×

درباره میز من طلبه هستم

مسیر «هویت‌یابی» از انسان شناسی آغاز و سپس به سرمنزل عقل شناسی، دین شناسی، اسلام شناسی و شیعه شناسی می‌رسد.
ادامه این سیر دقیق علمی، کامل‌ترین هویت، یعنی «هویت طلبگی» را رقم می‌زند.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
پنج شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
۲۵ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

مجموعه سخنرانی برای ماه رمضان (شرح خطبه شعبانیه رسول اکرم ص)

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۱۵:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 42816

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه اول

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۱۸:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10937
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 865

عن أبي الحسن علي بن موسی الرضا عن أبيه موسی بن جعفر عن أبيه الصادق جعفر بن محمد عن أبيه الباقر محمد بن علي عن أبيه زين العابدين علي بن الحسين عن أبيه سيد الشهداء الحسين بن علي عن أبيه سيد الوصيين أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیهم السلام قال إن رسول الله صلی الله علیه و آله خطبنا ذات يوم:

فقال أيها الناس إنه قد أقبل إليكم شهر الله…

ماه‌های رجب و شعبان مقدمه ماه رمضان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۰:۵۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۷:۵۳
    • کد مطلب:10939
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 259

عن أمير المؤمنين ع أنه كان يصوم رجبا و يقول رجب شهري و شعبان شهر رسول الله ص و شهر رمضان شهر الله عز و جل[1]

ماه رجب و شعبان مقدمه است برای رمضان، رمضان مقدمه است برای شب قدر، شب قدر از هزار ماه بهتر است و تقدیر تمام مقدرات یک سال و پرونده اعمال در آن شب است.

 

[1]ـ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد/ج‏2/ص797

ماه خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۰:۵۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۰:۳۰
    • کد مطلب:10940
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (2) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 349

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این حدیث فرموده رمضان ماه خدا است؛ خدایی که:

عن رسول الله إن الله يقبل توبة عبده ما لم يغرغر[1] توبوا إلی ربكم قبل أن تموتوا و بادروا بالأعمال الزاكية قبل أن تشغلوا و صلوا الذي بينكم و بينه بكثرة ذكركم إياه.

نسبت به همین خدا در ماه رمضان، امام صادق می‌فرماید:

محمد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان عن ابن أبي عمير عن هشام بن الحكم عن أبي عبد الله ع قال: من لم يغفر له في شهر رمضان لم يغفر له إلی قابل إلا أن يشهد عرفة.[2]

خدایی که «ایقنت انک انت ارحم الراحمین فی العفو و الرحمة» و در عین حال «أشد المعاقبین فی موضع النکال و نقمة».[3]

 

[1]ـ و غر و غرغر: جاد بنفسه عند الموت. و الغرغرة: تردد الروح في الحلق. (لسان العرب/ج‏5/ص20)

[2]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏4/ص66 /باب فضل شهر رمضان/ح3

[3]ـ فرازی از دعای افتتاح.

نتیجه‌گیری

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۱۸:۱۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۱۳:۴۶
    • کد مطلب:10941
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 126

نتیجه این است که این ماه بهترین فرصت برای اصلاح بین خود و خدای خود است و به عبارتی ماه رمضان سکوی پرش به سوی خداست و ماهی است که حقیقتا در آن می‌شود یک شبه ره صد ساله پیمود و راه آن محاسبه و مراقبه است.

این ماه تلنگری است به آنچه در انتظار انسان است و سرنوشت قطعی اوست و وضعیت ما در آن سرنوشت اینگونه است که قرآن فرموده:

اليوم نختم علی‏ أفواههم‏ و تكلمنا أيديهم و تشهد أرجلهم بما كانوا يكسبون(یس/65)

يوم تشهد عليهم ألسنتهم‏ و أيديهم و أرجلهم بما كانوا يعملون(نور/24)

 

 لذا در زیارت آل یاسین که ناحیه‌ی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا به ما رسیده و حضرت فرموده: إذا أردتم التوجه بنا إلی الله و إلينا، این زیارت را بخوانید، به حضرتش عرض می‌کنیم:

أن الموت حق و أن ناكرا و نكيرا حق و أشهد أن النشر و البعث حق و أن الصراط و المرصاد حق‏ و الميزان و الحساب حق و الجنة و النار حق و الوعد و الوعيد بهما حق يا مولاي شقي من خالفكم و سعد من أطاعكم

راه نجات را اما در این فراز یک راه می‌داند و آن اطاعت از اهل بیت است و مخالفتشان باعث شقاوت است.

لذا برنامه‌ای که یکی از علمای بزرگوار در تمام سال فرمودند، حداقل در ماه رمضان اجرا کنیم و آن چنین است:

  1. خواندن دعای عهد در هر روز بعد از نماز صبح
  2. 11 مرتبه سوره توحید بعد از نماز صبح و قبل از خواب و در بین روز هر مقداری که میسر شد و هدیه آن به حضرت.
  3. خواندن روزانه قرآن حداقل یک جزء و هدیه آن به حضرت صاحب العصر و الزمان.

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه دوم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۴۰:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10942
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1127

إنه قد أقبل إليكم شهر الله بالبركة و الرحمة و المغفرة شهر هو عند الله أفضل الشهور و أيامه أفضل الأيام و لياليه أفضل الليالي و ساعاته أفضل الساعات و هو شهر دعيتم فيه إلی ضيافة الله و جعلتم فيه من أهل كرامة الله أنفاسكم فيه تسبيح و نومكم فيه عبادة و عملكم فيه مقبول و دعاؤكم فيه مستجاب.

سوغاتی‌های ماه رمضان (1)

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 147

برکت ماه رمضان

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۱۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 109

معنای برکت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۲۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۲۳:۲۲
    • کد مطلب:10943
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 334

مقایسه موالید سگ و گوسفند و مرگ و میر آن‌ها و در عین حال تعداد گوسفندان و سگان.[1]

 

[1]ـ این مقایسه ظاهرا در روایات هست. اگر  عزیزان پیدا کردند، در نظرات حتما اشاره کنند تا استفاده کنم.

یک مصداق برکت، داستان گردنبند حضرت زهرا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۲۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10944
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 335

عن جابر بن عبد الله الأنصاري قال صلی بنا رسول الله صلی الله علیه و آله صلاة العصر فلما انفتل جلس في قبلته و الناس حوله فبينا هم كذلك إذ أقبل إليه شيخ من مهاجرة العرب عليه سمل قد تهلل و أخلق و هو لا يكاد يتمالك كبرا و ضعفا.

فأقبل عليه رسول الله صلی الله علیه و آله يستحثه الخبر فقال الشيخ يا نبي الله أنا جائع الكبد فأطعمني و عاري الجسد فاكسني و فقير فأرشني.

فقال صلی الله علیه و آله ما أجد لك شيئا و لكن الدال علی الخير كفاعله انطلق إلی منزل من يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله يؤثر الله علی نفسه انطلق إلی حجرة فاطمة و كان بيتها ملاصق بيت رسول الله صلی الله علیه و آله الذي ينفرد به لنفسه من أزواجه و قال يا بلال قم فقف به علی منزل فاطمة.

فانطلق الأعرابي مع بلال فلما وقف علی باب فاطمة نادی بأعلی صوته السلام عليكم يا أهل بيت النبوة و مختلف الملائكة و مهبط جبرئيل الروح الأمين بالتنزيل من عند رب العالمين.

فقالت فاطمة و عليك السلام فمن أنت يا هذا؟

قال شيخ من العرب أقبلت علی أبيك سيد البشر مهاجرا من شقة و أنا يا بنت محمد عاري الجسد جائع الكبد فواسيني يرحمك الله.

و كان لفاطمة و علي في تلك الحال و رسول الله صلی الله علیه و آله ثلاثا [ثلاث‏] ما طعموا فيها طعاما و قد علم رسول الله صلی الله علیه و آله ذلك من شأنهما.

فعمدت فاطمة إلی جلد كبش مدبوغ بالقرظ كان ينام عليه الحسن و الحسين فقالت خذ هذا أيها الطارق فعسی الله أن يرتاح لك ما هو خير منه.

قال الأعرابي يا بنت محمد شكوت إليك الجوع فناولتيني جلد كبش ما أنا صانع به مع ما أجد من السغب.

قال فعمدت لما سمعت هذا من قوله إلی عقد كان في عنقها أهدته لها فاطمة بنت عمها حمزة بن عبد المطلب فقطعته من عنقها و نبذته إلی الأعرابي فقالت خذه و بعه فعسی الله أن يعوضك به ما هو خير منه

فأخذ الأعرابي العقد و انطلق إلی مسجد رسول الله و النبي صلی الله علیه و آله جالس في أصحابه فقال يا رسول الله أعطتني فاطمة بنت محمد هذا العقد فقالت بعه فعسی الله أن يصنع لك.

قال فبكی النبي صلی الله علیه و آله و قال و كيف لا يصنع الله لك و قد أعطتكه فاطمة بنت محمد سيدة بنات آدم.

فقام عمار بن ياسر رحمة الله عليه فقال يا رسول الله أ تأذن لي بشراء هذا العقد؟ قال اشتره يا عمار فلو اشترك فيه الثقلان ما عذبهم الله بالنار.

فقال عمار بكم العقد يا أعرابي؟

قال بشبعة من الخبز و اللحم و بردة يمانية أستر بها عورتي و أصلي فيها لربي و دينار يبلغني إلی أهلي

و كان عمار قد باع سهمه الذي نفله رسول الله صلی الله علیه و آله من خيبر و لم يبق منه شيئا فقال لك عشرون دينارا و مائتا درهم هجرية و بردة يمانية و راحلتي تبلغك أهلك و شبعك من خبز البر و اللحم

فقال الأعرابي ما أسخاك بالمال أيها الرجل و انطلق به عمار فوفاه ما ضمن له و عاد الأعرابي إلی رسول الله صلی الله علیه و آله فقال له رسول الله صلی الله علیه و آله أ شبعت و اكتسيت؟ قال الأعرابي نعم و استغنيت بأبي أنت و أمي.

قال فاجز فاطمة بصنيعها فقال الأعرابي اللهم إنك إله ما استحدثناك و لا إله لنا نعبده سواك و أنت رازقنا علی كل الجهات اللهم أعط فاطمة ما لا عين رأت و لا أذن سمعت فأمن النبي صلی الله علیه و آله علی دعائه و أقبل علی أصحابه فقال:

إن الله قد أعطی فاطمة في الدنيا ذلك أنا أبوها و ما أحد من العالمين مثلي و علي بعلها و لو لا علي ما كان لفاطمة كفو أبدا و أعطاها الحسن و الحسين و ما للعالمين مثلهما سيدا شباب أسباط الأنبياء و سيدا شباب أهل الجنة و كان بإزائه مقداد و عمار و سلمان فقال و أزيدكم؟ قالوا نعم يا رسول الله!

قال أتاني الروح يعني جبرئيل ع أنها إذا هي قبضت و دفنت يسألها الملكان في قبرها من ربك؟ فتقول الله ربي. فيقولان فمن نبيك؟ فتقول أبي. فيقولان فمن وليك؟ فتقول هذا القائم علی شفير قبري علي بن أبي طالب علیه السلام.

ألا و أزيدكم من فضلها إن الله قد وكل بها رعيلا من الملائكة يحفظونها من بين يديها و من خلفها و عن يمينها و عن شمالها و هم معها في حياتها و عند قبرها و عند موتها يكثرون الصلاة عليها و علی أبيها و بعلها و بنيها.

فمن زارني بعد وفاتي فكأنما زارني في حياتي و من زار فاطمة فكأنما زارني و من زار علي بن أبي طالب فكأنما زار فاطمة و من زار الحسن و الحسين فكأنما زار عليا و من زار ذريتهما فكأنما زارهما.

فعمد عمار إلی العقد فطيبه بالمسك و لفه في بردة يمانية و كان له عبد اسمه سهم ابتاعه من ذلك السهم الذي أصابه بخيبر فدفع العقد إلی المملوك و قال له خذ هذا العقد فادفعه إلی رسول الله صلی الله علیه و آله و أنت له فأخذ المملوك العقد فأتی به رسول الله صلی الله علیه و آله و أخبره بقول عمار.

فقال النبي انطلق إلی فاطمة فادفع إليها العقد و أنت لها فجاء المملوك بالعقد و أخبرها بقول رسول الله صلی الله علیه و آله فأخذت فاطمة عليها السلام العقد و أعتقت المملوك.

فضحك الغلام فقالت ما يضحكك يا غلام؟ فقال أضحكني عظم بركة هذا العقد أشبع جائعا و كسا عريانا و أغنی فقيرا و أعتق عبدا و رجع إلی ربه.[1]

ترجمه از جلاء العیون علامه مجلسی:

در كتاب بشارة المصطفی به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه روزی حضرت رسالت صلی الله عليه و آله و سلم نماز عصر را ادا كرد، چون از نماز فارغ شد در محراب نشست و مردم بر دور آن حضرت نشسته بودند، ناگاه مرد پيری پيدا شد از مهاجران عرب و جامه‏های كهنه پوشيده بود، از نهايت پيری خود را نگاه نمی‏توانست داشت، پس حضرت متوجه او گرديد و احوال از او پرسيد، مرد پير گفت: يا رسول الله من گرسنه‏ام مرا طعام ده، و برهنه‏ام مرا جامه ده، و فقيرم مرا بی‏نياز گردان.

حضرت فرمود كه: از برای تو چيزی نزد خود نمی‏يابم و ليكن دلالت كننده بر خير مثل كننده آن است، برو به سوی خانه كسی كه خدا و رسول او را دوست می‏دارند و او خدا و رسول را دوست می‏دارد و رضای خدا را بر جان خود اختيار می‏كند، برو به سوی حجره فاطمه، و خانه آن حضرت متصل بود به حجره‏ای كه حضرت رسول صلی الله عليه و آله و سلم برای خود مقرر فرموده بود، هرگاه می‏خواست كه از زنان تنها شود به آن حجره می‏آمد.

پس حضرت بلال را فرمود كه: اين مرد را ببر به خانه فاطمه، چون آن مرد پير به در خانه فاطمه رسيد به آواز بلند ندا كرد كه: «السلام عليكم يا اهل بيت النبوة و مختلف الملائكة و مهبط جبرئيل الروح الأمين بالتنزيل من عند رب العالمين» يعنی: سلام بر شما باد ای اهل خانه پيغمبری، و محل آمدن و رفتن ملائكه، و محل نزول جبرئيل روح الامين با قرآن مجيد از جانب پروردگار عالميان، پس حضرت فاطمه گفت: بر تو باد سلام كيستی تو؟ گفت: من مرد پيری از عرب، آمده‏ام به سوی پدر تو و هجرت كرده‏ام از مكان دوری، ای دختر محمد گرسنه و برهنه‏ام، پس مواسات كن با من از مال خود تا خدا تو را رحمت كند. و حضرت فاطمه عليها السلام و حضرت امير المؤمنين عليه السلام و حضرت رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم سه روز بود كه طعام تناول نكرده بودند، حضرت رسول صلی الله عليه و آله و سلم آن حالت را از ايشان می‏دانست.

پس حضرت فاطمه عليها السلام پوست گوسفندی در خانه داشت كه حضرت امام حسن و امام حسين عليهما السلام بر روی آن می‏خوابيدند، آن را به سائل داد و فرمود كه: بگير اين را شايد حق تعالی از اين بهتر از برای تو ميسر گرداند، اعرابی گفت: ای دختر محمد من به سوی تو از گرسنگی شكايت كردم و تو پوست گوسفندی به من دادی من چكنم با آن با گرسنگی كه دارم؟

چون حضرت فاطمه اين سخن را از سائل شنيد، دست دراز كرد به سوی گردن‏بندی كه فاطمه دختر حمزه برای آن حضرت هديه فرستاده بود، آن را از گردن خود گسيخت به سوی اعرابی افكند و فرمود كه: بگير اين گردن بند را و بفروش شايد كه حق تعالی بهتر از اين تو را عوض دهد، پس اعرابی آن گردنبند را برداشت و به سوی مسجد رسول صلی الله عليه و آله و سلم آمد، هنوز حضرت با اصحاب خود نشسته بود گفت: يا رسول الله! فاطمه اين گردن بند را به من داد و گفت: بفروش شايد حق تعالی برای تو بهتر از اين ميسر گرداند.

آن حضرت چون اين سخن را شنيد گريست و فرمود كه: چگونه حق تعالی از برای تو از اين بهتر ميسر گرداند و حال آنكه فاطمه دختر محمد به تو داده است بهترين دختران فرزند آدم. پس در آن حال عمار برخاست و گفت: يا رسول الله آيا رخصت می‏دهی مرا كه اين گردن بند را بخرم؟ فرمود: بخر ای عمار اگر شريك شوند در اين گردن بند تمام جن و انس هرآينه حق تعالی ايشان را معذب نسازد به آتش جهنم، عمار گفت: به چند می‏فروشی آن را ای اعرابی؟ گفت: به آن قدر كه از گوشت و نان سير شوم و يك برد يمانی كه عورت خود را به آن بپوشانم، و در آن برد برای پروردگار خود نماز كنم، و يك دينار طلا كه مرا به اهل خود برساند. در آن وقت عمار حصه خود را از غنيمت خيبر فروخته بود و چيزی از برای او مانده بود.

پس عمار گفت كه: اين گردن بند را از تو می‏خرم به بيست دينار و دويست درهم هجری و يك برد يمانی و شتری كه خود دارم كه تو را به اهل خود برساند و آن قدر چيزی كه سير شوی از نان گندم و گوشت، اعرابی گفت: چه بسيار جوانمردی به مال خود ای مرد، پس عمار او را با خود برد و آنچه گفته بود تسليم او نمود، اعرابی به خدمت حضرت‏ برگشت. حضرت فرمود كه: ای اعرابی آيا سير شدی و پوشيده شدی؟ اعرابی گفت: بلی مستغنی و بی‏نياز شدم پدر و مادرم فدای تو باد، حضرت فرمود كه: پس جزا ده فاطمه را به آنچه كرد نسبت به تو ای اعرابی، گفت: خداوندا توئی پروردگاری كه تو را حادث نيافته‏ايم، هميشه بوده‏ای، و خدائی كه عبادت كنيم به جز تو نداريم، و توئی روزی دهنده ما بر همه حال، خداوندا عطا كن به فاطمه آنچه ديده نديده باشد، و گوشی نشنيده باشد.

پس رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم آمين گفت بر دعای او و رو به اصحاب خود كرد و فرمود كه:

حق تعالی به فاطمه عطا كرده است در دنيا آنچه اعرابی برای او سؤال كرد، زيرا كه منم پدر او، و احدی از عالميان مثل من نيست، و علی شوهر اوست كه اگر علی نمی‏بود فاطمه را جفتی و مانندی نبود، حق تعالی به او حسن و حسين را عطا كرده، و به هيچ‏كس از عالميان چنين فرزند نداده است، و بهترين فرزندزادگان پيغمبرانند، و بهترين جوانان بهشتند.

در آن وقت در برابر آن حضرت سلمان و مقداد و عمار نشسته بودند، پس فرمود كه:

می‏خواهيد زياده بگويم؟ گفتند: بلی يا رسول الله، فرمود كه: جبرئيل عليه السلام به نزد من آمد و گفت: چون فاطمه از دنيا رحلت كند و او را دفن كنند، دو ملك در قبر او آيند و از او سؤال كنند كه: كيست پروردگار تو؟ او در جواب گويد كه: خداوند عالميان پروردگار من است، پس گويند كه: كيست پيغمبر تو؟ گويد كه: پدر من، گويند كه: كيست ولی و امام تو؟

گويد: اين كه در كنار من ايستاده است علی بن أبي طالب.

پس فرمود كه: ديگر بگويم از فضائل او، به درستی كه حق تعالی موكل گردانيده است به فاطمه گروه بسياری از ملائكه را كه محافظت می‏نمايند او را از پيش رو و از پشت سر و از جانب راست و از جانب چپ، و آن ملائكه با اويند در حيات او، و بعد از وفات او نزد قبر او خواهند بود، و صلوات بسيار می‏فرستند بر او و بر پدرش و بر شوهرش و فرزندانش. پس هر كه او را زيارت كند بعد از وفات من چنان است كه مرا زيارت كرده است در حيات من، و هر كه علی را زيارت كند چنان است كه فاطمه را زيارت كرده باشد، و هر كه حسن و حسين را زيارت كند چنان است كه علی را زيارت كرده باشد، و كسی كه امامان از فرزندان ايشان را زيارت كند چنان است كه ايشان را زيارت كرده است.

پس عمار آن گردن بند را با مشك خوشبو كرد، و در برد يمانی پيچيد آن را، و غلامی داشت كه او را سهم نام كرده بود، و از حصه غنيمت خيبر او را خريده بود، پس آن گردن بند را به غلام داد و گفت: اين را ببر به خدمت حضرت رسول صلی الله عليه و آله و سلم و تو را نيز به او بخشيدم.

چون غلام آن را به خدمت پيغمبر آورد آنچه عمار گفته بود عرض كرد، فرمود: برو به نزد فاطمه و گردن بند را به او بده و تو را به او بخشيدم.

چون غلام به خدمت جناب فاطمه رفت و پيغام حضرت را رسانيد، جناب فاطمه گردن بند را گرفت و غلام را آزاد كرد، پس غلام خنديد، حضرت فرمود كه: چرا می‏خندی؟ گفت: تعجب می‏كنم از بسياری بركت اين گردن بند، گرسنه را سير كرد، و برهنه را پوشيده كرد، و فقير را غنی كرد، و بنده را آزاد كرد، باز به صاحبش برگشت.[2]

 

[1]ـ بحارالانوار/ج43/ص56/ح50

[2]ـ جلاء العیون/ص185

مصادیق برکت ماه رمضان:

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10945
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 220

افضلیت ماه رمضان

شهر هو عند الله أفضل الشهور و أيامه أفضل الأيام و لياليه أفضل الليالي و ساعاته أفضل الساعات.

وقتی دو شیء با هم مقایسه می‌شوند، وقتی گفته می‌شود که یکی برتر است از دیگری که این برتری تأثیری داشته باشد.

مثلا وقتی گفته می‌شود فلانی در علم افضل است از دیگری، یعنی بیشتر می‌داند و مجهولات بیشتری را از او می‌توان سؤال کرد.

افضلیت ماه رمضان نسبت به ماه‌های دیگر هم باید تأثیری داشته باشد و صرف این که گفته شود ماه رمضان افضل است و هیچ خاصیت اضافه‌ای بر ماه‌های دیگر نداشته باشد که ارزشی ندارد.

پس لحظه لحظه‌ی این ماه غیر از ماه‌های دیگر است به این معنا که هر عمل ارزشمندی در این ماه ارزشش مضاعف می‌شود نسبت به همان عمل در ماه‌های دیگر و هر عمل ناپسندی در این ماه ناپسندتر است از همان عمل در ماه‌های دیگر.

نگاه داشتن حرمت این ماه به انجام عبادات است و هتک آن انجام محرمات الهی است.

شاید یک جهت برکت همین باشد که اعمال عبادی انسان به صرف وجود در محدوده‌ی زمانی رمضان ارزشمندتر می‌شود.

ثواب نفس کشیدن و خوابیدن روزه دار

تکلیف مربوط به اعمال اختیاری است. پدر نمی‌تواند به فرزند خود امر کند که قلبت کار نکند، بمیر. چون این اعمال در اختیار انسان نیست که بتواند انجام دهد یا ندهد؛ لذا نه امر می‌پذیرد و نه نهی.

اموری هم هست که در زندگی ضروری است و از حیات منفک نیست، مثل نفس کشیدن و خوابیدن. اگرچه اختیاری ما است، اما از امور اختیاریه‌ای است که قوام زندگی به آن است یعنی بدون نفس کشیدن انسان می‌میرد و بدون خوابیدن دچار مشکلات روحی و جسمی زیادی خواهد شد و زندگی مختل می‌شود. این امور هم ملحق به امور غیر اختیاریه است؛ یعنی امر و نهی نمی‌پذیرد.

وقتی عملی قابلیت امر و نهی نداشت، استحقاق ثواب و عقاب هم ندارد. ثواب و عقاب برای تشویق و تحذیر تکلیف است؛ معنی ندارد به خاطر این که قلب کسی کار می‌کند به او پاداش دهند یا او را عقاب کنند.

اما پیامبر می‌فرماید، در ماه رمضان اعمالی نظیر نفس کشیدن و خوابیدن هم عبادت است، اگر چه انسان هیچ اختیاری نسبت به آن ندارد؛ «أنفاسكم فيه تسبيح و نومكم فيه عبادة».

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه سوم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۴-۵:۳۵:۴۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10946
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1070

إنه قد أقبل إليكم شهر الله بالبركة و الرحمة و المغفرة شهر هو عند الله أفضل الشهور و أيامه أفضل الأيام و لياليه أفضل الليالي و ساعاته أفضل الساعات و هو شهر دعيتم فيه إلی ضيافة الله و جعلتم فيه من أهل كرامة الله أنفاسكم فيه تسبيح و نومكم فيه عبادة و عملكم فيه مقبول و دعاؤكم فيه مستجاب.

سوغاتی‌های ماه رمضان (2)

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 66

رحمت ماه رمضان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10953
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 186

تجلی رحمت الهی در ماه رمضان این عبارت رسول اکرم صلی الله علیه و آله است: «و هو شهر دعيتم فيه إلی ضيافة الله و جعلتم فيه من أهل كرامة الله».

نگاه اول: مهمانی

ضیافت گاهی خصوصی است و گاهی عمومی است. رمضان بار عام الهی است.

نکته‌ی دیگری که هست ممکن است مهمانی عمومی به این معنا باشد که اجازه ورود به همه داده شده؛ اما گاهی علاوه بر اجازه از همه دعوت شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این جا می‌فرماید «دعیتم فیه الی ضیافة الله».

نکته سومی که هست: ممکن مهمانی عمومی باشد و دعوت هم باشد، اما اهلیت برای شرکت در آن مهمانی برای فردی نباشد؛ اما با توجه به کلام رسول خدا: خدا در ماه رمضان اهلیت هم می‌دهد و مهمانان اهلیت برای تکریم و پذیرایی خداوند دارند.

نگاه دوم: میزبان

گذشته از نگاهی به مهمانی هست، باید نگاهی به میزبان نیز باشد؛ چرا که پذیرایی کم و کیف آن بستگی به میزبان دارد؛

پذیرایی میزبانی که دستش باز است با پذیرایی میزبانی که به خاطر محدودیت‌های مالی دستش بسته است، متفاوت است. پذیرایی میزبانی که کریم‌تر است، با پذیرایی میزبانی که در درجه پایین‌تری از کرامت است، فرق دارد.

در میهمانی رمضان، میزبان خدا است.

خدایی که قادر است بر هر چیزی؛ «إن الله علی‏ كل شي‏ء قدير»!

خدایی که کرم کریمان از کرم او است؛ «فإن ربي غني كريم»!

این میزبان در خور خود پذیرایی می‌کند.

پس باید دانست پذیرایی میهمانی خدا هم ویژه و خاص است.

نگاه سوم: میهمان

در هر میهمانی با توجه به میزبان و مقام و منزلت او و با توجه به نوع و شکل میهمانی و با توجه به کیفیت و کمیت میهمانی، وظایف میهمان متفاوت است.

به عنوان مثال لباس میهمان در میهمانیی که برای شادی در امری گرفته شده، متفاوت است با لباس او در میهمانی که برای عزایی برپا شده.

خلاصه شکل و شمائل و لباس و رفتار میهمان باید در خور میزبان و میهمانیش باشد.

اکنون در میهمانی خدا که میزبان پروردگار عالم است و میهمانی او هم رمضان است، میهمان باید با چه شرائطی شرکت کند.

نگاه چهارم: شرکت در مهمانی

وقتی کسی برای مهمانی دعوت می‌شود، اگر در آن میهمانی شرکت نکند، خود مقصر و زیان‌کار است.

اگر در مهمانی شرکت کند و صرفا نظاره‌گر پذیرایی میزبان باشد و از آنچه در میهمانی به میهمانان تعارف می‌شود، استفاده نکند باز هم خود زیان کار است.

در ماه رمضان سفره الهی پهن است و خلائق بر این سفره دعوت شده‌اند، کسی که اجابت دعوت نکند یا اجابت دعوت کند و فقط نظاره‌گر باشد و در این سفره‌ی الهی دست نبرد و از خان کریمانه‌ی پرودگار لقمه نچیند خود مقصر و زیان‌کار است و نباید غیر خود کسی را سرزنش کند.

مغفرت ماه رمضان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10951
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 161

و عملكم فيه مقبول و دعاؤكم فيه مستجاب.

قبولی اعمال و استجابت دعا شرائطی دارد که در روایات آمده است.

ماه رمضان خصوصیتی که دارد این است که مهمانی خدا است و کرم میزبان اقتضا می‌کند نسبت به شرائط چشم‌پوشی‌هایی کند و سخت نگیرد.

خصوصیت دیگری که هست این است که خدا میهمانان را اهل کرامت کرده است؛ یعنی خود به خود بعضی از شرائط قبولی و استجابت را برای میهمان فراهم کرده؛ لذا اعمال در این ماه قبول می‌شود و دعاها مستجاب.

 

شرط مهم قبولی عبادات

اما نکته اساسی این است عملی مقبول است که عبادت باشد؛ مثلا اگر کسی در انجام عمل عبادی ریا کند، این عمل عبادت نیست بلکه شرک در عبادت است چرا که دیگری را شریک خدا قرار داده است.

از جمله شروط این است که عبادت از مسیری  که خدا معرفی کرده انجام شود. مثلا کسی بگوید من پیامبر اکرم را قبول ندارم ولی روزه بگیرد از او پذیرفته نیست زیرا اقرار به نبوت پیامبر بعد از توحید اولین اطاعت از خدا است.

همچنین مسئله‌ی ولایت، اگر کسی ولایت اهل بیت را قبول نداشته باشد، همان طوری که در روایات زیادی از اهل سنت و شیعه آمده است، عبادتش هم پذیرفته نیست.

نتیجه‌گیری

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۳۰:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10958
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 90

ماه رمضان کارخانه انسان سازی است. خروجی هر کارخانه‌ای تولیدات آن و ضایعات آن است.

در خروجی کارخانه‌ی انسان سازی که عید فطر است، ما جزء کدام دسته هستیم، تولیدات آن، یا ضایعات آن؟!

مهم‌ترین مسئله این است که انسان باور کند بدون توفیق الهی و کمک اهل بیت نمی‌تواند کاری از پیش ببرد؛

اشاره به توسل انبیاء به اهل بیت و آیه «فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه».

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه چهارم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۶-۷:۴۶:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10954
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 969

فاسألوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة أن يوفقكم لصيامه و تلاوة كتابه

نگاه اول: دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۴۴:۱۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۴۶:۸
    • کد مطلب:10955
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 230

چرایی دعا

دعا چیست؟

دعا در لغت به معنای خواندن است؛ اما آنچه این جا مراد است خواندن و درخواست کردن از روی نیاز و احتیاج است.

نیازمندی انسان:

هر موجود ضعیفی برای حفظ و بقاء خود نیاز به یک پشتوانه دارد که اگر آن پشتوانه نباشد، به شدت آسیب پذیر است.

به عنوان مثال می‌توان به نوزاد موجودات زنده اشاره کرد. این نوزادان، چه در انسان، چه در غیر انسان، چون موجوداتی ضعیف هستند، نیاز به یک موجود قوی‌تر دارند که معمولا مادر است. اگر مادر نباشد امید به زندگی نوزادان بسیار پایین است.

اکنون اگر انسان به خود نگاه کند، از ابتدایش تا انتهایش آنچه به دست می‌آورد این است:

زمانی بوده که اصلا موجودیت و شیئیت نداشته؛ «هل أتی‏ علی الإنسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا». (انسان/1).

بعد که پا به عرصه وجود گذاشتیم، نطفه‌ای بودیم نجس و آلوده؛ «أ لم يك نطفة من مني يمنی»‏ (قیامه/37)

بعد این نطفه‌ای که هیچ اختیاری از خود نداشت، در رحم مادر قرار گرفت؛ «ثم جعلناه نطفة في‏ قرار مكين». (مؤمنون/13)

مراحلی را طی کردیم تا به صورت طفلی ناتوان به دنیا آمدیم؛ «ثم يخرجكم طفلا ثم لتبلغوا أشدكم ثم لتكونوا شيوخا» (غافر/67)

محبت مادری و شیر او برای ما مهیا بود تا به حد رشد رسیدیم.

بعد از رشد هم در همه مراحل، در مقابل بلاها و مرض‌ها و حوادث روزگار ضعیف و ناتوانیم.

بعد از مرگ هم اگر مدت کمی روی زمین بمانیم تبدیل به یک جیفه و مردار بدبو و متعفن می‌شویم.

اگر در همه مراحل دقت کنیم، آنچه به وضوح دیده می‌شود، ضعف و ناتوانی و نیازمندی است و آن که این ضعف و ناتوانی را جبران کرده و این نیاز را برطرف نموده و ما را از بلاها حفظ کرده فقط خدا است و بس.

بی نیازی خدا:

قدرتی که بتواند نیاز همه کس را، در همه‌ی شرائط و حالات برطرف کند. (اشاره به قدرت خدا در خلقت)

رحمت و کرامتی که بدون درخواست بندگان این همه نعمت به آن‌ها داده است؛ «یا من یعطی من لم یسئله و لم یعرفه تحننا منه و رحمة».[1]

 

[1]ـ مفاتیح/یکی از ادعیه مشترکه ماه رجب

چرایی دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۴۶:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10956
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 78

دعا چیست؟

دعا در لغت به معنای خواندن است؛ اما آنچه این جا مراد است خواندن و درخواست کردن از روی نیاز و احتیاج است.

نیازمندی انسان:

هر موجود ضعیفی برای حفظ و بقاء خود نیاز به یک پشتوانه دارد که اگر آن پشتوانه نباشد، به شدت آسیب پذیر است.

به عنوان مثال می‌توان به نوزاد موجودات زنده اشاره کرد. این نوزادان، چه در انسان، چه در غیر انسان، چون موجوداتی ضعیف هستند، نیاز به یک موجود قوی‌تر دارند که معمولا مادر است. اگر مادر نباشد امید به زندگی نوزادان بسیار پایین است.

اکنون اگر انسان به خود نگاه کند، از ابتدایش تا انتهایش آنچه به دست می‌آورد این است:

زمانی بوده که اصلا موجودیت و شیئیت نداشته؛ «هل أتی‏ علی الإنسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا». (انسان/1).

بعد که پا به عرصه وجود گذاشتیم، نطفه‌ای بودیم نجس و آلوده؛ «أ لم يك نطفة من مني يمنی»‏ (قیامه/37)

بعد این نطفه‌ای که هیچ اختیاری از خود نداشت، در رحم مادر قرار گرفت؛ «ثم جعلناه نطفة في‏ قرار مكين». (مؤمنون/13)

مراحلی را طی کردیم تا به صورت طفلی ناتوان به دنیا آمدیم؛ «ثم يخرجكم طفلا ثم لتبلغوا أشدكم ثم لتكونوا شيوخا» (غافر/67)

محبت مادری و شیر او برای ما مهیا بود تا به حد رشد رسیدیم.

بعد از رشد هم در همه مراحل، در مقابل بلاها و مرض‌ها و حوادث روزگار ضعیف و ناتوانیم.

بعد از مرگ هم اگر مدت کمی روی زمین بمانیم تبدیل به یک جیفه و مردار بدبو و متعفن می‌شویم.

اگر در همه مراحل دقت کنیم، آنچه به وضوح دیده می‌شود، ضعف و ناتوانی و نیازمندی است و آن که این ضعف و ناتوانی را جبران کرده و این نیاز را برطرف نموده و ما را از بلاها حفظ کرده فقط خدا است و بس.

بی نیازی خدا:

قدرتی که بتواند نیاز همه کس را، در همه‌ی شرائط و حالات برطرف کند. (اشاره به قدرت خدا در خلقت)

رحمت و کرامتی که بدون درخواست بندگان این همه نعمت به آن‌ها داده است؛ «یا من یعطی من لم یسئله و لم یعرفه تحننا منه و رحمة».[1]

 

[1]ـ مفاتیح/یکی از ادعیه مشترکه ماه رجب

نتیجه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۴۶:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10957
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 408

اگر کسی این نیاز را درک کند و لمس نماید و قدرت و رحمت خدا را هم بفهمد، متوجه می‌شود در همه مراحل زندگی، باید دست نیاز به سوی بی نیاز دراز نماید و این معنای دعا است.

دعا مغز عبادت

گفتیم دعا یعنی درخواست از خدای بی‌نیاز از روی نیازمندی و بیچارگی و این نیازمندی به خدا ریشه‌ی عبادات است. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله:

«الدعاء مخ العبادة و لا یهلک مع الدعاء احد».[1]

دعا محبوب‌ترین عبادت

شاید به خاطر همین مطلب که دعا مغز عبادت است، امام باقر فرموده‌اند:

«ما من شیء احب الی الله من ان یسأل».[2]

عن أبي عبد الله علیه السلام قال: إن الله يحب العبد أن يطلب إليه في الجرم العظيم و يبغض العبد أن يستخف بالجرم اليسير.[3]

عدم دعا نشانه تکبر در مقابل خدا

اگر کسی خود را بی‌نیاز از پروردگار بداند و در مقابل او تکبر کند، باید به پیشینه‌ی خود (نطفه) مراجعه نماید و منتهای خود (جیفه) را ببینید؛

«أ و لم ير الإنسان أنا خلقناه من نطفة فإذا هو خصيم مبين» (یس/77)

«يا أيها الإنسان ما غرك بربك الكريم» (انفطار/6)

«و قال ربكم ادعوني‏ أستجب لكم إن الذين يستكبرون عن عبادتي‏ سيدخلون جهنم داخرين» (غافر/60)

عن حنان بن سدير عن أبيه قال: قلت للباقر علیه السلام أي العبادة أفضل فقال ما من شي‏ء أحب إلی الله من أن يسأل و يطلب ما عنده و ما أحد أبغض إلی الله عز و جل ممن يستكبر عن عبادته و لا يسأل ما عنده‏.[4]

دعا سلاح مؤمن و مفتاح رحمت و مصباح ظلمت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله أ لا أدلكم علی سلاح ينجيكم من عدوكم و يدر رزقكم قالوا نعم قال تدعون بالليل و النهار فإن سلاح المؤمن الدعاء.[5]

و قال أمير المؤمنين علیه السلام الدعاء مفتاح الرحمة و مصباح الظلمة.[6]

دفع بلا به وسیله‌ی دعا

عن الصادق عن أبيه علیهما السلام قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله داووا مرضاكم بالصدقة و ادفعوا أبواب البلاء بالدعاء و حصنوا أموالكم بالزكاة فإنه ما يصاد ما تصيد من الطير إلا بتضييعهم التسبيح‏.[7]

افضلیت دعا از تلاوت قرآن

سر، السرائر من كتاب معاوية بن عمار قال: قلت له رجلان دخلا المسجد جميعا افتتحا الصلاة في ساعة واحدة فتلا هذا من القرآن و كانت تلاوته أكثر من دعائه و دعا هذا و كان دعاؤه أكثر من تلاوته ثم انصرفا في ساعة واحدة أيهما أفضل قال كل فيه فضل كل حسن قال قلت إني قد علمت أن كلا حسن و أن كلا فيه فضل قال فقال الدعاء أفضل أ ما سمعت قول الله تعالی «ادعوني أستجب لكم إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين» هي و الله أفضل هي و الله أفضل هي و الله أفضل أ ليس هي العبادة أ ليست أشد هي و الله أشد هي و الله أشد هي و الله أشد ثلاث مرات.[8]

 

[1]ـ بحار الانوار/ج90/ص300

[2]ـ تحف العقول/ص282

[3]ـ الكافي (الإسلامية)/ج‏2/ص427/باب الاعتراف بالذنوب و الندم عليها/ح6

[4]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص294

[5]ـ بحار الانوار/ج90/ص291/ح14

[6]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص300/باب 16

[7]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص288/ح3

[8]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص292/ح19

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه پنجم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۳۰-۱۹:۵:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10970
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1127

فاسألوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة أن يوفقكم لصيامه و تلاوة كتابه

نگاه دوم: شرائط دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۲:۵۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10959
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 70

فاسألوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة

شرط اول: نیات صادقة

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۱۰:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 81

یأس از غیر خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۱۱:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10960
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 88

قال أبو عبد الله علیه السلام  إذا أراد أحدكم أن لا يسأل ربه شيئا إلا أعطاه فلييأس من الناس كلهم و لا يكون له رجاء إلا عند الله فإذا علم الله عز و جل ذلك من قلبه لم يسأل الله شيئا إلا أعطاه.[1]

و عن النبي ص قال: قال الله عز و جل ما من مخلوق يعتصم بمخلوق دوني إلا قطعت أسباب السماوات و أسباب الأرض من دونه فإن سألني لم أعطه و إن دعاني لم أجبه و ما من مخلوق يعتصم بي دون خلقي إلا ضمنت السماوات و الأرض رزقه فإن دعاني أجبته و إن سألني أعطيته و إن استغفرني غفرت له.[2]

و روي عن محمد بن عجلان قال: أصابتني فاقة شديدة و إضاقة و لا صديق لمضيق و لزمني دين ثقيل و عظيم يلح في المطالبة فتوجهت نحو دار الحسن بن زيد و هو يومئذ أمير المدينة لمعرفة كانت بيني و بينه و شعر بذلك من حالي محمد بن عبد الله بن علي بن الحسين علیهما السلام و كانت بيني و بينه قديم معرفة فلقيني في الطريق فأخذ و قال قد بلغني ما أنت بسبيله فمن تؤمل لكشف ما نزل بك قلت الحسن بن زيد فقال إذن لا يقضی حاجتك و لا تسعف[3] بطلبتك فعليك بمن يقدر علی ذلك و هو أجود الأجودين فالتمس ما تؤمله من قبله فإني سمعت ابن عمي جعفر بن محمد يحدث عن أبيه عن جده عن أبيه الحسين بن علي عن أبيه علي بن أبي طالب علیهم السلام  عن النبي صلی الله علیه و آله قال أوحی الله إلی بعض أنبيائه في بعض وحيه و عزتي و جلالي لأقطعن أمل كل آمل أمل غيري بالإياس و لأكسونه ذل ثوب المذلة في الناس و لأبعدنه من فرجي و فضلي أ يأمل عبدي في الشدائد غيري و الشدائد بيدي و يرجو سواي و أنا الغني الجواد بيدي مفاتيح الأبواب و هي مغلقة و بابي مفتوح لمن دعاني أ لم تعلموا أن من دهاه نائبة لم يملك كشفها عنه غيري فما لي أراه يأمله معرضا عني و قد أعطيته بجودي و كرمي ما لم يسألني فأعرض عني و لم يسألني و سأل في نائبته غيري و أنا الله أبتدئ بالعطية قبل المسألة أ فأسأل فلا أجود كلا أ ليس الجود و الكرم لي أ ليس الدنيا و الآخرة بيدي فلو أن أهل سبع سماوات و أرضين سألوني جميعا و أعطيت كل واحد منهم مسألته ما نقص ذلك من ملكي مثل جناح البعوضة و كيف ينقص ملك أنا قيمه فيا بؤسا لمن عصاني و لم يراقبني فقلت له يا ابن رسول الله أعد علي هذا الحديث فأعاده ثلاثا فقلت لا و الله ما سألت أحدا بعدها حاجة فما لبث أن جاءني الله برزق من عنده.[4]

 

[1]ـ الكافي/ج2/ص148/باب الاستغناء عن الناس/ح2

[2]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص304

[3]ـ الاسعاف: قضاء الحاجة (کتاب العین)

[4]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص303

یقین به استجابت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۱۱:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10961
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 155

عن سليمان بن عمرو قال سمعت أبا عبد الله ع يقول إن الله عز و جل لا يستجيب دعاء بظهر قلب ساه فإذا دعوت فأقبل بقلبك ثم استيقن بالإجابة.[1]

 

[1]ـ الكافي (الإسلامية)/ج‏2/ص473/ باب الإقبال علی الدعاء/ح1

شرط دوم: قلوب طاهرة

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۱۰:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 96

لقمه حلال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۱۱:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10962
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 122

قال النبی صلی الله علیه و آله: و قال ع أطب كسبك تستجاب [تستجب‏] دعوتك فإن الرجل يرفع اللقمة إلی فيه حراما فما تستجاب له أربعين يوما[1]

 

[1]ـ بحارالانوار/ج90/ص358/ب22

حکایت: اثر لقمه حلال در دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۱۱:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10963
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 99

پادشاهی هرگاه می‌خواست بر رعیت خود ظلم کند، مردم او را نفرین می‌کردند و پادشاه مبتلا به بلاها می‌شد.

