×

درباره میز رسانه دینی

هر چیزی که بتواند پیام دین را به دیگران منتقل سازد، رسانه دینی است.
موضوعات دینی مجموعه‌ای است گسترده و با شاخه‌های متنوع، چون معارف، اخلاقیات، دستورات و... که در این میز با قالبهای متنوع ارایه می‌گردد.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
پنج شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴
۱۱ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

بهشت آینه‌ای از حیات طیبه‌ی مؤمنان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۹/۲۸-۱۳:۵۲:۵۹
    • کد مطلب:22413
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 16736

خداوند نیکوکاران را به پاداش نیک مژده داده است و بدکاران را از کیفر سخت خویش ترسانده است.

بهشت جایگاه اصلی پاداش الهی و دوزخ جایگاه اصلی کیفر الهی است.

اما احیانا شاهد برخی از پاداش‌ها و کیفرها در دنیا نیز هستیم.

برخی از ویژگی‌های پاداش الهی در دنیا، هرگز قابل توصیف نیست، تا چه رسد به توصیف کامل پاداش الهی در بهشت برین، یا توصیف کامل کیفر او در دوزخ آتشین.

اما با این همه آشنایی با برخی از توصیفاتی که در منابع وحی آمده، غنیمتی بس بزرگ است که افق‌های گسترده‌ای را در مقابل دیدگان آدمی می‌گشاید.

در این نوشتار به چند ویژگی محدود از پاداش الهی اشاره می‌نماییم.

پاداش تقوایی نه جنسیتی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۱:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۷-۱۰:۲۲:۳۲
    • کد مطلب:22459
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 850

پاداش و کیفر الهی بر اساس درجه رعایت تقوای الهی است.

بنا بر این یکی از مشترکات مرد و زن، اشتراک در کیفر و پاداش الهی است.

در قرآن پاداش و کیفر مشترک میان مردان و زنان، غالبا همانند تکلیف، به یک خطاب مذکر بیان شده است.

اما در برخی از موارد، پاداش، به دلیل اهمیت آن، به خطاب جداگانه به مرد و زن، تصریح شده است. مانند:

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (توبه72)

خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايی وعده داده است كه از زير [درختان‏] آن نهرها جاری است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نيز] سراهايی پاكيزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است‏] و خشنودی خدا بزرگتر است. اين است همان كاميابی بزرگ.

لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ يُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ كانَ ذلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظيماً (فتح5)

تا مردان و زنانی را كه ايمان آورده‏اند در باغهايی كه از زير [درختان‏] آن جويبارها روان است، درآوَرَد و در آن جاويدان بدارد، و بديهايشان را از آنان بزدايد؛ و اين [فرجام نيك‏] در پيشگاه خدا كاميابی بزرگی است.

يَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ يَسْعی‏ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (حدید12)

آن روز كه مردان و زنان مؤمن را می‏بينی كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است. [به آنان گويند:] «امروز شما را مژده باد به باغهايی كه از زير [درختان‏] آن نهرها روان است؛ در آنها جاودانيد. اين است همان كاميابی بزرگ.

وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً (نساء124)

و كسانی كه كارهای شايسته كنند -چه مرد باشند يا زن- در حالی كه مؤمن باشند، آنان داخل بهشت می‏شوند، و به قدر گودی پشت هسته خرمايی مورد ستم قرار نمی‏گيرند.

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل97)

هر كس -از مرد يا زن- كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاكيزه‏ای، حياتِ [حقيقی‏] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‏دادند پاداش خواهيم داد.

مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزی‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ (غافر40)

هر كه بدی كند، جز به مانند آن كيفر نمی‏يابد؛ و هر كه كار شايسته كند -چه مرد باشد يا زن- در حالی كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت می‏شوند و در آنجا بی‏حساب روزی می‏يابند.

بنا بر این هیچ تردیدی نیست که پاداش و کیفر، حکم مشترک میان مردان و زنان است.

در ادامه به چند ویژگی مهم بهشت اشاره می‌کنیم. پیداست که این ويژگی‌ها هیچ اختصاصی به مردان یا زنان ندارد.

پاداش به «هر آن چه که بخواهد»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۳:۱۲
    • کد مطلب:22414
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1241

یکی از ویژگی‌های بهشت این است که هر آن چه آدمی بخواهد و به آن میل کند برایش آماده و مهیاست. به برخی از منابع توجه کنید:

يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فيها ما تَشْتَهيهِ‏ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فيها خالِدُونَ (زخرف71)

سيني‌هايی از طلا و جام‏هايی در برابر آنان می‏گردانند، و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست‏] و شما در آن جاودانيد.

لا یسْمَعُونَ حَسیسَها وَ هُمْ فی‏ مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (انبیاء102)

صدای آن (دوزخ) را نمی‏شنوند، و آنان در میان آنچه دلهایشان بخواهد جاودانند.

إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (30) نَحْنُ أَوْلِیاؤُكُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (31) نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ (فصلت32)

در حقیقت، كسانی كه گفتند: «پروردگار ما خداست»؛ سپس ایستادگی كردند، فرشتگان بر آنان فرود می‏آیند [و می‏گویند:] «هان، بیم مدارید و غمین مباشید، و به بهشتی كه وعده یافته بودید شاد باشید.  در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم، و هر چه دلهایتان بخواهد در [بهشت‏] برای شماست، و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت؛  روزی آماده‏ای از سوی آمرزنده مهربان است.»

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقينَ (نحل31)

بهشتهای عدن كه در آن داخل می‏شوند؛ رودها از زير [درختان‏] آنها روان است؛ در آنجا هر چه بخواهند برای آنان [فراهم‏] است. خدا اين گونه پرهيزگاران را پاداش می‏دهد.

لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنينَ (زمر34)

برای آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران.

لَهُمْ فيها ما يَشاؤُنَ خالِدينَ كانَ عَلی‏ رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلاً (فرقان16)

جاودانه هر چه بخواهند در آنجا دارند. پروردگار تو مسؤول [تحقق‏] اين وعده است.

الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ في‏ رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ (شوری22)

كسانی كه ايمان آورده و كارهای شايسته كرده‏اند در باغهای بهشتند. آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت؛ اين است همان فضل عظيم.

وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقينَ غَيْرَ بَعيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيدٌ (ق35)

و بهشت را برای پرهيزگاران نزديك گردانند، بی‏آنكه دور باشد. [و به آنان گويند:] اين همان است كه وعده يافته‏ايد [و] برای هر توبه‏كار نگهبانِ [حدود خدا] خواهد بود: آنكه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه‏كار [باز] آيد. به سلامت [و شادكامی‏] در آن درآييد [كه‏] اين روزِ جاودانگی است. هر چه بخواهند در آنجا دارند، و پيش ما فزونتر [هم‏] هست.

عظمت ویژگی «هر آن چه که بخواهد» در صورتی روشن می‌شود که با قدرت نفس و دائره مشتهیات آن آشنا باشیم.

این ویژگی بهشتی شامل همه نعمتهای معنوی و مادی می‌گردد.

در میان نعمتهای مادی نیز شامل همه غرایز و احساسات از جمله غریزه شهوت است. از این رو هیچ تمایلی در مردان و زنان باقی نمی‌ماند مگر این که به بهترین شکل ارضاء گردد.

نکته یاد شده در عمده ویژگی‌های بهشتی جاری است.

پاداشی که «هرگز به قلب بشری خطور نکرده است»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۱:۲۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۳:۵۵
    • کد مطلب:22456
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 771

ظرفیت دنیایی بشر، چه از منظر پاداش و چه از منظر کیفر، بسیار محدود است. به سخن دیگر بشر در قالب دنیایی‌اش، قابلیت درک عظمت پاداش و کیفر آخرتی را ندارد.

گفتیم یکی از ویژگی‌های بهشت این است که «هر آن چه آدمی بخواهد» و به آن میل کند برایش آماده و مهیاست.

ویژگی بالاتر بهشتی این است که افق نعمتهای بهشتی آن چنان بلند است که نه بر قلب بشری خطور کرده و نه چشم دنیایی دیده و نه گوش دنیایی شنیده است. به سخن دیگر نعمتهای بهشتی فوق تمامی نعمتهایی است که تا کنون بشر دیده و یا شنیده و بر قلب او گذشته است و همگی فوق درک بشر قرار دارند.

به برخی از منابع در این باره توجه کنید:

فَقَالَ (صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): يَا عَلِيُّ، إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً أَكْرَمَهُ بِمَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ، وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَ لَا خَطَرَ عَلَی‏ قَلْبِ‏ بَشَرٍ.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای علی به راستی که خداوند هر گاه بنده‌ای را دوست داشته باشد، او را به چیزهایی گرامی می‌دارد که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته است.

فَأَبْشِرْ وَ بَشِّرْ أَوْلِيَاءَكَ وَ مُحِبِّيكَ مِنَ النِّعَمِ بِمَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی‏ قَلْبِ‏ بَشَرٍ

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: (ای علی) پس از نعمتهایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته، شاد باش و یاران و دوستدارنت را نوید ده

أَعْدَدْتُ لِعِبَادِيَ الصَّالِحِينَ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی‏ قَلْبِ‏ بَشَرٍ.

در حدیث قدسی آمده است: برای بندگان صالحم چیزهایی آماده ساخته‌ام که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته است.

يا بني آدم، زارعوني و عاملوني و أسلفوني أربحكم، عندي ما لا عين رأت، و لا اذن سمعت، و لا خطر علی‏ قلب‏ بشر.

از تورات نقل شده که است… ای بنی آدم با من کشت و کار کنید و با من معامله کنید و با من پیش فروش کنید (همه کارهای آینده شما را نقدا می‌خرم. اگر با من معامله کنید) به شما سود می‌رسانم. نزد من چیزهایی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری گذشته است.

عظمت ویژگی «هرگز به قلب بشری خطور نکرده است»، در صورتی شناخته می‌شود که از قدرت روح و افق خطورات آن بویی برده باشیم.

این ویژگی بهشتی شامل همه نعمتهای معنوی و مادی می‌گردد. در میان نعمتهای مادی نیز شامل لذت جنسی در مردان و زنان می‌گردد.

پاداش، فوق ظرفیت دنیایی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۴:۱۶
    • کد مطلب:22417
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 734

ظرفیت دنیایی بشر، چه از منظر پاداش و چه از منظر کیفر، بسیار محدود است.

به سخن دیگر بشر در قالب دنیایی‌اش، قابلیت درک پاداش و کیفر آخرتی ندارد، تا چه رسد به تحمل چشیدنش.

در روایاتی آمده است که نعمتهای بهشتی و همچنین کیفرهای دوزخی، در بعد بسیار اندک آن فوق تحمل بشر دنیایی می‌باشد. توجه کنید:

اگر یک جرقه از جرقه‌های آتش دوزخ میان زمین و آسمان قرار گیرد تمامی کره زمین با اهلش خاکستر می‌شوند.

اگر یک تار از لباس بهشتیان میان زمین و آسمان قرار گیرد زمینیان از شدت شوق قالب تهی می‌کنند. (نقل به مضمون)

فراگیری پاداش الهی نسبت به تمام ابعاد بشر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۲۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۹/۲۸-۱۳:۵۶:۴
    • کد مطلب:22415
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 706

انسان موجودی چند بعدی است. از همین رو برنامه دین و تکالیف آئین، ناظر به همه ابعاد انسان است.

اگر در اسلام کامل درنگی شایسته شود، روشن خواهد شد که فرمان‌های دین بالاترین بعد انسانی، همچون تعقل و شناخت، و پایین‌ترین آن همچون برنامه تخلیه شکم و زیر شکم را شامل می‌شود. این امر نشان از عظمت دین و نگاه جامع دین به همه ابعاد زندگی بشر دارد.

بر همین اساس نیز پاداش الهی شامل همه ابعاد بشر می‌شود.

از جمله نعمتهای ناشناخته بهشتی، رشد درجات علم و دانش بهشتیان و نیز جلسات ویژه با اولیاء الهی است.

در برخی از روایات آمده است که بهشتیان در جلسات امام حسین علیه السلام شرکت می‌کنند و آن چنان شیفته شده و لذت معنوی می‌برند که هرگز حاضر به ترک جلسه نیستند، تا آن جا که زنان بهشتی از شدت اشتیاق به مؤمنان، احساسی‌ترین پیام را برای شوهرانشان ارسال می‌کنند. اما لذت معنوی این جلسات به حدی است که مؤمنان نمی‌توانند دل از آن بکنند.

در هر صورت نعمتهای بهشتی از بالاترین بعد انسان، یعنی روح و عقل تا پایین‌ترین آنها یعنی ارضاء غرایز همگی را هم زمان شامل می‌شود.

بنا بر این در کنار نعمتهای انسانی و عقلانی و معرفتی، آن هم به کمال و تمام، نعمتهای مادی بشر نیز به کمال و تمام در بهشت تأمین می‌گردد.

در این جهت مردان و زنان در تمامی غرایز و احساساتشان مساوی هستند و هیچ تفاوتی در ارضاء کاملِ تمامی غرایز وجود ندارد.

پاداش ویژه، «مَثَل الهی»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۳:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۵۵:۲۹
    • کد مطلب:22458
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1367

یکی از پاداش‌های الهی که همگان از درک آن ناتوان هستند، رسیدن به مقام «مَثَل الهی» است.

در قرآن چند بار سخن از «مَثَل الهی» به میان آمده است.

وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ‏ الْأَعْلی‏ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (نحل60)

وَ لَهُ الْمَثَلُ‏ الْأَعْلی‏ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (روم27)

و مَثَل اعلی از آنِ خداست

پایان فرامانبرداری از خداوند، نیل به مقام بلند «مَثَل الهی» شدن است.

به چند مستند این مهم توجه کنید:

و روی الحافظ البرسيّ قال‏: ورد في الحديث القدسيّ عن الربّ العليّ أنّه يقول: عبدي‏ أطعني‏ أجعلك مثلي، أنا حيّ لا اموت اجعلك حيّا لا تموت، أنا غنيّ لا أفتقر أجعلك غنيّا لا تفتقر، أنا مهما أشاء يكون أجعلك مهما تشاء يكون.

در حدیث قدسی آمده است: بنده من مرا فرمان‌بردار باش، تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده‌ای هستم که نمی‌میرم تو را هم زنده‌ای قرار می‌دهم که نمیری، من بی‌نیازی هستم که نیازمند نمی‌شود تو را بی‌نیازی قرار می‌دهم که نیازمند نشوی، من هر چه اراده کنم همان می‌شود تو را این چنین قرار می‌دهم که هر چه بخواهی بشود.

في الحديث القدسي: «عبدي‏ أطعني‏ تكن مثلي، تقول للشي‏ء: كن، فيكون».

در حدیث قدسی آمده است: بنده من مرا فرمان‌بردار باش تا مثل من شوی به (هر) چیزی بگویی باش پس به وجود آید.

همان گونه که گفتیم درک مقام «مَثَل الهی» کار هر کسی نیست. در عظمت این مقام این بس که تمامی نعمتهای بهشتی در مقابل این نعمت کم رنگ می‌گردد.

از ویژگی‌های این نعمت محیر العقول است که هم شامل مردان و زنان می‌شود و هم این که اختصاصی به آخرت ندارد.

بهشت تنها شادمانی خالص

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۰۴-۸:۴۱:۳۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۰:۳۲:۱۶
    • کد مطلب:22457
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 572

همه ابعاد وجودی انسان در بهشت غرق در نعمت الهی می‌گردد.

علاوه بر آن تمامی اندوه‌ها رخت برمی‌بندد.

وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (فاطر34)

و میگويند: «سپاس خدايی را كه اندوه را از ما بزدود، به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حقشناس است؛

از رنج و سختی هم خبری نیست.

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ (33) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (34) الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ (فاطر35)

[در] بهشتهای هميشگی [كه] به آنها درخواهندآمد. در آنجا با دستبندهايی از زر و مرواريد زيور يابند و در آنجا جامهشان پَرنيان خواهد بود. و میگويند: «سپاس خدايی را كه اندوه را از ما بزدود، به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حقشناس است؛ همان [خدايی] كه ما را به فضل خويش در سرای ابدی جای داد. در اينجا رنجی به ما نمیرسد و در اينجا درماندگی به ما دست نمیدهد.»

لا يَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجينَ (حجر48)

نه رنجی در آنجا به آنان میرسد و نه از آنجا بيرون رانده میشوند.

بدی هم به بهشت راه ندارد.

وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (زمر61)

و خدا كسانی را كه تقوا پيشه كردهاند، به [پاسِ] كارهايی كه مايه رستگاریشان بوده، نجات میدهد. عذاب به آنان نمیرسد و غمگين نخواهند گرديد.

سینه‌ها خالی از هر کینه‌ای است و برادری واقعی حاکم است.

إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ (46) وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلينَ (حجر47)

بیگمان، پرهيزگاران در باغها و چشمهسارانند. [به آنان گويند:] «با سلامت و ايمنی در آنجا داخل شويد.» و آنچه كينه [و شائبههای نفسانی] در سينههای آنان است بركَنيم؛ برادرانه بر تختهايی روبروی يكديگر نشستهاند.

این گونه است که شادمانی در سراسر بهشت موج می‌زند.

فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (آل عمران170)

به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و برای كسانی كه از پی ايشانند و هنوز به آنان نپيوستهاند شادی میكنند كه نه بيمی بر ايشان است و نه اندوهگين میشوند.

آری بهشت شادمانی بی‌پایان برای همه مردان و زنان بهشتی است!

نابودی عوامل عیش ناتمام در بهشت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۰-۱۱:۱۵:۵۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۰:۳۵:۱۲
    • کد مطلب:22522
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1309

بهشت ضیافت ویژه الهی و دار السلام خداوندی برای پاداش مؤمنان است که در آن از اوج رحمت و جود و کرم رحمانی پرده برداری می‌شود.

پیش از این نیز از بهشت به عنوان شادمانی خالص یاد کردیم.

در اینجا یک مشکله پیش می‌آید، توضیح این که:

درست است که در پاداش بهشتی هیچ کم و کاستی از سوی عوامل الهی متصور نیست.

اما برخی از عوامل انسانی هستند که قطعا عیش بهشتی را منغص سازند.

به سخن دیگر کار از طرف خدای مهربان و بخشنده تمام است و کامل، اما به دلیل برخی از عوامل موجود در طرف انسان، عیش بهشتی هرگز تمام نمی‌شود.

در آغاز، این توهم نادرست را توضیح می‌دهیم، تا بعد به حل آن برسیم.

یکی از مشکلات بشری، حسادت است. حسادت می‌تواند در بهشت مشکل ساز گردد. زیرا هر چند تمامی بهشتیان، پاداش درجه خویش را به تمام و کمال دریافت می‌کنند، اما مسلما درجات بی‌پایان دیگری هم هست که مؤمنان بالاتر به آن دست یافته‌اند.

اگر سر سوزنی حسادت در بهشت باشد، باز هم عیش بهشتی منغص می‌شود.

حسادت تنها یک نمونه از مشکلات بشری است که می‌تواند موجب اختلال عیش بهشتی شود، اما مسلم از این قبیل عوامل منغص کننده اندک نیست.

برای حل این توهم نیاز به طبقه بندی عوامل مشکل ساز و بررسی جداگانه آنها هستیم.

