از مرحوم حاج آقا رضا صدر شنیدم که میگفت: در جلسه مجلس ختمی، شیعه و سنی حاضر بودند و میر حامد حسین هم در آن جلسه، آقا بود.
یکی از قاریان، قرآن را غلط میخواند. سنی ها تحقیر و تعییر میکنند که قاریان آنها، قرآن بلد نیستند.
به میر حامد حسین بر میخورد. نوکرش را صدا میزد که یک ورق کاغذ بیاور. نوکر یک ورق کاغذ میآورد و ایشان مطالبی مینویسد و به نوکر میدهد.
مضمون مطالب این بود که قاری عوام است و غلط خواندن او چندان اهمیت ندارد و سپس مواردی که عمر و یا یکی از خلفای دیگر که قرآن را غلط خواندهاند و در کتب سنی ها ذکر شده است، فهرست میکند.
و چون در آنجا جلسات ختم قرآن هم حدود دو ساعت طول میکشید، در این فاصله کاغذ را تکثیر میکند.
و وقتی آنها از جلسه بیرون میآمدند، به هر نفری یکی از این ورقه ها میدهد![1]
[1]- جرعهای از دریا ج 2 ص 352
از مرحوم حاج آقا رضا صدر شنیدم که میگفت: در جلسه مجلس ختمی، شیعه و سنی حاضر بودند و میر حامد حسین هم در آن جلسه، آقا بود.
یکی از قاریان، قرآن را غلط میخواند. سنی ها تحقیر و تعییر میکنند که قاریان آنها، قرآن بلد نیستند.
به میر حامد حسین بر میخورد. نوکرش را صدا میزد که یک ورق کاغذ بیاور. نوکر یک ورق کاغذ میآورد و ایشان مطالبی مینویسد و به نوکر میدهد.
مضمون مطالب این بود که قاری عوام است و غلط خواندن او چندان اهمیت ندارد و سپس مواردی که عمر و یا یکی از خلفای دیگر که قرآن را غلط خواندهاند و در کتب سنی ها ذکر شده است، فهرست میکند.
و چون در آنجا جلسات ختم قرآن هم حدود دو ساعت طول میکشید، در این فاصله کاغذ را تکثیر میکند.
و وقتی آنها از جلسه بیرون میآمدند، به هر نفری یکی از این ورقه ها میدهد!