×

درباره میز در پرتو خرد

چه اندازه به خرد خویش بها داده‌ایم؟!
آیا زندگی ما تبلور جریان عقلانیت ماست؟! یا با «منطق دلم می‌خواهد» کلید می‌خورد و با شعار «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شود» جریان می‌یابد؟!
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
۹ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

نابرابری مرد و زن چرا؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۱۱-۷:۵:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22179
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 10567

قانون کلی، در برابری حقوق این شد که:

۱- تساوی حقوق به شکل مطلق را نه کسی می‌پذیرد و نه قابل دفاع علمی است و نه هم کسی آن را اجرا کرده است.

تساوی حقوق به شکل کاملا مساوی، تنها در صورتی معقول است که موضوع آنها کاملا یکسان باشد.

۲- بنا بر این برای شناخت حقوق، نیازمند، طبقه بندی موضوع حقوق هستیم.

تجزیه و تحلیل موضوعات برای طبقه بندی آنها نیز از سوی همگان پذیرفته شده است.

۳- با تجزیه و تحلیل ویژگی موضوعات، با سه گروه از ویژگی‌ها روبرو می‌شویم:

۳.1- گروه نخست از ویژگی‌های تأثیرگذار، ویژگی‌هایی است که علاوه بر حق پایه، حق افزوده‌ای را اثبات می‌کند. نابرابری حقوق انسان‌ها بر اساس حق افزوده مورد اشکال نیست.

۳.2- گروه دوم از ویژگی‌های تأثیرگذار، ویژگی‌هایی هستند که با حفظ حق پایه، حقوق متفاوت دیگری برای زیرمجموعه‌ها، ثابت می‌کند. مهم‌ترین مصداق این گروه تفاوت حقوق مردان و زنان است.

3.3- گروه سوم از ویژگی‌های تأثیرگذار، ویژگی‌هایی هستند که با حق پایه، در تعارضند و نتیجه تعارض، انعدام حق پایه است. این گروه از ویژگی‌ها در عمل پر چالش‌ترین بخش مباحث حقوق انسان است.

اصل نابرابری حقوق انسان‌ها بر اساس ویژگی متعارض با حق پایه نیز مورد اشکال نیست.

حاصل مباحث پیشین این شد که برابری حقوق، نه تنها هیچ پشتوانه عقلانی ندارد، بلکه بر خلاف خردورزی است.

اقتضای خردورزی، نابرابری حقوق است و نه برابری حقوق. مگر در صورتی که موضوع آنها کاملا یکسان باشد.

تفصیل این بحث را در «عقلانیت حقوق برابر» ببینید.

پس از تأکید بر اصل کلی در برابری حقوق، سراغ یکی از مصادیق پر چالش آن می‌رویم که بحث تساوی حقوق مرد و زن است.

تفاوت جسمی و روانی زن با مرد واقعی یا خیالی؟!

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۱۱-۷:۵:۳۴
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۷/۱۱-۷:۷:۴۵
    • کد مطلب:22180
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1008

تفاوت جسمی و روانی زن و مرد، امری است که از منظر دانش و تحقیقات کاملا پذیرفته شده است.

بخش بسیار بسیار کوچکی از این تفاوتها را در شاخه «تفاوت مردان و زنان» می‌توانید ببینید. البته این شاخه به تدریج تکمیل می‌گردد.

با مراجعه به مباحث زیست شناسی و روانشناسی و جامعه شناسی، می‌توان جزئیات علمی فراوانی از این مسئله را مشاهده نمود.

پس تفاوت مسلم جسمی و روانی و… زن و مرد امری مسلم است.

اینک این امر مسلم را در کنار قانون کلی «برابری حقوق مشروط به یکسانی کامل موضوع آن است» قرار می‌دهیم.

آشکارا نتیجه می‌گیریم برابری مطلق حقوق مردان و زنان هرگز خردورزانه نیست.

اما به دلیل این که نابرابری مرد و زن یکی مباحث چالشی اجتماعی است، کمتر کسی حاضر است با شجاعت به آن اعتراف کند و آن را اظهار نماید.

برای شکستن این تابوی اجتماعی بایسته است تفاوتهای واقعی مردان و زنان را به شکل مصداقی بشناسیم.

به تبع شناخت این تفاوتها، خواه ناخواه تفاوتهای حقوقی مردان و زنان نیز روشن می‌گردد.