روزی پادشاه از اطرافیانش راه چاره خواست.

اطرافیان به او گفتند: سبب استجابت دعای رعیت تو این است که مالشان حلال است و غذای حلال می‌خورند. باید مالشان را آلوده به حرام کنی.

روزی پادشاه دستور داد اموالی را جمع کنند و مخلوط کنند و اعلام کنند که همه‌ی این اموال را پادشاه به رعیتش بخشیده.

مردم آمدند و اموال را تقسیم کردند و به خانه‌ها بردند و مصرف کردند.

بعد از آن پادشاه به آنان ظلم می‌کرد و دعای مردم سودی نمی‌بخشید و به هدف اجابت نمی‌رسید.[1]

 

[1]ـ خزینة الجواهر/ج2/ص1259/حکایت31

توسل به اهل بیت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۳:۱۱:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10964
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 133

ما، الأمالي للشيخ الطوسي الحسين بن إبراهيم القزويني عن محمد بن وهبان عن أحمد بن إبراهيم عن الحسن بن علي الزعفراني عن البرقي عن أبيه محمد عن ابن أبي عمير عن هشام بن سالم عن أبي عبد الله ع قال: لا يزال الدعاء محجوبا عن السماء حتی يصلی علی محمد و آل محمد علیهم السلام.[1]

اشاره به توسل انبیاء به اهل بیت و شبهات توسل مناسب است.

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص312/ح16

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه ششم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۱-۸:۱۶:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10975
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 971

فاسألوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة أن يوفقكم لصيامه و تلاوة كتابه

نگاه سوم: استجابت دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۱:۵۸:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10973
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 62

طبق روایات استجابت دعا به طرق مختلفی است:

1ـ استجابت در دنیا (فورا یا در زمانی که مصلحت باشد)

2ـ ذخیره برای قیامت

3ـ دفع بلاها

4ـ بخشش گناهان

عن النبي صلی الله علیه و آله قال ما من مسلم يدعو بدعوة ليس فيها إثم و لا قطيعة رحم إلا أعطاه الله بها إحدی ثلاث إما أن يعجل دعوته و إما أن يدخرها له في الآخرة و إما أن يكف عنه من الشر مثلها قالوا يا رسول الله إذا نكثر قال الله أكثر[1]

عن النبي صلی الله علیه و آله …ما من مؤمن يدعو الله إلا استجاب فإما أن يعجله له في الدنيا أو يؤجل له في الآخرة و إما أن يكفر عنه من ذنوبه بقدر ما دعا ما لم يدع بمأثم.[2]

 

[1]ـ بحارالأنوار/ج90/ص366/باب 23/ح16

[2]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص302/ح39

علت تأخیر استجابت بعضی از دعاها

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۱:۵۸:۵۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۰۱/۱۹-۱۱:۵۴:۱
    • کد مطلب:10972
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 117

شوق خدا به شنیدن صدای بنده مؤمن

روي عن العالم علیه السلام أنه قال: …فإن الله عز و جل ليؤخر إجابة المؤمن شوقا إلی دعائه و يقول صوتا أحب أن أسمعه و يعجل ‏إجابة الدعاء للمنافق و يقول صوتا أكره سماعه.[1]

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلَكَيْنِ قَدِ اسْتَجَبْتُ لَهُ وَ لَكِنِ احْبِسُوهُ بِحَاجَتِهِ فَإِنِّي أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَ صَوْتَهُ وَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَجِّلُوا لَهُ حَاجَتَهُ فَإِنِّي أُبْغِضُ صَوْتَهُ.

آروزی عدم استجابت دعا در قیامت

قال أبو عبد الله علیه السلام إن الرب ليلي حساب المؤمن فيقول تعرف هذا الحساب فيقول لا يا رب فيقول دعوتني في ليلة كذا و كذا في كذا و كذا فذخرتها لك قال فمما يری من عظمة ثواب الله يقول يا رب ليت أنك لم تكن عجلت لي شيئا و ادخرته لي.[2]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص296

[2]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص371/ح12

حکایت ابراهیم خلیل و شکایت عابد از تأخیر استجابت دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10971
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 86

قال الصادق علیه السلام: بينا إبراهيم خليل الرحمن علیه السلام في جبل بيت المقدس يطلب مرعی لغنمه إذ سمع صوتا فإذا هو رجل قائم يصلي طوله اثنا عشر شبرا.

فقال له: يا أبا عبد الله لمن تصلي؟

قال: لإله السماء.

فقال له: إبراهيم علیه السلام هل بقي أحد من قومك غيرك؟

قال: لا.

قال: فمن أين تأكل؟

قال: أجتني من هذا الشجر في الصيف و آكله في الشتاء.

قال له: فأين منزلك؟

قال: فأومأ بيده إلی جبل.

فقال له: إبراهيم علیه السلام هل لك أن تذهب بي معك فأبيت عندك الليلة؟

فقال: إن قدامي ماء لا يخاض.

قال: كيف تصنع؟

قال: أمشي عليه.

قال: فاذهب بي معك فلعل الله أن يرزقني ما رزقك.

قال فأخذ العابد بيده فمضيا جميعا حتی انتهيا إلی الماء فمشی و مشی إبراهيم علیه السلام معه حتی انتهيا إلی منزله.

فقال له إبراهيم: أي الأيام أعظم؟

فقال له العابد: يوم الدين يوم يدان الناس بعضهم من بعض.

قال: فهل لك أن ترفع يدك و أرفع يدي فندعو الله عز و جل أن يؤمننا من شر ذلك اليوم؟

فقال: و ما تصنع بدعوتي؟! فو الله إن لي لدعوة منذ ثلاث سنين ما أجبت فيها بشي‏ء.

فقال له إبراهيم علیه السلام: أ و لا أخبرك لأي شي‏ء احتبست دعوتك؟

قال: بلی.

قال: له إن الله عز و جل إذا أحب عبدا احتبس دعوته ليناجيه و يسأله و يطلب إليه و إذا أبغض عبدا عجل له دعوته أو ألقی في قلبه اليأس منها.

ثم قال له: و ما كانت دعوتك؟

قال: مر بي غنم و معه غلام له ذؤابة. فقلت: يا غلام لمن هذا الغنم؟ فقال: لإبراهيم خليل الرحمن. فقلت: اللهم إن كان لك في الأرض خليل فأرنيه.

فقال له إبراهيم علیه السلام فقد استجاب الله لك. أنا إبراهيم خليل الرحمن. فعانقه فلما بعث الله محمدا ص جاءت المصافحة.[1]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص369/ح5

نگاه چهارم: موارد دعا (1)

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۶:۴۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 85

دایره‌ی درخواست‌ها از خدای متعال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۱-۸:۱۷:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10974
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 55

و ليسأل أحدكم ربه حتی يسأله شسع[1] نعله إذا انقطع.[2]

و في الحديث القدسي‏ يا موسی سلني كل ما تحتاج إليه حتی علف شاتك و ملح عجينك‏.[3]

 

[1]ـ بند کفش. (فرهنگ ابجدی)

[2]ـ بحارالانوار/ج90/ص300/باب16

[3]ـ بحار الأنوار/ج‏90/ص303

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه هفتم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۲-۱۱:۲۹:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10976
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 953

فاسألوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة أن يوفقكم لصيامه و تلاوة كتابه

نگاه چهارم: موارد دعا (2)

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۹:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 56

موفقیت در صیام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۱۰:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10977
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 61

باب الریان للصائمین

قال النبي صلی الله علیه و آله إن في الجنة بابا يقال لها الريان لا يدخل بها إلا الصائمون فإذا دخل آخرهم أغلق ذلك الباب.[1]

روزه در گرما

قال الصادق علیه السلام أفضل الجهاد الصوم في الحر.[2]

عن يونس بن ظبيان قال قال أبو عبد الله علیه السلام من صام يوما في الحر فأصابه ظمأ وكل الله به ألف ملك يمسحون وجهه و يبشرونه حتی إذا أفطر قال الله عز و جل ما أطيب ريحك و روحك يا ملائكتي اشهدوا أني قد غفرت له.[3]

حکمت روزه

فقه الرضا عليه السلام‏ اعلم يرحمك الله أن الصوم حجاب ضربه الله جل و عز علی الألسن و الأسماع و الأبصار و سائر الجوارح لما له في عادة من سره و طهارة تلك الحقيقة حتی يستر به من النار و قد جعل الله علی كل جارحة حقا للصيام فمن أدی حقها كان صائما و من ترك شيئا منها نقص من فضل صومه بحسب ما ترك منها.[4]

روزه واقعی

روزه واقعی فقط گرسنگی و تشنگی نیست؛

قال رسول الله صلی الله علیه و آله رب صائم حظه من صيامه الجوع و العطش و رب قائم حظه من قيامه السهر.[5]

روزه واقعی این است که علاوه بر نگاه داشتن شکم اعضاء و جوارح دیگر نیز نگاه داشته شود. حقیقت روزه در کلام نورانی امام صادق چنین است:

إن الصيام ليس من الطعام و الشراب وحده.

إنما للصوم شرط يحتاج أن يحفظ حتی يتم الصوم و هو صمت الداخل أ ما تسمع ما قالت مريم بنت عمران‏ «إني نذرت للرحمن صوما فلن أكلم اليوم إنسيا» يعني صمتا.

فإذا صمتم فاحفظوا ألسنتكم عن الكذب و غضوا أبصاركم و لا تنازعوا و لا تحاسدوا و لا تغتابوا و لا تماروا[6] و لا تكذبوا و لا تباشروا و لا تخالفوا و لا تغاضبوا و لا تسابوا و لا تشاتموا و لا تفاتروا[7] و لا تجادلوا و لا تتأذوا و لا تظلموا و لا تسافهوا[8] و لا تضاجروا[9].

 و لا تغفلوا عن ذكر الله و عن الصلاة و الزموا الصمت و السكوت و الحلم و الصبر و الصدق و مجانبة أهل الشر و اجتنبوا قول الزور و الكذب و الفري و الخصومة و ظن السوء و الغيبة و النميمة.

و كونوا مشرفين علی الآخرة منتظرين لأيامكم منتظرين لما وعدكم الله متزودين للقاء الله و عليكم السكينة و الوقار و الخشوع و الخضوع و ذل العبيد الخيف من مولاه خيرين خائفين راجين مرعوبين مرهوبين[10] راغبين راهبين قد طهرت القلب‏ من العيوب و تقدست سرائركم من الخبث.

و نظفت الجسم من القاذورات.

و تبرأت إلی الله من عداه و واليت الله في صومك بالصمت من جميع الجهات مما قد نهاك الله عنه في السر و العلانية.

و خشيت الله حق خشيته في سرك و علانيتك.

و وهبت نفسك لله في أيام صومك و فرغت قلبك له و نصبت نفسك له فيما أمرك و دعاك إليه.

فإذا فعلت ذلك كله فأنت صائم لله بحقيقة صومه صانع له لما أمرك.

و كلما نقصت منها شيئا فيما بينت لك فقد نقص من صومك بمقدار ذلك.

و إن أبي علیه السلام قال سمع رسول الله صلی الله علیه و آله امرأة تساب جارية لها و هي صائمة فدعا رسول الله صلی الله علیه و آله بطعام فقال لها كلي فقالت أنا صائمة يا رسول الله فقال كيف تكونين صائمة و قد سببت جاريتك إن الصوم ليس من الطعام و الشراب و إنما جعل الله ذلك حجابا عن سواهما من الفواحش من الفعل و القول يفطر الصائم.

ما أقل الصوام و أكثر الجواع‏.[11]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏93/ص256/ب30/ح37

[2]ـ بحار الأنوار/ج‏93/ص256/ب30/ح38

[3]ـ الأمالي للصدوق/مجلس86/ص587/ح8

[4]ـ بحار الأنوار/ج‏93/ص291/ح13

[5]ـ بحار الأنوار/ج‏93/ص289/ح4

[6]ـ مراء نکنید.

[7]ـ احتمالا نهی از فاصله افتادن بین مؤمنین است.

[8]ـ تسافه: خود را به نادانی زد.(فرهنگ ابجدی)

[9]ـ ضجر: قَلِقَ من غَم‏.(تاج العروس)

[10]ـ رهبت الشیء: خفته.(کتاب العین)

[11]ـ بحار الانوار/ج93/ص293/ب36

نتیجه‌گیری

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۱۰:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10978
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 56

موفقیت در روزه واقعی، روزه بودن همه‌ی اعضا و جوارح است.

در واقع اگر کسی بتواند روزه‌ی واقعی بگیرد، یعنی همه‌ی اعضا و جوارحش از رزائل اخلاقی پاک و به فضائل اخلاقی متخلق شده است.

این هدف عالی بدون توفیق الهی قابل دسترسی نیست. از این روست که باید از حق متعال کمک گرفت و دست نیاز به سوی او بلند کرد که مددی کند و انسان بر این مهم موفق شود.

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه هشتم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۳-۹:۱۶:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10979
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1001

فاسألوا الله ربكم بنيات صادقة و قلوب طاهرة أن يوفقكم لصيامه و تلاوة كتابه

نگاه چهارم: موارد دعا (3)

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۱۴:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 107

موفقیت در تلاوت قرآن

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۱۵:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 57

رمضان بهار قرآن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۴:۵۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10981
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1089

أبو علي الأشعري عن محمد بن سالم عن أحمد بن النضر عن عمرو بن شمر عن جابر عن أبي جعفر ع قال: لكل شي‏ء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان.[1]

فصل بهار، فصلی است که در آن زمین آماده رویش گیاهان و ثمر دادن درختان است؛ پس فصل بهار، بهار گل‌ها و درختان و سبزه‌ها است.

رمضان هم بهار قرآن است؛ یعنی دل‌ها زنده شده و آماده شده برای اثرپذیری از قرآن.

 

[1]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص630/باب النوادر/ح10

اهمیت تلاوت قرآن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۵:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10982
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1038

عن أبي عبد الله علیه السلام قال القرآن عهد الله إلی خلقه فقد ينبغي للمرء المسلم أن ينظر في عهده و أن يقرأ منه في كل يوم خمسين آية[1]

 

[1]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص609/باب في قراءته/ح1

اثر تلاوت قرآن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۵:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10983
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1097

نورانی شدن بیوت

قال النبي صلی الله علیه و آله نوروا بيوتكم بتلاوة القرآن… فإن البيت إذا كثر فيه تلاوة القرآن كثر خيره و اتسع أهله و أضاء لأهل السماء كما تضي‏ء نجوم السماء لأهل الدنيا‏.[1]

برکت و حضور ملائکه و رفتن شیاطین

قال أمير المؤمنين علیه السلام البيت الذي يقرأ فيه القرآن و يذكر الله عز و جل فيه تكثر بركته و تحضره الملائكة و تهجره الشياطين و يضي‏ء لأهل السماء كما تضي‏ء الكواكب لأهل الأرض و إن البيت الذي لا يقرأ فيه القرآن و لا يذكر الله عز و جل فيه تقل بركته و تهجره الملائكة و تحضره الشياطين[2]

زیاد شدن نور چشم و تخفیف والدین

أبي عبد الله علیه السلام قال من قرأ القرآن في المصحف متع ببصره و خفف عن والديه و إن كانا كافرين‏[3]

 

[1]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/610/باب البيوت التي يقرأ فيها القرآن/ح1

[2]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص610/باب البيوت التي يقرأ فيها القرآن/ح3

[3]ـ الكافي(الإسلامية) /ج‏2/ص613/باب قراءة القرآن في المصحف/ح1

اثر غربت قرآن و عدم تلاوت آن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۱۵:۳۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10984
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 43

عن أبي عبد الله علیه السلام قال ثلاثة يشكون إلی الله عز و جل مسجد خراب لا يصلي فيه أهله و عالم بين جهال و مصحف معلق قد وقع عليه الغبار لا يقرأ فيه[1]

 

[1]ـ الخصال/ج‏1/ص142/ثلاثة يشكون إلى الله عز و جل/ح163

تأثیر تلاوت قرآن شرط دارد

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۱۵:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10985
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 39

عن النبي صلی الله علیه و آله قال: كم من قارئ القرآن و القرآن يلعنه.[1]

باران در هر جا ببارد باران است؛ اما در دشت ببارد، ثمرش گل‌های رنگارنگ و ریاحین است و در کویر ببارد، اگر ثمری داشته باشد، خار است و بس.

در باران بودن باران، شکی نیست، اما باید زمینی که باران بر آن می‌بارد قابلیت داشته باشد، تا برکت باران را بپذیرد و گل و ریاحین در آن سبز شود. اگر خار می‌روید، مشکل در باران نیست؛ بلکه در زمین است.

باران که در لطافت طبعش خلاف نيست

از باغ لاله رويد و از شوره بوم خس

در این که قرآن نور است و کلام خدا است که «الله نور السماوات و الارض» و توسط خاتم الانبیاء که نور الله است به ما رسیده شکی نیست؛ اما خود قرآن می‌فرماید:

ذلك الكتاب لا ريب فيه هدی‏ للمتقين (بقره/2)

قل من كان عدوا لجبريل فإنه نزله علی‏ قلبك بإذن الله مصدقا لما بين يديه و هدی‏ و بشری‏ للمؤمنين (بقره/97)

هذا بيان للناس و هدی‏ و موعظة للمتقين (آل عمران/138)

و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لا يزيد الظالمين إلا خسارا (اسراء/82)

قرآن نور است، ولی دل کافر قابلیت ندارد و در آن فقط خار می‌روید.

در این روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده از خدا موفقیت در تلاوت قرآن بخواهید. تلاوت و قرائت متفاوت است. قرائت به معنای خواندن است، اما تلاوت به معنای خواندن برای عمل کردن و تبعیت کردن است.

پیامبر اکرم فرموده است از خدا بخواهید که توفیق دهد قرآن را بخوانید که به آن عمل کنید.

حال سؤال این است: اگر کسی قرآن بخواند و بگوید من خدا یا رسول او را قبول ندارم، قرآن خواندن او اثری دارد؟!

وقتی ولایت اهل بیت متن قرآن است و آیات فراوانی در قرآن دستور به سرسپردگی و تبعیت محض از اهل بیت داده است، آیا خواندن قرآن منهای ولایت اثری دارد. این است که پیامبر می‌فرماید چه بسا قاریانی هستند که قرآن آنان را لعنت می‌کند.

یکی از معانی حدیث ثقلین و عدم جدایی قرآن و اهل بیت این است.

قرآنی نجات دهنده است که همراه آن رسول خدا باشد. قرآنی نجات دهنده است که همراه آن اهل بیت باشند.

علاوه بر این، تبعیت از قرآن به تنهایی ممکن نیست. اگر ممکن بود، این همه اختلاف بین مسلمانان چرا، در حالی که همه ادعا می‌کنند پیرو قرآن هستند؟!

قرآن مفسر می‌خواهد و مفسر آن به تصریح روایات زیاد از رسول اکرم، اهل بیت هستند.

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏89/ص185/ب19/ح24

حکایت: تأثیر آیات قرآن در زن رقاصه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۱۵:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10986
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 303

در بصره زنی بود رقاصه به نام شعوانه که مجلس گناهی از او خالی نبود.

روز با کنیزانش از کوچه‌ای می‌گذشت که خانه مرد صالحی در آن کوچه بود. صدای خروش و فریاد از خانه مرد صالح به گوشش رسید. شعوانه با خود گفت در بصره چنین ماتمی است و ما بی‌خبریم. کنیزی را به داخل خانه فرستاد، تا خبری بیاورد. کنیز رفت و برنگشت. کنیز دوم را فرستاد. او هم برنگشت. با خود گفت: در این ماتم است، خود بروم و ببینم.

به داخل خانه رفت. دید مرد صالح بالای منبر است و این آیه‌ی شریفه را تفسیر می‌کند:

«إذا رأتهم من مكان بعيد سمعوا لها تغيظا و زفيرا، و إذا ألقوا منها مكانا ضيقا مقرنين دعوا هنالك ثبورا»[1]

این آیات بر شعوانه اثر کرد، گفت: ای شیخ! چه گویی اگر توبه کنم؟!

مرد صالح جواب داد: توبه‌ی تو پذیرفته است، اگرچه گناهت مثل گناه شعوانه باشد.

گفت: شعوانه منم. توبه کردم و دیگر گناه نکنم.

شیخ جواب داد: خدا گناه تو را می‌آمرزد و تو را عفو می‌کند.

شعوانه توبه کرد و غلامان و کنیزان خود را در راه خدا آزاد نمود و سالها سختی و ریاضت کشید. روزی بدنش را می‌شست، دید تنش سوخته و گداخته شده است.

با خود گفت در این دنیا زار و نزار شدم، نمی‌دانم در آخرت با من چه می‌کنند!

ندایی شنید: شعوانه! ملازم درگاه ما باش و مترس تا ببینی فردای قیامت کار تو چگونه است.[2]

 

[1]ـ فرقان/12ـ13

[2]ـ خزینة الجواهر/ج2/ص1272/حکایت36

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه نهم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۴-۸:۴۸:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10987
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1049

فإن الشقي من حرم غفران الله في هذا الشهر العظيم

شقاوت محروم از غفران رمضان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۶:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10988
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 62

و عنه صلی الله علیه و آله أنه صعد المنبر فقال آمين ثم قال أيها الناس إن جبرئيل استقبلني فقال يا محمد من أدرك شهر رمضان فلم يغفر له فيه فمات فأبعده الله قل آمين فقلت آمين.[1]

 

[1]ـ بحار الانوار/ج93/ص342/ب46

دلیل شقاوت محروم از مغفرت رمضان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۶:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10989
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 59

عن علي بن موسی الرضا عن آبائه علیهم السلام قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إن شهر رمضان شهر عظيم يضاعف الله فيه الحسنات و يمحو فيه السيئات و يرفع فيه الدرجات.

من تصدق في هذا الشهر بصدقة غفر الله له.

و من أحسن فيه إلی ما ملكت يمينه غفر الله له.

و من حسن فيه خلقه غفر الله له.

و من كظم فيه غيظه غفر الله له.

و من وصل فيه رحمه غفر الله له.

ثم قال علیه السلام إن شهركم هذا ليس كالشهور إنه إذا أقبل إليكم أقبل بالبركة و الرحمة و إذا أدبر عنكم أدبر بغفران الذنوب.

هذا شهر الحسنات فيه مضاعفة و أعمال الخير فيه مقبولة.

من صلی منكم في هذا الشهر لله عز و جل ركعتين يتطوع بهما غفر الله له.

ثم قال ع إن الشقي حق الشقي من خرج عنه هذا الشهر و لم تغفر ذنوبه فحينئذ يخسر حين يفوز المحسنون بجوائز الرب الكريم.

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه دهم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۵-۸:۵۸:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10990
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 989

و اذكروا بجوعكم و عطشكم فيه جوع يوم القيامة و عطشه

قیامت در آینه قرآن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۹:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10991
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 88

يوم كان مقداره خمسين ألف سنة (معارج/4)

يا أيها الناس اتقوا ربكم إن زلزلة الساعة شي‏ء عظيم، يوم ترونها تذهل كل مرضعة عما أرضعت و تضع كل ذات حمل حملها و تری الناس سكاری‏ و ما هم بسكاری‏ و لكن عذاب الله شديد (حج/1-2)

يوما يجعل الولدان شيبا (مزمل/17)

يوم يفر المرء من أخيه، و أمه و أبيه، و صاحبته و بنيه، لكل امرئ منهم يومئذ شأن يغنيه(عبس)

يوم يكون الناس كالفراش المبثوث (القارعه/4)

قیامت در روایات

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۹:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10992
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 85

بی‌هوش شدن جبرائيل از یادآوری قیامت

قال الصادق ع‏ قال عيسی ابن مريم علیه السلام لجبرئيل ع متی‏ قيام‏ الساعة؟

فانتفض[1] جبرئيل انتفاضة أغمي عليه منها فلما أفاق قال يا روح الله! ما المسئول أعلم بها من السائل‏ «و له من في السماوات و الأرض‏ لا تأتيكم إلا بغتة».[2]

وحشتناک‌ترین مواطن انسان

عن ياسر الخادم قال: سمعت أبا الحسن الرضا ع يقول إن أوحش ما يكون هذا الخلق في ثلاثة مواطن يوم يولد و يخرج من بطن أمه فيری الدنيا و يوم يموت فيعاين الآخرة و أهلها و يوم يبعث فيری أحكاما لم يرها في دار الدنيا…[3]

گرمای طاقت فرسا

سمعت أبا جعفر محمد بن علي الباقر (عليهما السلام) يقول: إذا كان يوم القيامة جمع الله الناس في صعيد واحد من الأولين و الآخرين عراة حفاة، فيوقفون علی طريق المحشر حتی يعرقوا عرقا شديدا و تشتد أنفاسهم، فيمكثون بذلك ما شاء الله، و ذلك قوله: «فلا تسمع إلا همسا».[4]

…قال إذا جمع الله الخلق يوم القيامة بقوا قياما علی أقدامهم حتی يلجمهم العرق فينادوا يا رب حاسبنا و لو إلی النار…[5]

سختی‌های قیامت در نامه امیر المؤمنین به محمد بن ابی بکر

ما، الأمالي للشيخ الطوسي في كتاب كتبه أمير المؤمنين صلوات الله عليه إلی أهل مصر مع محمد بن أبي بكر يا عباد الله إن بعد البعث ما هو أشد من القبر يوم يشيب فيه الصغير و يسكر فيه الكبير  و يسقط فيه الجنين و تذهل كل مرضعة عما أرضعت‏ يوم عبوس قمطرير يوم‏ كان شره مستطيرا إن فزع ذلك اليوم ليرهب الملائكة الذين لا ذنب‏ لهم و ترعد منه‏  السبع الشداد و الجبال الأوتاد و الأرض المهاد و تنشق السماء فهي يومئذ واهية و تتغير فكأنها وردة كالدهان‏ و تكون الجبال سرابا مهيلا بعد ما كانت صما صلابا و ينفخ في الصور فيفزع من في السماوات و الأرض‏  إلا من شاء الله‏ فكيف من عصی بالسمع و البصر و اللسان و اليد و الرجل و الفرج و البطن إن لم يغفر الله له و يرحمه من ذلك اليوم لأنه يصير إلی غيره إلی نار قعرها بعيد و حرها شديد و شرابها صديد[6] و عذابها جديد و مقامعها[7] حديد لا يغير عذابها  و لا يموت ساكنها دار ليس فيها رحمة و لا تسمع لأهلها دعوة.[8]

 

[1]ـ ای ارتعد و اضطرب. (پاورقی از بحار الانوار)

[2]ـ قصص الأنبياء عليهم السلام/ص271/ح319

[3]ـ بحار الأنوار/ج‏7/ص104/ح18

[4]ـ الأمالي للطوسي/ص67/المجلس الثالث/ح97ـ6

[5]ـ بحار الأنوار/ج‏7/ص103/ح14

[6]ـ الصَّدِيد: الدم المختلط بالقيح في الجُرْح‏ (العین)

[7]ـ قمع: چوب يا ميله آهنى كه با آن شخص را بزنند تا تسليم شود. (فرهنگ ابجدی)

[8]ـ بحار الأنوار/ج‏7/ص103/ح16

روزه یادآور گرسنگی و تشنگی قیامت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۹:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10993
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

آیات و روایات قیامت فراوان است که سختیهای زیادی را متذکر می‌شود که در این مختصر مجال آن نیست.

اما به همین مقدار اگر کسی متوجه شود، کمترین چیزی که حاصل این توجه است یادآوری گرسنگی و تشنگی محشر است و این یادآوری باعث می‌شود که انسان توشه‌ای برای آن روز مهیا کند.

و عن علي علیه السلام أنه قال: صوم شهر رمضان جنة من النار[1]

 

[1]ـ بحار الانوار/ج93/ص342/ب46

روزه یادآور تشنگی سید الشهدا و اصحاب و گرسنگی اسرای اهل بیت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۲۹:۳۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10994
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 57

روضه خواندن خدا برای کلیم الله

أن موسی بن عمران رآه إسرائيلي مستعجلا و قد كسته الصفرة و اعتری بدنه الضعف و حكم بفرائصه الرجف و قد اقشعر جسمه و غارت عيناه و نحف لأنه كان إذا دعاه ربه للمناجاة يصير عليه ذلك من خيفة الله تعالی فعرفه الإسرائيلي و هو ممن آمن به فقال له يا نبي الله أذنبت ذنبا عظيما فاسأل ربك أن يعفو عني فأنعم و سار.

فلما ناجی ربه قال له يا رب العالمين أسألك و أنت العالم قبل نطقي به فقال تعالی يا موسی ما تسألني أعطيك و ما تريد أبلغك قال رب إن فلانا عبدك الإسرائيلي أذنب ذنبا و يسألك العفو قال يا موسی أعفو عمن استغفرني إلا قاتل الحسين.

قال موسی يا رب و من الحسين قال له الذي مر ذكره عليك بجانب الطور قال يا رب و من يقتله قال يقتله أمة جده الباغية الطاغية في أرض كربلاء و تنفر فرسه و تحمحم و تصهل و تقول في صهيلها الظليمة الظليمة من أمة قتلت ابن بنت نبيها فيبقی ملقی علی الرمال من غير غسل و لا كفن و ينهب رحله و يسبی نساؤه في البلدان و يقتل ناصره و تشهر رءوسهم مع رأسه علی أطراف الرماح يا موسی صغيرهم يميته العطش و كبيرهم جلده منكمش يستغيثون و لا ناصر و يستجيرون و لا خافر «1».

قال فبكی موسی ع و قال يا رب و ما لقاتليه من العذاب قال يا موسی عذاب يستغيث منه أهل النار بالنار لا تنالهم رحمتي و لا شفاعة جده و لو لم تكن كرامة له لخسفت بهم الأرض.

قال موسی برئت إليك اللهم منهم و ممن رضي بفعالهم فقال سبحانه يا موسی كتبت رحمة لتابعيه من عبادي و اعلم أنه من بكی عليه أو أبكی أو تباكی حرمت جسده علی النار.[1]

روضه خواندن جبرئیل برای آدم

و روی صاحب الدر الثمين في تفسير قوله تعالی- فتلقی آدم من ربه كلمات: أنه رأی ساق العرش و أسماء النبي و الأئمة علیهم السلام فلقنه جبرئيل قل يا حميد بحق محمد يا عالي بحق علي يا فاطر بحق فاطمة يا محسن بحق الحسن و الحسين و منك الإحسان.

 فلما ذكر الحسين سالت دموعه و انخشع قلبه و قال: يا أخي جبرئيل! في ذكر الخامس ينكسر قلبي و تسيل عبرتي.

قال جبرئيل: ولدك هذا يصاب بمصيبة تصغر عندها المصائب.

فقال: يا أخي و ما هي؟

قال: يقتل عطشانا غريبا وحيدا فريدا ليس له ناصر و لا معين و لو تراه يا آدم! و هو يقول وا عطشاه! وا قلة ناصراه! حتی يحول العطش بينه و بين السماء كالدخان. فلم يجبه أحد إلا بالسيوف و شرب الحتوف فيذبح ذبح الشاة من قفاه و ينهب رحله أعداؤه و تشهر رءوسهم هو و أنصاره في البلدان و معهم النسوان كذلك سبق في علم الواحد المنان.

فبكی آدم و جبرئيل بكاء الثكلی.[2]

 

[1]ـ بحار الانوار/ج44/ص308

[2]ـ بحار الانوار/ج44/ص/245/ح44

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه یازدهم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۶-۹:۱۲:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10996
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 936

و تصدقوا علی فقرائكم و مساكينكم

بیش از ۲۷ آیه درباره صدقه در بحارالانوار ذکر شده است.

اثرات صدقه

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 60

زیاد شدن مال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10997
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 114

من ذا الذي يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له أضعافا كثيرة و الله يقبض و يبصط و إليه ترجعون[1]

من ذا الذي يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له و له أجر كريم[2]

مثل الذين ينفقون أموالهم في سبيل الله كمثل حبة أنبتت سبع سنابل في كل سنبلة مائة حبة و الله يضاعف لمن يشاء و الله واسع عليم‏[3]

 

[1]ـ بقره/245

[2]ـ حدید/۱۱

[3]ـ بقره/261

بیمه شدن قیامت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۴۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10998
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 66

يا أيها الذين آمنوا أنفقوا مما رزقناكم من قبل أن يأتي يوم لا بيع فيه و لا خلة و لا شفاعة[1]

 

[1]ـ بقره/254

دور شدن شیطان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۴۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:10999
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 44

قال رسول الله صلی الله علیه و آله لأصحابه أ لا أخبركم بشي‏ء إن أنتم فعلتموه تباعد الشيطان منكم كما تباعد المشرق من المغرب قالوا بلی قال الصوم يسود وجهه و الصدقة تكسر ظهره و الحب في الله و الموازرة (تعاون) علی العمل الصالح يقطعان دابره (بیچاره) و الاستغفار يقطع وتينه و لكل شي‏ء زكاة و زكاة الأبدان الصيام‏[1]

 

[1]ـ الكافي (الإسلامية)/ج‏4/ص62/باب ما جاء في فضل الصوم و الصائم/ح2

دفع مرگ بد

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11000
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 197

قال رسول الله ص الصدقة تدفع ميتة السوء.[1]

عن أبي عبد الله ع قال‏ الصدقة باليد تقي ميتة السوء و تدفع سبعين نوعا من أنواع البلاء و تفك عن صاحبها سبعين شيطانا كلهم يأمره أن لا يفعل‏[2]

 

[1]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏4/ص2/باب فضل الصدقة/ح1

[2]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏4/ص3/باب فضل الصدقة/ح7

حکایت: حفظ عروس از مرگ با صدقه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۱:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11001
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 105

عن أبي بصير قال سمعت أبا عبد الله الصادق جعفر بن محمد علیه السلام:

أن عيسی روح الله مر بقوم مجلبين (پایکوبی) فقال ما لهؤلاء؟

قيل: يا روح الله! إن فلانة بنت فلان تهدی إلی فلان بن فلان في ليلتها هذه.

قال: يجلبون اليوم و يبكون غدا فقال قائل منهم و لم يا رسول الله قال لأن صاحبهم [صاحبتهم‏] ميتة في ليلتها هذه.

فقال القائلون بمقالته: صدق الله و صدق رسوله. و قال أهل النفاق: ما أقرب غدا.

فلما أصبحوا جاءوا فوجدوها علی حالة لم يحدث بها شي‏ء.

فقالوا: يا روح الله! إن التي أخبرتنا أمس أنها ميتة لم تمت.

فقال عيسی: يفعل الله ما يشاء فاذهبوا بنا إليها.

فذهبوا يتسابقون حتی قرعوا الباب فخرج زوجها فقال له عيسی: استأذن لي صاحبتك. قال: فدخل عليها فأخبرها أن روح الله و كلمته بالباب مع عدة. قال: فتخدرت فدخل عليها.

فقال لها: ما صنعت ليلتك هذه.

قالت: لم أصنع شيئا إلا و قد كنت أصنعه فيما مضی إنه كان يعترينا سائل في كل ليلة جمعة فننيله ما يقوته إلی مثلها و إنه جاءني في ليلتي هذه و أنا مشغولة بأمري و أهلي في مشاغيل فهتف فلم يجبه أحد ثم هتف فلم يجب حتی هتف مرارا فلما سمعت مقالته قمت متنكرة حتی أنلته كما كنا ننيله.

فقال لها: تنحي عن مجلسك فإذا تحت ثيابها أفعی مثل جذعة عاض علی ذنبه. فقال علیه السلام: بما صنعت صرف عنك هذا.

حکایت: صدقه حافظ یهودی از نیش مار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۳:۱۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11002
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 179

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:

مَرَّ يَهُودِيٌّ بِالنَّبِيِّ صلی الله علیه و آله، فَقَالَ السَّامُ عَلَيْكَ.

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: عَلَيْكَ.

فَقَالَ أَصْحَابُهُ: إِنَّمَا سَلَّمَ عَلَيْكَ بِالْمَوْتِ. قَالَ الْمَوْتُ عَلَيْكَ.

قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله: وَ كَذَلِكَ رَدَدْتُ. ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله إِنَّ هَذَا الْيَهُودِيَّ يَعَضُّهُ أَسْوَدُ فِي قَفَاهُ فَيَقْتُلُهُ.

قَالَ فَذَهَبَ الْيَهُودِيُّ فَاحْتَطَبَ حَطَباً كَثِيراً فَاحْتَمَلَهُ ثُمَّ لَمْ يَلْبَثْ أَنِ انْصَرَفَ.

فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: ضَعْهُ. فَوَضَعَ الْحَطَبَ فَإِذَا أَسْوَدُ فِي جَوْفِ الْحَطَبِ عَاضٌّ عَلَى عُودٍ.

فَقَالَ يَا يَهُودِيُّ! مَا عَمِلْتَ الْيَوْمَ.

قَالَ مَا عَمِلْتُ عَمَلًا إِلَّا حَطَبِي هَذَا احْتَمَلْتُهُ فَجِئْتُ بِهِ وَ كَانَ مَعِي كَعْكَتَانِ فَأَكَلْتُ وَاحِدَةً وَ تَصَدَّقْتُ بِوَاحِدَةٍ عَلَى مِسْكِينٍ.

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: بِهَا دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ وَ قَالَ إِنَّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ مِيتَةَ السَّوْءِ عَنِ الْإِنْسَانِ.[1]

 

[1]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏4/ص5/باب أن الصدقة تدفع البلاء/ح3

شفای مرض‌ها

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 130

دفع بلا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۴۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 75

حکایت: صدقه حافظ جان فرزند از گرگ

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۵:۴۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11003
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 96

عن الرضا علیه السلام قال:

كان في بني إسرائيل قحط شديد سنين متواترة و كان عند امرأة لقمة من خبز فوضعتها في فيها لتأكلها فنادی السائل يا أمة الله الجوع.

فقالت المرأة: أتصدق في مثل هذا الزمان فأخرجتها من فيها فدفعتها إلی السائل.

و كان لها ولد صغير يحتطب في الصحراء فجاء الذئب فحمله فوقعت الصيحة فعدت الأم في أثر الذئب فبعث الله تبارك و تعالی جبرئيل علیه السلام فأخرج الغلام من فم الذئب فدفعه إلی أمه.

فقال لها: جبرئيل يا أمة الله أ رضيت لقمة بلقمة.[1]

 

[1]ـ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ص140/ثواب الصدقة

حفظ اموال

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۳۷:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 100

حکایت: حفظ اموال با صدقه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۷:۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11004
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 75

كان الصادق ع في طريق و معه قوم معهم أموال و ذكر لهم أن بارقة (دزد) في الطريق يقطعون علی الناس. فارتعدت فرائصهم.

فقال لهم الصادق: ما لكم؟

قالوا: معنا أموال نخاف أن تؤخذ منا أ فتأخذها منا فلعلهم يندفعون عنها إذا رأوا أنها لك.

فقال: و ما يدريكم لعلهم لا يقصدون غيري و لعلكم تعرضوني بها للتلف.

فقالوا: فكيف نصنع؟ ندفنها؟

قال: ذاك أضيع لها فلعل طارئا يطرأ عليها فيأخذها أو لعلكم لا تهتدون إليها بعد.

فقالوا فكيف نصنع؟ دلنا.

قال: أودعوها من يحفظها و يدفع عنها و يربيها و يجعل الواحد منها أعظم من الدنيا بما فيها ثم يردها و يوفرها عليكم أحوج ما تكونون إليها.

قالوا: من ذاك؟

قال: ذاك رب العالمين.

قالوا: و كيف نودعه؟

قال: تتصدقون بها علی ضعفاء المسلمين.

قالوا: و أنی لنا الضعفاء بحضرتنا هذه.

قال: فاعزموا علی أن تتصدقوا بثلثها ليدفع الله عن باقيها من تخافون.

قالوا: قد عزمنا.

قال: فأنتم في أمان الله.

فامضوا فمضوا و ظهرت لهم البارقة. فخافوا. فقال الصادق علیه السلام: فكيف تخافون و أنتم في أمان الله عز و جل؟

فتقدم البارقة و ترجلوا و قبلوا يد الصادق علیه السلام و قالوا: رأينا البارحة في منامنا رسول الله صلی الله علیه و آله يأمرنا بعرض أنفسنا عليك فنحن بين يديك و نصحبك و هؤلاء ليندفع عنهم الأعداء و اللصوص.

فقال الصادق علیه السلام: لا حاجة بنا إليكم فإن الذي دفعكم عنا يدفعهم.

فمضوا سالمين و تصدقوا بالثلث و بورك في تجاراتهم فربحوا للدرهم عشرة.

فقالوا: ما أعظم بركة الصادق علیه السلام.

فقال الصادق علیه السلام قد تعرفتم البركة في معاملة الله عز و جل فدوموا عليها.[1]

 

[1]ـ عيون أخبار الرضا عليه السلام/ج‏2/ص4/ب30/ح9

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه دوازدهم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۷-۸:۵۸:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11005
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 970

و وقروا كباركم و ارحموا صغاركم، و صلوا أرحامكم.

اثرات صله رحم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۹:۴۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11006
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 80

بیمه شدن قیامت

و الذين‏ يصلون‏ ما أمر الله به أن يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب، …أولئك لهم‏ عقبی‏ الدار (رعد/21ـ22)

و الذين ينقضون‏ عهد الله‏ من بعد ميثاقه و يقطعون ما أمر الله به أن يوصل و يفسدون في الأرض أولئك لهم اللعنة و لهم سوء الدار (رعد/25)

محبوب خدا شدن و زیادی روزی و عمر و بهشت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله من ضمن‏ لي واحدة ضمنت له أربعة يصل رحمه فيحبه الله تعالی و يوسع عليه رزقه و يزيد في عمره و يدخله الجنة التي وعده‏.[1]

اجر صد شهید و …

النبي قال: من مشی‏ إلی ذي قرابة بنفسه و ماله ليصل رحمه أعطاه الله عز و جل أجر مائة شهيد و له بكل خطوة أربعون ألف حسنة و يمحی عنه أربعون ألف سيئة و يرفع له من الدرجات مثل ذلك و كأنما عبد الله مائة سنة صابرا محتسبا[2]

محبوب‌ترین قدمها

علي بن الحسين علیه السلام قال: ما من خطوة أحب إلی الله عز و جل من خطوتين خطوة يسد بها المؤمن صفا في الله‏ و خطوة إلی ذي رحم قاطع…[3]

درجه وصل کننده رحم در بهشت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله إن‏ في الجنة درجة لا يبلغها إلا إمام عادل أو ذو رحم وصول أو ذو عيال صبور[4]

 

[1]ـ عيون أخبار الرضا عليه السلام/ج‏2/ص37/ب31/ح93

[2]ـ بحار الأنوار/ج‏71/ص89/ب3/ح6

[3]ـ الخصال/ج‏1/ص50/ح60

[4]ـ الخصال/ج‏1/ص93/ح39

اثرات قطع رحم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۹:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11007
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 76

محرومیت از بهشت

عن النبي صلی الله علیه و آله أنه قال: ثلاثة لا يدخلون الجنة مدمن خمر و مؤمن سحر و قاطع رحم.[1]

فقر

عن أمير المؤمنين قال‏ قطيعة الرحم تورث الفقر[2]

 

[1]ـ الخصال/ج‏1/ص179/ح243

[2]ـ الخصال/ج‏2/ص505/ح2

حکایت: خوشحالی امام صادق از صله رحم داوود رقی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۹:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11008
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 112

داود الرقي قال:

كنت‏ جالسا عند أبي عبد الله علیه السلام إذ قال لي مبتدئا من قبل نفسه يا داود! لقد عرضت علي أعمالكم يوم الخميس فرأيت فيما عرض علي من عملك صلتك لابن عمك فلان فسرني ذلك إني علمت أن صلتك له أسرع لفناء عمره و قطع أجله.

قال داود و كان لي ابن عم معاندا خبيثا بلغني عنه و عن عياله سوء حال فصككت‏ له نفقة قبل خروجي إلی مكة فلما صرت بالمدينة خبرني أبو عبد الله علیه السلام بذلك.[1]

 

[1]ـ الأمالي للطوسي/ص413/المجلس الرابع عشر

حکایت: بازخواست پس از مرگ به خاطر قطع رحم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۴۹:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11009
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 55

در عهد امام سجاد علیه السلام مرد عربی، چند کیسه زر خود را، در مکه، به مرد عالم صالحی به نام عبد الطهار به رسم امانت، سپرد و به سفر رفت.

هنگام بازگشت، به خانه عبد الطاهر رفت و امانتی خود را خواست. اهل خانه به او گفتند که عبد الطاهر از دنیا رفته و ما از امانتی تو خبر نداریم.

مرد عرب به خدمت امام سجاد آمد و واقعه را گفت. حضرت فرمود: به مکه برو و روز پنجشنبه روزه بگیر و هنگام افطار بر سر چاه زمزم برو و عبد الطاهر را صدا بزن و کیسه زر خود را از او بخواه. اگر به تو جوابی نداد، باید به وادی برهوت در یمن بروی و روز سه شنبه را روزه بگیری و هنگام افطار او را صدا بزنی که البته جوابت را خواهد داد.

مرد عرب به دستور امام سجاد علیه السلام عمل کرد و هر چه بر سر چاه زمزم عبد الطاهر را صدا زد، جوابی نشنید. به ناچار به وادی برهوت آمد.

در وادی برهوت، به دستور امام سجاد عمل نمود و عبد الطاهر را پیدا کرد.

از او پرسید: مردم تو را اهل فضل و دیانت می‌‌شناختند، سبب چیست که در نزد چاه زمزم تو را نیافتم و در وادی برهوت که جایگاه غیر مؤمنان است، تو را پیدا کردم؟!

عبد الطاهر جواب داد: ای مرد عرب! در دنیا همه کارهایم درست بود، لکن سه چیز باعث شد که مرا به این مکان آوردند:

اول: در همسایگی من مرد عالمی بود و من با او به مسجد می‌رفتم. روزی چند قدمی جلوتر از او راه رفتم. اکنون به من می‌گویند: چرا حرمت آن عالم را نگاه نداشتی و به او بی ادبی کردی؟!

دوم: در طوس خویشاوندی داشتم و من در مکه از جهت دوری راه ترک صله رحم کرده بودم.

سوم: یک قیراط از زکات خود را به غیر اهل داده بودم.

مرد عرب به مکه بازگشت و از آن عالم و خویشاوند عبد الطاهر حلیت طلبید و عوض یک قیراط چند درهم به مسحقین زکات پرداخت کرد و شب جمعه‌ای به چاه زمزم آمد و عبد الطاهر را صدا زد. عبد الطاهر پاسخ گفت و مرد عرب را دعا نمود که او را از وادی برهوت نجات داده است.[1]

 

[1]ـ خزینة الجواهر/ج2/ص1249/حکایت24

صله پیامبر و اهل بیت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۲۲:۵۲:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:11010
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 77

انا و علی ابوا هذه الامه.

رحم پیامبر اولی از رحم خود ما است.

امام از پدر و مادر و برادر مهربان‌تر است.

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه سیزدهم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۹:۲۵:۲۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12076
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1007

و احفظوا ألسنتكم

حفظ زبان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۸-۲۳:۴۲:۴۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۴/۰۸-۲۳:۳۸:۳۷
    • کد مطلب:12077
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 49

ارزش سکوت

عن أبي عبد الله علیه السلام قال قال لقمان لابنه يا بني إن كنت زعمت أن الكلام من فضة فإن السكوت من ذهب.[1]

نجات در حفظ زبان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله نجاة المؤمن في حفظ لسانه.[2]

زبان کلید خیر و شر

عن أبي بصير قال سمعت أبا جعفر علیه السلام يقول‏ كان أبو ذر رحمه الله يقول يا مبتغي العلم‏ إن هذا اللسان مفتاح خير و مفتاح شر فاختم علی لسانك‏ كما تختم علی ذهبك و ورقك‏.[3]

 

[1]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص114/باب الصمت و حفظ اللسان/ح6

[2]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص114/باب الصمت و حفظ اللسان/ح9

[3]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص114/باب الصمت و حفظ اللسان/ح10

اثرات پرحرفی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۸-۲۳:۴۲:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12078
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 71

پرحرفی نشانه کم عقلی

قال امیر المؤمنین علیه السلام: لسان‏ العاقل‏ وراء قلبه و قلب الأحمق وراء لسانه‏.[1]

قساوت قلب

عن أبي عبد الله علیه السلام قال: كان المسيح علیه السلام يقول لا تكثروا الكلام في غير ذكر الله فإن الذين يكثرون الكلام في غير ذكر الله قاسية قلوبهم‏ و لكن لا يعلمون. [2]

گرفتاری اعضا و جوارح از دست زبان

عن علي بن الحسين علیهما السلام قال: إن لسان ابن آدم يشرف‏ علی جميع جوارحه كل صباح فيقول كيف أصبحتم فيقولون بخير إن تركتنا و يقولون الله‏ الله فينا و يناشدونه و يقولون إنما نثاب‏ و نعاقب بك‏.[3]

زبان علت ورود در جهنم

قال: جاء رجل‏ إلی النبي صلی الله علیه و آله فقال يا رسول الله أوصني فقال احفظ لسانك قال يا رسول الله أوصني قال احفظ لسانك قال يا رسول الله أوصني قال احفظ لسانك ويحك‏ و هل يكب الناس علی مناخرهم في النار إلا حصائد ألسنتهم.[4]

قال امیر المؤمنین علیه السلام: و من‏ كثر كلامه‏ كثر خطؤه و من كثر خطؤه قل حياؤه و من قل حياؤه قل ورعه و من قل ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار.[5]

 

[1]ـ نهج البلاغه/حکمت40

[2]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص114/باب الصمت و حفظ اللسان/ح11

[3]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص115/باب الصمت و حفظ اللسان/ح13

[4]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏2/ص115/باب الصمت و حفظ اللسان/ح14

[5]ـ نهمج البلاغه/حکمت349

حکایت: عذاب به خاطر یک نمی‌دانم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۸-۲۳:۴۲:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12079
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 114

مرحوم کافی رحمة الله علیه در یکی از سخنرانی‌های خود می‌فرماید: در محضر عالم بزرگوار حضرت آیت الله العظمی آقا سید عبد الهادی شیرازی اعلی الله مقامه بودم که ایشان قضیه‌ای عجیب از میرزای شیرازی صاحب فتوای تنباکو نقل کردند.

ایشان فرمودند: سه نفر از تجار ایران، با اموالی از خودشان و اموالی از مردم، برای بازسازی حرم مطهر عسکریین علیهما السلام به سامرا آمدند. ایام حج شد و اراده کردند به حج مشرف شوند. نزد میرازی شیرازی اعلی الله مقامه آمدند و از ایشان درخواست کردند که امین مورد اعتمادی به آنان معرفی کنند که این اموال را ـ‌که زیاد هم بودـ نزد او به امانت بگذارند، تا از سفر حج بیت الله الحرام بازگردند. میرزای شیرازی کسی را، به نام شیخ جعفر امین، معرفی کرد و آنان اموال خود را نزد شیخ جعفر به امانت گذاشتند.

وقتی از سفر حج بازگشتند، به منزل شیخ جعفر آمدند، تا امانتی‌های خود را پس بگیرند. اتفاقا شیخ جعفر امین از دنیا رفته بود و فرزند او مشغول رسیدگی به کارهای پدر بود. امانتی دو نفر آنان را از دفاتر و یادداشت‌های شیخ جعفر پیدا شد، اما نسبت به نفر سوم که اموالش بیشتر هم بود، یادداشتی پیدا نشد.

تاجر سوم نزد میرزای شیرازی آمد و عرضه داشت که اموال مردم نزد من بوده و من باید پاسخگو باشم و حال که شیخ جعفر از دنیا رفته و یادداشتی هم از او نمانده که جای امانتی من را معلوم کند، من چه کنم؟

میرازی شیرازی آیه‌ای به او تعلیم دادند و فرمودند: به وادی السلام نجف برو و این آیه را تلاوت کن و شیخ جعفر را صدا بزن. او را می‌بینی، از او سؤال کن که اموالت را کجا گذاشته است.[1]

تاجر سوم به وادی السلام می‌آید و هر چه آیه را می‌خواند و شیخ جعفر را صدا می‌زند، نتیجه‌ای نمی‌گیرد.

به سامرا باز می‌گردد و نزد میرزا می‌آید و عرض واقعه می‌کند. میرازی به شدت ناراحت می‌‌شود که چرا روح شیخ جعفر ـ‌با این که همه او را به امانت و تقوا می‌شناختندـ در وادی السلام نیست.

میرزا به تاجر سوم می‌گوید: برای پیدا کردن اموالت باید به وادی برهوت در یمن بروی و همان آیه را بخوانی و او را صدا بزنی و طلبه‌ای همراه او می‌فرستند.

به وادی برهوت می‌آید و آیه را می‌خواند و شیخ جعفر را صدا می‌زند و از اموالش سؤال می‌کند و بی‌هوش می‌شود. وقتی به هوش می‌آید، می‌گوید: آنچه را که دیدم، فقط به میرزای شیرازی می‌گویم و راهی سامرا می‌شوند.

به میرزای شیرازی می‌گوید: تا آیه را خواندم و شیخ جعفر امین را صدا زدم، دریایی از آتش دیدم. دیدم شخصی از میان آتش بیرون آمد و بسیار زشت و وحشتناک بود و مکان اموالم را گفت و همین طور که او را به درون آتش می‌کشیدند، فریاد زد: امان از دست قصاب.

میرزای شیرازی تحقیق می‌کند که آیا با قصابی رفت و آمد داشته یا نه، درمی‌یابد که شیخ جعفر گاهی از یکی از قصاب‌های سامرا گوشت می‌خریده.

میرزا به خانه‌ی قصاب می‌آید و می‌گوید: مرا به تو حاجتی است، اگر برآورده می‌کنی داخل خانه می‌شوم و الا از همین جا باز می‌گردم. به لحاظی که عرب بد می‌داند کسی به در خانه‌اش بیاید و داخل نشود، قصاب قبول می‌کند که حاجت میرزا را برآورده کند.

میرزا می‌پرسد: حکایت تو و شیخ جعفر امین چیست؟

قصاب تا اسم شیخ جعفر را می‌شنود، زبان به لعن  و نفرین او باز می‌کند.

میرزا سبب را می‌پرسد.

قصاب می‌گوید: من با دامداری اهل خانقین داد و ستد داشتم و گاهی رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم. در یکی از سفرهایی که به سامرا آمده بود، گفت: صحبتی بین زن‌ها است که شما دختری دارید و من می‌خواهم دختر شما را برای پسرم خواستگاری کنم.

به او گفتم: شما اجازه بدهید ما درباره پسرتان تحقیق کنیم، بعد خبر می‌دهیم.

بعد از تحقیق، در ضمن نامه‌ای که برای او ارسال کردم که برایم گوسفندانی بفرستد، نوشتم بابت آن امر خیر از طرف ما مانعی نیست.

از این ماجرا گذشت و خبری از دوست خانقینی ما نشد. بعد از مدتی از او پرسیدم چه شد که شما دیگر برای خواستگاری اقدام نکردید؟

جواب داد: شما که برای تحقیق مهلت خواستید، ما هم گفتیم که خوب است، درباره دختر شما تحقیق کنیم.  پرس و جو کردیم، شیخ جعفر امین را معرفی کردند. از او سؤال کردیم، گفت: «نمی‌دانم». ما هم با خود گفتیم حتما چیزی هست که به خاطر زهد و تقوایش نمی‌گوید و منصرف شدیم.

قصاب به میرزای می‌گوید: ظاهرا شیخ جعفر دختر ما را برای پسرش می‌خواسته و به دوست ما این طور گفته و بعد به هر دلیلی از خواستگاری دختر من منصرف شده و این دختر به سبب یک نمی‌دانم شیخ جعفر در خانه ماند و من هر وقت به او نگاه می‌کنم، دلم می‌سوزد و شیخ جعفر را نفرین می‌کنم.

میرزا که حقیقت ماجرا را متوجه می‌شود، از طرفی هم تاجر سوم مجرد بوده، پا وسط می‌گذارد و دختر قصاب را به عقد تاجر در می‌آورد و از قصاب می‌خواهد که از شیخ جعفر درگذرد.

شب در عالم رؤیا شیخ جعفر را می‌بیند که به او می‌گوید: میرزا راحتم کردی.

 

[1]ـ مرحوم کافی در این جا می‌فرماید: متأسفانه من این آیه را یادداشت نکردم و از خاطرم رفته است.

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه چهاردهم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۱۰-۸:۳۴:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12080
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 993

و غضوا عما لا يحل النظر إليه أبصاركم و عما لا يحل الاستماع إليه أسماعكم.

ورودی‌های روح (1)

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۱۰-۸:۳۵:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12081
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 50

روح انسان را می‌توان تشبیه به یک دستگاه کرد که ورودی و خروجی دارد. طبیعی است که خروجی هر دستگاه متناسب به ورودی آن است. از دستگاهی توقع می‌رود که خروجی آن طلا باشد که ورودی آن نیز طلا باشد نه مس و نه زباله.

خروجی روح انسان کارها و افکاری است که از ما سر می‌زند و به طور کلی می‌توان گفت که آنچه شخصیت ما است خروجی روح ما است.

ورودی‌های روح ما چشم و گوش ما است.

اگر چشم و گوش را حفظ کنیم و جز آنچه را  که خدا از آن راضی است نبینیم و نشنویم،‌ می‌توانیم خروجی‌های روح خود را که اعضا و جوارح دیگر است، کنترل کنیم.

چرا که همه اعمال ما که با اعضا و جوارح دیگر غیر از چشم و گوش انجام می‌شود، اعمالی است محدود و کاملا قابل کنترل؛ اما چشم و گوش دائما باز است و دائما در حال دیدن و شنیدن است و زندگی به چشم بسته و گوش بسته بسیار مشکل بلکه غیر ممکن است. پس نسبت به اعضا و جوارح دیگر کنترل آنچه می‌بینیم و آنچه می‌شنویم، بسیار سخت‌تر است؛

لذا کنترل ورودی‌های روح بسیار مشکل و حیاتی است و طبیعی است که اگر ورودی‌ها را کنترل کردیم،‌ خروجی‌های روح هم قابل کنترل است و اگر نسبت به ورودی‌های روح کم اهمیت بودیم باید توجه داشت که از کوزه همان ترواد که در او است.

دروازه اول روح: چشم

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۸-۲۳:۵۲:۴۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 70

اهمیت کنترل چشم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۱۰-۸:۳۸:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12082
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 108

نشانه محبوب خدا

وَ قَالَ الصادق علیه السلام‏: إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ تَعَالَی عَبْداً أَلْهَمَهُ الْعَمَلَ بِثَمَانِ خِصَالٍ غَضِ‏ الْبَصَرِ عَنِ الْمَحَارِمِ وَ الْخَوْفِ مِنَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ الْحَيَاءِ وَ الْحَلْفِ الصَّبْرِ وَ الْأَمَانَةِ وَ الصِّدْقِ وَ السَّخَاءِ.[1]

مرگ بهتر از نگاه غیر ضروری

قَالَ يَحْيَی علیه السلام الْمَوْتُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ نَظْرَةٍ بِغَيْرِ وَاجِبٍ.[2]

عن امیر المؤمنین …وَ غَضَّ الْبَصَرِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مِنَ…[3]

بهترین زنان در نگاه حضرت صدیقه

وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ فِي الْحَدِيثِ الَّذِي قَالَتْ فَاطِمَةُ خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَلَّا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّهَا مِنِّي‏.[4]

 

[1]ـ معدن الجواهر و رياضة الخواطر/ص63/باب ذكر ما جاء في ثمانية

[2]ـ مصباح الشريعة/ص9/الباب3

[3]ـ الكافي/ج‏8/ص21/ خطبة لأمير المؤمنين علیه السلام و هي خطبة الوسيلة

[4]ـ بحار الأنوار/ج‏101/ص36/ح24

اثرات ورودی‌های روح از دروازه چشم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۱۰-۸:۳۸:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۴/۰۸-۲۳:۵۱:۵۷
    • کد مطلب:12083
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 87

مشاهده جلال و عظمت خدا در گرو بستن دروازه چشم از حرام

قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام‏ مَا اغْتَنَمَ أَحَدٌ بِمِثْلِ مَا اغْتَنَمَ بِغَضِّ الْبَصَرِ لِأَنَّ الْبَصَرَ لَا يُغَضُّ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ تَعَالَی إِلَّا وَ قَدْ سَبَقَ إِلَی قَلْبِهِ مُشَاهَدَةُ الْعَظَمَةِ وَ الْجَلَالِ.[1]

قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ‏ تَرَوُا الْعَجَائِبَ.[2]

بستن ورودی چشم بر حرام ثمره‌اش مشاهده جلال و عظمت الهی توسط قلب است. چرا که دریچه‌های قلب بر آلودگی‌ها بسته شده و طبیعتا قلب عاری از آلودگی آHkآآنچه درک می‌کند صاف و خالص و بدون زنگار است.

چشم جاسوس قلب و پیام رسان عقل

سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بِمَا ذَا يُسْتَعَانُ عَلَی غَضِّ الْبَصَرِ؟

فَقَالَ علیه السلام بِالْخُمُودِ تَحْتَ سُلْطَانِ الْمُطَّلِعِ عَلَی سِرِّكَ وَ الْعَيْنُ جَاسُوسُ الْقَلْبِ وَ بَرِيدُ الْعَقْلِ فَغُضَّ بَصَرَكَ عَمَّا لَا يَلِيقُ بِدِينِكَ وَ يَكْرَهُهُ قَلْبُكَ وَ يُنْكِرُهُ عَقْلُكَ.[3]

چشم جاسوس قلب و پیام رسان عقل است. اگر رها باشد آنچه به قلب و عقل می‌رسد، اطلاعات غلط است که ثمره‌ی آن دید اشتباه قلب و دستور اشتباه فکر است.

نگاه بذری است که در قلب کاشته می‌شود

وَ قَالَ عِيسَی ابْنُ مَرْيَمَ علیهما السلام لِلْحَوَارِيِّينَ إِيَّاكُمْ وَ النَّظَرَ إِلی الْمَحْذُورَاتِ فَإِنَّهَا بَذْرُ الشَّهَوَاتِ وَ نَبَاتُ الْفِسْقِ.[4]

قَالَ قَالَ عِيسَی ابْنُ مَرْيَمَ علیه السلام‏ إِيَّاكُمْ وَ النَّظْرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِي الْقَلْبِ وَ كَفَی بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَةً.[5]

نگاه بذری است که اگر حرام باشد آنچه از این بذر به دست می‌آید غیر از شهوات و آلودگی‌ها چیزی نیست؛ چرا که:

خر چو می‌کاری نمایی خر درو

گندم از گندم بروید جو ز جو

ثمره نگاه به حرام حسرت و ندامت

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام‏ مَنْ أَطْلَقَ نَاظِرَهُ أَتْعَبَ حَاضِرَهُ مَنْ تَتَابَعَتْ لَحَظَاتُهُ دَامَتْ حَسَرَاتُهُ‏.[6]

وَ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ لِرَجُلٍ نَظَرَ إِلَی امْرَأَةٍ قَدْ عَادَهَا فِي مَرَضِهَا لَوْ ذَهَبَتْ عَيْنَاكَ لَكَانَ خَيْراً لَكَ مِنْ عِيَادَةِ مَرِيضِكَ وَ لَا تَتَوَفَّرُ عَيْنٌ نَصِيبَهَا مِنْ نَظَرٍ إِلَی مَحْذُورٍ إِلَّا وَ قَدِ انْعَقَدَ عُقْدَةٌ عَلَی قَلْبِهِ مِنَ الْمُنْيَةِ وَ لَا تَنْحَلُّ بِإِحْدَی الْحَالَتَيْنِ إِمَّا بِبُكَاءِ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ بِتَوْبَةٍ صَادِقَةٍ وَ إِمَّا بِأَخْذِ نَصِيبِهِ مِمَّا تَمَنَّی وَ نَظَرَ إِلَيْهِ فَآخِذُ الْحَظِّ مِنْ غَيْرِ تَوْبَةٍ مَصِيرُهُ إِلَی النَّارِ وَ أَمَّا التَّائِبُ الْبَاكِي بِالْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ عَنْ ذَلِكَ فَمَأْوَاهُ الْجَنَّةُ وَ مُنْقَلَبُهُ الرِّضْوَانُ‏.[7]

نگاه تیری از تیرهای مسموم شیطان

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ مَنْ تَرَكَهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَيْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ إِيمَاناً يَجِدُ طَعْمَهُ.[8]

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ النَّظَرُ سَهْمٌ‏ مِنْ‏ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِيلَةً.[9]

در این دو روایت نکاتی هست:

نکته اول:       تیر اگر مسموم نباشد همیشه کشنده نیست بلکه اگر به جای حساسی اصابت کند مثل قلب کشنده می‌شود؛ اما اگر مسموم باشد به هر جا اصابت کند باعث می‌شود سم به وسیله‌ی  دستگاه گردش خون به همه جای بدن برسد و طبیعتا تمام بدن درگیر سم و باعث هلاکت می‌شود.

نکته دوم:       طبیعی است که تیر مسموم، حلاوتی به دنبال نمی‌آورد و آنچه که به دنبال آن نصیب هدف می‌شود، غیر از رنج و درد نیست.

لذا طعم شیرین ایمان با تیر مسموم به دست نمی‌آید و آنچه به دست می‌آید غیر از حسرت و ندامت نیست.

ز دست دیده‌ و دل هر دو فریاد

هر آنچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

 

[1]ـ مصباح الشريعة/ص9/الباب3

[2]ـ مصباح الشريعة/ص9/الباب3

[3]ـ مصباح الشريعة/ص9/الباب3

[4]ـ مصباح الشريعة/ص9/الباب3

[5]ـ المحاسن/ج‏1/ص109/ح101، بحار الأنوار/ج‏101/ص41/ح50

[6]ـ بحار الأنوار/ج‏101/ص38/ح33

[7]ـ مصباح الشريعة/ص9/الباب3

[8]ـ من لا يحضره الفقيه/ج‏4/ص18/ح4969

[9]ـ المحاسن/ج‏1/ص109/ح101

شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه پانزدهم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۱۱-۸:۳۹:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12084
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 968

و غضوا عما لا يحل النظر إليه أبصاركم و عما لا يحل الاستماع إليه أسماعكم.

ورودی‌های روح (2)

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۷:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 135

ادامه دروازه اول روح: چشم

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 67

اثرات حفظ چشم از حرام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۱۱-۸:۳۹:۵۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12085
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 118

تضمین بهشت:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله تَقَبَّلُوا لِي بِسِتٍّ أَتَقَبَّلْ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ إِذَا حَدَّثْتُمْ فَلَا تَكْذِبُوا وَ إِذَا وَعَدْتُمْ فَلَا تَخَلَّفُوا وَ إِذَا اؤْتُمِنْتُمْ فَلَا تَخُونُوا وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ‏ وَ احْفَظُوا فُرُوجَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ‏ وَ أَلْسِنَتَكُمْ.[1]

عدم گریه در قیامت

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله‏ كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَةَ أَعْيُنٍ عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ بَاتَتْ سَاهِرَةً فِي سَبِيلِ اللَّهِ‏.[2]

تزویج حور العین

وَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: مَنْ نَظَرَ إِلَی امْرَأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَی السَّمَاءِ أَوْ غَمَّضَ بَصَرَهُ لَمْ يَرْتَدَّ إِلَيْهِ بَصَرَهُ حَتَّی يُزَوِّجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ‏.[3]

 

[1]ـ الخصال/ج‏1/ص321/ح5

[2]ـ بحار الأنوار/ج‏101/ص35/ح18

[3]ـ بحار الأنوار/ج‏101/ص37/ح28

اثرات نگاه به حرام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۱۱-۸:۳۹:۵۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12086
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 167

مبتلا شدن به نگاه دیگران

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَا يَأْمَنُ الَّذِينَ يَنْظُرُونَ فِي أَدْبَارِ النِّسَاءِ أَنْ يُبْتَلَوْا بِذَلِكَ فِي نِسَائِهِمْ.[1]

وَ قَالَ أَبُو بَصِيرٍ لِلصَّادِقِ علیه السلام‏ الرَّجُلُ تَمُرُّ بِهِ الْمَرْأَةُ فَيَنْظُرُ إِلَی خَلْفِهَا قَالَ أَ يَسُرُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يُنْظَرَ إِلَی أَهْلِهِ وَ ذَاتِ قَرَابَتِهِ قُلْتُ لَا قَالَ فَارْضَ لِلنَّاسِ مَا تَرْضَاهُ لِنَفْسِكَ‏.[2]

پر شدن چشم از آتش

وَ قَال صلی الله علیه و آله مَنْ مَلَأَ عَيْنَهُ مِنْ حَرَامٍ مَلَأَ اللَّهُ عَيْنَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ النَّارِ إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ‏.[3]

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ مَلَأَ عَيْنَيْهِ حَرَاماً يَحْشُوهَا اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ ثُمَّ حَشَاهَا نَاراً إِلَی أَنْ يَقُومَ النَّاسُ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ.[4]

 

[1]ـ من لا يحضره الفقيه/ج‏4/ص19/ح4973

[2]ـ من لا يحضره الفقيه/ج‏4/ص19/ح4972

[3]ـ بحار الأنوار/ج‏101/ص32/ح3

[4]ـ بحار الأنوار/ج‏101/ص37/ح31

دروازه دوم روح: گوش

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 155

شنونده گوینده را عبادت می‌کند

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۳۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 92

شنیدنی‌های حرام

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 157

اسرار مردم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۹:۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12087
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 68

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله …مَنِ اسْتَمَعَ‏ إِلَی حَدِيثِ قَوْمٍ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ يُصَبُّ فِي أُذُنَيْهِ الْآنُكُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَالَ سُفْيَانُ الْآنُكُ هُوَ الرَّصَاصُ.[1]

 

[1]ـ الخصال/ج‏1/ص109/ح77، بحار الأنوار/ج‏73/ص340/باب67/ح8

غنا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۹:۱۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12088
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 83

استدلال بر قبح غنا

عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام إِنَّ الْعَبَّاسِيَّ أَخْبَرَنِي أَنَّكَ رَخَّصْتَ فِي السَّمَاعِ فَقَالَ كَذَبَ الزِّنْدِيقُ مَا هَكَذَا كَانَ إِنَّمَا سَأَلَنِي عَنْ سَمَاعِ الْغِنَاءِ فَأَعْلَمْتُهُ أَنَّ رَجُلًا أَتَی أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَسَأَلَهُ عَنْ سَمَاعِ الْغِنَاءِ فَقَالَ لَهُ أَخْبِرْنِي إِذَا جَمَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ مَعَ أَيِّهِمَا يَكُونُ الْغِنَاءُ فَقَالَ الرَّجُلُ مَعَ الْبَاطِلِ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام حَسْبُكَ فَقَدْ حَكَمْتَ عَلَی نَفْسِكَ فَهَكَذَا كَانَ قَوْلِي لَهُ.[1]

غنا آشیانه نفاق

عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْغِنَاءُ عُشُّ النِّفَاقِ.[2]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏76/ص242/ح11

[2]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏6/ص431/باب الغناء/ح2

غیبت

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۹:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 47

اثرات حفظ گوش از حرام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12091
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 175

شنیدن صدای درختی در بهشت

عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَكَ عَنْ شَيْ‏ءٍ أَسْتَحِي مِنْهُ قَالَ سَلْ قُلْتُ فِي الْجَنَّةِ غِنَاءٌ قَالَ إِنَّ فِي الْجَنَّةِ شَجَراً يَأْمُرُ اللَّهُ رِيَاحَهَا فَتَهُبُّ[1] فَتَضْرِبُ تِلْكَ الشَّجَرَةُ بِأَصْوَاتٍ لَمْ يَسْمَعِ الْخَلَائِقُ بِمِثْلِهَا حُسْناً ثُمَّ قَالَ هَذَا عِوَضٌ لِمَنْ تَرَكَ السَّمَاعَ فِي الدُّنْيَا مِنْ مَخَافَةِ اللَّهِ.[2]

 

[1]ـ أَهَبَّ- إهْبَاباً [هبّ‏] الرّيحَ: باد را به وزش درآورد. (فرهنگ ابجدی)

[2]ـ بحار الأنوار/ج‏76/ص241/ح6

اثرات گوش کردن به صدای حرام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12090
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 46

فقر

سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏ الْغِنَاءُ يُورِثُ النِّفَاقَ وَ يَعْتَقِبُ الْفَقْرَ.[1]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏76/ص241/ح7

حکایت: گوش کردن غنا از منزل همسایه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12092
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 127

عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام

فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِنَّنِي أَدْخُلُ كَنِيفاً لِي وَ لِي جِيرَانٌ عِنْدَهُمْ جَوَارٍ يَتَغَنَّيْنَ وَ يَضْرِبْنَ بِالْعُودِ فَرُبَّمَا أَطَلْتُ الْجُلُوسَ اسْتِمَاعاً مِنِّي لَهُنَّ.

فَقَالَ: لَا تَفْعَلْ.

فَقَالَ الرَّجُلُ وَ اللَّهِ مَا آتِيهِنَّ إِنَّمَا هُوَ سَمَاعٌ أَسْمَعُهُ بِأُذُنِي.

فَقَالَ: لِلَّهِ أَنْتَ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا»؟! فَقَالَ: بَلَی وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي لَمْ أَسْمَعْ بِهَذِهِ الْآيَةِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مِنْ أَعْجَمِيٍّ وَ لَا عَرَبِيٍّ لَا جَرَمَ أَنَّنِي لَا أَعُودُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ أَنِّي أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ.

فَقَالَ لَهُ: قُمْ فَاغْتَسِلْ وَ سَلْ مَا بَدَا لَكَ فَإِنَّكَ كُنْتَ مُقِيماً عَلَی أَمْرٍ عَظِيمٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ حَالَكَ لَوْ مِتَّ عَلَی ذَلِكَ احْمَدِ اللَّهَ وَ سَلْهُ التَّوْبَةَ مِنْ كُلِّ مَا يَكْرَهُ فَإِنَّهُ لَا يَكْرَهُ إِلَّا كُلَّ قَبِيحٍ وَ الْقَبِيحَ دَعْهُ لِأَهْلِهِ فَإِنَّ لِكُلٍّ أَهْلًا.[1]

 

[1]ـ الكافي(الإسلامية)/ج‏6/ص432/باب الغناء/ح10

راه پاک شدن گناهان گوش: شنیدن فضائل آقا امیر المؤمنین علیه السلام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۴/۰۹-۰:۸:۳۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12093
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 82

عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:‏ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ لِأَخِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهما السلام فَضَائِلَ لَا تُحْصَی كَثْرَةً فَمَنْ قَرَأَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ مَنْ كَتَبَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا بَقِيَ لِتِلْكَ الْكِتَابَةِ رَسْمٌ وَ مَنِ اسْتَمَعَ‏ إِلَی فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالسَّمْعِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَی كِتَابَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ ثُمَّ قَالَ النَّظَرُ إِلَی عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عِبَادَةٌ وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ إِيمَانَ عَبْدٍ إِلَّا بِوَلَايَتِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ.[1]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏26/ص229/ب1/ح10

شرح خطبه شعبانیه- و تحننوا علی أيتام الناس

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۹:۵۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19115
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1147

و تحننوا علی أيتام الناس يتحنن علی أيتامكم.

یتیم نوازی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3919

اثرات یتیم‌نوازی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 60

اثر دست نوازش کشیدن به سر یتیم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19103
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 50

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ يَضَعُ يَدَهُ عَلَی رَأْسِ يَتِيمٍ تَرَحُّماً لَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ يَدُهُ عَلَيْهَا حَسَنَةً. (بحار الأنوار/ج‏72/ص4/ب31)

رفع قساوت قلب

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۴۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19104
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 80

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ أَنْكَرَ مِنْكُمْ قَسَاوَةَ قَلْبِهِ فَلْيَدْنُ يَتِيماً فَيُلَاطِفُهُ وَ لْيَمْسَحْ رَأْسَهُ يَلِينُ قَلْبُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ إِنَّ لِلْيَتِيمِ حَقّاً. (بحار الأنوار/ج‏72/ص4/ب31/ح11)

آرام کردن گریه یتیم برابر با بهشت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۴۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19106
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 97

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ الْيَتِيمَ إِذَا بَكَی اهْتَزَّ لَهُ الْعَرْشُ فَيَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی مَنْ هَذَا الَّذِي أَبْكَی عَبْدِيَ الَّذِي سَلَبْتُهُ أَبَوَيْهِ فِي صِغَرِهِ فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يُسْكِتُهُ أَحَدٌ إِلَّا أَوْجَبْتُ لَهُ الْجَنَّةَ. (بحار الأنوار/ج‏72/ص4/ب31/ح12)

همجواری با پیامبر در بهشت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19107
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 76

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله مَنْ‏ كَفَلَ‏ يَتِيماً وَ كَفَلَ نَفَقَتَهُ كُنْتُ أَنَا وَ هُوَ فِي الْجَنَّةِ كَهَاتَيْنِ وَ قَرَنَ بَيْنَ إِصْبَعَيْهِ الْمُسَبِّحَةِ وَ الْوُسْطَی. (بحار الأنوار/ج‏72/ص3/ب31/ح4)

آمرزش پدر و مادر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19108
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 116

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ عِيسَی بْنُ مَرْيَمَ علیهما السلام بِقَبْرٍ يُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَقَالَ يَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ صَاحِبُهُ يُعَذَّبُ ثُمَّ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا رُوحَ اللَّهِ إِنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ آوَی‏ يَتِيماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُهُ. (الأمالي للصدوق/مجلس77/ح8)

اثر خوردن مال یتیم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19105
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 98

أَرْوِي عَنِ الْعَالِمِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ أَكَلَ مِنْ مَالِ الْيَتِيمِ دِرْهَماً وَاحِداً ظُلْماً مِنْ غَيْرِ حَقٍّ يُخَلِّدُهُ اللَّهُ فِي النَّارِ. (بحار الأنوار/ج‏72/ص4/ب31/ح13)

از هر دست بدهی از همان دست پس می گیری

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19109
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 76

این نکته‌ی دیگری است که علاوه بر اثرات معنوی و اخروی یتیم‌نوازی، اثر دنیوی آن این است که نسبت به ایتام شما بعد از شما مهربانی می‌شود.

پس اگر به فکر فرزندان خود بعد از خود هستیم، باید از هم اکنون آینده‌ی آنان را با مهربانی کردن به ایتام تضمین کنیم.

و تحننوا علی أيتام الناس يتحنن علی أيتامكم. (خطبه شعبانیه پیامبر)

ایتام آل محمد

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19110
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 70

قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيُّ ع‏ حَضَرَتِ امْرَأَةٌ عِنْدَ الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ علیها السلام فَقَالَتْ إِنَّ لِي وَالِدَةً ضَعِيفَةً وَ قَدْ لُبِسَ عَلَيْهَا فِي أَمْرِ صَلَاتِهَا شَيْ‏ءٌ وَ قَدْ بَعَثَتْنِي إِلَيْكِ أَسْأَلُكِ فَأَجَابَتْهَا فَاطِمَةُ علیها السلام عَنْ ذَلِكَ فَثَنَّتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ ثَلَّثَتْ إِلَی أَنْ عَشَّرَتْ فَأَجَابَتْ ثُمَّ خَجِلَتْ مِنَ الْكَثْرَةِ فَقَالَتْ لَا أَشُقُّ عَلَيْكِ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَتْ فَاطِمَةُ هَاتِي وَ سَلِي عَمَّا بَدَا لَكِ أَ رَأَيْتِ مَنِ اكْتُرِيَ يَوْماً يَصْعَدُ إِلَی سَطْحٍ بِحِمْلٍ ثَقِيلٍ وَ كِرَاهُ مِائَةُ أَلْفِ دِينَارٍ يَثْقُلُ عَلَيْهِ فَقَالَتْ لَا فَقَالَتْ اكْتُرِيتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ‏ءِ مَا بَيْنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَی أَنْ لَا يَثْقُلَ عَلَيَّ سَمِعْتُ أَبِي صلی الله علیه و آله يَقُولُ إِنَّ عُلَمَاءَ شِيعَتِنَا يُحْشَرُونَ فَيُخْلَعُ عَلَيْهِمْ مِنْ خِلَعِ الْكَرَامَاتِ عَلَی قَدْرِ كَثْرَةِ عُلُومِهِمْ وَ جِدِّهِمْ فِي إِرْشَادِ عِبَادِ اللَّهِ حَتَّی يُخْلَعُ عَلَی الْوَاحِدِ مِنْهُمْ أَلْفُ أَلْفِ حُلَّةٍ مِنْ نُورٍ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ أَيُّهَا الْكَافِلُونَ لِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ ص النَّاعِشُونَ‏ لَهُمْ‏ عِنْدَ انْقِطَاعِهِمْ‏ عَنْ آبَائِهِمُ الَّذِينَ هُمْ أَئِمَّتُهُمْ هَؤُلَاءِ تَلَامِذَتُكُمْ وَ الْأَيْتَامُ الَّذِينَ كَفَلْتُمُوهُمْ وَ نَعَشْتُمُوهُمْ فَاخْلَعُوا عَلَيْهِمْ خِلَعَ الْعُلُومِ فِي الدُّنْيَا فَيَخْلَعُونَ عَلَی كُلِّ وَاحِدٍ مِنْ أُولَئِكَ الْأَيْتَامِ عَلَی قَدْرِ مَا أَخَذُوا عَنْهُمْ مِنَ الْعُلُومِ حَتَّی إِنَّ فِيهِمْ يَعْنِي فِي الْأَيْتَامِ لَمَنْ يُخْلَعُ عَلَيْهِ مِائَةُ أَلْفِ خِلْعَةٍ وَ كَذَلِكَ يَخْلَعُ هَؤُلَاءِ الْأَيْتَامُ عَلَی مَنْ تَعَلَّمَ مِنْهُمْ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی يَقُولُ أَعِيدُوا عَلَی هَؤُلَاءِ الْعُلَمَاءِ الْكَافِلِينَ لِلْأَيْتَامِ حَتَّی تُتِمُّوا لَهُمْ خِلَعَهُمْ وَ تُضَعِّفُوهَا لَهُمْ فَيَتِمُّ لَهُمْ مَا كَانَ لَهُمْ قَبْلَ أَنْ يَخْلَعُوا عَلَيْهِمْ وَ يُضَاعَفُ لَهُمْ وَ كَذَلِكَ مَنْ يَلِيهِمْ مِمَّنْ خَلَعَ عَلَی مَنْ يَلِيهِمْ وَ قَالَتْ فَاطِمَةُ ع يَا أَمَةَ اللَّهِ إِنَّ سِلْكَةً مِنْ تِلْكَ الْخِلَعِ لَأَفْضَلُ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ وَ مَا فَضَلَ فَإِنَّهُ مَشُوبٌ بِالتَّنْغِيصِ وَ الْكَدَرِ. (بحار الأنوار/ج‏2/ص3/ب8/ح3)

قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع‏ فَضْلُ كَافِلِ يَتِيمِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعِ عَنْ مَوَالِيهِ النَّاشِبِ فِي رُتْبَةِ الْجَهْلِ يُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ وَ يُوضِحُ لَهُ مَا اشْتَبَهَ عَلَيْهِ عَلَی فَضْلِ كَافِلِ يَتِيمٍ يُطْعِمُهُ وَ يَسْقِيهِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَی السُّهَا. (بحار الأنوار/ج‏2/ص3/ب8/ح4)

یتیم نوازی امیر المؤمنین

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۶:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 74

حکایت: یتیمان و تقسیم عسل

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۲-۱۷:۱۷:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19116
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2810

خدمت امير المؤمنين عسل و انجير از همدان و حلوان (شهری در كردستان بوده است در حدود خانقين) آوردند.

آن حضرت به كدخدايان دستور داد يتيمان را حاضر كردند و آنها را بر سر خيكهای عسل نشانيد تا بخورند و او با قدح آنها را ميان مردم تقسيم می‏كرد.

به او عرض شد: يا امير المؤمنين! برای چه يتيمان را مأمور ليسيدن در مشكها كرديد؟

فرمود: امام پدر يتيمان است و من به حساب پدرها آنها را به ليسيدن در خيكهای عسل واداشتم.[1]

 

[1]ـ أصول الكافي-ترجمه كمره‏ای/ج‏3/ص145

جَاءَ إِلَی أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَسَلٌ وَ تِينٌ مِنْ هَمْدَانَ وَ حُلْوَانَ فَأَمَرَ الْعُرَفَاءَ أَنْ يَأْتُوا بِالْيَتَامَی فَأَمْكَنَهُمْ مِنْ رُءُوسِ الْأَزْقَاقِ يَلْعَقُونَهَا وَ هُوَ يَقْسِمُهَا لِلنَّاسِ‏ قَدَحاً قَدَحاً فَقِيلَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا لَهُمْ يَلْعَقُونَهَا فَقَالَ إِنَّ الْإِمَامَ أَبُو الْيَتَامَی وَ إِنَّمَا أَلْعَقْتُهُمْ هَذَا بِرِعَايَةِ الْآبَاءِ. (الكافي/ج‏1/ص406/باب ما يجب من حق الإمام علی الرعية/ح5)

حکایت: علی را حلال کنید

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۳-۱۵:۳۱:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19112
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2121

امیر المؤمنین علیه السلام زنی را ديد كه مشكی آب بر دوش خود می‏برد. آن مشك را از وی گرفت و خود حمل کرد؛ و چون از حال او پرسيد، گفت: علی بن ابی طالب همسر مرا به يكی از مرزها فرستاد و او كشته شد و چند طفل يتيم برای من برجای گذاشت. چون چيزی ندارم، ناگزير به خدمتگزاری مردم می‏پردازم.

امیر المؤمنین رفت و شب را به پريشاندلی گذراند. چون بامداد شد، زنبيلی پر از خوراكی برای آن زن برد. در راه بعضی از كسان از او خواستند كه بردن زنبيل را بر عهده ايشان گذارد، او در جواب گفت: «روز قيامت چه كس بار مرا خواهد برد؟».

به در خانه زن رفت و در زد، زن پرسيد: كيست؟

گفت: من آن بنده‏ام كه ديروز مشك را بر دوش كشيدم، در را بگشا كه چيزی برای كودكان با خود آورده‏ام.

آن زن گفت: خدا از تو خرسند باشد و ميان من و علی بن ابی طالب داوری كند.

پس داخل شد و گفت: من دوست دارم كه به ثواب و پاداشی برسم، ميان خمير كردن و پختن نان و نگاهداری كودكان، اين يك را برگزين تا من به نان پختن مشغول شوم.

آن زن گفت: من بر پختن نان بيناتر و تواناترم، آن تو و آن كودكان، آنان را سرگرم دار تا من از پختن نان فارغ شوم!

پس آن زن به خمير كردن پرداخت و علی به پختن گوشت مشغول شد، و لقمه‏هايی از گوشت و خرما و غیر آن را خرده خرده به كودكان می‏خورانيد.

هر وقت به كودكان چيزی می‏داد، می‏گفت: «فرزندم! از آنچه در كار تو گذشته است، علی بن ابی طالب را حلال كن!»

وقتی کار خمیر آماده شده، آن زن به امیر المؤمنین گفت: ای بنده خدا! تنور را روشن کن!

علی به روشن كردن تنور مشغول شد و چون شعله آتش روی او را می‏سوزاند، می‏گفت: ای علی بچش! اين است كيفر كسی كه از بيوه زنان و يتيمان غافل بماند.

در آن هنگام زنی كه امیر المؤمنین را می‏شناخت از آنجا گذشت و به زن‏ صاحب‌خانه گفت: وای بر تو، اين امير المؤمنين است!

آن زن شرمسار شد و گفت: از تو خجالت می‏كشم ای امير مؤمنان!

آقا در پاسخ او فرمودند: من بايد از تو خجالت بكشم كه در كار تو قصور كرده‏ام.[1]

 

[1]ـ الحياة-ترجمه احمد آرام/ج‏2/ص328 با اندکی تصرف.

نَظَرَ عَلِيٌّ ع إِلَی امْرَأَةٍ عَلَی كَتِفِهَا قِرْبَةُ مَاءٍ فَأَخَذَ مِنْهَا الْقِرْبَةَ فَحَمَلَهَا إِلَی مَوْضِعِهَا وَ سَأَلَهَا عَنْ حَالِهَا فَقَالَتْ بَعَثَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صَاحِبِي إِلَی بَعْضِ الثُّغُورِ فَقُتِلَ وَ تَرَكَ عَلَيَّ صِبْيَاناً يَتَامَی وَ لَيْسَ عِنْدِي شَيْ‏ءٌ فَقَدْ أَلْجَأَتْنِي الضَّرُورَةُ إِلَی خِدْمَةِ النَّاسِ فَانْصَرَفَ وَ بَاتَ لَيْلَتَهُ قَلِقاً فَلَمَّا أَصْبَحَ حَمَلَ زِنْبِيلًا فِيهِ طَعَامٌ فَقَالَ بَعْضُهُمْ أَعْطِنِي أَحْمِلْهُ عَنْكَ فَقَالَ مَنْ يَحْمِلُ وِزْرِي عَنِّي يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَتَی وَ قَرَعَ الْبَابَ فَقَالَتْ مَنْ هَذَا قَالَ أَنَا ذَلِكِ الْعَبْدُ الَّذِي حَمَلَ مَعَكِ الْقِرْبَةَ فَافْتَحِي فَإِنَّ مَعِي شَيْئاً لِلصِّبْيَانِ فَقَالَتْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْكَ وَ حَكَمَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَدَخَلَ وَ قَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ اكْتِسَابَ الثَّوَابِ فَاخْتَارِي بَيْنَ أَنْ تَعْجِنِينَ وَ تَخْبِزِينَ وَ بَيْنَ أَنْ تُعَلِّلِينَ الصِّبْيَانَ لِأَخْبِزَ أَنَا فَقَالَتْ أَنَا بِالْخَبْزِ أَبْصَرُ وَ عَلَيْهِ أَقْدَرُ وَ لَكِنْ شَأْنَكَ وَ الصِّبْيَانَ فَعَلِّلْهُمْ حَتَّی أَفْرُغَ مِنَ الْخَبْزِ قَالَ‏  فَعَمَدَتْ إِلَی الدَّقِيقِ فَعَجَنَتْهُ وَ عَمَدَ عَلِيٌّ ع إِلَی اللَّحْمِ فَطَبَخَهُ وَ جَعَلَ يُلْقِمُ الصِّبْيَانَ مِنَ اللَّحْمِ وَ التَّمْرِ وَ غَيْرِهِ فَكُلَّمَا نَاوَلَ الصِّبْيَانَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً قَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ اجْعَلْ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فِي حِلٍّ مِمَّا أَمَرَ فِي أَمْرِكَ‏  فَلَمَّا اخْتَمَرَ الْعَجِينُ قَالَتْ يَا عَبْدَ اللَّهِ اسْجِرِ التَّنُّورَ فَبَادَرَ لِسَجْرِهِ فَلَمَّا أَشْعَلَهُ وَ لَفَحَ فِي وَجْهِهِ جَعَلَ يَقُولُ ذُقْ يَا عَلِيُّ هَذَا جَزَاءُ مَنْ ضَيَّعَ الْأَرَامِلَ وَ الْيَتَامَی فَرَأَتْهُ امْرَأَةٌ تَعْرِفُهُ فَقَالَتْ وَيْحَكِ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ فَبَادَرَتِ الْمَرْأَةُ وَ هِيَ تَقُولُ وَا حَيَائِي مِنْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ بَلْ وَا حَيَائِي مِنْكِ يَا أَمَةَ اللَّهِ فِيمَا قَصَرْتُ فِي أَمْرِكِ‏. (بحار الأنوار/ج‏41 /ص52)

حکایت: شفای یتیم نابینا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۳-۱۵:۳۱:۴۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19114
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1551

عبد الواحد می‌گوید: در مکه در حال طواف بودم که دختر نوجوانی را دیدم که به پرده کعبه آویزان شده بود و خطاب به دختر دیگری که هم سن او بود می‌گفت: به حق آن که با وصیت (پیامبر) برگزیده شده، کسی که به تساوی حکم می‌کند، نیتش پاک است، همسر فاطمه مرضیه است، چنین و چنان نبوده است.

به او گفتم: این اوصاف که می‌گفتی برای کیست؟

گفت: به خدا قسم! این صفات برای کسی است که برترین نشانه (الهی)  است و دروازه احکام (اسلام) است و تقسیم کننده بهشت و جهنم است و مرد الهی امت و رئیس امامان، برادر پیامبر صلی الله علیه و آله و وصی و جانشین او بر امت است؛ این شخص مولای من امیر المؤمنین علی بن ابی طالب است.

به او گفتم: چرا علی را مستحق این صفات می‌دانی (و او را چنین مدح می‌کنی)؟

گفت: به خدا سوگند که پدرم یاور او بود در روز صفین در رکاب حضرتش شهید شد. روزی در حالی که مادرم در خیمه‌اش نشسته و من و برادرم به خاطر آبله نابینا شده بودیم، امیر المؤمنین وارد شد. هنگامی که ما را را دید، آهی کشید و شعری را خواند (که مضمونش چنین است):

برای هیچ مصیبتی آه نکشیدم به اندازه‌ آهی که برای کودکانی کشیدم که در کوچکی پدرشان وفات کرده است، پدری که  در مصیبتها و سفر و حضر آنان را سرپرستی می‌کرد.

سپس به ما را به خود نزدیک کرد و درست مبارکش را روی چشم من و چشم برادرم گذاشت و دعایی خواند و سپس دستش را برداشت. سوگند به خدا اینک ـ ای علی که پدرم فدای تو گردد ـ به قدری (چشمانم پر نور شد که) شتر را از فرسخ‌ها فاصله می‌بینم و همه‌ی آن به برکت امیرالمؤمنین است.

عبد الواحد می‌گوید: کیسه‌ام را باز کردم و دو دینار که باقیمانده زاد و راحله‌ام بود به او دادم. دخترک به چهره‌ام تبسمی کرد و گفت: هرگز! (نیازی به این ندارم) کریم‌ترین گذشتگان (امیر المؤمنین) ما را بر بهترین جانشین سپرده است. ما الان در سرپرستی امام حسن مجتبی علیه السلام هستیم.

آنگاه دخترک پرسید: آیا علی را دوست داری؟

به او گفتم: بله.

گفت: بشارت می‌دهم تورا که به ریسمان محکمی چنگ زدی که گسستنی در آن نیست.

سپس دخترک پشت به من کرد در حالی که شعری را (در مدح امیر المؤمنین) زمزمه می‌کرد.[1]

 

[1]ـ عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ زَيْدٍ قَالَ: خَرَجْتُ إِلَی مَكَّةَ فَبَيْنَمَا أَنَا بِالطَّوَافِ فَإِذَا أَنَا بِجَارِيَةٍ خُمَاسِيَّةٍ وَ هِيَ مُتَعَلِّقَةٌ بِسِتَارَةِ الْكَعْبَةِ وَ هِيَ تُخَاطِبُ جَارِيَةً مِثْلَهَا وَ هِيَ تَقُولُ أَلَا وَ حَقِّ الْمُنْتَجَبِ بِالْوَصِيَّةِ الْحَاكِمِ بِالسَّوِيَّةِ الصَّحِيحِ النِّيَّةُ زَوْجِ فَاطِمَةَ الْمَرْضِيَّةِ مَا كَانَ كَذَا كَذَا فَقُلْتُ لَهَا يَا جَارِيَةُ مَنْ صَاحِبُ هَذِهِ الصِّفَةِ قَالَتْ ذَلِكَ وَ اللَّهِ عَلَمُ الْأَعْلَامِ وَ بَابُ الْأَحْكَامِ وَ قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ رَبَّانِيُّ الْأُمَّةِ وَ رِيَاسِيُّ الْأَئِمَّةِ أَخُو النَّبِيِّ ص وَ وَصِيُّهُ وَ خَلِيفَتُهُ عَلَی أُمَّتِهِ ذَلِكَ مَوْلَايَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا جَارِيَةُ بِمَ يَسْتَحِقُّ عَلِيٌّ ع مِنْكِ هَذِهِ الصِّفَةَ قَالَتْ كَانَ أَبِي وَ اللَّهِ مَوْلَاهُ فَقُتِلَ بَيْنَ يَدَيْهِ يَوْمَ صِفِّينَ وَ لَقَدْ دَخَلَ يَوْماً عَلَی أُمِّي وَ هِيَ فِي خِبَائِهَا وَ قَدْ رَكِبَنِي وَ أَخاً لِي مِنَ الْجُدَرِيِّ مَا ذَهَبَ بِهِ أَبْصَارُنَا فَلَمَّا رَآنَا تَأَوَّهَ وَ أَنْشَأَ يَقُولُ‏:

مَا إِنْ‏ تَأَوَّهْتُ‏ مِنْ‏ شَيْ‏ءٍ رُزِيتُ‏ بِهِ       كَمَا تَأَوَّهْتُ لِلْأَطْفَالِ فِي الصِّغَرِ

قَدْ مَاتَ وَالِدُهُمْ مَنْ كَانَ يَكْفُلُهُمْ        فِي النَّائِبَاتِ وَ فِي الْأَسْفَارِ وَ الْحَضَرِ

    ثُمَّ أَدْنَانَا إِلَيْهِ ثُمَّ أَمَرَّ يَدَهُ الْمُبَارَكَةَ عَلَی عَيْنِي وَ عَيْنِ أَخِي ثُمَّ دَعَا بِدَعَوَاتٍ ثُمَّ شَالَ يَدَهُ فَهَا أَنَا يَا بِأَبِي أَنْتَ وَ اللَّهِ أَنْظُرُ إِلَی الْجَمَلِ عَلَی فَرَاسِخَ كُلُّ ذَلِكَ بِبَرَكَتِهِ ص قَالَ فَحَلَلْتُ خَرِيطَتِي فَدَفَعْتُ إِلَيْهَا دِينَارَيْنِ بَقِيَّةَ نَفَقَةٍ كَانَتْ مَعِي فَتَبَسَّمَتْ فِي وَجْهِي وَ قَالَتْ مَهْ خَلَّفَنَا أَكْرَمُ سَلَفٍ عَلَی خَيْرِ خَلَفٍ فَنَحْنُ الْيَوْمَ فِي كَفَالَةِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع ثُمَّ قَالَتْ أَ تُحِبُّ عَلِيّاً؟ قُلْتُ أَجَلْ قَالَتْ أَبْشِرْ فَقَدِ اسْتَمْسَكْتَ بِالْعُرْوَةِ الَّتِي‏ لَا انْفِصامَ لَها ثُمَّ وَلَّتْ وَ هِيَ تَقُولُ

مَا بَثَّ حُبُّ عَلِيٍّ فِي ضَمِيرِ فَتًی        إِلَّا لَهُ شَهِدَتْ مِنْ رَبِّهِ النِّعَمُ‏

وَ لَا لَهُ قَدَمٌ زَلَّ الزَّمَانُ بِهَا                  إِلَّا لَهُ ثَبَتَتْ مِنْ بَعْدِهَا قَدَمٌ‏

مَا سَرَّنِي أَنَّنِي مِنْ غَيْرِ شِيعَتِهِ             وَ إِنَّ لِي مَا حَوَاهُ الْعَرَبُ وَ الْعَجَم‏

(بشارة المصطفی لشيعة المرتضی/ص71)

شرح خطبه شعبانیه - و توبوا إلی الله من ذنوبكم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۱۱:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19177
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1141

و توبوا إلی الله من ذنوبكم و ارفعوا إليه أيديكم بالدعاء في أوقات صلاتكم فإنها أفضل الساعات ينظر الله عز و جل فيها بالرحمة إلی عباده يجيبهم إذا ناجوه و يلبيهم إذا نادوه و يعطيهم إذا سألوه و يستجيب لهم إذا دعوه أيها الناس إن أنفسكم مرهونة بأعمالكم فكفوها باستغفاركم و ظهوركم ثقيلة من أوزاركم فخففوا عنها بطول سجودكم و اعلموا أن الله تعالی ذكره أقسم بعزته أن لا يعذب المصلين و الساجدين و أن لا يروعهم بالنار يوم يقوم الناس لرب العالمين.

کنکاشی در توبه

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۶:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 29121

چرایی توبه

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۶:۵۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1074

گناه کفران نعمت‌های خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۱۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19117
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1197

خدایی که ما را غرق در نعم خود کرده است به طوری که در دو جای قرآن می‌فرماید:

وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (ابراهیم/34)

وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحيمٌ (نحل/18)

اقل شکر او اطاعت از او است و نافرمانی او است همان «نمک خوردن و نمک‌دان شکستن» است.

به هر حال انسان دچار خطاها و هواهای نفسانی و دام‌های شیطانی می‌شود و به خاطر نافرمانی در زمره کسانی قرار می‌گیرد که کفران نعمت می‌کنند؛ ولی عقل حکم می‌کند که از عمل خود پیشیمان شود و به سوی خداوند کریم باز گردد و خطاهای خود را جبران نماید و این عمل همان توبه است.

حکایت: توبه لوطی نمک‌شناس به دست علامه مجلسی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19118
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2118

یکی از اخیار اصفهان که به علامه مجلسی ارادت داشت شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت: گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است.

علامه مجلسی گفت: چه گرفتاریی؟

آن مرد گفت: لوطی باشی محل، به من خبر داده است که امشب با دوستانش می خواهند به خانه من بیایند و شام میهمان من باشند و قهرا می دانم اسباب لهو و لعب را هم می آورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم می کنند و ما را در حرام می اندازند.

علامه مجلسی گفت: خودم می‌آیم و به لطف خداوند مسئله آن را آن طوری که خدا بخواهد حل و فصل می‌کنم.

جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمانها به خانه آن مرد رسید.

وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان، مرحوم مجلسی افتاد، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤدبانه در محضر او نشستند. اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شده که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیششان کرده بود.

لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت: جناب مجلسی! ما لوطیها صفات خوبی هم داریم. کمتر از اهل علم هم نیستیم.

مجلسی گفت: من که {یزی از خوبی‌های شما نمی‌دانم.

لوطی باشی گفت: جناب مجلسی تو با ما معاشرت نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم؛ ما در نمک شناسی بی‌نظیریم. لوطی کسی هست که اگر نمک کسی را چشید، تا آخر عمر یادش نمی رود و به صاحب نمک خیانت نمی‌کند.

علامه گفت: من این حرف شما را نمی‌توانم بپذیرم که شما نمک شناسید و نمکدان نمی‌شکنید. بگو ببینم چند سال از سن شما می گذرد؟

لوطی باشی گفت: چهل سال.

علامه مجلسی گفت: چهل سال است نعمت خدا را می‌خوری و معصیت خدا را می‌کنی! ای نمک به حرام!

این جمله را که گفت مثل آبی که به آتش بریزند لوطی باشی خاموش شد و راستی که او را تحت تأثیر قرار داد تا آخر مجلس دیگر یک کلمه هم حرف نزد و در فکر فرو رفت.

مجلس تمام شد و هر کس به خانه‌اش رفت. لوطی هم به خانه‌اش رفت تا بخوابد، اما مگر خوابش می برد! بله درست گفت؛ چهل سال عوض نمک شناسی نسبت به کسی که به او همه چیز داده؛ سلامتی، بضاعت، ثروت، و…، نمک بحرامی کرده. فکر کرد و فکر کرد، تا آخر تصمیم خود را گرفت.

فردا صبح پس از اذان، علامه مجلسی شنید که کسی در خانه‌اش را می زند، در را بازکرد، دید لوطی باشی است.

گفت: آقای شیخ! آیا اگر من توبه کنم خدا مرا می بخشد و می آمرزد و قبولم می کند؟

علامه مجلسی گفت: بله، البته خدا کریم و غفور است. انسان هر قدر هم گناهش زیاد باشد، اما اگر حقیقتا پشیمان شود و به درگاه خداوند بزرگ توبه کند خداوند تعالی گناهان او را می بخشد و او را قبول می کند.

لوطی باشی گفت: من پشیمانم و توبه کردم تو از خدا بخواه تا مرا بیامرزد.[1]

 

[1]ـ عاقبت بخیران عالم/ص81

اثرات گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19119
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1147

ذنب که به معنای گناه است از ماده ذنب گرفته شده که به معنای دم است. پس گناه به لحاظ این که آثار و دنباله‌ای دارد ذنب گفته شده است. اگر ما اثرات گناه را بشناسیم، بیشتر اهمیت توبه را می‌شناسیم.

اثرات اخروی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۳۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19120
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

مهم‌ترین اثر گناه آثار اخروی آن است که از مرگ شروع می‌شود و در قبر و برزخ ادامه دارد و تا قیامت و بعد از همه آتش جهنم است که در این باره هم قرآن به فراوانی تذکر داده و هم هشدارهای زیادی در روایات اهل بیت علیهم السلام هست که چون ارتباط با بحث معاد و قیامت دارد و بحث مفصلی است، به همین مقدار بسنده می‌کنیم.

اثرات دنیوی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19121
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 35

اثرات دنیوی گناه در روایات و ادعیه آمده است که مربوط به بحث گناه‌شناسی است و برای درک چرایی توبه یک روایت از امام سجاد کافی است.

أَبَا خَالِدٍ الْكَابُلِيَّ يَقُولُ سَمِعْتُ زَيْنَ الْعَابِدِينَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ علیهما السلام يَقُولُ:

تغییر نعمت‌ها

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19122
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 38

الذُّنُوبُ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ الْبَغْيُ عَلَی النَّاسِ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِي الْخَيْرِ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ وَ كُفْرَانُ النِّعَمِ وَ تَرْكُ الشُّكْرِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ.

پشیمانی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19124
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 72

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُورِثُ النَّدَمَ قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی‏ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ‏  وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قِصَّةِ قَابِيلَ حِينَ قَتَلَ أَخَاهُ هَابِيلَ فَعَجَزَ عَنْ دَفْنِهِ فَسَوَّلَتْ‏ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ‏ فَقَتَلَهُ‏ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ‏  وَ تَرْكُ صِلَةِ الْقَرَابَةِ حَتَّی يَسْتَغْنُوا وَ تَرْكُ الصَّلَاةِ حَتَّی يَخْرُجَ وَقْتُهَا وَ تَرْكُ الْوَصِيَّةِ وَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ حَتَّی يَحْضُرَ الْمَوْتُ وَ يَنْغَلِقَ اللِّسَانُ.

بدبختی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19123
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 78

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ عِصْيَانُ الْعَارِفِ بِالْبَغْيِ وَ التَّطَاوُلُ عَلَی النَّاسِ وَ الِاسْتِهْزَاءُ بِهِمْ وَ السُّخْرِيَّةُ مِنْهُمْ.

کم شدن بهره و روزی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19125
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 52

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَدْفَعُ الْقِسَمَ إِظْهَارُ الِافْتِقَارِ وَ النَّوْمُ عَنِ الْعَتَمَةِ وَ عَنْ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ اسْتِحْقَارُ النِّعَمِ وَ شَكْوَی الْمَعْبُودِ عَزَّ وَ جَلَّ.

دریده شده پرده‌های عصمت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19126
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 34

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ اللَّعِبُ بِالْقِمَارِ وَ تَعَاطِي مَا يُضْحِكُ النَّاسَ مِنَ اللَّغْوِ وَ الْمِزَاحِ وَ ذِكْرُ عُيُوبِ النَّاسِ وَ مُجَالَسَةُ أَهْلِ الرَّيْبِ.

نزول بلا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19127
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 46

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاءَ تَرْكُ إِغَاثَةِ الْمَلْهُوفِ وَ تَرْكُ مُعَاوَنَةِ الْمَظْلُومِ وَ تَضْيِيعُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ.

غلبه دشمنان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19128
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 57

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُدِيلُ الْأَعْدَاءَ  الْمُجَاهَرَةُ بِالظُّلْمِ وَ إِعْلَانُ الْفُجُورِ وَ إِبَاحَةُ الْمَحْظُورِ وَ عِصْيَانُ الْأَخْيَارِ وَ الِانْطِبَاعُ‏  لِلْأَشْرَارِ.

کوتاه شدن عمر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19129
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْفَاجِرَةُ وَ الْأَقْوَالُ الْكَاذِبَةُ وَ الزِّنَاءُ وَ سَدُّ طُرُقِ الْمُسْلِمِينَ وَ ادِّعَاءُ الْإِمَامَةِ بِغَيْرِ حَقٍّ.

یأس از رحمت خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19130
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 42

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجَاءَ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الثِّقَةُ بِغَيْرِ اللَّهِ وَ التَّكْذِيبُ بِوَعْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

آلوده شدن فضا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19132
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 74

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُظْلِمُ الْهَوَاءَ السِّحْرُ وَ الْكِهَانَةُ وَ الْإِيمَانُ بِالنُّجُومِ وَ التَّكْذِيبُ بِالْقَدَرِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ.

کنار رفتن پرده‌ها از اعمال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19131
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَكْشِفُ الْغِطَاءَ الِاسْتِدَانَةُ  بِغَيْرِ نِيَّةِ الْأَدَاءِ وَ الْإِسْرَافُ فِي النَّفَقَةِ عَلَی الْبَاطِلِ وَ الْبُخْلُ عَلَی الْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ وَ ذَوِي الْأَرْحَامِ وَ سُوءُ الْخُلُقِ وَ قِلَّةُ الصَّبْرِ وَ اسْتِعْمَالُ الضَّجَرِ  وَ الْكَسَلِ وَ الِاسْتِهَانَةُ بِأَهْلِ الدِّينِ.

عدم استجابت دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19133
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 73

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ سُوءُ النِّيَّةِ وَ خُبْثُ السَّرِيرَةِ وَ النِّفَاقُ مَعَ الْإِخْوَانِ وَ تَرْكُ التَّصْدِيقِ بِالْإِجَابَةِ وَ تَأْخِيرُ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ حَتَّی تَذْهَبَ أَوْقَاتُهَا وَ تَرْكُ التَّقَرُّبِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبِرِّ وَ الصَّدَقَةِ وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ.

خشکسالی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۸:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19134
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 51

وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَحْبِسُ غَيْثَ السَّمَاءِ جَوْرُ الْحُكَّامِ فِي الْقَضَاءِ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ كِتْمَانُ الشَّهَادَةِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ وَ الْقَرْضِ وَ الْمَاعُونِ وَ قَسَاوَةُ الْقُلُوبِ عَلَی أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ ظُلْمُ الْيَتِيمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ انْتِهَارُ السَّائِلِ وَ رَدُّهُ بِاللَّيْلِ.(معاني الأخبار/ص270/باب معنی الذنوب/ح۲)

جمع بندی آثار گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۷:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19135
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

با توجه به روایت امام سجاد که گذشت روشن شد که گناه آثاری در دنیا دارد که بعضی مادی است و بعضی معنوی.

پس پر واضح است که بدبختی‌ها و گرفتاری‌های ما بر اثر اعمال و کردار ما است و راه نجات از این بلا‌ها توبه و استغفار به درگاه خداوند رحمان و رحیم است.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً تَابَ إِلَی اللَّهِ قَبْلَ الْمَوْتِ فَإِنَّ التَّوْبَةَ مَطْهَرَةٌ مِنْ دَنَسِ الْخَطِيئَةِ وَ مَنْقَذَةٌ مِنْ شَفَا الْهَلَكَةِ فَرَضَ اللَّهُ بِهَا عَلَی نَفْسِهِ لِعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ فَقَالَ‏ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلی‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً. (بحار الأنوار/ج‏6/ص33/ح45)

موانع توبه و بازگشت به سوی خدا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۸:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1284

قنوط و نومیدی از رحمت الهی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۸:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۰:۲۵
    • کد مطلب:19136
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1158

یکی از دلایلی که ممکن است، انسان را از توبه دور کند، قنوط و یأس از رحمت الهی است، به این بیان که خدا که مرا نمی‌بخشد و به خاطر گناهانی که مرتکب شدم در قیامت مبتلا به عذاب می‌کند، پس چرا زحمت توبه و ترک گناه را به خودم بدهم. حال که قرار است خدا نبخشد و عذاب کند لااقل از زندگی دنیا لذت ببرم.

این همان مطلبی است که جلوی توبه و بازگشت به مسیر درست را می‌گیرد؛

سُبْحَانَكَ، لَا أَيْأَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِي بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ. (صحیفه سجادیه/دعای 12)

قنوط در قرآن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19137
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 60

حال آنکه خداوند در قصه حضرت یوسف از قول حضرت یعقوب می‌‌فرماید:

يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ (یوسف/87)

همچنین می‌فرماید:

قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ (الحجر/56)

قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (الزمر/53)

دقت در این مطلب لازم است که در این آیه خداوند وعده داده همه گناهان را می‌بخشد.

قنوط از بزرگترین گناهان کبیره

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۱:۹
    • کد مطلب:19138
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 49

در ماجرای بهلول نباش آمده است که مضمون کلام رسول خدا این است که گناه انسان هر چقدر هم بزرگ باشد، رحمت خدا بیشتر و بزرگتر است و اگر کسی گناه خود را از رحمت خدا بیشتر بداند، کفر ورزیده است.

وَ أَنْتَ الَّذِي عَفْوُهُ أَعْلَی مِنْ عِقَابِهِ وَ أَنْتَ الَّذِي تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ. وَ أَنْتَ الَّذِي عَطَاؤُهُ أَكْثَرُ مِنْ مَنْعِهِ. (صحیفه سجادیه/دعای 16)

برای همین است که در روایات متعددی قنوط و یأس از رحمت خدا از جمله گناهان کبیره شمرده شده، بلکه بیان شده که بزرگترین گناه کبیره بعد از شرک، نومیدی از رحمت خدا است.

عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ صلوات الله علیه  قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدٍ عَلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَلَمَّا سَلَّمَ وَ جَلَسَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ- الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ‏ ثُمَّ أَمْسَكَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا أَسْكَتَكَ قَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ نَعَمْ يَا عَمْرُو أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ الْإِشْرَاكُ بِاللَّهِ يَقُولُ اللَّهُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ بَعْدَهُ الْإِيَاسُ مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ‏ ثُمَّ الْأَمْنُ لِمَكْرِ اللَّهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ (الكافي/ج‏2/ص285/باب الكبائر/ح24)

رحمت بی‌پایان خدا حتی بر توبه شکنان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۳-۰:۱:۱۰
    • کد مطلب:19139
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 98

خدا ارحم الراحمین است و آغوش او برای هر کسی که واقعا به سوی او بازگردد و نادم و پشیمان باشد، باز است، حتی کسی که بارها توبه کرده و توبه شکسته است.

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ فَلْيَعْمَلِ الْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلَّا لِأَهْلِ إِيمَانٍ قُلْتُ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ عَادَ فِي التَّوْبَةِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ أَ تَرَی الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ يَنْدَمُ عَلَی ذَنْبِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ تَعَالَی مِنْهُ وَ يَتُوبُ ثُمَّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَوْبَتَهُ قُلْتُ فَإِنَّهُ فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً يُذْنِبُ ثُمَّ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ فَقَالَ كُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ عَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ‏ فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنِّطَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص40/ح71)

قنوط باعث غرق شدن در لجن‌زار گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19140
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 76

از زاویه دیگر هم می‌شود به قنوط نگاه کرد و آن این است که عاقبت نومیدی از رحمت خدا جز غرق شدن در منجلات گناه و فساد و بی‌بندباری چیزی نیست و چز سنگین شدن بار گناه ثمر دیگری ندارد و انسان را تا حیوانیت تنزل می‌ٰدهد و بلکه به تعبیر قرآن از حیوان هم پست تر می‌شود؛ چرا که هر گاه قدمی به سوی عمل نیکی بردارد، این نومیدی که به سر او سایه افکنده، به او نهیب می‌زند: تو که عاقبت خوشی ندارید و قرار است به عذاب الهی دچار شوی، چرا زحمت بیهوده می‌کشی.

این است که در دعاهایی که از اهل بیت به ما رسیده، مکرر می‌بینیم که از خدا می‌خواهند که خدایا! ما را دچار قنوط و نومیدی از رحمتت نکن.

إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطُ عَلَی حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْأَيَاسِ وَ لَا انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ. (مفاتیح الجنان/مناجات شعبانیه)

عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: شَهِدْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ قَبْلَ التَّكْبِيرِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ لَا تُؤْيِسْنِي مِنْ رَوْحِكَ وَ لَا تُقَنِّطْنِي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لَا تُؤْمِنِّي مَكْرَكَ فَإِنَّهُ لَا يَأْمَنُ‏ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ‏ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا سَمِعْتُ بِهَذَا مِنْ أَحَدٍ قَبْلَكَ فَقَالَ إِنَّ مِنْ أَكْبَرِ الْكَبَائِرِ عِنْدَ اللَّهِ الْيَأْسَ مِنْ‏ رَوْحِ‏ اللَّهِ‏ وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الْأَمْنَ مِنْ مَكْرِ اللَّه. (الكافي/ج‏2/ص545/باب الدعاء قبل الصلاة/ح3)

عذاب خدا همیشه بلاها و گرفتاری‌های مادی نیست؛ چه بسا خداوند انسان را به خاطر سهل انگاری در توبه و غرق شدن در گناهان، دچار قنوط و یأس و نومیدی از رحمتش کند، تا هیچ‌گاه به درگاه او رو نیاورد. نمونه آن در قصه حمید بن قحطبه است. در مقابل کسی که دچار قنوط و یأس نباشد، نجات پیدا می‌کند، چنانچه در ماجرای بهلول نباش می‌بینیم.

حکایت: عاقبت نومیدی حمید بن قحطبه از رحمت الهی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19141
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3769

عبيد الله بزاز نيشابوری كه مرد مسنی بود گفت: بين من و حميد بن قحطبه طائی طوسی رفت و آمد بود و معامله با هم داشتيم. روزی بجانب او رفتم. همين كه شنيد من آمده‏ام مرا خواست. هنوز لباسهای سفرم را تغيير نداده بودم، هنگام نماز ظهر در ماه رمضان بود.

وقتی وارد شدم در حوضخانه‏ای كه آب از وسط آن رد مي‌شد نشسته بود. سلام كردم و نشستم دستور داد آفتابه لگن و حوله بياورند. دستهای خود را شست. امر كرد من نيز دستهای خود را بشويم. امر او را اطاعت كردم. غذا آوردند.

من فراموش كردم كه ماه رمضان است و روزه دارم، در بين غذا خوردن بخاطرم آمد. دست از خوردن كشيدم.

حميد گفت: چرا نمي‌خوری؟

گفتم: امير ماه رمضان است. من نه مريضم و نه علت ديگری وجود دارد كه موجب روزه خوردنم شود. قطعا شما يك ناراحتی داريد كه نمي‌توانيد روزه بگيريد.

حميد گفت: نه من هم هيچگونه ناراحتی ندارم و كاملا صحيح و سالم هستم.

در اين موقع اشك از گوشه چشم‌هايش جاری شد.

بعد از صرف غذا گفتم: چرا گريه كردی؟

گفت: نيمه شبی هارون الرشيد موقعی كه در طوس بود، از پی من فرستاد. وقتی پيش او رفتم ديدم شمع‌ها روشن، شمشيری آخته جلو او است. غلامی نيز ايستاده است.

همين كه چشمش به من افتاد، سربلند كرده گفت: حميد تا چه اندازه از امير المؤمنين اطاعت مي‌كنی؟

گفتم: مال و جانم را فدای او مي‌كنم.

سر به زير انداخت و اجازه بازگشت به من داد.

هنوز مختصر زمانی نگذشته بود كه به منزل رسيدم. پيك برای دومين بار آمده گفت: امير المؤمنين تو را مي‌خواهد.

با خود گفتم: انا لله مي‌ترسم تصميم كشتنم را گرفته باشد. آن مرتبه با ديدن من خجالت كشيده باشد.

باز پيش او رفتم، سر بلند كرده گفت: تا چه حد حاضری مطيع امير المؤمنين باشی؟

گفتم: مال و جان‏ و زن و فرزندم را فدايت مي‌كنم.

لبخندی زده گفت: اجازه داری برگردی.

باز رفتم. به منزل كه رسيدم طولی نكشيد خادم او آمده گفت: امير المؤمنين تو را مي‌خواهد.

بازگشتم ديدم به همان وضع اولی است.

سربلند كرده، گفت: تا چه اندازه از امير المؤمنين اطاعت مي‌كنی؟

گفتم: مال و جان و زن و فرزند و دينم را فدايت مي‌كنم.

جواب مرا كه شنيد خنديده گفت: اين شمشير را بگير، هر چه اين غلام دستور داد انجام بده.

شمشير را غلام برداشت و به من داد. مرا برد به خانه‏ای كه درش بسته بود. درب را گشود وسط خانه چاهی بود. سه اطاق ديگر نيز قرار داشت كه درهای آن بسته بود.

يكی از درها را باز كرد. بيست نفر در ميان اطاق بودند، با مويهای پريشان و زلف ريخته، بعضی پيرمرد و برخی نيز جوان در غل و زنجير.

غلام گفت: امير المؤمنين دستور داده اينها را بكشی.

تمام آنها سيد علوی و فرزند علی و فاطمه زهرا عليهما السلام بودند. يكی يكی آنها را بيرون آورد، من گردن زدم، بدن و سرهای آنها را ميان چاه مي‌انداخت.

باز در ديگری را گشود. بيست نفر ديگر از سادات علوی و فرزند فاطمه و علی عليهما السلام در آنجا به زنجير بسته بودند.

گفت: امير المؤمنين دستور داده اينها را نيز بكشی.

يكی يكی را بيرون آورد، من گردن زدم و بدنشان را ميان همان چاه انداخت. اين بيست نفر نيز تمام شد.

در اطاق سوم را گشود. در آنجا بيست نفر از فرزندان فاطمه زهرا و علی عليهما السلام بودند، با مويهای پريشان و زلفهای ريخته در غل و زنجير.

گفت: امير المؤمنين امر كرده كه اينها را هم بكشی.

شروع كرد يك يك آنها را بيرون آورد، من گردن زدم، بدنشان را در همان چاه انداخت. نوزده نفر را كشتم. پيرمردی كه موئی ژوليده داشت باقيماند. روی بمن كرده گفت:

مرگ بر تو باد! ای بدبخت! چه عذری خواهی آورد وقتی خدمت جد ما برسی با اينكه شصت نفر از اولادش را كشتی كه پدر و مادر آنها علی و فاطمه بودند.

در اين موقع دستهايم به لرزه افتاد و بدنم شروع به لرزيدن كرد. غلام با چهره‏ای خشم‏آلود به من نگاه كرد و تهديد نمود. آن پيرمرد را هم كشتم، بدنش را ميان چاه انداخت.

در صورتی كه من شصت نفر از اولاد پيامبر را كشته باشم، ديگر روزه و نماز برايم چه سودی دارد. من يقين دارم كه در آتش جهنم مخلد خواهم بود.[1]

 

[1]ـ زندگانی امام موسی كاظم، ترجمه جلد 48 بحار الأنوار/ص156

عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْبَزَّازِ النَّيْسَابُورِيِّ وَ كَانَ مُسِنّاً قَالَ‏ كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَ حُمَيْدِ بْنِ قَحْطَبَةَ الطَّائِيِّ الطُّوسِيِّ مُعَامَلَةٌ فَرَحَلْتُ إِلَيْهِ فِي بَعْضِ الْأَيَّامِ فَبَلَغَهُ خَبَرُ قُدُومِي فَاسْتَحْضَرَنِي لِلْوَقْتِ وَ عَلَيَّ ثِيَابُ السَّفَرِ لَمْ أُغَيِّرْهَا وَ ذَلِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَقْتِ صَلَاةِ الظُّهْرِ فَلَمَّا دَخَلْتُ إِلَيْهِ رَأَيْتُهُ فِي بَيْتٍ يَجْرِي فِيهِ الْمَاءُ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَ جَلَسْتُ فَأُتِيَ بِطَسْتٍ وَ إِبْرِيقٍ فَغَسَلَ يَدَيْهِ ثُمَّ أَمَرَنِي فَغَسَلْتُ يَدَيَّ وَ أُحْضِرَتِ الْمَائِدَةُ وَ ذَهَبَ عَنِّي أَنِّي صَائِمٌ وَ أَنِّي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ ذَكَرْتُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي فَقَالَ لِي حُمَيْدٌ مَا لَكَ لَا تَأْكُلُ فَقُلْتُ أَيُّهَا الْأَمِيرُ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَسْتُ بِمَرِيضٍ وَ لَا بِي عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ وَ لَعَلَّ الْأَمِيرَ لَهُ عُذْرٌ فِي ذَلِكَ أَوْ عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ فَقَالَ مَا بِي عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ وَ إِنِّي لَصَحِيحُ الْبَدَنِ ثُمَّ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ وَ بَكَی فَقُلْتُ لَهُ بَعْدَ مَا فَرَغَ مِنْ طَعَامِهِ مَا يُبْكِيكَ أَيُّهَا الْأَمِيرُ فَقَالَ أَنْفَذَ إِلَيَّ هَارُونُ الرَّشِيدُ وَقْتَ كَوْنِهِ بِطُوسَ فِي بَعْضِ اللَّيْلِ أَنْ أَجِبْ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ رَأَيْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ شَمْعَةً تَتَّقِدُ وَ سَيْفاً أُحْضِرَ مَسْلُولًا وَ بَيْنَ يَدَيْهِ خَادِمٌ وَاقِفٌ فَلَمَّا قُمْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ كَيْفَ طَاعَتُكَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ بِالنَّفْسِ وَ الْمَالِ فَأَطْرَقَ ثُمَّ أَذِنَ لِي فِي الِانْصِرَافِ فَلَمْ أَلْبَثْ فِي مَنْزِلِي حَتَّی عَادَ الرَّسُولُ إِلَيَّ وَ قَالَ أَجِبْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي‏ إِنَّا لِلَّهِ‏ أَخَافُ أَنْ يَكُونَ قَدْ عَزَمَ عَلَی قَتْلِي وَ إِنَّهُ لَمَّا رَآنِي اسْتَحْيَا مِنِّي فَعُدْتُ إِلَی بَيْنِ يَدَيْهِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ كَيْفَ طَاعَتُكَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ بِالنَّفْسِ وَ الْمَالِ وَ الْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً ثُمَّ أَذِنَ لِي فِي الِانْصِرَافِ فَلَمَّا دَخَلْتُ مَنْزِلِي لَمْ أَلْبَثْ أَنْ عَادَ الرَّسُولُ إِلَيَّ فَقَالَ أَجِبْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَحَضَرْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُوَ عَلَی حَالِهِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ كَيْفَ طَاعَتُكَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقُلْتُ بِالنَّفْسِ وَ الْمَالِ وَ الْأَهْلِ وَ الْوَلَدِ وَ الدِّينِ فَضَحِكَ ثُمَّ قَالَ لِي خُذْ هَذَا السَّيْفَ وَ امْتَثِلْ مَا يَأْمُرُكَ بِهِ هَذَا الْخَادِمُ قَالَ فَتَنَاوَلَ الْخَادِمُ السَّيْفَ وَ نَاوَلَنِيهِ وَ جَاءَ بِي إِلَی بَيْتٍ بَابُهُ مُغْلَقٌ فَفَتَحَهُ فَإِذَا فِيهِ بِئْرٌ فِي وَسَطِهِ وَ ثَلَاثَةُ بُيُوتٍ أَبْوَابُهَا مُغْلَقَةٌ فَفَتَحَ بَابَ بَيْتٍ مِنْهَا فَإِذَا فِيهِ عِشْرُونَ نَفْساً عَلَيْهِمُ الشُّعُورُ وَ الذَّوَائِبُ شُيُوخٌ وَ كُهُولٌ وَ شُبَّانٌ مُقَيَّدُونَ فَقَالَ لِي إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَأْمُرُكَ بِقَتْلِ هَؤُلَاءِ وَ كَانُوا كُلُّهُمْ عَلَوِيَّةً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع فَجَعَلَ يُخْرِجُ إِلَيَّ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ فَأَضْرِبُ عُنُقَهُ حَتَّی أَتَيْتُ عَلَی آخِرِهِمْ ثُمَّ رَمَی بِأَجْسَادِهِمْ وَ رُءُوسِهِمْ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ ثُمَّ فَتَحَ بَابَ بَيْتٍ آخَرَ فَإِذَا فِيهِ أَيْضاً عِشْرُونَ نَفْساً مِنَ الْعَلَوِيَّةِ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع مُقَيَّدُونَ فَقَالَ لِي إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَأْمُرُكَ بِقَتْلِ هَؤُلَاءِ فَجَعَلَ يُخْرِجُ إِلَيَّ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ فَأَضْرِبُ عُنُقَهُ وَ يَرْمِي بِهِ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ حَتَّی أَتَيْتُ عَلَی آخِرِهِمْ ثُمَّ فَتَحَ بَابَ الْبَيْتِ الثَّالِثِ فَإِذَا فِيهِ مِثْلُهُمْ عِشْرُونَ نَفْساً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ مُقَيَّدُونَ عَلَيْهِمُ الشُّعُورُ وَ الذَّوَائِبُ فَقَالَ لِي إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْتُلَ هَؤُلَاءِ أَيْضاً فَجَعَلَ يُخْرِجُ إِلَيَّ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ فَأَضْرِبُ عُنُقَهُ فَيَرْمِي بِهِ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ حَتَّی أَتَيْتُ عَلَی تِسْعَ عَشْرَةَ نَفْساً مِنْهُمْ وَ بَقِيَ شَيْخٌ مِنْهُمْ عَلَيْهِ شَعْرٌ فَقَالَ لِي تَبّاً لَكَ يَا مَشُومُ أَيُّ عُذْرٍ لَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا قَدِمْتَ عَلَی جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ قَتَلْتَ مِنْ أَوْلَادِهِ سِتِّينَ نَفْساً قَدْ وَلَدَهُمْ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ ع فَارْتَعَشَتْ يَدِي وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصِي فَنَظَرَ إِلَيَّ الْخَادِمُ مُغْضَباً وَ زَبَرَنِي فَأَتَيْتُ عَلَی ذَلِكَ الشَّيْخِ أَيْضاً فَقَتَلْتُهُ وَ رَمَی بِهِ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ فَإِذَا كَانَ فِعْلِي هَذَا وَ قَدْ قَتَلْتُ سِتِّينَ نَفْساً مِنْ وُلْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَمَا يَنْفَعُنِي صَوْمِي وَ صَلَاتِي وَ أَنَا لَا أَشُكُّ أَنِّي مُخَلَّدٌ فِي النَّارِ. (بحار الأنوار/ج‏48/ص176/ح20)

حکایت: توبه بهلول نباش

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19142
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3156

معاذ بن جبل با ديده گريان خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد و سلام كرد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جواب گفت و فرمود: ای معاذ چرا گريه ميكنی؟

عرضكرد جوانی‏تر و تازه و خوشرنگ و زيبا روی بر در است و چون زن جوانمرده بر جوانی خود ميگريد و مي‌خواهد خدمت شما برسد.

رسول خدا فرمود: ای معاذ آن جوان را نزد من آر.

او را وارد كرد، سلام كرد. جوابش داد و سپس فرمود: ای جوان برای چه گريه مي‌كنی؟

گفت: چرا نگريم. گناهانی مرتكب شدم كه اگر خدای عزوجل به برخی از آنها مؤاخذه‏ام كند، مرا بدوزخ برد و محققا مرا مؤاخذه مي‌كند و هرگز مرا نمی‏آمرزد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: چيزی را با خدا شريك كردی؟

گفت: بخدا پناه برم از اينكه چيزی را با پروردگارم شريك دانم.

پیامبر پرسید: نفس محترم را كشتی؟

گفت: نه.

پيغمبر فرمود: اگر گناهانت مانند كوه‌های بلند باشد خدا می‏آمرزد.

جوان گفت: از كوههای بلند بزرگتر است.

پيغمبر فرمود: اگر گناهانت مانند هفت زمين و درياها و ريگها و درختها و آنچه خلق در آنها است باشد، خدا می‏آمرزد.

گفت: از همه اينها بزرگتر است.

پيغمبر فرمود: اگر چون هفت آسمان و ستارگان و عرش و كرسی باشد، خدا بيامرزد.

گفت: از همه اينها بزرگتر است.

پيغمبر به او با خشم نگاه كرد و فرمود: ای جوان! وای بر تو! گناهان تو بزرگتر است يا پروردگارت؟

جوان رو بر خاك نهاد و گفت: منزه باد پروردگارم. چيزی از پروردگارم بزرگتر نيست. پروردگارم، يا نبی الله بزرگتر از هر چيز است.

پيغمبر فرمود: گناه بزرگ را جز خدای بزرگ نيامرزد.

جوان گفت: نه به خدا يا رسول اللَّه!

پيغمبر فرمود: وای بر تو ای جوان! بمن يكی از گناهانت را نمی‌گویی؟

عرض كرد: من هفت سال بود نبش قبر مي‌كردم و مرده‏ها را بيرون می‏آوردم و كفن آنها را برمي‌گرفتم. يك دختر از انصار مرد و چون به خاكش سپردند و برگشتند و شب شد، گورش را شكافتم و درش آوردم و كفن او را برگرفتم و برهنه‏اش بر لب گور انداختم و برمي‌گشتم كه شيطان آمد و او را به نظرم جلوه داد و مي‌گفت: مگر آن شكم صاف و بلوريش را نبينی و آن كفل فربهش را، تا بر او برگشتم و با او درآميختم و او را بجای خود وانهادم و از پشت سرم آوازی شنيدم كه مي‌گفت:

 ای جوان! وای بر تو از حاكم روز جزا، روزی كه مرا با تو احضار كند، من كه برهنه‏ام انداختی در قشون مردگان و از گورم درآوردی و كفنم بردی و جنبم به حساب راندی! وای بر جوانی تو از دوزخ!

جوان ادادمه داد: من گمان ندارم هرگز بوی بهشت را بشنوم. يا رسول اللَّه! نظر شما چيست؟

پيغمبر فرمود: ای فاسق! از من دور شو كه مي‌ترسم من هم به آتش تو بسوزم! چه نزديكی به آتش!

پی در پی پيغمبر مي‌فرمود و با دست او را دور باش مي‌داد، تا از نظر او ناپديد شد و رفت و در شهر مدينه توشه‏ای بر گرفت و به يكی از كوههای مدينه رفت و در آنجا به عبادت پرداخت. جبه موئی پوشيد و هر دو دست خود را به گردنش بست و فرياد زد:

پروردگارا! اين بنده تو است پيش تو فكار است و دست به گردن.

پروردگارا! تو مرا مي‌شناسی و مي‌دانی چه لغزشی كردم.

سيدی! پروردگارم! من پشيمان گشتم و تائب نزد پيغمبرت رفتم، مرا راند و بترسم افزود. از تو خواهم به نام تو و جلال و عظمت سلطانت كه نوميدم نكنی و دعايم بيهوده مسازی و از رحمتت محرومم مكنی.

تا چهل شب و روز پی در هم همين را مي‌گفت تا درنده و دام برايش گريستند.

پس از چهل شبانه روز دست به دعا برداشت و گفت: آنچه در حاجت خود توانستم‏ كردم. اگر دعايم مستجاب كردی، به پيغمبرت وحی كن و اگر نكردی و نيامرزيدی و كيفرم خواهی، بزودی به آتش بسوزانم، يا در دنيا هلاكم كن كه از رسوائی روز قيامت خلاصم كنی.

خدا اين آيه را به پيغمبرش فرستاد:

وَ الَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلی‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ، أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلينَ (آل عمران/135ـ136)

آنان كه چون هرزگی كردند يعنی زنا، يا بخود ستم كردند يعنی گناه بزرگتر از زنا كه نبش قبر و بردن كفنها است، بياد خدا افتادند و برای گناه خود آمرزش خواستند، يعنی ترسيدند از خدا و زود توبه كردند، كيست كه گناه را بيامرزد جز خدا. خدای عزوجل مي‌گويد: ای محمد! بنده‏ام پيش تو آمد و او را راندی، كجا برود و كه را بخواهد و از كه خواهش آمرزش گناه خود كند جز من؟!

سپس خداوند فرمود: اصرار نكردند بدان چه كردند و مي‌دانستند، ادامه ندادند به نبش قبور و بردن كفن، آنان را پاداش از طرف پروردگارشان آمرزش است و بهشت‌ها كه كه از زير آن نهرها روان است. در آن جاويد بمانند و چه خوبست مزد عاملان.

چون اين آيه به پيغمبر نازل شد، بيرون شد و با تبسم اين آيه را مي‌خواند و به اصحابش گفت: چه کسی مرا به اين جوان تائب راهنمائی كند؟

معاذ گفت: يا رسول الل!ه بمن خبر رسيده كه در فلان جا است.

رسول خدا با اصحابش رفتند، تا در كوه آن جوان را يافتند كه ميان دو سنگ، دستها به گردن بسته و رويش سياه شده و مژگانهايش ريخته از گريه و مي‌گويد:

ای آقايم! مرا خوش‏رو و زيبا آفريدی؛ كاش مي‌دانستم مي‌خواهی در آتشم بسوزانی، يا در پناهت مأوی دهی!

خدايا! تو احسان و نعمت فراوان به من دادی؛ كاش مي‌دانستم سرانجامم بهشت است يا دوزخ!

خدايا! خطايم بزرگتر از آسمانها و زمين است و از كرسی و عرش عظيم؛ كاش می‌دانستم خطايم را می‏آمرزی يا روز قيامت مرا رسوا مي‌كنی!

پياپی چنين مي‌گفت و مي‌گريست و خاك‏ به سر مي‌ريخت و درندگان دورش را گرفته و پرندگان بالای سرش صف شده بودند و از گريه او مي‌گريستند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله خود را باو رسانيد و دستهايش را از گردنش گشود و گرد از سرش زدود و فرمود:

ای بهلول! مژده گير كه تو آزاد كرده خدائی از دوزخ.

سپس به اصحابش گفت: گناهان را چنين جبران كنيد كه بهلول جبران كرد. سپس آنچه خدا نازل كرده بود بر او تلاوت كرد و مژده بهشتش داد.[1]

 

[1]ـ الأمالي صدوق/ترجمه كمره‏ای/مجلس11/ح3 با اندکی تصرف.

دَخَلَ مُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص بَاكِياً فَسَلَّمَ فَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ مَا يُبْكِيكَ يَا مُعَاذُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ بِالْبَابِ شَابّاً طَرِيَّ الْجَسَدِ نَقِيَّ اللَّوْنِ حَسَنَ الصُّورَةِ يَبْكِي عَلَی شَبَابِهِ بُكَاءَ الثَّكْلَی عَلَی وَلَدِهَا يُرِيدُ الدُّخُولَ عَلَيْكَ فَقَالَ النَّبِيُّ ص أَدْخِلْ عَلَيَّ الشَّابَّ يَا مُعَاذُ فَأَدْخَلَهُ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ فَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ مَا يُبْكِيكَ يَا شَابُّ قَالَ كَيْفَ لَا أَبْكِي وَ قَدْ رَكِبْتُ ذُنُوباً إِنْ أَخَذَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبَعْضِهَا أَدْخَلَنِي نَارَ جَهَنَّمَ وَ لَا أَرَانِي إِلَّا سَيَأْخُذُنِي بِهَا وَ لَا يَغْفِرُ لِي أَبَداً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَلْ أَشْرَكْتَ بِاللَّهِ شَيْئاً قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أُشْرِكَ بِرَبِّي شَيْئاً قَالَ أَ قَتَلْتَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ قَالَ لَا فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَغْفِرُ اللَّهُ لَكَ ذُنُوبَكَ وَ إِنْ كَانَتْ مِثْلَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِي‏ فَقَالَ الشَّابُّ فَإِنَّهَا أَعْظَمُ مِنَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِي فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَغْفِرُ اللَّهُ لَكَ ذُنُوبَكَ وَ إِنْ كَانَتْ مِثْلَ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ بِحَارِهَا وَ رِمَالِهَا وَ أَشْجَارِهَا وَ مَا فِيهَا مِنَ الْخَلْقِ قَالَ فَإِنَّهَا أَعْظَمُ مِنَ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ بِحَارِهَا وَ رِمَالِهَا وَ أَشْجَارِهَا وَ مَا فِيهَا مِنَ الْخَلْقِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَغْفِرُ اللَّهُ لَكَ ذُنُوبَكَ وَ إِنْ كَانَتْ مِثْلَ السَّمَاوَاتِ وَ نُجُومِهَا وَ مِثْلَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ قَالَ فَإِنَّهَا أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ قَالَ فَنَظَرَ النَّبِيُّ ص إِلَيْهِ كَهَيْئَةِ الْغَضْبَانِ ثُمَّ قَالَ وَيْحَكَ‏ يَا شَابُّ ذُنُوبُكَ أَعْظَمُ أَمْ رَبُّكَ فَخَرَّ الشَّابُّ لِوَجْهِهِ وَ هُوَ يَقُولُ سُبْحَانَ رَبِّي مَا شَيْ‏ءٌ أَعْظَمَ مِنْ رَبِّي رَبِّي أَعْظَمُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ مِنْ كُلِّ عَظِيمٍ فَقَالَ النَّبِيُّ ص فَهَلْ يَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ إِلَّا الرَّبُّ الْعَظِيمُ قَالَ الشَّابُّ لَا وَ اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ ثُمَّ سَكَتَ الشَّابُّ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص وَيْحَكَ يَا شَابُّ أَ لَا تُخْبِرُنِي بِذَنْبٍ وَاحِدٍ مِنْ ذُنُوبِكَ قَالَ بَلَی أُخْبِرُكَ إِنِّي كُنْتُ أَنْبُشُ الْقُبُورَ سَبْعَ سِنِينَ أُخْرِجُ الْأَمْوَاتَ وَ أَنْزِعُ الْأَكْفَانَ فَمَاتَتْ جَارِيَةٌ مِنْ بَعْضِ بَنَاتِ الْأَنْصَارِ فَلَمَّا حُمِلَتْ إِلَی قَبْرِهَا وَ دُفِنَتْ وَ انْصَرَفَ عَنْهَا أَهْلُهَا وَ جَنَّ عَلَيْهِمُ اللَّيْلُ أَتَيْتُ قَبْرَهَا فَنَبَشْتُهَا ثُمَّ اسْتَخْرَجْتُهَا وَ نَزَعْتُ مَا كَانَ عَلَيْهَا مِنْ أَكْفَانِهَا وَ تَرَكْتُهَا مُتَجَرِّدَةً عَلَی شَفِيرِ قَبْرِهَا وَ مَضَيْتُ مُنْصَرِفاً فَأَتَانِي الشَّيْطَانُ فَأَقْبَلَ يُزَيِّنُهَا لِي وَ يَقُولُ أَ مَا تَرَی بَطْنَهَا وَ بَيَاضَهَا أَ مَا تَرَی وَرِكَيْهَا فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ لِي هَذَا حَتَّی رَجَعْتُ إِلَيْهَا وَ لَمْ أَمْلِكْ نَفْسِي حَتَّی جَامَعْتُهَا وَ تَرَكْتُهَا مَكَانَهَا فَإِذَا أَنَا بِصَوْتٍ مِنْ وَرَائِي يَقُولُ يَا شَابُّ وَيْلٌ‏ لَكَ مِنْ دَيَّانِ يَوْمِ الدِّينِ يَوْمَ يَقِفُنِي وَ إِيَّاكَ كَمَا تَرَكْتَنِي عُرْيَانَةً فِي عَسَاكِرِ الْمَوْتَی وَ نَزَعْتَنِي مِنْ حُفْرَتِي وَ سَلَبْتَنِي أَكْفَانِي وَ تَرَكْتَنِي أَقُومُ جُنُبَةً إِلَی حِسَابِي فَوَيْلٌ لِشَبَابِكَ مِنَ النَّارِ فَمَا أَظُنُّ أَنِّي أَشَمُّ رِيحَ الْجَنَّةِ أَبَداً فَمَا تَرَی لِي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص تَنَحَّ عَنِّي يَا فَاسِقُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ أَحْتَرِقَ بِنَارِكَ فَمَا أَقْرَبَكَ مِنَ النَّارِ ثُمَّ لَمْ يَزَلْ ع يَقُولُ وَ يُشِيرُ إِلَيْهِ حَتَّی أَمْعَنَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ فَذَهَبَ فَأَتَی الْمَدِينَةَ فَتَزَوَّدَ مِنْهَا ثُمَّ أَتَی بَعْضَ جِبَالِهَا فَتَعَبَّدَ فِيهَا وَ لَبِسَ مِسْحاً[1] وَ غَلَّ يَدَيْهِ جَمِيعاً إِلَی عُنُقِهِ وَ نَادَی يَا رَبِّ هَذَا عَبْدُكَ بُهْلُولٌ‏ بَيْنَ يَدَيْكَ مَغْلُولٌ يَا رَبِّ أَنْتَ الَّذِي تَعْرِفُنِي وَ زَلَّ مِنِّي مَا تَعْلَمُ سَيِّدِي يَا رَبِّ أَصْبَحْتُ‏ مِنَ النَّادِمِينَ وَ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ تَائِباً فَطَرَدَنِي وَ زَادَنِي خَوْفاً فَأَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ وَ جَلَالِكَ وَ عَظَمَةِ سُلْطَانِكَ أَنْ لَا تُخَيِّبَ رَجَائِي سَيِّدِي وَ لَا تُبْطِلْ دُعَائِي وَ لَا تُقَنِّطْنِي مِنْ رَحْمَتِكَ فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ ذَلِكَ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً تَبْكِي لَهُ السِّبَاعُ وَ الْوُحُوشُ فَلَمَّا تَمَّتْ لَهُ أَرْبَعُونَ يَوْماً وَ لَيْلَةً رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ مَا فَعَلْتَ فِي حَاجَتِي إِنْ كُنْتَ اسْتَجَبْتَ دُعَائِي وَ غَفَرْتَ خَطِيئَتِي فَأَوْحِ إِلَی نَبِيِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَجِبْ لِي دُعَائِي وَ لَمْ تَغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَ أَرَدْتَ عُقُوبَتِي فَعَجِّلْ بِنَارٍ تُحْرِقُنِي أَوْ عُقُوبَةٍ فِي الدُّنْيَا تُهْلِكُنِي وَ خَلِّصْنِي مِنْ فَضِيحَةِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی عَلَی نَبِيِّهِ ص‏ وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً يَعْنِي الزِّنَا أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ‏ يَعْنِي بِارْتِكَابِ ذَنْبٍ أَعْظَمَ مِنَ الزِّنَا وَ نَبْشِ الْقُبُورِ وَ أَخْذِ الْأَكْفَانِ‏ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ‏ يَقُولُ خَافُوا اللَّهَ فَعَجَّلُوا التَّوْبَةَ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ‏ يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ أَتَاكَ عَبْدِي يَا مُحَمَّدُ تَائِباً فَطَرَدْتَهُ فَأَيْنَ يَذْهَبُ وَ إِلَی مَنْ يَقْصِدُ وَ مَنْ يَسْأَلُ أَنْ يَغْفِرَ لَهُ ذَنْباً غَيْرِي ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلی‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ‏ يَقُولُ لَمْ يُقِيمُوا عَلَی الزِّنَا وَ نَبْشِ الْقُبُورِ وَ أَخْذِ الْأَكْفَانِ‏ أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ‏ فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص خَرَجَ وَ هُوَ يَتْلُوهَا وَ يَتَبَسَّمُ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ مَنْ يَدُلُّنِي عَلَی ذَلِكَ الشَّابِّ التَّائِبِ فَقَالَ مُعَاذٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَلَغَنَا أَنَّهُ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا فَمَضَی رَسُولُ اللَّهِ ص بِأَصْحَابِهِ حَتَّی انْتَهَوْا إِلَی ذَلِكَ الْجَبَلِ فَصَعِدُوا إِلَيْهِ يَطْلُبُونَ الشَّابَّ فَإِذَا هُمْ بِالشَّابِّ قَائِمٌ بَيْنَ صَخْرَتَيْنِ مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلَی عُنُقِهِ قَدِ اسْوَدَّ وَجْهُهُ وَ تَسَاقَطَتْ أَشْفَارُ عَيْنَيْهِ مِنَ الْبُكَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ سَيِّدِي قَدْ أَحْسَنْتَ خَلْقِي وَ أَحْسَنْتَ صُورَتِي فَلَيْتَ شِعْرِي مَا ذَا تُرِيدُ بِي أَ فِي النَّارِ تُحْرِقُنِي أَوْ فِي جِوَارِكَ تُسْكِنُنِي اللَّهُمَّ إِنَّكَ قَدْ أَكْثَرْتَ الْإِحْسَانَ إِلَيَّ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَيْتَ شِعْرِي مَا ذَا يَكُونُ آخِرُ أَمْرِي إِلَی الْجَنَّةِ تَزُفُّنِي‏[1] أَمْ إِلَی النَّارِ تَسُوقُنِي اللَّهُمَّ إِنَّ خَطِيئَتِي أَعْظَمُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مِنْ كُرْسِيِّكَ الْوَاسِعِ وَ عَرْشِكَ الْعَظِيمِ فَلَيْتَ شِعْرِي تَغْفِرُ خَطِيئَتِي أَمْ تَفْضَحُنِي بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ نَحْوَ هَذَا وَ هُوَ يَبْكِي وَ يَحْثُو التُّرَابَ عَلَی رَأْسِهِ‏ وَ قَدْ أَحَاطَتْ بِهِ السِّبَاعُ وَ صَفَّتْ فَوْقَهُ الطَّيْرُ وَ هُمْ يَبْكُونَ لِبُكَائِهِ فَدَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَأَطْلَقَ يَدَيْهِ مِنْ عُنُقِهِ وَ نَفَضَ التُّرَابَ عَنْ رَأْسِهِ وَ قَالَ يَا بُهْلُولُ أَبْشِرْ فَإِنَّكَ عَتِيقُ اللَّهِ مِنَ النَّارِ ثُمَّ قَالَ ع لِأَصْحَابِهِ هَكَذَا تَدَارَكُوا الذُّنُوبَ كَمَا تَدَارَكَهَا بُهْلُولٌ ثُمَّ تَلَا عَلَيْهِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ وَ بَشَّرَهُ بِالْجَنَّةِ.(بحار الأنوار/ج‏6/ص23/ح26)

استکبار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۸:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19143
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1196

یکی دیگر از دلایلی که باعث می‌شود، انسان نسبت به گناهانش پیشیمان نشود و توبه نکند، استکبار و خودبزرگ بینی است.

در روایات آماده است که اولین معصیتی که نسبت به خدای متعال شده استکبار بوده است.

قَالَ الصَّادِقُ ع‏ فَأَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ الِاسْتِكْبَارُ هُوَ أَوَّلُ مَعْصِيَةٍ عُصِيَ اللَّهُ بِهَا.( تفسير القمي/ج‏1/ص42/بقره30الی39)

انواع استکبار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19144
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 44

مستکبر به کسی گفته می‌شود که مبتلا به خودبزرگ‌بینی شده است به طوری که می‌خواهد همه در مقابل او خشوع کنند.

اسکبار به همین معنا در چند جا بروز و ظهور دارد:

اول این که انسان نسبت به انسان‌های دیگر اسکتبار داشته باشد که در قرآن در آیات متعددی به آن اشاره شده است که در کفار در مقابل مستضعفین اسکتبار ورزیدند.

بدتر از این استکبار، استکبار در مقابل حق و پذیرش آن است که که در آیاتی در قرآن به این مورد پرداخته است.

قبیح‌تر از این استکبار، خودبزرگ بینی در مقابل پیامبران و اوصیاء آن است که در قرآن آیاتی در این مورد نیز نازل شده است.

مرحله‌ی بعد که زشت‌ترین حالت استکبار است، استکبار در مقابل خدای متعال است.

استکبار در مقابل خدای متعال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۶-۱۴:۹:۲۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۲:۱۸
    • کد مطلب:19145
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 43

زشتی این استکبار را، هر کسی که اندکی به آن بیندیشد می‌فهمد و نیازی به توضیح آن نیست.

خدایی که خالق بشر است و بیشمار نعمت از او است و حتی نسبت به نافرمانان دلسوزی دارد به طوری که گذشت نیت خیر او را محاسبه می‌کند ولی نیت شر او را چشم‌پوشی می‌کند. عمل خیر او را ده برابر می‌نویسد و عمل شر او را یک بار برای او حساب می‌کند. عمل خیرش را همان وقتی که انجام داد، ثبت و ضبط می‌کند و در ثبت عمل زشتش تأخیر می‌کند که شاید توبه کند!

استکبار در مقابل این خدا خیلی زشت و زننده است! لذا خداوند در قرآن می‌فرماید:

يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ (انفطار/6)

در مقابل خدایی که این چنین کریم است، چگونه غرور و تکبر ممکن است.

مگر خدا در مقابل نعمت‌هایش چه از ما خواسته؟! امام باقر در این باره می‌فرماید:

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ فَيَزِيدَهُمْ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُمْ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص36/ح55)

اگر عمیق‌تر نگاه کنیم، می‌بینیم که استکبار در مقابل او، شاخ و شانه کشیدن برای او است؛ لذا است که به عنوان یکی از ریشه‌های کفر معرفی شده است.

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أُصُولُ الْكُفْرِ ثَلَاثَةٌ الْحِرْصُ وَ الِاسْتِكْبَارُ وَ الْحَسَدُ فَأَمَّا الْحِرْصُ فَإِنَّ آدَمَ ع حِينَ نُهِيَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَی أَنْ أَكَلَ مِنْهَا وَ أَمَّا الِاسْتِكْبَارُ فَإِبْلِيسُ حَيْثُ أُمِرَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَأَبَی وَ أَمَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ حَيْثُ قَتَلَ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ. (الكافي/ج‏2/ص289/باب في أصول الكفر و أركانه/ح1)

در قرآن هم استکبار به عنوای یکی از اوصاف منافقین شمرده شده است.

وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ‏ (منافقون/5)

از همین رو است که خداوند در قرآن مستکبرین را حواله به قیامت و عذاب می‌دهد.

لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لاَ الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَميعاً، فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَليماً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً (نساء/172ـ173)

وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ‏ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ (غافر/60)

در مقابل کسانی که در مقابل حق تعالی استکبار نکنند محبوب خداوند هستند.

وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الِاسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الِاسْتِغْفَارَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِيهِ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَی مَا عَجَزْتُ عَنْهُ. (صحیفه سجادیه/دعای12)

شاید از این فراز مناجات امام سجاد این مطلب استفاده شود که اگر استکبار نباشد، اصرار به گناه هم نیست و اصرار که نباشد استغفار و پشیمانی به دنبال می‌آورد؛ آنگاه است که تائب محبوب‌ترین بندگان خدا می‌شود.

عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهما السلام قَالَ مَنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ فَلَيْسَ بِمُسْتَكْبِرٍ وَ لَا جَبَّارٍ إِنَّ الْمُسْتَكْبِرَ مَنْ يُصِرُّ عَلَی الذَّنْبِ الَّذِي قَدْ غَلَبَهُ هَوَاهُ فِيهِ وَ آثَرَ دُنْيَاهُ عَلَی آخِرَتِهِ. (بحارالأنوار/ج90/ص277/ب15/ح3)

گشودن دروازه توبه رحمتی بی‌کران از خداوند

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 953

آخرین مهلت برای توبه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19146
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 47

وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي آخِرِ خُطْبَةٍ خَطَبَهَا مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِسَنَةٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ السَّنَةَ لَكَثِيرَةٌ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِشَهْرٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الشَّهْرَ لَكَثِيرٌ وَ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِجُمْعَةٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْجُمْعَةَ لَكَثِيرَةٌ وَ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِيَوْمٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ يَوْماً لَكَثِيرٌ وَ مَنْ‏ تَابَ‏ قَبْلَ‏ مَوْتِهِ‏ بِسَاعَةٍ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَكَثِيرَةٌ وَ مَنْ تَابَ وَ قَدْ بَلَغَتْ نَفْسُهُ هَذِهِ وَ أَهْوَی بِيَدِهِ إِلَی حَلْقِهِ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ. (من لا يحضره الفقيه/ج‏1/ص133/باب غسل الميت/ح351)

توبه جبران تسلط شیطان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19147
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 142

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَوْ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ آدَمَ ع قَالَ يَا رَبِّ سَلَّطْتَ عَلَيَّ الشَّيْطَانَ وَ أَجْرَيْتَهُ مِنِّي مَجْرَی الدَّمِ فَاجْعَلْ لِي شَيْئاً فَقَالَ يَا آدَمُ جَعَلْتُ لَكَ أَنَّ مَنْ هَمَّ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ بِسَيِّئَةٍ لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ فَإِنْ عَمِلَهَا كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةٌ وَ مَنْ هَمَّ مِنْهُمْ بِحَسَنَةٍ فَإِنْ لَمْ يَعْمَلْهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ فَإِنْ هُوَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْراً قَالَ يَا رَبِّ زِدْنِي قَالَ جَعَلْتُ لَكَ أَنَّ مَنْ عَمِلَ مِنْهُمْ سَيِّئَةً ثُمَّ اسْتَغْفَرَ لَهُ غَفَرْتُ لَهُ قَالَ يَا رَبِّ زِدْنِي قَالَ جَعَلْتُ لَهُمُ التَّوْبَةَ أَوْ قَالَ بَسَطْتُ لَهُمُ التَّوْبَةَ حَتَّی‏ تَبْلُغَ‏ النَّفْسُ‏ هَذِهِ‏ قَالَ‏ يَا رَبِّ حَسْبِي. (الكافي/ج‏2/ص440/باب فيما أعطی الله آدم/ح1)

و روی أيضا باسناده عن الحسن قال‏ و عزتك و عظمتك لا أفارق‏ ابن‏ آدم‏ حتی‏ تفارق‏ روحه‏ جسده‏، فقال الله سبحانه: و عزتي و عظمتي لا احجب التوبة عن عبدي حتی يغرغر بها. (تفسير نور الثقلين/ج‏1/ص457/النساء-15 الی23/ح131)

مهلت برای استغفار قبل از ثبت گناه در پرونده عمل

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19148
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 38

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً أُجِّلَ فِيهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي‏ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ‏ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص38/ح65)

استغفار بعد از گذشت بیست سال از گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19149
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 55

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُذْنِبُ ذَنْباً إِلَّا أُجِّلَ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ غَفَرَ لَهُ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِينَ سَنَةً فَيَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَيَغْفِرُ لَهُ وَ إِنَّ الْكَافِرَ لَيُنْسَی ذَنْبَهُ لِئَلَّا يَسْتَغْفِرَ اللَّهَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص34/ح49)

هیچ کس عذری ندارد

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19150
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 37

توبه در امت‌های گذشته گاها بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است. نمونه‌ی آن توبه‌ی بنی اسرائیل است که در قرآن به آن اشاره شده است.

وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ (بقره/54)

با توجه به روایاتی که گذشت، روشن شد که توبه در امت مرحومه که امت پیامبر رحمت است، بسیار آسان و باب آن برای همه گشوده است.

وقتی خدا در توبه را بر بندگان خود گشوده و حتی تا آخرین لحظه حیات قبل از این که پرده‌ها کنار رود، توبه‌ی او را می‌پذیرد، دیگر هیچ عذری برای هیچ کسی نمی‌ماند.

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَی التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلَّا يُسْراً، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً. (صحیفه سجادیه/دعای ۱)

تائب در آغوش رحمت الهی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1031

تائب گمشده خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19151
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 49

سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام أَلَا إِنَّ اللَّهَ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ مِنْ رَجُلٍ ضَلَّتْ رَاحِلَتُهُ فِي أَرْضٍ قَفْرٍ وَ عَلَيْهَا طَعَامُهُ وَ شَرَابُهُ فَبَيْنَمَا هُوَ كَذَلِكَ لَا يَدْرِي مَا يَصْنَعُ وَ لَا أَيْنَ يَتَوَجَّهُ حَتَّی وَضَعَ رَأْسَهُ لِيَنَامَ فَأَتَاهُ آتٍ فَقَالَ لَهُ هَلْ لَكَ فِي رَاحِلَتِكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ هُوَ ذِهْ‏ فَاقْبِضْهَا فَقَامَ إِلَيْهَا فَقَبَضَهَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ اللَّهُ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ حِينَ وَجَدَ رَاحِلَتَهُ‏.( بحار الأنوار/ج‏6/ص38/ح67)

تائب محبوب خدا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 44

حکایت: استجابت دعا به خاطر توبه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۹:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۲۳:۲
    • کد مطلب:19152
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2213

از علی بن الحسين علیهما السلام كه فرمود: مردی خاندان خود را به كشتی سوار كرد.  كشتی آن‌ها شكست و از سرنشينان كشتی جز همسر آن مرد نجات نيافت.

او بر تخته پاره‏ای از كشتی نشست و موج او را به يكی از جزيره‏ها برد.

در آن جزيره مردی راهزن بود كه همه كارهای ناشايسته را كرده و همه غدقن‏های خدا را شكسته بود. از همه جا بی‌خبر تا آن زن بالای سرش آمد و ايستاد.

سر به سوی او برداشت و گفت: آدمی‏زاده هستی يا پری؟

گفت: آدمی‏زاده‏ام.

با او سخنی نگفت و به او در آويخت و چون آهنگ او كرد، آن زن به خود لرزيد.

راهزن گفت: چرا بر خود می‏لرزی؟

در پاسخ گفت: از اين می‏ترسم، با دست خود اشاره به آسمان كرد.

آن مرد گفت: چنين كاری كرده‏ای؟

گفت: نه به عزت او سوگند!

مرد راهزن گفت: تو چنين از خدا می‏ترسی، با اين كه از اين هيچ نكردی و من اكنون تو را به زور بر آن داشتم. به خدا كه من خود سزاوارترم بدين ترس و هراس.

امام سجاد فرمود: كاری نكرده برخاست و نزد خاندان خود رفت و همتی جز توبه و بازگشت نداشت.

در اين ميان كه می‏رفت، راهبی رهگذر با او برخورد و به همراه هم می‏رفتند و آفتاب آنها را داغ كرد.

راهب به آن جوان گفت: دعا كن تا خدا با ابری، سايه بر ما اندازد، آفتاب ما را می‏سوزاند.

آن جوان گفت: من برای خود در درگاه خدا حسنه‏ای نمی‏دانم كه دليری كنم و از او چيزی خواهم.

راهب گفت: پس من دعا كنم و تو آمين بگو.

گفت: بسيار خوب.

راهب شروع به دعا كرد و جوان آمين می‏گفت و چه زود ابری بر آنها سايه انداخت و زير سايه آن مقدار بسياری از روز راه رفتند، تا راه آنها جدا شد و دو راه شد و آن جوان از يك راه رفت و راهب از يكی ديگر. به ناگاه آن ابر بر بالای سر آن جوان رفت.

راهب گفت: تو از من بهتری، دعا برای تو اجابت شده و برای من اجابت نشده. داستان خود را به من بگو.

او خبر آن زن را گزارش داد.

راهب به او گفت: آنچه گناه در گذشته كرده‏ای، برايت آمرزيده شده، برای ترسی كه به دلت افتاده. بايد بنگری در آينده چونی؟[1]

 

[1]ـ أصول الكافي-ترجمه كمره‏‌ای/ج‏4/ص213

عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِ‏ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صلوات الله علیه قَالَ: إِنَّ رَجُلًا رَكِبَ الْبَحْرَ بِأَهْلِهِ‏ فَكُسِرَ بِهِمْ فَلَمْ يَنْجُ مِمَّنْ كَانَ فِي السَّفِينَةِ إِلَّا امْرَأَةُ الرَّجُلِ فَإِنَّهَا نَجَتْ عَلَی لَوْحٍ مِنْ أَلْوَاحِ السَّفِينَةِ حَتَّی أَلْجَأَتْ عَلَی جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ وَ كَانَ فِي تِلْكَ الْجَزِيرَةِ رَجُلٌ يَقْطَعُ الطَّرِيقَ وَ لَمْ يَدَعْ لِلَّهِ حُرْمَةً إِلَّا انْتَهَكَهَا فَلَمْ يَعْلَمْ‏ إِلَّا وَ الْمَرْأَةُ قَائِمَةٌ عَلَی رَأْسِهِ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيْهَا فَقَالَ إِنْسِيَّةٌ أَمْ جِنِّيَّةٌ فَقَالَتْ إِنْسِيَّةٌ فَلَمْ يُكَلِّمْهَا كَلِمَةً حَتَّی جَلَسَ مِنْهَا مَجْلِسَ الرَّجُلِ‏ مِنْ أَهْلِهِ فَلَمَّا أَنْ هَمَّ بِهَا اضْطَرَبَتْ فَقَالَ لَهَا مَا لَكِ تَضْطَرِبِينَ فَقَالَتْ أَفْرَقُ مِنْ هَذَا وَ أَوْمَأَتْ بِيَدِهَا إِلَی السَّمَاءِ قَالَ فَصَنَعْتِ مِنْ هَذَا شَيْئاً قَالَتْ لَا وَ عِزَّتِهِ قَالَ فَأَنْتِ تَفْرَقِينَ مِنْهُ هَذَا الْفَرَقَ‏ وَ لَمْ تَصْنَعِي مِنْ هَذَا شَيْئاً وَ إِنَّمَا أَسْتَكْرِهُكِ اسْتِكْرَاهاً فَأَنَا وَ اللَّهِ أَوْلَی بِهَذَا الْفَرَقِ وَ الْخَوْفِ وَ أَحَقُّ مِنْكِ قَالَ فَقَامَ وَ لَمْ يُحْدِثْ شَيْئاً وَ رَجَعَ إِلَی أَهْلِهِ وَ لَيْسَتْ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا التَّوْبَةُ وَ الْمُرَاجَعَةُ فَبَيْنَا هُوَ يَمْشِي إِذْ صَادَفَهُ‏ رَاهِبٌ‏ يَمْشِي فِي الطَّرِيقِ فَحَمِيَتْ عَلَيْهِمَا الشَّمْسُ‏ فَقَالَ الرَّاهِبُ لِلشَّابِّ ادْعُ اللَّهَ يُظِلَّنَا بِغَمَامَةٍ فَقَدْ حَمِيَتْ عَلَيْنَا الشَّمْسُ فَقَالَ الشَّابُّ مَا أَعْلَمُ أَنَّ لِي عِنْدَ رَبِّي حَسَنَةً فَأَتَجَاسَرَ عَلَی أَنْ أَسْأَلَهُ شَيْئاً قَالَ فَأَدْعُو أَنَا وَ تُؤَمِّنُ‏ أَنْتَ‏ قَالَ نَعَمْ فَأَقْبَلَ الرَّاهِبُ يَدْعُو وَ الشَّابُّ يُؤَمِّنُ فَمَا كَانَ‏ بِأَسْرَعَ مِنْ أَنْ أَظَلَّتْهُمَا غَمَامَةٌ فَمَشَيَا تَحْتَهَا مَلِيّاً مِنَ النَّهَارِ ثُمَّ تَفَرَّقَتِ الْجَادَّةُ جَادَّتَيْنِ فَأَخَذَ الشَّابُّ فِي وَاحِدَةٍ وَ أَخَذَ الرَّاهِبُ فِي وَاحِدَةٍ فَإِذَا السَّحَابَةُ مَعَ الشَّابِّ فَقَالَ الرَّاهِبُ أَنْتَ خَيْرٌ مِنِّي لَكَ اسْتُجِيبَ وَ لَمْ يُسْتَجَبْ لِي فَأَخْبِرْنِي مَا قِصَّتُكَ فَأَخْبَرَهُ بِخَبَرِ الْمَرْأَةِ فَقَالَ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَی حَيْثُ دَخَلَكَ الْخَوْفُ‏ فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ فِيمَا تَسْتَقْبِلُ.( الكافي/ج‏2/ص69/باب الخوف و الرجاء/ح8)

حکایت: باران به خاطر توبه یک گنهکار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۹:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19153
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (2) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3288

در عهد موسی در بنی اسرائیل قحطی شدیدی شد و مؤمنین هفتاد مرتبه برای نماز باران به بیابان رفتند و دعا کردند و مستجاب نشد.

یکشب موسی برای مناجات به کوه طور رفت و گریه نمود و عرض کرد: پروردگارا! به آبروی پیغمبری که در وعده فرموده‌ای در آخر الزمان او را مبعوث نمایی، باران رحمتت را بر ما نازل گردان!

خطاب آمد: ای موسی! در میان شما بنده‌ای است که مدت چهل سال است، آشکارا گناه می‌کند. او را از میان قوم بیرون کنید، تا من باران رحمتم را بر شما بفرستم.

حضرت برگشت، در میان صفوف قوم خود می‌گردید و می‌فرمود: ای بنده‌ای که چهل سال است، معصیت خدا را کرده‌ای! به واسطه تو است که خداوند رحمتش را از ما قطع کرده است؛ از میان جمعیت ما بیرون شو تا خداوند باران رحمتش را بر ما بفرستد.

آن مرد عاصی ندای موسی را شنید و دانست که مانع رحمت الهی او است. با خود گفت: اگر بمانم به واسطه من، بر این مردم باران نخواهد بارید و اگر بیرون روم همه مرا می‌شناسند و در میان بنی اسرائیل رسوا می‌‌گردم.

در همان حال، با خدای خود مناجات کرد و گفت: پروردگارا! معصیت تو را کردم و به جهل و نادانی بر تو جرئت نمودم، حال به درگاهت آمدم و توبه می‌کنم و پشیمانم. خدایا! توبه‌ام را بپذیر و آبرویم را مریز!

هنوز سخنش تمام نشده بود، باران باریدن گرفت.

موسی عرض کرد: خدایا! هنوز کسی از جمع مردم خارج نشده که باران نازل کردی.

خطاب آمد: موسی! به خاطر همان کسی که به واسطه او رحمتم را از شما قطع کردم، باران را نازل کردم.

موسی عرض کرد: خدایا! او را به ما معرفی کن.

ندا آمد: ای موسی! در حالی که گناه می‌کرد او را رسوا نکردم، حال که توبه کرده او را رسوا کنم؟! من نمام را دشمن می‌دارم حال خود نمامی کنم؟![1]

 

[1]ـ تحفة الواعظین/ج3/ص4

تبدیل گناه به حسنه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۸:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19154
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 64

إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ‏ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً (فرقان/70)

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی دَاوُدَ النَّبِيِّ عَلَی نَبِيِّنَا وَ آلِهِ وَ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَا دَاوُدُ إِنَّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً ثُمَّ رَجَعَ وَ تَابَ مِنْ ذَلِكَ الذَّنْبِ وَ اسْتَحْيَا مِنِّي عِنْدَ ذِكْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ وَ أَنْسَيْتُهُ الْحَفَظَةَ وَ أَبْدَلْتُهُ الْحَسَنَةَ وَ لَا أُبَالِي وَ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص28/ح30)

درخواست توفیق توبه از خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۷-۱۶:۱۹:۲۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۳:۱
    • کد مطلب:19155
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1008

در ادعیه‌ای که ائمه علیهم السلام به شیعیانشان آموزش داده‌اند، یکی از حوائجی که دیده می‌شود، توفیق توبه است. این نشان از آن دارد که همان طور که به طور کلی اعمال خیر انسان به توفیق الهی ممکن است، توبه هم که یکی از مهم‌ترین اعمال خیر است بدون توفیق الهی ممکن نیست و این توفیق بدون تضرع و دعا به درگاه احدیت حاصل نمی‌شود.

و انقلنی الی درجة التوبة الیک و اعنی بالبکاء علی نفسی. (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

فیا مولای و یا مؤملی و یا منتهی سؤلی فرق بینی و بین ذنبی المانع من لزوم طاعتک. (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

اللَّهُمَّ بِمَحَلِّ هَذَا السَّيِّدِ مِنْ طَاعَتِكَ وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكَ لَا تُمِتْنِي فَجْأَةً وَ لَا تَحْرِمْنِي‏ تَوْبَة. (مفاتیح الجنان/زیارت جامعه ائمة المؤمنین)

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِي عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لَا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَی ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ، وَ لَا مَعْصِيَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا. (الصحيفة السجادية/دعای11)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صَيِّرْنَا إِلَی مَحْبُوبِكَ مِنَ التَّوْبَةِ، و أَزِلْنَا عَنْ مَكْرُوهِكَ مِنَ الْإِصْرَارِ. (صحیفه سجادیه/دعای 9)

توبه چیست؟

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19156
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 995

توبه شرائط و مراتبی دارد که در روایات بیان شده است. در این جا خیلی گذرا به حقیقت توبه و شرائط و مراتب آن اشاره می‌کنیم.

پشیمانی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19157
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1102

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كَفَی بِالنَّدَمِ تَوْبَةً. (بحار الأنوار/ج‏6/ص20/9)

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقِيمُ عَلَی الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ كَالْمُسْتَهْزِئِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص41/ح75)

اللهم ان یکن الندم توبة الیک فانا اندم النادبین. (صحیفه سجادیه/دعای31)

الهی ان کان الندم علی الذنب توبة فانی و عزتک من النادمین. (مفاتیح الجنان/مناجات خمسة عشر/مناجات التائبین)

عدم بازگشت به گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۳:۴۵
    • کد مطلب:19158
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1197

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً قَالَ يَتُوبُ الْعَبْدُ ثُمَّ لَا يَرْجِعُ فِيهِ وَ أَحَبُ عِبَادِ اللَّهِ إِلَی اللَّهِ الْمُتَّقِي [المفتن] التَّائِبُ‏ (بحار الأنوار/ج‏6/ص20/ح8)

تنها راه برای این مهم، دعا و تضرع است و درخواست از خدای متعال است؛

الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا.

إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلَّا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ. (مفاتیح الجنان/مناجات شعبانیه)

اللهم و انه لا وفاء لی بالتوبة الا بعصمتک و لا استمساک لی عن الخطایا الا عن قوتک فقونی بقوة کافیة و تولنی بعصمة مانعة… فاجعل توبتی هذه توبة لا احتاج بعدها الی توبة. (صحیفه سجادیه/دعای31)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِنِي مِنَ الْمَعَاصِي، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِالطَّاعَةِ، وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْإِنَابَةِ، وَ طَهِّرْنِي بِالتَّوْبَةِ، وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ، (صحیفه سجادیه/دعای 16)

دعا و تضرع به درگاه خداوند

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19159
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1652

مناجات‌ها و دعاهایی که از ائمه رسیده است گویای این مطلب است که علاوه بر پشیمانی تضرع و انابه و اعتراف به گناه در مقابل خداوند از مهم‌ترین شرائط توبه است.

رعایت شرائط دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19160
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1659

توبه و بازگشت به سوی خدا یک دعا و درخواست از خدا است؛ لذا باید آنچه که در شرائط دعا و اوقات دعا و حالات دعا مطرح شده در توبه هم رعایت شود.

حالات دعا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۵۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 50

بهترین حالت، دل‌شکستگی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19161
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 43

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا رَقَّ أَحَدُكُمْ فَلْيَدْعُ فَإِنَّ الْقَلْبَ لَا يَرِقُّ حَتَّی يَخْلُصَ‏. (بحار الأنوار/ج‏90/ص345)

أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا اقْشَعَرَّ جِلْدُكَ وَ دَمَعَتْ عَيْنَاكَ وَ وَجِلَ قَلْبُكَ فَدُونَكَ دُونَكَ فَقَدْ قُصِدَ قَصْدُكَ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص344/ح5)

وَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله اغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ عِنْدَ الرِّقَّةِ فَإِنَّهَا رَحْمَةٌ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

بهترین عمل، سجده

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19162
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 47

فقه الرضا عليه السلام‏ أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا كَانَ فِي السُّجُودِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص344/ح7)

و ظهوركم ثقيلة من أوزاركم فخففوا عنها بطول سجودكم و اعلموا أن الله تعالی ذكره أقسم بعزته أن لا يعذب المصلين و الساجدين و أن لا يروعهم بالنار يوم يقوم الناس لرب العالمين. (خطبه شعبانیه)

دست بلند کردن برای دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۲۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19163
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 73

ارفعوا إليه أيديكم بالدعاء. (خطبه شعبانیه)

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا كَمَا يَسْتَطْعِمُ‏ الْمِسْكِينُ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص306/ح3)

وَ سَأَلَ أَبُو بَصِيرٍ الصَّادِقَ علیه السلام عَنِ الدُّعَاءِ وَ رَفْعِ الْيَدَيْنِ فَقَالَ عَلَی خَمْسَةِ أَوْجُهٍ الْأَوَّلُ التَّعَوُّذُ فَتَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ بِبَاطِنِ كَفَّيْكَ الثَّانِي الدُّعَاءُ فِي الرِّزْقِ فَتَبْسُطُ كَفَّيْكَ وَ تُفْضِي بِبَاطِنِهِمَا إِلَی السَّمَاءِ الثَّالِثُ التَّبَتُّلُ فَإِيمَاؤُكَ بِإِصْبَعِكَ السَّبَّابَةِ الرَّابِعُ الِابْتِهَالُ فَتَرْفَعُ يَدَيْكَ تُجَاوِزُ بِهِمَا رَأْسَكَ الْخَامِسُ التَّضَرُّعُ أَنْ تُحَرِّكَ إِصْبَعَكَ السَّبَّابَةَ مِمَّا يَلِي وَجْهَكَ وَ هُوَ دُعَاءُ الْخِيفَةِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص307)

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ مَرَّ بِي رَجُلٌ وَ أَنَا أَدْعُو فِي صَلَاتِي بِيَسَارِي فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ بِيَمِينِكَ فَقُلْتُ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی حَقّاً عَلَی هَذِهِ كَحَقِّهِ عَلَی هَذِهِ وَ قَالَ الرَّغْبَةُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ تُظْهِرُ بَاطِنَهُمَا وَ الرَّهْبَةُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ تُظْهِرُ ظَهْرَهُمَا وَ التَّضَرُّعُ تُحَرِّكُ السَّبَّابَةَ الْيُمْنَی يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ التَّبَتُّلُ تُحَرِّكُ السَّبَّابَةَ الْيُسْرَی تَرْفَعُهَا فِي السَّمَاءِ رِسْلًا وَ تَضَعُهَا رِسْلًا وَ الِابْتِهَالُ تَبْسُطُ يَدَيْكَ وَ ذِرَاعَيْكَ إِلَی السَّمَاءِ وَ الِابْتِهَالُ حِينَ تَرَی أَسْبَابَ الْبُكَاءِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص307)

وَ عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: مَا بَسَطَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّی يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِهِ وَ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدُّ يَدَهُ حَتَّی يَمْسَحَ بِهَا عَلَی رَأْسِهِ وَ وَجْهِهِ وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ عَلَی وَجْهِهِ وَ صَدْرِه‏. (بحار الأنوار/ج‏90/ص307)

اوقات دعا

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 56

بهترین وقت شبانه روز، وقت نماز

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19164
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 39

ارفعوا إليه أيديكم بالدعاء في أوقات صلاتكم فإنها أفضل الساعات ينظر الله عز و جل فيها بالرحمة إلی عباده يجيبهم إذا ناجوه و يلبيهم إذا نادوه و يعطيهم إذا سألوه و يستجيب لهم إذا دعوه. (خطبه شعبانیه)

وَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله الدُّعَاءُ بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ لَا يُرَدُّ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص348)

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ أَدَّی فَرِيضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص344/ح8)

عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَقُولُ‏ مَنْ أَدَّی لِلَّهِ مَكْتُوبَةً فَلَهُ فِي أَثَرِهَا دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347/ح14)

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: كَانَ أَبِي علیه السلام إِذَا كَانَتْ لَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ طَلَبَهَا هَذِهِ السَّاعَةَ يَعْنِي زَوَالَ الشَّمْسِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص345)

وَ عَنْ ابی عبد الله علیه السلام قَالَ: يُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ فِي أَرْبَعٍ فِي الْوَتْرِ وَ بَعْدَ الْفَجْرِ وَ بَعْدَ الظُّهْرِ وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص345)

وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام الْوَقْتُ الَّذِي لَا يُرَدُّ فِيهِ الدُّعَاءُ هُوَ مَا بَيْنَ وَقْتِكُمْ فِي الظُّهْرِ إِلَی وَقْتِكُمْ فِي الْعَصْرِ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

وَ قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَا ابْنَ آدَمَ اذْكُرْنِي بَعْدَ الْغَدَاةِ سَاعَةً وَ بَعْدَ الْعَصْرِ سَاعَةً أَكْفِكَ مَا أَهَمَّكَ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: ثَلَاثَةُ أَوْقَاتٍ لَا تُحْجَبُ فِيهَا الدُّعَاءُ عَنِ اللَّهِ تَعَالَی فِي أَثَرِ الْمَكْتُوبَةِ وَ عِنْدَ نُزُولِ الْقَطْرِ وَ ظُهُورِ آيَةٍ مُعْجِزَةٍ لِلَّهِ فِي أَرْضِهِ‏. (بحار الأنوار/ج‏90/ص343/ح3)

بهترین اوقات هفته، شب و روز جمعه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19165
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 46

عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا قَالَتْ سَمِعْتُ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله يَقُولُ‏ إِنَّ فِي الْجُمُعَةِ لَسَاعَةً لَا يُوَافِقُهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ يَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا خَيْراً إِلَّا أَعْطَاهُ إِيَّاهُ قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ سَاعَةٍ هِيَ قَالَ ص إِذَا تَدَلَّی نِصْفُ‏ عَيْنِ‏ الشَّمْسِ‏ لِلْغُرُوبِ قَالَ وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ لِغُلَامِهَا اصْعَدْ إِلَی الظِّرَابِ فَإِذَا رَأَيْتَ نِصْفَ‏ عَيْنِ‏ الشَّمْسِ‏ قَدْ تَدَلَّی لِلْغُرُوبِ فَأَعْلِمْنِي حَتَّی أَدْعُوَ. (بحار الأنوار/ج‏86/ص269/ب2/ح8)

قَالَ الصادق علیه السلام: إِنَّ الْعَبْدَ لَيَدْعُو فَيُؤَخَّرُ حَاجَتُهُ إِلَی يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ قَالَ إِنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَيِّدُ الْأَيَّامِ وَ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ يَوْمِ الْفِطْرِ وَ يَوْمِ الْأَضْحَی وَ فِيهِ سَاعَة لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ مَا لَمْ يَسْأَلْ حَرَاماً. (بحار الأنوار/ج‏90/ص347)

وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي خُطْبَتِهِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ أَلَا إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ هُوَ سَيِّدُ أَيَّامِكُمْ وَ أَفْضَلُ أَعْيَادِكُمْ وَ قَدْ أَمَرَكُمُ اللَّهُ فِيهِ بِالسَّعْيِ إِلَی ذِكْرِهِ فَلْيَعْظُمْ فِيهِ رَغْبَتُكُمْ وَ لْتَخْلُصْ نِيَّتُكُمْ وَ أَكْثِرُوا فِيهِ مِنَ التَّضَرُّعِ إِلَی اللَّهِ وَ الدُّعَاءِ وَ مَسْأَلَةِ الرَّحْمَةِ وَ الْغُفْرَانِ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْتَجِيبُ فِيهِ لِكُلِّ مُؤْمِنٍ دَعَاهُ وَ يُورِدُ النَّارَ كُلَّ مُسْتَكْبِرٍ عَنْ عِبَادَتِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی‏ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ‏ وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِيهِ سَاعَةً مُبَارَكَةً لَا يَسْأَلُ اللَّهَ فِيهَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا أَعْطَاهُ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص348)

عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لَيُنَادِي كُلَ‏ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ إِلَی آخِرِهِ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لِدِينِهِ أَوْ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَأَزِيدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَيْهِ أَ لَا عَبْدٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ أَ لَا عَبْدُ مُؤْمِنٌ مَحْبُوسٌ مَغْمُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أُطْلِقَهُ مِنْ سِجْنِهِ فَأُخَلِّيَ سَرْبَهُ أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ مَظْلُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ آخُذَ لَهُ بِظُلَامَتِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَنْتَصِرَ لَهُ وَ آخُذَ لَهُ بِظُلَامَتِهِ قَالَ ع فَلَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا حَتَّی يَطْلُعَ الْفَجْرُ. (بحار الأنوار/ج‏84/ص166/ب7/ح9)

وَ مِنْهُ بِإِسْنَادِهِ قَالَ الصَّادِقُ ع‏ إِنَّ لِلَّهِ عُتَقَاءَ فِي كُلِ‏ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ فَتَعَرَّضُوا لِرَحْمَةِ اللَّهِ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ وَ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ مَنْ مَاتَ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ أَوْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَقَاهُ اللَّهُ فِتْنَةَ الْقَبْرِ وَ طَبَعَ عَلَيْهِ بِطَابَعِ الشُّهَدَاءِ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ كَانَ وَ كَانَ وَ كَتَبَ لَهُ بَرَاءَةً مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ كَانَ شَهِيداً. (بحار الأنوار/ج‏86/ص282/ب2)

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  صلی الله علیه و آله إِنَّ يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَيِّدُ الْأَيَّامِ‏ يُضَاعِفُ اللَّهَ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ وَ يَرْفَعُ فِيهِ الدَّرَجَاتِ وَ يَسْتَجِيبُ فِيهِ الدَّعَوَاتِ وَ يَكْشِفُ فِيهِ الْكُرُبَاتِ وَ يَقْضِي فِيهِ الْحَوَائِجَ الْعِظَامَ وَ هُوَ يَوْمُ الْمَزِيدِ لِلَّهِ فِيهِ عُتَقَاءُ وَ طُلَقَاءُ مِنَ النَّارِ مَا دَعَا بِهِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ إِلَّا كَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَجْعَلَهُ مِنْ عُتَقَائِهِ وَ طُلَقَائِهِ مِنَ النَّارِ فَإِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ وَ لَيْلَتِهِ مَاتَ شَهِيداً وَ بُعِثَ آمِناً وَ مَا اسْتَخَفَّ أَحَدٌ بِحُرْمَتِهِ وَ ضَيَّعَ حَقَّهُ إِلَّا كَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُصْلِيَهُ نَارَ جَهَنَّمَ إِلَّا أَنْ يَتُوبَ.  (الكافي/ج‏3/ص414/باب فضل يوم الجمعة/ح5)

بهترین ماه‌ها، ماه رمضان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۴۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19166
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 75

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عُتَقَاءَ مِنَ النَّارِ إِلَّا مَنْ أَفْطَرَ عَلَی مُسْكِرٍ أَوْ مشاحن [مُشَاحِناً] أَوْ صَاحِبَ شَاهَيْنِ قَالَ قُلْتُ وَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ صَاحِبُ شَاهَيْنِ قَالَ الشِّطْرَنْجُ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص340/ح3)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ يُضَاعِفُ اللَّهُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَكَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هُوَ شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ هُوَ شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ أَلَا فَاجْتَنِبُوا فِيهِ كُلَّ حَرَامٍ وَ أَكْثِرُوا فِيهِ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ سَلُوا فِيهِ حَوَائِجَكُمْ وَ اشْتَغِلُوا فِيهِ بِذِكْرِ رَبِّكُمْ وَ لَا يَكُونَنَّ شَهْرُ رَمَضَانَ عِنْدَكُمْ كَغَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ فَإِنَّ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً وَ فَضْلًا عَلَی سَائِرِ الشُّهُورِ وَ لَا يَكُونَنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ يَوْمُ صَوْمِكُمْ كَيَوْمِ فِطْرِكُمْ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص340)

وَ عَنْهُ ص‏ أَنَّهُ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَقَالَ آمِينَ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ اسْتَقْبَلَنِي فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَدْرَكَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَلَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِيهِ فَمَاتَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ قُلْ آمِينَ فَقُلْتُ آمِينَ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص342)

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَی مِثْلِهِ مِنْ قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص342)

بهترین اماکن، مشاهد مشرفه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۰:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19167
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 75

في‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (نور/36)

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ وَ عَنْ بُرَيْدَةَ قَالا قَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ فِي‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ‏ تُرْفَعَ‏ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ يُسَبِّحُ‏ لَهُ‏ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ‏ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ أَيُّ بُيُوتٍ هَذِهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ بُيُوتُ الْأَنْبِيَاءِ فَقَامَ إِلَيْهِ أَبُو بَكْرٍ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا الْبَيْتُ مِنْهَا وَ أَشَارَ إِلَی بَيْتِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع قَالَ نَعَمْ مِنْ أَفْضَلِهَا. (بحار الأنوار/ج‏23/325/ح1)

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: كُنْتُ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ قَرَأَ الْقَارِي‏ فِي‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ‏ تُرْفَعَ‏ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ الْآيَةَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْبُيُوتُ فَقَالَ بُيُوتُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَی مَنْزِلِ فَاطِمَةَ ع. (بحار الأنوار/ج‏23/326/ح3)

قَالَ حَدَّثَنَا الْإِمَامُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ علیهم السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ فِي‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ‏ تُرْفَعَ‏ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ يُسَبِّحُ‏ لَهُ‏ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ‏ رِجالٌ‏ قَالَ بُيُوتُ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَيْتُ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ حَمْزَةَ وَ جَعْفَرٍ علیهم السلام. (بحار الأنوار/ج‏23/326/ح4)

دعا تحت قبه سید الشهدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۸-۱۶:۱۱:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19168
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

السَّلَامُ عَلَی مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ‏ قُبَّتِهِ. (زیارت ناحیه مقدسه)

عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ بَعَثَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ ع فِي مَرَضِهِ وَ إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَةَ فَسَبَقَنِي إِلَيْهِ مُحَمَّدُ بْنُ حَمْزَةَ فَأَخْبَرَنِي مُحَمَّدٌ مَا زَالَ يَقُولُ ابْعَثُوا إِلَی الْحَيْرِ وَ قُلْتُ لِمُحَمَّدٍ أَلَّا قُلْتَ لَهُ أَنَا أَذْهَبُ إِلَی الْحَيْرِ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنَا أَذْهَبُ إِلَی الْحَيْرِ فَقَالَ انْظُرُوا فِي ذَاكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ مُحَمَّداً لَيْسَ لَهُ سِرٌّ مِنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ أَنَا أَكْرَهُ أَنْ يَسْمَعَ ذَلِكَ قَالَ فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِعَلِيِّ بْنِ بِلَالٍ فَقَالَ مَا كَانَ يَصْنَعُ الْحَيْرَ هُوَ الْحَيْرُ فَقَدِمْتُ الْعَسْكَرَ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ لِيَ اجْلِسْ حِينَ أَرَدْتُ الْقِيَامَ فَلَمَّا رَأَيْتُهُ أَنِسَ بِي ذَكَرْتُ لَهُ قَوْلَ عَلِيِّ بْنِ بِلَالٍ فَقَالَ لِي أَلَّا قُلْتَ لَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يُقَبِّلُ الْحَجَرَ وَ حُرْمَةُ النَّبِيِّ ص وَ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ حُرْمَةِ الْبَيْتِ وَ أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَقِفَ بِعَرَفَةَ وَ إِنَّمَا هِيَ مَوَاطِنُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ يُدْعَی لِي حَيْثُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُدْعَی فِيهَا وَ ذَكَرَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ وَ لَمْ أَحْفَظْ عَنْهُ قَالَ إِنَّمَا هَذِهِ مَوَاضِعُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُتَعَبَّدَ فِيهَا فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ يُدْعَی لِي حَيْثُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُعْبَدَ هَلَّا قُلْتَ لَهُ كَذَا قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَوْ كُنْتُ أُحْسِنُ مِثْلَ هَذَا لَمْ أَرُدَّ الْأَمْرَ عَلَيْكَ هَذِهِ أَلْفَاظُ أَبِي هَاشِمٍ لَيْسَتْ أَلْفَاظَهُ‏. (بحار الأنوار/ج‏50/ص224/ح13)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ زَائِرَ الْحُسَيْنِ جَعَلَ ذُنُوبَهُ جِسْراً بَابَ دَارِهِ ثُمَّ عَبَرَهَا كَمَا يُخَلِّفُ أَحَدُكُمُ الْجِسْرَ وَرَاءَهُ إِذَا عَبَرَ. (كامل الزيارات/ص152/ح1)

اعتراف به گناه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۱:۵۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۵:۴:۲۹
    • کد مطلب:19169
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1586

یکی از مهم‌ترین مقدمات توبه‌ی کامل و مقبول، اعتراف قلبی به گناه است و بعد از اعتراف قلبی اعتراف به زبان.

الهی ان کان قددنا اجلی و لم یقربنی الیک عملی فقد جعلت الاعتراف الیک بذنبی وسائل عللی. (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

اعتراف قلبی بدون این که انسان شناختی از گناهانش داشته باشد ممکن نیست.

انسان باید بداند چه کسی را، معصیت کرده است، در چه حالتی معصیت کرده است و چه جرمی مرتکب شده است. وقتی این حالت در انسان پیدا شود، خود به خود از روی‌گردانی خداوند متعال نگران می‌شود، و از غضب او هراسناک می‌گردد و برای توبه و جبران خطاها تلاش می‌کند؛ چرا که می‌فهمد کوله‌بارش از گناه سنگین شده و کمرش زیر بار آن خم شده و آبرویش در قیامت به خطر افتاده است. از این رو است که پیامبر اکرم در خطبه‌ی شعبانیه می‌فرماید:

ظهوركم ثقيلة من أوزاركم.

اگر اندکی در ادعیه‌ای که از معصومین به ما رسیده تفکر کنیم، به این مهم دست پیدا می‌کنیم.

إِلَهِي‏ أَلْبَسَتْنِي‏ الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمَ جِنَايَتِي فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ (مفاتیح الجنان/مناجات خمسة عشر/مناجات التائبین)

تَتَحَبَّبُ إِلَيْنَا بِالنِّعَمِ وَ نُعَارِضُكَ بِالذُّنُوبِ خَيْرُكَ إِلَيْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَيْكَ صَاعِدٌ وَ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ مَلَكٌ كَرِيمٌ يَأْتِيكَ عَنَّا فِي كُلِّ يَوْمٍ بِعَمَلٍ قَبِيحٍ فَلَا يَمْنَعُكَ مَا يَأْتِي مِنَّا مِنْ ذَلِكَ أَنْ تَحُوطَنَا بِرَحْمَتِكَ وَ تَتَفَضَّلَ عَلَيْنَا بِآلَائِك… إِلَهِي مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ نَاجَيْتُ أَلْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَا نَاجَيْتُ مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِينَ مَجْلِسِي عَرَضَتْ لِي بَلِيَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَ حَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ سَيِّدِي لَعَلَّكَ عَنْ بَابِكَ طَرَدْتَنِي وَ عَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَنِي فِي مَقَامِ الْكَاذِبِينَ فَرَفَضْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي غَيْرَ شَاكِرٍ لِنَعْمَائِكَ فَحَرَمْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَنِي مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي فِي الْغَافِلِينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيَسْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي آلَفُ مَجَالِسَ الْبَطَّالِينَ فَبَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ خَلَّيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِي فَبَاعَدْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ بِجُرْمِي وَ جَرِيرَتِي كَافَيْتَنِي أَوْ لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَيَائِي مِنْكَ جَازَيْتَنِي‏ (مفاتیح الجنان/دعای ابوحمزه ثمالی)

أَنَا الَّذِي أَوْقَرَتِ الْخَطَايَا ظَهْرَهُ، وَ أَنَا الَّذِي أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ، وَ أَنَا الَّذِي بِجَهْلِهِ عَصَاكَ، وَ لَمْ تَكُنْ أَهْلًا مِنْهُ لِذَاكَ… فَمَنْ أَجْهَلُ مِنِّي، يَا إِلَهِي، بِرُشْدِهِ وَ مَنْ أَغْفَلُ مِنِّي عَنْ حَظِّهِ وَ مَنْ أَبْعَدُ مِنِّي مِنِ اسْتِصْلَاحِ نَفْسِهِ حِينَ أُنْفِقُ مَا أَجْرَيْتَ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ فِيمَا نَهَيْتَنِي عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ وَ مَنْ أَبْعَدُ غَوْراً فِي الْبَاطِلِ، وَ أَشَدُّ إِقْدَاماً عَلَی السُّوءِ مِنِّي حِينَ أَقِفُ بَيْنَ دَعْوَتِكَ وَ دَعْوَةِ الشَّيْطَانِ فَأَتَّبِعُ دَعْوَتَهُ عَلَی غَيْرِ عَمًی مِنِّي فِي مَعْرِفَةٍ بِهِ وَ لَا نِسْيَانٍ مِنْ حِفْظِي لَهُ وَ أَنَا حِينَئِذٍ مُوقِنٌ بِأَنَّ مُنْتَهَی دَعْوَتِكَ إِلَی الْجَنَّةِ، وَ مُنْتَهَی دَعْوَتِهِ إِلَي النَّارِ. سُبْحَانَكَ!! مَا أَعْجَبَ مَا أَشْهَدُ بِهِ عَلَی نَفْسِي، وَ أُعَدِّدُهُ مِنْ مَكْتُومِ أَمْرِي … أَنَا، يَا إِلَهِي، أَكْثَرُ ذُنُوباً، وَ أَقْبَحُ آثَاراً، وَ أَشْنَعُ أَفْعَالًا، وَ أَشَدُّ فِي الْبَاطِلِ تَهَوُّراً، وَ أَضْعَفُ عِنْدَ طَاعَتِكَ تَيَقُّظاً، وَ أَقَلُّ لِوَعِيدِكَ انْتِبَاهاً وَ ارْتِقَاباً مِنْ أَنْ أُحْصِيَ لَكَ عُيُوبِي، أَوْ أَقْدِرَ عَلَی ذِكْرِ ذُنُوبِي… اللَّهُمَّ وَ هَذِهِ رَقَبَتِي قَدْ أَرَقَّتْهَا الذُّنُوبُ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْتِقْهَا بِعَفْوِكَ، وَ هَذَا ظَهْرِي قَدْ أَثْقَلَتْهُ الْخَطَايَا، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَفِّفْ عَنْهُ بِمَنِّكَ. (صحیفه سجادیه/دعای 16)

نمونه‌های فراوان دیگر نیز در ادعیه موجود است، مانند دعای عرفه امام حسین، که با اندکی جستجو در کتب ادعیه با آن برخورد می‌کنیم.

استغفار و گریه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۱:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۹:۵۴
    • کد مطلب:19170
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1572

آنچه بسیار مهم است در امر دعا و توبه گریه و استغفار است، به طوری که در روایات از جمود عین مذمت شده و برای استغفار برکات فراوان نقل شده است.

أيها الناس إن أنفسكم مرهونة بأعمالكم فكفوها باستغفاركم. (خطبه شعبانیه)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله  مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَيْنِ‏ وَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ وَ شِدَّةُ الْحِرْصِ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا وَ الْإِصْرَارُ عَلَی الذَّنْبِ. (الكافي/ج‏2/ص290/باب في أصول الكفر و أركانه/ح6)

عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ علیه السلام قَالَ: لَمَّا كَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ ع قَالَ مُوسَی إِلَهِي مَا جَزَاءُ مَنْ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ مِنْ خَشْيَتِكَ قَالَ يَا مُوسَی أَقِي وَجْهَهُ مِنْ حَرِّ النَّارِ وَ أُومِنُهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر. (بحار الأنوار/ج‏90/ص328/ح1)

عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكُونُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجَنَّةِ أَكْثَرُ مِمَّا بَيْنَ الثَّرَی إِلَی الْعَرْشِ لِكَثْرَةِ ذُنُوبِهِ فَمَا هُوَ إِلَّا أَنْ يَبْكِيَ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَدَماً عَلَيْهَا حَتَّی يَصِيرَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا أَقْرَبُ مِنْ جَفْنَتِهِ إِلَی مُقْلَتِهِ‏.( بحار الأنوار/ج‏90/ص329/ح4)

عَنِ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَتَيْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَطْرَةِ دَمْعَةٍ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ لَا يُرِيدُ بِهَا عَبْدٌ إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَ. (بحار الأنوار/ج‏90/ص329/ح6)

قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام‏ مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ التَّوْبَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الصَّبْرَ لَمْ يُحْرَمِ الْأَجْرَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص21/ب20/ح12)

وَ قَالَ ع‏ عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ. (نهج البلاغة/قصار87)

سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَقُولُ الْعَجَبُ مِمَّنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الْمِمْحَاةُ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا الْمِمْحَاةُ قَالَ الِاسْتِغْفَارُ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص22/ب20/ح17)

وَ قَالَ ع‏ مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ التَّوْبَةَ لَمْ يُحْرَمِ الْقَبُولَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ. (نهج البلاغة/قصار135)

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ‏ تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحْكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص22/ب20/ح18)

عَنِ الْعَالِمِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: وَ اللَّهِ مَا أُعْطِيَ مُؤْمِنٌ قَطُّ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجَائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلُقِهِ وَ الْكَفِّ عَنِ اغْتِيَابِ الْمُؤْمِنِينَ وَ اللَّهُ تَعَالَی لَا يُعَذِّبُ عَبْداً بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ إِلَّا بِسُوءِ ظَنِّهِ وَ تَقْصِيرِهِ فِي رَجَائِهِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُوءِ خُلُقِهِ وَ اغْتِيَابِهِ الْمُؤْمِنِينَ الْخَبَرَ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص28/ب20/ح29)

قَدْ تَرَی يَا إِلَهِي، فَيْضَ دَمْعِي مِنْ خِيفَتِكَ، وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ انْتِقَاضَ جَوَارِحِي مِنْ هَيْبَتِكَ كُلُّ ذَلِكَ حَيَاءٌ مِنْكَ لِسُوءِ عَمَلِي، وَ لِذَاكَ خَمَدَ صَوْتِي عَنِ الْجَأْرِ إِلَيْكَ، وَ كَلَّ لِسَانِي عَنْ مُنَاجَاتِكَ. (صحیفه سجادیه/دعای 16)

حکایت: توبه قوم یونس

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۲:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19171
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2419

جميل نقل می‏كند: امام صادق علیه السلام به من فرمود:

خداوند عذاب را از هيچ قومی بر طرف نساخت، مگر قوم يونس و جريان به اين صورت بود كه يونس علیه السلام آنها را به توحيد و اسلام فرا خواند، اما آنها ابا كردند.

پس يونس تصميم گرفت آنها را نفرين كند؛ ليكن در ميان آنها دو مرد عابد و دانشمند وجود داشت به نامهای مليخا و روبيل. مرد عابد يونس را بر نفرين قوم ترغيب كرد؛

اما مرد دانشمند او را از اين عمل نهی نمود و گفت: قومت را نفرين نكن؛ چون خداوند با اينكه دوستدار هلاك بندگان خود نيست، دعای تو را اجابت می‏كند؛

يونس قول عابد را پذيرفت و قول دانشمند را قبول نكرد و قومش را نفرين نمود. خداوند هم به او وحی نمود كه عذاب در فلان تاريخ روی می‏دهد.

وقتی زمان عذاب نزديك شد، يونس به همراه مرد عابد از ميان قوم خارج شد؛ ليكن مرد عالم در ميان قوم باقی ماند.

وقتی روز عذاب فرا رسيد مرد عالم به مردم گفت: ای قوم به درگاه الهی جزع و فزع و تضرع كنيد، شايد به شما رحم كند و عذاب را از شما برطرف سازد.

مردم گفتند: چه كنيم؟

عالم گفت: به سوی بيابان برويد و ميان زنان و كودكانتان جدايی افكنيد و شتران ماده را از كره‏هايشان جدا كنيد و ميان دام‌ها و بچه‏هايشان نيز چنين كنيد. سپس به دعا و گريه و تضرع بپردازيد و سر به سجده گذاريد و طلب رحمت كنيد.

مردم چنين كردند، خداوند به آنان رحمت نمود و عذاب را از ايشان بر طرف نمود و بر كوهها وارد كرد.

بعد از فرود عذاب بر كوه يونس به دهكده بازگشت تا نتيجه نزول عذاب را ببيند، اما با كمال تعجب دهقانان را در حال زراعت ديد، به آنها گفت: قوم يونس چه كردند؟

آنها كه يونس را نمی‏شناختند، گفتند: يونس به آنها نفرين نمود، خداوند هم دعای او را اجابت كرد و نشانه‏های عذاب ظاهر شد، اما آنها اجتماع كرده و گريه و زاری نمودند و به درگاه الهی دعا كردند، خداوند هم به آنها رحمت نمود و اكنون آنها در طلب يونس هستند تا به او ايمان بياورند.[1]

 

[1]ـ ترجمه قصص الأنبياء جزائری/ص608

عَنْ جَمِيلٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا رَدَّ اللَّهُ الْعَذَابَ إِلَّا عَنْ قَوْمِ يُونُسَ وَ كَانَ يُونُسُ يَدْعُوهُمْ إِلَی الْإِسْلَامِ فَيَأْبَوْنَ ذَلِكَ فَهَمَ أَنْ يَدْعُوَ عَلَيْهِمْ وَ كَانَ فِيهِمْ رَجُلَانِ عَابِدٌ وَ عَالِمٌ وَ كَانَ اسْمُ أَحَدِهِمَا مَلِيخَا  وَ الْآخَرُ اسْمُهُ رُوبِيلُ فَكَانَ الْعَابِدُ يُشِيرُ عَلَی يُونُسَ بِالدُّعَاءِ عَلَيْهِمْ وَ كَانَ الْعَالِمُ يَنْهَاهُ وَ يَقُولُ لَا تَدْعُ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْتَجِيبُ لَكَ وَ لَا يُحِبُّ هَلَاكَ عِبَادِهِ فَقَبِلَ قَوْلَ الْعَابِدِ وَ لَمْ يَقْبَلْ مِنَ الْعَالِمِ فَدَعَا عَلَيْهِمْ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَيْهِ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فِي سَنَةِ كَذَا وَ كَذَا فِي شَهْرِ كَذَا وَ كَذَا فِي يَوْمِ كَذَا وَ كَذَا فَلَمَّا قَرُبَ الْوَقْتُ خَرَجَ يُونُسُ مِنْ بَيْنِهِمْ مَعَ الْعَابِدِ وَ بَقِيَ الْعَالِمُ فِيهَا فَلَمَّا كَانَ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ نَزَلَ الْعَذَابُ فَقَالَ الْعَالِمُ لَهُمْ يَا قَوْمِ افْزَعُوا إِلَی اللَّهِ فَلَعَلَّهُ يَرْحَمُكُمْ وَ يَرُدُّ الْعَذَابَ عَنْكُمْ‏  فَقَالُوا كَيْفَ نَصْنَعُ قَالَ اجْتَمِعُوا وَ اخْرُجُوا إِلَی الْمَفَازَةِ وَ فَرِّقُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَ الْأَوْلَادِ وَ بَيْنَ الْإِبِلِ وَ أَوْلَادِهَا وَ بَيْنَ الْبَقَرِ وَ أَوْلَادِهَا وَ بَيْنَ الْغَنَمِ وَ أَوْلَادِهَا ثُمَّ ابْكُوا وَ ادْعُوا فَذَهَبُوا وَ فَعَلُوا ذَلِكَ وَ ضَجُّوا وَ بَكَوْا فَرَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَرَفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ وَ فَرَّقَ الْعَذَابَ عَلَی الْجِبَالِ وَ قَدْ كَانَ نَزَلَ وَ قَرُبَ مِنْهُمْ فَأَقْبَلَ يُونُسُ يَنْظُرُ  كَيْفَ أَهْلَكَهُمُ اللَّهُ فَرَأَی الزَّارِعُونَ يَزْرَعُونَ فِي أَرْضِهِمْ قَالَ لَهُمْ مَا فَعَلَ قَوْمُ يُونُسَ فَقَالُوا لَهُ وَ لَمْ يَعْرِفُوهُ إِنَّ يُونُسَ دَعَا عَلَيْهِمْ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ نَزَلَ الْعَذَابُ عَلَيْهِمْ فَاجْتَمَعُوا وَ بَكَوْا فَدَعَوْا فَرَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَرَفَ ذَلِكَ عَنْهُمْ وَ فَرَّقَ الْعَذَابَ عَلَی الْجِبَالِ فَهُمْ إِذاً يَطْلُبُونَ يُونُسَ لِيُؤْمِنُوا بِه‏. (بحار الأنوار/ج‏14/ص380/ح2)

جبران

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۱۸:۱۸:۱۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19172
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1795

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ قَالُوا اللَّهُمَّ لَا قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ يُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يَزِدْ فِي الْعِبَادَةِ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ لِبَاسَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ مَجْلِسَهُ‏ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ‏ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ‏ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُغَيِّرْ خُلُقَهُ وَ نِيَّتَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ يُوَسِّعْ كَفَّهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ يَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ يُقَدِّمْ‏ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَدَنِهِ فَلَيْسَ بِتَائِبٍ وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَی هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاكَ التَّائِبُ.( بحار الأنوار/ج‏6/ص35/ح52)

حکایت: توبه دروغین شیطان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۱۸:۱۷:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19173
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2635

روایت است که یحیی بن زکریا، روزی ابلیس را دید که گریان است، پس شفقتش بجنبید. فرمود: ای مردود! چرا می گریی؟ و به این ناله و زاری چرایی؟

شیطان گفت: یا یحیی! چندین هزار سال حلقه بر این در زدم به امید آنکه او را باز کنند. آخر الامر ندا آمده که باز نیست.

گفتم: تا کی؟

گفتند: هرگز!

یحیی را دل بر وی بسوخت و دعایی نمود که الهی این بیگانه بدین زاری می‌گرید. چه بود اگر او را پذیرایی و در آشتی بگشایی و توبه او را قبول فرمایی؟

خطاب آمد که ای یحیی! او به دروغ می گوید. می‌خواهد بندگان مرا بفریبد. اگر خواهی که کذب او معلومت گردد، به او بگوی تا بر سر تربت آدم رفته و تربت او را سجده کند، تا من توبه‌اش را قبول کنم و باب صلح به روی او بگشایم.

یحیی به جانب وی آمده و بشارت آورد و گفت: بر تو مژدگانی باد که کارت رو به صلاح آورد.

شیطان گفت: چه می‌یابد کرد؟

یحیی فرمود: حق تعالی می‌فرماید که وی را انقلاب و تمرد به واسطه آدم افتاد؛ چه او را گفتم سجده آدم نما، و او سجده نکرد. اکنون تدارک آن است که قبر او را سجده کند، تا باز به مقام خود باز آید.

ابلیس گفت: ای یحیی! آن دم که آدم زنده بود و بر مسند عزاز و اکرام تکیه زده بود، او را سجده نکردم. اکنون که مرده و زیر خاک است، چگونه او را سجده کنم؟ چه این هرگز نخواهد شد.

خطاب آمد که یا یحیی، دانستی که گریه او دروغ بوده است.[1]

 

[1]ـ خزینة الجواهر/ص364

ایمان و توسل به اهل بیت شرط اساسی توبه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۴:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19174
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1139

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ فَلْيَعْمَلِ الْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلَّا لِأَهْلِ إِيمَانٍ. (بحار الأنوار/ج‏6/ص40/ح71)

توبه بدون ولایت اهل بیت ممکن نیست؛ چرا که عدم پذیرش ولایت اهل بیت گناهی است که بزرگتر از همه گناهان کبیره است.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَا عَلِيُّ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ مِثْلَ مَا قَامَ نُوحٌ فِي قَوْمِهِ وَ كَانَ لَهُ مِثْلُ أُحُدٍ ذَهَباً فَأَنْفَقَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ مُدَّ فِي عُمُرِهِ حَتَّی حَجَّ أَلْفَ حَجَّةٍ ثُمَّ قُتِلَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ثُمَّ لَمْ يُوَالِكَ يَا عَلِيُّ لَمْ يَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَ لَمْ يَدْخُلْهَا أَ مَا عَلِمْتَ يَا عَلِيُّ أَنَّ حُبَّكَ حَسَنَةٌ لَا تَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضَكَ سَيِّئَةٌ لَا تَنْفَعُ مَعَهَا طَاعَةٌ يَا عَلِيُّ لَوْ نَثَرْتَ الدُّرَّ عَلَی الْمُنَافِقِ مَا أَحَبَّكَ وَ لَوْ ضَرَبْتَ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ مَا أَبْغَضَكَ لِأَنَّ حُبَّكَ إِيمَانٌ وَ بُغْضَكَ نِفَاقٌ لَا يُحِبُّكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ وَ لَا يُبْغِضُكَ إِلَّا مُنَافِقٌ شَقِيٌّ. (بحار الأنوار/ج‏39/ص280/ب87/ح62)

این است که در هر دعایی به درگاه خدا باید در مقابل پیامبر اکرم و اهل بیت او علیهم السلام هم کرنش کرد و دعا بدون کرنش در مقابل چهارده نور الهی هیچ تأثیری که ندارد هیچ بلکه طبق بعضی از روایات خود معصیتی بزرگ است.

این مطلبی امر عظیمی است که حتی انبیاء نیز از آن مستثنی نبوده‌اند و در دعاهای خود باید از عظمت و نور این انوار الهی مدد می‌گرفتند که در آیاتی در قرآن به آن اشاره شده و در روایات بیان گردیده است. یکی از این موارد قصه آدم ابو البشر است.

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِيَّ ص عَنِ الْكَلِمَاتِ الَّتِي تَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ‏ عَلَيْهِ‏ قَالَ سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن‏. (الأمالي صدوق/مجلس18/ح2)

از این رو است که در ادعیه‌ای که از اهل بیت وحی رسیده است، در بسیاری از فراز‌های دعا صلوات بر پیامبر و آل طاهرینش و یا قسم دادن خدا به حق آنان آمده است که هر کس طالب باشد با اندک جستجویی در کتب ادعیه به این ادعا واقف می‌شود.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً عَنِ السَّمَاءِ حَتَّی يُصَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام. (بحار الأنوار/ج‏90/ص312/ح16)

حکایت: ضمانت توبه مأمور بنی امیه توسط امام صادق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۴:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19175
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2052

علی بن ابی حمزه گفت: دوستی داشتم از مأمورين و نويسندگان بنی اميه. از من خواهش كرد برايش اجازه بگيرم كه خدمت حضرت صادق برسد. اجازه گرفتم.

وقتی خدمت حضرت صادق رسيد، سلام كرده نشست. عرض كرد: آقا من در اداره حكومتی بنی اميه كار مي‌كردم و از دنيای آنها ثروت زيادی انباشتم و كسی از من بازخواست نمي‌كرد.

فرمود: اگر بنی اميه نمی‏يافتند كسی را كه نويسنده آنها باشد و ماليات جمع كند و جنگ نمايد و در اجتماعات آنها حاضر شود، حق ما را غصب نمي‌كردند. اگر مردم اطراف آنها را نگيرند، چيزی پيدا نخواهند كرد، مگر همان اندازه‏ای كه‏ بدستشان برسد.

آن مرد گفت: فدايت شوم آيا راه نجاتی برايم هست؟

فرمود: اگر راهی برايت بگويم عمل مي‌كنی؟!

عرض كرد بلی انجام مي‌دهم.

فرمود: هر چه در كار حكومتی آنها بدست آورده‏ای رها كن. هر كدام را مي‌شناسی حق آنها را مي‌دهی و هر كدام را نمي‌شناسی از طرف آنها صدقه مي‌دهی. من از جانب خدا برای تو بهشت را ضمانت مي‌كنم.

مدتی سر به زير انداخت و در انديشه .بود تصميم خود را گرفت سر برداشته گفت: انجام ميدهم.

علی بن ابو حمزه گفت: من با او به كوفه برگشتيم. هر چه داشت رد كرد، حتی لباسهای تنش را. ما مقداری پول تهيه كرديم و لباس برايش خريديم و برای مخارج او پولی فرستاديم. چند ماهی بيش نگذشت كه مريض شد. از او عيادت مي‌كرديم.

روزی به عيادتش رفتم در حال جان دادن بود، چشم باز كرد گفت: علی بن ابی حمزه! دوست تو حضرت صادق، به خدا قسم، به وعده خود وفا كرد.

از دنيا رفت. كار كفن و دفن او را انجام داديم. خدمت حضرت صادق رفتم. همين كه چشمش به من افتاد فرمود: علي! نسبت به دوست تو، به وعده خود وفا كرديم.

عرض كردم صحيح مي‌فرمائيد، فدای شما شوم! هنگام مرگ خودش هم به من گفت.[1]

 

[1]ـ زندگانی حضرت امام جعفر صادق عليه السلام-ترجمه جلد 47 بحار الأنوار/ص117

عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: كَانَ لِي صَدِيقٌ مِنْ كُتَّابِ بَنِي أُمَيَّةَ فَقَالَ لِي اسْتَأْذِنْ لِي عَلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ فَأَذِنَ لَهُ فَلَمَّا أَنْ دَخَلَ سَلَّمَ وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كُنْتُ فِي دِيوَانِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَأَصَبْتُ مِنْ دُنْيَاهُمْ مَالًا كَثِيراً وَ أَغْمَضْتُ فِي مَطَالِبِهِ‏  فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَوْ لَا أَنَّ بَنِي أُمَيَّةَ وَجَدُوا مَنْ يَكْتُبُ لَهُمْ وَ يَجْبِي لَهُمُ الْفَيْ‏ءَ وَ يُقَاتِلُ عَنْهُمْ وَ يَشْهَدُ جَمَاعَتَهُمْ لَمَا سَلَبُونَا حَقَّنَا وَ لَوْ تَرَكَهُمُ النَّاسُ وَ مَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا وَجَدُوا شَيْئاً إِلَّا مَا وَقَعَ فِي أَيْدِيهِمْ قَالَ فَقَالَ الْفَتَی جُعِلْتُ فِدَاكَ فَهَلْ لِي مَخْرَجٌ مِنْهُ قَالَ إِنْ قُلْتُ لَكَ تَفْعَلُ قَالَ أَفْعَلُ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْ جَمِيعِ مَا كَسَبْتَ فِي دِيوَانِهِمْ فَمَنْ عَرَفْتَ مِنْهُمْ رَدَدْتَ عَلَيْهِ مَالَهُ وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ تَصَدَّقْتَ بِهِ وَ أَنَا أَضْمَنُ لَكَ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ فَأَطْرَقَ الْفَتَی طَوِيلًا ثُمَّ قَالَ لَهُ قَدْ فَعَلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ ابْنُ أَبِي حَمْزَةَ فَرَجَعَ الْفَتَی مَعَنَا إِلَی الْكُوفَةِ فَمَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّی ثِيَابِهِ الَّتِي عَلَی بَدَنِهِ قَالَ فَقَسَمْتُ لَهُ قِسْمَةً وَ اشْتَرَيْنَا لَهُ ثِيَاباً وَ بَعَثْنَا إِلَيْهِ بِنَفَقَةٍ قَالَ فَمَا أَتَی عَلَيْهِ إِلَّا أَشْهُرٌ قَلَائِلُ حَتَّی مَرِضَ فَكُنَّا نَعُودُهُ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ يَوْماً وَ هُوَ فِي السَّوْقِ‏  قَالَ فَفَتَحَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ وَفَی لِي وَ اللَّهِ صَاحِبُكَ قَالَ ثُمَّ مَاتَ فَتَوَلَّيْنَا أَمْرَهُ فَخَرَجْتُ حَتَّی دَخَلْتُ عَلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيَّ قَالَ يَا عَلِيُّ وَفَيْنَا وَ اللَّهِ لِصَاحِبِكَ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَكَذَا وَ اللَّهِ قَالَ لِي عِنْدَ مَوْتِهِ‏. (بحار الأنوار/ج‏47/ص382/ح105)

حکایت: ضمانت توبه مرد عیاش توسط امام صادق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۰-۱۴:۳۴:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19176
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1965

ابو بصير گفت: همسايه‏ای داشتم از مأمورين سلطان و هواداران آنها بود و پول گزافی بدست آورده، چند كنيز خواننده تهيه كرده بود. گروهی را جمع مي‌كرد، مشروب مي‌خوردند و به ساز و نواز اشتغال داشتند كه باعث ناراحتی من بود.

چند مرتبه بخودش شكايت كردم، ولی دست نكشيد. چون زياد اصرار كردم، روزی گفت: فلانی من مردی گرفتار هستم و تو مردی آسوده و موفق هستی. اگر وضع مرا برای امام خود بگوئی، شايد خدا به وسيله تو مرا نجات دهد.

حرف او به دلم مؤثر افتاد. وقتی خدمت امام صادق رسيدم، جريان او را عرض كردم.

فرمود: موقعی كه به كوفه برگردی او به ديدن تو خواهد آمد. به او بگو جعفر بن محمد عليه السلام مي‌گويد: هر چه از اين راه به دست آورده‏ای رها كن، من برای تو از طرف خدا بهشت را ضمانت مي‌كنم.

ابو بصير گفت: وقتی به كوفه برگشتم از جمله كسانی كه به ديدنم آمدند، يكی او بود. وقتی خواست حركت كند او را نگه داشتم، تا خانه خلوت شد. به او گفتم: فلانی! من جريان تو را خدمت امام عليه السلام عرض كردم. فرمود: سلام مرا به او برسان. بگو هر چه از اين راه بدست آورده، واگذارد، من از جانب خدا بهشت را برايش ضمانت مي‌كنم.

اشکهايش جاری شد. گفت: آه! تو را به خدا حضرت صادق به تو چنين فرمود؟!

قسم خوردم كه ايشان چنين فرمودند. گفت: بسيار خوب، رفت.

چند روز بيشتر نگذشت كه از پی من فرستاد. وقتی رفتم، ديدم پشت درب ايستاده، برهنه است.

گفت: ابا بصير هر چه در منزل داشتم، دادم. اكنون می‏بينی در چه حالم.

پيش دوستان رفتم و مقداری لباس برای او گرفتم. بعد از چند روز باز از پی من فرستاد كه بيمارم. بيا تو را ببينم. مرتب از او خبر می‌گيرفتم و در معالجه‏اش كوشش مي‌نمودم، تا بالاخره مشرف به مرگ شد.

من در بالينش نشسته بودم، در حال جان دادن بود، بي‌هوش شد، بعد كه به هوش آمد گفت: ابا بصير امامت به وعده خود وفا كرد. سپس از دنيا رفت.

آن سال به حج رفتم. خدمت حضرت صادق رسيدم. اجازه شرفيابی خواستم. وارد خانه كه شدم يك پايم در صحن حياط و پای ديگرم در اطاق بود، قبل از اينكه صحبتی كنم، فرمود: ابا بصير عهدی كه با دوستت بسته بوديم وفا كرديم.[1]

 

[1]ـ زندگانی حضرت امام جعفر صادق عليه السلام-ترجمه جلد 47 بحار الأنوار/ص125

قَالَ أَبُو بَصِيرٍ كَانَ لِي جَارٌ يَتَّبِعُ السُّلْطَانَ فَأَصَابَ مَالًا فَاتَّخَذَ قِيَاناً وَ كَانَ يَجْمَعُ الْجُمُوعَ وَ يَشْرَبُ الْمُسْكِرَ وَ يُؤْذِينِي فَشَكَوْتُهُ إِلَی نَفْسِهِ غَيْرَ مَرَّةٍ فَلَمْ يَنْتَهِ فَلَمَّا أَلْحَحْتُ عَلَيْهِ قَالَ يَا هَذَا أَنَا رَجُلٌ مُبْتَلًی وَ أَنْتَ رَجُلٌ مُعَافًی فَلَوْ عَرَّفْتَنِي لِصَاحِبِكَ رَجَوْتُ أَنْ يَسْتَنْقِذَنِيَ اللَّهُ بِكَ فَوَقَعَ ذَلِكَ فِي قَلْبِي فَلَمَّا صِرْتُ إِلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ذَكَرْتُ لَهُ حَالَهُ فَقَالَ لِي إِذَا رَجَعْتَ إِلَی الْكُوفَةِ فَإِنَّهُ سَيَأْتِيكَ فَقُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ دَعْ مَا أَنْتَ عَلَيْهِ وَ أَضْمَنُ لَكَ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ قَالَ فَلَمَّا رَجَعْتُ إِلَی الْكُوفَةِ أَتَانِي فِيمَنْ أَتَی فَاحْتَبَسْتُهُ حَتَّی خَلَا مَنْزِلِي فَقُلْتُ يَا هَذَا إِنِّي ذَكَرْتُكَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ يَتْرُكُ مَا هُوَ عَلَيْهِ وَ أَضْمَنُ لَهُ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ فَبَكَی ثُمَّ قَالَ اللَّهَ قَالَ لَكَ جَعْفَرٌ ع هَذَا قَالَ فَحَلَفْتُ لَهُ أَنَّهُ قَالَ لِي مَا قُلْتُ لَكَ فَقَالَ لِي حَسْبُكَ وَ مَضَی فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ أَيَّامٍ بَعَثَ إِلَيَّ وَ دَعَانِي فَإِذَا هُوَ خَلْفَ بَابِ دَارِهِ عُرْيَانٌ فَقَالَ يَا أَبَا بَصِيرٍ مَا بَقِيَ فِي مَنْزِلِي شَيْ‏ءٌ إِلَّا وَ خَرَجْتُ عَنْهُ وَ أَنَا كَمَا تَرَی فَمَشَيْتُ إِلَی إِخْوَانِي فَجَمَعْتُ لَهُ مَا كَسَوْتُهُ بِهِ ثُمَّ لَمْ يَأْتِ عَلَيْهِ إِلَّا أَيَّامٌ يَسِيرَةٌ حَتَّی بَعَثَ إِلَيَّ أَنِّي عَلِيلٌ فَأْتِنِي فَجَعَلْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ وَ أُعَالِجُهُ حَتَّی نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ- فَكُنْتُ عِنْدَهُ جَالِساً وَ هُوَ يَجُودُ بِنَفْسِهِ ثُمَّ غُشِيَ عَلَيْهِ غَشْيَةً ثُمَّ أَفَاقَ فَقَالَ يَا أَبَا بَصِيرٍ قَدْ وَفَی صَاحِبُكَ لَنَا ثُمَّ مَاتَ فَحَجَجْتُ فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ فَلَمَّا دَخَلْتُ قَالَ مُبْتَدِئاً مِنْ دَاخِلِ الْبَيْتِ وَ إِحْدَی رِجْلَيَّ فِي الصَّحْنِ وَ الْأُخْرَی فِي دِهْلِيزِ دَارِهِ يَا أَبَا بَصِيرٍ قَدْ وَفَيْنَا لِصَاحِبِكَ. (بحار الأنوار/ج‏47/ص145)

شرح خطبه شعبانیه - من فطر منكم صائما…

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19188
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1188

أيها الناس من فطر منكم صائما مؤمنا في هذا الشهر كان له بذلك عند الله عتق نسمة و مغفرة لما مضی من ذنوبه فقيل يا رسول الله و ليس كلنا يقدر علی ذلك فقال صلی الله علیه و آله اتقوا النار و لو بشق تمرة اتقوا النار و لو بشربة من ماء.

افطاری دادن

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3243

چرایی مقایسه اعمال با آزاد کردن بنده

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۶:۳۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19190
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 46

معصومین علیهم السلام وقتی می‌خواستند فضیلیت عملی را بگویند، به بیانات مختلف می‌فرمودند؛ گاهی اثرات دنیایی یک عمل را بیان می‌کردند؛ گاهی اثرات اخروی عملی را توضیح می‌دادند؛ اما آنچه که زیاد هم در روایات دیده می‌شود، مقایسه عمل با اعمالی نظیر حج و عمره و شهادت است.

چون مردم در آن زمان تا حدودی از ثواب و فضیلت و اهمیت این موارد آگاهی داشتند در مقام مقایسه معیار این اعمال قرار می‌گرفته و این اعمال به عنوان واحد ریاضی در فضایل بقیه اعمال بیان می‌شده است.

یکی از مواردی که اعمال با آن سنجیده شده و اتفاقا خیلی هم روی آن تکیه شده آزاد کردن بنده است.

با توجه به این که در زمان ما این مسئله موضوعیت ندارد، فقط برای این که روایاتی که در فضیلت افطاری دادن به مؤمن آمده است، فهمیده شود،  فضیلت این عمل را ـ که در لسان روایات از واژه عتق از آن یاد شده ـ خیلی مختصر در قالب یک روایت اشاره می‌کنیم.

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ أَعْتَقَ مُسْلِماً أَعْتَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِكُلِّ عُضْوٍ مِنْهُ عُضْواً مِنَ النَّارِ.(الكافي/ج‏6/ص180/ح2)

اکنون روشن می‌شود که چرا در روایات آمده است که مثلا فلان عمل افضل از آزاد کردن بنده است. وقتی آزاد کردن یک بنده مسلمان برابر باشد با آزاد شدن اعضای بدن از آتش در مقابل هر عضو از بدن او، اعمالی که افضل و برتر است چگونه باید باشد؟!

اطعام مؤمن در روایات

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۶:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19191
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 54

قبل از این که فضیلت افطاری دادن را بررسی کنیم، اصل فضايل اطعام مؤمن در روایات را مروری می‌نماییم.

اثرات دنیوی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۶:۴۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 76

اطعام موجب ازیاد رزق و از بین رفتن گناهان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19192
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

عَنْ حُسَيْنِ بْنِ نُعَيْمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْأَخُ لِي أُدْخِلُهُ فِي مَنْزِلِي فَأُطْعِمُهُ طَعَامِي وَ أُخْدِمُهُ أَهْلِي وَ خَادِمِي أَيُّنَا أَعْظَمُ مِنَّةً عَلَی صَاحِبِهِ قَالَ هُوَ عَلَيْكَ أَعْظَمُ مِنَّةً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أُدْخِلُهُ مَنْزِلِي وَ أُطْعِمُهُ طَعَامِي وَ أَخْدُمُهُ بِنَفْسِي وَ يَخْدُمُهُ أَهْلِي وَ خَادِمِي وَ يَكُونُ أَعْظَمَ مِنَّةً عَلَيَّ مِنِّي عَلَيْهِ قَالَ نَعَمْ لِأَنَّهُ يَسُوقُ عَلَيْكَ الرِّزْقَ وَ يَحْمِلُ عَنْكَ الذُّنُوبَ. (بحار الأنوار/ج‏71/ص366/ح40)

اطعام موجب سرازیر شده خیر و برکت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19193
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 33

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الْخَيْرُ أَسْرَعُ إِلَی الْبَيْتِ الَّذِي يُطْعَمُ فِيهِ الطَّعَامُ مِنَ الشَّفْرَةِ فِي سَنَامِ الْإِبِلِ‏. (بحار الأنوار/ج‏71/ص362/ح18)

عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الْإِطْعَامَ فِي اللَّهِ وَ يُحِبُّ الَّذِي يُطْعِمُ الطَّعَامَ فِي اللَّهِ وَ الْبَرَكَةُ فِي بَيْتِهِ أَسْرَعُ مِنَ الشَّفْرَةِ فِي سَنَامِ الْبَعِيرِ.( بحار الأنوار/ج‏71/ص368/ح55)

اثرات اخروی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۶:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 87

اطعام نجات دهنده

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19195
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الْمُنْجِيَاتُ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءُ السَّلَامِ وَ الصَّلَاةُ بِاللَّيْلِ وَ النَّاسُ نِيَامٌ‏. (بحار الأنوار/ج‏71/ص360/ح3)

اطعام موجب مغفرت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19196
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 70

أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُولُ‏ مِنْ مُوجِبَاتِ مَغْفِرَةِ الرَّبِّ إِطْعَامُ الطَّعَامِ‏. (بحار الأنوار/ج‏71/ص361/ح7)

اطعام افضل الاعمال

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19253
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 72

أَخَذَ رَجُلٌ بِلِجَامِ دَابَّةِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ فَقَالَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ إِطْيَابُ الْكَلَامِ. (بحار الأنوار/ج‏71/ص361/ح7)

مقایسه بین اطعام و دیگر اعمال در روایات

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۶:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 75

اطعام در کنار شهادت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19197
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ هِرَاقَةَ الدِّمَاءِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ. (بحار الأنوار/ج‏71/ص361/ح10)

اطعام افضل از آزاد کردن بنده

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۳۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19198
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 40

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: يَا سَدِيرُ تُعْتِقُ كُلَّ يَوْمٍ نَسَمَةً قُلْتُ لَا قَالَ كُلَّ شَهْرٍ قُلْتُ لَا قَالَ كُلَّ سَنَةٍ قُلْتُ لَا قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تَأْخُذُ بِيَدِ وَاحِدٍ مِنْ شِيعَتِنَا فَتُدْخِلَهُ إِلَی بَيْتِكَ فَتُطْعِمَهُ شُبْعَةً فَوَ اللَّهِ لَذَلِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ‏. (بحار الأنوار/ج‏71/ص364/ح28)

عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع يَأْكُلُ فَتَلَا هَذِهِ الْآيَةَ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ، وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ، فَكُّ رَقَبَةٍ إِلَی آخِرِ الْآيَةِ ثُمَّ قَالَ عَلِمَ اللَّهُ أَنْ لَيْسَ كُلُّ خَلْقِهِ يَقْدِرُ عَلَی عِتْقِ رَقَبَةٍ فَجَعَلَ لَهُمْ سَبِيلًا إِلَی الْجَنَّةِ بِإِطْعَامِ الطَّعَامِ. (بحار الأنوار/ج‏71/ص362/ح21)

اجر اطعام را فقط خدا می‌داند

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۴۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19199
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 47

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَطْعَمَ مُسْلِماً حَتَّی يُشْبِعَهُ لَمْ يَدْرِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِي الْآخِرَةِ- لَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ثُمَّ قَالَ مِنْ مُوجِبَاتِ الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ إِطْعَامُ الطَّعَامِ السَّغْبَانَ ثُمَّ تَلَا قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَی‏ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا. (بحار الأنوار/ج‏71/ص361/ح11)

اطعام مؤمن محبوب‌تر از…

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۷:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19200
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 51

عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْوَلِيدِ قَالَ: دَخَلْنَا مَعَ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَلَی أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَأَنْ أُطْعِمَ مُسْلِماً حَتَّی يَشْبَعَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُطْعِمَ أُفُقاً مِنَ النَّاسِ قِيلَ وَ مَا الْأُفُقُ مِنَ النَّاسِ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ إِنْسَانٍ مِنْ غَيْرِكُمْ. (المحاسن/ج‏2/ص391/باب1/ح30)

افطاری دادن به مؤمن

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۶:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

افطاری دادن، سیره ائمه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19201
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهما السلام إِذَا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي يَصُومُ فِيهِ يَأْمُرُ بِشَاةٍ فَتُذْبَحُ وَ تُقَطَّعُ أَعْضَاؤُهُ وَ تُطْبَخُ وَ إِذَا كَانَ عِنْدَ الْمَسَاءِ أَكَبَّ عَلَی الْقُدُورِ حَتَّی يَجِدَ رِيحَ الْمَرَقِ وَ هُوَ صَائِمٌ ثُمَّ يَقُولُ هَاتِ الْقِصَاعَ اغْرِفُوا لِآلِ فُلَانٍ وَ اغْرِفُوا لِآلِ فُلَانٍ حَتَّی يَأْتِيَ عَلَی آخِرِ الْقُدُورِ ثُمَّ يُؤْتَی بِخُبْزٍ وَ تَمْرٍ فَيَكُونُ ذَلِكَ عَشَاءَهُ‏.( بحار الأنوار/ج‏93/ص317/ح6)

اثرات افطاری دادن

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 51

افطار موجب مغفرت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19202
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 44

أيها الناس من فطر منكم صائما مؤمنا في هذا الشهر كان له بذلك عند الله عتق نسمة و مغفرة لما مضی من ذنوبه. (خطبه شعبانیه پیامبر)

عَلِيِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع قَالَ: مَنْ تَصَدَّقَ وَقْتَ إِفْطَارِهِ عَلَی مِسْكِينٍ بِرَغِيفٍ غَفَرَ اللَّهُ ذَنْبَهُ وَ كَتَبَ لَهُ ثَوَابَ عِتْقِ رَقَبَةٍ مِنَ النَّارِ [كَذَا] مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص318/ح10)

استجابت دعا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19203
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 45

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَيُّمَا مُؤْمِنٍ أَطْعَمَ مُؤْمِناً لَيْلَةً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ …وَ كَانَ لَهُ بِذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص316/ح1)

مقایسه افطاری با اعمال دیگر

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 26

افطار یک مؤمن مساوی آزاد کردن 30 بنده مؤمن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۳۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19204
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 32

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَيُّمَا مُؤْمِنٍ أَطْعَمَ مُؤْمِناً لَيْلَةً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِذَلِكَ مِثْلَ أَجْرِ مَنْ أَعْتَقَ ثَلَاثِينَ نَسَمَةً مُؤْمِنَةً… (بحار الأنوار/ج‏93/ص316/ح1)

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَأَنْ أُفَطِّرَ رَجُلًا مُؤْمِناً فِي بَيْتِي أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ عِتْقِ كَذَا وَ كَذَا نَسَمَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص316/ح3)

افطار افضل از روزه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19205
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 66

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام قَالَ: فِطْرُكَ أَخَاكَ الصَّائِمَ أَفْضَلُ مِنْ صِيَامِكَ‏. (بحار الأنوار/ج‏93/ص317/ح5)

عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: تَفْطِيرُكَ أَخَاكَ الصَّائِمَ أَفْضَلُ مِنْ صِيَامِكَ‏. ( بحار الأنوار/ج‏93/ص317/ح8)

افطار افضل از نجات یک انسان از آتش جهنم

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 31

مقدار افطاری

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19206
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 34

فقيل يا رسول الله و ليس كلنا يقدر علی ذلك فقال صلی الله علیه و آله اتقوا النار و لو بشق تمرة اتقوا النار و لو بشربة من ماء.

افطاری دادن به خانواده

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۳۸:۱۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19207
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

گاهی تصور می‌شود که اعمالی که در روایات آمده فقط برای دیگران است، در صورتی که بیشتر این اعمال اول در مورد نزدیک‌ترین کسان به انسان است.

به عنوان مثال صدقه به بستگان افضل است، از صدقه به دیگران، در رتبه بعد، همسایگان، بعد اهل شهر، بعد از اهل شهر‌های دیگر.

گاها انسان‌هایی پیدا می‌شوند که خیلی دست به جیب و اهل خیر هستند، ولی برایشان خیلی دشوار است در خانه و برای اهل خانه خرج کنند. مهمانی می‌گیرند و در مهمانی‌ها دست و دلبازند، اما نسبت به زن و بچه خود با بهانه صرفه‌جویی بسیار سخت می‌گیرند.

عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ: صَاحِبُ النِّعْمَةِ يَجِبُ عَلَيْهِ التَّوْسِعَةُ عَنْ عِيَالِهِ. (الكافي/ج‏4/ص11/ح5)

زنی که با هزار آرزو پا در این خانه گذاشته است و از اول زندگی به شوهر و فرزندان خود بدون هیچ چشم‌داشتی خدمت می‌کند و برای آنان دل می‌سوزاند و اکنون تو باید خرجی او را بدهی، تا می‌توانی نباید در سختی باشد.

عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: أَرْضَاكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُكُمْ عَلَی عِيَالِهِ. (الكافي/ج‏4/ص11/ح1)

حتی اگر انسان اهل خیر است و عبادات مالی مستحب مثل صدقه و… دارد، اول باید خانواده‌ی خود را تأمین کند، تا آنان به چیزی نیاز نداشته باشند.

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّ لِي ضَيْعَةً بِالْجَبَلِ أَسْتَغِلُّهَا فِي كُلِّ سَنَةٍ ثَلَاثَ آلَافِ دِرْهَمٍ فَأُنْفِقُ عَلَی عِيَالِي مِنْهَا أَلْفَيْ دِرْهَمٍ وَ أَتَصَدَّقُ مِنْهَا بِأَلْفِ دِرْهَمٍ فِي كُلِّ سَنَةٍ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنْ كَانَتِ الْأَلْفَانِ تَكْفِيهِمْ فِي جَمِيعِ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ لِسَنَتِهِمْ فَقَدْ نَظَرْتَ لِنَفْسِكَ وَ وُفِّقْتَ لِرُشْدِكَ وَ أَجْرَيْتَ نَفْسَكَ فِي حَيَاتِكَ بِمَنْزِلَةِ مَا يُوصِي بِهِ الْحَيُّ عِنْدَ مَوْتِهِ. (الكافي/ج‏4/ص11/ح2)

سخت‌گیری به زن و فرزند با وجود امکانات مالی امری پسندیده که نیست هیچ گناهی بزرگ و موجب لعنت است.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَفَی بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ يُضَيِّعَ مَنْ يَعُولُهُ. (الكافي/ج‏4/ص12/ح8)

غُرَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَی كَلَّهُ عَلَی النَّاسِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ.(الكافي/ج‏4/ص12/ح9)

و چه زیبا امام زین العابدین فرموده است:

قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع‏ لَأَنْ أَدْخُلَ السُّوقَ وَ مَعِي دَرَاهِمُ أَبْتَاعُ بِهِ لِعِيَالِي لَحْماً وَ قَدْ قَرِمُوا[1] أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ نَسَمَةً.(الكافي/ج‏4/ص12/ح10)

افطاری دادن نیز این گونه است. افطار کردن مؤمن به این معنا نیست که حتما غریبه باشد. زن و فرزند انسان هم مؤمن هستند و همین حکم را دارند؛ لذا بسیار به جا است که در ماه رمضان به نیست افطاری دادن به مؤمن، انسان در زندگیش، توسعه دهد.

فقه الرضا عليه السلام‏ أَحْسِنُوا فِي‏ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ إِلَی‏ عِيَالِكُمْ‏ وَ وَسِّعُوا عَلَيْهِمْ فَقَدْ أَرْوِي عَنِ الْعَالِمِ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحَاسِبُ الصَّائِمَ عَلَی مَا أَنْفَقَهُ فِي مَطْعَمٍ وَ لَا مَشْرَبٍ وَ إِنَّهُ لَا إِسْرَافَ فِي ذَلِكَ. (بحار الأنوار/ج‏93/ص317/ب39/ح7)

 

[1]ـ اشتهای به گوشت داشته باشند.

شرح خطبه شعبانیه: من حسن منكم في هذا الشهر خلقه…

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۴-۱۴:۵۷:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19189
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 482

أيها الناس من حسن منكم في هذا الشهر خلقه كان له جواز علی الصراط يوم تزل فيه الأقدام و من خفف في هذا الشهر عما ملكت يمينه خفف الله عليه حسابه و من كف فيه شره كف الله عنه غضبه يوم يلقاه و من أكرم فيه يتيما أكرمه الله يوم يلقاه و من وصل فيه رحمه وصله الله برحمته يوم يلقاه و من قطع فيه رحمه قطع الله عنه رحمته يوم يلقاه.

خوش اخلاقی و بداخلاقی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۹/۲۳-۹:۲۷:۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 31256

معنای حسن خلق:

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۹/۲۳-۹:۲۸:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19208
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 599

علامه مجلسی می‌فرماید: خلق به صفاتی که در وجود به عادت تبدیل شده است می‌گویند، چه آن صفت پسنده و نیکو باشد و چه قبیح و زشت. بنا بر این حسن خلق به آنچه گفته می‌شود که موجب همزیستی و معاشرت نیکو با مردم باشد.[1]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏68/ص373

اهمیت خوش اخلاقی در روایات

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۹/۲۳-۹:۲۹:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 591

شباهت به خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۹/۲۳-۹:۲۹:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19209
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 570

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ جَبْرَئِيلَ الرُّوحَ الْأَمِينَ نَزَلَ عَلَيَّ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِينَ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ عَلَيْكَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّهُ ذَهَبَ بِخَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ أَلَا وَ إِنَّ أَشْبَهَكُمْ بِي أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً. (بحار الأنوار/ج‏70/ص296/ح3)

اخلاق خوب مخصوص عارفین به خدا

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۹/۲۳-۹:۳۰:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19210
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 564

قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام …وَ بِهِ كَمَالُ الدِّينِ وَ الْقُرْبَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا يَكُونُ حُسْنُ الْخُلُقِ إِلَّا فِي كُلِّ وَلِيٍّ وَ صَفِيٍّ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَبَى أَنْ يَتْرُكَ أَلْطَافَهُ بِحُسْنِ الْخُلُقِ إِلَّا فِي مَطَايَا نُورِهِ الْأَعْلَى وَ جَمَالِهِ الْأَزْكَى لِأَنَّهَا خَصْلَةٌ يَخُصُّ بِهَا الْأَعْرَفِينَ بِهِ وَ لَا يَعْلَمُ مَا فِي حَقِيقَةِ حُسْنِ الْخُلُقِ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ (بحار الأنوار/ج‏68/ص393/ح61)

رابطه اخلاق و ایمان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۱۴-۱۰:۵۳:۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19211
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 477

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ‏ أَكْمَلُكُمْ إِيمَاناً أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً. (بحار الأنوار/ج‏68/ص387/ح34)

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ أَكْمَلَ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً. (بحار الأنوار/ج‏68/ص372/ح1)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمُلَ إِيمَانُهُ وَ إِنْ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ يَنْقُصْهُ ذَلِكَ قَالَ وَ هُوَ الصِّدْقُ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْحَيَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص374/ح3)

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْمُؤْمِنُ هَيِّنٌ لَيِّنٌ سَمِحٌ لَهُ خُلُقٌ حَسَنٌ وَ الْكَافِرُ فَظٌّ غَلِيظٌ لَهُ خُلُقٌ سَيِّئٌ وَ فِيهِ جَبَرِيَّةٌ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص391/ح53)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله خَصْلَتَانِ لَا تَجْتَمِعَانِ فِي مُسْلِمٍ الْبُخْلُ وَ سُوءُ الْخُلُقِ. (بحار الأنوار/ج‏70/ص297/ح5)

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الْإِيمَانُ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ إِرَاقَةُ الدِّمَاءِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص392/ح57)

دین حسن خلق است

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۱۴-۱۰:۵۳:۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19212
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 516

جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الدِّينُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ عَنْ يَمِينِهِ فَقَالَ مَا الدِّينُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ قِبَلِ شِمَالِهِ فَقَالَ مَا الدِّينُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ وَرَائِهِ فَقَالَ مَا الدِّينُ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِ وَ قَالَ أَ مَا تَفْقَهُ الدِّينُ هُوَ أَنْ لَا تَغْضَبَ وَ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الشُّؤْمُ قَالَ سُوءُ الْخُلُقِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص393/ح63)

حسن خلق محبوب‌ترین عمل بعد از فرائض

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۱۴-۱۰:۵۳:۱۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19213
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 483

قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا يَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ يَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِهِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص375/ح4)

اولین عملی که محاسبه می‌شود

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۱۶-۹:۳۱:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19214
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 487

قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَوَّلُ مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ الْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حُسْنُ خُلُقِهِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص385)

جایگاه حسن خلق در درخت اسلام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۱۶-۹:۳۱:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19215
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 735

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ إِنَّ مَثَلَ هَذَا الدِّينِ كَمَثَلِ شَجَرَةٍ ثَابِتَةٍ الْإِيمَانُ أَصْلُهَا وَ الصَّلَاةُ عُرُوقُهَا وَ الزَّكَاةُ مَاؤُهَا وَ الصَّوْمُ سَعَفُهَا وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَرَقُهَا وَ الْكَفُّ عَنِ الْمَحَارِمِ ثَمَرُهَا فَلَا تَكْمُلُ شَجَرَةٌ إِلَّا بِالثَّمَرِ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ لَا يَكْمُلُ إِلَّا بِالْكَفِّ عَنِ الْمَحَارِمِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص388/ح40)

فضیلت انسان‌ها بر اساس اخلاق

  • نویسنده:حنان
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۱۸-۱۸:۸:۵۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۹/۱۰/۱۸-۱۸:۱۱:۳۸
    • کد مطلب:23619
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 729

أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَفَاضِلُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَكْنَافاً الَّذِينَ يَأْلَفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ وَ تُوَطَّأُ رِحَالُهُمْ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص380/ح14)

بهترین حسب

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۱۸-۱۸:۸:۵۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19216
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 697

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله يَا أَبَا ذَرٍّ لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ وَ لَا وَرَعَ كَالْكَفِّ وَ لَا حَسَبَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص389/ح43)

فِيمَا أَوْصَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام إِلَى الْحَسَنِ علیه السلام لَا حَسَبَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص389/ح45)

قَالَ علیه السلام أَكْرَمُ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ‏. (نهج البلاغة/قصار38)

اثرات خوش اخلاقی و بد اخلاقی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۲۰-۱۲:۴۶:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 511

اثرات دنیوی اخلاق

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۲۰-۱۲:۴۳:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 716

اثرات مادی اخلاق

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۲۰-۱۲:۴۵:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 965

خیر دنیا و آخرت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۲۰-۱۲:۴۴:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19217
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 700

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ جَبْرَئِيلَ الرُّوحَ الْأَمِينَ نَزَلَ عَلَيَّ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِينَ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ عَلَيْكَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّهُ ذَهَبَ بِخَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ أَلَا وَ إِنَّ أَشْبَهَكُمْ بِي أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً. (بحار الأنوار/ج‏70/ص296/ح3)

قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ فُلَانَةَ تَصُومُ النَّهَارَ وَ تَقُومُ اللَّيْلَ وَ هِيَ سَيِّئَةُ الْخُلُقِ تُؤْذِي جِيرَانَهَا بِلِسَانِهَا فَقَالَ لَا خَيْرَ فِيهَا هِيَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص394)ش

زینت در دنیا

  • نویسنده:حنان
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۲۱-۱۲:۳۲:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23625
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 472

قَالَ الصَّادِقُ ع‏ الْخُلُقُ الْحَسَنُ جَمَالٌ فِي الدُّنْيَا وَ نُزْهَةٌ فِي الْآخِرَةِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص393/ح61)

راحتی انسان در گرو اخلاق

  • نویسنده:حنان
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۲۱-۱۲:۳۲:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23626
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 446

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَسَاءَ خُلُقَهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ‏. (بحار الأنوار/ج‏70/ص296/ح2)

اثر اخلاق در آسانی و سختی کارها

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۰/۲۱-۱۲:۳۲:۲۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۹/۱۰/۲۱-۱۲:۳۴:۵۸
    • کد مطلب:19218
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 474

عَنْ بَحْرٍ السَّقَّاءِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا بَحْرُ حُسْنُ الْخُلُقِ يُسْرٌ.

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِيَحْيَى السَّقَّاءِ يَا يَحْيَى إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يُسْرٌ وَ إِنَّ الْخُلُقَ السَّيِّئَ نَكَدٌ[1]. (بحار الأنوار/ج‏68/ص394/ح66)

 

[1]ـ نكد: نَكِدَ نَكَداً من باب تعب، فهو نَكِدٌ: تعسّر، و نَكِدَ العيشُ نَكَداً: اشتدّ. (التحقیق فی کلمات القرآن/ج12/ص237)

حکایت: کندن نخی از لباس پیامبر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۹-۱۱:۳۴:۲۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۹/۰۸/۲۱-۱۵:۴۸:۲۰
    • کد مطلب:19219
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1810

بحر سقاء می‌گويد:

امام صادق علیه السلام به من فرمود: اى بحر حسن خلق، مایه آسانی امور است.

سپس فرمود: آيا از ماجرایی که نزد اهل مدینه معروف است، به تو خبر ندهم؟

گفتم: بله.

فرمود: روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود که دخترى از انصار آمد و در حالی که ايستاده بود، گوشه جامه رسول خدا صلی الله علیه و آله را كشيد.

پيامبر براى او برخاست؛ ولى آن دخترك چيزى نگفت و پيغمبر نیز به او چيزى نگفت.

تا سه بار اين كار را كرد و پيغمبر در بار چهارم براى آن دخترك برخاست و آن دختر در حالی که پشت سر پیامبر بود، رشته‌اى از جامه رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفت و برگشت.

مردم به او گفتند: خدا چکارت کند! سه بار رسول خدا را گرفتار كردى و نه چيزى به او گفتى و نه چيزى به تو گفت. با او چه كار داشتى؟

گفت: ما در خانه بيمارى داريم و خانواده‌ام مرا فرستادند، تا برای شفای او، نخی از جامه رسول خدا صلی الله علیه و آله بگيرم. وقتی می‌خواستم نخ را بگیرم، رسول خدا مرا ديد و از جا برخاست و من در مقابل چشم حضرت شرم كردم كه از لباس او نخی بردارم و از طرفی هم نخواستم به خود حضرت بگویم که رشته‌ای از لباسش به من بدهد (صبر کردم تا فرصت مناسبی)، نخی از لباس حضرت برداشتم.[1]

 

[1]ـ عَنْ بَحْرٍ السَّقَّاءِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا بَحْرُ حُسْنُ الْخُلُقِ يُسْرٌ ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِحَدِيثٍ مَا هُوَ فِي يَدَيْ أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ قُلْتُ بَلَى قَالَ بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ يَوْمٍ جَالِسٌ فِي الْمَسْجِدِ إِذْ جَاءَتْ جَارِيَةٌ لِبَعْضِ الْأَنْصَارِ وَ هُوَ قَائِمٌ فَأَخَذَتْ بِطَرَفِ ثَوْبِهِ فَقَامَ لَهَا النَّبِيُّ ص فَلَمْ تَقُلْ شَيْئاً وَ لَمْ يَقُلْ لَهَا النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله شَيْئاً حَتَّى فَعَلَتْ ذَلِكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَامَ لَهَا النَّبِيُّ ص فِي الرَّابِعَةِ وَ هِيَ خَلْفَهُ فَأَخَذَتْ هُدْبَةً مِنْ ثَوْبِهِ ثُمَّ رَجَعَتْ فَقَالَ لَهَا النَّاسُ فَعَلَ اللَّهُ بِكِ وَ فَعَلَ حَبَسْتِ رَسُولَ اللَّهِ ص ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَا تَقُولِينَ لَهُ شَيْئاً وَ لَا هُوَ يَقُولُ لَكِ شَيْئاً مَا كَانَتْ حَاجَتُكِ إِلَيْهِ قَالَتْ إِنَّ لَنَا مَرِيضاً فَأَرْسَلَنِي أَهْلِي لِآخُذَ هُدْبَةً مِنْ ثَوْبِهِ لِيَسْتَشْفِيَ بِهَا فَلَمَّا أَرَدْتُ أَخْذَهَا رَآنِي فَقَامَ فَاسْتَحْيَيْتُ أَنْ آخُذَهَا وَ هُوَ يَرَانِي وَ أَكْرَهُ أَنْ أَسْتَأْمِرَهُ فِي أَخْذِهَا فَأَخَذْتُهَا. (بحار الأنوار/ج‏68/ص379/ح13)

خریدن مردم با اخلاق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۴-۹:۱۷:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19220
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 478

عَنِ الْعَالِمِ ع أَنَّهُ قَالَ: عَجِبْتُ لِمَنْ يَشْتَرِي الْعَبِيدَ بِمَالِهِ فَيُعْتِقُهُمْ كَيْفَ لَا يَشْتَرِي الْأَحْرَارَ بِحُسْنِ خُلُقِهِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص392/ح60)

زیاد شدن عزت در بین مردم

  • نویسنده:حنان
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۴-۹:۱۷:۴۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23644
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 450

امیر المؤمنین علیه السلام: رُبَّ عَزِيزٍ أَذَلَّهُ خُلُقُهُ وَ ذَلِيلٍ أَعَزَّهُ خُلُقُهُ.( بحار الأنوار/ج‏74/ص420/ب15)

کناره‌گیری مردم به خاطر بد اخلاقی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۴-۹:۱۷:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19221
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 478

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي وَصِيَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِيَّةِ إِيَّاكَ وَ الْعُجْبَ وَ سُوءَ الْخُلُقِ وَ قِلَّةَ الصَّبْرِ فَإِنَّهُ لَا يَسْتَقِيمُ لَكَ عَلَى هَذِهِ الْخِصَالِ الثَّلَاثِ صَاحِبٌ وَ لَا يَزَالُ لَكَ عَلَيْهَا مِنَ النَّاسِ مُجَانِبٌ وَ الْزَمْ نَفْسَكَ التَّوَدُّدَ الْخَبَرَ. (بحار الأنوار/ج‏70/ص297/ح6)

بزرگی برای بد اخلاق نیست

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۶-۹:۵۹:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19222
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 489

قَالَ الصَّادِقُ ع لِلثَّوْرِيِ‏ يَا سُفْيَانُ لَا مُرُوَّةَ لِكَذُوبٍ وَ لَا أَخَ لِمَلُولٍ وَ لَا رَاحَةَ لِحَسُودٍ وَ لَا سُؤْدُدَ لِسَيِّئِ الْخُلُقِ‏. (بحار الأنوار/ج‏70/ص297/ح7)

محبت خوبان و دشمنی فجار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۶-۹:۵۹:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19225
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 441

وصیت لقمان به فرزندش: يَا بُنَيَّ إِنْ عَدِمَكَ مَا تَصِلُ بِهِ قَرَابَتَكَ وَ تَتَفَضَّلُ بِهِ عَلَی إِخْوَانِكَ فَلَا يَعْدَمَنَّكَ‏ حُسْنُ‏ الْخُلُقِ‏ وَ بَسْطُ الْبِشْرِ فَإِنَّهُ مَنْ أَحْسَنَ خُلُقَهُ أَحَبَّهُ الْأَخْيَارُ وَ جَانَبَهُ الْفُجَّار. (بحار الأنوار/ج‏13/ص420/ب18/ح14)

زیاد شدن روزی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۶-۹:۵۹:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19224
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 501

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِأَهْلِ بَيْتٍ خَيْراً رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فِي الْمَعِيشَةِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص394/ح67)

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ حُسْنُ الْخُلُقِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص396/ح77)

وَ قَالَ ع‏ كَفَی بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً. (نهج البلاغه/قصار229)

اثرات معنوی اخلاق

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۷-۱۰:۴۳:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 533

محبت و بغض خدا در گرو اخلاق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۱۷-۱۰:۴۳:۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19223
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 474

عَنْهُ صلی الله علیه و آله قَالَ: أَحَبُّكُمْ إِلَی اللَّهِ أَحَاسِنُكُمْ أَخْلَاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَكْنَافاً الَّذِينَ يَأْلَفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ وَ أَبْغَضُكُمْ إِلَی اللَّهِ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِيمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الْإِخْوَانِ الْمُلْتَمِسُونَ لِلْبِرَاءِ الْعَثَرَاتِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص383)

هدایت به راه راست

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۲۱-۸:۴۹:۳۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 480

حکایت: حسن خلق سبب نجات از مرگ و گمراهی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۲۱-۸:۴۹:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19226
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 496

امام چهارم فرمود: يك روز رسول خدا صلی الله علیه و آله بيرون شد و نماز بامداد را خواند و سپس فرمود:

ای گروه مردم! چه کسی در مقابل از سه نفری كه به لات و عزی قسم خوردند که مرا بكشند، می‌ایستد. به پروردگار كعبه (این سه نفر) قسم کذب خورده‌اند.

كسی جواب نداد.

فرمود: گمانم علی بن ابی طالب ميان شما نيست.

عامر بن قتاده عرض كرد: او امشب تب داشت و نيامده با شما نماز بخواند. اجازه بدهيد به او خبر دهم.

پيغمبر فرمود: خبر ده.

رفت و او را خبر داد و امير المؤمنين بشتاب آمد و يك ازاری به تن داشت كه دو گوشه‏اش را بگردن گره كرده بود و عرض كرد يا رسول اللَّه! اين خبر چيست؟

فرمود: اين فرستاده پروردگار من است و خبر می‏دهد از كسانی كه برای كشتن من قيام كرده‏اند و به پروردگار كعبه دروغ گفته‏اند.

علی علیه السلام فرمود: من به تنهائی جلو آنها می‌ایستم و هم اكنون لباس خود را به بر مي‌كنم.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اين لباس و اين زره و اين شمشير. زره به تن او كرد و عمامه بر سرش بست و شمشير به كمرش آويخت و به اسب خودش سوار كرد.

امير المؤمنين رفت و تا سه روز از او خبری نشد و جبرئيل علیه السلام از او خبری نداد.

فاطمه علیها السلام با حسن و حسين آمد و گفت: بسا اين دو بچه بی‏پدر شده باشند.

اشك از چشم پيغمبر سرازير شد و فرمود: ای مردم! هر كه خبری از علی برای من بياورد، مژده بهشت به او می‏دهم.

(مسلمانان چون پیامبر را بسیار اندوهگین دیدند) هر كدام به راهی رفتند، تا خبری آورند؛ حتی پيره‏زن‏ها هم بيرون رفتند.

عامر بن قتاده برگشت و مژده علی را آورد و جبرئيل هم گزارش او را به پيغمبر رسانيد و امير المؤمنين هم با سه شتر و دو اسير و سه اسب وارد شد و سری هم همراه داشت.

پيغمبر فرمود: مي‌خواهی من از وضع تو گزارش دهم؟ ای أبو الحسن!

منافقان گفتند: تا قبل از این بی‌تاب بود و اكنون مي‌خواهد گزارش كار او را بدهد.

پيغمبر فرمود: ای أبا الحسن! تو خود گزارش كارت را بده، تا گواه بر اين مردم باشی.

عرض كرد: به چشم يا رسول اللَّه!

چون به آن وادی رسيدم، اين سه تن را ديدم كه بر شتر سوارند.

به من فرياد زدند: كيستی؟

گفتم: من علی بن ابی طالب پسر عم رسول خدايم.

گفتند: ما رسولی برای خدا نمي‌شناسيم. كشتن تو با كشتن محمد پيش ما برابر است.

اين مقتول بر من حمله كرد و چند ضربت ميان من و او رد و بدل شد و باد سرخی وزيد كه از آن صدای تو را شنيدم که مي‌گفتی: من گريبان زرهش را برايت دريدم. برگ و شانه‏اش را بزن. به شانه او زدم و كاری نشد. سپس باد زردی وزيد و مي‌گفتی: زره را از رانش پس انداختم، به رانش بزن. زدم و قطعش كردم و سرش را برگرفتم و دور انداختم.

اين دو مرد به من گفتند: شنيديم محمد رفيق دلسوز و مهرباني است. ما را نزد او ببر و در كشتن ما مشتاب. اين سرور ما با هزار پهلوان برابر بود.

پيغمبر فرمود: ای علی! آواز اول كه شنيدی از جبرئيل بود و دوم از ميكائيل. يكی از اين دو مرد را نزد من آور.

او را پيش داشت و باو فرمود: بگو لا إله إلا الله و به رسالت من گواهی ده.

گفت: برای من از جا كندن كوه ابو قبيس از اين اعتراف آسان‏تر است.

فرمود: يا علی! او را عقب ببر و گردن بزن.

سپس فرمود: ديگری را بياور. باو هم فرمود بگو لا إله إلا الله و به رسالت من گواهی بده.

گفت: مرا به رفيقم ملحق کن.

فرمود: ای علی! او را هم ببر و گردن بزن.

تا شمشيرش را بلند کرد که كه گردن او را بزند، جبرئيل نزد پيغمبر آمد و گفت: ای محمد! پروردگارت سلام می‏رساند و مي‌فرمايد او را مكش؛ زيرا او در قوم خودش، خوش‏خلق و با سخاوت است.

پيغمبر فرمود: ای علی دست نگهدار كه اين فرستاده پروردگار من خبر می‏دهد كه او در قبیله خود، خوش رفتار و با سخاوت است.

آن مشرك گفت: اين رسول پروردگار تو است كه چنين خبری داده؟

فرمود: آری.

گفت: بخدا من هرگز در برابر برادرم مالك درهمی نبودم و در جنگ هم چهره در هم نکشیدم. و گواهی می‌دهم که  معبود حقی جز خدا نیست و تو رسول خدائی.

پيغمبر فرمود: اين است كه حسن خلق و سخاوت او را به بهشت پر نعمت كشاند.[1]

 

[1]ـ امالی صدوق-ترجمه کمره‌ای/ص105 با اندکی تصرف

عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ يَوْمٍ وَ صَلَّى الْفَجْرَ ثُمَّ قَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ أَيُّكُمْ يَنْهَضُ إِلَى ثَلَاثَةِ نَفَرٍ قَدْ آلَوْا بِاللَّاتِ وَ الْعُزَّى لِيَقْتُلُونِي وَ قَدْ كَذَبُوا وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ قَالَ فَأَحْجَمَ النَّاسُ وَ مَا تَكَلَّمَ أَحَدٌ فَقَالَ مَا أَحْسَبُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فِيكُمْ فَقَامَ إِلَيْهِ عَامِرُ بْنُ قَتَادَةَ فَقَالَ إِنَّهُ وُعِكَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَ لَمْ يَخْرُجْ يُصَلِّي مَعَكَ أَ فَتَأْذَنُ لِي أَنْ أُخْبِرَهُ فَقَالَ النَّبِيُّ ص شَأْنَكَ فَمَضَى إِلَيْهِ فَأَخْبَرَهُ فَخَرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَأَنَّهُ نَشِطَ مِنْ عِقَالٍ وَ عَلَيْهِ إِزَارٌ قَدْ عَقَدَ طَرَفَيْهِ عَلَى رَقَبَتِهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذَا الْخَبَرُ قَالَ هَذَا رَسُولُ رَبِّي يُخْبِرُنِي عَنْ ثَلَاثَةِ نَفَرٍ قَدْ نَهَضُوا إِلَيَّ لِقَتْلِي وَ قَدْ كَذَبُوا وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ فَقَالَ عَلِيٌّ ع يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا لَهُمْ سَرِيَّةٌ وَحْدِي هُوَ ذَا أَلْبِسُ عَلَيَّ ثِيَابِي فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص بَلْ هَذِهِ ثِيَابِي وَ هَذَا دِرْعِي وَ هَذَا سَيْفِي فَدَرَّعَهُ وَ عَمَّمَهُ وَ قَلَّدَهُ وَ أَرْكَبَهُ فَرَسَهُ وَ خَرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَمَكَثَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ لَا يَأْتِيهِ جَبْرَئِيلُ بِخَبَرِهِ وَ لَا خَبَرٌ مِنَ الْأَرْضِ وَ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَى وَرِكَيْهَا تَقُولُ أَوْشَكَ أَنْ يؤتم [يُوتِمَ‏] هَذَيْنِ الْغُلَامَيْنِ فَأَسْبَلَ النَّبِيُّ ص عَيْنَهُ يَبْكِي ثُمَّ قَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ يَأْتِينِي بِخَبَرِ عَلِيٍّ ع أُبَشِّرُهُ بِالْجَنَّةِ وَ افْتَرَقَ النَّاسُ فِي الطَّلَبِ لِعَظِيمِ مَا رَأَوْا بِالنَّبِيِّ ص وَ خَرَجَ الْعَوَاتِقُ فَأَقْبَلَ عَامِرُ بْنُ قَتَادَةَ يُبَشِّرُ بِعَلِيٍّ ع وَ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ أَخْبَرَهُ بِمَا كَانَ فِيهِ وَ أَقْبَلَ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ مَعَهُ أَسِيرَانِ وَ رَأْسٌ وَ ثَلَاثَةُ أَبْعِرَةٍ وَ ثَلَاثَةُ أَفْرَاسٍ فَقَالَ النَّبِيُّ ص تُحِبُّ أَنْ أُخْبِرَكَ بِمَا كُنْتَ فِيهِ يَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ الْمُنَافِقُونَ هُوَ مُنْذُ سَاعَةٍ قَدْ أَخَذَهُ الْمَخَاضُ وَ هُوَ السَّاعَةَ يُرِيدُ أَنْ يُحَدِّثَهُ فَقَالَ النَّبِيُّ ص بَلْ تُحَدِّثُ أَنْتَ يَا أَبَا الْحَسَنِ لِتَكُونَ شَهِيداً عَلَى الْقَوْمِ قَالَ نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَمَّا صِرْتُ فِي الْوَادِي رَأَيْتُ هَؤُلَاءِ رُكْبَاناً عَلَى الْأَبَاعِرِ فَنَادَوْنِي مَنْ أَنْتَ فَقُلْتُ أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا مَا نَعْرِفُ لِلَّهِ مِنْ رَسُولٍ سَوَاءٌ عَلَيْنَا وَقَعْنَا عَلَيْكَ أَوْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ شَدَّ عَلَيَّ هَذَا الْمَقْتُولُ وَ دَارَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ ضَرَبَاتٌ وَ هَبَّتْ رِيحٌ حَمْرَاءُ سَمِعْتُ صَوْتَكَ فِيهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنْتَ تَقُولُ قَدْ قَطَعْتُ لَكَ جِرِبَّانَ دِرْعِهِ فَاضْرِبْ حَبْلَ عَاتِقِهِ فَضَرَبْتُهُ فَلَمْ أُخْفِهِ [أُحْفِهِ‏] ثُمَّ هَبَّتْ رِيحٌ صَفْرَاءُ سَمِعْتُ صَوْتَكَ فِيهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنْتَ تَقُولُ قَدْ قَلَبْتُ لَكَ الدِّرْعَ عَنْ فَخِذِهِ فَاضْرِبْ فَخِذَهُ فَضَرَبْتُهُ وَ وَكَزْتُهُ وَ قَطَعْتُ رَأْسَهُ وَ رَمَيْتُ بِهِ وَ قَالَ لِي هَذَانِ الرَّجُلَانِ بَلَغَنَا أَنَّ مُحَمَّداً رَفِيقٌ شَفِيقٌ رَحِيمٌ فَاحْمِلْنَا إِلَيْهِ وَ لَا تَعْجَلْ عَلَيْنَا وَ صَاحِبُنَا كَانَ يُعَدُّ بِأَلْفِ فَارِسٍ فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَا عَلِيُّ أَمَّا الصَّوْتُ الْأَوَّلُ الَّذِي صَكَّ مَسَامِعَكَ فَصَوْتُ جَبْرَئِيلَ وَ أَمَّا الْآخَرُ فَصَوْتُ مِيكَائِيلَ قَدِّمْ إِلَيَّ أَحَدَ الرَّجُلَيْنِ فَقَدَّمَهُ فَقَالَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اشْهَدْ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ فَقَالَ لَنَقْلُ جَبَلِ أَبِي قُبَيْسٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقُولَ هَذِهِ الْكَلِمَةَ قَالَ يَا عَلِيُّ أَخِّرْهُ وَ اضْرِبْ عُنُقَهُ ثُمَّ قَالَ قَدِّمِ الْآخَرَ فَقَالَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اشْهَدْ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ قَالَ أَلْحِقْنِي بِصَاحِبِي قَالَ يَا عَلِيُّ أَخِّرْهُ وَ اضْرِبْ عُنُقَهُ فَأَخَّرَهُ وَ قَامَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لِيَضْرِبَ عُنُقَهُ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع عَلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَا تَقْتُلْهُ فَإِنَّهُ حَسَنُ الْخُلُقِ سَخِيٌّ فِي قَوْمِهِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَا عَلِيُّ أَمْسِكْ فَإِنَّ هَذَا رَسُولُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ يُخْبِرُنِي أَنَّهُ حَسَنُ الْخُلُقِ سَخِيٌّ فِي قَوْمِهِ فَقَالَ‏ الْمُشْرِكُ‏ تَحْتَ‏ السَّيْفِ‏ هَذَا رَسُولُ رَبِّكَ يُخْبِرُكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ وَ اللَّهِ مَا مَلَكْتُ دِرْهَماً مَعَ أَخٍ لِي قَطُّ وَ لَا قَطَبْتُ وَجْهِي فِي الْحَرْبِ وَ أَنَا أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَذَا مِمَّنْ جَرَّهُ حُسْنُ خُلُقِهِ وَ سَخَاؤُهُ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِيمِ. (الأمالي للصدوق/ص105/مجلس 22/ح4)

از بین رفتن عمل خوب و بد بر اثر اخلاق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۲۱-۸:۴۹:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19227
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 488

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ يُذِيبُ الْخَطِيئَةَ كَمَا تُذِيبُ الشَّمْسُ الْجَلِيدَ  وَ إِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ لَيُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص395/ح74)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يَمِيثُ الْخَطِيئَةَ كَمَا تَمِيثُ الشَّمْسُ الْجَلِيدَ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص375/ح7)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص خَاتَمُ زَمَانِنَا إِلَی حُسْنِ الْخُلُقِ وَ الْخُلُقُ الْحَسَنُ أَلْطَفُ شَيْ‏ءٍ فِي الدِّينِ وَ أَثْقَلُ شَيْ‏ءٍ فِي الْمِيزَانِ وَ سُوءُ الْخُلُقِ يُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ وَ إِنِ ارْتَقَی فِي الدَّرَجَاتِ فَمَصِيرُهُ إِلَی الْهَوَانِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص393/ح61)

قبول توبه در گروه اخلاق خوب

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۲۸-۹:۳۵:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19228
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 490

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: قَالَ عَلِيٌّ ع لِأَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ يَا أَبَا أَيُّوبَ مَا بَلَغَ مِنْ كَرَمِ أَخْلَاقِكَ قَالَ لَا أُوذِي جَاراً فَمَنْ دُونَهُ وَ لَا أَمْنَعُهُ مَعْرُوفاً أَقْدِرُ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ ع مَا مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا وَ لَهُ تَوْبَةٌ وَ مَا مِنْ تَائِبٍ إِلَّا وَ قَدْ تَسْلَمُ لَهُ تَوْبَتُهُ مَا خَلَا سَيِّئَ الْخُلُقِ لَا يَكَادُ يَتُوبُ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا وَقَعَ فِي غَيْرِهِ أَشَرَّ مِنْهُ. ‏(بحار الأنوار/ج‏70/ص296/ح4)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَبَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِصَاحِبِ الْخُلُقِ السَّيِّئِ بِالتَّوْبَةِ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّهُ لَا يَخْرُجُ مِنْ ذَنْبٍ حَتَّی يَقَعَ فِيمَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ‏. (بحار الأنوار/ج‏70/ص298/ح10)

اثرات اخلاق پس از مرگ

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۲۸-۹:۳۵:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 513

اثرات اخلاق در دفن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۲۸-۹:۳۵:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19229
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 508

إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَرَّ بِقَبْرٍ يُحْفَرُ قَدِ انْبَهَرَ الَّذِي يَحْفِرُهُ فَقَالَ لَهُ لِمَنْ تَحْفِرُ هَذَا الْقَبْرَ فَقَالَ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فَقَالَ وَ مَا لِلْأَرْضِ تُشَدِّدُ عَلَيْكَ إِنْ كَانَ مَا عَلِمْتُ لَسَهْلًا حَسَنَ الْخُلُقِ فَلَانَتِ الْأَرْضُ عَلَيْهِ حَتَّی كَانَ لَيَحْفِرُهَا بِكَفَّيْهِ ثُمَّ قَالَ لَقَدْ كَانَ يُحِبُّ إِقْرَاءَ الضَّيْفِ وَ لَا يُقْرِي الضَّيْفَ إِلَّا مُؤْمِنٌ تَقِيٌ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص385/ح27)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَی النَّبِيَّ ص رَجُلٌ فَقَالَ إِنَّ فُلَاناً مَاتَ فَحَفَرْنَا لَهُ فَامْتَنَعَتِ الْأَرْضُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّهُ كَانَ سَيِّئَ الْخُلُقِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص395/ح75)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: هَلَكَ رَجُلٌ عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَأَتَی الْحَفَّارِينَ فَإِذَا بِهِمْ لَمْ يَحْفِرُوا شَيْئاً وَ شَكَوْا ذَلِكَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا مَا يَعْمَلُ حَدِيدُنَا فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا نَضْرِبُ بِهِ فِي الصَّفَا فَقَالَ وَ لِمَ إِنْ كَانَ صَاحِبُكُمْ لَحَسَنَ الْخُلُقِ ائْتُونِي بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فَأَتَوْهُ بِهِ فَأَدْخَلَ يَدَهُ فِيهِ ثُمَّ رَشَّهُ عَلَی الْأَرْضِ رَشّاً ثُمَّ قَالَ احْفِرُوا قَالَ فَحَفَرَ الْحَفَّارُونَ فَكَأَنَّمَا كَانَ رَمْلًا يَتَهَايَلُ عَلَيْهِمْ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص376/ح8)

حکایت: عذاب قبر سعد بن معاذ

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۸/۲۱-۱۵:۵۷:۳۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۹/۰۸/۲۱-۱۵:۵۱:۵۵
    • کد مطلب:19230
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2343

به حضرت رسول خدا صلی اللَّه عليه و آله خبر دادند كه سعد بن معاذ درگذشت.

رسول خدا صلی اللَّه عليه و آله از جای خود برخاستند و با گروهی از ياران بطرف منزل سعد رفتند. آن حضرت در كنار در توقف كردند، تا هنگامی كه سعد را غسل دادند و كفن كردند و در تابوت گذاشتند. آنگاه دنبال جنازه راه افتادند. گاهی در طرف راست و گاهی در طرف چپ حركت مي‌كردند.

هنگامی كه جنازه وارد قبرستان شد و خواستند سعد را دفن كنند، رسول خدا صلی الله عليه و آله شخصا در قبر سعد وارد شدند و او را در لحد گذاشتند و سنگ و خاك‌ها را با دست خود نهادند و لحد را بستند.

هنگامی كه سعد را به خاك سپردند و خاك در قبرش ريختند و قبر را هموار كردند، فرمودند: من ميدانم اين بدن بزودی پوسيده خواهد شد و از بين خواهد رفت، ولی خداوند دوست مي‌دارد، هنگامی كه بنده‌ای كاری انجام مي‌دهد، آن كار را محكم و استوار نمايند.

هنگامی كه خاك بر قبر سعد می‏‌ريختند، مادرش كه در گوشه‌ای بود، گفت: ای سعد! بهشت برايت گوارا باد!

رسول اكرم صلی الله عليه و آله فرمودند: آهسته باش ای مادر سعد! با خداوند قاطعانه سخن نگو! قبر سعد را فشار داد.

رسول خدا از قبرستان برگشتند و مردم هم آنجا را ترك گفتند، پرسيدند: يا رسول الله! ما مشاهده كرديم تو در باره سعد كارهایی كردی كه با ديگران نكرده بودی. شما بدون ردا و كفش در جنازه سعد حاضر شدی.

رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمودند: فرشتگان در جنازه او بدون رداء و كفش شركت كرده بودند و من هم از آنها تبعيت كردم.

پرسيدند چرا گاهی طرف راست جنازه و گاهی طرف چپ مي‌رفتيد؟

فرمودند: دست من در دست جبرئيل بود و او هر طرف مي‌رفت، من هم مي‌رفتم.

عرض كردند، دستور داديد او را غسل دادند و بعد بر آن نماز گزارديد، و با دست خود او را در لحد گذاشتيد و بعد فرموديد: قبر او را فشار داد.

فرمودند آری او در خانه بد خلقی مي‌كرد.[1]

 


[1]ـ ايمان و كفر-ترجمه كتاب الإيمان و الكفر بحار/ج‏2/ص631 با اندکی تصرف

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقِيلَ لَهُ إِنَّ سَعْدَ بْنَ مُعَاذٍ قَدْ مَاتَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ وَ قَامَ أَصْحَابُهُ فَحُمِلَ فَأَمَرَ بِغُسْلِ سَعْدٍ وَ هُوَ قَائِمٌ عَلَى عِضَادَةِ الْبَابِ فَلَمَّا أَنْ حُنِّطَ وَ كُفِّنَ وَ حُمِلَ عَلَى سَرِيرِهِ تَبِعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ ثُمَّ كَانَ يَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً حَتَّى انْتَهَى بِهِ إِلَى الْقَبْرِ فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى لَحَّدَهُ وَ سَوَّى عَلَيْهِ اللَّبِنَ وَ جَعَلَ يَقُولُ نَاوِلْنِي حَجَراً نَاوِلْنِي تُرَاباً رَطْباً يَسُدُّ بِهِ مَا بَيْنَ اللَّبِنِ فَلَمَّا أَنْ فَرَغَ وَ حَثَا التُّرَابَ عَلَيْهِ وَ سَوَّى قَبْرَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ إِلَيْهِ الْبِلَى وَ لَكِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا فَأَحْكَمَهُ فَلَمَّا أَنْ سَوَّى التُّرْبَةَ عَلَيْهِ قَالَتْ أُمُّ سَعْدٍ مِنْ جَانِبٍ هَنِيئاً لَكَ الْجَنَّةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَا أُمَّ سَعْدٍ مَهْ لَا تَجْزِمِي عَلَى رَبِّكِ فَإِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ فَرَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ رَجَعَ النَّاسُ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَاكَ صَنَعْتَ عَلَى سَعْدٍ مَا لَمْ تَصْنَعْهُ عَلَى أَحَدٍ إِنَّكَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ بِلَا رِدَاءٍ وَ لَا حِذَاءٍ فَقَالَ ص إِنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ فَتَأَسَّيْتُ بِهَا قَالُوا وَ كَيْفَ تَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً قَالَ كَانَتْ يَدِي فِي يَدِ جَبْرَئِيلَ آخُذُ حَيْثُ مَا أَخَذَ فَقَالُوا أَمَرْتَ بِغُسْلِهِ وَ صَلَّيْتَ عَلَى جِنَازَتِهِ وَ لَحَّدْتَهُ ثُمَّ قُلْتَ إِنَّ سَعْداً أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ فَقَالَ ص نَعَمْ إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءٌ. (بحار الأنوار/ج‏70/ص298/ح11)

جواز عبور از صراط

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۳۰-۱۷:۳۳:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19231
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 464

أيها الناس من حسن منكم في هذا الشهر خلقه كان له جواز علی الصراط يوم تزل فيه الأقدام. (خطبه شعبانیه)

سنگین‌ترین عمل

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۳۰-۱۷:۳۳:۵۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19232
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 459

وَ عَنْ أَبِي الدَّرْدَاءِ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص‏ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَثْقَلَ فِي الْمِيزَانِ مِنْ خُلُقٍ حَسَنٍ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص383)

تخفیف حساب

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۱/۳۰-۱۷:۳۳:۵۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19233
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 482

وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لِنَوْفٍ‏ يَا نَوْفُ صِلْ رَحِمَكَ يزيد [يَزِدِ] اللَّهُ فِي عُمُرِكَ وَ حَسِّنْ خُلُقَكَ يُخَفِّفِ اللَّهُ حِسَابَكَ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص383)

اجر مجاهد

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۳-۱۲:۵۲:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19235
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 546

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی لَيُعْطِي الْعَبْدَ مِنَ الثَّوَابِ عَلَی حُسْنِ الْخُلُقِ كَمَا يُعْطِي الْمُجَاهِدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَغْدُو عَلَيْهِ وَ يَرُوحُ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص377/ح10)

اجر روزه دار شب زنده‌دار

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۳-۱۲:۵۲:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19234
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 521

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَنَالُ بِحُسْنِ خُلُقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص386/ح32)

بهشت و جهنم در گروه اخلاق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۳-۱۲:۵۲:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19236
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 537

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِي الْجَنَّةَ تَقْوَی اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص375/ح6)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَكْثَرُ مَا يُدْخَلُ بِهِ الْجَنَّةُ تَقْوَی اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص388/ح37)

وَ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ فِي الْجَنَّةِ لَا مَحَالَةَ وَ إِيَّاكُمْ وَ سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ فِي النَّارِ لَا مَحَالَةَ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص383)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُسْنُ الْخُلُقِ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ وَ صَاحِبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِغُصْنِهَا يَجْذِبُهُ إِلَيْهَا وَ سُوءُ الْخُلُقِ شَجَرَةٌ فِي النَّارِ وَ صَاحِبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِغُصْنِهَا يَجْذِبُهُ إِلَيْهَا. (بحار الأنوار/ج‏68/ص393/ح61)

همنشینی با پیامبر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۷-۱۱:۱۱:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19237
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 587

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ أَحَبَّكُمْ إِلَيَّ وَ أَقْرَبَكُمْ مِنِّي يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَجْلِساً أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً وَ أَشَدُّكُمْ تَوَاضُعاً وَ إِنَّ أَبْعَدَكُمْ مِنِّي يَوْمَ الْقِيَامَةِ الثَّرْثَارُونَ وَ هُمُ الْمُسْتَكْبِرُونَ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص385/ح26)

حیاء‌ خدا از سوزاندن خوش اخلاق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۷-۱۱:۱۱:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19238
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 757

عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ مَا حَسَّنَ اللَّهُ خُلُقَ عَبْدٍ وَ لَا خُلُقَهُ إِلَّا اسْتَحْيَا أَنْ يُطْعِمَ لَحْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ النَّارَ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص391/ح54)

مصادیق خوش اخلاقی و بد اخلاقی در روایات

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۸-۱۴:۳:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19239
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 563

چون خوش اخلاقی در تقابل با بد اخلاقی قرار دارد، لذا هر عنوانی که برای هر کدام در روایات آمده باشد، ضد آن برای عنوان مقابل آن است؛ به عنوان مثال خوشرویی مصداق خوش اخلاقی است. پس عبوس بودن مصداق بد اخلاقی است.

البته مصادیق اخلاق خوب و بد بسیار است که ما در این جا به چند مورد اشاره می‌کنیم.

تمرین بر حسن خلق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۸-۱۴:۳:۴۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19240
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 764

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْخُلُقَ مَنِيحَةٌ يَمْنَحُهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقَهُ فَمِنْهُ سَجِيَّةٌ وَ مِنْهُ نِيَّةٌ فَقُلْتُ فَأَيَّتُهُمَا أَفْضَلُ فَقَالَ صَاحِبُ السَّجِيَّةِ هُوَ مَجْبُولٌ لَا يَسْتَطِيعُ غَيْرَهُ وَ صَاحِبُ النِّيَّةِ يَصْبِرُ عَلَی الطَّاعَةِ تَصَبُّراً فَهُوَ أَفْضَلُهَا. (بحار الأنوار/ج‏68/ص377/ح9)

خوشرویی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۸-۱۴:۳:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19241
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 757

عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ الْحَسَنِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ اللِّقَاءِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِكُمْ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص384/ح22)

عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَدُّ حُسْنِ الْخُلُقِ قَالَ تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَی أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص389/ح42)

خوشکلامی

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۱۹-۱۱:۳۵:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19242
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 582

عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَدُّ حُسْنِ الْخُلُقِ قَالَ تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَی أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص389/ح42)

تواضع

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۴-۱۴:۵۷:۱۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19243
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 503

عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا حَدُّ حُسْنِ الْخُلُقِ قَالَ تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَی أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص389/ح42)

نیکی به خانواده

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۴-۱۴:۵۷:۱۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19244
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 519

عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: إِنَّ أَكْمَلَ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ خِيَارَكُمْ خِيَارُكُمْ لِنِسَائِهِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص389/ح47)

وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ حُسْنُ الْخُلُقِ فِي ثَلَاثٍ اجْتِنَابِ الْمَحَارِمِ وَ طَلَبِ الْحَلَالِ وَ التَّوَسُّعِ عَلَی الْعِيَالِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص394)

اذیت نکردن همسایه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۵-۱۱:۴۲:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19245
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 567

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: قَالَ عَلِيٌّ ع لِأَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ يَا أَبَا أَيُّوبَ مَا بَلَغَ مِنْ كَرَمِ أَخْلَاقِكَ قَالَ لَا أُوذِي جَاراً فَمَنْ دُونَهُ وَ لَا أَمْنَعُهُ مَعْرُوفاً أَقْدِرُ عَلَيْهِ…‏(بحار الأنوار/ج‏70/ص296/ح4)

مدارا با زیر دست

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۵-۱۱:۴۲:۳۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19246
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 485

پیامبر اکرم در خطبه شعبانیه بعد از این که اثر اخلاق خوب را بیان می‌کند،  می‌فرماید:

و من خفف في هذا الشهر عما ملكت يمينه خفف الله عليه حسابه. (خطبه شعبانیه پیامبر)

مدارای با مردم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۵-۱۱:۴۲:۳۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19247
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 495

فِيمَا أَوْصَی بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيّاً يَا عَلِيُّ ثَلَاثَةٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ لَمْ يَقُمْ لَهُ عَمَلٌ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خُلُقٌ يُدَارِي بِهِ النَّاسَ وَ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ‏. (بحار الأنوار/ج‏68/ص392/ح55)

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الْمُؤْمِنُ هَيِّنٌ لَيِّنٌ سَمِحٌ لَهُ خُلُقٌ حَسَنٌ وَ الْكَافِرُ فَظٌّ غَلِيظٌ لَهُ خُلُقٌ سَيِّئٌ وَ فِيهِ جَبَرِيَّةٌ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص391/ح53)

خشمگین نشدن

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۶-۱۵:۴۷:۴۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19248
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 604

جَاءَ رَجُلٌ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الدِّينُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ عَنْ يَمِينِهِ فَقَالَ مَا الدِّينُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ قِبَلِ شِمَالِهِ فَقَالَ مَا الدِّينُ فَقَالَ حُسْنُ الْخُلُقِ ثُمَّ أَتَاهُ مِنْ وَرَائِهِ فَقَالَ مَا الدِّينُ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِ وَ قَالَ أَ مَا تَفْقَهُ الدِّينُ هُوَ أَنْ لَا تَغْضَبَ وَ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الشُّؤْمُ قَالَ سُوءُ الْخُلُقِ. (بحار الأنوار/ج‏68/ص393/ح63)

در امان بودم مردم از شر انسان

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۶-۱۵:۴۷:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19249
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 540

پیامبر اکرم در خطبه شعبانیه بعد از ورود در موضوع حسن خلق، می‌فرماید:

و من كف فيه شره كف الله عنه غضبه يوم يلقاه. (خطبه شعبانیه پیامبر)

اکرام به ایتام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۶-۱۵:۴۷:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19250
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 527

پیامبر اکرم در خطبه شعبانیه بعد از ورود در موضوع حسن خلق، می‌فرماید:

و من أكرم فيه يتيما أكرمه الله يوم يلقاه. (خطبه شعبانیه پیامبر)

نگاه به یتیم نوازی از دو زاویه ممکن است:

1. نگاه بیرونی و خروجی یتیم نوازی با توجه به اثراتی که در جامعه دارد که حداقل آن فراهم شدن آسایش و امنیت برای ایتام است.

2. نگاه درونی است که نگاه به مبدأ یتیم نوازی است و آن شاخه‌ای از حسن خلق است.

این بحث به صورت جداگانه تحت عنوان یتیم نوازی مطرح شده که هر که خواهان است مراجعه کند.

صله رحم و قطع رحم

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۹-۱۲:۱۹:۵۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19251
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 570

پیامبر اکرم در خطبه شعبانیه بعد از ورود در موضوع حسن خلق، می‌فرماید:

و من وصل فيه رحمه وصله الله برحمته يوم يلقاه و من قطع فيه رحمه قطع الله عنه رحمته يوم يلقاه. (خطبه شعبانیه پیامبر)

مطلب مختصری تحت عنوان شرح خطبه شعبانیه ـ جلسه دوازدهم، در این موضوع نوشته شده است که هر که خواهان است مراجعه کند.

مصادیق بد اخلاقی در استعاذه امام سجاد

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۱/۲۹-۱۲:۱۹:۵۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19252
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 553

اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ، وَ شَكَاسَةِ الْخُلُقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ، وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَی، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَی، وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ، وَ تَعَاطِي الْكُلْفَةِ، وَ إِيثَارِ الْبَاطِلِ عَلَی الْحَقِّ، وَ الْإِصْرَارِ عَلَی الْمَأْثَمِ، وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِيَةِ، وَ اسْتِكْبَارِ الطَّاعَةِ. وَ مُبَاهَاةِ الْمُكْثِرِينَ، وَ الْإِزْرَاءِ بِالْمُقِلِّينَ، وَ سُوءِ الْوِلَايَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَيْدِينَا، وَ تَرْكِ الشُّكْرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَا أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَی غِشِّ أَحَدٍ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ سُوءِ السَّرِيرَةِ، وَ احْتِقَارِ الصَّغِيرَةِ، وَ أَنْ يَسْتَحْوِذَ عَلَيْنَا الشَّيْطَانُ، أَوْ يَنْكُبَنَا الزَّمَانُ، أَوْ يَتَهَضَّمَنَا السُّلْطَانُ وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسرَافِ، وَ مِنْ فِقْدَانِ الْكَفَافِ وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ، وَ مِنَ الْفَقْرِ إِلَی الْأَكْفَاءِ، وَ مِنْ مَعِيشَةٍ فِي شِدَّةٍ، وَ مِيتَةٍ عَلَی غَيْرِ عُدَّةٍ.  وَ نَعُوذُ بِكَ مِنَ الْحَسْرَةِ الْعُظْمَی، وَ الْمُصِيبَةِ الْكُبْرَی، وَ أَشْقَی الشَّقَاءِ، وَ سُوءِ الْمَآبِ، وَ حِرْمَانِ الثَّوَابِ، وَ حُلُولِ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِذْنِي مِنْ كُلِّ ذَلِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. (صحیفه سجادیه/دعای 8 فِي الِاسْتِعَاذَةِ مِنَ الْمَكَارِهِ وَ سَيِّئِ الْأَخْلَاقِ وَ مَذَامِّ الْأَفْعَال)

شرح خطبه شعبانیه: امیرالمؤمنین در خطبه شعبانیه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۶:۲:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19254
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1084

ثم بكی فقلت يا رسول الله ما يبكيك فقال يا علي أبكي لما يستحل منك في هذا الشهر كأني بك و أنت تصلي لربك و قد انبعث أشقی الأولين و الآخرين شقيق عاقر ناقة ثمود فضربك ضربة علی قرنك فخضب منها لحيتك.

قال أمير المؤمنين ع قلت يا رسول الله و ذلك في سلامة من ديني فقال في سلامة من دينك.

ثم قال ص يا علي من قتلك فقد قتلني و من أبغضك فقد أبغضني و من سبك فقد سبني لأنك مني كنفسي روحك من روحي و طينتك من طينتي إن الله تبارك و تعالی خلقني و إياك و اصطفاني و إياك و اختارني للنبوة و اختارك للإمامة فمن أنكر إمامتك فقد أنكر نبوتي.

يا علي أنت وصيي و أبو ولدي و زوج ابنتي و خليفتي علی أمتي في حياتي و بعد موتي أمرك أمري و نهيك نهيي.

أقسم بالذي بعثني بالنبوة و جعلني خير البرية إنك لحجة الله علی خلقه و أمينه علی سره و خليفته علی عباده.

نکات بیانات پیامبر نسبت به امیر المؤمنین در آخر خطبه (ساختاری)

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۶:۲:۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۶:۱:۲۹
    • کد مطلب:19272
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1053

به خاطر عدم امکان آماده سازی این مطلب تا شهادت مولای متقیان امیر مؤمنان علیه السلام این قسمت فعلا به صورت ساختاری ارائه می‌شود.
خواهشمدیم دوستانی که نسبت به این ساختار مطلب مفیدی دارند، در قسمت نظرات هر عنوان ارائه بدهند که به نام خودشان در این مطلب ثبت شود.

اخبار به شهادت امیر المؤمنین

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19256
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 66

ثم بكی فقلت يا رسول الله ما يبكيك فقال يا علي أبكي لما يستحل منك في هذا الشهر كأني بك و أنت تصلي لربك و قد انبعث أشقی الأولين و الآخرين شقيق عاقر ناقة ثمود فضربك ضربة علی قرنك فخضب منها لحيتك.

علم پیامبر به شهادت امیر المؤمنین

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۶:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 51

علم امیر المؤمنین به شهادت

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۶:۱۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 92

اتمام حجت

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۶:۱۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 83

گریه رسول خدا قبل از شهادت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۳۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19257
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 170

ثم بكی فقلت يا رسول الله ما يبكيك فقال يا علي أبكي لما يستحل منك في هذا الشهر

جواز گریه

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 72

گریه بر اهل بیت سنت پیامبر

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 140

ارزش گریه بر اهل بیت

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 68

حالت شهادت امیر المؤمنین

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۴۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19258
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 130

كأني بك و أنت تصلي لربك

تصلی لربک

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 67

شایعه‌سازی معاویه درباره نماز امیر المؤمنین

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19259
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

اشاره به بحث لعن حضرت توسط بنی امیه

اشاره به جریان برداشتن لعن توسط عمر بن عبد العزیز

شقاوت قاتل امیر المؤمنین

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19260
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 57

و قد انبعث أشقی الأولين و الآخرين شقيق عاقر ناقة ثمود

شقاوت در روایات

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 99

مقایسه اشقی الاولین و اشقی الآخرین

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 129

سؤال امیر المؤمنین نسبت به سلامت دین

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۴۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19261
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 62

قال أمير المؤمنين ع قلت يا رسول الله و ذلك في سلامة من ديني فقال في سلامة من دينك.

امیر المؤمنین نفس پیامبر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19262
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 69

ثم قال صلی الله علیه و آله يا علي من قتلك فقد قتلني و من أبغضك فقد أبغضني و من سبك فقد سبني لأنك مني كنفسي روحك من روحي و طينتك من طينتي إن الله تبارك و تعالی خلقني و إياك و اصطفاني و إياك و اختارني للنبوة و اختارك للإمامة فمن أنكر إمامتك فقد أنكر نبوتي.

نفسیت در اطاعت

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 65

نفسیت در احترام

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19263
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 55

من قتلك فقد قتلني و من أبغضك فقد أبغضني و من سبك فقد سبني

نفسیت در روح

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۴۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19264
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 66

لأنك مني كنفسي روحك من روحي

نفسیت در طینت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19265
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 60

و طينتك من طينتي

نفسیت در اصطفاء

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۴۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19266
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 114

إن الله تبارك و تعالی خلقني و إياك و اصطفاني و إياك و اختارني للنبوة و اختارك للإمامة

نتیجه: انکار امامت مساوی انکار نبوت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۷:۴۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19267
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 73

فمن أنكر إمامتك فقد أنكر نبوتي.

خویشاوندی و امامت

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19268
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 48

يا علي أنت وصيي و أبو ولدي و زوج ابنتي و خليفتي علی أمتي في حياتي و بعد موتي أمرك أمري و نهيك نهيي.

حجت الله بر خلق

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۴۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19269
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 62

أقسم بالذي بعثني بالنبوة و جعلني خير البرية إنك لحجة الله علی خلقه.

امین سر الله

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19270
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 101

و أمينه علی سره.

خلیفة الله

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۱-۱۵:۵۵:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19271
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 60

و خليفته علی عباده.

  • نظر خوانندگان
۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۲۴:۲
مربوط به موضوع: ماه خدا
خطای تایپی اصلاح شود:
ارحم الراحمین فی موضع العفو و الرحمة
پاسخ‌ها
۱۳۹۴/۰۳/۲۲-۱۲:۲۵:۵۲
مربوط به موضوع: ماه خدا
عدم نیاز به ذکر سند در طرح سخنرانی که اساس آن خلاصه نویسی است.
پاسخ‌ها
محمد صالح باقری۱۴۰۳/۰۷/۱۳-۱۰:۵۰:۴۵
بسیار آموزنده
پاسخ‌ها
۱۴۰۳/۰۹/۲۱-۱۴:۲۵:۴۷
بهترین دوست خدا
پاسخ‌ها
  • نظر شما