۱) قانون کلی رعایت عدل در اعمال همه افراد و از جمله ولد الزنا است
عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ وَلَدَ الزِّنَا يُسْتَعْمَلُ إِنْ عَمِلَ خَيْراً جُزِئَ بِهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً جُزِئَ بِهِ.
۲) البته در ولد الزنا، زمینه کفر اختیاری (و نه علت کفر که جبر تحقق یابد) بیشتر از سایر افراد است
مانند تفاوت زمینه فرد بخیل و سخی در پرداخت زکات
اما این اختلاف زمینه به صریح روایات با پاداش بیشتر جبران شده است.
روایت…
مناط پاداش بیشتر هم در روایت دیگر بیان شده است که:
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا
۳) در نتیجه روایاتی که دال بر کفر ولد الزنا وارد شده نگاه آماری و إخبار از آن چه در خارج واقع میشود دارد و نه نگاه علیتی و جبری.
۴) روایت سائح بنی اسرائیل ناظر به اصل ایمان نیست بلکه ناظر به آثار تکوینی زنا بر فرزند است از این جهت منافاتی با اختیاری بودن ایمان، حتی در ولد زنا ندارد، چون در روایت به عابد بودن او که مستلزم ایمان اوست، تصریح شده است:
فِي رِوَايَةِ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ كَانَ أَحَدٌ مِنْ أَوْلَادِ الزِّنَا نَجَا لَنَجَا سَائِحُ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا سَائِحُ بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ كَانَ عَابِداً فَقِيلَ لَهُ إِنَّ وَلَدَ الزِّنَا لَا يَطِيبُ أَبَداً وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ عَمَلًا قَالَ فَخَرَجَ يَسِيحُ بَيْنَ الْجِبَالِ وَ يَقُولُ مَا ذَنْبِي.
۵) لذا محرومیت تکوینی ولد الزنا منافاتی با پاداش عمل خوب او ندارد، لکن ممکن است کیفیت پاداش متناسب با او متفاوت از کیفیت پاداش با افراد حلالزاده باشد. لذا تنافی با عدل ندارد.
۶) بر فرض تنزل و تنافی با عدل، طبق برخی از روایات ریشه محرومیت تکوینی ولد الزنا به انتخاب آگاهانه چنین پدر و مادری در عالم ذر باز میگردد. لذا بر فرض تنزل این محرومیت تکوینی مصداق عقوبت انتخاب دو خود ولد الزنا در عالم ذر است.
روایت…
۷) روایات عدم ورود ولد الزنا به بهشت، در صورت اثبات نیز در این بستر قابل تعقل است زیرا عدم سنخیت تکوینی باعث میشود که او از بهشت محروم شود و لکن محروم از بهشت به معنی عذاب در دوزخ و یا پاداش ندادن کارهای خیر او نیست.
عَنْ أَبِي بَكْرٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَهُ وَ مَعَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَجْلَانَ فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَجْلَانَ مَعَنَا رَجُلٌ يَعْرِفُ مَا نَعْرِفُ وَ يُقَالُ إِنَّهُ وَلَدُ زِنَاءٍ فَقَالَ مَا تَقُولُ فَقُلْتُ إِنَّ ذَلِكَ لَيُقَالُ لَهُ فَقَالَ إِنْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ بُنِيَ لَهُ بَيْتٌ فِي النَّارِ مِنْ صَدْرٍ يَرُدُّ عَنْهُ وَهَجَ جَهَنَّمَ وَ يُؤْتَى بِرِزْقِهِ.
۸) طبق اصول موضوعه عقلا و شرعا اصل پاداش تفضل است و کیفیت آن نیز تفضل است تفاوت پاداش مؤمنین خللی در عدل وارد نمیکند. خداوند عدهای با بهشت پاداش میدهد و عدهای را به شکل دیگر
همچنان که در مورد سلاطین ظالم مؤمن وارد شده است که آنها وارد بهشت نمیشوند بلکه به آنها زمینی داده میشود که برای خود کشت و زرع کنند و از آن ارتزاق نمایند
۱) قانون کلی رعایت عدل در اعمال همه افراد و از جمله ولد الزنا است
عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ وَلَدَ الزِّنَا يُسْتَعْمَلُ إِنْ عَمِلَ خَيْراً جُزِئَ بِهِ وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً جُزِئَ بِهِ.
۲) البته در ولد الزنا، زمینه کفر اختیاری (و نه علت کفر که جبر تحقق یابد) بیشتر از سایر افراد است
مانند تفاوت زمینه فرد بخیل و سخی در پرداخت زکات
اما این اختلاف زمینه به صریح روایات با پاداش بیشتر جبران شده است.
روایت…
مناط پاداش بیشتر هم در روایت دیگر بیان شده است که:
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا
۳) در نتیجه روایاتی که دال بر کفر ولد الزنا وارد شده نگاه آماری و إخبار از آن چه در خارج واقع میشود دارد و نه نگاه علیتی و جبری.
۴) روایت سائح بنی اسرائیل ناظر به اصل ایمان نیست بلکه ناظر به آثار تکوینی زنا بر فرزند است از این جهت منافاتی با اختیاری بودن ایمان، حتی در ولد زنا ندارد، چون در روایت به عابد بودن او که مستلزم ایمان اوست، تصریح شده است:
فِي رِوَايَةِ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ...