×

درباره میز رسانه دینی

هر چیزی که بتواند پیام دین را به دیگران منتقل سازد، رسانه دینی است.
موضوعات دینی مجموعه‌ای است گسترده و با شاخه‌های متنوع، چون معارف، اخلاقیات، دستورات و... که در این میز با قالبهای متنوع ارایه می‌گردد.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
۷ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

گاه‌شمار مدینه تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۱۹-۱۷:۱۷:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14446
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (1) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 32448

چیدن حوادث تاریخی در کنار یکدیگر مطالعه تاریخ را شیرین‌تر کرده و به گویایی آن کمک فراوانی می‌کند.

هدف روزشمارها نیز چیدن منظم و روزانه حوادث است.

به یاری الهی روزشمار غدیر را از آغاز سفر پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی ۲۳ روز مانده به غدیر تقدیم می‌نماییم.

ناگفته پیداست که این روزشمار کامل و دقیق نیست. بلکه خالی از تعارض با برخی از منابع تاریخی هم نمی‌تواند باشد.

معیار کلی در ثبت این روزشمار، نزدیکترین به واقع بر حسب محاسبات و قراين است.

انشاء الله با یاری عزیزان روز به روز خطاها و نقایص آن کاسته شود.

شنبه......25/ذیقعده/آغازسفرحجةالوداع/23روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۱۹-۱۷:۱۸:۵۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۶/۲۰-۱۷:۵۶:۲۸
    • کد مطلب:14447
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 980

مسلما سفر حجة الوداع سال دهم هجری بوده است.

در بسیاری از منابع به این خروج پیامبر صلی الله علیه و آله روز شنبه بوده است تصریح شده است.

علاوه بر این که با سایر رخدادهای غدیر که در آن روز هفته نیز معین شده سازگار است.

ظاهرا آغاز سفر پیامبر روز ۲۵ ماه ذیقعده بوده است.

بنا بر این تاریخ دقیق آغاز سفر عبارت است از: شنبه ۲۵ ذیقعده سال دهم هجری

این تاریخ با محاسبات تقویمی چند نرم افزار کاملا همسان است.

لکن در برخی از منابع سخن از چهار روز باقیمانده از ذیقعده به میان آمده است.[1] همچنین در الغدیر احتمال شش روز باقیمانده نیز نقل شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله همراه اهل بیت علیهم السلام تمامی زنان آن حضرت و مسلمانان، در این روز در مسجد شجره (7 کیلومتری مدینه و 486 کیلومتری مکه) احرام بستند.

مسیر مدینه تا مکه ده روزه طی شده است.

 

[1]- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَقَامَ بِالْمَدِينَةِ عَشْرَ سِنِينَ لَمْ يَحُجَّ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ- وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى‏ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ فَأَمَرَ الْمُؤَذِّنِينَ أَنْ يُؤَذِّنُوا بِأَعْلَى أَصْوَاتِهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص يَحُجُّ فِي عَامِهِ هَذَا فَعَلِمَ بِهِ مَنْ حَضَرَ الْمَدِينَةَ وَ أَهْلُ الْعَوَالِي وَ الْأَعْرَابُ وَ اجْتَمَعُوا لِحَجِّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِنَّمَا كَانُوا تَابِعِينَ يَنْظُرُونَ مَا يُؤْمَرُونَ وَ يَتَّبِعُونَهُ أَوْ يَصْنَعُ شَيْئاً فَيَصْنَعُونَهُ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي أَرْبَعٍ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى ذِي الْحُلَيْفَةِ زَالَتِ الشَّمْسُ فَاغْتَسَلَ ثُمَّ خَرَجَ حَتَّى أَتَى الْمَسْجِدَ الَّذِي عِنْدَ الشَّجَرَةِ فَصَلَّى فِيهِ الظُّهْرَ وَ عَزَمَ بِالْحَجِّ مُفْرِداً وَ خَرَجَ حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْبَيْدَاءِ عِنْدَ الْمِيلِ الْأَوَّلِ فَصُفَّ لَهُ سِمَاطَانِ فَلَبَّى بِالْحَجِّ مُفْرِداً وَ سَاقَ الْهَدْيَ سِتّاً وَ سِتِّينَ أَوْ أَرْبَعاً وَ سِتِّينَ حَتَّى انْتَهَى إِلَى مَكَّةَ فِي سَلْخِ أَرْبَعٍ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ «4» کافی ج۴ ص 245 ح4

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص حِينَ حَجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ خَرَجَ فِي أَرْبَعٍ بَقِينَ مِنْ ذِي الْقَعْدَةِ حَتَّى أَتَى الشَّجَرَةَ فَصَلَّى بِهَا ثُمَّ قَادَ رَاحِلَتَهُ حَتَّى أَتَى الْبَيْدَاءَ فَأَحْرَمَ مِنْهَا وَ أَهَلَّ بِالْحَجِّ کافی ج۴ ص 248 ح۶

یکشنبه...26/ذیقعده/روز2 سفر/22روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۱۹-۱۷:۲۹:۲۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۶/۳۱-۱۹:۵۶:۲
    • کد مطلب:14448
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 983

کاروان صبح روز یکشنبه 26 ذیقعده به یلملم رسیده است.

شام را در شرف السیاله صرف نمودند.

سپس سیر شبانه کاروان، ادامه یافته است.

مالك بن انس، از عبد الرحمن بن قاسم، از پدرش، از عايشه نقل مى‏كرد كه: پيامبر صلی الله علیه و آله حج افراد انجام دادند و اين موضوعى است كه اهل مدينه آن را پذيرفته و در نظرشان صحيح است. عايشه می‏گفته است: رسول خدا (ص) روز يكشنبه صبح در ناحيه ملل بود، و هنگام عصر حركت فرمود و شبانگاه در منطقه شرف السّيّاله فرود آمد و نماز مغرب و عشا را آنجا گزارد.

دوشنبه...27/ذیقعده/روز3 سفر/21روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۰-۱۱:۶:۳۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14452
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 984

صبح روز دوشنبه به عرق الظبیة رسیدند و پس از توقف مختصر در روحاء حرکت کردند. نماز عصر را در منصرف خوانده و برای نماز مغرب و عشا و خوردن شام در متعشی توقف کردند.

نماز صبح روز سه‌شنبه در اثایه خوانده شد.

و بلا فاصله حرکت کرده و مسیر کوتاه اثایه تا عرج را طی کردند.[1]

 

[1]- این توضیح برای این است که میان خواندن نماز صبح در اثایه با بودن صبح سه شنبه در عرج جمع کرده باشیم.

سه‌شنبه..28/ذیقعده/روز4 سفر/20روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۱-۹:۲۸:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14454
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1001

کاروان صبح روز سه‌شنبه به عرج[1] رسید.

در طول روز به منطقه لحی جمل که عقبه جحفه است، رسیدند.

پیامبر صلی الله علیه و آله در این منطقه حجامت کردند.

 

[1]- قریه‌ای که در یکی از وادی‌های طائف قرار دارد. تا مدینه 75 میل فاصله دارد.

چهارشنبه29/ذیقعده/روز5 سفر/19روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۲-۹:۱۱:۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14456
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 635

کاروان پیامبر صلی الله علیه و آله در این روز در سقیاء[1] فرود آمدند.

 

[1]- قریه‌ای بزرگ از توابع فرع مدینه که با جحفه 19 میل فاصله دارد.

پنجشنبه..30/ذیقعده/روز6 سفر/18روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۳-۸:۱۸:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14458
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 639

کاروان برای نماز صبح در ابواء[1] فرود آمد.

در همین منزل قبر حضرت آمنه سلام الله علیها مادر گرام پیامبر صلی الله علیه و آله است.

حدود 57 سال پیش که پیامبر 6 ساله بودند در همین جا مادرشان را از دست دادند.

حضرت به زیارت قبر مادرشان رفتند.

 

[1]- قریه‌ای از توابع فرع مدینه که با جحفه 23 میل فاصله دارد.

جمعه.....1/ذیحجه/روز7 سفر/17روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۴-۶:۴۰:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14461
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 692

در این روز در جحفه فرود آمدند. جحفه میقات حجاج مسیر شام و مصر است.

جحفه سه منزلی مکه است.

در این نقطه راه اهل مدینه و مصر و عراق از یکدیگر جدا می‌گردد.

این منزل تقریبا با غدیر خم موازی است و سه کیلومتر با آن فاصله دارد. 

شنبه.......2/ذیحجه/روز۸ سفر/16روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۵-۶:۵۱:۵۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14463
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 642

کاروان روز شنبه را در قدید گذراند.

در مسیر بازگشت پیامبر در این منزل حوادث تلخی رخ داد که خواهیم گفت.

یکشنبه...3/ذیحجه/روز۹ سفر/15روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۶-۴:۷:۴۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14470
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 713

کاروان روز یکشنبه را در عسفان به سر برد.

عسفان دو منزلی مکه است.

سپس حرکت کرده به غمیم[1] رسیدند.

در این مکان پیادگان به صف در مسیر حضرت ایستاده و از سختی راه شکوه کردند.

پس از شکایت پیادگان از خستگی و طلب مرکب، پیامبر دستور دادند برای آسانی حرکت کمرهای خود را ببندند و به شکل هروله حرکت کنند.

این دستور مفید افتاد.

پيامبر (ص) چون به غميم رسيد به پيادگان بر خورد فرمود، و آنها براى پيامبر صف كشيدند و از پياده روى شكايت كردند. پيامبر (ص) فرمود: سريع‏تر حركت كنيد و چنان كردند و احساس راحتى نمودند. روز دوشنبه در مرّ الظّهران بود و تا هنگام غروب آفتاب همانجا توقف فرمود و نماز مغرب را نخواند تا وقتى كه وارد مكه شدند. چون ميان دو گردنه رسيد شب را ميان كدى و كداء (نام دو تپه در مكه) گذارند و صبح غسل فرمود، و روز وارد مكه شد.                  المغازى/ترجمه،متن،ص:839

 

[1]- مکانی نزدیک مدنیه میان رابغ و جحفه.

دوشنبه...4/ذیحجه/روز10 سفر/14روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۷-۱۹:۰:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14471
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 668

در این روز کاروان به مر الظهران رسیدند و تا نزدیک غروب ماندند و سپس حرکت کردند.

هنگام غروب به سرف[1] رسیدند ولی توقف نکرده و عبور نمودند.

هنگامی که وارد منطقه مکه شدند نماز خواندند.

سپس حرکت کرده ودر الثنیتین (گردنه‌ای اطراف مکه) خوابیدند.

 

[1]- مکانی در 10 میلی مکه.

سه‌شنبه..5/ذیحجه/روز11 سفر/13روز تا غدیر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۸-۱۱:۴۲:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14472
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 974

پیش از ورود پیامبر به مکه، امیرالمؤمنین اهل یمن را به کسی سپرد و خود به ملاقات پیامبر آمد.

سپس به سوی اهل یمن بازگشت و با آنها هم زمان با ورود پیامبر به مکه وارد مکه شد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز سه‌شنبه وارد مکه شدند.

از باب بنی شیبه وارد به مسجد الحرام شده و پس از استلام حجر، طواف به جا آورده و نماز خوانده و سعی صفا و مروه نمودند.

چهارشنبه6/ذیحجه/روز12 سفر/12روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۲۹-۱۲:۴۵:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14480
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 977

در چنین روزی (یا روز پیش از آن) لشگریان همراه امیرالمؤمنین زبان به شکایت از امیرالمؤمنین گشودند.

پیامبر صلی الله علیه و آله به شدت ناراحت شدند و واکنش تندی از خود نشان دادند.

شکایت لشگریان به دلیل این بود که امیرالمؤمنین از سوء استفاده در اموال خراج جلوگیری کرده بود.

پنجشنبه..۷/ذیحجه/روز13 سفر/11روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۳۰-۹:۴۸:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:14483
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 985

بعد از ظهر روز هفتم ذیحجه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مکه برای مردم خطبه‌ای ایراد کردند و در آن مناسک و اعمال حج را بیان نمودند.[1]

 

[1]ـ گزارش لحظه به لحظه از حج پیامبر صلی الله علیه و آله/ص36

جمعه8/ذیحجه/روز14 سفر/10روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۶/۳۱-۹:۲۸:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:15482
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 979

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روزهای پنجم و ششم و هفتم و مقداری از روز هشتم را در مکه ماندند.

در یکی از شبها کنار قبور بنی هاشم در «حَجون» آمدند و عموی بزرگوار خود حضرت ابو طالب  را زیارت کردند و به یاد پدر و مادر و جدشان عبد المطلب و عمویشان اشک ریختند.

در این روزها پرده‌ای از پارچه پشمین مشکی یمنی بر کعبه آویختند. کنار کعبه ایستاده بودند که امیر المؤمنین علیه السلام آمد. پیامبر فرمود: «برادرم آمد». آنگاه فرمود:

«قسم به آنکه جانم در دست اوست، این علی و شیعیانش روز قیامت رستگارنند.»

در این هنگام بود که آیه «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»[1] نازل شد.

آنگاه پیامبر در حضور اصحاب با اشاره به امیر المؤمنین فرمودند: «خیر البریة» یعنی بهترین مردم آمد.

در این روز پیامبر به همراه مسلمانان به سمت عرفات حرکت کردند.[2]

 

[1]ـ همانا کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند بهترین مردم هستند. (بینه/7)

[2]ـ گزارش لحظه به لحظه از حج پیامبر صلی الله علیه و آله

شنبه۹/ذیحجه/روز15 سفر/9روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۱-۱۰:۱۴:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:15484
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 916

روز نهم ذیحجه روز عرفه است و حاجیان باید از شب قبل در صحرای عرفات باشند.

پیامبر صلی الله علیه و آله در چنین روزی در عرفات تشریف داشتند و برای مسلمین سخنرانی کردند.

رَوَى فِي جَامِعِ الْأُصُولِ عَنِ التِّرْمِذِيِّ مِمَّا رَوَاهُ فِي صَحِيحِهِ عَنْ جَابِرِ ابْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ يَوْمَ عَرَفَةَ- وَ هُوَ عَلَى نَاقَتِهِ الْقَصْوَاءِ- يَخْطُبُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي.[1]

علامه مجلسی اعلی الله مقامه از یکی از علمای اهل سنت به نام ترمذی این حدیث را نقل کرده است:

جابر بن عبد الله انصاری می‌گوید: در آخرین حج پیامبر روز عرفه بود که دیدم رسول خدا سوار بر ناقه‌اش که قصواء نام داشت خطبه‌ای خواند.

در آن خطبه فرمود: همانا من میراثی برای شما به جای گذاشته‌ام که اگر به آن تمسک کنید، هیچگاه گمراه نمی‌شوید. میرامیراث من کتاب خدا و اهل بیتم علیهم السلام  هستند.

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏29/ص341/ح6

یکشنبه10/ذیحجه/روز16 سفر/8روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۴-۹:۱۵:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:15494
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 621

دهم ذیحجه روز عید قربان است و روزی است که حاجیان در منا قربانی می‌کنند و تا سه روز دیگر باید در منا بمانند.

پیامبر در روز دهم در منا  خطبه‌ای خواندند و خبر دادند که این سال، سال آخر عمر او است و بار دیگر بر بطلان سنتهای جاهلیت و دستورات اسلام تأکید کردند و فرمودند که هر کس کلمه «لا اله الا الله» را بگوید جانش و مالش در امان و ریختن خونش حرام است.

در آخر سخنرانی خود فرمودند:

آگاه باشید من بین شما دو چیز را به یادگار گذاشتم. اگر به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی‌شوید. آن دو یادگار کتاب خدا و اهل بیت من است.

خداوند لطیف و خبیر به من خبر داده که این دو تا کنار حوض کوثر از هم جدا نمی‌شوند.

آگاه باشید هر کس به این دو چنگ بزند نجات می‌یابد و هر کس با این دو مخالفت کند هلاک می‌شود.

ای مردم آیا این دستور الهی را ابلاغ کردم.

مردم گفتند: بله.

پیامبر اکرم فرمود:

                   خدایا شاهد باش!

آنگاه فرمود:

آگاه باشید! در قیامت عده‌ای از مردم کنار حوض بر من وارد می‌شوند و ملائک آن‌ها را از من دور می‌کنند.

من به پروردگار می‌گویم: خدایا! اینان اصحاب من هستند.

پس پاسخ می‌شنوم: ای محمد! اینان بعد از تو بدعتها گذاشتند و سنت تو را تحریف کردند.

آنگاه من می‌گویم: دورشان کنید! دورشان کنید![1]

 

[1]ـ وَ كَانَ مِنْ قَوْلِهِ بِمِنًى أَنْ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِي وَ اعْقِلُوهُ عَنِّي فَإِنِّي لَا أَدْرِي لَعَلِّي لَا أَلْقَاكُمْ بَعْدَ عَامِي هَذَا ثُمَّ قَالَ… ثُمَّ قَالَ أَلَا وَ إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِيَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ أَلَا فَمَنْ اعْتَصَمَ بِهِمَا فَقَدْ نَجَا وَ مَنْ خَالَفَهُمَا فَقَدْ هَلَكَ أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ قَالُوا نَعَمْ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ قَالَ أَلَا وَ إِنَّهُ سَيَرِدُ عَلَيَّ الْحَوْضَ مِنْكُمْ رِجَالٌ فَيُدْفَعُونَ عَنِّي فَأَقُولُ رَبِّ أَصْحَابِي فَيُقَالُ يَا مُحَمَّدُ إِنَّهُمْ أَحْدَثُوا بَعْدَكَ وَ غَيَّرُوا سُنَّتَكَ فَأَقُولُ سُحْقاً سُحْقاً. 

دوشنبه11/ذیحجه/روز17 سفر/7روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۴-۹:۱۵:۲۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:15495
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 595

پیامبر در منا ماند و باقی مانده اعمال منا را با به جا آوردند.

سه‌شنبه12/ذیحجه/روز18 سفر/6روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۴-۹:۱۶:۳۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۶/۱۴-۵:۲۰:۲
    • کد مطلب:15499
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 638

امروز آخرین روز وقوف در منا است و آخرین ساعات حج.

پیامبر نماز صبح را در منا خواندند و رمی جمره را به جا آوردند و آماده شدند که قبل از ظهر از منا به طرف مکه حرکت کنند.

اکنون مسلمانان مناسک حج را قدم به قدم از پیامبر آموخته‌اند.

اما دغدغه‌های پیامبر همچنان ادامه دارد.

آری دوازدهم ذیحجه سال ده هجری سوره نصر بر پیامبر نازل شد.

آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خبر وفات خود را شنیدم و دستور داد مردم در مسجد خیف که در منا قرار دارد جمع شوند. آنگاه برای آنان سخنرانی کرد:

خداوند شاداب سازد بنده‌ای را که سخن مرا بشوند و در سینه حفظ کند و به دیگران که نشنیده‌اند برساند.

ای مردم من دو چیز گرانبها برای شما به میراث گذاشتم.

پرسیدند: آن دو چیز گرانبها چیست؟

پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که دو انگشت سبابه خود را کنار هم گذاشته بود، فرمودند:

کتاب خدا است و اهل بیتم.

خداوند به من خبر داده که این دو تا کنار حوض کوثر از هم جدا نمی‌شوند، مثل دو انگشت من.

و در حالی که انگشت سبابه و انگشت وسط را کنار هم قرار دادند، فرمودند.

این دو با هم هستند نه مثل این دو انگشت که یکی بلندتر از دیگری است؛ (چرا که قرآن و اهل بیتم هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند و مساوی هستند).[1]

 

وقتی مناسک حج تمام شد، پیامبر سوار بر ناقه شدند و فرمودند: «غیر مسلمان وارد بهشت نمی‌شود».

ابوذر سؤال کرد: ای رسول خدا! اسلام چیست؟

پیامبر در جواب فرمودند:

اسلام عریان است. لباسش تقوا و زینتش حیا و ملاک و ضابطه آن ورع و جمال و زیبایی او دین و ثمره آن عمل صالح است.

هر چیزی ریشه و پایه‌ای دارد و اساس اسلام محبت ما اهل بیت است.[2]

 

مناسک حج تمام شده و مسلمانان به مکه برگشته‌اند و اکنون برای همه معلوم شده که هنوز کار پیامبر تمام نشده و حج آخرین کار نبوده و مسئله خلافت و امامت بعد از پیامبر، آخرین مسئله‌ای است که باید روشن شود.

 

[1]ـ فَلَمَّا كَانَ آخِرُ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ التَّشْرِيقِ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نُعِيَتْ إِلَيَّ نَفْسِي ثُمَّ نَادَى الصَّلَاةَ جَامِعَةً فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ فَاجْتَمَعَ النَّاسُ وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ نَضَّرَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا لِمَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَيْرُ فَقِيهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ ثَلَاثٌ لَا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَ لُزُومُ جَمَاعَتِهِمْ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِيطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الثَّقَلَانِ فَقَالَ كِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِيَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ كَإِصْبَعَيَّ هَاتَيْنِ وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ وَ لَا أَقُولُ كَهَاتَيْنِ وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتِهِ وَ الْوُسْطَى فَتَفْضُلَ هَذِهِ عَلَى هَذِهِ. (بحار الأنوار/ج‏37/ب52/ص115/ح6)

[2]ـ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو نَصْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْبَصِيرُ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ نَصْرِ بْنِ سَعِيدٍ الْبَاهِلِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ، عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ: لَمَّا قَضَى رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مَنَاسِكَهُ مِنْ حِجَّةِ الْوَدَاعِ، رَكِبَ رَاحِلَتَهُ وَ أَنْشَأَ يَقُولُ: لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ مُسْلِماً. فَقَامَ إِلَيْهِ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ) فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ مَا الْإِسْلَامُ فَقَالَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): الْإِسْلَامُ عُرْيَانٌ لِبَاسُهُ التَّقْوَى، وَ زِينَتُهُ الْحَيَاءُ، وَ مِلَاكُهُ الْوَرَعُ، وَ جَمَالُهُ‏[2] الدِّينُ، وَ ثَمَرُهُ الْعَمَلُ الصَّالِحُ، وَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ أَسَاسٌ، وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. (الأمالي للطوسي/مجلس سوم/ص84/ح126-35)

چهارشنبه13/ذیحجه/روز19 سفر/5روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۵-۶:۴۰:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۷/۰۷-۲۲:۵۹:۷
    • کد مطلب:15501
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1066

یک روز است که مناسک حج تمام شده و پیامبر در مکه هستند. اکنون همه مسلمانان می‌دانند که این آخرین حج پیامبر است و می‌دانند مسئله مهمی که باقی مانده،مسئله جانشینی است. 

تحویل ودایع انبیاء به امیر المؤمنین

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۵-۶:۳۷:۱۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۶/۱۴-۵:۲۲:۴۳
    • کد مطلب:15504
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 919

آنگاه که حج مسلمانان پایان یافت پیامبر وارد مکه شد و یک روز در مکه توقف کرد که جبرئیل بر او نازل شد و آیات اول سوره عنکبوت را برای پیامبر خواند و گفت ای رسول خدا بخوان این آیات را:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏، الم، أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ، وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ، أَمْ حَسِبَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ.[1]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال کرد: ای جبرئیل! این فتنه‌ای که در آیات بیان شده، چه فتنه‌ٰای است؟

جبرئیل پاسخ داد: ای محمد! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌گوید:

به همه پیامبران قبل از تو، پیش از زمان وفاتشان دستور دادم که جانشین خود را به مردم معرفی کند که بعد از او جای او بنشیند و سنت و احکام او را زنده نگه دارد.

راستگویان [در ایمان] کسانی هستند که از رسول الله در امر ولایت اطاعت کنند و دروغگویان [در ایمان] کسانی هستند که با رسول الله در امر جانشینی او مخالفت کنند.

جبرئیل ادامه داد:

ای محمد! زمان وصال تو به پرودگار و بهشت نزدیک است. خدای متعال به تو دستور می‌دهد که برای امتت بعد از خود علی بن ابی طالب علیهما السلام را به خلافت نصب کنی و از مردم [برای اطاعت او] تعهد بگیری.

علی است که جانشین تو است و امور رعیت تو به دست اجرا می‌‌شود.

عده‌ای از امت تو از او اطاعت می‌کنند و گروهی با او مخالفت می‌نمایند و این همان فتنه‌ای که در آیه بیان شده است.

خداوند به تو دستور می‌دهد هر آنچه به تو آموخته به علی بیاموزی و هر آنچه به تو سپرده به علی بسپاری که اوست امانت دار بعد از تو و امین پروردگار. ای محمد! تو را به عنوان نبی برگزیدم و علی را به عنوان وصی و جانشین تو اختیار کردم.

آنگاه رسول خدا امیر المؤمنین را فراخواند و یک روز و یک شب با او در یک جلسه خصوصی بود و علوم و حکمت و میراث انبیاء را به او سپرد و به او از آنچه جبرئیل گفته بود خبر داد.[2]

 

[1]ـ ترجمه فولادوند: به نام خداوند رحمتگر مهربان. الف، لام، ميم. آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند؟ و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.

[2]ـ فَلَمَّا اسْتَتَمَّ حَجُّهُمْ وَ قَضَوْا مَنَاسِكَهُمْ وَ عَرَّفَ النَّاسَ جَمِيعَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ وَ أَعْلَمَهُمْ أَنَّهُ قَدْ أَقَامَ لَهُمْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ ع وَ قَدْ أَزَالَ عَنْهُمْ جَمِيعَ مَا أَحْدَثَهُ الْمُشْرِكُونَ بَعْدَهُ وَ رَدَّ الْحَجَرَ [الْحَجَ‏] إِلَى حَالَتِهِ الْأُولَى وَ دَخَلَ مَكَّةَ فَأَقَامَ بِهَا يَوْماً وَاحِداً فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع بِأَوَّلِ سُورَةِ الْعَنْكَبُوتِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ فَقَالَ‏ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ إِنِّي مَا أَرْسَلْتُ نَبِيّاً قَبْلَكَ إِلَّا أَمَرْتُهُ عِنْدَ انْقِضَاءِ أَجَلِهِ أَنْ يَسْتَخْلِفَ عَلَى أُمَّتِهِ مِنْ بَعْدِهِ مَنْ يَقُومُ مَقَامَهُ وَ يُحْيِي لَهُمْ سُنَّتَهُ وَ أَحْكَامَهُ فَالْمُطِيعُونَ لِلَّهِ فِيمَا يَأْمُرُهُمْ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ هُمُ الصَّادِقُونَ وَ الْمُخَالِفُونَ عَلَى أَمْرِهِ الْكَاذِبُونَ وَ قَدْ دَنَا يَا مُحَمَّدُ مَصِيرُكَ إِلَى رَبِّكَ وَ جَنَّتِهِ وَ هُوَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَنْصِبَ لِأُمَّتِكَ مِنْ بَعْدِكَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ تَعْهَدَ إِلَيْهِ فَهُوَ الْخَلِيفَةُ الْقَائِمُ بِرَعِيَّتِكَ وَ أُمَّتِكَ إِنْ أَطَاعُوهُ وَ إِنْ عَصَوْهُ وَ سَيَفْعَلُونَ ذَلِكَ وَ هِيَ الْفِتْنَةُ الَّتِي تَلَوْتُ الْآيَ فِيهَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تُعَلِّمَهُ جَمِيعَ مَا عَلَّمَكَ وَ تَسْتَحْفِظَهُ جَمِيعَ مَا حَفَّظَكَ وَ اسْتَوْدَعَكَ فَإِنَّهُ الْأَمِينُ الْمُؤْتَمَنُ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي اخْتَرْتُكَ مِنْ عِبَادِي نَبِيّاً وَ اخْتَرْتُهُ لَكَ وَصِيّاً قَالَ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيّاً ع يَوْماً فَخَلَا بِهِ يَوْمَ ذَلِكَ وَ لَيْلَتَهُ وَ اسْتَوْدَعَهُ الْعِلْمَ وَ الْحِكْمَةَ الَّتِي آتَاهُ إِيَّاهَا وَ عَرَّفَهُ مَا قَالَ جَبْرَئِيلُ. (بحار الانوار/ج28/ب3/ص95)

فاش شدن راز پیامبر توسط عایشه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۵-۶:۳۷:۱۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۶/۱۴-۵:۲۵:۲۰
    • کد مطلب:15505
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1508

آری! آن شب نوبت عایشه بود که پیامبر نزد او باشد.

عایشه از نبودن پیامبر شکایت کرد و گفت: یا رسول الله! خلوت تو با علی طولانی شد.

پیامبر از او روی برگرداند.

عایشه گفت: یا رسول الله! چرا از من روی گردانی؟! و چرا مطلبی که شاید صلاح من در او باشد از من مخفی می‌نمایی؟!

رسول خدا فرمود:

راست گفتی. قسم به خدا مطلبی است که صلاح هر کسی است که خداوند به او سعادت قبول آن را بدهد و توفیق ایمان به آن پیدا کند.

مطلبی است که به من دستور داده شده به همه مردم اعلام کنم و به زودی هر وقت همه مردم از آن آگاه شدند، تو از آن با خبر خواهی شد.

عایشه گفت: ای رسول خدا! چرا الآن به من خبر نمی‌دهی، تا زودتر به آن عمل کند و زودتر به مصلحت خویش برسم.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

به تو خبر می‌دهم به شرط این که آن را حفظ کنی تا خودم به مردم اعلام نمایم.

اگر آن را حفظ کنی، خداوند حال و آینده در همه حال تو را حفظ کند و این فضیلتی است برای تو که زودتر از دیگران از آن آگاه شدی و زودتر از همه خدا و رسول را در این مطلب تصدیق کردی و به آن ایمان آوردی.

اگر خیانت کنی و آن را ضایع سازی و فاش کنی، به خدا کافر شدی و اجرت از بین می‌رود و خدا و رسول از تو بیزاری می‌جویند و تو از زیان کاران خواهی بود و البته فاش کردن تو ضرری به خدا و رسول نمی‌رساند.

عایشه به پیامبر قول داد که راز او را زودتر از موعدش فاش نکند و به آن مطلب ایمان بیاورد.

آنگاه پیامبر فرمود:

خداوند متعال به من خبر داده که عمرم رو به پایان است و به من دستور داده که علی را به عنوان نشانه برای مردم نصب کنم و او را امام بین آن‌ها قرار دهم و علی را جانشین بعد از خود اعلام کنم همان طوری که همه انبیا قبل از من جانشین خود را به مردم معرفی کردند.

من به سوی پرودگارم می‌روم و دستور خدا را اجرا می‌نمایم.

اما تو باید این راز را در سویدای دلت پنهان کنی تا خداوند اذن دهد به اعلام آن.

عایشه به پیامبر برای بار دوم قول داد؛

اما خداوند به پیامبرش خبر داد که او راز پیامبر را برای حفصه آشکار کرده و هر دو راز پیامبر را نزد پدرانشان ابوبکر و عمر فاش نمودند.

صحیفه ملعونه و نقشه ترور رسول خدا توسط منافقین

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۵-۶:۳۷:۱۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۶/۱۴-۵:۲۶:۵۷
    • کد مطلب:15506
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1138

راز پیامبر فاش شد و منافقین به مشورت نشستند.

آنان علی رغم دستور الهی به انتصاب امیر المؤمنین علیه السلام برای وصایت و خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله، از خلافت علی راضی نبودند و در کعبه جمع شدند و گفتند:

محمد می‌خواهد خلافت را، مانند پادشاه ایران و روم، موروثی کند.

اگر علی به خلافت برسد دیگر بهره‌ای از دنیا نصیبمان نمی‌شود؛ چرا که محمد با این که از نفاق ما خبردار بود، به ظاهر ما با ما معامله می‌کرد ولی علی قرار است مطابق با آنچه در واقع هستیم با ما معامله کند.

خوب فکر کنید و به حال خود بیندیشید که چه کنیم.

مشورت کردند و فکرهای پلید خود را روی هم گذاشتند و همه با هم تعهدی را نوشتند و امضا کردند که اگر محمد از دنیا رفت یا کشته شد، هرگز نگذارند خلافت و امامت در اهل بیت او قرار بگیرد.[1]

در این تعهدنامه، هم قسم شدند که ناقه پیامبر در در گردنه هرشی که قبل از مدینه است پی کنند و بر اثر آن پیامبر در دره هرشی سقوط کند، همان طور که یک بار در جنگ تبوک این کار را کرده بودند و موفق نشدند.[2]

آنگاه بود که خداوند این آیه را بر پیامبر نازل کرد:

أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ، أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ.[3]

 

[1]ـ فَاجْتَمَعَ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ قَالُوا يُرِيدُ مُحَمَّدٌ ص أَنْ يَجْعَلَ الْإِمَامَةَ فِي أَهْلِ بَيْتِهِ فَخَرَجَ مِنْهُمْ أَرْبَعَةُ نَفَرٍ إِلَى مَكَّةَ وَ دَخَلُوا الْكَعْبَةَ وَ تَعَاهَدُوا وَ تَعَاقَدُوا وَ كَتَبُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ كِتَاباً إِنْ أَمَاتَ اللَّهُ مُحَمَّداً أَوْ قَتَلَهُ أَنْ لَا يَرُدُّوا هَذَا الْأَمْرَ فِي أَهْلِ بَيْتِهِ أَبَداً فَأَنْزَلَ اللَّهُ‏ تَعَالَى عَلَى نَبِيِّهِ فِي ذَلِكَ أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ مَكَّةَ يُرِيدُ الْمَدِينَةَ. (بحار الأنوار/ج‏37/ب52/ص114/ح6)

[2]ـ فَلَمَّا اسْتَتَمَّ حَجُّهُمْ وَ قَضَوْا مَنَاسِكَهُمْ وَ عَرَّفَ النَّاسَ جَمِيعَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ وَ أَعْلَمَهُمْ أَنَّهُ قَدْ أَقَامَ لَهُمْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ ع وَ قَدْ أَزَالَ عَنْهُمْ جَمِيعَ مَا أَحْدَثَهُ الْمُشْرِكُونَ بَعْدَهُ وَ رَدَّ الْحَجَرَ [الْحَجَ‏] إِلَى حَالَتِهِ الْأُولَى وَ دَخَلَ مَكَّةَ فَأَقَامَ بِهَا يَوْماً وَاحِداً فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع بِأَوَّلِ سُورَةِ الْعَنْكَبُوتِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ فَقَالَ‏ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ إِنِّي مَا أَرْسَلْتُ نَبِيّاً قَبْلَكَ إِلَّا أَمَرْتُهُ عِنْدَ انْقِضَاءِ أَجَلِهِ أَنْ يَسْتَخْلِفَ عَلَى أُمَّتِهِ مِنْ بَعْدِهِ مَنْ يَقُومُ مَقَامَهُ وَ يُحْيِي لَهُمْ سُنَّتَهُ وَ أَحْكَامَهُ فَالْمُطِيعُونَ لِلَّهِ فِيمَا يَأْمُرُهُمْ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ هُمُ الصَّادِقُونَ وَ الْمُخَالِفُونَ عَلَى أَمْرِهِ الْكَاذِبُونَ وَ قَدْ دَنَا يَا مُحَمَّدُ مَصِيرُكَ إِلَى رَبِّكَ وَ جَنَّتِهِ وَ هُوَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَنْصِبَ لِأُمَّتِكَ مِنْ بَعْدِكَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ تَعْهَدَ إِلَيْهِ فَهُوَ الْخَلِيفَةُ الْقَائِمُ بِرَعِيَّتِكَ وَ أُمَّتِكَ إِنْ أَطَاعُوهُ وَ إِنْ عَصَوْهُ وَ سَيَفْعَلُونَ ذَلِكَ وَ هِيَ الْفِتْنَةُ الَّتِي تَلَوْتُ الْآيَ فِيهَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تُعَلِّمَهُ جَمِيعَ مَا عَلَّمَكَ وَ تَسْتَحْفِظَهُ جَمِيعَ مَا حَفَّظَكَ وَ اسْتَوْدَعَكَ فَإِنَّهُ الْأَمِينُ الْمُؤْتَمَنُ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي اخْتَرْتُكَ مِنْ عِبَادِي نَبِيّاً وَ اخْتَرْتُهُ لَكَ وَصِيّاً قَالَ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيّاً ع يَوْماً فَخَلَا بِهِ يَوْمَ ذَلِكَ وَ لَيْلَتَهُ وَ اسْتَوْدَعَهُ الْعِلْمَ وَ الْحِكْمَةَ الَّتِي آتَاهُ إِيَّاهَا وَ عَرَّفَهُ مَا قَالَ جَبْرَئِيلُ. وَ كَانَ ذَلِكَ فِي يَوْمِ عَائِشَةَ بِنْتِ أَبِي بَكْرٍ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ طَالَتِ اسْتِخْلَاؤُكَ بِعَلِيٍّ ع مُنْذُ الْيَوْمِ قَالَ فَأَعْرَضَ عَنْهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَتْ لِمَ تُعْرِضُ عَنِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَمْرٍ لَعَلَّهُ يَكُونُ لِي صَلَاحاً فَقَالَ صَدَقْتِ وَ ايْمُ اللَّهِ إِنَّهُ لَأَمْرٌ صَلَاحٌ لِمَنْ أَسْعَدَهُ اللَّهُ بِقَبُولِهِ وَ الْإِيمَانِ بِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُ بِدُعَاءِ النَّاسِ جَمِيعاً إِلَيْهِ وَ سَتَعْلَمِينَ ذَلِكَ إِذَا أَنَا قُمْتُ بِهِ فِي النَّاسِ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ لَا تُخْبِرُنِي بِهِ الْآنَ لِأَتَقَدَّمَ بِالْعَمَلِ بِهِ وَ الْأَخْذِ بِمَا فِيهِ الصَّلَاحُ قَالَ سَأُخْبِرُكِ بِهِ فَاحْفَظِيهِ إِلَى أَنْ أُومَرَ بِالْقِيَامِ بِهِ فِي النَّاسِ جَمِيعاً فَإِنَّكِ إِنْ حَفِظْتِيهِ حَفِظَكِ اللَّهُ فِي الْعَاجِلَةِ وَ الْآجِلَةِ جَمِيعاً وَ كَانَتْ لَكِ الْفَضِيلَةُ بِالسَّبْقَةِ وَ الْمُسَارَعَةِ إِلَى الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ أَضَعْتِهِ وَ تَرَكْتِ رِعَايَةَ مَا أُلْقِي إِلَيْكِ مِنْهُ كَفَرْتِ بِرَبِّكِ وَ حَبِطَ أَجْرُكِ وَ بَرِئَتْ مِنْكِ ذِمَّةُ اللَّهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ وَ كُنْتِ مِنَ الْخَاسِرِينَ وَ لَنْ يَضُرَّ اللَّهَ ذَلِكِ وَ لَا رَسُولَهُ فَضَمِنَتْ لَهُ حِفْظَهُ وَ الْإِيمَانَ بِهِ وَ رِعَايَتَهُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَخْبَرَنِي أَنَّ عُمُرِي قَدِ انْقَضَى وَ أَمَرَنِي أَنْ أَنْصِبَ عَلِيّاً لِلنَّاسِ عَلَماً وَ أَجْعَلَهُ فِيهِمْ إِمَاماً وَ أَسْتَخْلِفَهُ‏ كَمَا اسْتَخْلَفَ الْأَنْبِيَاءُ مِنْ قَبْلِي أَوْصِيَاءَهُمْ وَ إِنِّي صَائِرٌ إِلَى أَمْرِ رَبِّي وَ آخِذٌ فِيهِ بِأَمْرِهِ فَلْيَكُنِ الْأَمْرُ مِنْكِ تَحْتَ سُوَيْدَاءِ قَلْبِكِ إِلَى أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ بِالْقِيَامِ بِهِ فَضَمِنَتْ لَهُ ذَلِكَ وَ قَدِ اطَّلَعَ اللَّهُ نَبِيَّهُ عَلَى مَا يَكُونُ مِنْهَا فِيهِ وَ مِنْ صَاحِبَتِهَا حَفْصَةَ وَ أَبَوَيْهِمَا فَلَمْ تَلْبَثْ أَنْ أَخْبَرَتْ حَفْصَةَ وَ أَخْبَرَتْ كُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا أَبَاهَا. وَ قَدِ اطَّلَعَ اللَّهُ نَبِيَّهُ عَلَى مَا يَكُونُ مِنْهَا فِيهِ وَ مِنْ صَاحِبَتِهَا حَفْصَةَ وَ أَبَوَيْهِمَا فَلَمْ تَلْبَثْ أَنْ أَخْبَرَتْ حَفْصَةَ وَ أَخْبَرَتْ كُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا أَبَاهَا فَاجْتَمَعَا وَ أَرْسَلَا إِلَى جَمَاعَةِ الطُّلَقَاءِ وَ الْمُنَافِقِينَ فَخَبَّرَاهُمْ بِالْأَمْرِ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ قَالُوا إِنَّ مُحَمَّداً يُرِيدُ أَنْ يَجْعَلَ هَذَا الْأَمْرَ فِي أَهْلِ بَيْتِهِ كَسُنَّةِ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ إِلَى آخِرِ الدَّهْرِ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا لَكُمْ فِي الْحَيَاةِ مِنْ حَظٍّ إِنْ أَفْضَى هَذَا الْأَمْرُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع وَ إِنَّ مُحَمَّداً عَامَلَكُمْ عَلَى ظَاهِرِكُمْ وَ إِنَّ عَلِيّاً يُعَامِلُكُمْ عَلَى مَا يَجِدُ فِي نَفْسِهِ مِنْكُمْ فَأَحْسِنُوا النَّظَرَ لِأَنْفُسِكُمْ فِي ذَلِكَ وَ قَدِّمُوا رَأْيَكُمْ فِيهِ وَ دَارَ الْكَلَامُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ أَعَادُوا الْخِطَابَ وَ أَجَالُوا الرَّأْيَ فَاتَّفَقُوا عَلَى أَنْ يَنْفِرُوا بِالنَّبِيِّ ص نَاقَتَهُ عَلَى عَقَبَةِ هَرْشَى وَ قَدْ كَانُوا عَمِلُوا مِثْلَ ذَلِكَ فِي غَزْوَةِ تَبُوكَ. (بحار الانوار/ج28/ب3/ص95)

[3]ـ ترجمه فولادوند: يا در كارى ابرام ورزيده‏اند؟ ما [نيز] ابرام مى‏ورزيم. آيا مى‏پندارند كه ما راز آنها و نجوايشان را نمى‏شنويم؟ چرا، و فرشتگان ما پيش آنان [حاضرند و] ثبت مى‏كنند. (زخرف/79-80)

پنجشنبه14/ذیحجه/روز20 سفر/4روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۶-۲۲:۳۶:۲۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۷/۰۷-۲۳:۳:۱۱
    • کد مطلب:15508
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1079

در این روز کاروان حج با کعبه وداع گفتند و به طرف غدیر حرکت کردند.[1]

یمن در جنوب مکه قرار دارد، ولی طبق مستندات تاریخی و روایی دوازده هزار نفر از اهل یمن هم با پیامبر در خلاف مسیر یعنی به طرف شمال حرکت کردند.[2] همچنین پنج هزار نفر از اهل مکه هم با پیامبر از مکه خارج شدند.[3]

بنا بر این، این احتمال وجود دارد که پیامبر در مکه دستور داده باشند که همه به طرف غدیر حرکت کنند.

 

[1]ـ بعضی خروج پیامبر را قبل از اذان صبح روز پانزدهم گفته‌اند. حقیر هنوز مستند صریحی که روز خروج را تعیین کرده باشد پیدا نکردم. آنچه قرینه است بر این که روز خروج روز چهاردهم است مطلبی است که در روایت بحار الأنوار/ج‏28/ص98/باب3 آمده است. در این روایت تصریح شده که پیامبر بعد از این که دو روز و دو شب حرکت کردند روز سوم آیه‌ای نازل شد و شب چهارم هم آیه‌ای و فردای آن شب اجتماع مسلمانان در غدیر بود. پس روز سوم حرکت باید روز شانزدهم باشد و دو روز و دو شب هم با حرکت روز چهاردهم سازگار است. اگر دوستان مستند بهتری در این مطلب دارند ارائه بفرمایند.

[2]ـ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ علیه السلام قَالَ: لَمَّا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِلَى مَكَّةَ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ فَلَمَّا انْصَرَفَ مِنْهَا وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ وَ قَدْ شَيَّعَهُ مِنْ مَكَّةَ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ رَجُلٍ مِنَ الْيَمَنِ وَ خَمْسَةُ أَلْفِ رَجُلٍ مِنَ الْمَدِينَةِ. (بحار الأنوار/ج‏37/ص165/ب52/ح42)

 

[3]ـ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام… إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله خَرَجَ مِنَ الْمَدِينَةِ حَاجّاً وَ تَبِعَهُ خَمْسَةُ آلَافٍ وَ رَجَعَ مِنْ مَكَّةَ وَ قَدْ شَيَّعَهُ خَمْسَةُ آلَافٍ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ. (بحار الأنوار/ج‏37/ص140/ب52/ح33)

جمعه15/ذیحجه/روز21 سفر/3روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۷-۲۳:۶:۴۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۷/۰۷-۲۳:۴:۱
    • کد مطلب:15509
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 918

روز پانزدهم ذیحجه روز دوم حرکت پیامبر به سوی مدینه و غدیر است.

طبق مستندات تاریخی پیامبر در راه برگشت بسیار عجله داشتند.[1]

 

[1]ـ بحار الأنوار/ج‏28/ص98/باب3

شنبه16/ذیحجه/روز22 سفر/2روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۸-۱۵:۱۷:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۷/۰۸-۴:۴۷:۲۹
    • کد مطلب:15516
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 900

روز شانزدهم روز سوم حرکت پیامبر به سوی مدینه و غدیر است.

در این روز جبرئیل بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد و آیات آخر سوره حجر را برای او آورد:

فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعينَ، عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ، فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ، إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ.[1]

پیامبر به سرعت حرکت میکرد تا به مدینه برسد و امیر المؤمنین را به عنوان جانشین بعد از خود معرفی و نصب کند.[2]

 

[1]ـ ترجمه فولادوند: پس سوگند به پروردگارت كه از همه آنان خواهيم پرسيد، از آنچه انجام می‌‏دادند. پس آنچه را بدان مأمورى آشكار كن و از مشركان روى برتاب، كه ما [شرّ] ريشخندگران را از تو برطرف خواهيم كرد. (حجر/92-95)

[2]ـ فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ ع بِآخِرِ سُورَةِ الْحِجْرِ فَقَالَ اقْرَأْ فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ‏ «1» قَالَ وَ رَحَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَغَذَّ السَّيْرَ مُسْرِعاً عَلَى دُخُولِهِ الْمَدِينَةَ لِيَنْصِبَ عَلِيّاً ع عَلَماً لِلنَّاسِ. (بحار الأنوار/ج‏28/ص98)

یکشنبه17/ذیحجه/روز23 سفر/1روز تا غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۰۸-۲۲:۴۵:۵۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۷/۰۹-۸:۲۸:۹
    • کد مطلب:15517
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 916

روز هفدهم، روز چهارم در مسیر برگشت از مکه است.

هنگام شب جبرئیل نازل شد و آیه‌ای سرنوشت ساز برای پیامبر آورد:

يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ‏ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ.[1]

مراد از کافرین همان کسانی بودند که نقشه ترور پیامبر را در سر می‌پرورانیدند.

در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله روز به جبرئیل کرد و فرمود:

ای جبرئیل! آیا نمی‌بینی به چه سرعتی به طرف مدینه می‌روم که ولایت علی را بر حاضر و غائب واجب کنم؟!

جبرئیل گفت:

خداوند به تو دستور می‌دهد که ولایت علی را فردا اعلام کنی و بر همه واجب فرمایی.

رسول خدا فرمود:

ای جبرئیل! ان شاء الله فردا اعلام خواهم کرد.[2]

 

پیامبر رو به مردم کرد و فرمود:

جبرئیل به علی این گونه سلام کرد: السلام علیک یا امیر المؤمنین.

امیر المؤمنین فرمود:

صدای جیرئیل را می‌شنوم و او را می‌بینیم.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

ای علی! این جبرئیل است که آمده است مرا خبر دهد به آنچه خدا قبلا به من وعده داده بود.

آنگاه پیامبر به تک تک اصحابش دستور داد که به علی همان طوری سلام کنند که جبرئیل سلام کرده بود و او را امیر مؤمنان خطاب کنند.

سپس به بلال فرمود:

ای بلال! در بین مردم اعلام کند که فردا همه باید حرکت کنند و در غدیر خم جمع شوند و کسی باقی نماند الا کسانی که ناتوان و عاجز هستند.[3]

 

[1]ـ ترجمه فولادوند: اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى پيامش را نرسانده‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى‏دارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمى‏كند. (مائده/67)

[2]ـ فَلَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ الرَّابِعَةُ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ فِي آخِرِ اللَّيْلِ فَقَرَأَ عَلَيْهِ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ وَ هُمُ الَّذِينَ هَمُّوا بِرَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ مَا تَرَانِي يَا جَبْرَئِيلُ أُغِذُّ السَّيْرَ مُجِدّاً فِيهِ لِأَدْخُلَ الْمَدِينَةَ فَأَفْرِضَ وَلَايَتَهُ عَلَى الشَّاهِدِ وَ الْغَائِبِ فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَفْرِضَ وَلَايَتَهُ غَداً إِذَا نَزَلْتَ مَنْزِلَكَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نَعَمْ يَا جَبْرَئِيلُ غَداً أَفْعَلُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالرَّحِيلِ مِنْ وَقْتِهِ. (بحار الأنوار/ج‏28/ص98/باب3)

[3]ـ وَ قَالَ وَ سَلَّمَ جَبْرَئِيلُ عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلِيٌّ ع يَا رَسُولَ اللَّهِ أَسْمَعُ الْكَلَامَ وَ لَا أَحُسُّ الرُّؤْيَةَ فَقَالَ يَا عَلِيُّ هَذَا جَبْرَئِيلُ أَتَانِي مِنْ قِبَلِ رَبِّي بِتَصْدِيقِ مَا وَعَدَنِي ثُمَّ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا فَرَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ حَتَّى سَلَّمُوا عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ يَا بِلَالُ نَادِ فِي النَّاسِ أَنْ لَا يَبْقَى غَداً أَحَدٌ إِلَّا عَلِيلٌ إِلَّا خَرَجَ إِلَى غَدِيرِ خُمٍّ. (بحار الأنوار/ج‏37/ص111)

دوشنبه18/ذیحجه/روز24 سفر/آغاز مراسم غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۱۰-۵:۲۷:۱۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۶/۱۴-۱۶:۴۱:۴۶
    • کد مطلب:15529
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 928

روز هیجدهم ذیحجه روز سرنوشت سازی است که ضامن بقاء اسلام است

در این روز نزدیک ظهر پیامبر به جحفه رسیدند.

به مجرد این که به این مکان رسیدند مسیر حرکت را به سمت راست جاده تغییر دادند و از جاده مدینه خارج شدند.

دستور داد آنان که جلو رفتند برگردند و آنان که عقب ماندند برسند.

کمی سمت راست جحفه بیابانی است که در مسیر سیلاب‌های جحفه قرار دارد و سیلاب‌های سالیانه با عبور از آن بیابان به دریای سرخ ریخته می‌شود.

آبگیرهایی طبیعی در مسیر سیلاب قرار دارد که ذخیره آب منطقه است که به آن در زبان عربی «غدیر» گفته می‌شود. بعضی از این آبگیرها نامی دارند.

پیامبر در نزدیکی یکی از این آبگیرها که «خم» نام داشت، دستور توقف دادند.

باید توجه داشت که غدیر خم در مسیر راه قرار ندارد و توقفگاه کاروانیان نیست. با این حال توقف سه روزه‌ی در غدیر خم از امروز آغاز می‌شود.

نزدیک این برکه پنج درخت سر سبز و کهنسال با قامت و بلند و شاخ و برگ انبوه قرار دارد که سایبان خوبی است برای اجرای مراسم غدیر.[1]

وقتی کاراوانیان رسیدند، پیامبر با صدای بلند فرمود:

ای مردم! اجابت کنید دعوت کننده‌ی خدا را! من رسول خدا هستم!

این جمله حکایت از امر مهمی دارد که پیامبر باید از طرف خدا به مردم ابلاغ کند.

هوا آن قدر گرم است که رسول خدا قسمتی از لباسش را بر سر گرفته و قسمتی زیر پا انداخته است.

دستور داد زیر یکی از این درخت را تمیز کنند و خار و خاشاک آن را بکنند و جایگاهی برای سخنرانی آماده کنند.[2]

هنگام ظهر فرا رسید. بزرگترین اجتماع مسلمانان با پیامبر نماز خواندند.

آنگاه پیامبر به بالای منبری که آماده کرده بودند رفتند و دستور دادند امیر المؤمنین بر فراز منبر، سمت راست او، بایستد.

حداقل نود هزار و حداکثر صد و بیست هزار  نفر منتظرند تا ببینند پیامبر چه می‌‌گوید؟

سخنرانی تاریخی رسول اکرم شروع شد.

آن حضرت از نگرانی‌ٰهای خود گفتند. ازتوطئه‌های منافقین خبر دادند. از اختلاف امت اسلام بعد از هشدار دادند.

خبر مهمی بود که خدا دستور داده بود به مردم برساند و اگر نرساند زحمت بیست و سه ساله نبوت او بی ارزش است.

خبر چیست؟ آیا مردم آمادگی شنیدن آن را دارند؟ آیا منافقین چه واکنشی نسبت به این خبر نشان خواهند داد؟

آرام آرام آیات را خواندند. کدام آیات؟ همان‌هایی که بارها و در زمان‌ها مختلف و مکان‌های متفاوت و ماجراهایی که همه به یاد داشتند درباره‌ی علی نازل شده بود.

وضعیت جانشینی خود را تا قیامت معلوم کرد و فرمود دوازده نفر بعد او یکی پس از دیگری جانشینان اویند.

آنگاه فضائل علی را شمرد و دشمنی با او را دشمنی با خدا و رسول اعلام کرد و نفرین و لعن نمود دشمنان و نافرمانان از علی را.

باز برای اتمام حجت بیشتر و برای این که در طول تاریخ بماند و کسی انکار نکند دست  علی بلند کرد به طوری که قدمهای علی از زمین برداشته شد و آن جمله تاریخی را فرمود:

هر کس من سرپرست و مولای او هستم پس علی سرپرست و مولای او است.

دعا کرد و نفرین نمود:

خدایا دوست‌دارانش را دوست بدار و دشمن دشمنانش باش!

یارانش را یاری نما و کسانی که در مقابل او صف‌آرایی کنند را مخذول و ذلیل بنما!

آنگاه بود که خبر داد آیه‌ای نازل شده:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ‏ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً.[3]

خدا را شاهد گرفت که به آنچه مأمور بوده عمل کرده و فرمان خدا را به مردم رسانده و هشدار داد که مواظب باشند مسلمان بمیرند!

از توطئه‌های منافقین گفت و از عهدنامه‌ای که در کعبه امضا کرده بودند، پرده برداشت و هشدارها داد.

از منتقم و دست انتقام خدا گفت. از او گفت که خواهد آمد و جهان را پس از آن که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد می‌کند.

اعتراف گرفت. همه اعتراف کردند! همه فریاد زدند که قبول کردیم! همه گفتند که تسلیم پروردگار می‌شویم! همه گفتند در مقابل رسول و امیر مؤمنین سر تسلیم فرود می‌آوریم! اما هفتاد روز بعد…

خطبه‌ای طولانی خواند و دستور داد حاضران به غایبان برسانند.

آنگاه دستور داده خیمه‌ای بر پا کنند و همه‌ی مسلمانان اول با علی بیعت کنند و به او به عنوان «امیر المؤمنین» بیعت کنند و سپس به پیغمبر تبریک بگویند.

آیا می‌دانید اولین کسانی که بیعت کردند چه کسانی بودند؟!

 

[1]ـ گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر/ص18

[2]ـ فَبَيْنَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ سَمِعْنَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ هُوَ يُنَادِي أَيُّهَا النَّاسُ أَجِيبُوا دَاعِيَ‏ اللَّهِ‏ أَنَا رَسُولُ اللَّهِ فَأَتَيْنَاهُ مُسْرِعِينَ فِي شِدَّةِ الْحَرِّ فَإِذَا هُوَ وَاضِعٌ بَعْضَ ثَوْبِهِ عَلَى رَأْسِهِ وَ بَعْضَهُ عَلَى قَدَمِهِ مِنَ الْحَرِّ وَ أَمَرَ بِقَمِّ مَا تَحْتَ الدَّوْحِ فَقُمَّ مَا كَانَ ثَمَّةَ مِنَ الشَّوْكِ وَ الْحِجَارَةِ فَقَالَ رَجُلٌ مَا دَعَاهُ إِلَى قَمِّ هَذَا الْمَكَانِ وَ هُوَ يُرِيدُ أَنْ يَرْحَلَ مِنْ سَاعَتِهِ إِلَّا لِيَأْتِيَنَّكُمُ الْيَوْمَ بِدَاهِيَةٍ فَلَمَّا فَرَغُوا مِنَ الْقَمِّ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ يُؤْتَى بِأَحْلَاسِ دَوَابِّنَا وَ أَقْتَابِ إِبِلِنَا وَ حَقَائِبِنَا فَوَضَعْنَا بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ ثُمَّ أَلْقَيْنَا عَلَيْهَا ثَوْباً ثُمَّ صَعِدَ عَلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ نَزَلَ عَلَيَّ عَشِيَّةَ عَرَفَةَ أَمْرٌ ضِقْتُ بِهِ ذَرْعاً مَخَافَةَ تَكْذِيبِ أَهْلِ الْإِفْكِ حَتَّى جَاءَنِي فِي هَذَا الْمَوْضِعِ وَعِيدٌ مِنْ رَبِّي إِنْ لَمْ أَفْعَلْ أَلَا وَ إِنِّي غَيْرُ هَائِبٍ لِقَوْمٍ وَ لَا مُحَابٍ لِقَرَابَتِي أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ قَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ أَنْتَ يَا جَبْرَئِيلُ فَاشْهَدْ حَتَّى قَالَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَرَفَعَهُ إِلَيْهِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ قَالَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ هَلْ سَمِعْتُمْ فَقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَى قَالَ فَأَقْرَرْتُمْ قَالُوا بَلَى ثُمَّ قَالَ ص اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ أَنْتَ يَا جَبْرَئِيلُ فَاشْهَدْ. (بحار الأنوار/ج‏37/ص151/37)

[3]ـ امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان‏] آيينى برگزيدم. (مائده/۳)

سه‌شنبه19/ذیحجه/روز25 سفر/ادامه مراسم غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۱۱-۱۰:۹:۳۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:15532
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 877

مراسم بیعت

طبق دستور رسول اکرم مراسم در این روز ادامه پیدا کرد.

ابتدا همه مردان مسلمان بیعت کردند و بعد دستور داده شد در خیمه‌ی امیر المؤمنین پرده‌ای آویختند و در وسط تشت آبی گذاشتند و امیر المؤمنین یک طرف پرده دست در تشت داشت و در طرف دیگر زنان مسلمان یک به یک دست در دشت می‌گذاشتند و به عنوان امیر المؤمنین سلام می‌کردند و اقرار به ولایت او می‌نمودند.

اولین کسانی که بیعت کردند عمر و ابوبکر بودند که عمر گفت: مرحبا به تو که مولای هر مرد مؤمن و زن مؤمنی شدی.

شعر حسان بن ثابت

در این روز یا در روز غدیر حسان بین ثابت شعری درباره‌ٰی حادثه‌ی غدیر سرود و نزد پیامبر خواند و پیامبر شعر او را تأیید کردند و اولین سند تاریخی غدیر رقم خورد.

تمسخر منافقین

در روز عید غدیر یا امروز دو نفر که در روایات به عنوان ابوفلان و فلان نام برده شده آهسته گفتند:

اگر می‌توانست او را پیامبر می‌کرد. به خدا قسم اگر پیامبر هلاک شد، علی را از مقامش عزل می‌کنیم.

اگر سوسماری را بر ما خلیفه می‌کرد، برای ما بهتر بود.[1]

یکی از مسلمانان شنید و پیامبر خبر داد. پیامبر این دو نفر را خواست و از صحت و سقم ماجرا پرسید. آن دو انکار کردند. جبرئیل نازل شد و آیه‌ای آورد:

يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصير.[2]

 امام صادق می‌فرماید: به خدا قسم آن دو روبرگرداندند و توبه نکردند.[3]

امام صادق در روایت دیگری از قول رسول اکرم می‌ٰفرماید:

جبرئیل بر من نازل شد و خبر داد روز قیامت عده‌ای وارد محشر می‌شوند در حالی که امامشان سوسماری است مواظب باشید از آن گروه نباشید؛ چرا که خداوند می‌فرماید: قیامت روزی است که مردم به نام امامشان خوانده می‌شوند.[4]

آنچه از متون روایات بر می‌آید  این است که آیه 74 سوره توبه چند بار نازل شده که احتمالا هم روز غدیر نازل شده و هم روز بعد از آن و هم روز 21 ذیحجه که این امر نیاز به تحقیق بیشتر دارد.

 

[1]ـ وَ رُوِيَ‏ أَنَّ النَّبِيَّ ص لَمَّا فَرَغَ مِنْ غَدِيرِ خُمٍّ وَ تَفَرَّقَ النَّاسُ اجْتَمَعَ نَفَرٌ مِنْ قُرَيْشٍ يَتَأَسَّفُونَ عَلَى مَا جَرَى فَمَرَّ بِهِمْ ضَبٌّ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لَيْتَ مُحَمَّداً أَمَّرَ عَلَيْنَا هَذَا الضَّبَّ دُونَ عَلِيٍّ فَسَمِعَ ذَلِكَ أَبُو ذَرٍّ فَحَكَى ذَلِكَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص فَبَعَثَ إِلَيْهِمْ وَ أَحْضَرَهُمْ وَ عَرَضَ عَلَيْهِمْ مَقَالَهُمْ فَأَنْكَرُوا وَ حَلَفُوا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى‏ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا الْآيَةَ فَقَالَ النَّبِيُّ مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ الْخَبَرَ. (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام/ج‏3/ص41)

[2]ـ ترجمه فولادوند: به خدا سوگند مى‏خورند كه [سخن ناروا] نگفته‏اند، در حالى كه قطعاً سخن كفر گفته و پس از اسلام آوردنشان كفر ورزيده‏اند، و بر آنچه موفّق به انجام آن نشدند همّت گماشتند، و به عيبجويى برنخاستند مگر [بعد از] آنكه خدا و پيامبرش از فضل خود آنان را بى‏نياز گردانيدند. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است، و اگر روى برتابند، خدا آنان را در دنيا و آخرت عذابى دردناك مى‏كند، و در روى زمين يار و ياورى نخواهند داشت. (توبه/74)

[3]ـ سَلَّامٌ، عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يُحَدِّثُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: لَمَّا أَنْ نَصَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ يَوْمَ الْغَدِيرِ، فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ! وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ، وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، قَالَ أَبُو فُلَانٍ، وَ فُلَانٌ كَلِمَةً خَفِيَّةً: مَا يَأْلُوا مَا رَفَعَ خَسِيسَةَ  ابْنِ عَمِّهِ، لَوْ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَجْعَلَهُ نَبِيّاً لَفَعَلَ، وَ ايْمُ اللَّهِ لَئِنْ هَلَكَ لَنُزِيلَنَّهُ عَمَّا يُرِيدُ، قَالَ: فَسَمِعَهَا  شَابٌّ مِنَ الْأَنْصَارِ، فَقَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُ مَقَالَتَكُمَا، وَ ايْمُ اللَّهِ لَأُبَلِّغَنَّ رَسُولَ اللَّهِ مَا قُلْتُمَا، فَنَاشَدَاهُ اللَّهَ أَنْ لَا يَفْعَلَ، فَأَبَى إِلَّا أَنْ يُبَلِّغَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا قَالا، فَقَالا لَهُ: اجْهَدْ جُهْدَكَ. فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَخْبَرَهُ بِمَقَالَتِهِمَا، فَبَعَثَ إِلَيْهِمَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَدَعَاهُمَا، فَلَمَّا جَاءَا وَ رَأَيَا الشَّابَّ عِنْدَهُ عَرَفَا أَنَّهُ بَلَّغَهُ، فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَهُمَا: مَا حَمَلَكُمَا عَلَى مَا قُلْتُمَا يَا أَبَا فُلَانٍ، وَ فُلَانُ؟ فَحَلَفَا بِاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ أَنَّهُمَا مَا قَالا شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ، فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى الْأَنْصَارِيِّ، فَقَالَ: يَا أَخَا الْأَنْصَارِيِّ! مَا حَمَلَكَ عَلَى أَنْ تَكْذِبَ عَلَى شَيْخَيْ قُرَيْشٍ؟ فَوَدَّ الْأَنْصَارِيُّ أَنَّ الْأَرْضَ خَسَفَتْ بِهِ، وَ أَنَّهُ لَمْ يَقُلْ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ، قَالَ: فَدَعَا اللَّهَ أَنْ يُنْزِلَ عُذْرَهُ، قَالَ: فَأَتَاهُ جَبْرَئِيلُ فِي سَاعَةٍ لَمْ يَكُنْ يَأْتِيهِ فِيهَا وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ‏ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: وَ اللَّهِ لَقَدْ تَوَلَّيَا وَ مَا تَابَا. (الأصول الستة عشر/ص333/ح554-7)

[4]ـ وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي بَصِيرٍ عَنِ الصَّادِقِ ع فِي خَبَرٍ أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: أَمَّا جَبْرَئِيلُ نَزَلَ عَلَيَّ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ يُؤْتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِقَوْمٍ إِمَامُهُمْ‏ ضَبٌ‏ فَانْظُرُوا أَنْ لَا تَكُونُوا أُولَئِكَ فَإِنْ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ‏ يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ‏.

چهارشنبه20/ذیحجه/روز26 سفر/پایان مراسم غدیر

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۱۳-۱۶:۳۵:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:15551
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 887

روز سوم ایام الولایه است و همچنان مراسم بیعت با امیر المؤمنین ادامه دارد.

این روز آخرین روز توقف پیامبر در بیابان غدیر است.

پنجشنبه21/ذیحجه/روز27 سفر/حرکت به سوی مدینه

  • نویسنده:محمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۷/۱۳-۱۷:۵۰:۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۷/۱۳-۱۷:۴۷:۵
    • کد مطلب:15552
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 896

روز 21 ذیحجه بعد از سه روز توقف پیامبر راهی مدینه شد و اهل مکه و یمن هم به طرف مکه حرکت کردند.

نزول عذاب بر منکر ولایت

حارث فهری نزد پیامبر آمد و گفت: سه سؤال دارم.

پیامبر فرمود: بپرس.

حارث گفت: شهادت به وحدانیت خدا و رسالت تو دستور تو بود یا دستور خدا؟

پیامبر فرمود: جبرئیل از طرف خدا به من وحی کرد. سفیر جبرئیل بود و من اعلام کننده بودم و هر چه اعلام کردم دستور خدا بوده است.

حارث گفت: نماز و زکات و حج و جهاد دستور تو بود یا خدای تو؟

پیامبر فرمود: این‌ها هم مثل شهادتین دستور خدا بود.

حارث گفت: دستور تو برای خلافت علی و جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه» دستور تو بود یا خدای تو؟

پیامبر فرمود: وحی از طرف خدا بود. جبرئيل سفیر و من اعلام کننده بودم و هر چه اعلام کردم دستور خدا بوده است.

سخن به این جا که رسید حارث سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: اگر محمد راست می‌گوید از آسمان سنگی بر من ببار.

چند قدمی نرفته بود که سنگی از آسمان بر سر او خورد و از سرش وارد شد و از عقبش خارج شد و مرد.

آنگاه جبرئیل نازل و شد و این آیات را آورد:

سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ، لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ.[1]

آنگاه پیامبر فرمود:

دیدید آنچه واقع شد. خوش به حال کسی که ولایت علی را بپذیرد و وای بر کسی که با او دشمنی ورزد.[2]

این واقعه در روایات مختلف آمده که اندکی با هم اختلاف دارند. بعضی در نام شخص اختلاف دارند و بعضی در کیفیت سؤال و جواب و درخواست عذاب.

احتمال این که این واقعه در روز غدیر اتفاق افتاده باشد یا در مدینه هم وجود دارد.

احتمال این که چند واقعه مشابه بوده و آیه چند بار نازل شده هم وجود دارد.

با وجود این احتمالات، بررسی دقیقتر لازم است.

ترور پیامبر

در این روز پیامبر باید از عقبه هرشی عبور کند تا به ابواء برسد.

عقبه هرشی همان پرتگاهی است که منافقان در مکه تصمیم گرفته بودند، در آنجا، پیامبر را ترور کنند.

چهارده نفر از کاروان پیامبر جدا شدند و نقشه کشیدند که در عقبه هرشی شتر پیامبر را بترسانند و شتر رم کند و پیامبر به درون پرتگاه بیفتد.

جبرئیل به پیامبر خبر داده بود و پیامبر به حذیفه دستور داد که جلوی ناقه را بگیرد و عمار پشت سر ناقه را و مواظب شتر پیامبر باشند تا رم نکند.

این دومین ترور پیامبر بود که خداوند پیامبرش را حفظ کرد.

 

[1]ـ ترجمه فولادوند: پرسنده‏‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسيد، كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‌اى نيست. (معارج/1-2)

[2]ـ فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ ثَلَاثَةٍ وَ جَلَسَ النَّبِيُّ ص مَجْلِسَهُ أَتَاهُ رَجُلٌ مِنْ بَنِي مَخْزُومٍ يُسَمَّى‏ عُمَرَ بْنَ عُتْبَةَ وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ حَارِثَ بْنَ النُّعْمَانِ الْفِهْرِيَّ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَسْأَلُكَ عَنْ ثَلَاثِ مَسَائِلَ فَقَالَ سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ فَقَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ أَ مِنْكَ أَمْ مِنْ رَبِّكَ قَالَ النَّبِيُّ ص أُوحِيَ إِلَيَّ مِنَ اللَّهِ‏ وَ السَّفِيرُ جَبْرَئِيلُ وَ الْمُؤَذِّنُ أَنَا وَ مَا أَذَّنْتُ إِلَّا مِنْ أَمْرِ رَبِّي قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنِ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ أَ مِنْكَ أَمْ مِنْ رَبِّكَ قَالَ النَّبِيُّ ص مِثْلَ ذَلِكَ قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ هَذَا الرَّجُلِ يَعْنِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ قَوْلِكَ فِيهِ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ إِلَى آخِرِهِ أَ مِنْكَ أَمْ مِنْ رَبِّكَ قَالَ النَّبِيُّ ص الْوَحْيُ إِلَيَّ مِنَ اللَّهِ وَ السَّفِيرُ جَبْرَئِيلُ وَ الْمُؤَذِّنُ أَنَا وَ مَا أَذَّنْتُ إِلَّا مَا أَمَرَنِي‏ فَرَفَعَ الْمَخْزُومِيُّ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ مُحَمَّدٌ صَادِقاً فِيمَا يَقُولُ فَأَرْسِلْ عَلَيَّ شُوَاظاً مِنْ نَارٍ وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ فِي التَّفْسِيرِ فَقَالَ‏ اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ وَ وَلَّى فَوَ اللَّهِ مَا سَارَ غَيْرَ بَعِيدٍ حَتَّى أَظَلَّتْهُ سَحَابَةٌ سَوْدَاءُ فَأَرْعَدَتْ وَ أَبْرَقَتْ فَأَصْعَقَتْ فَأَصَابَتْهُ الصَّاعِقَةُ فَأَحْرَقَتْهُ النَّارُ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ وَ هُوَ يَقُولُ اقْرَأْ يَا مُحَمَّدُ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ‏ السَّائِلُ عُمَرُ وَ الْمُحْتَرِقُ عُمَرُ فَقَالَ النَّبِيُّ ص لِأَصْحَابِهِ رَأَيْتُمْ قَالُوا نَعَمْ وَ سَمِعْتُمْ قَالُوا نَعَمْ قَالَ طُوبَى لِمَنْ وَالاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عَادَاهُ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى عَلِيٍّ وَ شِيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُزَفُّونَ عَلَى نُوقٍ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ شَبَابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ‏ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‏ قَدْ أُيِّدُوا بِرِضْوَانٍ‏ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‏ حَتَّى سَكَنُوا حَظِيرَةَ الْقُدُسِ مِنْ جِوَارِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَهُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي الْأَنْفُسُ‏ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ‏ وَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ. (بحار الأنوار/ج‏37/ص166)

  • نظر خوانندگان
۱۴۰۳/۰۳/۲۰-۱۱:۵۱:۱۳
مربوط به موضوع: گاه‌شمار مدینه تا غدیر
سلام علیکم
بسیار عالی و پر محتوی و جذاب بود خدا خیرتون دهد اجرتون با حضرت امیرالمومنین ع
لطفا بسیار نشر دهید خیلی ها این روزشمار را نمیدانند
پاسخ‌ها
  • نظر شما