عوامل مشکل ساز بشری، در دو گروه قرار دارند: عوامل خارجی بهشت و عوامل داخلی بهشت.

عوامل مشکل ساز خارجی بهشت، مانند بیماری‌های روحی، روانی، جسمی و….

عوامل مشکل ساز داخلی بهشت نیز مانند حسرت بر فرصتهای سوخته و عدم نیل به درجات بالاتر بهشتی است.

در ادامه تکلیف این عوامل روشن می‌گردد.

عوامل مشکل‌ساز خارجی در بهشت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۰-۱۱:۲۳:۲۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۶:۱۲
    • کد مطلب:22523
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 723

مسلما درجات بهشتی بسیار متفاوت است و همگان در یک رتبه و پایه قرار ندارند.

و مسلما تدبیر الهی اقتضا می‌کند بهشتیان را بر حسب اعمالشان در درجات بهشتی جایگزین نماید.

البته این مسئله از منظر عدل که هیچ مشکلی ندارد بماند، بسیار حکیمانه هم هست.

اما از منظر صفات نفسانی بشر، همچون حسد و…، این پرسش مطرح می‌شد که آیا چنین صفاتی لذت خالص در بهشت را مخدوش نمی‌کند؟

با توجه به درجات بی‌پایان بهشت، مسلما اگر حسد در کار باشد، تمامی بهشتیان در عذاب روحی هستند که چرا مقام دیگران بالاتر از مقام من است.

همچنین بیماری‌های جسمی، زشتی صورت، معلولیت و…، همگی مخل به عیش کامل در بهشت است.

مسلما این وضعیت با شادمانی کامل بهشتی سازگار نیست.

عوامل مشکل ساز خارجی بهشت یا از نقص و زشتی سیرت و روح سرچشمه می‌گیرد و یا از نقص و زشتی صورت و بدن.

پیش از ورود به بهشت تمامی زشتی‌ها و کاستی‌های سیرت و صورت درمان می‌شود.

منابع وحی این مشکل را به خوبی حل کرده است و آن این که پیش از ورود به بهشت، همه بهشتیان وارد نهری شده و با شستشو و نوشیدن از آن نهر، دل و تن آنها از همه عیوب و نقایص روانی و صفات منفی نفسانی و جسمانی که موجب خدشه بر لذت خالص بهشتی می‌شوند، پاک و پاکیزه می‌گردند.

مسلما زشتی صورت، معلولیتهای جسمی، بیماری‌ها، پیری، مرگ و…، با لذت خالص بهشتی در تضاد هستند.

با شستشو و نوشیدن بهشتیان از نهر یاد شده، علاوه بر زشتی‌های سیرت، زشتی‌های صورت آنان نیز محو گردد و از همه اختلالات جسمی پاک و پاکیزه می‌گردند.

پس از این منظر هم جایی برای نفوذ غم و اندوه در بهشتیان باقی نمی‌ماند.

اینک به برخی از منابع یاد شده توجه کنید:

وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلينَ (حجر47)

و آنچه كينه [و شائبههای نفسانی] در سينههای آنان است بركَنيم؛ برادرانه بر تختهايی روبروی يكديگر نشستهاند.

وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (اعراف43)

و هر گونه كينهای را از سينههايشان میزداييم. از زير [قصرهای]شان نهرها جاری است، و میگويند: «ستايش خدايی را كه ما را بدين [راه] هدايت نمود، و اگر خدا ما را رهبری نمیكرد ما خود هدايت نمیيافتيم. در حقيقت، فرستادگانِ پروردگارِ ما حق را آوردند.» و به آنان ندا داده میشود كه اين همان بهشتی است كه آن را به [پاداش] آنچه انجام میداديد ميراث يافتهايد.

وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍ قَالَ الْعَدَاوَةُ تُنْزَعُ مِنْهُمْ أَيْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الْجَنَّةِ

 (درباره معنی این آیه) «و هر گونه كينه‌ای را از سينه‌هايشان می‌زداييم، امام علیه السلام فرمود در بهشت دشمنی از (دل) مؤمنان زدوده می‌شود

وَ عَلَی بَابِ الْجَنَّةِ شَجَرَةٌ إِنَّ الْوَرَقَةَ مِنْهَا لَيَسْتَظِلُّ تَحْتَهَا أَلْفُ رَجُلٍ مِنَ النَّاسِ وَ عَنْ يَمِينِ الشَّجَرَةِ عَيْنٌ مُطَهِّرَةٌ مُزَكِّيَةٌ قَالَ فَيُسْقَوْنَ مِنْهَا شَرْبَةً فَيُطَهِّرُ اللَّهُ بِهَا قُلُوبَهُمْ مِنَ الْحَسَدِ وَ يُسْقِطُ مِنْ أَبْشَارِهِمُ الشَّعْرَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً مِنْ تِلْكَ الْعَيْنِ الْمُطَهِّرَةِ قَالَ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ إِلَی عَيْنٍ أُخْرَی عَنْ يَسَارِ الشَّجَرَةِ فَيَغْتَسِلُونَ فِيهَا وَ هِيَ عَيْنُ الْحَيَاةِ فَلَا يَمُوتُونَ أَبَداً قَالَ ثُمَّ يُوقَفُ بِهِمْ قُدَّامَ الْعَرْشِ وَ قَدْ سَلِمُوا مِنَ الْآفَاتِ وَ الْأَسْقَامِ وَ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ أَبَدا

بر در بهشت درختی است که هر برگ آن به اندازه‌ای است که هزار مرد در سایه آن جای می‌گیرند و طرف راست این درخت چشمه‌ای است که پاک کننده از آلودگی‌ها و زداینده آفتها.

به بهشتیان از آب این چشمه نوشانده می‌شود، پس خداوند به این آب، دلهای آنان را از حسد پاک می‌کند و موی صورتهای آنان می‌ریزد و این امر همان سخن خداست که می‌فرماید: پروردگارشان شراب طهور به آنان از این چشمه پاک کننده می‌آشاماند.

سپس به طرف چشمه‌ی دیگر می‌روند که در طرف چپ درخت است، در آن چشمه خود را می‌شویند و آن چشمه، چشمه حیات است که پس از آن هرگز نمی‌میرند.

سپس آنان را در مقابل عرش نگه می‌دارند در حالی که از (گزند) آفاتها و بیماری‌ها و گرما و سرما سلامت یافته‌اند.

فَأَمَّا قَوْلُهُ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ. إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ فَإِنَّ ذَلِكَ فِي مَوْضِعٍ يَنْتَهِي فِيهِ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ مَا يَفْرُغُ مِنَ الْحِسَابِ إِلَی نَهَرٍ يُسَمَّی الْحَيَوَانَ فَيَغْتَسِلُونَ فِيهِ وَ يَشْرَبُونَ مِنْهُ فَتَنْضُرُ وُجُوهُهُمْ إِشْرَاقاً فَيَذْهَبُ عَنْهُمْ كُلُّ قَذًی وَ وَعْثٍ ثُمَّ يُؤْمَرُونَ بِدُخُولِ الْجَنَّة

اما این سخن خداوند که: در آن روز چهرههايی شاداباند، و به سوی پروردگار خود می‌نگرند، این امر هنگامی است که اولیاء خداوند عز و جل پس از این که از حساب فراغت یافتند، (به طرف بهشت حرکت کرده و) به مکانی می‌رسند که رودی به نام حیات در آن جریان دارد، پس در این رود خود را می‌شویند و از آن می‌نوشند، پس (بر اثر آب آن رود) چهره‌های آنان شاداب می‌گردد آن چنان که از شادابی می‌درخشد پس هر چرک و تباهی (یا هر خار و شکستگی) از آنان می‌رود سپس به ورود به بهشت دستور داده می‌شوند.

روشن شد که تمامی عوامل خارجی که ممکن است عیش بهشتی را منغص کند، از بهشتیان زدوده می‌شود و آنان پاک و پاکیزه از هر عیب و نقص روحی و جسمی وارد بهشت می‌شوند.

عوامل مشکل‌ساز داخلی بهشت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۰-۱۱:۲۶:۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۰:۵۳:۲۹
    • کد مطلب:22524
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 716

در میان عوامل مشکل ساز داخلی بهشت، حسرت مهم‌ترین عامل از این دسته است.

توضیح این که یکی از نامهای قیامت «روز حسرت» است. علت این نام گذاری متعدد است.

یکی از دلایل نام گذاری این است که در آن روز، هم نیکوکاران حسرت می‌خورند و هم بدکاران. علت حسرت بدکاران مشخص است، اما نیکوکاران هنگامی که درجات بلند بهشتی را می‌بینند، حسرت می‌خورند که ای کاش بیشتر تلاش می‌کردیم تا به مقامات بالاتر می‌رسیدیم.

این حسرت آن چنان شدید است که عیش بهشتی را منغص می‌کند.

مسلما این حسرت ناشی از بیماری‌های روحی و روانی نیست، بلکه این حسرت، حسرتی عقلانی است.

در این مورد لطف الهی برای بهشتیان کامل می‌شود و با تصرف تکوینی، حسرت یاد شده از دلهای آنها می‌زداید، با رخت بستن حسرت دیگر عیش بهشتی دچار نقصان نمی‌گردد.

بهشت عشرتکده پاکِ پاکان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۷:۲۸
    • کد مطلب:22419
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1128

دنیا جای آمیختگی زشتی‌ها و زیبایی‌ها و اختلاط مصالح و مفاسد است.

در دنیا غذایی که حیات جان است، از حد که بگذرد قاتل انسان می‌گردد.

در دنیا سرخوشی‌های لذت بخش، قاتل خرد و عذاب جان می‌گردد.

و…

اما بهشت جهانی از نور است که هرگز گرد ظلمت بر دامن کبریایش ننشیند.

بهشت دار السلامِ (سرای ایمن و سلامت) الهی است. از این رو هیچ پلیدی و زشتی در آن جا ندارد و هیچ ناپاک و آلوده‌ای به آن راه ندارد. چرا و چگونه؟

پاکی بهشت از ظلم و ستم

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۳۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۷:۵۹
    • کد مطلب:22420
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 596

در دنیا قبایحی همچون ظلم و ستم وجود دارد. اما بهشت از این گونه آلودگی‌ها پاک و پاکیزه است.

زیرا تنها دو منشأ برای ظلم و ستم متصور است:

یکی ستم از طرف خالق، این که طبق اصول موضوعه محال و ناشدنی است.

و دیگری ستم از طرف مخلوقین.

با توجه به آن چه در عوامل مشکل ساز خارجی بهشت گذشت تمامی بیماری‌های روانی از بهشتیان زدوده می‌شود، پس از این جهت موردی برای ظلم باقی نمی‌ماند.

از سوی دیگر یکی از ویژگی‌های پاداش الهی، «پاداش به هر آن چه که بخواهد» است که توضیح آن پیش از این گذشت.

پس موردی برای ستم و ظلم از طرف مخلوقین هم در بهشت وجود ندارد.

بنا بر این ظلم و ستم، خیانت و جنایت، در سرای نیکوکاران معنا ندارد.

خالصی بهشت از لذتهای دو بعدی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۴۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۲۸:۵۹
    • کد مطلب:22421
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 582

همان گونه که اشاره شد به دلیل آمیختگی زشتی‌ها و زیبایی‌ها در دنیا، لذتهای دنیایی همیشه آمیخته به درد و رنج است.

خوردن زیاد، مستی بیش از اندازه و… انسان را بیمار و احیانا می‌کشد.

در دنیا اموری همچون آوازخوانی و مستی و…، دو جنبه دارد: لذتی دلخوش کننده و مفاسدی بیچاره کننده.

اگر مفاسد این امور از لذت آنها تفکیک گردد، دیگر مشکلی باقی نمی‌ماند.

از این رو در بهشت شراب هست، اما شربی که در اوج دلخوشی، رباینده خرد نیست و در پلیدی‌ها را نمی‌گشاید.

بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ (صافات46)

[بادهای] سخت سپيد كه نوشندگان را لذّتی [خاص] میدهد؛

مُتَّكِئينَ فيها يَدْعُونَ فيها بِفاكِهَةٍ كَثيرَةٍ وَ شَرابٍ (ص51)

در آنجا تكيه میزنند [و] ميوههای فراوان و نوشيدنی در آنجا طلب میكنند.

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی وَ لَهُمْ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ… (محمد15)

مَثَلِ بهشتی كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغی است كه] در آن نهرهايی است از آبی كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته؛ و جويهايی از شيری كه مزهاش دگرگون نشود؛ و رودهايی از بادهای كه برای نوشندگان لذّت بخش است؛ و جويبارهايی از انگبينِ ناب. و در آنجا از هر گونه ميوه برای آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست…

إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً (5)

همانا نيكان از جامی نوشند كه آميزهای از كافور دارد،

عالِيَهُمْ ثِيابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً (انسان21)

[بهشتيان را] جامههای ابريشمی سبز و ديبای ستبر دربَر است و پيرايه آنان دستبندهای سيمين است و پروردگارشان بادهای پاك به آنان مینوشاند.

موسیقی در دنیا همان گونه که دلرباست، عقل ربا نیز هست و آدمی را در غفلتی عمیق غرق می‌سازد.

اما موسیقی بهشتی و آوازخوانی در بهشت، در نهایت دلربایی، موجب اعتلا معنوی و سیرابی عقلانی می‌شود.

همچنین خوردنی‌ها در دنیا، چه مشکلاتی به همراه دارد، اما در بهشت…

روشن شد که تمامی لذتها در بهشت، لذتهای خالص است و هرگز به درد و رنجی آمیخته نمی‌شود.

بهشت و لذتهای ممنوعه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۹/۱۸-۱۳:۳۰:۴۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۰:۳
    • کد مطلب:22422
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1048

تمامی احکام اسلام ناظر به مصالح و مفاسد واقعی بشر است.

بر همین اساس نیز برخی از لذتها در اسلام ممنوع شده است.

از جمله شرابخواری با این که منافعی برای آن متصور شده، حرام است:

يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما… (بقره219)

در باره شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: در آن دو،گناهی بزرك، و سودهايی برای مردم است، و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است….

در بحث «خالصی بهشت از لذتهای دو بعدی» گذشت که با حذف مفاسد، چنین لذتهایی تبدیل به لذت خالص بدون تبعات منفی می‌گردند.

از جمله لذتهای دنیایی، مواد مخدر توهم‌زا است.

چنین لذتهایی، در بهشت اصلا پایه و اساسی ندارد.

لذت بخشی هروئین و حشیش و…، ناشی از ایجاد توهم است، جایی در بهشت ندارد. چرا آن چه توهم‌زدگان در عالم توهم می‌بینند و از توهم آن لذت می‌برند، در بهشت در عالم عیان، بهتر از آن وجود دارد و بهشتیان واقعا از آن متنعم هستند.

از جمله لذتهای دنیایی، انواع تنوع طلبی‌های جنسی است.

مباحث پیشین روشن ساخت که تمامی تنوع طلبی‌های جنسی در بهشت تأمین می‌گردد. اما با توجه به آن چه در بحث «عوامل مشکل ساز» گذشت، موردی برای تنوع طلبی‌های جنسی ناشی از بیماری روحی و روانی باقی نمی‌ماند.

بنا بر این تنوعات جنسی همانند خودآزاری جنسی (مازوخیسم)، دیگرآزاری (سادیسم)، مرده‌بارگی (نکروفیلیا)، حیوان خواهی (زوفیلیا) و… در بهشت از ریشه معنا و مفهومی ندارد.

منحرفین جنسی، اگر و اگر موفق به توبه شوند و اگر و اگر به بهشت راه پیدا کنند، با شستشو در نهر یاد شده، از تمامی بیماری‌های روحی و روانی شفا یافته و دیگر از امور قبیح لذتی نمی‌برند، تا چه رسد به این که به آن تمایلی داشته باشند، اما آن خواسته نامناسب در دسترس آنها نباشد.

ممکن است در برخی از تنوعات جنسی، دچار ابهام شویم که آیا ناشی از بیماری‌های روانی و جسمی است یا خیر؟

قانون کلی که روشن و بدیهی شد. تعیین وضعیت چنین مصادیقی برای محرومین از بهشت که ضرورتی ندارد. اما خود بهشتیان، وقتی وارد بهشت شوند به عیان آن را خواهند دید. پس از این جهت مشکلی باقی نمی‌ماند.

اما با این همه برخی از موارد، عامدانه برجسته شده است. از جمله موارد برجسته سازی لواط و تعدد شوهر برای زنان است، تا آن جا که برخی تلاش کرده‌اند که توجیهات دینی برای این موارد بتراشند.

همان گونه که گفتیم آن چه مهم است شناخت معیار کلی در همه موارد است. با شناخت این ضابطه تکلیف همه مصادیق به شکل اجمالی حل شده و حل تفصیلی آن هم عملا در بهشت آشکار می‌شود.

عصاره معیار کلی عبارت است از این که تمامی آن چه قبح ذاتی دارد، جایی در بهشت ندارد. بنا بر این تکلیف این گونه مصادیق به شناخت واقعی قبح ذاتی  و تعریف آن بستگی دارد.

اگر لذتی مصداق قبیح ذاتی باشد، نه تنها در بهشت جایی ندارد بلکه پاکی بهشتیان، آن را دفع می‌کند و هرگز بهشتیان طالب آن نیز نخواهند بود.

به سخن دیگر اصلا در بهشت نیازی به این گونه امور احساس نمی‌شود که بشود گفت لذتی از بهشتیان دریغ شده است.

جان کلام این که هیچ زشتی و قبیحی در بهشت مورد و موضوعی پیدا نمی‌کنند. بدین ترتیب تمامی مشکلات ناشی از شخصیتهای بیمار حل می‌گردد.

آن چه مهم است این نتیجه است که هیچ لذت واقعی در بهشت ممنوع و محدود نیست.

بهشت تنها حیات طیبه فراگیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۶:۴۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۴:۲۸
    • کد مطلب:22521
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 760

پیش از این بارها از لذتهای بهشتی، در تمامی ابعاد انسانی سخن گفتیم.

یکی از ابعاد انسان، بعد معنوی و عقلانی اوست.

از آن جایی که بعد معنوی و عقلانی انسان قوی‌تر است، خواه ناخواه لذتهای معنوی و عقلانی بهشتیان نیز جایگاه برتری در بهشت دارد.

نعمتهای معنوی و معرفتی و عقلانی انسان در بهشت، هم از نظر کیفی متنوع است و هم از نظر کمی بی‌پایان.

البته به دلیل قصور عموم مردم از درک پاداش‌های معنوی، برای تشویق مردم به بهشت بیشتر از نعمتهای جنات، قصور، حور و… سخن گفته شده است.

اما با این همه، اشارات مهمی نیز به پاداش‌های برتر بهشتیان شده است. پیش از این گذشت:

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (توبه72)

خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايی وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جاری است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نيز] سراهايی پاكيزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودی خدا بزرگتر است. اين است همان كاميابی بزرگ.

قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ أَزْواجٌمُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ ) آل عمران۱۵)

بگو: «آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم؟ برای كسانی كه تقوا پيشه كردهاند، نزد پروردگارشان باغهايی است كه از زير [درختانِ] آنها نهرها روان است؛ در آن جاودانه بمانند، و همسرانی پاكيزه و [نيز] خشنودی خدا [را دارند]، و خداوند به [امور] بندگان [خود] بيناست.»

منابع فراوان دیگری هم هست که ناظر به نعمتهای معنوی و روحانی و عقلانی دارد. از جمله‌ی نعمتهای معنوی نعمت سخن گفتن با خداست. برخی از اولیاء خاص خداوند در دنیا به درجات محدودی از این نعمت نیل کرده‌اند. از جمله:

قالَ يا مُوسی إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَی النَّاسِ بِرِسالاتي وَ بِكَلامي فَخُذْ ما آتَيْتُكَ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرينَ (اعراف144)

فرمود: «ای موسی، تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو]، بر مردم [روزگار] برگزيدم؛ پس آنچه را به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش.»

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ… (بقره253)

برخی از آن پيامبران را بر برخی ديگر برتری بخشيديم. از آنان كسی بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضی از آنان را بالا برد

نعمت سخن گفتن با خدا و نگاه الهی به بندگان، از پاداش‌های بهشتی است که برخی از گناهان موجب محرومیت از این گونه نعمتها می‌گردد. از جمله:

إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (بقره174)

كسانی كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، پنهان میدارند و بدان بهای ناچيزی به دست میآورند، آنان جز آتش در شكمهای خويش فرو نبرند. و خدا روز قيامت با ايشان سخن نخواهد گفت، و پاكشان نخواهد كرد، و عذابی دردناك خواهند داشت.

إِنَّ الَّذينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (آل عمران77)

كسانی كه پيمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچيزی میفروشند، آنان را در آخرت بهرهای نيست؛ و خدا روز قيامت با آنان سخن نمیگويد، و به ايشان نمینگرد، و پاكشان نمیگرداند، و عذابی دردناك خواهند داشت.

یکی دیگر از پاداش‌های الهی، رسیدن به مقامی است که شایستگی نگاه به خداوند را پیدا می‌کنند. توجه کنید:

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَة (22) إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ (قیامه23)

در آن روز چهرههايی شاداباند، و به سوی پروردگار خود مینگرند.

البته روشن است که این آیه را باید در کنار محکمات قرآن و روایات معنا کرد و گر نه خداوند جسم نیست که همچون دیگر اشیاء‌ دیده شود.

البته درک این گونه لذتها خارج از ظرفیت ماست و صد البته تردیدی هم در وجود آنها نیست و هزار البته، هزاران هزار نعمتهای دیگری در بهشت وجود دارند که ما از بویی نبرده‌ایم.

برای مشت نمونه خروار مراجعه به منابع روایی بسیار مهم است. از جمله:

منابعی که ترفیع درجات پیوسته را در بهشت مطرح می‌کند…

منابعی که به ازدیاد علم و معرفت در بهشت اشاره می‌کنند…

منابعی که سخن از مناجات با خدا در بهشت به میان می‌آورند…

منابعی که جلسات مؤمنان با اولیاء خدا را بیان می‌کنند…

منابعی که دورهمی‌های بهشتی را یادآور می‌شود…

منابعی که…

همه و همه به پاداش‌های معنوی، عقلانی و روحانی بشر در بهشت اشاره دارند.

از همه پاداش‌های معنوی در ابعاد برتر انسانی که بگذریم، نوبت به پاداش‌های مادی می‌رسد.

سایر ابعاد مادی بهشت نیز چنین است. یکی از آنها مساکن بهشتی است.

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (توبه72)

خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايی وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جاری است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نيز] سراهايی پاكيزه در بهشتهای جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودی خدا بزرگتر است. اين است همان كاميابی بزرگ.

يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (صف12)

تا گناهانتان را بر شما ببخشايد، و شما را در باغهايی كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است و [در] سراهايی خوش، در بهشتهای هميشگی درآورد. اين [خود] كاميابی بزرگ است.

در یک کلمه بهشت، مصداق حیات طیبه در تمامی ابعاد وجودی انسان است.

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل97)

هر كس -از مرد يا زن- كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاكيزهای، حياتِ [حقيقی] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهيم داد.

همان گونه که اشاره شد افراد عادی قابلیت درک نعمتهای بلند شناختی و عقلانی و معنوی را ندارند تا با مژده آنها مشتاق بهشت گردند.

از این رو برای عموم مردم، سخن از جنات و قصور و حور و… است.

روایات اشاره شده به لذتهای جنسی در بهشت، در این قالب است. یعنی تشویق متناسب با شخصیت عموم افراد است.

پس تشویق‌های عموم مردم نسبت به بهشت، هرگز به معنای انحصار پاداش بهشتی به موارد یاد شده نیست.

به سخن دیگر تشویق با پاداش‌های مادی، پلی است که انسان را به پاداش‌های برتر معنوی و روحانی و عقلانی می‌رساند.

البته باید به این نکته هم توجه داشت که حتی پاداش‌های مادی بهشت، صرفا مادی نیست، بلکه تمامی آنها یا عمده آنها آمیخته با لذتهای معنوی است.

به عنوان نمونه موسیقی و آوازخوانی، از نعمتهای بهشت است، اما عالی‌ترین و برترین معارف و حکمتها، در قالب دلکش‌ترین آوازها بیان می‌شود و نعمت مادی با نعمت معنوی در هم آمیخته می‌گردد.

جاودانگی، تکمیل همه پاداش‌های بهشتی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۰/۱۴-۱۴:۳۶:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22554
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 800

هر چه نعمت بزرگتر و گسترده‌تر باشد، فراغ آن تلخ‌تر و دردناک‌تر است.

مسلما نعمتهای بهشتی، آن هم با طول و عرضی که توصیف شده، اگر مبتلا به پایان شود، بسیار تلخ خواهد بود.

از این رو تکمیل همه نعمتهای بستگی دارد به این که: ۱ـ اخراجی در کار نباشد، ۲- از مرگ هم خبری نباشد و ۳- بهشت هم تا ابدا پایدار باشد.

عصاره همه این ویژگی‌ها، یک کلمه است و آن هم جاویدانی همیشگی و خلود ابدی بهشت و بهشتیان.

در بهشت نه ترسی از اخراج است. توجه کنید:

إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (45) ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ (46) وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلينَ (47) لا يَمَسُّهُمْ فيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجينَ (حجر48)

بیگمان، پرهيزگاران در باغها و چشمهسارانند. [به آنان گويند:] «با سلامت و ايمنی در آنجا داخل شويد.» و آنچه كينه [و شائبههای نفسانی] در سينههای آنان است بركَنيم؛ برادرانه بر تختهايی روبروی يكديگر نشستهاند. نه رنجی در آنجا به آنان میرسد و نه از آنجا بيرون رانده میشوند.

ماكِثينَ فيهِ أَبَداً (کهف3)

در حالی كه جاودانه در آن [بهشت] ماندگار خواهند بود.

و نه مرگی در کار است. توجه کنید:

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: لَا أَعْلَمُهُ ذَكَرَهُ إِلَّا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا أَدْخَلَ اللَّهُ أَهْلَ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلَ النَّارِ النَّارَ جِيءَ بِالْمَوْتِ فِي صُورَةِ كَبْشٍ حَتَّی يُوقَفَ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ قَالَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ يَسْمَعُ أَهْلُ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً يَا أَهْلَ الْجَنَّةِ يَا أَهْلَ النَّارِ فَإِذَا سَمِعُوا الصَّوْتَ أَقْبَلُوا قَالَ فَيُقَالُ لَهُمْ أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا هَذَا هُوَ الْمَوْتُ الَّذِي كُنْتُمْ تَخَافُونَ مِنْهُ فِي الدُّنْيَا قَالَ فَيَقُولُ أَهْلُ الْجَنَّةِ اللَّهُمَّ لَا تُدْخِلِ الْمَوْتَ عَلَيْنَا قَالَ وَ يَقُولُ أَهْلُ النَّارِ اللَّهُمَّ أَدْخِلِ الْمَوْتَ عَلَيْنَا قَالَ ثُمَّ يُذْبَحُ كَمَا تُذْبَحُ الشَّاةُ قَالَ ثُمَّ يُنَادِي مُنَادٍ لَا مَوْتَ أَبَداً أَيْقِنُوا بِالْخُلُودِ قَالَ فَيَفْرَحُ أَهْلُ الْجَنَّةِ فَرَحاً لَوْ كَانَ أَحَدٌ يَوْمَئِذٍ يَمُوتُ مِنْ فَرَحٍ لَمَاتُوا قَالَ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولی وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (صافات۵۸-۶۱) قَالَ وَ يَشْهَقُ أَهْلُ النَّارِ شَهْقَةً لَوْ كَانَ أَحَدٌ يَمُوتُ مِنْ شَهِيقٍ لَمَاتُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ (مریم39).

هنگامی خداوند بهشتیان را وارد بهشت کند و دوزخیان را وارد دوزخ، مرگ به شکل قوچی آورده می‌شود تا این که میان بهشت و دوزخ نگه داشته می‌شود، سپس منادی ندا می‌دهد، آن چنان که اهل بهشت و دوزخ همگی می‌شوند و می‌گوید: ای اهل بهشت و ای اهل آتش! هنگامی صدا را شنیدند همگی رو به صدا می‌آورند. پس گفته می‌شود آیا می‌‌دانید این چیست؟ این همان مرگِ (مجسم شده، یا عوامل مجسم شده مرگ) است که در دنیا از آن می‌ترسیدید.

بهشتیان می‌گویند خداوندا مرگ را بر ما وارد نساز (تا از بهشت جدا نگردیم) و دوزخیان می‌گویند خداوندا مرگ را بر ما وارد ساز (تا بمیریم و از کیفر رها شویم).

سپس مرگ همانند گوسفندی کشته می‌شود و منادی ندا می‌دهد که دیگر مرگی در کار نیست. این جاست که اهل بهشت و دوزخ یقین به خلود و جاویدانی پیدا می‌کنند.

پس بهشتیان از این خبر آن چنان خوشحال می‌شوند که اگر آن روز مرگی در کار بود از شدت خوشحالی این خبر جان می‌باختند.

سپس حضرت (به عنوان شاهد) این آیه را خواند که «[و بهشتیان از روی شوق میگويند:] آيا ديگر روی مرگ نمیبينيم،  جز همان مرگ نخستين خود؟ و ما هرگز عذاب نخواهيم شد؟!  راستی كه اين همان كاميابی بزرگ است. برای چنين [پاداشی] بايد كوشندگان بكوشند.»

و دوزخیان (از شدت ناراحتی این خبر و حسرت) فریادی بر می‌آورند که اگر کسی از هراس فریاد می‌مرد مسلما (از وحشت آن) می‌مرد.

و این همان سخن خداست که فرمود: و آنان را از روز حسرت بيم ده، آنگاه كه داوری انجام گيرد.

پس بهشتیان نه اخراجی دارند و نه مرگی.

اما خود بهشت هم دار الخلود، سرای جاودانگی و ابدی است. توجه کنید:

يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (106) وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فيها خالِدُونَ (آل عمران107)

[در آن] روزی كه چهرههايی سپيد، و چهرههايی سياه گردد. اما سياهرويان [به آنان گويند:] آيا بعد از ايمانتان كفر ورزيديد؟ پس به سزای آنكه كفر می‌ورزيديد [اين] عذاب را بچشيد.  و اما سپيدرويان همواره در رحمت خداوند جاويدانند.

يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ (21) خالِدينَ فيها أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيمٌ (توبه22)

پروردگارشان آنان را از جانب خود، به رحمت و خشنودی و باغهايی [در بهشت] كه در آنها نعمتهايی پايدار دارند، مژده می‌دهد.  جاودانه در آنها خواهند بود، در حقيقت، خداست كه نزد او پاداشی بزرگ است.

إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً (107) خالِدينَ فيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلاً (کهف108)

بیگمان كسانی كه ايمان آورده و كارهای شايسته كردهاند، باغهای فردوس جايگاه پذيرايی آنان است. جاودانه در آن خواهند بود، و از آنجا درخواست انتقال نمیكنند.

وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقينَ غَيْرَ بَعيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيدٌ (ق35)

و بهشت را برای پرهيزگاران نزديك گردانند، بیآنكه دور باشد.  [و به آنان گويند:] اين همان است كه وعده يافتهايد [و] برای هر توبهكار نگهبانِ [حدود خدا] خواهد بود:  آنكه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبهكار [باز] آيد.  به سلامت [و شادكامی] در آن درآييد [كه] اين روزِ جاودانگی است.  هر چه بخواهند در آنجا دارند، و پيش ما فزونتر [هم] هست.

پس در بهشت نه اخراجی در کار است، نه از مرگ خبری، و بهشت هم تا ابدا پایدار.

این چنین تمامی پاداش‌ها تکمیل می‌گردد و همه نعمتها شیرین‌تر می‌شود.

خداوندا ما را از بهشتیان قرار ده! آمین!

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما