حضرت آیة الله میلانی (ره) در نجف اشرف روزهای پنجشنبه درس اخلاق برای طلبهها میگفتند در یکی از روزها بالای منبر فرمودند که:
مرحوم حاج شیخ عباس قمی (ره) به نجف آمدند به منزل ما وارد شدند و در بیرونی ما مشغول نوشتن کتاب سفینة البحار گردیدند.
یکی از شبها که مشغول مطالعه بودم، اگر چه فاصلهی بین من و بیرونی زیاد بود که مرحوم حاج شیخ عباس در آنجا بودند، زمزمهی مخصوصی به گوشم رسید. نزدیک آمدم متوجه شدم که آن بزرگوار در آن نیمهی شب این آیهی شریفهی قرآن را تلاوت میکند و اشک میریزد «هذه جهنم التی کنتم توعدون».
چون برشمردم، چهل و دو مرتبه آن را تلاوت کرد. اما پیش از ورود من چند مرتبه تلاوت فرموده بود، نمیدانم؟
از گریه و نالهی ایشان من هم منقلب و گریان شدم.[1]
«برگ سبز» تحفه درویش
[1]- شرح زندگانی حضرت آیة الله مؤسس و... ص 323
حضرت آیة الله میلانی (ره) در نجف اشرف روزهای پنجشنبه درس اخلاق برای طلبهها میگفتند در یکی از روزها بالای منبر فرمودند که:
مرحوم حاج شیخ عباس قمی (ره) به نجف آمدند به منزل ما وارد شدند و در بیرونی ما مشغول نوشتن کتاب سفینة البحار گردیدند.
یکی از شبها که مشغول مطالعه بودم، اگر چه فاصلهی بین من و بیرونی زیاد بود که مرحوم حاج شیخ عباس در آنجا بودند، زمزمهی مخصوصی به گوشم رسید. نزدیک آمدم متوجه شدم که آن بزرگوار در آن نیمهی شب این آیهی شریفهی قرآن را تلاوت میکند و اشک میریزد «هذه جهنم التی کنتم توعدون».
چون برشمردم، چهل و دو مرتبه آن را تلاوت کرد. اما پیش از ورود من چند مرتبه تلاوت فرموده بود، نمیدانم؟
از گریه و نالهی ایشان من هم منقلب و گریان شدم.[1]
«برگ سبز» تحفه درویش
[1]- شرح زندگانی حضرت آیة الله مؤسس و... ص...