نابرابری زن و مرد یا نابرابری در انسانیت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۱۱-۷:۵:۳۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۷/۱۱-۷:۶:۳۵
    • کد مطلب:22181
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 901

متأسفانه هنگامی که از نابرابری حقوق زنان و مردان سخن گفته می‌شود، این امر به عنوان نابرابری حقوق انسانی تلقی می‌شود. در حالی که نابرابری حقوق زنان و مردان، هرگز به معنای نابرابری حقوق انسانی نیست.

توضیح این که مرد و زن، هر کدام یکی از شاخه‌های اصلی انسان است.

هر گونه حقی که از نظر علمی برای انسان اثبات شود، مسلما آن حق هم برای مرد ثابت است و هم برای زن.

آن چه در نابرابری زنان و مردان مطرح است، در حوزه حقوق متفاوت زن و مرد است و نه در حوزه انسانیت آنها.

از این رو مقصود از نابرابری مردان و زنان این است که:

مردان علاوه بر حقوق انسانی، حقوق ویژه‌ای دارند که زنان ندارند.

زنان نیز علاوه بر حقوق انسانی، حقوق ویژه‌ای دارند که مردان ندارند.

توضیح کلی این مطلب را در بحث «ویژگی‌هایی که موجب حق متفاوت می‌گردد» ببینید.

بنا بر این تفسیر نابرابری حقوق زنان و مردان، به نفی حقوق انسانی از زنان، نادرست و غیر انسانی است.

اما حقوق متفاوت زن و مرد بر اساس تفاوتهای فیزیکی و غیر فیزیکی زن و مرد، از نظر عقلانی امری است ممکن و واقع.

به عنوان نمونه در کشورهای متعددی برای زنان در ایام بارداری و زایمان حقوقی معین کرده‌اند که مردان فاقد آن حق هستند. مسلما تعریف این گونه حقوق هرگز به معنای ستم به مردان در تضییع حقوق انسانی‌شان نیست.

همچنین در کشورهای متعددی برای مردان ؟؟؟ حقوقی معین کرده‌اند که زنان فاقد آن حق هستند. مسلما تعریف این گونه حقوق هرگز به معنای ستم به زنان در تضییع حقوق انسانی‌شان نیست.

ضرورت تعریف حقوق انسانی پیش از تعریف حقوق زن و مرد

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۲۰-۵:۵۱:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22201
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 893

یکی از پیش نیازهای علمی شناخت حقوق طبقات انسان، این است که پیش از هر چیز حقوق خود انسان را بشناسیم.

پس از شناخت حقوق انسان، نوبت به این می‌رسد که از حقوق افزوده یا حقوق متفاوت یا حقوق متضاد برای هر یک از شاخه‌های انسانی سخن بگوییم.

به عنوان نمونه، «آزادی» به عنوان حق انسان مطرح شده است.

به یقین برخی از تفسیرهای آزادی، حق مسلم هر انسانی است. اما برخی دیگر از تفسیرهای آزادی، هرگز و ابدا حق هیچ انسانی نیست، چه رسد به این حق تمام انسانها باشد.

اگر حق آزادی انسان، به درستی تفسیر نگردد، ممکن است محرومیت زنان از تفسیر نادرست آزادی، به محرومیت زنان از حق انسانی آزادی تفسیر شود. در حالی که اصل تفسیر یاد شده نادرست است و هیچ انسانی، نه مرد و نه زن چنین حقی ندارد.

این مسئله نیز یکی از نکات مهمی است که پیش از بررسی حق زنان باید به آن توجه داشت تا خلط مبحث پیش نیاید.

احساسی بودن و عقلانی بودن، اساسی‌ترین تفاوت زنان و مردان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۲۰-۵:۵۲:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22202
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2454

انسان موجودی ارادی است که دارای دو بعد احساس و خرد است. در این موجود دو بعدی، آن چه مهم است این است که سکان اراده انسان در کجاست؟ خرد؟ یا احساس؟

اگر خرد سکان‌دار اراده شود، با انسان «خردمحور» روبرو هستیم و اگر احساس سکان‌دار اراده شود، با انسان «غریزه‌محور».

دستگاه انسان خردمحور با انسان غریزه‌محور، بسیار متفاوت است و آثار آن هم متفاوت‌تر.

احساسِ در عرض خرد (و نه احساس در طول خرد) همیشه سر جنگ با خرد دارد. هر کدام از این دو، به هر درجه‌ای که توانمند شود، دیگری به همان درجه ناتوان می‌گردد.

این مسائل از مباحث بنیادین علوم انسانی است.

بخشی از این مباحث را می‌توانید در حلقه‌ی یکم از «پروژه خود گم‌شده»، «الفبای انسانیت» به تفصیل ببینید.

پس از این اشاره بسیار کوتاه به این پیش نیاز مهم، به سراغ برابری مرد و زن می‌رویم.

تفاوت ساختار روانی و جسمی مردان و زنان، از مباحث مهم روانشناسی و زیست شناسی است.

از میان همه مسایل مطرح شده، تنها به یک شاهد بسنده می‌کنیم.

کتاب بسیار معروفی به نام «مردان مریخی و زنان ونوسی» در عرصه مشاوره به حل مشکلات خانوادگی نوشته شده است. ترجمه فارسی این کتاب در میان فارسی زبانان کاملا جا افتاده است و از همین رو ده‌ها بار به زبان فارسی تجدید چاپ شده است.

اگر بخواهیم این کتاب را چکیده کنیم، عبارت است از این که:

زنان از کره احساسی ونوس آمده‌اند و مردان از کره منطقی مریخ.

لذا هیچ کدام از مردان و زنان زبان دیگری را متوجه نمی‌شوند. از این رو نمی‌توانند با یکدیگر به درستی ارتباط برقرار نمایند. این امر موجب درگیری میان زن و شوهر می‌گردد.

راه حل ارایه شده توسط این نویسنده هم این است که:

مرد با زبان زن (زبان احساس) آشنا شود تا بتواند با او رابطه برقرار نماید. پس از آن مرد به زن اجازه دهد احساساتش را بیان کند.

زن نیز با زبان مرد (زبان منطق) آشنا شود تا بتواند با او رابطه برقرار نماید. پس از آن منطق مرد را تعقل نماید.

در نتیجه:

اگر مردی زبان احساس زن را نیاموخته باشد و در مقابل بیان احساسات او در صدد دفاع منطقی از خود برآید…

و اگر زنی زبان منطق مرد را نیاموخته باشد و در مقابل بیان منطقی او پاسخی احساسی دهد…

به جای حل مشکل بر شدت مشکل خواهد افزود.

استناد به کتاب مردان مریخی، تنها از جهت استشهاد به کتاب مورد قبول عمومی است و الا مستندات علمی محکم و فراوانی برای تفاوتهای زن و مرد وجود دارد. گذشته از این که بسیاری از این تفاوتها حسی و تجربی نیز هست.

البته احساسی بودن زن، او را از منطقی بودن دور می‌کند، اما این تفاوت، تفاوتی است ضروری و حکیمانه.

زیرا زن و مرد مکمل یکدیگر هستند، احساسی بودن زن، یک امتیاز حکیمانه برای گرمی کانون خانواده است.

این تفاوت بنیادین مرد و زن، یعنی منطقی بودن مرد و احساسی بودن زن، ریشه بسیاری از حقوق متفاوت مردان و زنان می‌گردد.

نکته قابل توجه این است که نگرش به حقوق زنان، نگرش احساسی است نه نگرش خردورزانه.

و شگفت این که این نگرش احساسی در قالب دفاع از حق زنان مطرح شده است.

آن چه بسیار شگفت است این است که در پس پرده دفاع از زنان، ستمهای بزرگی بر زنان پنهان شده است. انشاء‌الله این امر را در مجال مناسب توضیح خواهیم داد.

هدف این نوشتار نگرش خردورزانه به حقوق متفاوت مردان و زنان به شکل تطبیقی و مصداقی است.

پس با ما همراه باشید.

ضرورت عقلانی مدیریت اجتماعی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۲۶-۱۱:۱۵:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22223
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 946

انسان موجودی است اجتماعی.

مسلما حرکت موفق هر جامعه‌ای، چه کوچک چه بزرگ، در گرو مدیریت درست و مدیر شایسته است.

این مطلب کاملا بدیهی است. آن چه شایسته درنگ است جایی است که از مدیریت کاملا درست و مدیر کاملا شایسته خبری نباشد.

در صورت فقدان مدیریت درست و مدیر شایسته، دو گزینه پیش روی ماست:

حذف مدیریت از اساس

پذیرش مدیریت ناقص و معیوب

تردیدی نیست که هر دو گزینه یاد شده، به سلامت جامعه زیان می‌رساند. اما مسلما زیان فقدان مدیریت، بسیار شدیدتر است از زیان مدیریت ناقص.

کشوری را تصور کنید که از اساس فاقد مدیریت است. نتیجه فقدان مدیریت، هرج و مرج مطلق کشور است.

