×

درباره میز رسانه دینی

هر چیزی که بتواند پیام دین را به دیگران منتقل سازد، رسانه دینی است.
موضوعات دینی مجموعه‌ای است گسترده و با شاخه‌های متنوع، چون معارف، اخلاقیات، دستورات و... که در این میز با قالبهای متنوع ارایه می‌گردد.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳
۴ شعبان ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

اطلاعات جالب و مقالات متفرقه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۱۴-۱۲:۰:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21432
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 6861

در این شاخه اطلاعات جالب و سودمندی را مشاهده می‌کنیم که قابل طبقه بندی در سایر شاخه‌ها نیست.

انتشار کتاب «حدیث الغدیر» در ریاض عربستان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۶/۱۵-۵:۳۴:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21433
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 978

امروز  از مکتبة الاسدیه، کتابی در باره حدیث غدیر خریدم که به تازگی در ریاض منتشر شده است. عنوان دقیق آن این است: حدیث الغدیر مع سیدنا علی بن ابی طالب علیه السلام فی غدیر خم، عبدالوهاب الطریری، دار وجوه للنشر و التوزیع، 1437،  132 صفحه.

کتاب بسیار همدلانه با غدیر نوشته شده، و فارغ از این که موالات رو به معنای دوستی و ولاء گرفته، حدیث غدیر را از هرجهت بحث و شکل های مختلف روایتی آن را مورد تأیید و بررسی قرار داده است. بلافاصله باید گفت در سعودی که همه علمای آن همه وقتشان را روی حدیث و ارزیابی آن می گذارند، فکر می کنم اولین بار است که کتابی در باره حدیث الغدیر منتشر می شود.

برخی از عناوین آن: غدیر خم، ما قبل الغدیر، غیر خم.. الزمان و المکان، ذاکرة المکان، خطبة الغدیر، اثر خطبة الغدیر، مولی کل مؤمن، روایات اخری لحدیث الغدیر، تأملات فی روایة الوصیة، الغدیر و فریضة التفکیر، تکوین الکتاب، شکر و تقدیر، اهداء، الخرائط و الصور، الهوامش.

مولف می گوید بیست سال قبل فکر تألیف این کتاب در ذهنش آمده، و روش آن را مثل کتاب دیگرش «کأنک تراه» و «قصص نبویه» که هر دو در باره رسول خدا (ص) است، تنظیم کرده است. (ص 101).

وی یک لیست بلند بالا از کسانی که در این کار کمکش کردند، از مورخ و محدث، در صفحه 103 ارائه کرده که شیخ حمد الغطاس که فکر تألیف این اثر رو در او پدید آورده، نخستین آنهاست.

در بخش نقشه ها و تصاویر، بجز یک نقشه کلی از راه مکه ـ مدینه و تعیین موقعیت غدیر خم در حجة الوداع، چند تصویر قدیمی از غدیر که بر اثر مرور زمان، آثار آن تغییر کرده، تصویری همراه چند تن از دوستانش از جمله سالم الغانمی و دیگران که در جای فعلی غدیر خم گرفته «عند مکان الغدیر»، موقعیت فعلی غدیر که نزدیک مسیر قطار تازه تأسیس مکه ـ مدینه است، تصویری از برخی از درختان وادی غدیر، جایی که رسول زیر درختی مانند آن خطبه خواند، و تصویری از مورخ دکتر احمد النعمانی که دقیقا در جایی ایستاده که گفته می شود مصلای رسول در غدیر خم بوده به صورت رنگی منتشر کرده است.

یکی از صفحات شیرین آن ذیل عنوان «ولی کل مؤمن» هست که با عبارتی رسا، ویژگیهای امام علی علیه السلام را برای شایستگی رسیدن به این مقام از ولاء و موالات نشان می دهد. تصویر این صفحه را در ادامه می گذارم. این ستایش به معنای تأیید هر آنچه در این اثر آمده نیست، اما به نظرم در این شرایط کار جالبی صورت گرفته و شایسته تأمل است.

کانال رسول جعفریان

انسان در آزمایشگاه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۲۵:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۳۵:۵۸
    • کد مطلب:19179
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 6976

*

برای صله رحم خانه یکی از اقوام رفتم، زنی که سالها پیش شوهرش به رحمت خدا رفته بود، کمرش را محکم بسته و فرزندانش را بزرگ کرده بود. حالا یکی از آنها دانشجوی درسخوان و موفقی است.

اتفاقا روزی رفتم که همین دانشجو امتحان هم داشت، چندین بار تأکید کردم که برود و به درسش برسد اما او همچنان بهانه می‌آورد و بلند نمی‌شد که سر درسش برود.

تا آخر گفت: من تا به حال سر دلم را برای کسی باز نکرده‌ام و با کسی درد دل نکرده‌ام… پس بگذار بنشینم و حرف بزنم.[1]

**

من برای خرج دانشگاهم باید کار کنم. فصل تعطیل دانشگاه که یکسره کار می‌کنم (گمانم کارگری می‌کرد).

اما باز هم کم می‌آورم، مجبورم در ایام باز بودن دانشگاه هم کار کنم.

برای همین با یکی از دوستانم، در حاشیه شهر، کنار جاده اصلی کاری سر هم کردیم.

از ساعت هفت شب مشغول می‌شوم تا حدود یک و دو نیمه شب.

وقتی که به خانه باز می‌گردم در سکوت و تاریکی کوچه‌های خلوت شهر، بی اختیار قطرات اشکم جاری می‌شود و در تنهایی شب بر وضعیت خودم گریه می‌کنم.

وقتی به خانه می‌رسم که مادرم خواب است.

او هم صبح زود سرکار می‌رود که من خوابم.

و من هم که دانشگاه می‌روم و برمی‌گردم او هنوز از سرکار نیامده.

وقتی او به خانه می‌آید که من کنار جاده مشغول کار شده‌ام.

گاهی در طول هفته فقط پنجشنبه جمعه‌ّها همدیگر را می‌بینیم.

نمی‌دانم چه شده که احساس می‌کنم باید حرف بزنم، کاری که تا کنون با کسی جز تو نکرده‌ام.

همین جور صحبت می‌کرد، ساعتها طول کشید و من هم دو گوش شنوا و سنگ صبور او.

تا این که اندکی سبک شد و از حرارت و هیجانش کاسته گردید.

***

حالا نوبت من بود، او اعتماد کرده بود و سفره دلش را باز کرده بود.

شاید برای خالی کردن دل پر دردش و شاید هم به امید راهکاری.

حداقل کاری که می‌توانستم برای او کرده بودم و آن شنیدن غمهای تلنار شده‌اش بود.

فکر کردم شاید بشود هنوز او را سبکتر کرد.

اندکی اندیشیدم و بعد رو به کرده و گفتم…

****

تو بهتر می‌دانی که سیمان مصارف مختلفی دارد.

از پر کردن درز موزاییکهای لق شده بگیر، تا سیلو سازی، سد سازی و یا سنگرهای ضد بمب اتم.

اما می‌دانی که هر سیمانی را برای هر کاری مصرف نمی‌کنند.

اول فرمول سیمان را به کارخانه سفارش می‌دهند، بعد هم نمونه می‌گیرند و بعد هم نمونه را آزمایش می‌کنند. در مصارف مهم تنها بعد از موفقیت آزمایش، سیمان را مصرف می‌کنند.

آزمایش بُتُن را شنیده‌ای؟!

با سیمان، طبق اصول فنی مربوطه، بُتُن می‌سازند و آن در قالبهای استوانه‌ای شکل ریخته و به مقدار لازم آب می‌دهند، پس از گذشت زمان لازم، آن را برای تست می‌برند.

استوانه بُتُنی را، زیر دستگاه می‌گذارند و فشار آغاز می‌شود.

از کم شروع می‌کنند، مثلا پانصد کیلو، اگر استوانه بُتُنی از هم پاشید، کارش تمام است، دیگر با او کار ندارند، سیمان مربوطه را برای کارهای بسیار پیش پا افتاده روانه بازار می‌کنند.

اما اگر…

اما اگر مقاومت کرد و دوام آورد…

به یک معنا اول بدبختی او شروع می‌شود.

باز هم فشار است و فشار…

همین جور فشار را افزایش می‌دهند…

در هر مرحله اگر از هم پاشید، در همان مرحله رهایش می‌کنند و سیمان را به بازار مناسبش روانه می‌ٔکنند.

اما اگر چندین تن بار را تحمل کرد، دیگر مناسب مصارف مهم است، مثل سیلو سازی و سد سازی.

و اگر در مقابل صدها تن فشار خم به ابرو نیاورد، دیگر برای کارهای بسیار ویژه نگهش می‌دارند، مثل سنگرهای ضد بمب اتم و…

*****

این از آزمایش بُتُن سیمانی

لازمه هر موفقیت در تحمل فشار، فشار بیشتر است و بیشتر…

و یک شکست به معنی پایان آزمایش است و رها کردن بُتُن.

سرنوشت بُتُن در آزمایشگاه مربوطه چیز جز شکست نیست. اما…

اما شکست تا شکست فرق می‌کند.

شکست با صد کیلو بار کجا و شکست با هزار تن فشار کجا؟!

اما آزمایش بُتُن انسانی هم داستانی دارد! نه! داستانهایی دارد!

 

[1]- این جریان واقعی است اما با تصرف و تکمیل آن را در این جا درج می‌کنیم.

فرق شکست تا شکست

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۲۶:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19180
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 878

داستان اول آزمایش انسانی که روشن شد.

سرنوشت انسان هم مثل بُتُن است.

آری سرنوشت انسان (به جز انسان‌ٔهای ویژه‌ی ویژه) در آزمایشگاه دنیا چیز جز شکست نیست.

اما گفتیم شکست تا شکست فرق می‌کند.

شکست با یک امتحان ساده کجا و شکست با هزاران بلا و گرفتاری کجا؟!

این مهم نیست که همه انسان‌ها در زیر بار بلا شکسته می‌شوند!

مهم این است که کدامیکشان تا کجا زیر بار بلا دوام آورده‌اند!

انواع فشارها در آزمایشگاه انسان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۲۷:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19181
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 766

داستان دوم آزمایش انسانی خیلی عجیب و غریب است!

بُتُن یک آزمایش داشت و آن فشار بار بود.

اما آزمایش انسان…

نمی‌دانم چند فشار است.

یک آزمایش فشار شکم است.

یک آزمایش فشار زیر شکم است.

یک آزمایش فشار همرنگ جماعت نبودن است.

یک آزمایش فشار تهمت عقب افتاده و اُمّل بودن است.

یک آزمایش فشار حسادت است.

یک آزمایش فشار بخل است.

یک آزمایش فشار تکبر است.

یک آزمایش فشار غضب است.

یک آزمایش فشار دورویی است.

یک آزمایش فشار کنترل زبان است.

یک آزمایش فشار کنترل گوش است.

یک آزمایش فشار کنترل چشم است.

یک آزمایش…

یک آزمایش هم مال قلب است.

این آزمایش دیگر گفتنی نیست!

آزمایش قلب خیلی خیلی سخت است!

نمی‌دانم انسان برای موفقیتش چند هزار فشار را باید تحمل کند!

آزمایش سرنوشت‌ساز

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۳۳:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19182
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 779

داستان سوم آزمایش انسانی

روشن شد که آزمایش انسان با یک فشار و دو تا فشار تمام نمی‌شود، بلکه انواع فشارها و بلاها را باید تحمل کند.

اگر آدمی در چند تا فشار و بلا موفق شد، باز هم معلوم نیست کارش درست باشد.

چرا که ممکن است کسی در تحمل فشار گرسنگی نمره‌اش بیست باشد…

اما همین نمره‌ی بیست، در نخستین فشار زیر شکم، خودش را خراب کند!

ممکن است کسی در مقابل فشار دروغگویی مقاوم باشد، اما همین آدم در غیبت کردن کارش خراب باشد!

ممکن است یک آدم همه فشارها و بلاها را خوب تحمل کند، اما همین که پای شهرت و ریاست به میان آید کارش خراب شود!

آدمی که از زیر همه این فشارها سرفراز بیرون آید آدم نیست! طلاست! فرشته است! بالاتر از فرشته است!!!

آزمایش قلب دیگر گفتنی نیست

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۰:۲۸:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19183
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 817

داستان چهارم آزمایش انسان

گفتیم یک آزمایش هم مال قلب است.

این آزمایش دیگر گفتنی نیست!

آزمایش قلب خیلی خیلی سخت است!

البته آزمایش قلب در واقع یک آزمایش نیست خودش صدها و شاید هزاران آزمایش باشد.

یکی از آزمایشهای قلب، آزمایش محبت است.

خودت را بیشتر دوست داری یا دیگری را؟!

اگر دیگری را بیشتر دوست داری، آن دیگری کمالاتی دارد و در افق بالاتر از توست؟

یا این که درجه انسانیتش، پست‌تر و پایین‌تر از توست؟

این مسئله است که ارزش محبت را مشخص می‌کند محبت منفی است یا محبت مثبت؟!

محبت منفی تو را از آدمیت به پایین می‌کشد. اما محبت مثبت تو را به طرف مقامات و درجات بالای انسانی جذب می‌کند.

باید این قلب آزمایش شود تا معلوم شود سیر او ترقی است یا تنزل!

از این که بگذریم باز خود محبت هم باید آزمایش شود.

آزمایش محبت کدام است؟!

می‌خواهی بدانی که محبتت واقعی است، ببین رابطه تو با دشمن دوستت چگونه است.

اگر هم دوستت را دوست داری و هم دشمن دوستت را، معلوم می‌شود که محبت محبت واقعی نیست.

آخر دوستی دوست با دوستی دشمن دوست، توی یک قلب جا نمی‌شود.

جمع شدن دو محبت متضاد در یک دل، ناشدنی است، محال است.

این آزمایش همان آزمایش تولی و تبری است.

خیلی‌ها به آزمایش تولی نمی‌رسند.

کسانی هم که می‌رسند، توی آزمایش تبری خراب می‌کنند.

اگر هم تولی بود و هم تبری، معلوم می‌شود که از آزمایش محبت سر بلند بیرون آمده‌ای!

دشواری آزمون موفق‌ها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۰:۲۸:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19184
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 823

داستان پنجم آزمایش انسان

گفتیم سرنوشت انسان (به جز انسان‌ٔهای ویژه‌ی ویژه) در آزمایشگاه دنیا چیز جز شکست نیست. اما شکست تا شکست فرق می‌کند.

شکست با یک امتحان ساده کجا و شکست با هزاران بلا و گرفتاری کجا؟!

اینجاست که فرق میان ما و اولیاء خداوند روشن می‌شود.

ما با چند آزمایش کوچک خراب می‌کنیم و میدان مردانگی را خالی می‌کنیم.

اما هستند افرادی که امتحان روی امتحان دارند و بلا روی بلا. اما باز هم صبورند و شاکر!

حتی بعضی‌ها هستند که آزمایش‌ٔهای ویژه دارند آزمایش‌ٔهایی که دیگران به آن مبتلا نمی‌شوند.

این مسئله رازهای فراوانی دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود.

امام صادق علیه السلام فرمود: همانا مؤمن همچون کفه ترازوست. هر اندازه در کفه ایمانش افزوده شود (و سنگین‌ٔتر گردد) در کفه آزمایش او (هم) افزوده می‌گردد (و گرفتارتر می‌شود).[1]

از این حدیث روشن شد که انسان‌های موفق‌تر، بیشتر آزموده شده و مبتلاتر هستند.

علت این امر هم در روایت دیگری بیان شده است:

امام صادق علیه السلام فرمود واقعا که بزرگی پاداش همراه با بزرگی آزمایش است.[2]

با این حساب، کار اولیاء و مقربین خداوند هم مشخص می‌شود.

از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسیده شد در دنیا سخت‌ترین مردم از نظر آزمایش کیانند؟

حضرت فرمود پیامبران و سپس در رتبه بعدی افرادی که در شرافت و برتری مانند آنها هستند و رتبه بعدی…

و در رتبه بعد (از انبیاء و اولیاء) مؤمن به اندازه ایمانش و خوبی کارش آزمایش می‌شود. پس کسی که ایمانش درست و عملش خوب باشد، آزمایشش سخت‌تر می‌گردد و کسی که ایمانش سست‌تر و عملش ضعیف‌تر باشد، آزمایشش کمتر می‌گردد.[3]

یادتان هست که گفتیم هر چه بُتُن مقاومت کند رهایش نمی‌کنند و آن را برای فشار بیشتری آماده می‌کنند؟!

 

[1]- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ بِمَنْزِلَةِ كِفَّةِ الْمِيزَانِ كُلَّمَا زِيدَ فِي إِيمَانِهِ زِيدَ فِي بَلَائِهِ‏

[2]- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ.

[3]- ٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَلَاءُ وَ مَا يَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِي الدُّنْيَا فَقَالَ النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِيمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِيمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ.

عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْوَصِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَةِ فَمَنْ صَحَّ دِينُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الدُّنْيَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لَا عُقُوبَةً لِكَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِينُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ وَ أَنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ التَّقِيِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلَى قَرَارِ الْأَرْضِ.

سرافرازان آزمایش و بلا

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۰:۲۸:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19185
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 832

داستان ششم آزمایش انسان

توی این همه آزمایش و بلا، آن هم انواع بلا اصلا کسی می‌تواند از همه آنها سالم به درآید؟!

خوب معلوم است دیگر کار، کاری است کارستان، مردی می‌خواهد شیرافکن.

و روشن‌تر هم هست که این گونه افراد بسیار کمیاب هستند.

اگر هم بخواهیم ردّی از آنها پیدا کنیم باید سراغ انبیاء و اولیاء الهی برویم.

البته و صد البته روشن است که انبیاء و اولیاء الهی هم همه در یک درجه و پایه قرار ندارند.

در میان انبیاء‌ و اولیاء، قله بلا دیدگان و برترین آزمایش شدگان، خاتم انبیاء و اوصیاء آن حضرت که صلوات خدا بر آنان باد، هستند.

از این رو سرفرازان از همه بلاها و همه آزمایش‌ها، تنها کسانی هستند که در اوج ایمان و نیکوکاری هستند.

اوج مطلق ایمان و نیکوکاری، همان مقام عصمت مطلقه است که ویژه محمد و آل محمد علیهم السلام است.

سیره مالی خلفا

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۰۸-۱۱:۲۸:۴۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۳/۰۸-۱۲:۹:۴۹
    • کد مطلب:21889
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1638

[توجه: نقل مطالب از دیگر منابع به معنای تأیید تمامی محتوا از سوی «سایت آشتی با خرد» نیست.]

یکی از موضوعاتی که جا دارد مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد، نقاط اشتراک و تمایز سیره امام علی (علیه السلام) و خلفا در آن روشن گردد، سیره مالی خلفا است.

اما پیش از پرداختن به این موضوع ضروری است نگاهی به منابع مالی خلفا و راه های کسب درآمد آنان صورت گیرد، آن گاه به شیوه تقسیم و توزیع درآمدها و سیره اقتصادی خلفا می‌پردازیم.

منابع مالی خلفا

الف) خمس: در اصطلاح شرع... یک پنجم هر چیزی است. یکی از آن امور و شاید روشن‌ترین آن، غنایم جنگی که از راه غلبه مسلمانان بر کفار به دست می‌آید و اختیار آن با امام مسلمانان است که آن را میان صاحبانش (انفال/14) یا مصالح مسلمانان یا آنگونه خود مصلحت می‌داند تقسیم کند.

غنایم جنگی از مهم‌ترین و سرآمدترین راه‌های کسب درآمد در عصر خلفا به شمار می‌رفت، در دوره ابوبکر به سبب محدودیت فتوحات و اینکه بیشتر وقت وی مصروف جنگ‌های داخلی شد بسیار اندک بود، اما در دوره عمر بخش‌های وسیعی از جهان آن روز در اختیار مسلمانان قرار گرفت و خمس آن بسیار زیاد شد.

ب) جزیه: نوعی مالیات سرانه است که از اهل کتاب در برابر اقامت آنان در دارالاسلام و به رسمیت شناختن دین، فرهنگ و عقاید آنان گرفته می‌شود، یا از آن نظر که در حمایت دولت اسلامی بوده و در برابر حفظ حقوق و تامین امنیت و خدمات رسانی دولت اسلامی به آنان، ناگزیر می‌بایست هزینه‌ای را بپردازند.

ج) خراج: در اصطلاح فقهی مالیاتی است که دولت اسلامی از کسانی می‌گیرد که بر روی زمین‌هایی که مالکیت آن از آن همه مسلمانان است یا زمین‌هایی که از سوی دولت اسلامی به منظور عمران و آبادانی به کسانی واگذار می‌شود کار می‌کنند.

د) زکات: زکات در اسلام یک دستور تعاونی و لازم است، اسلام آن را برای مسلمانان واجب کرده است تا بدین وسیله ضعف مالی و اقتصادی تهیدستان جبران گردد.

ه) عشر: عوارضی که از اموال و کالاهای بازرگانی غیر مسلمانان به هنگام ورود و تجارت آنان در قلمرو اسلامی ستانده می شود.(عشر همان تعرفه های گمرکی در زمان فعلی است).

نکته: گرفتن عشر از زمان عمر معمول گشت و در زمان خلفای بعدی استمرار یافت و یکی از راه‌های کسب درآمد آنان شد.

شیوه توزیع ثروت در زمان ابوبکر

در دوره ابوبکر نسبت به چگونگی تقسیم بیت المال دو دیدگاه وجود داشت:

1.برخی بر این باور بودند که باید بر اساس شیوه پیامبر بیت المال به گونه‌ای برابر تقسیم شود.

2.برخی دیگر معتقد بودند که باید براساس ملاک‌های ارزشی چون پیشینه دینی، فضایل معنوی، وزن جهادی افراد ، بیت المال را تقسیم نمود.

تا آنجا که گزارش های تاریخی نشان می‌دهد، ابوبکر به سنت پیامبر(ص) پایبند ماند و دیدگاه نخست را برگزید.

بر اساس نوشته یعقوبی و دیگران:

ابوبکر میان مردم یکسان تقسیم نمود، کسی را بر دیگری برتری نبخشید.

همو در جای دیگر می‌نویسد:

نخستین تقسیم ابوبکر در میان مردم، بین سرخ و سیاه، آزاد و برده، یک دینار برای هر نفر بود.

بررسی و ارزیابی

با دقت و تامل در سیره اقتصادی ابوبکر مشخص می‌گردد که وی به ظاهر سیاست مساوات گرایانه را در پیش گرفته است و از تبعیض و دوگانگی در این باب دوری جسته است در حالیکه جست و جو در اسناد تاریخی و بررسی گزارش‌هایی که از منابع گوناگون در دست است، نشان می‌دهد که وی چندان پایبند به این سیاست نبوده است، بلکه در مواردی که مصالح دستگاه خلافت اقتضا داشته و یا نسبت به گروه‌هایی که در تثبیت حکومت وی نقش داشته اند، به سادگی از این سیاست عدول نموده و آنان را مورد توجه ویژه خود قرار داده است. چنانکه برای دخترش عایشه زمین های مرغوبی را در بخش های عالی مدینه و بحرین اختصاص داد (الطبقات الکبری/ج3،ص491)؛ یا نسبت به ابوسفیان و گروهی دیگر بخشش‌های فراوانی نمود (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید/ج2،ص11) و در برابر، از دادن خمس و برگرداندن فدک و حتی حقوق شناخته شده رسول خدا (ص) به خاندانش دریغ ورزید.(نهج البلاغه/نامه 14) در حالیکه بر اساس نص قرآن (انفال/14) و اعتراف دستگاه خلافت، خمس یا حداقل بخش هایی از آن، از آن خاندان رسول(ص) بود (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید/ص491،499).

عمر و نابرابری در حقوق

عمر در دوره خلافت خویش بر خلاف پیشینیان سیاست جدیدی در پیش گرفت، او بر این باور بود که نباید میان مجاهدان نخستین اسلام و آنها که بعدها مسلمان شدند و نیز میان قبیله برجسته قریش با تیره‌های کوچکتر نگاهی یکسان داشت.

چنانکه درباره‌اش گفته‌اند:

جایگاه اجتماعی و منزلت فردی، بر اساس پیشینه‌ای که داشتند طبقه‌بندی نمود. (اسدالغابه/ج1،ص474)

او زمانی که سرکار آمد اظهار داشت: هرگز گروهی را که با رسول خدا سر جنگ و ستیز داشته با آنان که در کنار رسول خدا با دشمنانش جنگیده‌اند، یکسان و برابر نخواهم نهاد، بر همین اساس خلیفه دفاتری گشود و سهم مردم از غنایم و دیگر اموال عمومی در طول یک سال مشخص نمود.

ابن ابی الحدید در شرح خویش بر نهج البلاغه در سیره عمر فهرستی نوشته است:

«برای عباس عموی پیامبر دوازده هزار درهم تعیین گردید. برای همسران پیامبر به استثنای عایشه ده هزار و برای عایشه از آن رو که به گفته خلیفه منزلت والاتری نزد رسول خدا داشت، دوازده هزار درهم در در نظر آورد؛ هر چند خود آنان اصرار می‌ورزیدند که رسول خدا ما را یکسان می‌نگریست و تبعیضی را میان ما روا نمی داشت. همچنین برای مهاجرانی که در بدر حضور داشتند پنج هزار و برای انصار چهارهزار ، برای حاضران در احد تا صلح حدیبیه چهارهزار، برای پس از حدیبیه سه هزار، برای آنانکه پس از درگذشت رسول خدا در جنگ ها حضور می‌یافتند، به ترتیب از دوهزار و پانصد تا دویست درهم مشخص گردید».

فساد مالی عثمان

عثمان به صورت گسترده‌ای از بیت المال سوء استفاده نمود و دست خویشاوندان خود را در دست اندازی به اموال عمومی باز گذاشت، او اموال عمومی را به مثابه دارایی شخصی خود تلقی می‌کرد.

او در یک سخنرانی اعلام داشت: این اموال از آن خداست و به هر که می‌خواهم می‌بخشم یا از آن باز می‌دارم.(الغدیرج۱/ص214-214)

هدیه های عثمان

۱.خمس غنایم آفریقا را به مروان حکم بخشید.

2.چهارصدهزار درهم به عبدالله بن خالد داد.

3.زمانی که حکم بن ابی العاص را از تبعید بازگرداند، صدهزار درهم ارزانی او داشت. (وی کسی بود که توسط پیامبر به خارج از مدینه تبعید شده بود و در عصر ابابکر و عمر نیز در تبعید به سر می‌برد)

4.بازاری در مدینه را به حارث بن حکم بخشید. (حکم از منافقینی بود که همواره پیامبر را مسخره می‌کرد، تا اینکه وی و فرزندش را به طائف تبعید کرد، پیامبر حکم و نسل او را لعنت کرد و او فرزندش را قورباغه های ملعون نامید).

5.چراگاه‌های پیرامون مدینه را برای غیر امویان ممنوع ساخت.

6.صدهزار درهم به ابوسفیان داد.

7.غنائم بخشی از آفریقا را به عبد الله بن ابی سرح واگذار نمود. (وی شخصی است که قبل از فتح مکه، از مدینه به مکه فرار کرد و عثمان او را مخفی کرد و عثمان نزد پیامبر برای او طلب عفو نمود).

و ........

امام علی (علیه السلام) و نقد نظام مالی عثمان

مهم‌ترین انتقاد امام بر نظام مالی خلفا متوجه عثمان بود، ضمن آنکه بیشترین انحرافاتی هم که در حوزه مالی عصر خلافت روی داد، در دوره عثمان اتفاق افتاد. در این نقد، امام نماد حکومت عثمان، یعنی زراندوزی و حیف و میل اموال عمومی و نیز تعرض و سیطره امویان بر منابع سرزمین های اسلامی را، که به کمک حکومت عثمان فراهم آمده بود به چالش کشید و آن را عامل تباهی و نابودی نظام عثمانی و آسیب دیدن پیکره خلافت به شمار آورد.

در خطبه شقشقیه که حضرت در آن به نقد خلفا پرداخته، در مورد عثمان می‌فرماید:

تا آنکه سومی به خلافت رسید که کارش پر کردن شکم و تهی کردن آن بود و خاندان پدریش (بنی امیه) با او برخواستند و مانند شتری که علف‌های تازه بهار را با حرص و ولع می‌بلعد به چپاول بیت المال پرداختند تا وضع به گونه‌ای شد که آنچه رشته بود گسست و کردار ناشایستش کار او را سخت و شکمبارگیش او را بر زمین زد.

امام علی (علیه السلام) و بازگرداندن واگذاری‌های عثمان

امام علاوه بر انتقاداتی که بر عثمان وارد ساخت، در عمل نیز به هنگام حکومت خویش کوشید آثار سوء استفاده مالی و تبعیض‌های ناروای او را از میان بردارد، از این رو دستور داد همه اموالی که عثمان به ناروا در اختیار این و آن گذاشته به بیت المال باز گردد.

که در خطبه 44 نهج البلاغه که به استرداد تیول‌های عثمان اختصاص یافته، آمده است:

به خدا سوگند اگر آن املاک را بیابم که مهریه زنان شده یا با آن کنیز خریده‌اند، آن را به بیت المال باز میگردانم، زیرا با عدالت گشایش حاصل می‌شود و کسی که عدالت بر او دشوار آید، ستم برایش دشوارتر خواهد بود.

مسعودی هم آورده است:

«امام املاکی را که عثمان به شماری از مسلمانان واگذار نموده بود، از آنان باز ستاند». (مروج الذهب/ج2،ص373)

براساس نقل دیگری، امام تمامی کارگزاران عثمان را تحت پیگرد قرار داد و اموال موجود آنان را مصادره نموده و آنچه را که از بین برده بودند بر عهده آنان نهاد.(دعائم الاسالم/ج4،ص396)

امام علی (علیه السلام) و سیاست برابر مالی

امام هیچ گاه سیاست نابرابری مالی در حقوق و دریافت‌ها را نپذیرفت و بدان باور نداشت، زیرا آن را مخالف با مبانی دینی و سیره رسول خدا می‌دانست و بارها خلیفه را گوشزد نمود و اینگونه یادآور گشت:

هیچ گاه توزیع عادلانه و یکسان بیت المال را از یاد نبرد. (مناقب آل ابی طالب/ج2ص467)

امام کوشید در دوره زمامداری خود برابری مالی را در جامعه دینی به نمایش گذارد، که تامین کننده عدالت اجتماعی ، رفاه عمومی، زداینده ناهنجاری‌ها و آشفتگی‌های گوناگون است به اجرا درآورد و تبعیضاتی را که پیش از وی جریان داشت و می‌رفت تا در جامعه نهادینه شود، براندازد. امام سوابق جهادی، وابستگی قبایلی، حسب و نسب، رنگ و نژاد و جز آن راکه در گذشته امتیازآور بود، موجب برتری ندانست و تنها امتیاز آنان را-در صورتی که از تقوا و ارزش های معنوی بهره مند باشند- پاداش معنوی، آن هم در سرای دیگر به شمار آورد و هیچ گونه افزایش حقوقی و بهره‌وری مادی برای آنان در این جهان در بر نداشت.

امام در یکی از نخستین خطابه‌های خویش پس از دست یابی به خلافت، سیاست مالی خود را اینگونه اعلام داشت:

«شما بندگان خدایید و مال مال خداست، در میان شما برابر تقسیم خواهد شد و در آن هیچ کس را بر دیگری برتری نیست، و برای پروا پیشه گان فردا نزد خدا نیکوترین جزا و برترین پاداش است».

آن گاه افزود:

«و چون فردا شود، انشاءالله، نزد ما آیید. مالی پیش ماست که میانتان قسمت خواهیم ساخت، همگان حاضر گردند، عرب یا عجم، خواه حقوق بگیر بیت المال باشد یا نباشد، باید حاضر باشد و کناره نگیرد». (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید/ج7،ص37)

نیز در جای دیگر فرمود:

بی تردید میان سیاه و سرخ برابری بر پا خواهم ساخت.

گفتنی است این یکسان نگری امام، تنها به مسلمانان محدود نمی‌گشت، بلکه غیر مسلمانانی را که در جامعه اسلامی می‌زیستند نیز شامل می‌گشت و آنان هم از حقوقی برابر با مسلمانان برخوردار بودند؛ چنان که در ماجرای زمینی که مسلمانی آن را از اهل ذمه خریده بود، حضرت فرمود:

«سود و زیان او و سود و زیان ما یکی است، خواه مسلمان باشد، خواه کافر، هر سود و زیانی به خداپرستان برسد به او خواهد رسید». (وسائل الشیعه/ج44 ،ص449)

سیاست اقتصادی امام و چالش های فرارو

سیاست یکسان نگری امام در تقسیم بیت المال، شماری از صحابیان را به واکنش واداشت، این واکنش ها از سوی افرادی بود که در حکومت‌های پیشین به مال و منالی دست یافته بودند. و از اینکه حضرت ملاحظه آنان را ننموده، زبان به شکوه گشودند و به خرده گیری از وی پرداختند.

اعتراض اصلی آنان به این بود که آن حضرت سیاست مالی عمر را مبتنی بر امتیاز دهی به نخبگان بود کنار گذاشته و همه فرصت‌های اقتصادی را که پیشتر در اختیار آنان بوده، از آنان دریغ داشته و دیگران را هم سطح آنان پنداشته و این برای آنان قابل تحمل نبود.

طلحه، زبیر، امویان و تنی چند از راحت طلبان و عافیت جویان، در صدر معترضان جای داشتند، که رو در روی وی قرار گرفتند.

طلحه و زبیر از پذیرش سهم خویش سر باز زدند و به امام گفتند: عمر اینگونه سهم ما را پرداخت نمی نمود!

حضرت فرمود: «پیامبر چگونه سهم شما را می‌پرداخت؟». آن دو لب فرو بستند.

سپس افزود: «آیا پیامبر نسبت به همگان یکسان نمی پرداخت؟»

پاسخ دادند: آری.

فرمود: آیا به راستی سنت پیامبر نزد شما به پیروی شایسته تر است یا سنت عمر؟ ( جامع احادیث شیعه/ج43 ،ص233)

سید رضی پاسخ امام را در نهج البلاغه ضمن خطبه 234 این گونه آورده است:

اما اینکه گفتید چرا بیت المال را مساوی تقسیم نمودم، بدانید که من در این موضوع به رأی خود حکم نکردم و پیرو میل خود نبودم، بلکه من و شما می‌دانیم که این همان چیزی است که رسول خدا آورده است و حکمی قطعی است و برای تقسیم بیت المال بدان نحو که خداوند به آن فرمان داده و حکمش را گذرانده، دیگر نیازی به شما نبود.

شتاب در توزیع بیت المال

حضرت علاوه بر اینکه بیت المال را به صورت یکسان بین مردم تقسیم می‌کرد هیچ گاه اموال را در بیت المال حبس نکردند و برای مدت طولانی نگه نمی‌داشت بلکه هر از چند گاه آنچه را به دست می‌آورد در اختیار مردم می‌گذاشت.

بکربن عیسی در تبیین سیره امام آورده:

امام هر شامگاه پنج شنبه، آنچه را که در بیت المال بود تقسیم می‌نمود و هیچ جمعه‌ای نمی‌رسید که در آن مالی اندوخته باشد. (الغارات/ج4 ،ص69)

در نقل دیگری آمده:

امام بیت المال را جارو می‌زد، سپس در آن به نماز می‌ایستاد و می‌فرمود: در قیامت برایم گواهی ده که هیچ گاه مالی را که از آن مسلمانان است، در تو زندانی نساختم. (الغارات/ج4 ،ص19و43)

حسن بصری می‌گوید:

عمر اظهار داشت، وی تنها در یک روز از363 روز سال موظف است، بیت المال را از اموال تهی سازد و آن ها را در اختیار مردم گذاشته. (طبقات الکبری/ ج3،ص343)

امام علی (علیه السلام) و نگاه نجیبانه به بیت المال

حقیقت آن است که امام هیچ گاه از بیت المال به عنوان وسیله‌ای برای دست یابی به اهداف خود استفاده نمی نمود، و طبق سنت رسول خدا بصورت یکسان بین مردم تقسیم می‌کرد.

از سوی دیگر، وی هیچ گاه حقوق مخالفان سیاسی خود و کسانی که به هر دلیل از حمایت وی سرباز زده و در اردوگاه مخالفان جای گرفته بودند و یا حتی بی تفاوت می‌زیستند را مصادره نکرد و سهم آنان را از بیت المال همچون دیگران پرداخت نمود.

تنها ملاکی را که برای بهره مندی از بیت المال در نظر گرفت، پرهیز از جنگ مسلحانه با نظام مشروع و قانونی موجود بود.

چنان که در مورد خوارج با اینکه خشن‌ترین برخورد‌ها را با او و هوادرانش داشتند با این حال فرمودند، تا زمانی که همراه مایید و دست به سلاح نبرده‌اید شما را از حقوقتان باز نمی داریم. (تاریخ طبری/ ج4 ،ص73)

و من الله التوفیق

منبع: قبادی دانشجوی ارشد نهج البلاغه (گرایش اصول دین و معارف علوی)

میراث بزرگ شیعی در کتابخانه‌ای انگلیسی

  • نویسنده:ایلیا
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۲/۲۵-۱۶:۱۸:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:16039
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1598

میراث بزرگ شیعی در کتابخانه‌ای انگلیسی

آیا میدانید شهر «آن اربور آمریکا» در میشیگان مکان خاصی برای بزرگترین کتابخانه ملکه‌ی برطانیا در خارج از سرزمین های مملکت متحده (انگلستان) است.
این کتابخانه توسط نیروی های ویژه ملکه انگلستان محافظت می‌شود و 80٪ کارمندان آن انگلیسی هستند و همه مدرک دکترا دارند و در حال یک تحقیق امنیتی… سخت از جانب سازمان اطلاعات انگلستان هستند.
هیچ انسان عادی و یا حتی دانشجویان دانشگاه‌های عادی امکان ورود به این دانشگاه را ندارند. وارد شدن در این کتابخانه فقط برای دانشجویان فوق لیسانس یا دکترا، آن هم به همراه استاد مسؤول و با گرفتن وقت قبلی امکان پذیر است و از 45 دقیقه تجاوز نمی‌کند.
کتاب‌های موجود این کتابخانه همه قدیمی هستند و قدمت جدیدترین کتابها به 150 سال پیش و قدیمی ترین آن‌ها به 1700 سال قبل برمی‌گردد که کتیبه‌های چوبی هستند.
در این کتابخانه بالغ بر 13000 کتاب با زبان عربی موجود است که عمر این کتابها بین 300 تا 1000 سال است. به بازدیدکنندگان اجازه دست زدن به کتابها داده نمی‌شود. کتاب‌ها با خطکش‌های چوبی ورق زده می‌شوند و کتاب‌های بسیار قدیمی فقط به صورت دیجیتال در دسترس قرار می‌گیرند.
غالب کتاب‌های عربی از عراق و مصر است و نویسندگان آن‌ها شیعه هستند و در بسیاری از آن‌ها روایات و احادیث ائمه علیهم السلام موجود است.
قبل از داخل شدن به کتابخانه بازرسی دقیقی انجام می‌شود و تلفن همراه و هر گونه وسیله‌ی تصویر برداری گرفته می‌شود و به هیچ کس اجازه‌ی نسخه برداری از کتاب‌ها داده نمی‌شود و فقط برای رجوع به منبع و مراجعات آکادمی و علمی در دسترس است.
من به شخصه با استادم به این کتابخانه وارد شدم و دو کتاب از عیاشی دیدم که در 30 جلد تألیف شده بود و کتابی از شیخ مفید که 15 جلد داشت. زمانی که از بعضی از علما سؤال کردم گفتند که «بله خبرهایی به دست ما رسیده است که تفسیر عیاشی اصلی، مشتمل بر بیش از 40 جلد است و کتاب‌های بسیاری از شیخ مفید مفقود شده است».
دکتر حسین رمیثی

منبع به زبان اصلی: مقالات المیزان

امامت در اعتقاد شیعه

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۵-۱۵:۲:۱۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22315
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 731

امام در لغت، بمعنای پیشوا است؛ امام جماعت یعنی پیشوای مردم در نماز جماعت، امام الناس؛ یعنی پیشوای مردم در امور سیاسی و یا روحانی و یا غیر آن.

به همین جهت است که پیروان مذاهب اربعه اهل تسنن پیشوایان خود را امام می گویند؛ به نام امام ابو حنیفه، امام مالک، امام شافعی امام احمد؛ یعنی فقهاء و مجتهدینی که در امر دین پیشوای آنها هستند که با ابتکار و فکر خود احکام را از حلال و حرام برای آنها معین نموده اند. ائمه چهارگانه اهل سنت علمایی هستند که اولا منصوب از جانب خدا و پیامبر صلى ‌الله‌ عليه‌ و آله ‌و سلم نمی باشند و ثانیا هیچ دلیلی بر لزوم پیروی از آن ها وجود ندارد بلکه اگر صلاحیت آن ها برای دادن فتوا اثبات شود مسلمانان می توانند از فتوای آن ها که بر اساس آیات و روایات پیامبر و اهل بیت است تبعیت نمایند و در این جهت با سایر علما فرقی ندارند و منحصر کردن پیروی به آن ها هیچ دلیلی ندارد. ائمه چهارگانه اهل سنت و بسیاری دیگر از علما آن ها از شاگردان امامان شیعه بوده اند که البته در بسیاری از موارد به مخالفت با آن ها پرداخته اند.

در مذهب شیعه هم علماء و فقهاء، همان مقامی را دارند که سنی برای أئمۀ خود قائل است، و لذا در غیبت امام دوازدهم عجل اللّه تعالی فرجه، روی موازین علمی با ادلّۀ اربعه کتاب و سنّت و عقل و اجماع فتوا می دهند.

در اصطلاح علم کلام که محقّقین علماء بیان نموده اند، امامت به معنای ریاست عالیۀ الهیّه و اصلی از اصول دین می باشد.

ما بر آن عقیده ایم که: «الامامه هی الرئاسه العامّه الالهیّه خلافه عن رسول الله فی امور الدین و الدنیا بحیث یجب اتباعه علی کافّه الامّه» امامت ریاست عمومی الهی است بر همه خلایق به عنوان جانشینی از جانب رسول خدا صلى ‌الله‌ عليه‌ و آله ‌و سلم در امر دین و دنیا که متابعت او بر همه مردم واجب است (لوامع الحقائق، حج۲، ص۱).

امام به معنی ریاست عامّۀ مسلمین در هر زمانی فقط یک نفر است و باید واجد جمیع صفات حمیده و اخلاق پسندیده و اعلم و افضل و اشجع و ازهد و اورع و اتقای از همه ناس و صاحب مقام عصمت باشد و هیچ گاه زمین از وجود چنین امامی تا روز قیامت خالی نخواهد بود.

بهشت آینه‌ای از حیات طیبه‌ی مؤمنان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۹/۲۸-۱۳:۵۲:۵۹
    • کد مطلب:22413
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 16451

خداوند نیکوکاران را به پاداش نیک مژده داده است و بدکاران را از کیفر سخت خویش ترسانده است.

بهشت جایگاه اصلی پاداش الهی و دوزخ جایگاه اصلی کیفر الهی است.

اما احیانا شاهد برخی از پاداش‌ها و کیفرها در دنیا نیز هستیم.

برخی از ویژگی‌های پاداش الهی در دنیا، هرگز قابل توصیف نیست، تا چه رسد به توصیف کامل پاداش الهی در بهشت برین، یا توصیف کامل کیفر او در دوزخ آتشین.

اما با این همه آشنایی با برخی از توصیفاتی که در منابع وحی آمده، غنیمتی بس بزرگ است که افق‌های گسترده‌ای را در مقابل دیدگان آدمی می‌گشاید.

در این نوشتار به چند ویژگی محدود از پاداش الهی اشاره می‌نماییم.

پاداش تقوایی نه جنسیتی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۱:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۷-۱۰:۲۲:۳۲
    • کد مطلب:22459
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 823

پاداش و کیفر الهی بر اساس درجه رعایت تقوای الهی است.

بنا بر این یکی از مشترکات مرد و زن، اشتراک در کیفر و پاداش الهی است.

در قرآن پاداش و کیفر مشترک میان مردان و زنان، غالبا همانند تکلیف، به یک خطاب مذکر بیان شده است.

اما در برخی از موارد، پاداش، به دلیل اهمیت آن، به خطاب جداگانه به مرد و زن، تصریح شده است. مانند:

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (توبه72)

خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايی وعده داده است كه از زير [درختان‏] آن نهرها جاری است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نيز] سراهايی پاكيزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است‏] و خشنودی خدا بزرگتر است. اين است همان كاميابی بزرگ.

لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ يُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ كانَ ذلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظيماً (فتح5)

تا مردان و زنانی را كه ايمان آورده‏اند در باغهايی كه از زير [درختان‏] آن جويبارها روان است، درآوَرَد و در آن جاويدان بدارد، و بديهايشان را از آنان بزدايد؛ و اين [فرجام نيك‏] در پيشگاه خدا كاميابی بزرگی است.

يَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ يَسْعی‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (حدید12)

آن روز كه مردان و زنان مؤمن را می‏بينی كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است. [به آنان گويند:] «امروز شما را مژده باد به باغهايی كه از زير [درختان‏] آن نهرها روان است؛ در آنها جاودانيد. اين است همان كاميابی بزرگ.

وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً (نساء124)

و كسانی كه كارهای شايسته كنند -چه مرد باشند يا زن- در حالی كه مؤمن باشند، آنان داخل بهشت می‏شوند، و به قدر گودی پشت هسته خرمايی مورد ستم قرار نمی‏گيرند.

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل97)

هر كس -از مرد يا زن- كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاكيزه‏ای، حياتِ [حقيقی‏] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‏دادند پاداش خواهيم داد.

مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزی‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ (غافر40)

هر كه بدی كند، جز به مانند آن كيفر نمی‏يابد؛ و هر كه كار شايسته كند -چه مرد باشد يا زن- در حالی كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت می‏شوند و در آنجا بی‏حساب روزی می‏يابند.

بنا بر این هیچ تردیدی نیست که پاداش و کیفر، حکم مشترک میان مردان و زنان است.

در ادامه به چند ویژگی مهم بهشت اشاره می‌کنیم. پیداست که این ويژگی‌ها هیچ اختصاصی به مردان یا زنان ندارد.

پاداش به «هر آن چه که بخواهد»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۳:۱۲
    • کد مطلب:22414
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1226

یکی از ویژگی‌های بهشت این است که هر آن چه آدمی بخواهد و به آن میل کند برایش آماده و مهیاست. به برخی از منابع توجه کنید:

يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فيها ما تَشْتَهيهِ‏ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فيها خالِدُونَ (زخرف71)

سيني‌هايی از طلا و جام‏هايی در برابر آنان می‏گردانند، و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست‏] و شما در آن جاودانيد.

لا یسْمَعُونَ حَسیسَها وَ هُمْ فی‏ مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (انبیاء102)

صدای آن (دوزخ) را نمی‏شنوند، و آنان در میان آنچه دلهایشان بخواهد جاودانند.

إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (30) نَحْنُ أَوْلِیاؤُكُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (31) نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ (فصلت32)

در حقیقت، كسانی كه گفتند: «پروردگار ما خداست»؛ سپس ایستادگی كردند، فرشتگان بر آنان فرود می‏آیند [و می‏گویند:] «هان، بیم مدارید و غمین مباشید، و به بهشتی كه وعده یافته بودید شاد باشید.  در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم، و هر چه دلهایتان بخواهد در [بهشت‏] برای شماست، و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت؛  روزی آماده‏ای از سوی آمرزنده مهربان است.»

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقينَ (نحل31)

بهشتهای عدن كه در آن داخل می‏شوند؛ رودها از زير [درختان‏] آنها روان است؛ در آنجا هر چه بخواهند برای آنان [فراهم‏] است. خدا اين گونه پرهيزگاران را پاداش می‏دهد.

لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنينَ (زمر34)

برای آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران.

لَهُمْ فيها ما يَشاؤُنَ خالِدينَ كانَ عَلی‏ رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلاً (فرقان16)

جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند. پروردگار تو مسؤول [تحقق‏] اين وعده است.

الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ في‏ رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ (شوری22)

كسانی كه ايمان آورده و كارهای شايسته كرده‏اند در باغهای بهشتند. آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت؛ اين است همان فضل عظيم.

وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقينَ غَيْرَ بَعيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيدٌ (ق35)

و بهشت را برای پرهيزگاران نزديك گردانند، بی‏آنكه دور باشد. [و به آنان گويند:] اين همان است كه وعده يافته‏ايد [و] برای هر توبه‏كار نگهبانِ [حدود خدا] خواهد بود: آنكه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه‏كار [باز] آيد. به سلامت [و شادكامی‏] در آن درآييد [كه‏] اين روزِ جاودانگی است. هر چه بخواهند در آنجا دارند، و پيش ما فزونتر [هم‏] هست.

عظمت ویژگی «هر آن چه که بخواهد» در صورتی روشن می‌شود که با قدرت نفس و دائره مشتهیات آن آشنا باشیم.

این ویژگی بهشتی شامل همه نعمتهای معنوی و مادی می‌گردد.

در میان نعمتهای مادی نیز شامل همه غرایز و احساسات از جمله غریزه شهوت است. از این رو هیچ تمایلی در مردان و زنان باقی نمی‌ماند مگر این که به بهترین شکل ارضاء گردد.

نکته یاد شده در عمده ویژگی‌های بهشتی جاری است.

پاداشی که «هرگز به قلب بشری خطور نکرده است»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۱:۲۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۳:۵۵
    • کد مطلب:22456
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 749

ظرفیت دنیایی بشر، چه از منظر پاداش و چه از منظر کیفر، بسیار محدود است. به سخن دیگر بشر در قالب دنیایی‌اش، قابلیت درک عظمت پاداش و کیفر آخرتی را ندارد.

گفتیم یکی از ویژگی‌های بهشت این است که «هر آن چه آدمی بخواهد» و به آن میل کند برایش آماده و مهیاست.

ویژگی بالاتر بهشتی این است که افق نعمتهای بهشتی آن چنان بلند است که نه بر قلب بشری خطور کرده و نه چشم دنیایی دیده و نه گوش دنیایی شنیده است. به سخن دیگر نعمتهای بهشتی فوق تمامی نعمتهایی است که تا کنون بشر دیده و یا شنیده و بر قلب او گذشته است و همگی فوق درک بشر قرار دارند.

به برخی از منابع در این باره توجه کنید:

فَقَالَ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): يَا عَلِيُّ، إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً أَكْرَمَهُ بِمَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ، وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَ لَا خَطَرَ عَلَی‏ قَلْبِ‏ بَشَرٍ.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی به راستی که خداوند هر گاه بنده‌ای را دوست داشته باشد، او را به چیزهایی گرامی می‌دارد که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته است.

فَأَبْشِرْ وَ بَشِّرْ أَوْلِيَاءَكَ وَ مُحِبِّيكَ مِنَ النِّعَمِ بِمَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی‏ قَلْبِ‏ بَشَرٍ

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: (ای علی) پس از نعمتهایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته، شاد باش و یاران و دوستدارنت را نوید ده

أَعْدَدْتُ لِعِبَادِيَ الصَّالِحِينَ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی‏ قَلْبِ‏ بَشَرٍ.

در حدیث قدسی آمده است: برای بندگان صالحم چیزهایی آماده ساخته‌ام که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته است.

يا بني آدم، زارعوني و عاملوني و أسلفوني أربحكم، عندي ما لا عين رأت، و لا اذن سمعت، و لا خطر علی‏ قلب‏ بشر.

از تورات نقل شده که است… ای بنی آدم با من کشت و کار کنید و با من معامله کنید و با من پیش فروش کنید (همه کارهای آینده شما را نقدا می‌خرم. اگر با من معامله کنید) به شما سود می‌رسانم. نزد من چیزهایی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته است.

عظمت ویژگی «هرگز به قلب بشری خطور نکرده است»، در صورتی شناخته می‌شود که از قدرت روح و افق خطورات آن بویی برده باشیم.

این ویژگی بهشتی شامل همه نعمتهای معنوی و مادی می‌گردد. در میان نعمتهای مادی نیز شامل لذت جنسی در مردان و زنان می‌گردد.

پاداش، فوق ظرفیت دنیایی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۴:۱۶
    • کد مطلب:22417
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 717

ظرفیت دنیایی بشر، چه از منظر پاداش و چه از منظر کیفر، بسیار محدود است.

به سخن دیگر بشر در قالب دنیایی‌اش، قابلیت درک پاداش و کیفر آخرتی ندارد، تا چه رسد به تحمل چشیدنش.

در روایاتی آمده است که نعمتهای بهشتی و همچنین کیفرهای دوزخی، در بعد بسیار اندک آن فوق تحمل بشر دنیایی می‌باشد. توجه کنید:

اگر یک جرقه از جرقه‌های آتش دوزخ میان زمین و آسمان قرار گیرد تمامی کره زمین با اهلش خاکستر می‌شوند.

اگر یک تار از لباس بهشتیان میان زمین و آسمان قرار گیرد زمینیان از شدت شوق قالب تهی می‌کنند. (نقل به مضمون)

فراگیری پاداش الهی نسبت به تمام ابعاد بشر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۹/۲۸-۱۳:۵۶:۴
    • کد مطلب:22415
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 690

انسان موجودی چند بعدی است. از همین رو برنامه دین و تکالیف آئین، ناظر به همه ابعاد انسان است.

اگر در اسلام کامل درنگی شایسته شود، روشن خواهد شد که فرمان‌های دین بالاترین بعد انسانی، همچون تعقل و شناخت، و پایین‌ترین آن همچون برنامه تخلیه شکم و زیر شکم را شامل می‌شود. این امر نشان از عظمت دین و نگاه جامع دین به همه ابعاد زندگی بشر دارد.

بر همین اساس نیز پاداش الهی شامل همه ابعاد بشر می‌شود.

از جمله نعمتهای ناشناخته بهشتی، رشد درجات علم و دانش بهشتیان و نیز جلسات ویژه با اولیاء الهی است.

در برخی از روایات آمده است که بهشتیان در جلسات امام حسین علیه السلام شرکت می‌کنند و آن چنان شیفته شده و لذت معنوی می‌برند که هرگز حاضر به ترک جلسه نیستند، تا آن جا که زنان بهشتی از شدت اشتیاق به مؤمنان، احساسی‌ترین پیام را برای شوهرانشان ارسال می‌کنند. اما لذت معنوی این جلسات به حدی است که مؤمنان نمی‌توانند دل از آن بکنند.

در هر صورت نعمتهای بهشتی از بالاترین بعد انسان، یعنی روح و عقل تا پایین‌ترین آنها یعنی ارضاء غرایز همگی را هم زمان شامل می‌شود.

بنا بر این در کنار نعمتهای انسانی و عقلانی و معرفتی، آن هم به کمال و تمام، نعمتهای مادی بشر نیز به کمال و تمام در بهشت تأمین می‌گردد.

در این جهت مردان و زنان در تمامی غرایز و احساساتشان مساوی هستند و هیچ تفاوتی در ارضاء کاملِ تمامی غرایز وجود ندارد.

پاداش ویژه، «مَثَل الهی»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۳:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۵:۲۹
    • کد مطلب:22458
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1350

یکی از پاداش‌های الهی که همگان از درک آن ناتوان هستند، رسیدن به مقام «مَثَل الهی» است.

در قرآن چند بار سخن از «مَثَل الهی» به میان آمده است.

وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ‏ الْأَعْلی‏ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (نحل60)

وَ لَهُ الْمَثَلُ‏ الْأَعْلی‏ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (روم27)

و مَثَل اعلی از آنِ خداست

پایان فرامانبرداری از خداوند، نیل به مقام بلند «مَثَل الهی» شدن است.

به چند مستند این مهم توجه کنید:

و روی الحافظ البرسيّ قال‏: ورد في الحديث القدسيّ عن الربّ العليّ أنّه يقول: عبدي‏ أطعني‏ أجعلك مثلي، أنا حيّ لا اموت اجعلك حيّا لا تموت، أنا غنيّ لا أفتقر أجعلك غنيّا لا تفتقر، أنا مهما أشاء يكون أجعلك مهما تشاء يكون.

در حدیث قدسی آمده است: بنده من مرا فرمان‌بردار باش، تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده‌ای هستم که نمی‌میرم تو را هم زنده‌ای قرار می‌دهم که نمیری، من بی‌نیازی هستم که نیازمند نمی‌شود تو را بی‌نیازی قرار می‌دهم که نیازمند نشوی، من هر چه اراده کنم همان می‌شود تو را این چنین قرار می‌دهم که هر چه بخواهی بشود.

في الحديث القدسي: «عبدي‏ أطعني‏ تكن مثلي، تقول للشي‏ء: كن، فيكون».

در حدیث قدسی آمده است: بنده من مرا فرمان‌بردار باش تا مثل من شوی به (هر) چیزی بگویی باش پس به وجود آید.

همان گونه که گفتیم درک مقام «مَثَل الهی» کار هر کسی نیست. در عظمت این مقام این بس که تمامی نعمتهای بهشتی در مقابل این نعمت کم رنگ می‌گردد.

از ویژگی‌های این نعمت محیر العقول است که هم شامل مردان و زنان می‌شود و هم این که اختصاصی به آخرت ندارد.

بهشت تنها شادمانی خالص

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۱:۳۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۰:۳۲:۱۶
    • کد مطلب:22457
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 562

همه ابعاد وجودی انسان در بهشت غرق در نعمت الهی می‌گردد.

علاوه بر آن تمامی اندوه‌ها رخت برمی‌بندد.

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (فاطر34)

و میگويند: «سپاس خدايی را كه اندوه را از ما بزدود، به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حقشناس است؛

از رنج و سختی هم خبری نیست.

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ (33) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (34) الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ (فاطر35)

[در] بهشتهای هميشگی [كه] به آنها درخواهندآمد. در آنجا با دستبندهايی از زر و مرواريد زيور يابند و در آنجا جامهشان پَرنيان خواهد بود. و میگويند: «سپاس خدايی را كه اندوه را از ما بزدود، به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حقشناس است؛ همان [خدايی] كه ما را به فضل خويش در سرای ابدی جای داد. در اينجا رنجی به ما نمیرسد و در اينجا درماندگی به ما دست نمیدهد.»

لا يَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجينَ (حجر48)

نه رنجی در آنجا به آنان میرسد و نه از آنجا بيرون رانده میشوند.

بدی هم به بهشت راه ندارد.

وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (زمر61)

و خدا كسانی را كه تقوا پيشه كردهاند، به [پاسِ] كارهايی كه مايه رستگاریشان بوده، نجات میدهد. عذاب به آنان نمیرسد و غمگين نخواهند گرديد.

سینه‌ها خالی از هر کینه‌ای است و برادری واقعی حاکم است.

إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ (46) وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلينَ (حجر47)

بیگمان، پرهيزگاران در باغها و چشمهسارانند. [به آنان گويند:] «با سلامت و ايمنی در آنجا داخل شويد.» و آنچه كينه [و شائبههای نفسانی] در سينههای آنان است بركَنيم؛ برادرانه بر تختهايی روبروی يكديگر نشستهاند.

این گونه است که شادمانی در سراسر بهشت موج می‌زند.

فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (آل عمران170)

به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و برای كسانی كه از پی ايشانند و هنوز به آنان نپيوستهاند شادی میكنند كه نه بيمی بر ايشان است و نه اندوهگين میشوند.

آری بهشت شادمانی بی‌پایان برای همه مردان و زنان بهشتی است!

نابودی عوامل عیش ناتمام در بهشت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۰-۱۱:۱۵:۵۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۰:۳۵:۱۲
    • کد مطلب:22522
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1259

بهشت ضیافت ویژه الهی و دار السلام خداوندی برای پاداش مؤمنان است که در آن از اوج رحمت و جود و کرم رحمانی پرده برداری می‌شود.

پیش از این نیز از بهشت به عنوان شادمانی خالص یاد کردیم.

در اینجا یک مشکله پیش می‌آید، توضیح این که:

درست است که در پاداش بهشتی هیچ کم و کاستی از سوی عوامل الهی متصور نیست.

اما برخی از عوامل انسانی هستند که قطعا عیش بهشتی را منغص سازند.

به سخن دیگر کار از طرف خدای مهربان و بخشنده تمام است و کامل، اما به دلیل برخی از عوامل موجود در طرف انسان، عیش بهشتی هرگز تمام نمی‌شود.

در آغاز، این توهم نادرست را توضیح می‌دهیم، تا بعد به حل آن برسیم.

یکی از مشکلات بشری، حسادت است. حسادت می‌تواند در بهشت مشکل ساز گردد. زیرا هر چند تمامی بهشتیان، پاداش درجه خویش را به تمام و کمال دریافت می‌کنند، اما مسلما درجات بی‌پایان دیگری هم هست که مؤمنان بالاتر به آن دست یافته‌اند.

اگر سر سوزنی حسادت در بهشت باشد، باز هم عیش بهشتی منغص می‌شود.

حسادت تنها یک نمونه از مشکلات بشری است که می‌تواند موجب اختلال عیش بهشتی شود، اما مسلم از این قبیل عوامل منغص کننده اندک نیست.

برای حل این توهم نیاز به طبقه بندی عوامل مشکل ساز و بررسی جداگانه آنها هستیم.

عوامل مشکل ساز بشری، در دو گروه قرار دارند: عوامل خارجی بهشت و عوامل داخلی بهشت.

عوامل مشکل ساز خارجی بهشت، مانند بیماری‌های روحی، روانی، جسمی و….

عوامل مشکل ساز داخلی بهشت نیز مانند حسرت بر فرصتهای سوخته و عدم نیل به درجات بالاتر بهشتی است.

در ادامه تکلیف این عوامل روشن می‌گردد.

عوامل مشکل‌ساز خارجی در بهشت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۰-۱۱:۲۳:۲۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۶:۱۲
    • کد مطلب:22523
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 713

مسلما درجات بهشتی بسیار متفاوت است و همگان در یک رتبه و پایه قرار ندارند.

و مسلما تدبیر الهی اقتضا می‌کند بهشتیان را بر حسب اعمالشان در درجات بهشتی جایگزین نماید.

البته این مسئله از منظر عدل که هیچ مشکلی ندارد بماند، بسیار حکیمانه هم هست.

اما از منظر صفات نفسانی بشر، همچون حسد و…، این پرسش مطرح می‌شد که آیا چنین صفاتی لذت خالص در بهشت را مخدوش نمی‌کند؟

با توجه به درجات بی‌پایان بهشت، مسلما اگر حسد در کار باشد، تمامی بهشتیان در عذاب روحی هستند که چرا مقام دیگران بالاتر از مقام من است.

همچنین بیماری‌های جسمی، زشتی صورت، معلولیت و…، همگی مخل به عیش کامل در بهشت است.

مسلما این وضعیت با شادمانی کامل بهشتی سازگار نیست.

عوامل مشکل ساز خارجی بهشت یا از نقص و زشتی سیرت و روح سرچشمه می‌گیرد و یا از نقص و زشتی صورت و بدن.

پیش از ورود به بهشت تمامی زشتی‌ها و کاستی‌های سیرت و صورت درمان می‌شود.

منابع وحی این مشکل را به خوبی حل کرده است و آن این که پیش از ورود به بهشت، همه بهشتیان وارد نهری شده و با شستشو و نوشیدن از آن نهر، دل و تن آنها از همه عیوب و نقایص روانی و صفات منفی نفسانی و جسمانی که موجب خدشه بر لذت خالص بهشتی می‌شوند، پاک و پاکیزه می‌گردند.

مسلما زشتی صورت، معلولیتهای جسمی، بیماری‌ها، پیری، مرگ و…، با لذت خالص بهشتی در تضاد هستند.

با شستشو و نوشیدن بهشتیان از نهر یاد شده، علاوه بر زشتی‌های سیرت، زشتی‌های صورت آنان نیز محو گردد و از همه اختلالات جسمی پاک و پاکیزه می‌گردند.

پس از این منظر هم جایی برای نفوذ غم و اندوه در بهشتیان باقی نمی‌ماند.

اینک به برخی از منابع یاد شده توجه کنید:

وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلينَ (حجر47)

و آنچه كينه [و شائبههای نفسانی] در سينههای آنان است بركَنيم؛ برادرانه بر تختهايی روبروی يكديگر نشستهاند.

وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (اعراف43)

و هر گونه كينهای را از سينههايشان میزداييم. از زير [قصرهای]شان نهرها جاری است، و میگويند: «ستايش خدايی را كه ما را بدين [راه] هدايت نمود، و اگر خدا ما را رهبری نمیكرد ما خود هدايت نمیيافتيم. در حقيقت، فرستادگانِ پروردگارِ ما حق را آوردند.» و به آنان ندا داده میشود كه اين همان بهشتی است كه آن را به [پاداش] آنچه انجام میداديد ميراث يافتهايد.

وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍ قَالَ الْعَدَاوَةُ تُنْزَعُ مِنْهُمْ أَيْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الْجَنَّةِ

 (درباره معنی این آیه) «و هر گونه كينه‌ای را از سينه‌هايشان می‌زداييم، امام علیه السلام فرمود در بهشت دشمنی از (دل) مؤمنان زدوده می‌شود

وَ عَلَی بَابِ الْجَنَّةِ شَجَرَةٌ إِنَّ الْوَرَقَةَ مِنْهَا لَيَسْتَظِلُّ تَحْتَهَا أَلْفُ رَجُلٍ مِنَ النَّاسِ وَ عَنْ يَمِينِ الشَّجَرَةِ عَيْنٌ مُطَهِّرَةٌ مُزَكِّيَةٌ قَالَ فَيُسْقَوْنَ مِنْهَا شَرْبَةً فَيُطَهِّرُ اللَّهُ بِهَا قُلُوبَهُمْ مِنَ الْحَسَدِ وَ يُسْقِطُ مِنْ أَبْشَارِهِمُ الشَّعْرَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً مِنْ تِلْكَ الْعَيْنِ الْمُطَهِّرَةِ قَالَ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ إِلَی عَيْنٍ أُخْرَی عَنْ يَسَارِ الشَّجَرَةِ فَيَغْتَسِلُونَ فِيهَا وَ هِيَ عَيْنُ الْحَيَاةِ فَلَا يَمُوتُونَ أَبَداً قَالَ ثُمَّ يُوقَفُ بِهِمْ قُدَّامَ الْعَرْشِ وَ قَدْ سَلِمُوا مِنَ الْآفَاتِ وَ الْأَسْقَامِ وَ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ أَبَدا

بر در بهشت درختی است که هر برگ آن به اندازه‌ای است که هزار مرد در سایه آن جای می‌گیرند و طرف راست این درخت چشمه‌ای است که پاک کننده از آلودگی‌ها و زداینده آفتها.

به بهشتیان از آب این چشمه نوشانده می‌شود، پس خداوند به این آب، دلهای آنان را از حسد پاک می‌کند و موی صورتهای آنان می‌ریزد و این امر همان سخن خداست که می‌فرماید: پروردگارشان شراب طهور به آنان از این چشمه پاک کننده می‌آشاماند.

سپس به طرف چشمه‌ی دیگر می‌روند که در طرف چپ درخت است، در آن چشمه خود را می‌شویند و آن چشمه، چشمه حیات است که پس از آن هرگز نمی‌میرند.

سپس آنان را در مقابل عرش نگه می‌دارند در حالی که از (گزند) آفاتها و بیماری‌ها و گرما و سرما سلامت یافته‌اند.

فَأَمَّا قَوْلُهُ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ. إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ فَإِنَّ ذَلِكَ فِي مَوْضِعٍ يَنْتَهِي فِيهِ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ مَا يَفْرُغُ مِنَ الْحِسَابِ إِلَی نَهَرٍ يُسَمَّی الْحَيَوَانَ فَيَغْتَسِلُونَ فِيهِ وَ يَشْرَبُونَ مِنْهُ فَتَنْضُرُ وُجُوهُهُمْ إِشْرَاقاً فَيَذْهَبُ عَنْهُمْ كُلُّ قَذًی وَ وَعْثٍ ثُمَّ يُؤْمَرُونَ بِدُخُولِ الْجَنَّة

اما این سخن خداوند که: در آن روز چهرههايی شاداباند، و به سوی پروردگار خود می‌نگرند، این امر هنگامی است که اولیاء خداوند عز و جل پس از این که از حساب فراغت یافتند، (به طرف بهشت حرکت کرده و) به مکانی می‌رسند که رودی به نام حیات در آن جریان دارد، پس در این رود خود را می‌شویند و از آن می‌نوشند، پس (بر اثر آب آن رود) چهره‌های آنان شاداب می‌گردد آن چنان که از شادابی می‌درخشد پس هر چرک و تباهی (یا هر خار و شکستگی) از آنان می‌رود سپس به ورود به بهشت دستور داده می‌شوند.

روشن شد که تمامی عوامل خارجی که ممکن است عیش بهشتی را منغص کند، از بهشتیان زدوده می‌شود و آنان پاک و پاکیزه از هر عیب و نقص روحی و جسمی وارد بهشت می‌شوند.

عوامل مشکل‌ساز داخلی بهشت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۰-۱۱:۲۶:۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۰:۵۳:۲۹
    • کد مطلب:22524
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 707

در میان عوامل مشکل ساز داخلی بهشت، حسرت مهم‌ترین عامل از این دسته است.

توضیح این که یکی از نامهای قیامت «روز حسرت» است. علت این نام گذاری متعدد است.

یکی از دلایل نام گذاری این است که در آن روز، هم نیکوکاران حسرت می‌خورند و هم بدکاران. علت حسرت بدکاران مشخص است، اما نیکوکاران هنگامی که درجات بلند بهشتی را می‌بینند، حسرت می‌خورند که ای کاش بیشتر تلاش می‌کردیم تا به مقامات بالاتر می‌رسیدیم.

این حسرت آن چنان شدید است که عیش بهشتی را منغص می‌کند.

مسلما این حسرت ناشی از بیماری‌های روحی و روانی نیست، بلکه این حسرت، حسرتی عقلانی است.

در این مورد لطف الهی برای بهشتیان کامل می‌شود و با تصرف تکوینی، حسرت یاد شده از دلهای آنها می‌زداید، با رخت بستن حسرت دیگر عیش بهشتی دچار نقصان نمی‌گردد.

بهشت عشرتکده پاکِ پاکان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۷:۲۸
    • کد مطلب:22419
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1102

دنیا جای آمیختگی زشتی‌ها و زیبایی‌ها و اختلاط مصالح و مفاسد است.

در دنیا غذایی که حیات جان است، از حد که بگذرد قاتل انسان می‌گردد.

در دنیا سرخوشی‌های لذت بخش، قاتل خرد و عذاب جان می‌گردد.

و…

اما بهشت جهانی از نور است که هرگز گرد ظلمت بر دامن کبریایش ننشیند.

بهشت دار السلامِ (سرای ایمن و سلامت) الهی است. از این رو هیچ پلیدی و زشتی در آن جا ندارد و هیچ ناپاک و آلوده‌ای به آن راه ندارد. چرا و چگونه؟

پاکی بهشت از ظلم و ستم

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۳۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۷:۵۹
    • کد مطلب:22420
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 586

در دنیا قبایحی همچون ظلم و ستم وجود دارد. اما بهشت از این گونه آلودگی‌ها پاک و پاکیزه است.

زیرا تنها دو منشأ برای ظلم و ستم متصور است:

یکی ستم از طرف خالق، این که طبق اصول موضوعه محال و ناشدنی است.

و دیگری ستم از طرف مخلوقین.

با توجه به آن چه در عوامل مشکل ساز خارجی بهشت گذشت تمامی بیماری‌های روانی از بهشتیان زدوده می‌شود، پس از این جهت موردی برای ظلم باقی نمی‌ماند.

از سوی دیگر یکی از ویژگی‌های پاداش الهی، «پاداش به هر آن چه که بخواهد» است که توضیح آن پیش از این گذشت.

پس موردی برای ستم و ظلم از طرف مخلوقین هم در بهشت وجود ندارد.

بنا بر این ظلم و ستم، خیانت و جنایت، در سرای نیکوکاران معنا ندارد.

خالصی بهشت از لذتهای دو بعدی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۴۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۸:۵۹
    • کد مطلب:22421
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 572

همان گونه که اشاره شد به دلیل آمیختگی زشتی‌ها و زیبایی‌ها در دنیا، لذتهای دنیایی همیشه آمیخته به درد و رنج است.

خوردن زیاد، مستی بیش از اندازه و… انسان را بیمار و احیانا می‌کشد.

در دنیا اموری همچون آوازخوانی و مستی و…، دو جنبه دارد: لذتی دلخوش کننده و مفاسدی بیچاره کننده.

اگر مفاسد این امور از لذت آنها تفکیک گردد، دیگر مشکلی باقی نمی‌ماند.

از این رو در بهشت شراب هست، اما شربی که در اوج دلخوشی، رباینده خرد نیست و در پلیدی‌ها را نمی‌گشاید.

بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ (صافات46)

[بادهای] سخت سپيد كه نوشندگان را لذّتی [خاص] میدهد؛

مُتَّكِئينَ فيها يَدْعُونَ فيها بِفاكِهَةٍ كَثيرَةٍ وَ شَرابٍ (ص51)

در آنجا تكيه میزنند [و] ميوههای فراوان و نوشيدنی در آنجا طلب میكنند.

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی وَ لَهُمْ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ… (محمد15)

مَثَلِ بهشتی كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغی است كه] در آن نهرهايی است از آبی كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته؛ و جويهايی از شيری كه مزهاش دگرگون نشود؛ و رودهايی از بادهای كه برای نوشندگان لذّت بخش است؛ و جويبارهايی از انگبينِ ناب. و در آنجا از هر گونه ميوه برای آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست…

إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً (5)

همانا نيكان از جامی نوشند كه آميزهای از كافور دارد،

عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً (انسان21)

[بهشتيان را] جامههای ابريشمی سبز و ديبای ستبر دربَر است و پيرايه آنان دستبندهای سيمين است و پروردگارشان بادهای پاك به آنان مینوشاند.

موسیقی در دنیا همان گونه که دلرباست، عقل ربا نیز هست و آدمی را در غفلتی عمیق غرق می‌سازد.

اما موسیقی بهشتی و آوازخوانی در بهشت، در نهایت دلربایی، موجب اعتلا معنوی و سیرابی عقلانی می‌شود.

همچنین خوردنی‌ها در دنیا، چه مشکلاتی به همراه دارد، اما در بهشت…

روشن شد که تمامی لذتها در بهشت، لذتهای خالص است و هرگز به درد و رنجی آمیخته نمی‌شود.

بهشت و لذتهای ممنوعه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۴۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۰:۳
    • کد مطلب:22422
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1020

تمامی احکام اسلام ناظر به مصالح و مفاسد واقعی بشر است.

بر همین اساس نیز برخی از لذتها در اسلام ممنوع شده است.

از جمله شرابخواری با این که منافعی برای آن متصور شده، حرام است:

يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما… (بقره219)

در باره شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: در آن دو،گناهی بزرك، و سودهايی برای مردم است، و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است….

در بحث «خالصی بهشت از لذتهای دو بعدی» گذشت که با حذف مفاسد، چنین لذتهایی تبدیل به لذت خالص بدون تبعات منفی می‌گردند.

از جمله لذتهای دنیایی، مواد مخدر توهم‌زا است.

چنین لذتهایی، در بهشت اصلا پایه و اساسی ندارد.

لذت بخشی هروئین و حشیش و…، ناشی از ایجاد توهم است، جایی در بهشت ندارد. چرا آن چه توهم‌زدگان در عالم توهم می‌بینند و از توهم آن لذت می‌برند، در بهشت در عالم عیان، بهتر از آن وجود دارد و بهشتیان واقعا از آن متنعم هستند.

از جمله لذتهای دنیایی، انواع تنوع طلبی‌های جنسی است.

مباحث پیشین روشن ساخت که تمامی تنوع طلبی‌های جنسی در بهشت تأمین می‌گردد. اما با توجه به آن چه در بحث «عوامل مشکل ساز» گذشت، موردی برای تنوع طلبی‌های جنسی ناشی از بیماری روحی و روانی باقی نمی‌ماند.

بنا بر این تنوعات جنسی همانند خودآزاری جنسی (مازوخیسم)، دیگرآزاری (سادیسم)، مرده‌بارگی (نکروفیلیا)، حیوان خواهی (زوفیلیا) و… در بهشت از ریشه معنا و مفهومی ندارد.

منحرفین جنسی، اگر و اگر موفق به توبه شوند و اگر و اگر به بهشت راه پیدا کنند، با شستشو در نهر یاد شده، از تمامی بیماری‌های روحی و روانی شفا یافته و دیگر از امور قبیح لذتی نمی‌برند، تا چه رسد به این که به آن تمایلی داشته باشند، اما آن خواسته نامناسب در دسترس آنها نباشد.

ممکن است در برخی از تنوعات جنسی، دچار ابهام شویم که آیا ناشی از بیماری‌های روانی و جسمی است یا خیر؟

قانون کلی که روشن و بدیهی شد. تعیین وضعیت چنین مصادیقی برای محرومین از بهشت که ضرورتی ندارد. اما خود بهشتیان، وقتی وارد بهشت شوند به عیان آن را خواهند دید. پس از این جهت مشکلی باقی نمی‌ماند.

اما با این همه برخی از موارد، عامدانه برجسته شده است. از جمله موارد برجسته سازی لواط و تعدد شوهر برای زنان است، تا آن جا که برخی تلاش کرده‌اند که توجیهات دینی برای این موارد بتراشند.

همان گونه که گفتیم آن چه مهم است شناخت معیار کلی در همه موارد است. با شناخت این ضابطه تکلیف همه مصادیق به شکل اجمالی حل شده و حل تفصیلی آن هم عملا در بهشت آشکار می‌شود.

عصاره معیار کلی عبارت است از این که تمامی آن چه قبح ذاتی دارد، جایی در بهشت ندارد. بنا بر این تکلیف این گونه مصادیق به شناخت واقعی قبح ذاتی  و تعریف آن بستگی دارد.

اگر لذتی مصداق قبیح ذاتی باشد، نه تنها در بهشت جایی ندارد بلکه پاکی بهشتیان، آن را دفع می‌کند و هرگز بهشتیان طالب آن نیز نخواهند بود.

به سخن دیگر اصلا در بهشت نیازی به این گونه امور احساس نمی‌شود که بشود گفت لذتی از بهشتیان دریغ شده است.

جان کلام این که هیچ زشتی و قبیحی در بهشت مورد و موضوعی پیدا نمی‌کنند. بدین ترتیب تمامی مشکلات ناشی از شخصیتهای بیمار حل می‌گردد.

آن چه مهم است این نتیجه است که هیچ لذت واقعی در بهشت ممنوع و محدود نیست.

بهشت تنها حیات طیبه فراگیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۶:۴۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۴:۲۸
    • کد مطلب:22521
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 749

پیش از این بارها از لذتهای بهشتی، در تمامی ابعاد انسانی سخن گفتیم.

یکی از ابعاد انسان، بعد معنوی و عقلانی اوست.

از آن جایی که بعد معنوی و عقلانی انسان قوی‌تر است، خواه ناخواه لذتهای معنوی و عقلانی بهشتیان نیز جایگاه برتری در بهشت دارد.

نعمتهای معنوی و معرفتی و عقلانی انسان در بهشت، هم از نظر کیفی متنوع است و هم از نظر کمی بی‌پایان.

البته به دلیل قصور عموم مردم از درک پاداش‌های معنوی، برای تشویق مردم به بهشت بیشتر از نعمتهای جنات، قصور، حور و… سخن گفته شده است.

اما با این همه، اشارات مهمی نیز به پاداش‌های برتر بهشتیان شده است. پیش از این گذشت:

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (توبه72)

خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايی وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جاری است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نيز] سراهايی پاكيزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودی خدا بزرگتر است. اين است همان كاميابی بزرگ.

قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ أَزْواجٌمُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ ) آل عمران۱۵)

بگو: «آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم؟ برای كسانی كه تقوا پيشه كردهاند، نزد پروردگارشان باغهايی است كه از زير [درختانِ] آنها نهرها روان است؛ در آن جاودانه بمانند، و همسرانی پاكيزه و [نيز] خشنودی خدا [را دارند]، و خداوند به [امور] بندگان [خود] بيناست.»

منابع فراوان دیگری هم هست که ناظر به نعمتهای معنوی و روحانی و عقلانی دارد. از جمله‌ی نعمتهای معنوی نعمت سخن گفتن با خداست. برخی از اولیاء خاص خداوند در دنیا به درجات محدودی از این نعمت نیل کرده‌اند. از جمله:

قالَ يا مُوسی إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَی النَّاسِ بِرِسالاتي وَ بِكَلامي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرينَ (اعراف144)

فرمود: «ای موسی، تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو]، بر مردم [روزگار] برگزيدم؛ پس آنچه را به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش.»

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ… (بقره253)

برخی از آن پيامبران را بر برخی ديگر برتری بخشيديم. از آنان كسی بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضی از آنان را بالا برد

نعمت سخن گفتن با خدا و نگاه الهی به بندگان، از پاداش‌های بهشتی است که برخی از گناهان موجب محرومیت از این گونه نعمتها می‌گردد. از جمله:

إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (بقره174)

كسانی كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، پنهان میدارند و بدان بهای ناچيزی به دست میآورند، آنان جز آتش در شكمهای خويش فرو نبرند. و خدا روز قيامت با ايشان سخن نخواهد گفت، و پاكشان نخواهد كرد، و عذابی دردناك خواهند داشت.

إِنَّ الَّذينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (آل عمران77)

كسانی كه پيمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچيزی میفروشند، آنان را در آخرت بهرهای نيست؛ و خدا روز قيامت با آنان سخن نمیگويد، و به ايشان نمینگرد، و پاكشان نمیگرداند، و عذابی دردناك خواهند داشت.

یکی دیگر از پاداش‌های الهی، رسیدن به مقامی است که شایستگی نگاه به خداوند را پیدا می‌کنند. توجه کنید:

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَة (22) إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ (قیامه23)

در آن روز چهرههايی شاداباند، و به سوی پروردگار خود مینگرند.

البته روشن است که این آیه را باید در کنار محکمات قرآن و روایات معنا کرد و گر نه خداوند جسم نیست که همچون دیگر اشیاء‌ دیده شود.

البته درک این گونه لذتها خارج از ظرفیت ماست و صد البته تردیدی هم در وجود آنها نیست و هزار البته، هزاران هزار نعمتهای دیگری در بهشت وجود دارند که ما از بویی نبرده‌ایم.

برای مشت نمونه خروار مراجعه به منابع روایی بسیار مهم است. از جمله:

منابعی که ترفیع درجات پیوسته را در بهشت مطرح می‌کند…

منابعی که به ازدیاد علم و معرفت در بهشت اشاره می‌کنند…

منابعی که سخن از مناجات با خدا در بهشت به میان می‌آورند…

منابعی که جلسات مؤمنان با اولیاء خدا را بیان می‌کنند…

منابعی که دورهمی‌های بهشتی را یادآور می‌شود…

منابعی که…

همه و همه به پاداش‌های معنوی، عقلانی و روحانی بشر در بهشت اشاره دارند.

از همه پاداش‌های معنوی در ابعاد برتر انسانی که بگذریم، نوبت به پاداش‌های مادی می‌رسد.

سایر ابعاد مادی بهشت نیز چنین است. یکی از آنها مساکن بهشتی است.

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (توبه72)

خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايی وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جاری است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نيز] سراهايی پاكيزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودی خدا بزرگتر است. اين است همان كاميابی بزرگ.

يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (صف12)

تا گناهانتان را بر شما ببخشايد، و شما را در باغهايی كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است و [در] سراهايی خوش، در بهشتهای هميشگی درآورد. اين [خود] كاميابی بزرگ است.

در یک کلمه بهشت، مصداق حیات طیبه در تمامی ابعاد وجودی انسان است.

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل97)

هر كس -از مرد يا زن- كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاكيزهای، حياتِ [حقيقی] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهيم داد.

همان گونه که اشاره شد افراد عادی قابلیت درک نعمتهای بلند شناختی و عقلانی و معنوی را ندارند تا با مژده آنها مشتاق بهشت گردند.

از این رو برای عموم مردم، سخن از جنات و قصور و حور و… است.

روایات اشاره شده به لذتهای جنسی در بهشت، در این قالب است. یعنی تشویق متناسب با شخصیت عموم افراد است.

پس تشویق‌های عموم مردم نسبت به بهشت، هرگز به معنای انحصار پاداش بهشتی به موارد یاد شده نیست.

به سخن دیگر تشویق با پاداش‌های مادی، پلی است که انسان را به پاداش‌های برتر معنوی و روحانی و عقلانی می‌رساند.

البته باید به این نکته هم توجه داشت که حتی پاداش‌های مادی بهشت، صرفا مادی نیست، بلکه تمامی آنها یا عمده آنها آمیخته با لذتهای معنوی است.

به عنوان نمونه موسیقی و آوازخوانی، از نعمتهای بهشت است، اما عالی‌ترین و برترین معارف و حکمتها، در قالب دلکش‌ترین آوازها بیان می‌شود و نعمت مادی با نعمت معنوی در هم آمیخته می‌گردد.

جاودانگی، تکمیل همه پاداش‌های بهشتی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۶:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22554
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 788

هر چه نعمت بزرگتر و گسترده‌تر باشد، فراغ آن تلخ‌تر و دردناک‌تر است.

مسلما نعمتهای بهشتی، آن هم با طول و عرضی که توصیف شده، اگر مبتلا به پایان شود، بسیار تلخ خواهد بود.

از این رو تکمیل همه نعمتهای بستگی دارد به این که: ۱ـ اخراجی در کار نباشد، ۲- از مرگ هم خبری نباشد و ۳- بهشت هم تا ابدا پایدار باشد.

عصاره همه این ویژگی‌ها، یک کلمه است و آن هم جاویدانی همیشگی و خلود ابدی بهشت و بهشتیان.

در بهشت نه ترسی از اخراج است. توجه کنید:

إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ (46) وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلينَ (47) لا يَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجينَ (حجر48)

بیگمان، پرهيزگاران در باغها و چشمهسارانند. [به آنان گويند:] «با سلامت و ايمنی در آنجا داخل شويد.» و آنچه كينه [و شائبههای نفسانی] در سينههای آنان است بركَنيم؛ برادرانه بر تختهايی روبروی يكديگر نشستهاند. نه رنجی در آنجا به آنان میرسد و نه از آنجا بيرون رانده میشوند.

ماكِثينَ فيهِ أَبَداً (کهف3)

در حالی كه جاودانه در آن [بهشت] ماندگار خواهند بود.

و نه مرگی در کار است. توجه کنید:

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: لَا أَعْلَمُهُ ذَكَرَهُ إِلَّا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا أَدْخَلَ اللَّهُ أَهْلَ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ جِيءَ بِالْمَوْتِ فِي صُورَةِ كَبْشٍ حَتَّی يُوقَفَ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ قَالَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ يَسْمَعُ أَهْلُ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً يَا أَهْلَ الْجَنَّةِ يَا أَهْلَ النَّارِ فَإِذَا سَمِعُوا الصَّوْتَ أَقْبَلُوا قَالَ فَيُقَالُ لَهُمْ أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا هَذَا هُوَ الْمَوْتُ الَّذِي كُنْتُمْ تَخَافُونَ مِنْهُ فِي الدُّنْيَا قَالَ فَيَقُولُ أَهْلُ الْجَنَّةِ اللَّهُمَّ لَا تُدْخِلِ الْمَوْتَ عَلَيْنَا قَالَ وَ يَقُولُ أَهْلُ النَّارِ اللَّهُمَّ أَدْخِلِ الْمَوْتَ عَلَيْنَا قَالَ ثُمَّ يُذْبَحُ كَمَا تُذْبَحُ الشَّاةُ قَالَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ لَا مَوْتَ أَبَداً أَيْقِنُوا بِالْخُلُودِ قَالَ فَيَفْرَحُ أَهْلُ الْجَنَّةِ فَرَحاً لَوْ كَانَ أَحَدٌ يَوْمَئِذٍ يَمُوتُ مِنْ فَرَحٍ لَمَاتُوا قَالَ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولی وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (صافات۵۸-۶۱) قَالَ وَ يَشْهَقُ أَهْلُ النَّارِ شَهْقَةً لَوْ كَانَ أَحَدٌ يَمُوتُ مِنْ شَهِيقٍ لَمَاتُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ (مریم39).

هنگامی خداوند بهشتیان را وارد بهشت کند و دوزخیان را وارد دوزخ، مرگ به شکل قوچی آورده می‌شود تا این که میان بهشت و دوزخ نگه داشته می‌شود، سپس منادی ندا می‌دهد، آن چنان که اهل بهشت و دوزخ همگی می‌شوند و می‌گوید: ای اهل بهشت و ای اهل آتش! هنگامی صدا را شنیدند همگی رو به صدا می‌آورند. پس گفته می‌شود آیا می‌‌دانید این چیست؟ این همان مرگِ (مجسم شده، یا عوامل مجسم شده مرگ) است که در دنیا از آن می‌ترسیدید.

بهشتیان می‌گویند خداوندا مرگ را بر ما وارد نساز (تا از بهشت جدا نگردیم) و دوزخیان می‌گویند خداوندا مرگ را بر ما وارد ساز (تا بمیریم و از کیفر رها شویم).

سپس مرگ همانند گوسفندی کشته می‌شود و منادی ندا می‌دهد که دیگر مرگی در کار نیست. این جاست که اهل بهشت و دوزخ یقین به خلود و جاویدانی پیدا می‌کنند.

پس بهشتیان از این خبر آن چنان خوشحال می‌شوند که اگر آن روز مرگی در کار بود از شدت خوشحالی این خبر جان می‌باختند.

سپس حضرت (به عنوان شاهد) این آیه را خواند که «[و بهشتیان از روی شوق میگويند:] آيا ديگر روی مرگ نمیبينيم،  جز همان مرگ نخستين خود؟ و ما هرگز عذاب نخواهيم شد؟!  راستی كه اين همان كاميابی بزرگ است. برای چنين [پاداشی] بايد كوشندگان بكوشند.»

و دوزخیان (از شدت ناراحتی این خبر و حسرت) فریادی بر می‌آورند که اگر کسی از هراس فریاد می‌مرد مسلما (از وحشت آن) می‌مرد.

و این همان سخن خداست که فرمود: و آنان را از روز حسرت بيم ده، آنگاه كه داوری انجام گيرد.

پس بهشتیان نه اخراجی دارند و نه مرگی.

اما خود بهشت هم دار الخلود، سرای جاودانگی و ابدی است. توجه کنید:

يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (106) وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فيها خالِدُونَ (آل عمران107)

[در آن] روزی كه چهرههايی سپيد، و چهرههايی سياه گردد. اما سياهرويان [به آنان گويند:] آيا بعد از ايمانتان كفر ورزيديد؟ پس به سزای آنكه كفر می‌ورزيديد [اين] عذاب را بچشيد.  و اما سپيدرويان همواره در رحمت خداوند جاويدانند.

يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ (21) خالِدينَ فيها أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ (توبه22)

پروردگارشان آنان را از جانب خود، به رحمت و خشنودی و باغهايی [در بهشت] كه در آنها نعمتهايی پايدار دارند، مژده می‌دهد.  جاودانه در آنها خواهند بود، در حقيقت، خداست كه نزد او پاداشی بزرگ است.

إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً (107) خالِدينَ فيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلاً (کهف108)

بیگمان كسانی كه ايمان آورده و كارهای شايسته كردهاند، باغهای فردوس جايگاه پذيرايی آنان است. جاودانه در آن خواهند بود، و از آنجا درخواست انتقال نمیكنند.

وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقينَ غَيْرَ بَعيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيدٌ (ق35)

و بهشت را برای پرهيزگاران نزديك گردانند، بیآنكه دور باشد.  [و به آنان گويند:] اين همان است كه وعده يافتهايد [و] برای هر توبهكار نگهبانِ [حدود خدا] خواهد بود:  آنكه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبهكار [باز] آيد.  به سلامت [و شادكامی] در آن درآييد [كه] اين روزِ جاودانگی است.  هر چه بخواهند در آنجا دارند، و پيش ما فزونتر [هم] هست.

پس در بهشت نه اخراجی در کار است، نه از مرگ خبری، و بهشت هم تا ابدا پایدار.

این چنین تمامی پاداش‌ها تکمیل می‌گردد و همه نعمتها شیرین‌تر می‌شود.

خداوندا ما را از بهشتیان قرار ده! آمین!

داستان‌سرایی بر علیه کتاب «فصل الخطاب» محدث نوری

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۲-۱۰:۳۶:۲۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۱۱/۳۰-۱۱:۱:۱۷
    • کد مطلب:22467
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (3) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 4783

مباحث علمی روش خودش را دارد. موضوعی مطرح می‌شود و طبق اصول علمی مورد نقض و ابرام قرار می‌گیرد.

اما وقتی طرح یک موضوع، از شیوه علمی خارج شود، دیگر معلوم نیست چه بلایی سرش می‌آید!

یکی از مباحثی که از دیرباز مورد تحقیق قرار گرفته و نقض و ابرام‌های فراوانی دیده، بحث «تحریف قرآن» است.

درباره این موضوع، هم کتابهای مستقلی نگاشته شده و هم در لابلای کتب دیگر مطرح شده است.

مرحوم محدث نوری کتاب مستقلی درباره تحریف قرآن به نام «فصل الخطاب» نوشته است. این کتاب در زمان مؤلف، هم چاپ شده و هم، مورد نقد قرار گرفته و هم، خود محدث نوری در رساله جداگانه‌ای به نقدهای یاد شده پاسخ داده است.

فعلا کاری به این که کدام نظر درست یا نادرست است نداریم. تنها می‌خواهیم به دو حاشیه‌ی غیر علمی کتاب «فصل الخطاب» اشاره نماییم.

یک حاشیه از خاطرات آیة الله منتظری

و حاشیه دوم هم از استاد حسینی قزوینی

 

حاشیه سازی نخست علیه فصل الخطاب محدث نوری

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۳۰-۱۱:۱:۲۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۱۱/۳۰-۱۱:۸:۲۷
    • کد مطلب:23318
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 869

در آخر فصل اول از خاطرات آیة الله منتظری تحت عنوان «دو داستان عبرت‌آموز» دو خاطره درباره اختلاف افکنی دشمنان نقل شده است. یکی درباره این که فصل الخطاب به تحریک سفارت انگلیس در بغداد نوشته شده و دیگری هم درباره پول دادن سفارت انگلیس برای روضه خوانی حضرت زهرا سلام الله علیها در کنار سفارت عثمانی.

اما تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد، تألیف فصل الخطاب به تحریک انگلیس، از اساس باطل است و آن چه در این باره گفته شده، داستان‌سرایی‌هایی است که ساخته و پرداخته خیالات برخی از افراد است.

در آغاز «دو داستان عبرت‌آموز» را بدون کم و کاست می‌آوریم و سپس نقد آن را از «کتاب جمع پریشان» نقل می‌کنیم.

اما دو داستان عبرت آموز:

دو تا داستان كه تقريبا داستانهاي سياسي هم هست به مناسبت در همين جا يادآور ميشوم، چون محتمل است ديگر فرصتي مناسب پيدا نكنيم. ببينيد حوزه هاي علميه ما چه قم چه نجف، هميشه هدف توطئه دشمنان اسلام و استعمارگران بوده است و چون مي‌دانسته‌اند كه در حقيقت حوزه‌ها هستند كه به مردم فكر و جهت مي‌دهند، پيوسته درصدد نفوذ در آنها بوده‌اند، و قطعا بدانيد الان هم ايادي دارند، با اينكه ما اكنون خيال مي‌كنيم استعمار شكست خورده، اما شكست نخورده، سبك استعمار عوض شده، به قول خودشان ميگويند استعمار جديد. استعمار روشهاي مختلف دارد; اينها در نجف در قم هميشه ايادي داشته‌اند و ايادي اينها شيطنتهايي مي‌كرده‌اند; و ما در عين حال كه كار آخوندي و ديني‌مان را مي‌كنيم، بايستي توجه داشته باشيم كه يك وقت آنها سر ما كلاه نگذارند، اينها بسا افرادي را مي‌فرستادند درس طلبگي بخوانند، طلبه بشوند، براي اينكه رموز آخوندي را ياد بگيرند و به نفع آنها كار بكنند، من اين داستانها را ميگويم چون ممكن است در آينده ما يك چنين گرفتاريهايي پيدا كنيم:

1 - حاجي نوري و كتاب فصل الخطاب في تحريف الكتاب :

آقاي حاج شيخ محمد علي گرامي از مرحوم آيت الله مرعشي نجفي داستاني را براي من نقل كرد كه خيلي تكان دهنده بود، ايشان گفتند: آيت الله مرعشي يك وقت به من گفت يك داستاني برايت بگويم كه هيچ جا نوشته نشده است و اين داستان مهمي است. شما مي‌دانيد يكي از كتابهايي كه به عالم تشيع ضربه زد، كتاب فصل الخطاب حاجي نوري بود، در اين كتاب روايات ضعيفي كه راجع به تحريف كتاب ( قرآن) است جمع آوري شده، با اينكه عقيده ما اين است كه قرآن كريم تحريف نشده است، روايات تحريف هم در كتابهاي شيعه آمده هم در كتابهاي اهل سنت، حتي در صحيح بخاري رواياتي هست مبني بر تحريف كتاب، وقتي كه آيات بر پيامبر اكرم (ص) نازل ميشده به مناسبت آيه گاهي اوقات آن حضرت به عنوان شرح و شان نزول آيه مطلبي بيان مي‌كردند و امكان دارد آنها كه مي‌شنيدند خيال مي‌كردند اين هم جزو آيه است، البته اين حمل به صحت آن است; منظور اينكه مرحوم حاجي نوري كه اين روايات را جمع كرد، راه اتهام به شيعه را باز كرد و به تشيع لطمه زد. داستاني را كه آيت الله مرعشي نقل كردند اين است كه سردار كابلي - كه لابد نامش را شنيده‌ايد، از علماي بزرگ و شخصيت ملايي بود، در رياضيات و هيئت خيلي وارد بود، راجع به قبله كتاب نوشته، ترجمه انجيل برنابا هم به قلم او چاپ شده، ساكن كرمانشاه بودند و از علماي خيلي متتبع شيعه به شمار مي‌آمدند - ميگفتند:

من روزها مي‌رفتم خدمت حاجي نوري - شايد شاگردش بوده يا كمكش ميكرده - يك روز يك سيد به ظاهر جليل القدري آمد پيش حاجي نوري نشست بنا كرد با دست روي پاي خود زدن و گفت خدا به جدم "علي" ظلم كرده و بنا كرد ابراز تاسف و تاثركردن، حاجي نوري گفت يعني چه خدا ظلم كرده؟ گفت آخه جد من مولا اميرالمومنين اين همه مصيبت ديد، اين همه در خانه نشست با آن سوابقي كه در اسلام داشت با آن همه فداكاري، اگر خدا اسم علي را در قرآن آورده بود ديگر به اين شكل حقش غصب نمي‌شد، به اين شكل خانه نشين نمي‌شد، خدا به جد من ظلم كرده! حاجي نوري گفت: نه خدا به جد تو ظلم نكرده، علي (ع) اسمش در قرآن آمده، اين همه روايات داريم كه نام علي اميرالمومنين (ع) در قرآن بوده، منتها آنان كه ميخواستند خلافت بكنند آمدند قرآن را تحريف كردند، گفت كجاي قرآن؟ گفت در روايات هست ميخواهي من براي تو آن روايات را جمع آوري كنم، بعد گفت كي؟ گفت مثلا فردا بيا; فردا آمد پيش حاجي نوري، حاجي نوري رواياتي را جمع آوري كرده بود به او داد، او خيلي خوشحال شد و گفت باز هم هست؟! گفت بله، بالاخره حاجي نوري وقت گذاشت و رواياتي را كه راجع به تحريف قرآن است جمع آوري كرد، اين سيد هم ميآمد اينها را ميگرفت، يك نسخه از آن را هم حاجي نوري ميفرستاد به تهران پيش يك كسي.

اين گذشت تا اينكه سردار كابلي مي‌گويد من يك وقتي مي‌خواستم مسافرت بكنم به خارج، رفتم به سفارت انگليس در بغداد گذرنامه‌ام را ويزا كنم، ديدم يك كسي چپ چپ به من نگاه مي‌كند، بعد آخر كار گفت من را مي‌شناسي؟ من فكر كردم يادم نيامد، گفت من آسيد فلان هستم، ديدم همان سيدي است كه پيش حاجي نوري آمد و الان با ريش تراشيده جزو مامورين سفارت است! معلوم شد كه اين فرد مامور انگليس بوده به صورت سيد درآمده و حاجي نوري را تحريك كرده كه چنين چيزي را گردآوري كند. اساس دين ما قرآن است، اگر بنا بشود قرآن تحريف شده باشد همه چيز فرو ميريزد، سياست انگليس مي‌خواهد اختلاف درست كند و قرآن را از سنديت بيندازد. البته بعد حاجي نوري هم پشيمان شد و كسي را فرستاد به تهران كه آن كتاب را چاپ نكنند، اما بعد از فوت ايشان آن كتاب چاپ شد و الان هم اين كتاب از مستندات مغرضان و دشمنان اسلام است، بالاخره حاجي نوري با آن قدس و تقوا يك كسي بايد به صورت يك سيد نزد ايشان بيايد و براي مولا اميرالمومنين (ع) اظهار تاثر كند و حاجي را تحريك كند تا يك چنين كتابي بنويسد.

2 - روضه خواني در كنار سفارت عثماني :

يك داستان ديگر كه من آن را زياد شنيده‌ام و ظاهرا مسلم است اين است كه در زمان حكومت عثماني كه حكومت مقتدر و مهمي بوده و انگليسي‌ها مي‌خواسته‌اند آن را متلاشي كنند و آخر هم در جنگ جهاني اول آن را متلاشي كردند، در كنار سفارت عثماني ( سفارت تركيه) در تهران مسجدي بوده كه مامورين سفارت كه سني مذهب بوده‌اند در آن مسجد صبحها نماز مي‌خوانده‌اند، در اين مسجد يك شيخي هر روز صبح روضه حضرت زهرا (س) و اينكه خليفه دوم در را به پهلوي حضرت زهرا زد و… مي‌خوانده، يك كسي مي‌گويد من گفتم اينكه اين شيخ هر روز اين روضه را در اينجا مي‌خواند يك چيزي بايد باشد، آمدم و به او گفتم شيخنا، شما روضه ديگري بلد نيستيد بخوانيد هر روز صبح اين روضه را مي‌خوانيد؟ گفت چرا، گفتم پس چرا هر روز اين روضه را مي‌خواني؟ گفت من يك باني دارم روزي پنج ريال به من مي‌دهد مي‌گويد اين روضه را در اين مسجد بخوان من هم مي‌خوانم، گفتم مي‌شود اين بانيت را به من معرفي كني؟ گفت بله، يك دكاندار در همين خيابان است. آن شخص مي‌رود با آن دكاندار رفاقت مي‌كند بعد مي‌گويد شما چطور شده كه هر روز در اين مسجد روضه حضرت زهرا (س) مي‌گويي بخوانند؟ مي‌گويد يك كسي روزي دو تومان به من مي‌دهد كه در اين مسجد روضه حضرت زهرا خوانده شود، من پانزده ريال آن را برمي‌دارم و پنج ريال را مي‌دهم به اين شيخ روضه بخواند، بعد تعقيب مي‌كند ببيند كه باني اين روضه چه كسي است، معلوم مي‌شود روزي بيست و پنج تومان از سفارت انگليس مي‌دهند كه صبحها روضه حضرت زهرا (س) در اين مسجد كه در كنار سفارت عثماني است خوانده شود و بازار جنگ شيعه و سني هر روز گرم باشد. بالاخره بايد توجه كنيم كه استعمار آمريكا و انگليس هنوز نمرده‌اند و هر روز با يك روش ممكن است سر ما كلاه بگذارند. در نوشتن و در گفتن، آقايان بايد دقت كنند و به صرف اينكه كسي آمد يك چيزي گفت نبايد تحريك بشوند و يك چيزي بگويند يا چيزي بنويسند، و يا اگر مي‌خواهند چيزي بنويسند به شكلي بنويسند كه به مباني و به جايي لطمه نزند يا مورد سوء استفاده قرار نگيرد.

پس از نقل آن چه در خاطرات آمده است نوبت به نقد آن می‌رسد.

کتاب جمع پریشان/دفتر اول صفحه 79 ابتدا می‌نویسد:

در یکی از خاطرات [سیاسی] که به اینترنت هم را یافته، آمده است…

و در ادامه آن، خلاصه مطالب یاد شده از خاطرات آقای منتظری را نقل می‌کند.

سپس در صفحه 81 این چنین به نقد آن می‌پردازد:

این است آن «داستان مهم و خیلی تکان‌دهنده» که با اندکی تلخیص ذکر شد؛ ولی حقیقت آن است که این داستان به کلی عاری از حقیقت است؛ زیرا:

اولا، فصل الخطاب پیش از تولد مرحوم سردار کابلی قدس سره تألیف شده است و محال است که وی شاهد چنین ماجرایی باشد! تألیف فصل الخطاب در ۲۸ ماه جمادی الآخره سال ۱۲۹۲ پایان یافته است، همچنان که شیخ آقا بزرگ تهرانی، شاگرد خاص حاجی نوری (رحمة الله علیهما) در ذریعه (ج ۱۶، ص۲۳۲، ش۹۱۲) به آن تصریح کرده است. همچنین خود محدث نوری در پایان آن، تاریخ تألیف را صریحا نوشته است:

قد فرغ من تنمیق هذه الاوراق… العبد المذنب المسیئ… حسین بن محمد تقی النوری الطبری فی مشهد مولانا امیرالمؤمنین علیه السلام للیلتین بقیتا من شهر جمادی الاخری من سنة اثنتین و تسعین بعد الالف و المأتین من الهجرة النبویة.

و مسلما مرحوم سردار کابلی قدس سره در ساعت ۲ روز سه‌شنبه هجدهم محرم ۱۲۹۳ ق در کابل به دنیا آمده است.[1] بنا بر این تألیف فصل الخطاب حدود شش ماه پیش از تولد ایشان پایان یافته است.

ثانیا، احمد طباطبائی اردستانی به سال ۱۲۹۸ ق فصل الخطاب را برای چاپ استنساخ کرده و در همان سال در تهران چاپ شده است. عبارت وی در پایان فصل الخطاب چنین است:

و قد فرغت من تسوید هذا الکتاب… فی ثانی عشر شهر شوال من شهور سنة ثمان و تسعین و مأتین و انا العبد… احمد الطباطبائی الاردستانی. سنة ۱۲۹۸.

بنا بر این هنگامی که سردار تقریبا پنج ساله بوده، فصل الخطاب چاپ شده است.

ثالثا، سردار کابلی به سال ۱۳۰۴ به عراق رفته است.[2]  در آن هنگام حداقل پنج سال از چاپ فصل الخطاب گذشته بوده و پیداست که وی نمی‌تواند شاهد چنان داستان تکان‌دهنده‌ای باشد.

علاوه بر اینها، در داستان مذکور آمده است: «بعد از فوت ایشان [یعنی محدث نوری] آن کتاب چاپ شد»؛ در حالی که فصل الخطاب حدود بیست سال پیش از وفات محدث نوری (م ۱۳۲۰ ق) یعنی به سال ۱۲۹۸ ق، چاپ شده است.

همچنین در این داستان آمده است: «البته بعد، حاجی نوری هم پشیمان شد و کسی را فرستاد به تهران که آن کتاب را چاپ نکنند». از آن چه شیخ آقا بزرگ تهرانی قدس سره ذکر کرده است، خلاف حقیقت بودن این سخن نیز روشن می‌شود. تهرانی می‌گوید:

و ردّ علیه الشیخ محمود الطهرانی الشهیر بالمعرب برسالة سمّاها کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب، فلمّا بلغ ذلک الشیخ النوری کتب رسالة فارسیة مفردة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب… و کان ذلک بعد طبع فصل الخطاب و نشره، فکان شیخنا یقول: «لا ارضی عمن یطالع فصل الخطاب و یترک النظر الی تلک الرسالة»…

و کان یوصی کل من عنده فصل الخطاب ان یضم الیه هذه الرسالة التی هی فی دفع الشبهات التی اوردها الشیخ محمود علیه، و هی فارسیة لم تطبع بعد. رأیت نسخة منه بخط المولی علی محمد النجف آبادی الحقها بنسخة فصل الخطاب المطبوع التی کانت عنده… و الفه فی المحرم ۱۳۰۳ و استنسخه المولی المذکور ۱۳۰۴…

چنان که ملاحظه می‌شود محدث نوری ردّ برخی انتقاداتِ بر فصل الخطاب را نیز در محرم ۱۳۰۳ نوشته است؛ یعنی یک سال پیش از ورود سردار کابلی به عراق و هفده سال پیش از وفات؛ و این نیز دلیلی بر بطلان قصه مذکور است.

باری، وقتی در لسان برخی در چنین موضوع مهم و «تکان‌دهنده‌ای» این همه بی‌دقتی و خطا و مطالب عاری از حقیقت دیده می‌شود، چگونه می‌توان به صحت چنین نقلیاتی مطمئن؟!

این گونه داستان‌سرایی‌ها درباره کتاب فصل الخطاب همچنان ادامه دارد.

 

[1]- ر ک: زندگانی سردار کابلی؛ مجله نور علم، ش ۴۹، ص ۵۴، مقاله «آیة الله علامه شیخ حیدرقلی سردار کابلی»

[2]- ر ک: زندگانی سردار کابلی؛ مجله نور علم، ش ۴۹، ص ۵۴، مقاله «آیة الله علامه شیخ حیدرقلی سردار کابلی»

حاشیه سازی دوم علیه فصل الخطاب محدث نوری

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۳۰-۱۱:۱:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23319
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 871

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) در سایت خود از استاد حسینی قزوینی درباره فصل الخطاب مرحوم محدث نوری این چنین نقل می‌کند:

سؤال دوم: مي‌گويند از علماي شما كتابي مخصوص در رابطه با اثبات تحريف قرآن نوشته شده. البته اين را هم بدانيد كه كتاب فصل الخطاب مرحوم نوري، تقريبا دو قرن قبل نوشته شد و علماي شيعه، ردود متعددي بر اين كتاب نوشتند و حتي در سامرا و بعضي شهرهاي عراق، بعضي از بزرگان و شيعيان، اعلام عزاي عمومي كردند؛ كه چرا همچنين كتابي نوشته شد؛ يعني يك قيامتي عليه مرحوم نوري بپا شد. بعدا رديه بر كتاب او نوشته شد و مرحوم نوري گفت كه من راضي نيستم كه كسي كتاب مرا بدون اين كتاب رديه مطالعه كند…

لینک مطلب:

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5645

نكته هفتم در جواب حلّي ما كتاب فصل الخطاب است. كتاب فصل الخطاب مرحوم نوري حدود 200 سال قبل چاپ شد و در همان زمان عليه اين كتاب قيامتي بر پا شد، مرحوم شهرستاني مي‌گويد: من در سامراء بودم، وقتي اين كتاب چاپ شد مردم در جلسات خود گريه كردند، عزا گرفتند و چاپ اين كتاب را مصيبتي دانستند، حالا انگيزه مرحوم نوري چه بوده به اين كار نداريم؛ ولي همين قدر مي‌دانيم كه شيخ محمود تهراني كتابي نوشت در ردّ كتاب فصل الخطاب و اسمش را «كشف الإرتياب عن تحريف الكتاب» گذاشت و اين جوابيّه در اختيار مرحوم نوري قرار گرفت، مرحوم نوري فرمود: لاأرضي أن مَن يطالع فصل الخطاب و يترك النظر الي تلك الرسالة من راضي نيستم كتاب مرا بخواند و اين ردّيه را نخواند.

لینک مطلب:

ttp://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5646

درباره نادرستی بیانات آقای قزوینی، بازخوانی بخشی از مطالب کتاب «جمع پریشان» کفایت می‌کند.

به ترجمه این بخش توجه نمایید:

آقا بزرگ تهرانی می‌گوید:

شیخ محمود تهرانی مشهور به معرب، ردیه‌ای بر کتاب «فصل الخطاب» نوشت و آن را «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» نامید.

هنگامی که این مطلب به شیخ نوری رسید، رساله جداگانه‌ای به فارسی در جواب از شبهات کشف الارتیاب نوشت…

نوشتن این رساله پس از چاپ و نشر «فصل الخطاب» بود.

شیخ ما، محدث نوری، پیوسته می‌فرمود من راضی نیستیم کسی فصل الخطاب را مطالعه کند و این رساله جوابیه را مطالعه نکند…

و پیوسته سفارش می‌کرد که هر کس کتاب فصل الخطاب را دارد، این رساله را که در دفع شبهات شیخ محمود نوشته به آن ضمیمه کند.

این رساله فارسی است و چاپ نشده است. من یک نسخه از آن را به خط مولی محمد علی نجف آبادی دیدم که به نسخه چاپی فصل الخطاب خودش ملحق کرده بود…

این رساله را در محرم سال 1303 ق نوشت و نسخه برداری مولی محمد علی در سال 1304 بود…

عنوان جوابیه مرحوم نوری «رسالة فی جواب عن شبهات کشف الارتیاب» است.

نسخه‌ای از رساله جوابیه مرحوم نوری به شماره ۸۵۸۹۷ در کتابخانه مجلس موجود است.

این رساله بعد از خطبه این گونه آغاز می‌شود:

در محرم سنه هزار و سیصد و سه که از زیارت غدیر و عرفه از نجف اشرف و کربلای معلی مراجعت نموده به مقر مألوف بلده طیبه سرمن‌رأی علی مشرفیها آلاف التحیة و الثناء، جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین و تاج العلماء و سید المحققین و آیة الله فی الارضین استادنا الاعظم و طود العلم الاشم الحاج میرزا محمد حسن الشیرازی، متع الله المسلمین بطول بقائه، اوراقی ابراز فرمودند که در آن ثبت بود بعضی ایرادات بر کتاب فصل الخطاب حقیر که نزد ایشان فرستاده بودند و مستدعی جواب شدند.

جناب ایشان فرموند اگر چه جواب این شبهات واضح و لکن محض خوف سریان آن در عوام و عجز ایشان از جواب، علاوه بر آن که مرسل اوراق از ارکان اعاظم و اجابت مسئولش متحتم و لازم بوده، ملخص آن ایرادات را در ضمن سه شبهه در آورده، جواب آن را معجلا مختصرا نوشته ارسال داریم.

حسب الامر امتثال نموده در نهایت ایجاز و اختصار نوشتم و به نظر انور رساندم تحسین فرمودند.

امید که پس از مطالعه و نظر منصفانه در آن برای احدی ریبه و شکی نماند و از جواب بعضی از سخنان غیر لایق به اهل علم و تقوی که در آنجا داشته کریمانه اعراض کردم که «و اذا مروا باللغو مروا کراما» و بالله التوفیق و هو حسبنا و نعم الوکیل.

پس می‌گوییم سؤال اول: یهود اعتراض کردند بر مسلمانان که شما بر ما طعن می‌زدید که تورات شما محرف و از این جهت بی اعتبار و خود می‌گویید قرآن ما محرف است پس با تورات در بی‌اعتباری شریک و شما با ما در این طعن یکسان باشید.

جواب: مبنای این اعتراض مغاله‌ای است در لفظ تحریف…

از مقدمه جوابیه روشن می‌شود که نه تنها از آن چه استاد حسینی قزوینی گفته هیچ خبری نبوده، بلکه ارکان حوزه، همچون آیة الله میرزا محمد حسن شیرازی نظر مثبتی به این امر داشته‌اند.

در این نوشتار کوتاه با دو داستان‌سرایی درباره کتاب «فصل الخطاب» و حواشی آن آشنا شدیم و اباطیل و اکاذیب متعددی درباره «فصل الخطاب» را مشاهده کردیم.

ای کاش به جای این همه داستان‌سرایی، رساله جوابیه خود مرحوم محدث نوری چاپ می‌شد و به شیوه علمی پاسخ داده می‌شد!

آیا احتمال نمی‌رود که بسیاری از هراس‌ها درباره مباحث شیعه و سنی، همگی هراس‌های خود ساخته خود ما باشد؟!

در پایان بسیار شایسته است از کتاب «جمع پریشان» نیز تقدیر نماییم

عصاره و چکیده فصل الخطاب

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۳۰-۱۱:۱:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23320
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 916

چند حاشیه نادرست علیه کتاب فصل الخطاب مرحوم محدث نوری را ارایه نمودیم.

اینک شایسته است نگاهی به عصاره و نتیجه آن چه گذشت داشته باشیم.

۱) جریان نفوذ انگلیس بر محدث نوری کاملا ساختگی است.

هر چند سند آن «آقای منتظری از آقای گرامی از آیة الله نجفی مرعشی از سردار کابلی» به ظاهر کاملا معتبر و موثق است.

اما به شهادت مستندات ارایه شده، تألیف فصل الخطاب، شش ماه پیش از تولد سردار کابلی (یعنی تنها شاهد و راوی اصلی قضیه) بوده است.

وقتی راوی اصلی مخدوش گردد، آیا مجالی برای تردید در ساختگی بودن قضیه باقی می‌ماند؟!

۲) چاپ فصل الخطاب در حیات محدث نوری و بیست سال پیش از وفات ایشان بوده است و نه بعد از وفات ایشان.

علاوه بر این، محدث نوری ردّ برخی انتقاداتِ بر فصل الخطاب را نیز یک سال پیش از ورود سردار کابلی به عراق و هفده سال پیش از وفات خودشان به نام «رسالة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب» نگارش کرده‌اند.

رساله تکمیلی خود محدث نوری، یعنی «رسالة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب» گواه روشنی است بر این که:

۳) محدث نوری هرگز عدولی نکرده‌اند، شاهدش مقدمه «رسالة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب» است. محدث نوری در مقدمه می‌فرماید: «امید که پس از مطالعه و نظر منصفانه در آن برای احدی ریبه و شکی نماند…».

۴) کتاب فصل الخطاب مورد تأیید آیة الله الحاج میرزا محمد حسن الشیرازی بوده است. در مقدمه «رسالة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب» آمده است: «جناب ایشان [آیة الله الحاج میرزا محمد حسن الشیرازی] فرمودند اگر چه جواب این شبهات واضح و لکن محض خوف سریان آن در عوام و عجز ایشان از جواب، علاوه بر آن که مرسل اوراق از ارکان اعاظم و اجابت مسئولش متحتم و لازم بوده…»

۵) تحریف بزرگی در کلام مرحوم محدث نوری شده است و آن این که ایشان می‌فرموده است:

«من راضی نیستیم کسی فصل الخطاب را بخواند و «رسالة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب» را نخواند

اما این مطلب آگاهانه یا ناآگاهانه کاملا معکوس شده و به دروغ ادعا شده که ایشان فرموده است: «راضی نیستم کسی فصل الخطاب را بخواند و ردیه آن یعنی «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» را نخواند».

چقدر فرق است میان این که راضی نیستم «رسالة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب» (یعنی رساله تکمیلی در دفاع از فصل الخطاب) را نخواند، با این که راضی نیستم «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» (یعنی رساله ردیه) را نخواند.

۶) از مطالب یاد شده به خصوص تقاضای آیة الله الحاج میرزا محمد حسن الشیرازی از محدث نوری روشن می‌شود که ادعاهای «بزرگان اعلام عزای عمومی کردند»، «قیامتی برپا شد»، «مؤمنین در جلسات خود گریه کردند»، «این کتاب را مصیبتی دانستند» و… چنین ادعاهایی اعتبار ندارد.

همچنین روشن می‌شد که: حاجي نوري پشيمان نشده و كسي را به تهران نفرستاده تا كتاب فصل الخطاب را چاپ نكنند و….

۷) انشاء الله این گونه تحریفها آگاهانه نبوده است.

اما مسلما جریانات ساختگی یاد شده، نه تنها مستلزم تخریب محدث نوری و ساده لوحی ایشان است، بلکه به اساس حوزه علمیه سامرا و بزرگان آن لطمه جدی وارد می‌سازد و این نقطه قابل درنگ جدی است.

۸) با این همه، احتمال این که مخالفین تحریف، توسط اجانب بازی خورده باشند (نقطه معکوس آن چه درباره محدث نوری گفته شده)، این احتمال هم ممکن است و هرگز قابل نفی نیست.

توضیح این احتمال در ادامه خواهد آمد. انشاء الله.

خواص سور و آیات قرآنی

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۰۸-۸:۶:۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22687
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (9) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 114301

مطالب این بخش در بین فضایل و فواید بعضی از آیات و سور کریمه قرآنی می‌باشد که از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی گرفته شده است.

خواص سوره حمد

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۰-۱۰:۲:۴۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۴۹:۷
    • کد مطلب:22686
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 670

     به سند معتبر منقول است كه حضرت امام رضا عليه‌السلام فرمود، بسم الله الرحمن الرحيم نزديكتر است به اسم اعظم الهى از سياهى چشم به سفيدى چشم.
و به سند معتبر از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه را علتى عارض شود، در همان وقت هفت مرتبه سوره حمد بخواند. اگر علتش برطرف شود اكتفا نمايد، و گرنه، هفتاد مرتبه بخواند. و من ضامنم از براى او عافيت را.
و به سند معتبر از حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله منقول است، هر كه سوره حمد را بخواند حق تعالى به عدد هر آيه كه از آسمان نازل شده است ثواب به او كرامت فرمايد.
و از حضرت امام حسن عسكرى صلوات‏‌الله عليه منقول است، حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله فرمود، خداوند عالميان مى‏فرمايد من قسمت كرده‏‌ام سوره فاتحه‏‌الكتاب را ميان خود و بنده خود. پس نصف آن سوره از من است و نصف آن از بنده من است. و آنچه بنده از من در آن سوره سؤال مى‏نمايد به او عطا مى‏فرمايم. پس چون بنده مى‏‌گويد بسم الله الرحمن الرحيم، حق تعالى مى‏فرمايد، ابتدا كرد بنده من به نام من، و بر من لازم است كه كارهاى او را به اتمام رسانم و در جميع احوال بر او بركت فرستم.
پس چون بگويد، الحمد لله رب العالمين حق تعالى فرمايد، بنده من حمد من كرد و دانست كه نعمت‌ها كه نزد اوست همه از جانب من است، و بلاها كه از دور شده است همه به تَطَول و احسان من است. اى ملائكه شما را گواه مى‏‌گيرم كه از براى او اضافه كردم به نعمت‌هاى دنيا نعمت‌هاى آخرت را، و دفع كردم از او بلاهاى آخرت را، چنانچه بلاهاى دنيا را از او دفع كرده‏‌ام.
پس چون الرحمن الرحيم مى‏‌گويد حق تعالى مى‏‌فرمايد، بنده من براى من شهادت داد كه من رحمان و رحيمم. اى ملائكه شما را گواه مى‏‌گيرم كه بهره او را بسيار كردم و نصيب او را از عطاى خود عظيم گردانيدم.
و چون گويد، مالك يوم الدين، خداوند عالم فرمايد، اى ملائكه گواه مى‏‌گيرم شما را كه چنانچه اعتراف كرد كه من مالك روز جزايم، من در روز حساب، حساب او را آسان كنم و از گناهانش درگذرم.
و چون اياك نعبد گويد، حق جل و علا فرمايد، راست گفت بنده من. مرا عبادت كرد و بس. گواه مى‏‌گيرم شما را كه او را براى اين عبادت، ثوابى كرامت فرمايم كه جميع مخالفان او آرزوى منزلت او نمايند.
و چون اياك نستعين گويد، حق تعالى فرمايد، بنده من به من استعانت جست و التجا به من آورد. گواه مى‏‌گيرم شما را كه در جميع امور، او را اعانت نمايم، و در جميع شدايد به فرياد او رسم، و در روز بلاها و سختي‌ها دست او را بگيرم.
پس چون اهدنا الصراط المستقيم بگويد تا آخر سوره، حق تعالى فرمايد،، آنچه از من طلبيد به او كرامت كردم، و آنچه آرزو كرد به او عطا نمودم، و آنچه از آن ترسيد او را از آن ايمن گردانيدم.
و به سند معتبر ديگر منقول است، سوره حمد را بر دردى هفتاد مرتبه نمى‏‌خوانند مگر آن كه آن درد ساكن مى‏‌شود.
و به سند معتبر از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است، اگر سوره حمد را بر ميتى هفتاد مرتبه بخوانند و روح به او برگردد عجب نخواهد بود.
و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه را سوره حمد عافيت ندهد هيچ چيز او را عافيت نمى‏‌دهد.
و ايضا منقول است، حضرت صادق عليه‏السلام به بعضى از اصحاب خود كه شكايت از تب كرد فرمود، بندهاى پيراهنت را بگشا، و سر در گريبانت كن، و اذان و اقامه بگو، و هفت مرتبه سوره حمد را بخوان. آن شخص چنان كرد، به زودى شفا يافت.
و در حديث ديگر منقول است، شخصى از سردرد به آن حضرت شكايت كرد، حضرت فرمود، دست خود را بگذار بر موضعى كه درد مى‏‌كند و سوره حمد و آيه‏‌الكرسى  را بخوان، و بگو، ألله أكبر، ألله أكبر، لا اله الا الله و الله أكبر، أجل و أكبر مما أخاف و أحذر. أعوذ بالله من عرق نعار، و أعوذ بالله من حر النار .

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۱)

خواص سوره‌های بقره و آل عمران

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۰-۱۹:۲:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۴۹:۳۷
    • کد مطلب:22688
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 689

به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق صلوات‌الله عليه است، هر كه سوره بقره و آل عمران را بخواند اين دو سوره در قيامت بر سر او سايه افكنند مانند دو ابر يا دو عبا.

و به سند معتبر از حضرت على بن الحسين صلوات الله عليه منقول است، حضرت رسول صلى‏ الله عليه و آله فرمود، هر كه چهار آيه از اول سوره بقره و آيه‏ الكرسى تا على العظيم با دو آيه بعد از آن، و سه آيه آخر سوره بقره را بخواند، بدى در خود و در مالش نبيند، و شيطان به نزديك او نيايد، و قرآن را فراموش نمی‌كند.

و از حضرت امام رضا عليه‏‌السلام منقول است، هر كه آيه‏‌الكرسى را در وقت خواب بخواند از فالج (فلج نيمه بدن) ايمن گردد، و هر كه بعد از هر نماز بخواند هيچ صاحب نيشى به او ضرر نرساند.

و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه يك مرتبه آيه‏‌الكرسى بخواند حق تعالى از او برگرداند هزار بلا از بلاهاى دنيا، و هزار بلا از بلاهاى آخرت را كه سهل‌ترين بلاهاى دنيا فقر و احتياج باشد، و كمترين بلاهاى آخرت عذاب قبر باشد.

و منقول است كه ابوذر از حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله سؤال نمود، كدام آيه عظيم‌ترين آياتى است كه بر تو نازل گرديده است؟ فرمود، آيه‏‌الكرسى.

و به سند ديگر منقول است، شخصى به حضرت صادق عليه‌‏السلام از تب شكايت كرد، حضرت فرمود، آيه‏‌الكرسى را در ظرفى بنويس و به آب حل كن و بخور.

و از حضرت امام موسى صلوات‏‌الله عليه منقول است، يكى از پدرانم شنيد كه كسى سوره فاتحه مى‏‌خواند. فرمود، شكر خدا كرد و مزد يافت. بعد از آن شنيد كه قل هو الله مى‏‌خواند. فرمود، ايمان آورد و ايمن شد. بعد از آن شنيد كه سوره قدر مى‏‌خواند. فرمود: تصديق پيغمبر كرد و آمرزيده شد. بعد از آن شنيد كه آيه‏‌الكرسى مى‏‌خواند. فرمود: بَه بَه! نازل شد برات بيزارى اين مرد از جهنم.

و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه منقول است، كسى كه چشمش آزارى داشته باشد آيه‏‌الكرسى بخواند و در خاطر خود قرار دهد كه برطرف مى‏‌شود به توفيق الهى، عافيت مى‏‌يابد ان‏شاءالله. و هر كه پيش از طلوع آفتاب يازده مرتبه سوره قل هو الله احد و يازده مرتبه سوره قدر و يازده مرتبه آيه‏‌الكرسى بخواند خدا مالش را از تلف حفظ نمايد. و چون كسى خواهد از خانه بيرون رود چند آيه آل عمران را يعنى ان فى خلق السموات و الأرض تا آخر سوره با آيه‌الكرسى و سوره قدر و سوره حمد بخواند كه موجب قضاى حاجت‌هاى دنيا و آخرت مى‏‌گردد.

و به سند معتبر از حضرت امام رضا صلوات‏‌الله عليه منقول است، حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله فرمود: هر كه صد مرتبه آيه‏‌الكرسى بخواند چنان باشد كه مدت حيات خود عبادت كرده باشد.

و از حضرت رسول صلى‌‏الله عليه و آله منقول است، حق تعالى فرمود: به تو و امت تو گنجى از گنج‌هاى عرش خود را كرامت كرده‏‌ام، فاتحه‌الكتاب و خاتمه سوره بقره يعنى ءامن‌الرسول تا آخر سوره.

و از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه منقول است كه فرمود: گمان ندارم كه كسى در اسلام عقلش كامل شده باشد و شبى بدون خواندن آيه‌الكرسى به سر آورد. بعد از آن فرمود: اگر بدانيد كه چه فضيلت دارد، در هيچ حالى آن را ترك ننماييد.

به درستى كه حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله مرا خبر داد كه آيه‏‌الكرسى را از گنج زير عرش به من كرامت كرده‏‌اند و به پيغمبر ديگر چنين كرامتى نداده بودند. بعد از آن، حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه فرمود: از آن روز كه اين را از حضرت شنيده‏‌ام تا حال يك شب ترك خواندن آن نكرده‏‌ام. سه مرتبه مى‏‌خوانم در هر شبى، يك مرتبه بعد از نماز خفتن، پيش از نافله.

و به سند معتبر از حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله منقول است: هر كه بعد از نماز واجب آيه‏‌الكرسى بخواند، تا وقت نماز ديگر در امان خدا باشد.

و در حديث ديگر منقول است، فرمود: يا على بر تو باد به تلاوت آيه‌الكرسى بعد از نماز فريضه. به درستى كه محافظت و مداومت نمى‏‌نمايد بر خواندن آن مگر پيغمبرى يا صديقى يا شهيدى.

و به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است، چون حق تعالى امر فرمود كه سوره فاتحه و آيه شهد الله و آيه‌الكرسى و آيه قل اللهم مالك الملك را به زمين آورند، ايشان در عرش الهى درآويختند و گفتند: پروردگارا ما را به كجا مى‏‌فرستى؟ به نزد اهل خطاها و گناهان مى‏‌فرستى؟ حق تعالى وحى فرمود به ايشان، برويد به زمين، به عزت و جلال خود سوگند مى‏‌خورم كه هر كه از آل محمد و شيعيان ايشان شماها را تلاوت نمايد بعد از نمازهاى واجب، البته به سوى او نظر نمايم به نظر مخفى خود (يعنى الطاف خاصه خود را شامل حال او گردانم) هر روز هفتاد نظر، و در هر نظر كردنى هفتاد حاجت او را برآورم و او را قبول كنم هر چند معصيت بسيار كرده باشد.

و به سند معتبر از حضرت امام على نقى عليه‌السلام منقول است، اشجع سلمى به حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه عرض كرد، من بسيار سفر مى‏‌كنم و در بيابان‌هاى مخوف واقع مى‏‌شوم. مى‏‌خواهم چيزى تعليم من فرمايى كه موجب ايمنى من گردد. حضرت فرمود: هرگاه كه خوف بر تو غالب گردد دست راست خود را بر بالاى سر خود بگذار و به آواز بلند اين آيه را بخوان، أفغير دين الله تبغون و له أسلم من فى السموات و الأرض طوعا و كرها و اليه ترجعون. اشجع گفت: چون به سفر رفتم به واديى رسيدم كه مى‏‌گفتند جن در آنجا بسيار است. ناگاه شنيدم كه شخصى مى‏‌گويد بگيريدش. من آيه را خواندم. ديگرى گفت: چگونه بگيريمش و حال آن كه پناه به آيه طيبه‏‌اى برد؟!

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۳)

خواص سوره نساء

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۱-۱۶:۵۷:۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۵۰:۱۱
    • کد مطلب:22693
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 693

از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه سوره نساء را در هر جمعه بخواند از ضَغطه قبر (فشار قبر) ايمن گردد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۵)

خواص سوره مائده

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۱-۱۶:۵۷:۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۵۰:۱۹
    • کد مطلب:22695
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 677

به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه سوره مائده را در هر روز پنجشنبه بخواند ايمانش به ظلم و گناه آلوده نشود و هرگز به خدا مشرك نشود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۵)

خواص سوره انعام

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۱-۱۶:۵۷:۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۵۰:۲۸
    • کد مطلب:22696
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 922

به سند معتبر از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است، سوره انعام يكدفعه نازل شد، و هفتادهزار ملك آن را مشايعت كردند تا نزد حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله آوردند. پس اين سوره را تعظيم نماييد و بزرگ بدانيد كه اسم اعظم الهى در هفتاد موضع اين سوره هست، و اگر مردم بدانند كه چه فضيلت و ثوابی دارد هرگز قرائتش را ترك ننمايند.

و از عبدالله عباس منقول است، كسى كه سوره انعام را هر شب بخواند در روز قيامت از جمله ايمنان باشد و به ديده خود هرگز جهنم را نبيند. و به سند معتبر از حضرت امام رضا صلوات‏‌الله عليه منقول است، سوره انعام را يكدفعه نازل ساختند و هفتادهزار ملك مشايعت آن كردند، و آواز بلند كرده بودند به تسبيح و تكبير و تهليل تا به نزد حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله آوردند. پس هر كه اين سوره را بخواند، آن هفتاد هزار ملك تسبيح بگويند از براى او تا روز قيامت. و از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است كه اگر علتى داشته باشى كه خوف هلاك از آن داشته باشى سوره انعام را بخوان كه مكروهى به تو نمى‏‌رسد از آن علت.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۵)

خواص سوره اعراف

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۱-۲۱:۵۹:۲۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۵۰:۴۶
    • کد مطلب:22697
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1858

      به سند معتبر از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه سوره اعراف را در هر ماه بخواند، در روز قيامت از جمله جماعتى باشد از دوستان خدا كه حق تعالى در شأن ايشان فرموده است كه خوفى بر ايشان نيست و اندوهناك نمى‏‌شوند. و اگر در هر جمعه بخواند، او را در قيامت حساب نكنند. و به درستى كه آيات محكمات در آن بسيار است. پس قرائت اين سوره را ترك منماييد كه گواهى مى‏‌دهد در قيامت براى كسى كه آن را خوانده باشد.
و به سند معتبر از اصبغ بن نباته منقول است كه روزى حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه فرمود كه به حق آن خداوندى كه محمد را به راستى فرستاده است و اهل بيتش را گرامى داشته است، كه آنچه مردم طلب نمايند از احراز (جمع حرز) از براى سوختن يا غرق شدن يا دزدى يا گريختن چهارپا يا كنيز و غلام، البته در قرآن هست. پس هر كه خواهد از من سؤال نمايد.
پس شخصى برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين چيزى از قرآن به من تعليم نما كه مرا ايمن گرداند از سوختن و غرق شدن. فرمود: اين دو آيه را بخوان، ان وليى الله الذى نزل الكتاب و هو يتولى الصالحين (آيه 196 سوره اعراف) . و ما قدروا الله حق قدره و الأرض جميعا قبضته يوم القيمه و السموات مطويات بيمينه. سبحانه و تعالى عما يشركون (آيه 67 سوره زمر) . هر كه اين دو آيه را بخواند از سوختن و غرق شدن ايمن شود. پس شخصى خواند و آتش در خانه‏‌هاى همسايگانش افتاد و او سالم ماند و به خانه او آتش نيفتاد.
پس شخص ديگر برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين چهارپايى دارم و چموشى مى‏‌كند و من از آن مى‏‌ترسم. حضرت فرمود: در گوش راستش اين آيه را بخوان “و له اسلم من فى السموات و الأرض طوعا و كرها و اليه ترجعون(آبه 83 آل عمران) “ . پس آن شخص چنين كرد، چهارپايش نرم و هموار شد.
شخصى ديگر برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين در آن زمينى كه من مى‏‌باشم حيوانات درنده بسيارند، و به خانه من داخل مى‏‌شوند و تا حيوانى را ضايع نكنند به در نمى‏‌روند. حضرت فرمود كه اين دو آيه را بخوان “لقد جائكم رسول من أنفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رؤوف رحيم. فان تولوا فقل حسبى الله لا اله هو عليه توكلت و هو رب العرش العظيم)آيات 128 - 129 سوره توبه)” . آن مرد اين دو آيه را خواند، ديگر درنده‏‌ها به خانه‏‌اش نيامدند.
شخص ديگر برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين در شكم من صفرايى به هم رسيده است. آيا آيه‏‌اى هست كه موجب شفا گردد؟ حضرت فرمود كه بلى. بى‏آن كه درهم و دينارى خرج كنى، بر شكم خود آيه‏‌الكرسى بنويس و بشو و آن آب را بخور، كه اين ذخيره باشد در شكم تو، و باعث شفا مى‏‌گردد به قدرت الهى.
شخص ديگر برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين براى گمشده چيزى بفرما. حضرت فرمود كه: دو ركعت نماز بگزار و در هر دو ركعت سوره ياسين بخوان، و بعد از آن بگو: يا هادى الضاله رد على ضالتى. آن مرد چنين كرد، حق تعالى گمشده‏‌اش را به او برگردانيد.
پس شخص ديگر برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين بنده‏‌اى از من گريخته است. فرمود كه: اين آيه را بخوان: أو كظلمات فى بحر لجى يغشاه موج من فوقه موج من فوقه سحاب. ظلمات بعضها فوق بعض اذا أخرج يده لم يكد يريها. و من لم يجعل الله له نورا فما له من نور (آيه 40 سوره نور ) . چون اين آيه را خواند غلامش برگشت.
پس شخص ديگر برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين حِرزى براى دزدى بفرما كه دزد، در شب مال مرا بسيار مى‏‌برد. حضرت فرمود كه چون به ميان رختخواب مى‏‌روى اين دو آيه را بخوان: قل ادعوا الله أو ادعوا الرحمن (آغاز آيه 110 سوره اسراء) تا آخر سوره بنى‏‌اسرائيل .
بعد از آن، حضرت فرمود كه كسى كه در شب در بيابانى تنها باشد و آيه سُخره (آيه 54 سوره اعراف) را “ان ربكم الله الذى خلق السموات و الأرض - تا تبارك الله رب العالمين” بخواند، ملائكه او را محافظت و حراست نمايند و شياطين از او دور شوند.
پس شخصى اين را شنيد و شبى به ده خرابى افتاد و شب در آنجا ماند و فراموش كرد كه اين آيه را بخواند. چون خوابيد دو شيطان آمدند و يكى دهانش را گرفت. رفيقش به او گفت كه دست از او بردار و او را مهلت ده. چون دست برداشت آن مرد بيدار شد و آيه سخره را خواند. آن شيطان كه دهانش را گرفته بود به ديگرى گفت كه من دست برداشتم و آيه را خواند. خدا بينيت را بر خاك مالد! الحال حراست و نگهبانيش بكن تا صبح. چون صبح شد به خدمت حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه آمد و گفت در سخن تو شفا و راستى ديدم. و حال شب خود را نقل كرد و بعد از طلوع آفتاب به آن محلى كه شب خوابيده بود برگشت، اثر موى شيطان بر زمين ظاهر بود كه موى خود را بر خاك كشيده بود و رفته بود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۶)

خواص سوره‌های انفال و توبه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۲-۱۸:۳۱:۵۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۵۱:۱
    • کد مطلب:22698
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 742

از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه سوره انفال و سوره برائت را در هر ماه بخواند هرگز نفاق بر او راه نيابد، و از شيعیان حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۷)

خواص سوره یونس

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۲-۱۸:۳۴:۲۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۵۱:۱۶
    • کد مطلب:22699
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 666

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه سوره يونس را در هر دو ماه يا سه ماه يك بار بخواند بيم آن نيست كه از جمله جاهلان گردد، و در قيامت از جمله مقربان باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۸)

خواص سوره هود

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۲-۱۸:۳۶:۱۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۷:۵۱:۳۲
    • کد مطلب:22700
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 741

از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه سوره هود را در جمعه بخواند حق تعالى او را در قيامت در زمره پيغمبران مبعوث گرداند، و در قيامت گناهى از او ظاهر نشود.

و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه منقول است، هر كه از غرق شدن می‌ترسد اين آيات را بخواند: بسم الله مجريها و مرسيها ان ربى لغفور رحيم (بخشی از آیه 41) . بسم الله الملك الحق المبين. و ما قدروا الله حق قدره و الأرض جميعا قبضته يوم القيمه و السموات مطويات بيمينه سبحانه و تعالى عما يشركون (آيه 67 سوره زمر)

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۸)

خواص سوره یوسف

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۰:۳۳
    • کد مطلب:22701
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 753

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه سوره يوسف را در هر روز يا در هر شب بخواند، چون در قيامت مبعوث شود، جمال او مانند جمال حضرت يوسف باشد، و در آن روز به او فزعى و خوفى نرسد و از نيكان بندگان صالح خدا باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۸)

خواص سوره رعد

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۳۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۰:۴۴
    • کد مطلب:22702
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 669

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه بسيار سوره رعد را بخواند هرگز صاعقه به او نرسد، اگر چه ناصبى باشد. و اگر مؤمن باشد خدا او را بی‌حساب داخل بهشت گرداند و شفاعت او را در اهل بيت و برادران مؤمنش قبول فرمايد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۸)

خواص سوره ابراهیم و حجر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۳۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۰:۵۶
    • کد مطلب:22703
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 909

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه سوره ابراهيم و سوره حجر را در دو ركعت نماز هر جمعه بخواند هرگز به او فقر و ديوانگى و بليه عظيم نرسد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۸)

خواص سوره نحل

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۴۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۱:۵
    • کد مطلب:22704
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 679

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه سوره نحل را در هر ماه بخواند در دنيا به قرض مبتلا نشود، و هفتاد نوع بلا از او دور گردد كه سهل‌ترین آنها ديوانگى، خوره و پيسى باشد، و مسكن او در جنت عدن باشد كه در ميان بهشت‌ها واقع است.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۸)

خواص سوره اسراء

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۴۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۱:۲۵
    • کد مطلب:22705
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 729

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه سوره بنى‏‌اسرائيل را در هر شب جمعه بخواند، نميرد تا قائم آل محمد صلوات‏‌الله عليه را دريابد و از اصحاب او باشد.

 و منقول است كه عمر بن حَنظَله به حضرت صادق عليه‏‌السلام از صداع شكايت نمود، حضرت فرمود: دست بر بالاى سرت بگذار و اين دو آيه را بخوان، قل لو كان معه ءالهه كما يقولون اذا لابتغوا الى ذى العرش سبيلا . و اذا قيل لهم تعالوا الى ما أنزل الله و الى الرسول رأيت المنافقين يصدون عنك صدودا.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۹)


 

خواص سوره کهف

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۴۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۱:۴۰
    • کد مطلب:22706
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1335

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه سوره كهف را در هر شب جمعه بخواند، نميرد مگر شهيد، و خدا او را در زمره شهدا محشور گرداند و در قيامت با شهيدان بايستد.

و به سند معتبر از آن حضرت منقول است، هر كه سوره كهف را در هر شب جمعه بخواند كفاره گناهانى باشد كه از جمعه تا جمعه كرده است.

و در روايت ديگر وارد شده است كه كسى كه در روز جمعه این سوره را بعد از نماز ظهر و عصر بخواند همين ثواب را داشته باشد.

و از حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله منقول است، هر كه آيه قل انما أنا بشر مثلكم را تا آخر سوره در وقت خواب بخواند، از خوابگاه او تا كعبه نورى ساطع گردد كه ميان آن پر باشد از ملائكه، و از برای او تا صبح استغفار كنند.

و در حديث ديگر از حضرت صادق عليه‏‌السلام وارد شده است، هر كه اين آيه را در وقت خواب بخواند، در هر وقت كه خواهد، بيدار شود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۹)

خواص سوره مریم

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۴۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۱:۵۷
    • کد مطلب:22707
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 996

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه مداومت نمايد بر خواندن سوره مريم، نميرد تا آنچه خواهد در خود و مال و فرزند ببيند، و در آخرت مثل ملكى كه حضرت سليمان در دنيا داشته است را به او بدهند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۰۹)

خواص سوره طه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۴۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۱۴-۱۸:۲۲:۲۵
    • کد مطلب:22708
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1775

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، ترك مكنيد سوره طه را كه خدا اين سوره را دوست مى‏دارد، و هر كه اين سوره را مى‏خواند دوست مى‏دارد. و كسى كه بر قرائتش مداومت نمايد حق تعالى در قيامت نامه‏‌اش را به دست راستش دهد و او را بر گناهانى كه در اسلام كرده است حساب نكند و در آخرت آن قدر مزد به او عطا فرمايد كه او راضى شود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۰)

خواص سوره انبیاء

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۲۰-۲۱:۳۷:۴۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۲۰-۲۱:۳۷:۳۳
    • کد مطلب:22718
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 635

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره انبياء را از روى محبت و خواهش بخواند، در باغستان‌هاى بهشت با همه پيغمبران رفاقت كند و در دنيا در نظر مردم با هيبت باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۰)

خواص سوره حج

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۲۱-۲۱:۵۶:۵۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22725
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 995

از حضرت صادق عليه‌‏السلام مروى است، هر كه سوره حج را در هر سه روز يك مرتبه بخواند، در آن سال توفيق حج بيابد، و اگر در آن سفر بميرد داخل بهشت شود. راوى پرسيد، اگر سنى باشد چون است؟ فرمود كه: عذابش تخفيف مى‏‌يابد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۰)

خواص سوره مؤمنون

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۲۵-۱۹:۴۲:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۲۵-۱۹:۴۲:۵۴
    • کد مطلب:22733
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 829

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است، هر كه در هر جمعه سوره مؤمنون را بخواند حق تعالى خاتمه او را به خير گرداند، و در فردوس اعلى منزلش با منزل پيغمبران باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۰)

خواص سوره نور

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۲۶-۱۸:۴۴:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22740
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1319

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است که فرمود: حفظ نماييد اموال و فروج خود را از حرام، به تلاوت كردن سوره نور، و به اين سوره زنان خود را نيز از حرام حفظ نماييد. به درستى كه هر كه اين سوره را در هر شب يا در هر روز مداومت نمايد هيچ يك از اهل خانه او زنا نكنند تا او بميرد. و چون بميرد هفتاد هزار ملك تا قبر، او را مشايعت نمايند كه همه از براى او دعا كنند و استغفار نمايند تا به قبرش گذارند.

و به سند معتبر منقول است: شخصى از درد و ضعف چشم به حضرت امام موسى عليه‏‌السلام شكايت نمود. حضرت فرمود: آيه 35 سوره نور را سه مرتبه در جامى بنويس، پس آن را بشوی و در شيشه ضبط كن و مكرر به ديده بكش. راوى گفت كه: صد ميل كمتر كشيدم كه ديده‏‌ام صحيح‌تر از اول شد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۰)

خواص سوره فرقان

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۲۷-۱۹:۲۱:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22741
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 791

از حضرت امام موسى صلوات‏‌الله عليه منقول است: ترك مكن تلاوت سوره فرقان را. به درستى كه هر كه در هر شب اين سوره را بخواند حق تعالى او را حساب و عذاب نكند، و منزلش در فردوس اعلى باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۱)

خواص سوره‌های طواسين (شعرا-نمل-قصص)

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۰۵-۲۰:۲۷:۴۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22754
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3024

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سه طس را در شب جمعه بخواند از اوليا و دوستان خدا باشد، و در حفظ و حراست الهى باشد و در دنيا فقر و بدحالى به او نرسد، و در آخرت از بهشت به او آن قدر بدهند كه راضى شود، و زياده از رضاى او به او عطا فرمايند، و حق تعالى صد زن از حورالعين به او كرامت فرمايد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۱)

خواص سوره‌های عنکبوت و روم

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۰۷-۲۱:۲۵:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22755
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 649

به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است: هر كه سوره عنكبوت و روم را در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان بخواند والله كه از اهل بهشت است، و در اين حكم استثناء نمى‏‌كنم، و نمى‏‌ترسم كه خدا در اين سوگند بر من گناهى بنويسد. و اين دو سوره را نزد حق تعالى منزلت عظيم هست.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۱)

خواص سوره لقمان

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۱۰-۲۱:۳۷:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22769
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1489

از حضرت امام محمد باقر صلوات ‏الله عليه منقول است: كسى كه سوره لقمان را در شب بخواند حق تعالى در آن شب ملكى چند موكل گرداند بر او كه او را از شيطان و لشكرهايش حفظ كنند تا صبح شود؛ و اگر در روز بخواند او را از شيطان و لشكرهايش حفظ نمايند تا شب.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۱)

خواص سوره سجده

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۱۵-۱۱:۵۲:۵۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22783
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 642

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه سوره سجده را در هر شب جمعه بخواند حق تعالى در قيامت نامه‏‌اش را به دست راست او دهد و او را حساب نفرمايد هر چند گناهكار باشد، و در بهشت از دوستان محمد و اهل بيت او صلى‏ الله عليهم بوده باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۲)

خواص سوره احزاب

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۲۱-۱۸:۷:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22800
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1139

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه سوره احزاب را بسيار تلاوت نمايد در قيامت در جوار حضرت رسول صلى الله عليه و آله باشد. بعد از آن فرمود در سوره احزاب عبب‌های بسيارى از مردان و زنان قريش و غير ايشان بود، و درازتر از سوره بقره بود، وليكن كم كردند و تحريف دادند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 5۱۲)

خواص سوره‌های سبا و فاطر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۲۳-۲۱:۳۹:۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22808
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1947

سوره سبأ و فاطر : از حضرت صادق عليه‏ السلام منقول است، هر كه سوره سبأ و سوره فاطر را در شب بخواند در آن شب در حفظ و حراست الهى باشد؛ و اگر در روز بخواند در آن روز مكروهى به او نرسد، و حق تعالى از خير دنيا و آخرت آن قدر به او كرامت فرمايد كه در خاطرش خطور نكرده باشد و آرزويش به آن نرسيده باشد.

و به سند معتبر از حضرت امام موسى صلوات ‏الله عليه منقول است، هر كه در وقت خواب اين آيه را بخواند كه “ان الله يمسك السموات و الأرض أن تزولا. و لئن زالتا، ان امسكهما من أحد من بعده انه كان حليما غفورا” خانه بر سرش خراب نشود.

و به سند ديگر منقول است، شخصى از اهل مرو به خدمت حضرت صادق عليه ‏السلام شكايت نمود از درد سر. حضرت فرمود نزديك بيا. پس دست بر سر او گذاشتند، و اين آيه را خواندند ان الله يمسك تا آخر آيه.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۲)

خواص سوره یس

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۲۵-۲۰:۳۱:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22814
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 718

از حضرت صادق عليه‏ السلام منقول است، هر چيز را قلبى است، و قلب قرآن سوره يس است. هر كه اين سوره را در روز، پيش از شام بخواند در آن روز از بلاها محفوظ باشد و خدا او را روزى فراوان عطا فرمايد تا شام. و كسى كه در شب، پيش از خواب بخواند حق تعالى هزار ملك را به او موكل گرداند كه او را از شر هر شيطان مردودى و هر آفتى حفظ نمايند. و اگر در روز بميرد حق تعالى او را داخل بهشت گرداند و در غسل او سى هزار ملك حاضر شوند كه استغفار از براى او كنند و تا قبرش با استغفار مشايعت او نمايند. و چون در گورش گذارند آن ملائكه در ميان قبرش ساكن گردند و عبادت الهى كنند و ثواب عبادت ايشان از او باشد، و قبرش را فراخ كنند تا چشم كار كند، و او را ايمن گردانند از فشار قبر، و پيوسته از قبر او نورى ساطع باشد تا اطراف آسمان، تا وقتى كه از قبر بيرون آيد.

پس چون حق تعالى او را از قبر بيرون آورد آن سى هزار ملك با او باشند و مشايعت او نمايند و با او سخن گويند و بر رويش خنده كنند و به هر چيزى او را بشارت دهند تا او را از صراط و ميزان بگذرانند و او را در مقام قرب به محلى بدارند كه هيچ خلقى قربش از او بيشتر نباشد مگر ملائكه مقرب و پيغمبران مرسل. و او با پيغمبران بايستد نزد حق تعالى. و در هنگامى كه مردم اندوه داشته باشند او اندوه نداشته باشد، و در حالتى كه مردم جزع نمايند او جزع نكند.

پس پروردگار عالم به خطاب فرمايد كه: اى بنده من هر كه را خواهى شفاعت كن كه شفاعت تو را قبول مى‏نمايم، و هر سؤالى كه خواهى از من بكن كه سؤالت را رد نمى‏كنم.

پس او شفاعت كند و خدا قبول نمايد، و او سؤال كند و خدا عطا فرمايد، و ديگران را حساب كنند و او را حساب نكنند، و با ديگران در مقام حسابش بازندارند، و مذلت و خوارى در آن صحرا به او نرسد، و به هيچ گناهى از گناهان او را نگيرند. پس نامه خود را بگيرد و به جانب بهشت روان شود. پس مردم تعجب كنند كه: سبحان الله! اين بنده را هيچ گناه نبوده! و از رفيقان پيغمبر آخرالزمان صلى‏الله عليه و آله باشد.

و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر صلوات‏الله عليه منقول است كه: هر كه در عمر خود يك مرتبه سوره يس را بخواند حق تعالى به عدد هر خلقى كه در دنياست و هر خلقى كه در آخرت است و هر خلقى كه در آسمان است، به عدد هر يك از ايشان دو هزار هزار حسنه از براى او بنويسد، و دو هزار هزار گناه از او محو فرمايد، و به فقر و قرض و خانه بر سرش فرود آمدن و به تعب و مشقت و ديوانگى و خوره و وسواس و دردهاى ضرر رساننده مبتلا نشود. و حق تعالى سَكرات و اهوال مرگ را از او تخفيف دهد و خود، قبض روح او نمايد، و ضامن شود از براى او فراخى روزى را، و در روز قيامت او را شاد گرداند، و چندان ثواب به او كرامت فرمايد كه او راضى شود. و حق تعالى خطاب فرمايد به ملائكه آسمانها و زمين كه: من از فلان بنده راضى شدم؛ براى او استغفار نماييد.

و به سند ديگر منقول است كه: شخصى به خدمت حضرت امام رضا عليه السلام از بَواسير شكايت نمود. حضرت فرمود كه: يس را با عسل بنويس و حل كن و بخور.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 5۱۲)

خواص سوره صافات

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۱/۳۰-۲۰:۲۲:۵۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22823
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2828

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه سوره صافات را در هر روز جمعه بخواند، پيوسته از جميع آفتها و بلاها محفوظ باشد و در دنيا روزيش فراخ باشد و به بدن و مال و فرزندانش مكروهى نرسد، نه از شيطان مردودى و نه از جبار معاندى. و اگر در آن روز يا در آن شب بميرد خدا او را شهيد بميراند و شهيد مبعوث گرداند و با شهيدان او را داخل بهشت گرداند و در درجه شهيدان او را جا دهد.
و به سند معتبر از سليمان جعفرى منقول است، حضرت امام موسى صلوات‏ الله عليه به فرزند خود قاسم فرمود، برخيز اى فرزند و بر بالاى سر برادرت سوره والصافات صفا را بخوان تا تمام كنى. او شروع به خواندن كرد. چون به آيه أهم اشد خلقا أم من خلقنا رسيد قبض روحش شد. چون جامه بر روى ميت كشيدند و بيرون آمدند يعقوب بن جعفر به حضرت عرض كرد، ما چنين مى‏‌دانستيم كه براى آسانى جان كندن سوره يس مى‏‌بايد خواند، و شما فرموديد كه والصافات بخوانيم. حضرت فرمود، سوره صافات را بر سر هر كس كه به شدت جان كندن گرفتار باشد بخوانند، البته حق تعالى راحتش را نزديك مى‏‌گرداند.
و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات ‏الله عليه منقول است، هر كه از گزيدن عقرب ترسد اين آيات را بخواند: سلام على نوح فى العالمين. انا كذلك نجزى المحسنين. انه من عبادنا المؤمنين.
و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏ الله عليه منقول است، كسى كه خواهد او را در قيامت به كَيل وافى ثواب كامل بدهند بايد كه بعد از هر نماز اين آيه را بخواند: سبحان ربك رب العزه عما يصفون. و سلام على المرسلين. و الحمد لله رب العالمين.
و در حديث ديگر وارد شده است، از هر مجلس كه برخيزند و اين آيه را بخوانند كفاره گناهان آن مجلس مى‏‌گردد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۴)

خواص سوره ص

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۰۲-۲۰:۳۴:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22830
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 4007

از حضرت امام محمد باقر صلوات ‏الله عليه منقول است، هر كه سوره ص را در شب جمعه بخواند حق تعالى از خير دنيا و آخرت آن قدر به او عطا فرمايد كه به هيچ احدى از خلق عطا نفرموده باشد مگر به پيغمبر مرسل يا ملك مقربى؛ و او را داخل بهشت گرداند و هر كه را او خواهد از اهل خانه‏‌اش، حتى خادمى كه او را خدمت مى‌‏كرده است.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۵)

خواص سوره زمر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۰۶-۲۱:۴۰:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22842
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1998

از حضرت صادق عليه‏ السلام منقول است، هر كه سوره زمر را بخواند حق تعالى شرف دنيا و آخرت به او كرامت فرمايد، و او را بدون مال و خویشی، عزيز گرداند، به حدى كه هر كه او را ببيند از او مهابتى در دلش به هم رسد، و بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند، و در بهشت از براى او هزار شهر بنا كنند كه در هر شهرى هزار قصر باشد و در هر قصرى صد حوريه، و از چشمه‏‌ها و حوران و درختان و ميوه‏‌ها، آنچه در قرآن وصف فرموده به او كرامت فرمايد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۵)

خواص سوره مؤمن

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۱۰-۲۰:۲۰:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22853
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 651

از حضرت امام محمد باقر صلوات‏ الله عليه منقول است، هر كه سوره حم مؤمن را در هر شب بخواند حق تعالى گناهان گذشته و آينده او را بيامرزد، و ايمان را از او سلب ننمايد، و آخرت را برای او بهتر از دنيا گرداند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۵)

خواص سوره حم سجده

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۱۴-۲۰:۲۳:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22887
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1096

از حضرت صادق عليه‏ السلام منقول است، هر كه سوره حم سجده را بخواند حق تعالى در قيامت به او نورى عطا فرمايد، آن قدر كه چشم كار كند، و وی را سرور و شادى در آن روز كرامت فرمايد، و در دنيا به حالى می‌باشد كه ديگران آرزوى حال او می‌كنند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۵)

خواص سوره شوری

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۱۷-۱۹:۲۳:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22898
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1115

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه مداومت نمايد بر تلاوت سوره حم عسق، چون در قيامت مبعوث شود روى او مانند برف سفيد باشد و مانند آفتاب نورانى. و چون به نزد عرش آيد حق تعالى فرمايد، اى بنده من مداومت نمودى بر قرائت حم عسق و نمى‏‌دانستى كه چه ثوابى دارد. اگر منزلت آن سوره و ثوابش را مى‏‌دانستى هرگز از خواندن آن ملول نمى‏‌شدى. و اكنون جزاى خود را خواهى دانست. اى ملائكه او را داخل بهشت گردانيد. و از براى او قصرى مقرر ساخته‌‏ام از ياقوت سرخ، درها و كُنگُره‏‌ها، که درجه‏‌هايش از ياقوت سرخ است، و به سبب لطافت از اندرون می‌توان بيرون را ديد و از بيرون اندرون را. و در آن قصر دختران باكره جوان از حورالعين و هزار كنيز و هزار غلام از پسران گوشواره در گوش به او عطا كرده‌ام.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۵)

خواص سوره زخرف

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۲۱-۲۰:۴۵:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22910
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 811

از حضرت امام محمد باقر صلوات ‏الله عليه منقول است، هر كه مداومت نمايد بر قرائت سوره زخرف، خدا او را در قبر از جانوران زمين و از فشار قبر ايمن گرداند، و چون او را به مقام حساب بياورند آن سوره بيايد و به امر الهى او را داخل بهشت گرداند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی 516)

خواص سوره دخان

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۲۳-۲۱:۴۱:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22919
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 793

از حضرت امام محمد باقر صلوات ‏الله عليه منقول است، هر كه سوره دخان را در نمازهاى واجب و سنت بخواند حق تعالى او را در زمره ايمنان مبعوث گرداند، و او را در سايه عرش خود جا دهد، و حساب او را آسان كند، و نامه او را به دست راستش دهد.

و به سند معتبر منقول است، شخصى به خدمت حضرت امام محمد باقر صلوات ‏الله عليه عرض نمود، چگونه شب قدر را بشناسيم؟ حضرت فرمود چون ماه رمضان بيايد هر شب صد مرتبه سوره دخان را بخوان. آنچه سؤال نمودی، در شب بيست و سوم تصديق خواهى کرد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 516)

خواص سوره جاثیه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۲۶-۱۶:۳۹:۱۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22922
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 776

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه سوره جاثيه را بخواند ثوابش آن است كه جهنم را نبيند، و آواز و خروشش را نشنود، و با رسول خدا صلى‏‌الله عليه و آله بوده باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 516)

خواص سوره احقاف

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۲/۲۹-۱۷:۱۵:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22936
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1415

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه در هر شب يا در هر جمعه سوره احقاف را بخواند در دنيا خوفى به او نرسد و از فزع روز قيامت ايمن گردد.

و از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، سوره‌‏هاى حم، رياحين بهشت‏ند. پس چون توفيق خواندن آنها را بيابيد، خدا را حمد و شكر بسيار بكنيد كه توفيق تلاوت آنها را به شما كرامت فرموده است. اگر بنده‌ای از خواب برخيزد و در نماز حم بخواند، از دهانش نسيمى خوشبوتر از مشك خوشبو و عنبر بيرون آيد.. حق تعالى رحم مى‏‌كند تلاوت كننده و خواننده اين سوره‌‏ها را، و رحم مى‌‏كند همسايگان و آشنايان و مصاحبان و خويشان او را، و در روز قيامت عرش و كرسى و ملائكه مقرب از براى او استغفار مى‌‏نمايند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 516)

خواص سوره محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم)

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۳/۰۸-۲۱:۲۴:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22957
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2315

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، هر كه این سوره را بخواند، گناه نمی‌كند، و در دين خود هرگز شك به هم نرساند، و هرگز به فقر مبتلا نشود، و هرگز از پادشاهى، خوفى به او نرسد، و هميشه از شك و كفر محفوظ باشد تا بميرد. و چون بميرد حق تعالى هزار ملك به قبر او فرستد كه نماز كنند و ثواب نماز ايشان از او باشد. و چون از قبر بيرون آيد آن هزار ملك او را مشايعت نمايند تا او را به محل ايمنان از خوف‌هاى قيامت بدارند، و در امان خدا و رسول می‌باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 517)

خواص سوره فتح

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۳/۱۱-۲۱:۰:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22964
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1122

از حضرت صادق عليه ‏السلام منقول است، حفظ نماييد اموال و زنان و بنده‏‌هاى خود را به خواندن سوره انا فتحنا. به درستى كه كسى كه بر خواندن اين سوره مداومت نمايد، در روز قيامت منادى از جانب رب‏ العزه او را ندا می‌كند كه همه خلايق بشنوند كه تو از بندگان مخلص مايى. اى ملائكه او را ملحق گردانيد به بندگان شايسته من، و او را داخل بهشت جاويد كنيد، و از شراب سر به مهر بهشت كه با كافور  ممزوج است به او بخورانيد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 517)

خواص سوره حجرات

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۳/۱۵-۹:۲۰:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22975
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1082

از حضرت صادق عليه‏ السلام منقول است، هر كه سوره حجرات را بخواند در هر شبى يا در هر روزى، در بهشت از جماعتى باشد كه به زيارت حضرت رسول صلى‌‏الله عليه و آله مشرف مى‏‌شوند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 517)

خواص سوره ق

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۳/۲۰-۲۰:۳۲:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22986
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 988

از حضرت امام محمد باقر عليه ‏السلام منقول است، هر كه مداومت نمايد بر خواندن سوره ق در نمازهاى واجب و سنت، خدا روزى او را فراخ گرداند، و نامه‏‌اش را به دست راست او دهد، و حساب او را آسان كند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 517)

خواص سوره ذاریات

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۳/۲۵-۲۰:۳۱:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22999
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1226

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره ذاريات را در روز يا در شب بخواند خدا امر معيشت او را به اصلاح آورد، و وسعت دهد روزى او را، و منور گرداند قبر او را به چراغى كه نور بخشد تا روز قيامت.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 518)

خواص سوره طور

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۳/۳۱-۱۶:۴۲:۲۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۰۴/۱۷-۱۸:۵۰:۲
    • کد مطلب:23004
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1995

از حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهمالسلام منقول است: هر كه سوره طور را بخواند حق تعالى خير دنيا و آخرت را براى او جمع نمايد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۸)

خواص سوره نجم

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۴/۰۶-۹:۴۳:۵۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۰۴/۱۷-۱۸:۴۹:۴۱
    • کد مطلب:23010
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 4256

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره نجم را در هر شب يا در هر روز بخواند در ميان مردم به خير و نام نيك تعيش نمايد، و گناهانش آمرزيده شود، و محبوب دل‌هاى مردم گردد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۸)

خواص سوره قمر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۴/۱۲-۱۹:۰:۴۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۰۴/۱۷-۱۸:۴۹:۲۶
    • کد مطلب:23028
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 760

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره اقتربت الساعه را بخواند، چون از قبر بيرون آيد، بر ناقه‏‌اى از ناقه‏‌هاى بهشت سوار شود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۸)

خواص سوره الرحمن

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۴/۱۷-۱۸:۵۶:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23054
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 869

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: ترك مكنيد قرائت سوره الرحمن را و خواندن آن را در نماز. به درستى كه اين سوره در دل منافقان قرار نمى‏‌گيرد. و حق تعالى اين سوره را در روز قيامت به بهترين صورت‌ها در نهايت خوشبويى به صحراى محشر حاضر مى‏‌گرداند، و مى‏‌آيد در محل قرب و كرامت مى‏‌ايستد. حق تعالى به او خطاب مى‏‌فرمايد: كى در زندگانى دنيا تو را در نماز مى‏‌خواند و مداومت مى‏‌نمود خواندن تو را؟

مى‏‌گويد: خداوندا فلان و فلان. پس حق تعالى روهاى ايشان را سفيد مى‏‌گرداند و مى‏‌فرمايد: هر كه را خواهيد شفاعت نماييد. پس ايشان آن قدر كه خواهند شفاعت مى‏‌نمايند. پس به ايشان مى‏‌گويند: داخل بهشت شويد و در هر جا كه خواهيد ساكن شويد.

و به سند معتبر از آن حضرت منقول است: مستحب است كه بعد از نماز صبح در روز جمعه سوره الرحمن را بخوانى و هر مرتبه كه بگويى فبأى ءالاء ربكما تكذبان، بگويى لا بشى‏ء من ءالائك رب أكذب.

و در حديث معتبر ديگر فرمود: هر كه سوره الرحمن را بخواند و هر مرتبه كه بگويد: فبأى ءالاء ربكما تكذبان، بگويد: لا بشى‏ء من ءالائك رب أكذب ، اگر در شب بخواند و در آن شب بميرد شهيد مرده باشد، و اگر در روز بخواند و در آن روز بميرد شهيد مرده باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۸)

خواص سوره واقعه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۴/۲۲-۱۸:۵۱:۱۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۰۵/۱۳-۱۹:۱:۱
    • کد مطلب:23075
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 682

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه در هر شب جمعه سوره واقعه بخواند خدا او را دوست دارد و مردم را دوست او گرداند، و در دنيا بدحالى و فقر و احتياج نبيند و به هيچ آفتى و بلايى مبتلا نشود، و از رفقاى حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه باشد. و اين سوره مخصوص آن حضرت است. و به سند معتبر ديگر از آن حضرت منقول است: هر كه مشتاق بهشت و وصف آن باشد سوره اذا وقعت را بخواند، و هر كه خواهد وصف جهنم را ملاحظه نمايد سوره الم سجده را بخواند.

و به سند صحيح از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره واقعه را در هر شب پيش از آن كه بخوابد بخواند، در قيامت روى او مانند ماه شب چهارده نورانى باشد.

و به سند معتبر از اسماعيل بن عبدالخالق منقول است: حضرت صادق عليه‏‌السلام فرمود: پدرم بعد از نماز خفتن دو ركعت نماز نشسته مى‏‌كردند و در آن دو ركعت صد آيه مى‏‌خواندند و مى‏‌فرمودند: هر كه اين دو ركعت را بخواند و صد آيه در اين دو ركعت بخواند او را در آن شب از غافلان ننويسند. و اسماعيل گفت: حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه در اين دو ركعت وُتَيره، سوره اذا وقعت و قل هو الله احد مى‏‌خواندند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۹)

خواص سوره‌های حدید و مجادله

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۴/۲۶-۲۱:۱۸:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23132
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1308

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره حديد و مجادله را در نماز فريضه بخواند و مداومت نمايد خدا او را عذاب نكند، و در خودش و اهلش بدحالى و احتياج نبيند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۹)

خواص سوره حشر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۵/۰۱-۲۱:۳۹:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23136
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1292

از حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله منقول است: هر كه سوره حشر را بخواند جميع خلق خدا از بهشت و دوزخ و عرش و كرسى و حُجُب و آسمانهاى هفت‌گانه و زمين‌هاى هفت‌گانه و هوا و باد و مرغان و درختان و كوه‌ها و آفتاب و ماه و ملائكه همه بر او صلوات فرستند و از براى او استغفار كنند، و اگر در آن روز يا در آن شب بميرد با شهادت مرده باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۱۹)

خواص سوره ممتحنه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۵/۰۵-۱۸:۱۵:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23146
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1348

از حضرت على بن الحسين صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره مُمتَحنه را در نمازهاى واجب و سنت بخواند خدا دل او را به ايمان امتحان نمايد، و ديده‏‌اش را نور بدهد، و خود و فرزندانش به ديوانگى و فقر مبتلا نشوند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۰)

خواص سوره صف

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۵/۰۹-۱۹:۲۳:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23169
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 694

از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه مداومت نمايد بر خواندن سوره صف در نمازهاى واجب و سنت، خدا او را در صف ملائكه و انبيا جاى دهد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۰)

سوره جمعه و منافقین

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۵/۱۳-۱۹:۱:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23185
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 977

از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است: واجب و لازم است بر هر كه از شيعه ما باشد كه در نماز شام و خفتن شب جمعه، سوره جمعه و سبح اسم ربك الأعلى بخواند، و در نماز ظهر سوره جمعه و منافقين بخواند. چون چنين كند چنان باشد كه به عمل حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله عمل نموده باشد، و ثواب او نزد خدا بهشت باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۰)

خواص سوره تغابن

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۵/۱۹-۲۰:۲۲:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23186
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 993

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره تغابن را در نماز واجبى بخواند آن سوره در روز قيامت شفيع او باشد، و گواه عادلى باشد كه شهادت دهد براى او نزد كسى كه شهادت او را قبول فرمايد، و از او جدا نشود تا او را داخل بهشت گرداند.

و از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره‏‌هاى مُسَبِحات (سوره‌هایی که با سبح یا یسبح شروع می‌شود) را هر شب، پيش از خواب بخواند نميرد تا حضرت قائم آل محمد عليهم‏السلام را درك نمايد، و اگر بميرد او را در جوار حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله جا دهند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۰)

خواص سوره‌های طلاق و تحریم

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۵/۲۴-۲۰:۳:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23187
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 714

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره طلاق و تحريم را در نماز واجبى بخواند خداوند او را در قيامت از خوف و اندوه پناه دهد. و از آتش جهنم عافيت يابد. و او را داخل بهشت گرداند به سبب تلاوت كردن و محافظت نمودن حرمت اين دو سوره. زيرا كه اين دو سوره از حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله‏‌اند .

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۰)


 

خواص سوره ملک

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۵/۲۹-۱۳:۵۴:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23188
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (1) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 733

از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره تبارك الذى بيده الملك را شب در نماز واجب پيش از خواب بخواند، پيوسته در امان الهى باشد تا صبح شود، و در روز قيامت در امان الهى باشد تا داخل بهشت شود.

و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است: سوره ملك مانعی است كه از عذاب قبر منع مى‏كند. و نامش در تورات سوره الملك است. و هر كه در شب بخواند بسيار عبادت و تلاوت نيكو كرده است، و در آن شب او را از غافلان ننويسند. و به درستى كه من در نماز وتيره بعد از نماز خفتن نشسته مى‏‌خوانم، و پدرم در روز و شب هر دو مى‏‌خواند. و هر كه اين سوره را بخواند چون نكير و منكر به قبر او درآيند چون از جانب پاهايش بيايند پاهايش به ايشان گويند: شما را از جانب ما راهى نيست، زيرا كه اين بنده هر شب و روز بر ما مى‏‌ايستاد و سوره ملك را مى‏‌خواند. و چون از جانب شكمش بيايند شكمش به ايشان خطاب نمايد: شما را از جانب من راهى نيست؛ به درستى كه اين بنده در من جا داده بود سوره ملك را. و چون از جانب زبانش بيايند به ايشان گويد: شما را از جانب من راهى نيست، زيرا كه اين بنده هر شب و روز سوره ملك را تلاوت مى‏‌نمود و بر من جارى مى‏‌ساخت.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۱)

خواص سوره قلم

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۰۲-۲۰:۸:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23189
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1101

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره ن والقلم را در فريضه يا نافله‏‌اى بخواند، خدا او را ايمن می‌گرداند و هرگز به فقر مبتلا نمی‌شود، و چون بميرد او را از فشار قبر نجات می‌دهد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۱)

خواص سوره حاقه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۰۶-۲۱:۴۲:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23195
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 984

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: بسيار بخوانيد سوره حاقه را. به درستى كه خواندن آن در فرايض و نوافل از ايمان به خدا و رسول است زيرا كه اين سوره در واقعه حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه و معاويه عليه‏‌اللعنه نازل شده است. و هر كه اين سوره را بخواند ايمان از او برطرف نشود تا هنگام مردن.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۱)


 

خواص سوره معارج

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۱۰-۱۹:۸:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23196
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2014

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: بسيار بخوانيد سوره سأل سائل را، كه هر كه اين سوره را بسيار بخواند حق تعالى در قيامت از هيچ گناه او سؤال ننمايد، و او را در بهشت با رسول خدا صلى‏‌الله عليه و آله ساكن گرداند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۲)

خواص سوره نوح

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۱۵-۱۱:۴۰:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23211
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1893

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه ايمان به خدا و به خواندن قرآن دارد بايد كه خواندن سوره نوح را ترك ننمايد. به درستى كه هر بنده‏‌اى كه اين سوره را از براى خدا در نماز واجبى يا سنتى بخواند خدا او را در مساكن نيكوكاران ساكن گرداند، و سه بهشت ديگر او را كرامت فرمايد، و دويست حوريه و چهار هزار زن به او تزويج فرمايد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۲)

خواص سوره جن

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۲۰-۹:۵۶:۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23216
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2392

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره جن را بسيار بخواند، در دنيا از چشم جنيان و دميدن‌ها و سحر و مكر ايشان محفوظ باشد، و در بهشت از رفقاى حضرت رسول صلى‌‏الله عليه و آله باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۲)

خواص سوره مزمل

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۶/۲۴-۱۷:۱۷:۳۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23218
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 847

از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره مزمل را در نماز خفتن يا در نماز شب بخواند، شب و روز و آن سوره هر سه شاهد و گواه او باشند در قيامت، و خدا او را با زندگانى نيكو زنده دارد و به مردن نيكو بميراند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۲)

خواص سوره مدثر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۷/۰۵-۱۹:۵۱:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23220
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1480

از حضرت امام محمد باقر عليه‏‌السلام منقول است: هر كه در نماز واجب سوره مدثر را بخواند بر خدا لازم است كه او را در جوار حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله جا دهد، و در زندگانى دنيا هرگز شقاوت او را در نيابد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۲)


 

خواص سوره بلد

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۷/۱۱-۱۲:۴۷:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23223
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1127

از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه بر این سوره مداومت نمايد و به آن عمل نمايد، خدا او را با رسولش صلى‏‌الله عليه و آله در بهترین صورت‌ها محشور گرداند. و آن حضرت او را بشارت فرمايد و به رويش خندد تا از صراط و ميزان او را بگذراند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۲)


 

خواص سوره دهر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۷/۱۵-۱۹:۳۰:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23224
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 672

از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره هل أتى على الانسان را در هر صبح پنجشنبه بخواند خدا به او هشتصد دختر باكره و چهارهزار زن و حورالعين كرامت فرمايد، و با حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله باشد.

و به سند معتبر از على بن عَمر منقول است: در روز سه‌شنبه به خدمت حضرت امام على‌النقى صلوات‏‌الله عليه رفتم. حضرت فرمود: ديروز تو را نديديم. گفتم: نخواستم كه در روز دوشنبه حركت كنم. حضرت فرمود: هر كه خواهد خدا او را از شر روز دوشنبه نگاه دارد بايد كه در ركعت اول نماز صبح آن روز سوره هل اتى على الانسان بخواند، چنانچه حق تعالى در آن سوره مى‏فرمايد: پس خدا ايشان را نگاه داشت از شر آن روز، و به استقبال ايشان فرستاد نصرت و خوشحالى و سرور و شادى را. و در حديث رجاء بن ضحاك وارد شده است: حضرت امام رضا صلوات‌الله عليه در صبح روز دوشنبه و پنجشنبه در ركعت اول، سوره هل أتى على الانسان مى‏‌خواندند و در ركعت دوم سوره هل أتيك حديث الغاشيه.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۳)

خواص سوره‌های مرسلات، نبأ و نازعات

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۷/۲۰-۱۹:۴۴:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23225
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 726

از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره مرسلات را بخواند، حق تعالى ميان او و حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله آشنايى بيندازد. و هر كه هر روز سوره عم يتسائلون را بخواند از دنيا نرود تا توفيق زيارت كعبه بيابد. و هر كه سوره نازعات را بخواند نميرد مگر سيراب، و مبعوث نشود مگر سيراب، و داخل بهشت نشود مگر سيراب.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۳)


 

خواص سوره عبس و تکویر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۷/۲۴-۲۲:۳:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23227
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2454

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره عبس و تولى و سوره اذالشمس كورت را بخواند، در حفظ الهى باشد از خيانت، و در سايه كرامت و مرحمت الهى باشد تا زنده باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۳)


 

خواص سوره‌های انفطار، مطففین و انشقاق

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۷/۲۹-۱۸:۴:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23232
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 644

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره اذالسماء‌انفطرت و سوره اذا السماء انشقت را در فريضه و نافله بسيار بخواند خدا هيچ حاجت او را رد ننمايد، و او را هيچ مانعى در آخرت از خدا دور نگرداند، و پيوسته او نظر به كرامتهاى الهى نمايد، و خدا نظر رحمت به او بدارد تا از حساب خلايق فارغ شود. و به سند ديگر از آن حضرت منقول است: هر كه در نماز واجب سوره ويل للمطففين بسيار بخواند حق تعالى در قيامت برات ايمنى از آتش جهنم به او كرامت فرمايد و او را بى‏‌حساب به بهشت برد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۳)


 

خواص سوره بروج

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۸/۰۳-۱۷:۵۸:۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23236
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 787

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره والسماء ذات البروج را در فرايض بخواند، چون سوره پيغمبران است، حق تعالى او را در قيامت با پيغمبران و مرسلان و صالحان محشور گرداند، و با ايشان او را باز دارد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۴)

خواص سوره طارق

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۸/۰۹-۱۹:۳۷:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23245
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 719

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره والسماء والطارق را در فرايض بخواند او را در قيامت نزد خدا قدر و منزلت عظيم بوده باشد، و از رفقاى پيغمبران باشد در بهشت.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۴)

خواص سوره اعلی

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۸/۱۹-۱۸:۳۹:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23246
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2374

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره سبح اسم ربك الأعلى را در فريضه يا نافله بخواند در روز قيامت به او گويند كه از هر در از درهاى بهشت كه مى‏‌خواهى داخل شو.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۴)

خواص سوره غاشیه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۸/۲۴-۲۰:۱۸:۳۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23247
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 897

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه مداومت نمايد بر خواندن سوره هل أتيك حديث الغاشيه در نماز واجب يا سنت، خدا او را فرو گيرد به رحمت خود در دنيا و آخرت، و در روز قيامت براى ايمنى از عذاب جهنم به او كرامت فرمايد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۴)

خواص سوره فجر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۸/۲۷-۲۰:۴۷:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23250
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1111

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: بخوانيد سوره فجر را در نمازهاى فريضه و نافله كه آن سوره حضرت امام حسين صلوات‏‌الله عليه است. و هر كه اين سوره را بخواند، در بهشت در جوار آن حضرت باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۴)

خواص سوره بلد

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۸/۳۰-۲۰:۳۸:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23251
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 721

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره لا أقسم بهذا البلد را در نماز واجب بخواند، در دنيا از جمله صالحان معروف شود، و در آخرت معروف گردد كه او را منزلت عظيم نزد حق تعالى هست، و در قيامت از رفقاى پيغمبران و شهيدان و صالحان باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۴)

سوره‌های شمس، ليل، ضحى و انشراح

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۹/۱۱-۲۰:۴۵:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23254
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1091

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه در روز یا در شب بسيار بخواند این سوره‌ها را، هر چيز كه نزد او حاضر باشد در قيامت براى او شهادت بدهند، حتى مو و پوست و گوشت و خون و عروق و عصب‌ها و استخوان‌ها و جميع اعضاى او، و حق تعالى بفرمايد: من شهادت شما را قبول كردم از براى بنده خود. اى ملائكه ببريد او را به بهشت، و هر جا كه او اختيار نمايد به او اعطا كنيد. گوارا باد فضل ورحمت من از براى بنده من.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۵)


 

خواص سوره تین

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۹/۱۷-۲۰:۱۲:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23259
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1427

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره والتين را در فرايض و نوافل خود بخواند، عطا فرمايند از بهشت به او هر جا كه بپسندد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۵)

خواص سوره علق

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۹/۲۱-۱۳:۳۵:۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23260
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 994

از حضرت صادق عليه‏‌السلام مروى است: هر كه در روز يا در شب سوره اقرأ باسم ربك را بخواند و در آن روز يا در آن شب بميرد چنان باشد كه شهيد مرده باشد، و خدا او را با شهيدان محشور گرداند، و چنان باشد كه در راه خدا در ميان لشكر رسول خدا صلى‏‌الله عليه و آله جهاد كرده باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۵)

خواص سوره قدر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۰۱-۱۱:۳۳:۱۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23267
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1251

به سند معتبر از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره انا أنزلناه فى ليله القدر را بلند بخواند چنان باشد كه شمشير كشيده باشد و در راه خدا جهاد كند، و اگر آهسته بخواند چنان باشد كه در راه خدا شهيد شده باشد و در خون خود دست و پا زند. و هر كه ده بار بخواند خدا هزار گناه از گناهان او را محو نمايد.

و به روايت ديگر از آن حضرت منقول است: هر كه سوره انا انزلناه را در نماز فريضه‏‌اى بخواند منادى از جانب حق تعالى او را ندا فرمايد: خدا گناهان گذشته تو را آمرزيد؛ عمل را از سر گير.

و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه پيش از طلوع آفتاب قل هو الله احد و انا انزلناه را بخواند، در آن روز به گناهى مبتلا نشود هرچند شیطان سعى نمايد.

و به سند معتبر از حضرت امام موسى كاظم صلوات‏‌الله عليه منقول است: به درستى كه حق تعالى را در روز جمعه هزار نفحه و نسيم از رحمت خود هست. هر بنده را آنچه خواهد از آن عطا مى‏‌فرمايد. پس هر كه سوره انا انزلناه فى ليله القدر را بعد از عصر روز جمعه صد مرتبه بخواند حق تعالى آن هزار نفحه رحمت و مثل آن را به او عطا فرمايد.

و از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: چون ماه مبارك رمضان درآيد در هر شب هزار مرتبه سوره انا انزلناه را بخوان، و چون شب بيست و سيم شود دل خود را محكم بدار و گوش‌هاى خود را از براى شنيدن عجايب از آنچه خواهى ديد بگشا.

و به سندهاى معتبر از آن حضرت منقول است: اگر كسى در شب بيست و سيم ماه مبارك رمضان سوره انا انزلناه فى ليله القدر را هزار مرتبه بخواند، چون صبح كند، يقين او شديد و محكم شده باشد به اعتراف نمودن به چيزى چند كه مخصوص ماست از غرايب فضايل. و نيست اين مگر به سبب چيزى كه در خواب مشاهده نمايد.

و به سند ديگر از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه جامه نویی ببُرد و سوره انا انزلناه را سى و شش مرتبه بخواند و در هر مرتبه چون برسد به تنزل الملائكه، اندكى آب بردارد و بر جامه بپاشد پاشيدن سهلى، پس دو ركعت نماز در آن جامه بكند و دعا كند و در دعا بگويد: الحمد لله الذى رزقنى ما أتجمل به فى الناس و أوارى به عورتى و أصلى فيه لربى و حمد الهى بكند، پيوسته در فراخى نعمت باشد تا آن جامه كهنه شود.

و به سند معتبر منقول است: چون حضرت امام رضا صلوات‏‌الله عليه جامه نو مى‏‌پوشيدند قدحى از آب مى‏‌طلبيدند و ده مرتبه سوره انا انزلناه فى ليله القدر و ده مرتبه سوره قل هو الله احد ، و ده مرتبه سوره قل يا ايها الكافرون بر آن ظرف مى‏‌خواندند، بعد از آن آب را بر جامه مى‏‌پاشيدند

و مى‏‌فرمودند: هر كه پيش از پوشيدن جامه چنين كند پيوسته در فراخى عيش باشد، مادام كه تارى از آن جامه باقى باشد.

و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه منقول است: چون حق تعالى جامه نو به كسى عطا فرمايد بايد كه وضو بسازد و دو ركعت نماز بگذارد، و در هر ركعتى سوره حمد و آيه‏‌الكرسى و قل هو الله احد و انا انزلناه فى ليله القدر بخواند. بعد از آن حمد كند خداوندى را كه عورت او را به جامه پوشيده و او را در ميان مردم زينت بخشيده، و كلمه لا حول و لا قوه الا بالله بسيار بگويد. و كسى كه چنين كند در آن جامه معصيت خدا نكند، و به عدد هر تارى كه در آن جامه باشد خدا ملكى موكل گرداند كه تقديس خدا كند و از براى او استغفار نمايد و بر او دعا و ترحم كند .

و در روايت ديگر وارد شده است: هر كه قدحى برگيرد و آبى در آن قدح بريزد و سى و پنج مرتبه سوره انا انزلناه را بر آن قدح بخواند و آب را بر جامه خود بپاشد، پيوسته در وسعت باشد تا آن جامه كهنه شود.

و به سند معتبر از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است: از براى عَوذه از بلاها سبوى تازه مى‏‌گيرى و از آب پر مى‏‌كنى و سى مرتبه سوره انا انزلناه فى ليله القدر را بر آن سبو مى‏‌خوانى. پس آن سبو را مى‏‌آويزى و از آن آب مى‏‌خورى و وضو مى‏‌سازى. و پيش از آن كه آبش تمام شود ديگر آب بر رويش مى‏‌ريزى.

و به سند معتبر منقول است: شخصى به خدمت حضرت صادق عليه‌السلام عرض نمود كه: هشت دختر مرا به هم رسيده و روى پسر تا حال نديده‏‌ام. دعا فرما كه خدا مرا پسرى كرامت فرمايد. حضرت فرمود: چون مى‏‌نشينى كه مشغول جماع شوى دست راست خود را بر طرف راست ناف زن بگذار و هفت مرتبه سوره انا انزلناه بخوان و بعد از آن مشغول شو. و چون حمل ظاهر شود در شب هر وقت كه از پهلو به پهلو گردى باز دست بر جانب راست نافش بگذار و هفت مرتبه آن سوره را بخوان. آن شخص گفت: چنين كردم، هفت پسر از پى يكديگر خدا مرا روزى كرد.

و به سند معتبر منقول است از ابى‏‌عمرو كه گفت: بسيار حالم پريشان شد از فقر و احتياج. به خدمت حضرت امام محمد تقى صلوات‏‌الله عليه نوشتم حال خود را. حضرت فرمود كه: مداومت كن بر قرائت سوره انا أرسلنا نوحا الى قومه. من يك سال خواندم و اثرى نديدم. بار ديگر به خدمت حضرت نوشتم حال خود را و عرض كردم: از خواندن آن سوره نفعى به من نرسيد. حضرت به من نوشتند: آن را كه يك سال خوانده‏‌اى كافى است.

الحال سوره انا انزلناه را بخوان. من چنين كردم. بعد از اندك وقتى ابن ابى‏‌داوود قرضم را ادا كرد و وظيفه‏‌اى براى من و عيالم مقرر كرد، و مرا وكيل كرد و به بصره فرستاد و پانصد درهم برايم مقررى قرار داد. من از بصره نامه‏‌اى نوشتم به خدمت حضرت امام على نقى صلوات‏‌الله عليه و به على بن مَهزيار دادم و فرستادم. و در آن نامه نوشتم: به پدرت حال خود را عرض نمودم و به من چنين نوشتند و عمل كردم و حالم خوب شده است.

مى‏‌خواهم بفرمايى كه آيا اكتفا كنم در خواندن سوره انا انزلنا در نمازهاى واجب و سنت، يا در غير نماز هم مى‏‌بايد خواند؟ و اندازه‏‌اش را بفرمايى كه چه مقدار مى‏‌بايد خواند. حضرت نوشتند: هيچ سوره‏‌اى از قرآن را ترك مكن نه كوچك و نه بزرگ، و از خواندن انا انزلنا در شبانه‏‌روزى صد مرتبه كافى است.

و به سند معتبر از حضرت امام موسى كاظم صلوات‏‌الله عليه منقول است كه بعد از نماز عصر ده مرتبه سوره انا انزلنا بخواند، مثل اعمال جميع خلايق از ثواب به او كرامت فرمايند.

و به سند معتبر منقول است: حضرت امام محمد تقى صلوات‏‌الله عليه چون در ماه تازه‏‌اى داخل مى‏‌شدند، در روز اول ماه دو ركعت نماز مى‏‌كردند و در ركعت اول بعد از حمد سى مرتبه قل هو الله احد ، و در ركعت دويم بعد از حمد سى مرتبه انا انزلناه فى ليله القدر مى‏‌خواندند و بعد از نماز به آنچه ميسر بود تصدق مى‏‌نمودند و سلامتى آن ماه را به اين عمل مى‏‌خريدند.

و به سند معتبر منقول است كه ابوعلى بن راشد به خدمت حضرت امام على نقى صلوات‏‌الله عليه عرض نمود: شما به محمد بن الفرج نوشته بوديد: بهترين سوره‏‌ها كه در نماز واجب خوانند انا انزلناه و قل هو الله احد است. و بر من دشوار است اين دو سوره را در نماز بخوانم.

حضرت فرمود كه: بر تو گران نباشد، كه والله كه فضيلت در اين دو سوره است.

و به سند صحيح منقول است: حميرى به خدمت حضرت صاحب‏‌الامر صلوات‏‌الله عليه نوشت: از آباى شما به ما رسيده است حديثى: عجب دارم از كسى كه انا انزلناه در نمازش نمى‏‌خواند چگونه نمازش مقبول مى‏‌شود و روايت ديگر رسيده است: نمازى كه در آن قل هو الله احد نخوانند مُزَكى و مقبول نيست. و روايت ديگر رسيده است: هر كه در نمازهاى واجبش سوره همزه را بخواند خير دنيا به او مى‏‌دهند. پس آيا جايز است كه همزه را بخواند و آن دو سوره را ترك نمايد؟ حضرت در جواب نوشتند: ثواب اين سوره‏‌ها كه به شما رسيده است حق است.

و اگر سوره‏‌اى را كه ثوابى در آن سوره به شما رسيده باشد ترك كنيد و قل هو الله احد و انا انزلنا بخوانيد از براى فضيلت اين دو سوره، ثواب اين دو سوره را مى‏‌يابيد با ثواب آن سوره‏‌اى كه ترك كرده‏‌ا‌يد. و اگر غير اين دو سوره را بخوانيد هم جايز است و نماز شما تمام و كامل است، وليكن ترك افضل كرده خواهيد بود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۵)

خواص سوره بینه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۰۴-۱۸:۵۰:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23268
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1251

از حضرت امام محمد باقر عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره لم يكن را بخواند از شرك بي‌زار گردد، و دين پيغمبر صلى‏‌الله عليه و آله براى او كامل شود، و در قيامت داخل مؤمنان كامل مبعوث شود، و خدا حساب او را آسان نماید.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۸)

خواص سوره زلزال

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۱۳-۱۴:۵۶:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23273
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1797

به سند معتبر از حضرت صادق صلوات‏‌الله عليه منقول است: ملال به هم مرسانيد از خواندن سوره اذا زلزلت الأرض زلزالها، به درستى كه هر كه در نمازهاى نافله اين سوره را بسيار بخواند هرگز خدا او را به زلزله و به صاعقه و به آفت‌هاى عظيم دنيا مبتلا نگرداند، و او را به اين آفت‌ها نمي‌راند، و در وقت جان كندن ملك بزرگوارى از جانب پروردگارش به نزد او بيايد و بر بالاى سرش بنشيند، و به ملك موت از جانب حق تعالى بگويد: به رفق و مدارا سر كن با دوست خدا كه خدا را به خواندن سوره اذا زلزلت بسيار ياد مى‏‌كرد. و آن سوره نيز اين سفارش به ملك موت كند. پس ملك موت گويد: حق تعالى مرا چنين امر فرموده است كه سخن او را بشنوم، و اطاعت او بكنم، و تا مرا امر نكند قبض روحش ننمايم. پس ملك موت نزد او باشد تا پرده از پيش ديده آن مؤمن برگيرند و جاى خود را در بهشت ببيند، و بعد از ديدن، او را امر نمايد: قبض روحم بكن. پس ملك موت در نهايت ملايمت و آسانى قبض روح او بكند، هفتاد هزار ملك روح او را مشايعت كنند و به زودى به بهشت رسانند.

و به سند معتبر از حضرت امام رضا عليه‏‌السلام منقول است: حضرت رسول صلى‌‏الله عليه و آله فرمود: هر كه چهار مرتبه اذا زلزلت را بخواند چنان است كه تمام قرآن را خوانده است.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۸)

خواص سوره عادیات

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۱۷-۱۸:۹:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23276
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1596

 از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه مداومت نمايد بر خواندن سوره والعاديات، با حضرت اميرالمؤمنين صلوات‏‌الله عليه محشور شود، و در بهشت از رفقاى آن حضرت باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۹)

 

خواص سوره قارعه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۲۱-۲۱:۳:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23283
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 672

از حضرت امام محمد باقر صلوات‏‌الله عليه مروى است: هر كه سوره قارعه را بسيار تلاوت نمايد خدا او را از فتنه دجال در دنيا، و از حرارت جهنم در آخرت امان بخشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۹)

خواص سوره تکاثر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۰/۲۷-۱۷:۵۸:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23293
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1006

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره ألهيكم التكاثر را در نماز واجب بخواند حق تعالى ثواب صد شهيد براى او بنويسد، و هر كه در نافله بخواند خدا ثواب پنجاه شهيد براى او بنويسد، و در نماز واجبش چهل صف از ملائكه با او نماز كنند.

و به سند معتبر از آن حضرت منقول است: حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله فرمود: هر كه سوره ألهيكم التكاثر را در وقت خواب بخواند خدا او را از عذاب قبر نگاه دارد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۹)

خواص سوره عصر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۰۱-۱۸:۵۹:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23294
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 646

از حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله منقول است: هر كه سوره والعصر را در نمازهاى نافله بخواند خدا او را در روز قيامت با روى نورانى و دندان خندان و چشم روشن و خوشحال مبعوث گرداند تا او را داخل بهشت گرداند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۲۹)

خواص سوره همزه

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۰۵-۱۹:۵۱:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23295
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 898

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره ويل لكل همزه را در نمازهاى فريضه بخواند. خدا فقر را از دور كند، و روزى او را فراخ گرداند، و او را به مرگ بد نمی‌راند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۳۰)

خواص سوره‌های فیل و ایلاف

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۱۹-۲۱:۵۰:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23308
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 639

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه در نمازهاى واجب سوره ألم تركيف را بخواند براى او شهادت دهند در قيامت هر دشت و كوهى و كلوخى كه او از جمله نمازگزارندگان بوده است، و حق تعالى ندا فرمايد: راست گفتيد؛ شهادت شما را قبول كردم. اى ملائكه او را بى‏‌حساب داخل بهشت كنيد كه من او را و عمل او را دوست مى‏‌دارم.

و ايضا از آن حضرت منقول است: هر كه سوره لايلاف را بسيار تلاوت نمايد، چون مبعوث شود، بر اسبى از اسبان بهشت سوار شود تا بر سر مائده نور بنشيند.

بدان كه مشهور ميان علما آن است كه يكى از اين دو سوره را به تنهايى در نماز واجب نمى‏‌توان خواند، بلكه اگر خوانند، با هم مى‏‌بايد خواند، و همچنين است حكم والضحى و الم نشرح .

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۳۰)

خواص سوره ماعون

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۲۵-۱۷:۷:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۱۲/۰۹-۲۰:۴۲:۴۱
    • کد مطلب:23312
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 589

از حضرت امام محمد باقر عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره أرأيت الذى يكذب بالدين را در نمازهاى فريضه و نافله بخواند از جماعتى باشد كه خدا نماز و روزه ايشان را قبول فرموده است، و او را در قيامت به اعمال دنيا حساب نكند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۳۰)


 

خواص سوره کوثر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۱/۲۹-۱۶:۳۲:۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۱۲/۰۹-۲۰:۴۲:۴۸
    • کد مطلب:23316
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 996

از حضرت جعفر بن محمد صلوات‏‌الله عليه منقول است: هر كه سوره انا أعطيناك الكوثر را در نمازهاى فريضه و نافله بسيار بخواند خدا در قيامت او را از حوض كوثر آب دهد، و او را در زير درخت طوبى در جوار حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله جا دهد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۳۰)

خواص سوره جحد (کافرون)

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۲/۰۹-۲۰:۴۳:۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۱۲/۰۹-۲۰:۴۲:۵۵
    • کد مطلب:23323
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 772

از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره قل يا أيها الكافرون و قل هو الله احد را در نماز فريضه‌‏اى بخواند، خدا او را و پدر و مادرش را و فرزندان پدر و مادرش را بيامرزد، و اگر شقى باشد نام او را از ديوان اشقيا محو نمايد و در ديوان سُعَدا بنويسد، و او رادر زندگانى دنيا سعادتمند بدارد، و او را شهيد بميراند و شهيد مبعوث گرداند. و به سند صحيح از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: پدرم مى‌‏فرمود: قل هو الله احد ثلث قرآن است و قل يا ايها الكافرون ربع قرآن و به سند معتبر از آن حضرت منقول است: هر كه وقتى كه به رختخواب رود قل يا ايها الكافرون و قل هو الله احد بخواند حق تعالى بيزارى از شرك از براى او بنويسد. و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‌‏الله عليه منقول است: حضرت رسول صلى‏‌الله عليه و آله در سفرى نماز كردند و ما به آن حضرت اقتدا كرديم. در ركعت اول قل يا ايها الكافرون خواندند و در ركعت دويم قل هو الله احد. و چون فارغ شدند فرمودند: از براى شما ثلث قرآن و ربع قرآن را خواندم. و به سند صحيح از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: ترك مكن خواندن قل هو الله احد و قل يا ايها الكافرون را در هفت نماز: در نافله صبح، و دو ركعت اول نافله پيشين، و دو ركعت اول نافله شام، و دو ركعت اول نماز شب، و نماز احرام، و نماز صبح اگر هوا بسيار روشن شده باشد و سوره طولانى نتوان خواند، و نماز طواف و در روايت ديگر وارد شده است: در اين نمازها همه در ركعت اول قل هو الله احد مى‌‏خواند مگر در نافله صبح كه در ركعت اول قل يا ايها الكافرون مى‌‏خواند

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص ۵۳۰)

خواص سوره نصر

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۲/۱۵-۹:۵۵:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23325
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 839

از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه سوره اذا جاء نصرالله و الفتح را در نماز فريضه‏‌اى يا نافله‏‌اى بخواند خدا او را بر جميع دشمنان نصرت دهد، و چون از قبر بيرون آيد با او نامه‏‌اى باشد، و در آن نامه امان از صراط و از آتش جهنم و صداى جهنم بوده باشد، و بر هر چيز كه بگذرد او را بشارت به نيكى دهند تا داخل بهشت شود، و از براى او در دنيا از اسباب خير آن قدر حق تعالى بگشايد كه به خاطرش خطور نكرده باشد و آرزوى آن نداشته باشد.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 531)

خواص سوره تبت

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۲/۱۹-۱۵:۱۴:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23331
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3679

از حضرت صادق عليه‏‌ا‌لسلام منقول است: چون سوره تبت يدا أبى لهب را بخوانيد لعن و نفرين كنيد بر ابولهب كه او از جمله تكذيب‏ كنندگان بود و تكذيب پيغمبر و آنچه آورده است مى‏‌نمود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 531)


 

خواص سوره توحید

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۱۲/۲۴-۱۹:۸:۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۱۲/۲۴-۱۹:۸:۲
    • کد مطلب:23332
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 590

به سند معتبر از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه سوره قل هو الله احد را يك مرتبه بخواند حق تعالى بر او بركت فرستد؛ و هر كه دو مرتبه بخواند حق تعالى بر او و بر اهلش بركت فرستد؛ و هر كه سه مرتبه بخواند حق تعالى به او و به اهلش و به همسايگانش بركت دهد؛ و هر كه دوازده مرتبه بخواند خدا در بهشت دوازده قصر از براى او بنا كند، و كاتبان اعمال به يكديگر گويند: بياييد برويم و به قصرهاى برادر خود نظر كنيم؛ و هر كه صد مرتبه بخواند خداوند عالميان گناهان بيست و پنج سال او را بغير از خون ناحق و مال مردم بيامرزد ؛ و كسى كه چهارصد مرتبه بخواند خدا او را اجر چهارصد شهيد كرامت فرمايد، از شهيدانى كه اسبانشان را پى كرده باشند و خونشان را ريخته باشند؛ و كسى كه هزار مرتبه در يك شبانه روز بخواند نميرد تا جاى خود را در بهشت ببيند، يا ديگرى براى او ببيند.

و به سند معتبر ديگر از آن حضرت منقول است: چون حضرت رسالت پناه صلی‌‏الله عليه و آله بر سعد بن معاذ نماز كردند فرمودند: هفتاد هزار ملك بر او نماز كردند كه جبرئيل در ميان ايشان بود. از جبرئيل پرسيدم: به چه عمل مستحق اين شده بود كه شما بر او نماز كنيد؟ گفت: به سبب اين كه قل هو الله احد می‌‏خواند ايستاده و نشسته و سواره و پياده و در رفتن و برگشتن.

و به سند معتبر از حضرت رسول صلی‌‏الله عليه و آله منقول است: هر كه صد مرتبه قل هو الله احد را در وقت خواب بخواند خدا گناه پنجاه ساله او را بيامرزد.

و به سند معتبر از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است فرمود: خود را حفظ كن از شر مردم به خواندن سوره قل هو الله احد . رو به جانب راست خود كن و بخوان، و به جانب چپ رو كن و بخوان، و به جانب راه خود رو كن و بخوان، و رو به پشت سر كن و بخوان، و به جانب بالاى سر نظر كن و بخوان، و به جانب پايين نظر كن و بخوان. و اگر خواهى كه نزد حاكم جابرى بروى چون نظرت بر او افتد سه مرتبه بخوان، و هر يك مرتبه كه بخوانى يك انگشت را عقد كن از دست چپ، و انگشتان را چنين نگاه دار تا از نزد او بيرون آيى.

و از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه يك روز بر او بگذرد و پنج نماز بكند و در آن پنج نماز قل هو الله احد نخواند به او خطاب كنند: اى بنده خدا تو از نمازگزارندگان نيستى.

و به سند ديگر منقول است از آن حضرت: هر كه بر او يك هفته بگذرد و قل هوالله در آن هفته نخواند و بميرد، بر دين ابولهب مرده باشد.

و در حديث ديگر فرمود: هر كه او را مرضى پيش آيد يا شدتى رو دهد و قل هو الله احد از براى رفع آن نخواند او از اهل آتش است.

و در حديث ديگر فرمود: هر كه ايمان به خدا و روز قيامت داشته باشد بايد كه بعد از نماز واجب، خواندن قل هو الله را ترك ننمايد. به درستى كه هر كه بعد از فريضه، قل هو الله احد بخواند خدا به او خير دنيا و آخرت كرامت فرمايد و گناه او و پدر و مادر او و فرزندان پدر و مادر او را بيامرزد.

و به سند صحيح از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‌‏الله عليه منقول است: هر كه سوره قل هو الله احد را بعد از نماز صبح يازده مرتبه بخواند در آن روز گناهى بر او لازم نشود هرچند بينى شيطان بر خاك ماليده شود.

و به سند معتبر از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: كسى كه به رختخواب رود و يازده مرتبه سوره قل هو الله احد بخواند خدا خانه او و خانه‌‏هاى همسايگانش را حفظ نمايد.

و به سند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‌‏الله عليه منقول است: هر كه در وقت خواب قل هو الله احد بخواند حق تعالى پنجاه هزار ملك موكل گرداند كه او را حراست نمايند در آن شب.

و از حضرت اميرالمؤمنين صلوات‌‏الله عليه منقول است: حضرت رسول صلی‌‏الله عليه و آله فرمود: هر كه در وقت خواب سوره قل هو الله را بخواند گناه پنج سال او آمرزيده شود.

و به سند معتبر از حضرت صادق عليه‏‌السلام منقول است: هر كه يك مرتبه قل هو الله احد را بخواند چنان باشد كه ثلث قرآن و ثلث تورات و ثلث انجيل و ثلث زبور را خوانده باشد.

و از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: حق تعالى به عوض فدك به حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیه اطاعت تب را كرامت فرمود كه تب مطيع آن حضرت باشد. پس هر كه حضرت فاطمه و فرزندان او را دوست دارد و تبى به هم رساند و هزار مرتبه سوره قل هو الله احد را بخواند و به حق فاطمه سؤال نمايد زوال تب را، به امر الهى زايل می‌‏گردد. و از حضرت امام رضا عليه‌‏السلام منقول است: حضرت رسول صلي‌‏الله عليه و آله فرمود: هر كه را صُداعى يا غير آن عارض شود و دستهاى خود را بگشايد و سوره فاتحه و قل هو الله احد و قل أعوذ برب الناس و قل أعوذ برب الفلق بخواند و دست بر روى خود بكشد، آن آزار برطرف شود.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 532)

خواص سوره‌های معوذتین

  • نویسنده:علی ذاکری
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۱/۰۱-۱۷:۴۷:۴۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23341
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 660

به سند معتبر از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: سبب نزول معوذتين آن بود كه حضرت رسول صلی‌‏الله عليه و آله تب به هم رسانيدند. جبرئيل اين دو سوره را آورد و تعويذ آن حضرت گردانيد.

و به سند معتبر از صابر منقول است: حضرت صادق عليه‌‏السلام امامت ما كردند در نماز شام، و معوذتين خواندند و بعد از فارغ شدن فرمودند: اين دو سوره از قرآن است .

و از حضرت امام رضا عليه‌‏السلام به سند معتبر منقول است: هر كه در حد صبا و طفوليت تعهد نمايد در هر شبى خواندن قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس را هر يك سه مرتبه، و قل هو الله احد را صد مرتبه و اگر نتواند پنجاه مرتبه، حق تعالى از او دور گرداند ديوانگى و مرض‌هايى را كه عارض اطفال می‌‏شود، و استسقا و فساد معده و غلبه خون را تا سن پيرى، مادام كه تعهد و مداومت بر اين نمايد.

و از حضرت امام محمد باقر عليه‌‏السلام منقول است: هر كه در سه ركعت وتر معوذتين و قل هو الله احد بخواند، به او خطاب كنند: اى بنده خدا بشارت باد تو را كه خدا وتر تو را قبول كرد.

و به سند صحيح از حضرت صادق عليه‌‏السلام منقول است: هر كه بعد از نماز جمعه سوره حمد را يك مرتبه، و هر يك از معوذتين و قل هو الله احد را هفت مرتبه، و آيه‏‌الكرسى و آيه سُخره و آخر سوره برائت “لقد جائكم رسول من أنفسكم” تا آخر سوره هر يك را يك مرتبه بخواند، كفاره گناهان او باشد از جمعه تا جمعه.

و از معمر بن خلاد منقول است: در خدمت حضرت امام رضا صلوات الله عليه بودم در راه خراسان، و وكيل خرج آن حضرت بودم. مرا امر فرمود: غاليه‌‏اى راست كن. چون راست كردم و در شيشه كردم حضرت را بسيار خوش آمد. پس فرمود: اى معمر چشم حق است. از براى رفع تأثير چشم، در كاغذى سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتين را بنويس و در غلاف شيشه غاليه بگذار.

و از حضرت صادق عليه‏‌الصلوه والسلام منقول است كه فرمود: تأثير چشم زدن حق است، و ايمن نيستى كه چشم تو در خودت يا در ديگرى تأثير كند. پس اگر از تأثير چشم ترسى، سه مرتبه بگو: ما شاء الله لا قوه الا بالله العلى العظيم. و اگر يكى از شما زينتى كند كه خوشايند باشد، چون از منزل بيرون رود، قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس بخواند كه از چشم به او ضرر نرسد.

و از حضرت امام محمد باقر صلوات‏الله عليه منقول است: كسى كه در خواب ترسد، در وقت خواب، معوذتين و آيه‌‏الكرسى بخواند.

برگرفته از کتاب عین‌الحیات علامه مجلسی (ص 533)

در تفسیر قرآن به چه کسانی نباید رجوع کرد؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۲۵-۹:۴۰:۳۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۲/۲۵-۹:۴۰:۳۱
    • کد مطلب:22729
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 689

علامه شیخ محمد جواد بلاغی در تفسیر آلاء الرحمن می‌فرماید:

برای تفسیر قرآن و شأن نزول آن مراجعه به امثال عکرمه و مجاهد و عطا و ضحاک- که کتب تفسیر پر از ذکر اقوال مرسل و بدون سند این گونه افراد است- هیچ گونه عذری برای یک مسلمان در بر نخواهد داشت، و در نزد خدای متعال فاقدحجت خواهد بود.

چرا  که گفتار این گونه افراد اگر به صورت روایت باشد مرسل و مقطوع السند خواهد بود.

و جزو روایات معتبر و دارای سند نیست مگر آن که بر اساس قواعد علمی و دینی پایدار و محکم استوار باشد.

برای بی اعتباری و ضعیف بودن این افراد (و بی ارزشی سخنانشان) همین بس که در کتب رجالی خود اهل سنت از آنان مذمت شده است.

و اگر هم احیانا مدحی از آنان به چشم بخورد و بدین وسیله بین تعارضی بین مدح (تعدیل) و ذم (جرح) واقع شود جرح مقدم می شود…

علامه بلاغی در ادامه برخی از کلمات اعلام اهل سنت را در مذمت این گونه افراد ذکر فرموده است.

آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص: ۴۵ علامه شیخ محمد جواد بلاغی

 

متن تفسیر:

و اما الرجوع فی التفسیر و أسباب النزول إلى أمثال عکرمه و مجاهد و عطا و ضحاک -کما ملئت کتب التفسیر بأقوالهم المرسله- فهو مما لا یعذر فیه المسلم فی أمر دینه فیما بینه و بین اللّه و لا تقوم به الحجه.

لأن تلک الأقوال إن کانت روایات فهی مراسیل مقطوعه و لأهل السنه لکفى.

و إن الجرح مقدم على التعدیل إذا تعارضا.

أما عکرمه فقد کثر فیه الطعن بأنه کذاب غیر ثقه و یرى رأی الخوارج و غیر ذلک.

و قیل للأعمش ما بال تفسیر مجاهد مخالف او شی‏ء نحوه قال أخذه من أهل الکتاب.

و مما جاء عن مجاهد من المنکرات فی قوله تعالى عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً قال یجلسه معه على العرش.

و أما عطا فقد قال أحمد لیس فی المراسیل أضعف من مراسیل الحسن و عطا کانا یأخذان عن کل أحد و قال یحیى بن القطان مرسلات مجاهد أحب إلی من مرسلات عطا بکثیر کان عطا یأخذ من کل ضرب و روی انه ترکه ابن جریح و قیس بن سعد.

و أما الحسن البصری فقد قیل انه یدلس و سمعت کلام احمد فیه و فی عطا.

و أما الضحاک ابن مزاحم المفسر فعن یحیى بن سعید قوله الضحاک ضعیف عندنا و کان یروی عن ابن عباس و أنکر ملاقاته له حتى قیل انه ما رآه قطّ.

و أما قتاده فقد ذکروا انه مدلس.

و أما مقاتل بن سلیمان فقد قال فیه وکیع کان کذّابا.

و قال النسائی کان مقاتل یکذب و عن یحیى قال حدیثه لیس بشی‏ء و قال ابن حیان کان یأخذ من الیهود و النصارى من علم القرآن الذی یوافق کتبهم.

و أما مقاتل بن حیان فعن وکیع انه ینسب إلى الکذب و عن ابن معین ضعیف و عن أحمد بن حنبل لا یعبأ بمقاتل بن حیان و لا بابن سلیمان.

فانظر إلى میزان الذهبی من کتب الرجال اقلا ودع عنک ان أصول العلم عندنا تأبى من الرکون إلى روایتهم فضلا عن أقوالهم الا فی مقام الجدل أو التأیید أو حصول الاستفاضه و التوافق فی الحدیث.

منبع: دانش حوزه

قمه‌زنی بدون هیاهو

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۸/۰۳/۰۱-۱۲:۶:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۸/۰۳/۰۱-۱۲:۶:۲۵
    • کد مطلب:22940
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 921

قمه زنی از مسائل مستحدثه است، یعنی در روایات سابقه‌ای صریح از آن به چشم نمی‌خورد، نه روایتی در حرمت آن داریم و نه در حلیت آن.

از این رو از احکام منصوصه نیست تا به دنبال روایت آن بگردیم.

 

در چنین مواردی در مرحله نخست فقیه به سراغ ادله عامه می‌رود و جستجو می‌کند که:

آیا در احکام اولیه (اعم از احکام اولیه واقعی و احکام اولیه ظاهری)، حکم کلی وجود دارد که بر مورد قابل تطبیق باشد یا خیر؟

اگر مورد، مصداق یکی از احکام اولیه باشد، بر طبق آن فتوا داده می‌شود.

و اگر چنین نباشد، موضوع مورد نظر (همانند بسیاری از موضوعات دیگر که در شرع حکمی برای آنها بیان نشده است) بدون حکم باقی می‌ماند.

در مرحله دوم فقیه بررسی می‌کند که:

آیا عنوان ثانوی بر مورد قابل تطبیق هست یا خیر؟

در این مرحله نیز به حسب موارد و شرایط، ممکن است برخی از عناوین ثانویه بر مورد منطبق شود و یا منطبق نشود.

در هر موردی که عنوان ثانوی منطبق شود همان حکم ثانوی معیار خواهد بود.

 

در مورد قمه‌زنی، نیز این قواعد، اجراء می‌شود.

قمه‌زنی، مصداق هیچ یک از احکام اولیه نیست.

بنا بر این فقیه می‌رود سراغ عناوین ثانویه.

 

درباره حکم ثانوی قمه‌زنی گفته شده است که:

۱- قمه‌زنی موجب ضرر است و هر ضرری به عنوان ثانوی حرام است.

در این صورت باید بررسی کرد که آیا روایات حرمت ضرر، در مورد قمه‌زنی قابل تطبیق هست یا خیر؟

همچنین گفته شده است که:

۲- قمه‌زنی موجب تمسخر دشمنان دین است و موجب وهن دین می‌گردد.

در این صورت نیز باید مورد به مورد بررسی شود که قمه‌زنی در کجا موجب تمسخر دشمنان دین می‌گردد و در کجا نمی‌گردد.

و آیا هر چیزی که دستاویز تمسخر دشمنان دین گردید حرام می‌شود یا خیر؟

 

آن چه گفته شد تنها مطالب کلی و ناقص برای آشنایی با سیر فتوا در این گونه موارد است.

 

اما بایسته است که اکیدا توجه شود فتوا و نظر در مسایل فقهی، تنها از کسی شایسته است که تخصص لازم در فتوا را داشته باشد.

در غیر این صورت باید فتوای متخصص در دین را معیار عمل خود قرار دهیم که همان بحث تقلید است.

جواز تقلید نیز شرایطی خاصی دارد که در جای خود بیان شده است.

در نتیجه:

۱) فقیه یعنی متخصص در دین، به فتوای خودش عمل می‌کند.

۲) غیر فقیه باید به فتوای فقیه دارای شرایط تقلید عمل نماید.

زهد امیرالمؤمنین

  • نویسنده:شهاب
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۳/۲۳-۲۰:۳۷:۵۲
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۰۳/۲۲-۱۱:۵۳:۲۱
    • کد مطلب:22427
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 901

اما زهد و تقوا آن بزرگوار خصیصه ای است برای آن حضرت که احدی نتواند در عالم با او برابری نماید. چون به اجماع امت از دوست و دشمن، بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ازهد و اورع و اتقای از امیر المؤمنین (علیه السّلام) دیده نشده است. چنانچه ابن ابی الحدید سنی مذهب در شرح نهج البلاغه و محمد بن طلحه شافعی مذهب در مطالب السئول نقل می نمایند از عمر بن عبد العزیز اموی معروف که در زهد، سرآمد اهل زمان خود بوده که گفت:

ما نمی دانیم در این امت احدی را بعد از پیغمبر که زاهد تر باشد از علی بن ابی طالب (علیه السّلام).

ملا علی قوشچی سنی با تمام تعصبی که دارد در غالب مندرجات کتابش گوید:

عقول عقلاء درباره علی (علیه السّلام) مبهوت است، زیرا که قلم کشید بر گذشتگان و آیندگان.

و در شرح تجرید گوید:

شنیدن حالات علی و وضع زندگانی او آدمی را مات و متحیر گرداند.

سلیمان بلخی در باب 51 ینابیع الموده این خبر را از احنف بن قیس نقل نموده که:

عبد الله رافع نقل می نماید که روزی رفتم به خانه امیر المؤمنین (علیه السّلام). وقت افطار بود. کیسه سر به مهری برای آن حضرت آوردند، وقتی باز نمود دیدم درمیان کیسه آرد پر سبوسی است که پوست های آن را نگرفته بودند. سه کف از آن در دهان مبارک ریخت وجرعه آبی بالای آن نوشید و شکر خدا نمود. عرض کردم: یا ابا الحسن چرا سر انبان را مهر نموده ای؟ فرمود: برای آنکه حسنین (علیهم السّلام) به من مهربانند، مبادا روغن زیتون یا شیرینی در او داخل نمایند و نفس علی از خوردنش لذت ببرد.

و نیز شیخ در ینابیع الموده و محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤول و خطیب خوارزمی در مناقب و طبری در تاریخ خود از سوید بن غفله نقل نموده اند که گفت روزی خدمت امیرالمؤمنین مشرف شدم دیدم ظرف شیر ترشیده ای که بوی ترشیدگی آن به مشام من می رسید در مقابل آن حضرت گذارده و قرص نان جو خشکیده پر سبوسی در دست مبارکش است. به قدری آن نان خشک بود که شکسته نمی شد. حضرت با زانو مبارک آن را می شکست و در همان شیر ترشیده نرم می کرد و میل می فرمود به من هم تعارف کرد عرض کردم: روزه هستم. فرمود شنیدم از حبیبم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) که هر کس روزه باشد و میل به طعامی کند و برای خود نخورد خداوند از طعامهای بهشتی به او بخوراند.

سوید گوید: دلم به حال علی (علیه السّلام) سوخت. فضه خادمه آن حضرت نزدیک من بود گفتم از خدا نمی ترسی که سبوس جو را نمی گیری و نان می پزی؟ گفت: به خدا قسم خودش امر فرموده سبوسش را نگیرم.

حضرت فرمود: به فضه چه می گفتی؟ عرض کردم: به او گفتم چرا سبوس آرد را نمی گیرد؟ فرمود: پدر و مادرم فدای رسول الله (صلی الله علیه وآله) باد که سبوس طعامش را نمی گرفت و از نان گندم سه روز سیر نخورد تا از دنیا رفت. (یعنی من تأسی به رسول خدا نمودم).

موفق بن احمد خوارزمی و ابن مغازلی فقیه شافعی در مناقب خود نقل می نمایند که:

روزی در دوره خلافت ظاهری، برای علی (علیه السّلام) حلوای شیرینی آوردند با انگشت مبارک قدری از آن حلوا برداشت و بو نمود فرمود: چه رنگ زیبا و چه بوی خوبی دارد ولی علی از طعم او خبر ندارد (کنایه از آن که تا به حال حلوا نخورده ام) عرض کردند: یا علی مگر حلوا بر شما حرام است؟ فرمود: حلال خدا حرام نمی شود ولی چگونه راضی شوم که شکم خود را سیر نمایم در حالتی که اطراف مملکت شکم های گرسنه باشد. من با شکم سیر بخوابم و حال آنکه در اطراف حجاز، شکمهای گرسنه و جگرهای گداخته باشد چگونه من راضی باشم که اسم من امیرالمؤمنین باشد ولی در بلایا و شدائد و سختی ها شریک مؤمنین نباشم.

و نیز خوارزمی از عدی بن ثابت نقل می کند که روزی جهت آن حضرت فالوده آوردند جلوی نفس را گرفت و میل نفرمود.

اینها نمونه ای از طرز خوراک آن حضرت بود. گاهی سرکه و گاهی نمک و گاهی قدری سبزی و گاهی شیر با نان جو خشکیده میل می نمود و هیچ گاه دو نوع خورشت در یک سفره نمی گذارد!

در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری که به دست عبد الرحمن بن ملجم مرادی ضربت شهادت خورد، افطار را میهمان دخترش ام کلثوم بود. سر سفره برای آن حضرت نان و شیر و نمک گذارده بودند. با کمال علاقه ای که به دخترش ام کلثوم داشت، متغیر شد؛ فرمود: ندیده بودم دختری به پدرش جفا کند مانند تو. ام کلثوم عرض کرد: بابا چه جفائی کرده ام؟ فرمود: کدام وقت دیده ای که بابای تو در یک سفره دو نوع خورشت بگذارد؟ امرفرمود شیر را که لذیذتر بود برداشتند. چند لقمه نان با نمک میل نمود، آنگاه فرمود:

در حلال دنیا حساب و در حرام آن عذاب و عقاب می باشد.

منبع: شب های پیشاور جلد سوم صفحه 230 به بعد

پوشش امیرالمؤمنین

  • نویسنده:شهاب
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۳/۲۳-۲۰:۳۷:۵۴
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۰۳/۲۲-۱۱:۵۳:۵۸
    • کد مطلب:22428
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 921

و اما لباس و پوشش آن حضرت بسیار ساده و بی قیمت بوده که ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و ابن مغازلی فقیه شافعی در مناقب و احمد بن حنبل در مسند وسبط ابن جوزی در تذکره و دیگر علماء عامه نوشته اند:

«و کان علیه ازار غلیظ اشتراه بخمسه دراهم»

(لباس آن حضرت از پارچه درشت بود که پنج درهم خریداری نموده بود.)

تا آنجا که ممکن بود لباس را وصله می نمود و صله ها غالبا از پوست و یا از لیف درخت خرما بود و کفش آن حضرت از لیف خرما بود.

محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤول، سلیمان بلخی حنفی در ینابیع الموده و ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه نوشته اند که حضرت امیر علیه السّلام آن قدر وصله به لباس خود زده بود که پسر عمش عبد الله بن عباس در دوره خلافت و ریاست ظاهری آن حضرت دلتنگ شد، حضرت فرمود:

«لقد رقعت مرقعه حتی استحییت من راقعها ما لعلی من زینه الدنیا کیف نفرح بلذه تفنی و نعیم لا یبقی»

(آن قدر وصله روی وصله زدم که از وصله زننده خجالت می کشم. علی را با زینت دنیا چه کار؟ چگونه خوشحال شوم به لذتی که فانی می شود و نعمتی که بقا ندارد.)

دیگری ایراد گرفت به آن حضرت که چرا در حین خلافت و ریاست شما جامه وصله دار می پوشید که مورد اهانت اعادی قرار گیرید؟ حضرت فرمود: این جامه ای است که دل را خاشع می گرداند و کبر را از انسان دور می کند و مؤمن به آن اقتداء می کند.

محمد بن طلحه در مطالب السؤول و خوارزمی در مناقب و ابن اثیر در کامل و سلیمان بلخی در ینابیع الموده آورده اند که لباس علی علیه السّلام و غلامش یکسان بوده، هر جامه ای که می خرید دو ثوب و یک شکل و یک قیمت بود یکی را خود می پوشید و دیگری را به غلام خود، قنبر می داد.

شب های پیشاور جلد سوم صفحه 237

شعر شهریار در مدح علامه امینی

  • نویسنده:شهاب
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۰۳/۲۳-۲۰:۳۷:۵۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۰۳/۲۳-۲۰:۳۵:۵۹
    • کد مطلب:22530
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1004

فتح الفتوح

رستم رزم آوران، آن نَه که در جنگ بود

شاخ سر ديو و دد به گاو ر کوبدا

بلکه جهان پهلوان، اوست که از دست خصم

اسلحه بر گيرد و به سرْش در کوبدا

مؤلّف الغدير فاتح فتح الفتوح

رايت اين فتح گو به عرش بر کوبدا

لا قَلَمْ اِلّا «اَمين» لا رَقَم اِلا غَدير

تا جور است آنکه اين سکه به زر کوبدا

منطقش از هل اتي، بازويش از لا فتي

گو که علي (ع) پنجه در کتف عمر کوبدا

شصت هزارش حديث از خود سنّت تو گو

شصت هزارش به سر، تيغ و تبر کوبدا

خفته‌ي خواب قرون، خيز که با الغدير

غلغله‌ي محشرت، حلقه به در کوبدا

حجّت حق شد تمام، از جهت اتفاق

چند نفاقت در فتنه و شر کوبدا

کار وصي چون نبي (ص)، امر الهي بود

«شوْر» در آن خلق را سر به سقر کوبدا

امر گر از خلق بود شور در آن جايز است

امر خدا خلق را شور به سر کوبدا

مظهر «تطهير» حق، با چومني گو يکي است

آهن سرد اينقدر، کس به هدر کوبدا

خضر رها کرده و در پي آب بقا

ظلمتيِ کور دل، کوه و کمر کوبدا

هر که به جنگ خدا تيغ کشد «شهريار»

تن به زره خايد و سر به سپر کوبدا

غدير در شعر فارسي، ص 185-186.

امام حسین علیه السلام تنها امامی که…

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۲/۰۴/۲۸-۴:۲۲:۳
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۲/۰۴/۲۸-۴:۲۲:۳۶
    • کد مطلب:24720
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 467

امام حسین علیه السلام:

--تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمد.

--تنها امامی که از هیچ بانویی شیر نخوردند و تغذیه‌ی ایشان تنها  توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته است.

--تنها امامی که روز ولادتشان، پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند.

--تنها امامی که در معرکهی جنگ به شهادت رسیدند.

--تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه‌ی ائمه‌ی ما شهید شده‌اند.

--تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند .(علی اکبر علیه السلام و علی اصغر علیه السلام)

— تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند.

— تنها امامی که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد!! اما همچنان پابرجاست.

— تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شدند.

— تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد.

--تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بر بدن به شهادت رسیدند.

--تنها امامی که بعد از شهادتش، خانواده‌اش اسیر شدند.

— تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند.

--تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی در آن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی در آن نیست.

--تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد.

--تنها امامی که دعا تحت قبه ی ایشان به اجابت می‌رسد.

--تنها امامی که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه  بر او گریه می کند!

--تنها امامی که سرعت و وسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر است.

--تنها امامی که یک در بهشت به نام اوست: باب الحسین.

-- تنها امامی که…

(منقول)

نقل‌های مقدس مآبانه ضد تفقه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۱۰/۲۸-۱۳:۲۱:۳۴
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۳/۱۰/۲۲-۲۱:۱۳:۵۲
    • کد مطلب:25081
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 53

احیانا برخی از مطالب به گونه‌ای نقل می‌شود که تلقی نادرستی را نسبت به جایگاه رفیع فقاهت و تقوای فقیهان منتقل می‌کند.

برخی از این موارد ممکن است از اساس نادرست باشد و هرگز واقعیت نداشته باشد.

و برخی دیگر ممکن است اصل مطلب درست باشد، ولی چگونگی نقل آن تلقی نادرستی را منتقل کند.

از این دست مطالب چند نمونه می‌آورم و سپس درنگی بر آن می‌کنم.

نمونه نخست: فردی علامه مجلسی را خواب دید و از پرسید که از میان تمام خدمات شما کدامیک شما را در عالم آخرت نجات داد؟ پاسخ داد بر خلاف انتظارم، همگی ناقص بود و سودی نبخشید. اما روزی در خیابان سیبی به کودکی یهودی دادم، آن عمل مرا نجات داد.

از رؤیاهای قوی و متعددی که با این رؤیا تعارض دارد، می‌گذرم و بر پیام این رؤیا متمرکز می‌شوم.

اخلاصِ فقیهی که خدمت منحصر به فردی به احیاء امر اهل بیت علیهم السلام کرده است، با یک خواب نفی می‌گردد!

جهاد علمی عظیمی که باعث پویایی و پایندگی و بالندگی شیعه شده است، با این خواب در مقابل یک ترحم عادی انسانی رنگ می‌بازد و از اعتبار ساقط می‌گردد!

و…

چکیده حاصل این رؤیا، تضعیف جایگاه علم و فقاهت در مقابل یکی از مظاهر عادی انسانیت است!

حتی اگر این رؤیا سند معتبری هم داشته باشد، با کدام میزان خردمندانه می‌توان به چنین رؤیایی تکیه کرد؟!

گذشته از این که نگارنده تا کنون سندی هم برای این رؤیا پیدا نکرده است.

نمونه دوم: محدث قمی می‌فرماید: بعد از موت مقدس اردبیلی بعضى از مجتهدين او را در خواب ديدند كه با هيأت نيكو و جامه پاكيزه از روضه علويه بيرون شد. از آن‏ مرحوم پرسيد كه، چه عمل شما را به اين مرتبه رسانيد؟ فرمود كه، بازار اعمال را كساد ديديم، يعنى عملى كه به درجه قبول برسد خيلى كم است. و فرمود: نفع نبخشيد ما را مگر ولايت صاحب اين قبر و محبّت او.[1]

در این گونه نقل‌ها بر فرض صادقه بودن آن، یک نکته بسیار مهم مورد غفلت قرار گرفته است و آن این که:

هر کار دو جنبه دارد: حیث فعلی و حیث فاعلی.

حیث فعلی ناظر به ارزش و بهای خود کار، با صرف نظر از فاعل آن، است. راستگویی خوب است خواه مؤمن متقی گوینده آن باشد، خواه فاسق‌ترین و فاجرترین افراد گوینده آن باشد.

حیث فاعلی ناظر به چگونگیِ نیتِ کننده‌ی کار است که آیا با خلوص نیت کاری را انجام داده است یا خیر.

اصل ولایت امیرالمؤمنین؟ع؟، مانند دوستی و دشمنی، امر قلبی است.

 امور قلبی صرف نظر از مظاهر آن، پنهان است. لذا چه بسا در معرض پنهان‌ترین ریا هم واقع نشود.

اما عمل خارجی که اتفاقا مظهر همان نیت هم هست، ممکن است با ذره‌ای خوشحالی از نتیجه کار، فاقد خلوصی باشد که در نیت است.

به سخن دیگر نیت احیاء امر اهل بیت علیهم السلام از آن جایی که کاملا قلبی است و کسی متوجه کم و کیف آن نمی‌گردد، در معرض ریا قرار ندارد. اما همین نیت وقتی در خارج به شکل تألیف یک کتاب بسیار مفید در دفاع از امیرالمؤمنین؟ع؟تجلی پیدا می‌کند، ممکن است درجه خلوصِ نیتِ خودش را نداشته باشد.

بر این اساس ولایت، دوستی و دشمنی قلبی، همیشه خالص‌ترین است. اما این درجه خلوص هرگز مستلزم نفی ارزش آثار خارجی ولایت امیرالمؤمنین؟ع؟ نیست.

از آنجایی که همگان به این نکته ظریف توجه ندارند ممکن است با نقل این گونه مطالب، فقاهت و احیاء امر اهل بیت علیهم السلام در نظر افراد کم ارزش جلوه نماید.

لذا با صرف نظر از احراز اعتبار مستند این گونه مطالب و با صرف نظر از احراز صادقه بودن این گونه رؤیاها، بایسته است حکیمانه نقل شود.

از آن جایی که این بزرگان اگر به جایی رسیده‌اند از طریق فقاهت و علم بوده است، نباید کیفیت نقل موجب بریدن شاخه فقاهت و تقوای این بزرگان گردد.

 

[1]) الفوايد الرضويه فى احوال علماء المذهب الجعفريه ج1 ص59

کینه حنبلی‌ها نسبت به امام کاظم علیه السلام

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۱۱/۰۷-۱۹:۴۷:۵۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۳/۱۱/۰۷-۱۹:۴۹:۳۳
    • کد مطلب:25092
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 11

با وجود این که شخصیّت امام کاظم عليه السّلام در نقل‌های سُنّیان بسیار محترم بوده است، اما این امر باعث نشده است که حنبلی‌ها کینه خود را نسبت به حضرت پنهان نمایند.

برای توضیح این مطلب در بخش نخست نقل‌های سنیان را مرور کرده و سپس به فاجعه تلخ تخریب قبر مطهر امام کاظم و امام جواد علیهما السلام توسط حنبلیان اشاره می‌کنیم.

 

بخش نخست:

ذهبی مورّخ و عالِم شهیر سُنّیان، در مدخل امام کاظم عليه السّلام می‌نویسد:

«موسی بن جعفر، امام، بزرگوار، پیشوا، ثقه و امین بود. او از فرط عبادت، عبد صالح نامیده شد. گاهی در مسجد رسول اکرم از ابتدای شب تا سحر در سجده بود. بسیار با سخاوت و بخشنده بود، حتّی برای دشمنانش؛ خسارات مالی فراوانی را برای شخص خسران‌زده جبران می‌نمود. در مدّتی که نزد سندی بن شاهک محبوس بود، خواهر وی که از محبّین موسی بن جعفر بود، به او خدمت می‌نمود و از عبادت شگفت‌آور موسی بن جعفر روایتی کرده است، و می‌گفت: هرکس متعرّض این عبد صالح شود، ضرر می‌کند.» (سير أعلام النبلاء، ط_الحدیث، ج۶ ص۳۷۲)

شافعی گفته: قبر موسی بن جعفر، نوش‌داروی مجرّب است. (قبر موسی الکاظم التریاق المجرب؛ أمالی، ابن سمعون، ج۱ ص۱۲۵)

خطیب بغدادی گوید: او سخاوتمند و بزرگوار بود و کسی که به او بدی می‌کرد، کسیه‌ای هزار دیناری برای او می‌فرستاد و کیسه‌های پول را به ۳۰۰ دینار و ۴۰۰ دینار و ۲۰۰ دینار بسته‌بندی می‌نمود و میان فقرای مدینه تقسیم می‌کرد؛ کیسه‌های پول ایشان بین مردم ضرب‌المثل بود و اگر کیسه‌ای از موسی بن جعفر به فردی می‌رسید، بی‌نیاز می‌شد.

(و کان سخیا کریما و کان یبلغه عن الرجل انه یؤذیه فیبعث الیه بصرة فیها الف دینار وکان یصر الصرر ثلاثمائة دینار واربعمائة دینار ومائتی دینار ثم یقسمها بالمدینة وکان مثل صرر موسی بن جعفر اذا جاءت الانسان الصرة فقد استغنی؛ تاريخ بغداد، ج۱۵ ص۱۴)

ابن جوزي حنبلي می‌نویسد:

موسی بن جعفر بن محمد بن علی ابن الحسین بن علی ابو‌الحسن الهاشمی به دلیل عبادت و کوشش و شب‌زنده‌داری، عبدصالح نامیده شد. او فردی کریم و حلیم بود و هنگامی که با خبر می‌شد که فردی ایشان را اذیت کرده است، برای وی مالی را می‌فرستاد.

(موسی بن جعفر بن محمد بن علی ابن الحسین بن علی ابو الحسن الهاشمی علیهم السلام. کان یدعی العبد الصالح لاجل عبادته واجتهاده وقیامه باللیل وکان کریما حلیما اذا بلغه عن رجل انه یؤذیه بعث الیه بمال. صفوة الصفوة، ج۲ ص۱۸۴)

فخر رازی در تفسیرش به اقوال مختلف پیرامون معنای کوثر در سوره کوثر، اشاره می‌کند که امام کاظم علیه‌السّلام یکی از مصادیق کوثر است:

«والقول الثالث: الکوثر أولاده .... الاکابر من العلماء کالباقر والصادق والکاظم والرضا _ تفسير کبیر، ج۳۲ ص۱۱۷»

محمد بن طلحه شافعی، ضمن اشاره به سخاوت و کثرت عبادت امام کاظم عليه السّلام می‌نویسد:

او در عراق به باب‌الحوائج إلی‌الله مشهور است. چراکه کسانی که بوسیله او به خدای متعال متوسّل می‌شوند، از توسّل خویش نتیجه می‌گیرند. کراماتش عقل‌ها را حیران می‌کند. (کان یسمی بالعبد الصالح، و یعرف بالعراق باب الحوائج الی الله لنجح مطالب المتوسلین الی الله تعالی به، کرامته تحار منها العقول _ مطالب السئوول في مناقب آل الرسول، ص۴۴۷)

ابن تیمیه ناصبی، با آن همه بغض و عداوت نسبت به اهل بیت علیهم السّلام، درباره امام کاظم عليه السّلام می‌نویسد:

و موسی بن جعفر مشهور به عبادت و پرهیزگاری بود. (و موسی بن جعفر مشهور بالعبادة والنسک _ منهاج السنة، ج۴ ص۵۷)

این بخشی از سخنان علمای سُنّی پیرامون شخصيّت امام کاظم عليه السّلام بود.

حال سؤال اینجاست:

در کجای دنیا مرقد یک شخص کریم و عابد و زاهد و سخی و متّقی و بزرگوار که یکی از مصادیق کوثر است را تخریب و غارت می‌کنند؟!️

جز عداوت با اهل بیت علیهم السّلام، دلیل ديگری دارد؟!

https://t.me/fazaelvamaaref/12591

 

بخش دوم

ماجرای تخریب و غارت حرم امام کاظم علیه السّلام، توسّط حنبلی‌ها

ابن اثير ذیل وقایع سال ۴۴۳ قمری می‌نویسد:

«در ماه صفر از این سال فتنهٔ بین شیعه و اهل سنّت در بغداد مجدّدا آغاز شد و چند برابر آنچه که در قدیم بود رخ داد و توافقی که در سال گذشته میان آنان واقع شد و ما آن را نقل کردیم به دلیل کینه‌ای که در دل‌های آنان بود نقض شد. دلیل وقوع این فتنه آن بود که اهل کرخ ساخت «باب‌سماکین» و اهل قلائین ساخت باقی مانده «باب مسعود» را آغاز کردند و اهل کرخ کار خود را به اتمام رسانیدند و ساختمانی ساختند که که روی آن با طلا چنین نوشته شده بود: «محَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ خَیْرُ الْبَشَرِ.» اهل سنّت این را نپذیرفته و ادّعا کردند که این چنین نوشته شده: «محمّد و علی برترین انسان‌ها هستند و هرکس بدان راضی شود شکر خدای را به جا آورده و هرکس این را انکار کند کفر ورزیده است.»

اهل کرخ این عبارت زیاده را منکر شدند و گفتند: ما از آنچه عادتمان است که در مساجدمان می نویسیم پای فراتر نمی‌نهیم.

بنابراین خلیفه قائم بأمر الله، "اباتمام" را که نقیب عباسی‌ها بود و عدنان بن الرضی را که نقیب علوی‌ها بود، به منظور بررسی و خاتمه‌دادن اختلاف و درگیری فرستاد و آن دو، سخن کرخی‌ها را تصدیق کردند. در این هنگام خلیفه و نمایندگان سلطان رحیم دستور دادند تا جنگ خاتمه پیدا کند، امّا آنها نپذیرفتند و ابن‌مُذهب قاضی و زهیری و دیگران از حنابله از اصحاب عبدالصمد به نمایندگی از دیگران، عامهٔ مردم را به تندروی و اغراق در این فتنه واداشتند و نمایندگان سلطان عبدالرحیم به دلیل بغضی که نسبت به رئیس الروساء به دلیل گرایشش به حنابله داشتند جلوی آنان را نگرفتند، و این گروه از اهل سنّت جلوی جریان آب از دجله به سمت کرخ را گرفتند و سدّ رود عیسی نیز شکافته شده بود و این بر اهالی کرخ گران آمد، و گروهی از ایشان به نمایندگی از بقیه به سمت دجله رفتند و آب را برداشتند و در ظرف‌هایی ریخته و بر آن گلاب ریختند و فریاد زدند: «آب برای تمام رهگذران است.» و این چنین اهل سنّت فریب آنان را خوردند و رئیس الروساء بر شیعیان سخت گرفت و آنان عبارت «خیر البشر» را حذف کرده و به جای آن نوشتند «علیهما السّلام».

اهل سنت گفتند: ما راضی نمی‌شویم جز اینکه آجری که بر آن محمّد و علی نوشته شده برداشته شود❗️ و در اذان «حی علی خیر العمل» گفته نشود. شیعیان قبول نکردند و جنگ تا سوم ربیع الاول ادامه یافت و مردی هاشمی از اهل سنّت کشته شد و خانواده‌اش او را بر تابوتی حمل کردند و در حربیه و باب بصره و سایر مناطق سُنّی‌نشین چرخاندند و مردم را برای خون‌خواهی او تحریک کردند و سپس او را نزد #احمدبن‌حنبل دفن کردند و همراه آن‌ها تعداد زیادی از مردم، چند برابر آنچه گذشت، جمع شد. هنگامی که از دفن آن مرد هاشمی بازگشتند به سمت مشهد باب‌تِبن حرکت کردند ولی درهای آنجا بر روی آنان بسته شد. به همین دلیل دور دیوارها و نرده‌های آن شروع به کاویدن کردند و دربان آن را تهدید کردند و دربان ترسید و درب را باز کرد. اهل سنّت داخل شدند و آنچه را در حرم بود از چراغها و محراب‌های طلا و نقره و پرده‌ها و غیر آن را غارت کردند و آنچه را در خاک نهفته بود و در آن جا دیدند غارت کردند و شب فرا رسید و بازگشتند. فردای آن روز جمعیّت زیاد شد و به سمت حرم موسی بن جعفر و محمد بن علی حرکت کردند و تمامی قبرها و رواق‌ها را سوزاندند و ضریح آن دو و پیرامون آنها و دو گنبد ساجی که بر روی آن دو بود و آن چه رو به روی آن دو و کنارش بود از قبور پادشاهان آل بویه، در آتش سوخت و چنان اتّفاق ناگواری رخ داد که مانندش در دنیا رخ نداده بود. هنگامی که فردا، روز پنجم ماه، فرا رسید اهل سنّت بازگشتند و آرامگاه موسی بن جعفر و پسرش محمد بن علی را کندند تا پیکر آن دو را به مقبره احمد بن حنبل ببرند امّا ویرانی شدید مانع از آن شد که جایگاه قبر آن دو را بشناسند و قبرِ کنار قبر ایشان را کندند.»

الکامل في التاريخ، ت‌: تدمري، ط: لبنان، ج۸ ص۹۵

https://t.me/fazaelvamaaref/12590

 

  • نظر خوانندگان
سید محمد جواد حسینی۱۴۰۰/۱۰/۲۲-۱۰:۷:۲۲
با سلام و احترام.
کاملا با نظرتون موافقم چون حسب تحقیقات بنده در مقدمه ای که برای فصل الخطاب نوشتم همین مطالبو ذکر کردم.
پاسخ‌ها
شیزری۱۴۰۱/۰۶/۰۷-۱۸:۹:۵۳
سلام علیکم
پس از مطالعه دو مطلب به نظرم آمد، عرض کنم. یکی اینکه پس از پیگیری از کتابخانه مجلس پی بردم که شماره نسخه جوابیه مرحوم نوری (شماره قفسه و نه شماره ثبت که نوشته‌اید) 9125 است. ضمنا سخنان مرحوم آقابزرگ تهرانی در توضیحاتی که از ایشان نقل فرمودید، در الذریعه 10/ 219 و 220 و 16/ 231 است.
پاسخ‌ها
۱۴۰۱/۰۶/۰۷-۱۸:۱۲:۴
بیان مرحوم آقابزرگ تهرانی در الذریعه
آقا بزرگ تهرانی؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، 16/230: الفصل الخطاب فی تحریف الکتاب؛ لشیخنا الحاج میرزا حسین النوری الطبرستانی ابن المولی محمدتقی بن المیرزا علی محمد النوری المولود فی یألو من قری نور طبرستان فی 1254 المتوفی فی العشرین بعد الألف و الثلاثمائه، لیله الأربعاء لثلاث بقین من جمادی الأخری، و دفن فی یومه بالأیوان الثالث عن یمین الداخل من باب القبله إلی الصحن المرتضوی.
أثبت فیه عدم التحریف بالزیاده و التغییر و التبدیل و غیرها، ممّا تحقق و وقع فی غیر القرآن، و لو بکلمة واحده، لانعلم مکانها، و اختار فی خصوص ما عدا آیات الأحکام، وقوع تنقیص عن الجامعین، بحیث لانعلم عین المنقوص المذخور عند اهله، بل یعلم إجمالاً من الاخبار التی ذکرها فی الکتاب مفصلاً، ثبوت النقص فقط.
و رد علیه الشیخ محمود الطهرانی الشهیر بالمعرّب، برسالة سمّاها «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب»، فلما بلغ ذلک الشیخ النوری، کتب رسالة فارسیة مفردة فی الجواب عن شبهات کشف الارتیاب کما مر فی 10/220 و کان ذلک بعد طبع فصل الخطاب و نشره، فکان شیخنا یقول: لاأرضی عمن یطالع فصل الخطاب و یترک النظر إلی تلک الرساله.
ذکر فی أول الرسالة الجوابیة ما معناه: أن الاعتراض مبنی علی المغالطه فی لفظ التحریف، فإنه لیس مرادی من التحریف التغییر و التبدیل، بل خصوص الإسقاط لبعض المنزل المحفوظ عند اهله، و لیس مرادی من الکتاب القرآن الموجود بین الدفتین، فإنه باق علی الحالة التی وضع بین الدفتین فی عصر عثمان، لم‌یلحقه زیادة و لا نقصان، بل المراد الکتاب الإلهی المنزل.
و سمعت عنه شفاها یقول: إنی أثبت فی هذا الکتاب أن هذا الموجود المجموع بین الدّفّتین، کذلک باق علی ما کان علیه فی أول جمعه کذلک فی عصر عثمان، و لم‌یطرء علیه تغییر و تبدیل کما وقع علی سائر الکتب السّماویه، فکان حریا بأن یسمی فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب، فتسمیته بهذا الاسم الذی یحمله الناس علی خلاف مرادی، خطأ فی التسمیه، لکنی لم‌أرد ما یحملوه علیه، بل مرادی إسقاط بعض الوحی المنزل الإلهی، و إن شئت قلت اسمه «القول الفاصل فی إسقاط بعض الوحی النازل».
و طبع فصل الخطاب بطهران، و قد فرغ منه فی النجف للیلتین بقیتا من جمادی الأخری فی 1292. أوله: [الحمد لله الذی أنزل علی عبده الکتاب ...] و مرت الرسالة الجوابیة فی حرف الراء، بعنوان «الرد علی کشف الارتیاب».
پاسخ‌ها
فاطمه سادات ۱۴۰۲/۰۳/۱۳-۱۳:۶:۳۱
مربوط به موضوع: خواص سوره ملک
خیلی عالی بود خدا خیرتون بده
یک سوال متن خواص سوره ملک را خواندم وقتی خواستم کپی کنم متن بسته شد و مجدد بازش کردم عجیبه که چند خط کمتر شد دیگر به حالت اول برنگشت !
پاسخ‌ها
محسن۱۴۰۲/۰۳/۱۵-۴:۴:۲۸
: با تشکر مشکلی در سایت مشاهده نشد بررسی کردیم و کپی به راحتی انجام شد ممکن است اشکال از بروزر شما باشد.
۱۴۰۲/۰۵/۱۰-۱۵:۴:۵۶
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
خیلی عالی بود استفاده اش پر فایده بود ازتون ممنونم
پاسخ‌ها
عذرا۱۴۰۲/۱۲/۱۲-۲۰:۲۰:۵
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
عالی بود
پاسخ‌ها
سودابه۱۴۰۳/۰۴/۰۷-۰:۸:۵۷
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
سلام لطفا بنویسید که باچی و در چه ظرفی و در چه زمانی دعاهارا نوشته و بخوریم.ممنونم
پاسخ‌ها
نام سارا۱۴۰۳/۰۵/۰۸-۱۰:۴۴:۲۰
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
اگر هر روز هر ساعتی که رسیدم سوره جن را بخوانم چه میشود
پاسخ‌ها
محمد ۱۴۰۳/۰۶/۰۶-۱۶:۵۱:۵۷
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
سلام بسیار عالی و کامل بود . از شما سپاسگزارم
پاسخ‌ها
۱۴۰۳/۰۶/۳۰-۰:۱۸:۲۸
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
ازخدابخواھیددرآخرت بمن حوروزنان زیبای بھشتی بدھدمتشکرم
پاسخ‌ها
شھرام۱۴۰۳/۰۶/۳۰-۰:۲۰:۹
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
دعابرای رفع گرفتاری امام زمان بعدتلاوت قرآن
پاسخ‌ها
نام آران۱۴۰۳/۰۷/۱۶-۷:۱۱:۴۰
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی

خیلی عالی بودخداقوت میگم اجرتون باآقاجانم صاحب الزمان
پاسخ‌ها
۱۴۰۳/۰۸/۲۶-۱۷:۳۲:۱۶
مربوط به موضوع: خواص سور و آیات قرآنی
سلام وقت بخیر لطفا توضیح بدید که سوره فجر رو در نماز صبح بعد از چه سوره ای به چه صورت بخونیم
پاسخ‌ها
محسن۱۴۰۳/۰۸/۲۹-۴:۲۹:۱۵
: مقصود این است که در نماز پس از خواندن سوره حمد به جای سوره توحید سوره فجر خوانده شود
  • نظر شما