَيْثُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُدْعَی فِيهَا وَ ذَكَرَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ وَ لَمْ أَحْفَظْ عَنْهُ قَالَ إِنَّمَا هَذِهِ مَوَاضِعُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُتَعَبَّدَ فِيهَا فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ يُدْعَی لِي حَيْثُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُعْبَدَ هَلَّا قُلْتَ لَهُ كَذَا قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَوْ كُنْتُ أُحْسِنُ مِثْلَ هَذَا لَمْ أَرُدَّ الْأَمْرَ عَلَيْكَ هَذِهِ أَلْفَاظُ أَبِي هَاشِمٍ لَيْسَتْ أَلْفَاظَهُ‏. (بحار الأنوار/ج‏50/ص224/ح13)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ زَائِرَ الْحُسَيْنِ جَعَلَ ذُنُوبَهُ جِسْراً بَابَ دَارِهِ ثُمَّ عَبَرَهَا كَمَا يُخَلِّفُ أَحَدُكُمُ الْجِسْرَ وَرَاءَهُ إِذَا عَبَرَ. (كامل الزيارات/ص152/ح1)

اعتراف به گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۱:۵۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۴:۲۹
    • کد مطلب:19169
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1586

یکی از مهم‌ترین مقدمات توبه‌ی کامل و مقبول، اعتراف قلبی به گناه است و بعد از اعتراف قلبی اعتراف به زبان.

الهی ان کان قددنا اجلی و لم یقربنی الیک عملی فقد جعلت الاعتراف الیک بذنبی وسائل عللی. (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

اعتراف قلبی بدون این که انسان شناختی از گناهانش داشته باشد ممکن نیست.

انسان باید بداند چه کسی را، معصیت کرده است، در چه حالتی معصیت کرده است و چه جرمی مرتکب شده است. وقتی این حالت در انسان پیدا شود، خود به خود از روی‌گردانی خداوند متعال نگران می‌شود، و از غضب او هراسناک می‌گردد و برای توبه و جبران خطاها تلاش می‌کند؛ چرا که می‌فهمد کوله‌بارش از گناه سنگین شده و کمرش زیر بار آن خم شده و آبرویش در قیامت به خطر افتاده است. از این رو است که پیامبر اکرم در خطبه‌ی شعبانیه می‌فرماید:

ظهوركم ثقيلة من أوزاركم.

اگر اندکی در ادعیه‌ای که از معصومین به ما رسیده تفکر کنیم، به این مهم دست پیدا می‌کنیم.

إِلَهِي‏ أَلْبَسَتْنِي‏ الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمَ جِنَايَتِي فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ (مفاتیح الجنان/مناجات خمسة عشر/مناجات التائبین)

تَتَحَبَّبُ إِلَيْنَا بِالنِّعَمِ وَ نُعَارِضُكَ بِالذُّنُوبِ خَيْرُكَ إِلَيْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَيْكَ صَاعِدٌ وَ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ مَلَكٌ كَرِيمٌ يَأْتِيكَ عَنَّا فِي كُلِّ يَوْمٍ بِعَمَلٍ قَبِيحٍ فَلَا يَمْنَعُكَ مَا يَأْتِي مِنَّا مِنْ ذَلِكَ أَنْ تَحُوطَنَا بِرَحْمَتِكَ وَ تَتَفَضَّلَ عَلَيْنَا بِآلَائِك… إِلَهِي مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ نَاجَيْتُ أَلْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَيْتُ مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِي عَرَضَتْ لِي بَلِيَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَ حَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ سَيِّدِي لَعَلَّكَ عَنْ بَابِكَ طَرَدْتَنِي وَ عَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَنِي فِي مَقَامِ الْكَاذِبِينَ فَرَفَضْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي غَيْرَ شَاكِرٍ لِنَعْمَائِكَ فَحَرَمْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَنِي مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي فِي الْغَافِلِينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيَسْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي آلَفُ مَجَالِسَ الْبَطَّالِينَ فَبَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ خَلَّيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِي فَبَاعَدْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ بِجُرْمِي وَ جَرِيرَتِي كَافَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَيَائِي مِنْكَ جَازَيْتَنِي‏ (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

أَنَا الَّذِي أَوْقَرَتِ الْخَطَايَا ظَهْرَهُ، وَ أَنَا الَّذِي أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ، وَ أَنَا الَّذِي بِجَهْلِهِ عَصَاكَ، وَ لَمْ تَكُنْ أَهْلًا مِنْهُ لِذَاكَ… فَمَنْ أَجْهَلُ مِنِّي، يَا إِلَهِي، بِرُشْدِهِ وَ مَنْ أَغْفَلُ مِنِّي عَنْ حَظِّهِ وَ مَنْ أَبْعَدُ مِنِّي مِنِ اسْتِصْلَاحِ نَفْسِهِ حِينَ أُنْفِقُ مَا أَجْرَيْتَ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ فِيمَا نَهَيْتَنِي عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ وَ مَنْ أَبْعَدُ غَوْراً فِي الْبَاطِلِ، وَ أَشَدُّ إِقْدَاماً عَلَی السُّوءِ مِنِّي حِينَ أَقِفُ بَيْنَ دَعْوَتِكَ وَ دَعْوَةِ الشَّيْطَانِ فَأَتَّبِعُ دَعْوَتَهُ عَلَی غَيْرِ عَمًی مِنِّي فِي مَعْرِفَةٍ بِهِ وَ لَا نِسْيَانٍ مِنْ حِفْظِي لَهُ وَ أَنَا حِينَئِذٍ مُوقِنٌ بِأَنَّ مُنْتَهَی دَعْوَتِكَ إِلَی الْجَنَّةِ، وَ مُنْتَهَی دَعْوَتِهِ إِلَي النَّارِ. سُبْحَانَكَ!! مَا أَعْجَبَ مَا أَشْهَدُ بِهِ عَلَی نَفْسِي، وَ أُعَدِّدُهُ مِنْ مَكْتُومِ أَمْرِي … أَنَا، يَا إِلَهِي، أَكْثَرُ ذُنُوباً، وَ أَقْبَحُ آثَاراً، وَ أَشْنَعُ أَفْعَالًا، وَ أَشَدُّ فِي الْبَاطِلِ تَهَوُّراً، وَ أَضْعَفُ عِنْدَ طَاعَتِكَ تَيَقُّظاً، وَ أَقَلُّ لِوَعِيدِكَ انْتِبَاهاً وَ ارْتِقَاباً مِنْ أَنْ أُحْصِيَ لَكَ عُيُوبِي، أَوْ أَقْدِرَ عَلَی ذِكْرِ ذُنُوبِي… اللَّهُمَّ وَ هَذِهِ رَقَبَتِي قَدْ أَرَقَّتْهَا الذُّنُوبُ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْتِقْهَا بِعَفْوِكَ، وَ هَذَا ظَهْرِي قَدْ أَثْقَلَتْهُ الْخَطَايَا، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَفِّفْ عَنْهُ بِمَنِّكَ. (صحیفه سجادیه/دعای 16)

نمونه‌های فراوان دیگر نیز در ادعیه موجود است، مانند دعای عرفه امام حسین، که با اندکی جستجو در کتب ادعیه با آن برخورد می‌کنیم.

استغفار و گریه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۱:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۹:۵۴
    • کد مطلب:19170
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1572

آنچه بسیار مهم است در امر دعا و توبه گریه و استغفار است، به طوری که در روایات از جمود عین مذمت شده و برای استغفار برکات فراوان نقل شده است.

أيها الناس إن أنفسكم مرهونة بأعمالكم فكفوها باستغفاركم. (خطبه شعبانیه)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله  مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَيْنِ‏ وَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ وَ شِدَّةُ الْحِرْصِ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا وَ الْإِصْرَارُ عَلَی الذَّنْبِ. (الكافي/ج‏2/ص290/باب في أصول الكفر و أركانه/ح6)

عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ علیه السلام قَالَ: لَمَّا كَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ ع قَالَ مُوسَی إِلَهِي مَا جَزَاءُ مَنْ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ مِنْ خَشْيَتِكَ قَالَ يَا مُوسَی أَقِي وَجْهَهُ مِنْ حَرِّ النَّارِ وَ أُومِنُهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر. (بحار الأنوار/ج‏90/ص328/ح1)

عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكُونُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجَنَّةِ أَكْثَرُ مِمَّا بَيْنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ لِكَثْرَةِ ذُنُوبِهِ فَمَا هُوَ إِلَّا أَنْ يَبْكِيَ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَدَماً عَلَيْهَا حَتَّی يَصِيرَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا أَقْرَبُ مِنْ جَفْنَتِهِ إِلَی مُقْلَتِهِ‏.( بحار الأنوار/ج‏90/ص329/ح4)

عَنِ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَتَيْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَطْرَةِ دَمْعَةٍ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ لَا يُرِيدُ بِهَا عَبْدٌ إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص329/ح6)

قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام‏ مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ التَّوْبَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الصَّبْرَ لَمْ يُحْرَمِ الْأَجْرَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص21/ب20/ح12)

وَ قَالَ ع‏ عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ. (نهج البلاغة/قصار87)

سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَقُولُ الْعَجَبُ مِمَّنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الْمِمْحَاةُ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا الْمِمْحَاةُ قَالَ الِاسْتِغْفَارُ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص22/ب20/ح17)

وَ قَالَ ع‏ مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ التَّوْبَةَ لَمْ يُحْرَمِ الْقَبُولَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ. (نهج البلاغة/قصار135)

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ‏ تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحْكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص22/ب20/ح18)

عَنِ الْعَالِمِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: وَ اللَّهِ مَا أُعْطِيَ مُؤْمِنٌ قَطُّ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجَائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلُقِهِ وَ الْكَفِّ عَنِ اغْتِيَابِ الْمُؤْمِنِينَ وَ اللَّهُ تَعَالَی لَا يُعَذِّبُ عَبْداً بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ إِلَّا بِسُوءِ ظَنِّهِ وَ تَقْصِيرِهِ فِي رَجَائِهِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُوءِ خُلُقِهِ وَ اغْتِيَابِهِ الْمُؤْمِنِينَ الْخَبَرَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص28/ب20/ح29)

قَدْ تَرَی يَا إِلَهِي، فَيْضَ دَمْعِي مِنْ خِيفَتِكَ، وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ انْتِقَاضَ جَوَارِحِي مِنْ هَيْبَتِكَ كُلُّ ذَلِكَ حَيَاءٌ مِنْكَ لِسُوءِ عَمَلِي، وَ لِذَاكَ خَمَدَ صَوْتِي عَنِ الْجَأْرِ إِلَيْكَ، وَ كَلَّ لِسَانِي عَنْ مُنَاجَاتِكَ. (صحیفه سجادیه/دعای 16)

حکایت: توبه قوم یونس

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۲:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19171
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2418

جميل نقل می‏كند: امام صادق علیه السلام به من فرمود:

خداوند عذاب را از هيچ قومی بر طرف نساخت، مگر قوم يونس و جريان به اين صورت بود كه يونس علیه السلام آنها را به توحيد و اسلام فرا خواند، اما آنها ابا كردند.

پس يونس تصميم گرفت آنها را نفرين كند؛ ليكن در ميان آنها دو مرد عابد و دانشمند وجود داشت به نامهای مليخا و روبيل. مرد عابد يونس را بر نفرين قوم ترغيب كرد؛

اما مرد دانشمند او را از اين عمل نهی نمود و گفت: قومت را نفرين نكن؛ چون خداوند با اينكه دوستدار هلاك بندگان خود نيست، دعای تو را اجابت می‏كند؛

يونس قول عابد را پذيرفت و قول دانشمند را قبول نكرد و قومش را نفرين نمود. خداوند هم به او وحی نمود كه عذاب در فلان تاريخ روی می‏دهد.

وقتی زمان عذاب نزديك شد، يونس به همراه مرد عابد از ميان قوم خارج شد؛ ليكن مرد عالم در ميان قوم باقی ماند.

وقتی روز عذاب فرا رسيد مرد عالم به مردم گفت: ای قوم به درگاه الهی جزع و فزع و تضرع كنيد، شايد به شما رحم كند و عذاب را از شما برطرف سازد.

مردم گفتند: چه كنيم؟

عالم گفت: به سوی بيابان برويد و ميان زنان و كودكانتان جدايی افكنيد و شتران ماده را از كره‏هايشان جدا كنيد و ميان دام‌ها و بچه‏هايشان نيز چنين كنيد. سپس به دعا و گريه و تضرع بپردازيد و سر به سجده گذاريد و طلب رحمت كنيد.

مردم چنين كردند، خداوند به آنان رحمت نمود و عذاب را از ايشان بر طرف نمود و بر كوهها وارد كرد.

بعد از فرود عذاب بر كوه يونس به دهكده بازگشت تا نتيجه نزول عذاب را ببيند، اما با كمال تعجب دهقانان را در حال زراعت ديد، به آنها گفت: قوم يونس چه كردند؟

آنها كه يونس را نمی‏شناختند، گفتند: يونس به آنها نفرين نمود، خداوند هم دعای او را اجابت كرد و نشانه‏های عذاب ظاهر شد، اما آنها اجتماع كرده و گريه و زاری نمودند و به درگاه الهی دعا كردند، خداوند هم به آنها رحمت نمود و اكنون آنها در طلب يونس هستند تا به او ايمان بياورند.[1]

 

[1]ـ ترجمه قصص الأنبياء جزائری/ص608

عَنْ جَمِيلٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا رَدَّ اللَّهُ الْعَذَابَ إِلَّا عَنْ قَوْمِ يُونُسَ وَ كَانَ يُونُسُ يَدْعُوهُمْ إِلَی الْإِسْلَامِ فَيَأْبَوْنَ ذَلِكَ فَهَمَ أَنْ يَدْعُوَ عَلَيْهِمْ وَ كَانَ فِيهِمْ رَجُلَانِ عَابِدٌ وَ عَالِمٌ وَ كَانَ اسْمُ أَحَدِهِمَا مَلِيخَا  وَ الْآخَرُ اسْمُهُ رُوبِيلُ فَكَانَ الْعَابِدُ يُشِيرُ عَلَی يُونُسَ بِالدُّعَاءِ عَلَيْهِمْ وَ كَانَ الْعَالِمُ يَنْهَاهُ وَ يَقُولُ لَا تَدْعُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْتَجِيبُ لَكَ وَ لَا يُحِبُّ هَلَاكَ عِبَادِهِ فَقَبِلَ قَوْلَ الْعَابِدِ وَ لَمْ يَقْبَلْ مِنَ الْعَالِمِ فَدَعَا عَلَيْهِمْ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَيْهِ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فِي سَنَةِ كَذَا وَ كَذَا فِي شَهْرِ كَذَا وَ كَذَا فِي يَوْمِ كَذَا وَ كَذَا فَلَمَّا قَرُبَ الْوَقْتُ خَرَجَ يُونُسُ مِنْ بَيْنِهِمْ مَعَ الْعَابِدِ وَ بَقِيَ الْعَالِمُ فِيهَا فَلَمَّا كَانَ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ نَزَلَ الْعَذَابُ فَقَالَ الْعَالِمُ لَهُمْ يَا قَوْمِ افْزَعُوا إِلَی اللَّهِ فَلَعَلَّهُ يَرْحَمُكُمْ وَ يَرُدُّ الْعَذَابَ عَنْكُمْ‏  فَقَالُوا كَيْفَ نَصْنَعُ قَالَ اجْتَمِعُوا وَ اخْرُجُوا إِلَی الْمَفَازَةِ وَ فَرِّقُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَ الْأَوْلَادِ وَ بَيْنَ الْإِبِلِ وَ أَوْلَادِهَا وَ بَيْنَ الْبَقَرِ وَ أَوْلَادِهَا وَ بَيْنَ الْغَنَمِ وَ أَوْلَادِهَا ثُمَّ ابْكُوا وَ ادْعُوا فَذَهَبُوا وَ فَعَلُوا ذَلِكَ وَ ضَجُّوا وَ بَكَوْا فَرَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَرَفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ وَ فَرَّقَ الْعَذَابَ عَلَی الْجِبَالِ وَ قَدْ كَانَ نَزَلَ وَ قَرُبَ مِنْهُمْ فَأَقْبَلَ يُونُسُ يَنْظُرُ  كَيْفَ أَهْلَكَهُمُ اللَّهُ فَرَأَی الزَّارِعُونَ يَزْرَعُونَ فِي أَرْضِهِمْ قَالَ لَهُمْ مَا فَعَلَ قَوْمُ يُونُسَ فَقَالُوا لَهُ وَ لَمْ يَعْرِفُوهُ إِنَّ يُونُسَ دَعَا عَلَيْهِمْ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ نَزَلَ الْعَذَابُ عَلَيْهِمْ فَاجْتَمَعُوا وَ بَكَوْا فَدَعَوْا فَرَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَرَفَ ذَلِكَ عَنْهُمْ وَ فَرَّقَ الْعَذَابَ عَلَی الْجِبَالِ فَهُمْ إِذاً يَطْلُبُونَ يُونُسَ لِيُؤْمِنُوا بِه‏. (بحار الأنوار/ج‏14/ص380/ح2)

جبران

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۱۸:۱۸:۱۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19172
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1795

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ يُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يَزِدْ فِي الْعِبَادَةِ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ لِبَاسَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ مَجْلِسَهُ‏ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ‏ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ‏ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ خُلُقَهُ وَ نِيَّتَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ يُوَسِّعْ كَفَّهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ يَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُقَدِّمْ‏ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَدَنِهِ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَی هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاكَ التَّائِبُ.( بحار الأنوار/ج‏6/ص35/ح52)

حکایت: توبه دروغین شیطان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۱۸:۱۷:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19173
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2633

روایت است که یحیی بن زکریا، روزی ابلیس را دید که گریان است، پس شفقتش بجنبید. فرمود: ای مردود! چرا می گریی؟ و به این ناله و زاری چرایی؟

شیطان گفت: یا یحیی! چندین هزار سال حلقه بر این در زدم به امید آنکه او را باز کنند. آخر الامر ندا آمده که باز نیست.

گفتم: تا کی؟

گفتند: هرگز!

یحیی را دل بر وی بسوخت و دعایی نمود که الهی این بیگانه بدین زاری می‌گرید. چه بود اگر او را پذیرایی و در آشتی بگشایی و توبه او را قبول فرمایی؟

خطاب آمد که ای یحیی! او به دروغ می گوید. می‌خواهد بندگان مرا بفریبد. اگر خواهی که کذب او معلومت گردد، به او بگوی تا بر سر تربت آدم رفته و تربت او را سجده کند، تا من توبه‌اش را قبول کنم و باب صلح به روی او بگشایم.

یحیی به جانب وی آمده و بشارت آورد و گفت: بر تو مژدگانی باد که کارت رو به صلاح آورد.

شیطان گفت: چه می‌یابد کرد؟

یحیی فرمود: حق تعالی می‌فرماید که وی را انقلاب و تمرد به واسطه آدم افتاد؛ چه او را گفتم سجده آدم نما، و او سجده نکرد. اکنون تدارک آن است که قبر او را سجده کند، تا باز به مقام خود باز آید.

ابلیس گفت: ای یحیی! آن دم که آدم زنده بود و بر مسند عزاز و اکرام تکیه زده بود، او را سجده نکردم. اکنون که مرده و زیر خاک است، چگونه او را سجده کنم؟ چه این هرگز نخواهد شد.

خطاب آمد که یا یحیی، دانستی که گریه او دروغ بوده است.[1]

 

[1]ـ خزینة الجواهر/ص364

ایمان و توسل به اهل بیت شرط اساسی توبه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۴:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19174
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1139

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ فَلْيَعْمَلِ الْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلَّا لِأَهْلِ إِيمَانٍ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص40/ح71)

توبه بدون ولایت اهل بیت ممکن نیست؛ چرا که عدم پذیرش ولایت اهل بیت گناهی است که بزرگتر از همه گناهان کبیره است.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَا عَلِيُّ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ مِثْلَ مَا قَامَ نُوحٌ فِي قَوْمِهِ وَ كَانَ لَهُ مِثْلُ أُحُدٍ ذَهَباً فَأَنْفَقَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ مُدَّ فِي عُمُرِهِ حَتَّی حَجَّ أَلْفَ حَجَّةٍ ثُمَّ قُتِلَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ثُمَّ لَمْ يُوَالِكَ يَا عَلِيُّ لَمْ يَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَ لَمْ يَدْخُلْهَا أَ مَا عَلِمْتَ يَا عَلِيُّ أَنَّ حُبَّكَ حَسَنَةٌ لَا تَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضَكَ سَيِّئَةٌ لَا تَنْفَعُ مَعَهَا طَاعَةٌ يَا عَلِيُّ لَوْ نَثَرْتَ الدُّرَّ عَلَی الْمُنَافِقِ مَا أَحَبَّكَ وَ لَوْ ضَرَبْتَ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ مَا أَبْغَضَكَ لِأَنَّ حُبَّكَ إِيمَانٌ وَ بُغْضَكَ نِفَاقٌ لَا يُحِبُّكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ وَ لَا يُبْغِضُكَ إِلَّا مُنَافِقٌ شَقِيٌّ. (بحار الأنوار/ج‏39/ص280/ب87/ح62)

این است که در هر دعایی به درگاه خدا باید در مقابل پیامبر اکرم و اهل بیت او علیهم السلام هم کرنش کرد و دعا بدون کرنش در مقابل چهارده نور الهی هیچ تأثیری که ندارد هیچ بلکه طبق بعضی از روایات خود معصیتی بزرگ است.

این مطلبی امر عظیمی است که حتی انبیاء نیز از آن مستثنی نبوده‌اند و در دعاهای خود باید از عظمت و نور این انوار الهی مدد می‌گرفتند که در آیاتی در قرآن به آن اشاره شده و در روایات بیان گردیده است. یکی از این موارد قصه آدم ابو البشر است.

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِيَّ ص عَنِ الْكَلِمَاتِ الَّتِي تَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ‏ عَلَيْهِ‏ قَالَ سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن‏. (الأمالي صدوق/مجلس18/ح2)

از این رو است که در ادعیه‌ای که از اهل بیت وحی رسیده است، در بسیاری از فراز‌های دعا صلوات بر پیامبر و آل طاهرینش و یا قسم دادن خدا به حق آنان آمده است که هر کس طالب باشد با اندک جستجویی در کتب ادعیه به این ادعا واقف می‌شود.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً عَنِ السَّمَاءِ حَتَّی يُصَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام. (بحار الأنوار/ج‏90/ص312/ح16)

حکایت: ضمانت توبه مأمور بنی امیه توسط امام صادق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۴:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19175
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2038

علی بن ابی حمزه گفت: دوستی داشتم از مأمورين و نويسندگان بنی اميه. از من خواهش كرد برايش اجازه بگيرم كه خدمت حضرت صادق برسد. اجازه گرفتم.

وقتی خدمت حضرت صادق رسيد، سلام كرده نشست. عرض كرد: آقا من در اداره حكومتی بنی اميه كار مي‌كردم و از دنيای آنها ثروت زيادی انباشتم و كسی از من بازخواست نمي‌كرد.

فرمود: اگر بنی اميه نمی‏يافتند كسی را كه نويسنده آنها باشد و ماليات جمع كند و جنگ نمايد و در اجتماعات آنها حاضر شود، حق ما را غصب نمي‌كردند. اگر مردم اطراف آنها را نگيرند، چيزی پيدا نخواهند كرد، مگر همان اندازه‏ای كه‏ بدستشان برسد.

آن مرد گفت: فدايت شوم آيا راه نجاتی برايم هست؟

فرمود: اگر راهی برايت بگويم عمل مي‌كنی؟!

عرض كرد بلی انجام مي‌دهم.

فرمود: هر چه در كار حكومتی آنها بدست آورده‏ای رها كن. هر كدام را مي‌شناسی حق آنها را مي‌دهی و هر كدام را نمي‌شناسی از طرف آنها صدقه مي‌دهی. من از جانب خدا برای تو بهشت را ضمانت مي‌كنم.

مدتی سر به زير انداخت و در انديشه .بود تصميم خود را گرفت سر برداشته گفت: انجام ميدهم.

علی بن ابو حمزه گفت: من با او به كوفه برگشتيم. هر چه داشت رد كرد، حتی لباسهای تنش را. ما مقداری پول تهيه كرديم و لباس برايش خريديم و برای مخارج او پولی فرستاديم. چند ماهی بيش نگذشت كه مريض شد. از او عيادت مي‌كرديم.

روزی به عيادتش رفتم در حال جان دادن بود، چشم باز كرد گفت: علی بن ابی حمزه! دوست تو حضرت صادق، به خدا قسم، به وعده خود وفا كرد.

از دنيا رفت. كار كفن و دفن او را انجام داديم. خدمت حضرت صادق رفتم. همين كه چشمش به من افتاد فرمود: علي! نسبت به دوست تو، به وعده خود وفا كرديم.

عرض كردم صحيح مي‌فرمائيد، فدای شما شوم! هنگام مرگ خودش هم به من گفت.[1]

 

[1]ـ زندگانی حضرت امام جعفر صادق عليه السلام-ترجمه جلد 47 بحار الأنوار/ص117

عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: كَانَ لِي صَدِيقٌ مِنْ كُتَّابِ بَنِي أُمَيَّةَ فَقَالَ لِي اسْتَأْذِنْ لِي عَلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ فَأَذِنَ لَهُ فَلَمَّا أَنْ دَخَلَ سَلَّمَ وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كُنْتُ فِي دِيوَانِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَأَصَبْتُ مِنْ دُنْيَاهُمْ مَالًا كَثِيراً وَ أَغْمَضْتُ فِي مَطَالِبِهِ‏  فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَوْ لَا أَنَّ بَنِي أُمَيَّةَ وَجَدُوا مَنْ يَكْتُبُ لَهُمْ وَ يَجْبِي لَهُمُ الْفَيْ‏ءَ وَ يُقَاتِلُ عَنْهُمْ وَ يَشْهَدُ جَمَاعَتَهُمْ لَمَا سَلَبُونَا حَقَّنَا وَ لَوْ تَرَكَهُمُ النَّاسُ وَ مَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا وَجَدُوا شَيْئاً إِلَّا مَا وَقَعَ فِي أَيْدِيهِمْ قَالَ فَقَالَ الْفَتَی جُعِلْتُ فِدَاكَ فَهَلْ لِي مَخْرَجٌ مِنْهُ قَالَ إِنْ قُلْتُ لَكَ تَفْعَلُ قَالَ أَفْعَلُ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْ جَمِيعِ مَا كَسَبْتَ فِي دِيوَانِهِمْ فَمَنْ عَرَفْتَ مِنْهُمْ رَدَدْتَ عَلَيْهِ مَالَهُ وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ تَصَدَّقْتَ بِهِ وَ أَنَا أَضْمَنُ لَكَ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ فَأَطْرَقَ الْفَتَی طَوِيلًا ثُمَّ قَالَ لَهُ قَدْ فَعَلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ ابْنُ أَبِي حَمْزَةَ فَرَجَعَ الْفَتَی مَعَنَا إِلَی الْكُوفَةِ فَمَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّی ثِيَابِهِ الَّتِي عَلَی بَدَنِهِ قَالَ فَقَسَمْتُ لَهُ قِسْمَةً وَ اشْتَرَيْنَا لَهُ ثِيَاباً وَ بَعَثْنَا إِلَيْهِ بِنَفَقَةٍ قَالَ فَمَا أَتَی عَلَيْهِ إِلَّا أَشْهُرٌ قَلَائِلُ حَتَّی مَرِضَ فَكُنَّا نَعُودُهُ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ يَوْماً وَ هُوَ فِي السَّوْقِ‏  قَالَ فَفَتَحَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ وَفَی لِي وَ اللَّهِ صَاحِبُكَ قَالَ ثُمَّ مَاتَ فَتَوَلَّيْنَا أَمْرَهُ فَخَرَجْتُ حَتَّی دَخَلْتُ عَلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيَّ قَالَ يَا عَلِيُّ وَفَيْنَا وَ اللَّهِ لِصَاحِبِكَ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَكَذَا وَ اللَّهِ قَالَ لِي عِنْدَ مَوْتِهِ‏. (بحار الأنوار/ج‏47/ص382/ح105)

حکایت: ضمانت توبه مرد عیاش توسط امام صادق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۴:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19176
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1962

ابو بصير گفت: همسايه‏ای داشتم از مأمورين سلطان و هواداران آنها بود و پول گزافی بدست آورده، چند كنيز خواننده تهيه كرده بود. گروهی را جمع مي‌كرد، مشروب مي‌خوردند و به ساز و نواز اشتغال داشتند كه باعث ناراحتی من بود.

چند مرتبه بخودش شكايت كردم، ولی دست نكشيد. چون زياد اصرار كردم، روزی گفت: فلانی من مردی گرفتار هستم و تو مردی آسوده و موفق هستی. اگر وضع مرا برای امام خود بگوئی، شايد خدا به وسيله تو مرا نجات دهد.

حرف او به دلم مؤثر افتاد. وقتی خدمت امام صادق رسيدم، جريان او را عرض كردم.

فرمود: موقعی كه به كوفه برگردی او به ديدن تو خواهد آمد. به او بگو جعفر بن محمد عليه السلام مي‌گويد: هر چه از اين راه به دست آورده‏ای رها كن، من برای تو از طرف خدا بهشت را ضمانت مي‌كنم.

ابو بصير گفت: وقتی به كوفه برگشتم از جمله كسانی كه به ديدنم آمدند، يكی او بود. وقتی خواست حركت كند او را نگه داشتم، تا خانه خلوت شد. به او گفتم: فلانی! من جريان تو را خدمت امام عليه السلام عرض كردم. فرمود: سلام مرا به او برسان. بگو هر چه از اين راه بدست آورده، واگذارد، من از جانب خدا بهشت را برايش ضمانت مي‌كنم.

اشکهايش جاری شد. گفت: آه! تو را به خدا حضرت صادق به تو چنين فرمود؟!

قسم خوردم كه ايشان چنين فرمودند. گفت: بسيار خوب، رفت.

چند روز بيشتر نگذشت كه از پی من فرستاد. وقتی رفتم، ديدم پشت درب ايستاده، برهنه است.

گفت: ابا بصير هر چه در منزل داشتم، دادم. اكنون می‏بينی در چه حالم.

پيش دوستان رفتم و مقداری لباس برای او گرفتم. بعد از چند روز باز از پی من فرستاد كه بيمارم. بيا تو را ببينم. مرتب از او خبر می‌گيرفتم و در معالجه‏اش كوشش مي‌نمودم، تا بالاخره مشرف به مرگ شد.

من در بالينش نشسته بودم، در حال جان دادن بود، بي‌هوش شد، بعد كه به هوش آمد گفت: ابا بصير امامت به وعده خود وفا كرد. سپس از دنيا رفت.

آن سال به حج رفتم. خدمت حضرت صادق رسيدم. اجازه شرفيابی خواستم. وارد خانه كه شدم يك پايم در صحن حياط و پای ديگرم در اطاق بود، قبل از اينكه صحبتی كنم، فرمود: ابا بصير عهدی كه با دوستت بسته بوديم وفا كرديم.[1]

 

[1]ـ زندگانی حضرت امام جعفر صادق عليه السلام-ترجمه جلد 47 بحار الأنوار/ص125

قَالَ أَبُو بَصِيرٍ كَانَ لِي جَارٌ يَتَّبِعُ السُّلْطَانَ فَأَصَابَ مَالًا فَاتَّخَذَ قِيَاناً وَ كَانَ يَجْمَعُ الْجُمُوعَ وَ يَشْرَبُ الْمُسْكِرَ وَ يُؤْذِينِي فَشَكَوْتُهُ إِلَی نَفْسِهِ غَيْرَ مَرَّةٍ فَلَمْ يَنْتَهِ فَلَمَّا أَلْحَحْتُ عَلَيْهِ قَالَ يَا هَذَا أَنَا رَجُلٌ مُبْتَلًی وَ أَنْتَ رَجُلٌ مُعَافًی فَلَوْ عَرَّفْتَنِي لِصَاحِبِكَ رَجَوْتُ أَنْ يَسْتَنْقِذَنِيَ اللَّهُ بِكَ فَوَقَعَ ذَلِكَ فِي قَلْبِي فَلَمَّا صِرْتُ إِلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ذَكَرْتُ لَهُ حَالَهُ فَقَالَ لِي إِذَا رَجَعْتَ إِلَی الْكُوفَةِ فَإِنَّهُ سَيَأْتِيكَ فَقُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ دَعْ مَا أَنْتَ عَلَيْهِ وَ أَضْمَنُ لَكَ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ قَالَ فَلَمَّا رَجَعْتُ إِلَی الْكُوفَةِ أَتَانِي فِيمَنْ أَتَی فَاحْتَبَسْتُهُ حَتَّی خَلَا مَنْزِلِي فَقُلْتُ يَا هَذَا إِنِّي ذَكَرْتُكَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ يَتْرُكُ مَا هُوَ عَلَيْهِ وَ أَضْمَنُ لَهُ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ فَبَكَی ثُمَّ قَالَ اللَّهَ قَالَ لَكَ جَعْفَرٌ ع هَذَا قَالَ فَحَلَفْتُ لَهُ أَنَّهُ قَالَ لِي مَا قُلْتُ لَكَ فَقَالَ لِي حَسْبُكَ وَ مَضَی فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ أَيَّامٍ بَعَثَ إِلَيَّ وَ دَعَانِي فَإِذَا هُوَ خَلْفَ بَابِ دَارِهِ عُرْيَانٌ فَقَالَ يَا أَبَا بَصِيرٍ مَا بَقِيَ فِي مَنْزِلِي شَيْ‏ءٌ إِلَّا وَ خَرَجْتُ عَنْهُ وَ أَنَا كَمَا تَرَی فَمَشَيْتُ إِلَی إِخْوَانِي فَجَمَعْتُ لَهُ مَا كَسَوْتُهُ بِهِ ثُمَّ لَمْ يَأْتِ عَلَيْهِ إِلَّا أَيَّامٌ يَسِيرَةٌ حَتَّی بَعَثَ إِلَيَّ أَنِّي عَلِيلٌ فَأْتِنِي فَجَعَلْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ وَ أُعَالِجُهُ حَتَّی نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ- فَكُنْتُ عِنْدَهُ جَالِساً وَ هُوَ يَجُودُ بِنَفْسِهِ ثُمَّ غُشِيَ عَلَيْهِ غَشْيَةً ثُمَّ أَفَاقَ فَقَالَ يَا أَبَا بَصِيرٍ قَدْ وَفَی صَاحِبُكَ لَنَا ثُمَّ مَاتَ فَحَجَجْتُ فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ فَلَمَّا دَخَلْتُ قَالَ مُبْتَدِئاً مِنْ دَاخِلِ الْبَيْتِ وَ إِحْدَی رِجْلَيَّ فِي الصَّحْنِ وَ الْأُخْرَی فِي دِهْلِيزِ دَارِهِ يَا أَبَا بَصِيرٍ قَدْ وَفَيْنَا لِصَاحِبِكَ. (بحار الأنوار/ج‏47/ص145)

  • نظر خوانندگان
محمد صالح باقری۱۴۰۳/۰۷/۱۳-۱۰:۵۰:۴۵
بسیار آموزنده
پاسخ‌ها
۱۴۰۳/۰۹/۲۱-۱۴:۲۵:۴۷
بهترین دوست خدا
پاسخ‌ها
  • نظر شما