یکی ازمنبریهای معروف عراق که در منبر نبوغ داشت و در این جهت فوق العادە بود و بیان رسایی داشت به طوری کە اگر عربها به منبریهای دیگرمثلا یك تومان میدادند، به او صد تومان میدادند، معاصرسید بود.
ازبعضیها شنیدم: منبریهای عرب همگی منبرشان از حافظه بود، به استثنای او که در منبر خلاق و ناطق بود. او ملا بود و نزد مرحوم آخوند درس خوانده بود. مَثَل او در میان منبریهای عرب مَثَل مرحوم آقای فلسفی در میان منبریهای عجم بود.
این منبری، مخالف مرحوم آقای آسید ابوالحسن اصفهانی شده بود و شاید به خاطر این مخالفت، با عجمها نیزمخالف بود.
چون وی منبری ناطقی بود، درگیر شدن با او کار مشکلی بود. به خاطر مشکلاتی که او داشت مرحوم آسید ابوالحسن میخواست منبرش را تحریم کند ولی چون ممکن بود دیگران تلقّی کنند جهات شخصی سبب چنین کاری شده است،به دنبال مستمسک معتبری نزد مردم بود تا چنین برداشت نشود. با برخی از بزرگان نیز مشورت کرد تا آنها مطلع باشند تا اگرتحریم کرد، آنها نادانسته تحریم را نشکنند.
ازآقای قدسی محلاتی - که ازاصحاب آقای آسید ابوالحسن بود و بعداً به قم آمد - شنیدم:
آقای آسید ابوالحسن نمیخواست تحریم منبرش جنبۀ شخصی پیدا کند، لذا مترصّد بود خطای آشکاری از او سر زند.
تا این كه یك وقت آن واعظ بالای منبر مطالبی گفت که تحریم منبر او را لازم ساخت.
از جمله این که وى هميشه بالاى منبر عربها را علیه عجمها تحریك میکرد و میگفت: شما تعصّب را از عجمها یاد بگیرید: با اینکه ائمۀ معصومین علیهم السلام دوازده نفرند،...