درختواره
|
دست گلی از بوستان وحی در انسان شناسی دست گلی از بوستان وحی در انسان شناسی تا کنون الفبای انسانیت را سیر کردیم. در سیر الفبای انسانیت، چراغ خرد را بر سر دست گرفته و تنها با دلیل و برهان پیش آمدیم تا روشن باشد که این سیر هرگز تعبدی نبوده و هیچ گاه مطلبی را دربسته و سربسته نگفتیم و نپذیرفتیم.
اما با این همه هر از چند گاهی در بزنگاههای مهم، جملهای از منابع بلند وحی را شاهد آوردیم.
هدف از بیانات بلند وحی اشاره به دو چیز است:
یکی این که حق آموزگاریِ خرد توسط وحی را سپاس گفته باشیم و دیگر این که محجوریت تلخ وحی و ظلم بی پایان رفته بر انسانیت را یادآوری کرده باشیم.
یک بار دیگر شواهد وحیانی الفبای انسانیت را مرور میکنیم.
فاجعه جهانی و بسیار مهم «بحران هویت» را در کلام مولا اميرالمؤمنين علیهالسلام دیدیم که فرمود:
در شگفتم از کسي که (هر) گمشدهاش را جستجو ميکند در صورتي که واقعا خودش را گم کرده است (و هيچ شناختي از خودش ندارد) اما در جستجوي (شناخت) خويش نيست.[1]
و نیز نبرد پایان ناپذیر خرد و هوس:
خدای من قلب من (از درک حقایق) در پرده و نفس من معیوب است و خرد من مغلوب و هوای نفسم غالب است…[2]
برترين و جامعترين سخني در ارتباط با ابعاد مختلف انسان:
از امام صادق عليهالسلام پرسيدم فرشتگان برترند يا آدميزاد؟ پاسخ داد: اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب... معماری شهر اندیشه معماری شهر اندیشه «سامان دهی به ساختمان اندیشه انسان» کلیترین هدف ماست.
این هدف از بزرگترین فاجعه جهانی، یعنی چالش «بحران هویت» تولد یافته است…
حل بحران یاد شده در سطح کلان، نیازمند فراگیرترین «هویت یابی» علمی و عقلانی است…
تمامی تلاشهای یاد شده در صدد تبیین مسیر «انسان شناسی» به عقل شناسی، «عقل شناسی» به دین شناسی، «دین شناسی» به اسلام شناسی، «اسلام شناسی» به شیعه شناسی و در نهایت «شیعه شناسی» ….
این مباحث به شکلی «آشتی انسان با خرد» و «آشتی خرد با وحی» (یا «آشتی علم با دین») و «آشتی دیانت با عبودیت» و «آشتی عبودیت با معرفت» شمرده میشود.
حاصل نهایی این مباحث، برترین هویت یابی و شخصیت شناسی انسان به شکل عام است که نتیجه آن توانایی بر قاطعترین پاسخ به پرسش بنیادین «من کیستم؟» است.
با یافتن جامعترین پاسخ «من کسیتم؟» بحرانِ «روانشناسی اجتماعی» یاد شده نیز به بهترین شکل حل میگردد.
اگر خرد شاه کلید طلایی این میدان باشد، تمامی مشکلات یاد شده حل شدنی است.
نقطه آغازین این حرکت، «آشتی با خرد» است و ساحل آن نیز «آشتی با همه خوبیها».
آری!
«آشتی با خرد، آشتی با همه خوبیهاست»! بایستهترین سیر شناخت بایستهترین سیر شناخت بالاترین نعمت الهی، برترین ویژگی انسان، یعنی خرد است.
هنر خِرَد، شناخت است و هر انسان خردمندی مسیری را در جهان شناخت طی میکند.
پیداست که همه مسیرهای شناختی از ارزش یکسانی برخوردار نیستند. از این رو شایسته است بایستهترین سیر شناخت را بشناسیم.
نوشتار پیش روی شما این مسیر را در چند حلقه ارایه مینماید. نگاهی به خودشناسی در آینه وحی نگاهی به خودشناسی در آینه وحی با اندک تأملي جدي در دو پرسش «من کيستم؟»، «من چيستم؟»، اهميت فوق العادهي آن آشکار ميشود؛ چرا که خودشناسي هم يافتن «آن چه هستم» ميباشد و هم هدف «آن چه بايد باشم» را ترسيم ميکند.
اما آيا اين دو پرسش جدي گرفته شدهاند يا اين که ما خود را فراموش کردهايم؟!
و اگر چنين باشد با تلخترين واقعيت روبرو هستيم و آن اين که ما در جستجوي هر گمشدهاي هستيم جز خويشتن!!!
اين واقعيت، آن چنان تلخ است که مولا اميرالمؤمنينC را شگفتزده ميکند:
در شگفتم از کسي که (هر) گمشدهاش را جستجو ميکند در صورتي که واقعا خودش را گم کرده است (و هيچ شناختي از خودش ندارد) اما در جستجوي (شناخت) خويش نيست.
اما با اين همه نگاه دين به خودشناسي بسيار فراتر و برتر از افق خِردهاي خُرد است تا آن جا که جايگاه ژرف خودشناسي در منابع وحياني بس شگفت است!
افق بلند وحي در خودشناسي هم اهميت ويژه اين بحث را نشان ميدهد و هم گوشهاي کوچک از عظمت علمي دستگاه دين را به نمايش ميگذارد.
خُردي خِردها موجب شد که عصارهاي از برخي علوم انساني را مقدم بداريم تا اندکي بلندي افق دين را بشناسيم.
در هر صورت تتبع گسترده اين بحث در منابع وحياني کار هر کسي نيست و اين عذر تقصير اين کوچکترين است.
... قوانین عمومی و کاربردی اندیشه و تفاهم علمی قوانین عمومی و کاربردی اندیشه و تفاهم علمی چه در آموزش و ارشاد، چه در دفاع از حق در مناظرات، نیازمند تفهیم و «تفاهم» هستیم.
مقصود از تفهیم و تفاهم، تفهیم و تفاهم واقعی است. یعنی آن چه به فهم و یا انتقال درست مقصود بینجامد.
«نظریه عقلانیت فراگیر (سنگ زیرین شهر اندیشه)» به بنیادهای تفهیم و تفاهم موفق میپردازد.
علاوه بر مباحث بنیادین، اصول و «قوانین کاربردی» هم وجود دارد که به موفقیت فهم و تفاهم کمک میکند.
رعایت این قوانین، از سوء تفاهم جلوگیری کرده و مانع هدر رفتن زمان و ضایع شدن تواناییها و بدبینیهای بیجا میگردد.
البته آن چه به عنوان قوانین تفاهم یاد میشود، در واقع قانون «اندیشه» است.
همان گونه که اشاره کردیم این قوانین کاربردی است و برای کاربران اندیشه.
|