حزن و اندوه و شادی و سرور ناشی از محبت و بغض است. محبت و بغض ناشی از معرفت است.
هر چه معرفت نسبت به چیزی بیشتر باشد شدت محبت و بغض نسبت به آن چیز بیشتر میشود و هر چه شدت محبت و بغض بیشتر شود شدت اندوه و سرور بیشتر است.
لذا کودک نسبت به یک حیوان درنده فقط ظاهر آن را میبیند و معرفتی که نسبت به آن دارد فقط زیبایی او است لذا نسبت به آن نه تنها احتراز نمیکند بلکه به طرف او کشیده میشود. هر چه شناخت او نسبت به این حیوان بیشتر شود نتیجه آن احتراز و احتیاط او از این حیوان است.
اگر معرفت معرفت الهی بشد نتیجتا محبت و بغض متولد از آن الهی است و حزن و سرور ناشی از آن برای خدا است و اگر این معرفت معرفت شیطانی باشد طبعا محبت و بغض متولد از آن شیطانی و حزن و سروری که به دنبال آن ميآید شیطانی است.
شاید از این جهت باشد که امام صادق علیه السلام میفرماید:
نفس و آه کسی که به خاطر ظلم به ما اندوهگین است تسبیح و حزن او عبادت است.[1]
چون اندوه مؤمن نسبت به ظلمی که به اهل بیت شده است، ناشی از محبت او است و محبت او ناشی از مقدار معرفت او به اهل بیت است و چون معرفت به اهل بیت در طول معرفت الهیه است، این اندوهی که ناشی از آن شده است، تسبیح و عبادت است.
این مطلب آن قدر مهم است که امام صادق علیه السلام در ادامه میفرماید:
باید این حدیث را با طلا نوشت.
پس آنچه مهم است جهتدهی به غم و شادی است که از راه جهت دهی به حب و بغض به دست میآید و حب و بغض ناشی از معرفت است. پس باید به خدا و آنچه او دستور داده به بشناسیم، معرفت پیدا کنیم. این معرفت چگونه به دست میآید؟
راههای رسیدن به شناخت
معرفت الهی از دو راه به دست میآید:
یک راه معرفتی است که به اکتساب به دست میآید و باید زحمت کشید و از راه درست معرفت به خوبیها و بدیها پیدا کرد.
یک راه معرفتی است که خدا خودش به بندهاش لطف میکند و به او عطا میفرماید. این معرفت به استاد دیدن حاصل نمیشود. چه بسا کسی به این معرفت میرسد که اصلا استادی ندیده است.
این راه جز با پاکی دل به دست نمیآید. چنان که قرآن میفرماید: لا یمسه الا المطهرون.
این معرفت فقط به اهل بیت داده شده است و هر کسی که سنخیتی از نظر عملی و روحی پیدا کند، به او به مقدار ظرفیت و پاکی درونش عطا میشود که قابل قیاس با معرفت اکتسابی نیست.
به عنوان نمونه گوشه کوچکی از این عنایت در عصر ما به کربلایی کاظم ساروقی شد که با اینکه بیسواد بود، یک شبه حافظ قرآن شد و معرفتی که به قرآن داشت، آن قدر بود که آیات و کلمات قرآن را در یک کتاب عربی میتوانست تشخیص دهد. این عنایت بر اثر تقوایی که داشت به او شده است که معروف و مشهور است.
این معرفت به خط قرآن است که این گونه است معرفت به معانی و بطون قرآن چگونه خواهد بود؟!
اما با اینکه این معرفت اکتسابی قابل قیاس به معرفت اعطایی و لدنی نیست، از اهمیت بالایی برخوردار است که قرآن و روایات بارها به آن سفارش شده است.
آن قدر معرفت اکتسابی مهم است که امام باقر در حدیث شریفی میفرماید:
مَنْ لَمْ يَعْرِفْ سُوءَ مَا أُوتِيَ إِلَيْنَا مِنْ ظُلْمِنَا وَ ذَهَابِ حَقِّنَا وَ مَا نُكِبْنَا بِهِ فَهُوَ شَرِيكُ مَنْ أَبَى إِلَيْنَا فِيمَا وَلَّيْنَاهُ.[2]
لذا اهمیت فاطمیه و شناخت و معرفت به مصائب حضرت صدیقهی طاهره روشن میشود و به دنبال این معرفت است که حزن ما نسبت به مصائب حضرت بیشتر و بیشتر میشود.
[1]ـ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ وَ كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَجِبُ أَنْ يُكْتَبَ هَذَا الْحَدِيثُ بِالذَّهَبِ. (الأمالي للمفيد/ص338/مجلس40/ح3)
[2]ـ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ص208/عقاب الناصب و الجاحد لأمير المؤمنين
حزن و اندوه و شادی و سرور ناشی از محبت و بغض است. محبت و بغض ناشی از معرفت است.
هر چه معرفت نسبت به چیزی بیشتر باشد شدت محبت و بغض نسبت به آن چیز بیشتر میشود و هر چه شدت محبت و بغض بیشتر شود شدت اندوه و سرور بیشتر است.
لذا کودک نسبت به یک حیوان درنده فقط ظاهر آن را میبیند و معرفتی که نسبت به آن دارد فقط زیبایی او است لذا نسبت به آن نه تنها احتراز نمیکند بلکه به طرف او کشیده میشود. هر چه شناخت او نسبت به این حیوان بیشتر شود نتیجه آن احتراز و احتیاط او از این حیوان است.
اگر معرفت معرفت الهی بشد نتیجتا محبت و بغض متولد از آن الهی است و حزن و سرور ناشی از آن برای خدا است و اگر این معرفت معرفت شیطانی باشد طبعا محبت و بغض متولد از آن شیطانی و حزن و سروری که به دنبال آن ميآید شیطانی است.
شاید از این جهت باشد که امام صادق علیه السلام میفرماید:
نفس و آه کسی که به خاطر ظلم به ما اندوهگین است تسبیح و حزن او عبادت است.[1]
چون اندوه مؤمن نسبت به ظلمی که به اهل بیت شده است، ناشی از محبت او است و محبت او ناشی از مقدار معرفت او به اهل بیت است و چون معرفت به اهل بیت در طول معرفت الهیه است، این اندوهی که ناشی از آن شده است، تسبیح و عبادت است.
این مطلب آن قدر مهم است که امام صادق علیه السلام در ادامه میفرماید:
...