دست گلی از بوستان وحی در انسان شناسی
تا کنون الفبای انسانیت را سیر کردیم. در سیر الفبای انسانیت، چراغ خرد را بر سر دست گرفته و تنها با دلیل و برهان پیش آمدیم تا روشن باشد که این سیر هرگز تعبدی نبوده و هیچ گاه مطلبی را دربسته و سربسته نگفتیم و نپذیرفتیم.
اما با این همه هر از چند گاهی در بزنگاههای مهم، جملهای از منابع بلند وحی را شاهد آوردیم.
هدف از بیانات بلند وحی اشاره به دو چیز است:
یکی این که حق آموزگاریِ خرد توسط وحی را سپاس گفته باشیم و دیگر این که محجوریت تلخ وحی و ظلم بی پایان رفته بر انسانیت را یادآوری کرده باشیم.
یک بار دیگر شواهد وحیانی الفبای انسانیت را مرور میکنیم.
فاجعه جهانی و بسیار مهم «بحران هویت» را در کلام مولا اميرالمؤمنين علیهالسلام دیدیم که فرمود:
در شگفتم از کسي که (هر) گمشدهاش را جستجو ميکند در صورتي که واقعا خودش را گم کرده است (و هيچ شناختي از خودش ندارد) اما در جستجوي (شناخت) خويش نيست.[1]
و نیز نبرد پایان ناپذیر خرد و هوس:
خدای من قلب من (از درک حقایق) در پرده و نفس من معیوب است و خرد من مغلوب و هوای نفسم غالب است…[2]
برترين و جامعترين سخني در ارتباط با ابعاد مختلف انسان:
از امام صادق عليهالسلام پرسيدم فرشتگان برترند يا آدميزاد؟ پاسخ داد: اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب...