وقتی که حاج آقا روح الله خاتمیبه قم آمده بود، به دیدن او رفتیم. مرحوم حاج آقا مرتضی حائری و حاج شیخ محمد علی صدوقی هم حضور داشتند. ایشان در دیدار دو قضیه نقل کرد که یکی از آنها مربوط به فاضل اردکانی است.
مرحوم آقای خاتمیاز آقا شیخ محمد یزدی از پدرش حاج محمد جعفر که وکیل میرزای شیرازی در کربلا بود، نقل کرد:
میرزا شیرازی نامهای به حاج محمد جعفر مینویسد که نزد فاضل اردکانی برو و به ایشان بگو که امور کربلا را خودت قبول کن. دیگر لازم نیست وجوهات و استفتائات شهر کربلا را برای من بفرستند.
حاج محمد جعفر میگوید: نزد فاضل اردکانی رفتم و سلام میرزا را رساندم و گفتم: از ناحیۀ میرزا این پیغام را آوردهام.
فاضل اردکانی در پاسخ گفت: دیناری از وجوهات را قبول نمیکنم، پاسخ استفتائات را هم نمیدهم، رساله هم نمینویسم.
مگر فلانی که رساله نوشت، کار خوبی کرد؟!
مرجعیت میرزا بس است. میرزا زحمت مرجعیت را از دوش ما برداشته است[1].
[1]- جرعهای از دریا ج 2 ص 347-348
وقتی که حاج آقا روح الله خاتمیبه قم آمده بود، به دیدن او رفتیم. مرحوم حاج آقا مرتضی حائری و حاج شیخ محمد علی صدوقی هم حضور داشتند. ایشان در دیدار دو قضیه نقل کرد که یکی از آنها مربوط به فاضل اردکانی است.
مرحوم آقای خاتمیاز آقا شیخ محمد یزدی از پدرش حاج محمد جعفر که وکیل میرزای شیرازی در کربلا بود، نقل کرد:
میرزا شیرازی نامهای به حاج محمد جعفر مینویسد که نزد فاضل اردکانی برو و به ایشان بگو که امور کربلا را خودت قبول کن. دیگر لازم نیست وجوهات و استفتائات شهر کربلا را برای من بفرستند.
حاج محمد جعفر میگوید: نزد فاضل اردکانی رفتم و سلام میرزا را رساندم و گفتم: از ناحیۀ میرزا این پیغام را آوردهام.
فاضل اردکانی در پاسخ گفت: دیناری از وجوهات را قبول نمیکنم، پاسخ استفتائات را هم نمیدهم، رساله هم نمینویسم.
مگر فلانی که رساله نوشت، کار خوبی کرد؟!
مرجعیت میرزا بس است. میرزا زحمت مرجعیت را از دوش ما برداشته است .