همین کشور اگر مدیریت ناقص، حتی ظالمانه‌ای داشته باشد، مسلما باز هم شاهد هرج و مرج هستیم و حقوق بسیاری پایمال می‌شود، اما همین نظم ناقص معیوب، از بسیاری از فجایع اجتماعی جلوگیری می‌کند.

تجربیات اجتماعی این مطلب را به خوبی آشکار می‌کند.

ممکن است این جمله امیرالمؤمنین علیه السلام نیز ناظر به همین مطلب باشد:

إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْ‏ءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ

واقعا که برای مردم چاره‌ای از امیر نیست چه نیکوکار باشد و چه بدکار…

حق مدیریت خانواده زنانه است یا مردانه؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۷/۲۶-۱۱:۱۵:۴۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22224
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 983

پس از آشنایی با ضرورت عقلانی مدیریت، مدیریت خانواده را مورد مطالعه قرار می‌دهیم.

ارکان یک خانواده مرد، زن و فرزندان هستند.

از شیوه مدیریتی آغاز می‌کنیم. سه نوع مدیریت در اینجا تصور می‌شود:

مدیریت شورایی و اشتراکی

مدیریت نوبتی

مدیریت شخصی

مشکلات مدیریت شورایی را مستقلا تحت عنوان «خرد جمعی» مطرح می‌کنیم.

اما در اینجا تنها به یک مشکل آن اشاره می‌کنیم. با توجه به این که شورای خانوادگی از دو نفر تشکیل می‌شود، مدیریت شورایی، صرف نظر از همه اشکالات عمومی آن، تنها در صورتی کارا است که مرد و زن هر دو نظر موافقی داشته باشند.

به دلیل نسبت یک به یک موجود در خانواده، هر اختلاف نظری به معنای دو رأی مساوی است.

از این رو در غیر موارد اندک توافق زن و مرد، هیچ گاه اکثریت شکل نمی‌گیرد و در نتیجه تصمیم گیری در موارد فراوانی به بنسبت می‌رسد.

اگر مدیریت فردی نادرست باشد، نوبتی کردن مدیریت، هرگز وجاهت عقلانی به آن نمی‌بخشد.

اما اگر مدیریت فردی درست باشد، در درجه نخست باید دلیل وجاهت عقلانی مدیریت فردی را بشناسیم و در درجه دوم بحث از درستی یا نادرستی نوبتی کردن مدیریت بنماییم.

از این رو تحقیق را از مدیریت شخصی و فردی آغاز می‌کنیم.

روشن است که مدیریت خانواده توسط فرزندان، مورد نظر هیچ خردمندی نیست.

در میان دو گزینه باقی مانده، مرد و زن، کدامیک برای مدیریت مناسب‌تر است؟

پیش از این گذشت که:

این تفاوت مرد و زن، یعنی منطقی بودن مرد و احساسی بودن زن، ریشه تفاوت حقوق میان مردان و زنان می‌گردد.

البته احساسی بودن زن او را از منطقی بودن دور می‌کند، اما این تفاوت، تفاوتی است ضروری و حکیمانه.

زیرا زن و مرد مکمل یکدیگر هستند، احساسی بودن زن، یک امتیاز حکیمانه برای گرمی کانون خانواده است.

در هر صورت این تفاوت بنیادین، ریشه بسیاری از حقوق متفاوت می‌گردد.

با کنار هم گذاشتن دو مطلب:

ضرورت مدیریت شخصی

منطقی بودن شخصیت مرد

این نتیجه خردورزانه گرفته می‌شود که:

مدیریت مرد، تنها گزینه خردورزانه برای مدیریت خانواده است.

البته بدیهی است که یکی از شرایط موفقیت در مدیریت، مشورت است و مشورت نیز غیر شوراست. از این رو خردورزانه بودن مدیریت مرد، هرگز به معنای توجیه استبداد نیست.

ممکن است مراد از قوامیت مرد بر زن در این آیه از قرآن نیز همین قانون عقلی باشد و نه امر تعبدی. توجه کنید:

الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً (نساء34)

مردان، سرپرست زنانند، به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده‏…

«سرپرستی» یک تعبیر دیگر از مدیریت است.

توجیه عقلانی مدیریت شخصی مرد، روشن گردید. همچنین روشن شد که مدیریت شخصی زن فاقد وجاهت عقلانی است.

در نتیجه جایی برای بحث از مدیریت نوبتی زن باقی نمی‌ماند. از این رو از تفصیل آن می‌گذریم.

برای شناخت سایر حق‌های مردانه و زنانه از منظر خرد با ما همراه باشید.

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما