تقسیم کار بر اساس اولویتهای مقطعی یا همان ضرورتهای روز مره تنوع بسیاری دارد.
در این راستا روایت جالبی وارد شده است. به این روایت توجه کنید:
از آقای ما امیرالمؤمنین علیه السلام روایت میشود که حضرت هنگامی که از جهاد فراغت پیدا میکرد، وقتش را به آموزش مردم و قضاوت میان آنها اختصاص میداد. پس زمانی که از این اشتغالات هم فراغت پیدا میکرد، در بستانی که داشت مشغول کار میگردید. حضرت در آن بستان به دست خودش (بدون کمک از دیگران) کار میکرد.
در عین همه این اشتغالات آن حضرت (پیوسته) خدای جل جلاله را یاد میکرد.[1]
اساس تقسیم کار در این روایت یک طبقه بندی بسیار مهم است که عبارت است از:
اولویت و طبقه نخست: جنگ
اولویت و طبقه دوم: آموزش به دیگران و قضاوت
اولویت و طبقه سوم: کار تأمین معاش
نکات جالبی را میتوان از این روایت استفاده کرد:
۱- این روایت شامل اساسیترین طبقه بندی است.
۲- طبقه بندی یاد شده در مرحله اجراء ثابت نیست، چرا که ممکن است در برخی از زمانها موضوعاتی مانند جنگ منتفی باشد.
۳- مسلما هر طبقه میتواند زیر طبقههایی هم داشته باشد. در نتیجه بحث اولویت اختصاص زمان آنها نیز قابل طرح است. مثلا خود اشتغال به آموزش یا قضاوت نیز در برخی از ظروف زمانی باید طبقه بندی شده و اولویت آن تعریف شود که کدامیک بر دیگری مقدم است.
۴- در این طبقه بندی ضرورتهای اجتماعی (جهاد، آموزش و قضاوت) مقدم بر ضرورتهای شخصی (کار در بستان) تعریف شده است.
۵- برخی از کارها هیچ گاه طبقه بندی نمیشود، بلکه اشتغال به آن در تمامی حالات شایسته و بایسته است. مانند یاد خداوند و….
بدیهی است که این تقسیم کار، پیوسته ثابت نیست و مسلما به حسب مقاطع زمانی گوناگون امور دیگری ممکن است در اولویت قرار گیرد.
انشاء الله این بحث با سایر روایات تقسیم کار ادامه مییابد.
در ادامه نگاهی داریم به دو پرسش اساسی که: «تقسیم کار چرا و چگونه؟».
[1]- يُرْوَى عَنْ سَيِّدِنَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ لَمَّا كَانَ يَفْرُغُ مِنَ الْجِهَادِ يَتَفَرَّغُ لِتَعْلِيمِ النَّاسِ وَ الْقَضَاءِ بَيْنَهُمْ فَإِذَا يَفْرُغُ مِنْ ذَلِكَ اشْتَغَلَ فِي حَائِطٍ لَهُ يَعْمَلُ فِيهِ بِيَدِهِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ ذَاكِرٌ لِلَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ.
از آقای ما امیرالمؤمنین علیه السلام روایت میشود که حضرت هنگامی که از جهاد فراغت پیدا میکرد، وقتش را به آموزش مردم و قضاوت میان آنها اختصاص میداد. پس زمانی که از این اشتغالات هم فراغت پیدا میکرد، در بستانی که داشت مشغول کار میگردید. حضرت در آن بستان به دست خودش (بدون کمک از دیگران) کار میکرد.
در عین همه این اشتغالات آن حضرت (پیوسته) خدای جل جلاله را یاد میکرد.
اساس تقسیم کار در این روایت یک طبقه بندی بسیار مهم است که عبارت است از:
اولویت و طبقه نخست: جنگ
اولویت و طبقه دوم: آموزش به دیگران و قضاوت
اولویت و طبقه سوم: کار تأمین معاش
نکات جالبی را میتوان از این روایت استفاده کرد…