از ما عجیب نیست دعایی نمیرسد
از تَحبِسُالدُّعا که صدایی نمیرسد
ما تَحبِسُالدُّعا شدهٔ نانِ شُبههایم
آنجا که شُبهه است عطایی نمیرسد
پَر باز میکنم بِپَرم، میخورم زمین
بال و پَرِ شکسته به جایی نمیرسد
باید تنم پیِ سپرِ دیگری رَوَد
با روزههای ما به نوایی نمیرسد
با دستِ خالی از چه پُل دیگران شوم
دستی که وقف شد به گدایی نمیرسد
ای میزبان فدای تو و سفره چیدنت
آیا به این فقیر غذایی نمیرسد؟
من سالهاست منتظر یک ضمانتم
آخر چرا امام رضایی نمیرسد
از من مخواه بیش از این زندگی کنم
وقتی براتِ کرب و بلایی نمیرسد
منبع: کانال رضیع الحسین علی اکبر لطیفیان