×

×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷ شوال ۱۴۴۵
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره
  • روشهای جالب شیطانی!!!
  • تا حالا جمعیت خیریه‌ی این چنینی دیده‌اید؟!
  • تقیه،حقیقتی ناشناخته
  • جای غبطه خوردن نیست؟!
  • یکی از حکمتهای روضه خوانی
  • پروردگاری هست که بیامرزد!
  • یک دستور خیلی فوق العاده
  • هسته و مغز عمل (الاعمال بالنیات ۱)
  • سودآورترین معامله، پاداش نکرده‌ها (الاعمال بالنیات۲)
  • بهترین معامله، پاداش پیشاپیش (الاعمال بالنیات 3)
  • نیت توانایی آفرین است (الاعمال بالنیات 4)
  • دلت صاف باشه حاجی! (الاعمال بالنیات 5)
  • یک زبان، یک دل، یک معرفت
  • یک بیمه منحصر به فرد برای آینده
  • اسیر خود کرده
  • وقتی فرع بر اصل می‌چربد!
  • بالاترین اجابت!
  • دشمن در تعقیب امام زمان ع
  • خبیث‌ترین خلایق
  • ای کلک! شما هم!
  • حاج آقا رحیم ارباب و نماز به زبان فارسی!
  • شاه کلید توجه امیر
  • چقدر قرآن را دست کم گرفته‌ایم!
  • حقیقت عبادت در کجاست؟ اسلام یا مسیحیت؟
  • مشکل من و تو کجاست؟!
  • نعمتها گریزانند! به هوش!
  • شاه کلید طلایی امام رضا علیه السلام!
  • عرب پرستی ایرانیان یا «کور خودم بینای مردم»
  • تکنولوژی و ادب!
  • تکنولوژی و دیانت!
  • تکنولوژی و فرهنگ اجتماعی!
  • رزق و روزی خطرناک
  • او که دعا می‌کند ریا نمی‌کند
  • روز قهرمانی عمر!!!
  • به دیدن امام زمان نخواهم رفت اگر…!
  • اگر حق با علی است…
  • تفاوت انسانها در دریای تفکر
  • معرفت سنج
  • قصاص، عدالت و رحمت
  • قصاص زخم دل
  • فاجعه‌بارترین آتش سوزی
  • مظلومیت فاطمه زهرا و دشواری اجرای عدالت
  • با چه کسی ازدواج کنیم؟!
  • عمر خبیث‌تر از ابلیس
  • هیچ وقت برای نماز وقت نگذارید!
  • پرده‌ای از مظلومیت امیرالمؤمنین
  • یک سیاست اقتصادی مهم از امام صادق ع
  • اگر چهارشنبه سوری یک آیین مذهبی بود!
  • ریشه بدبختی‌ها
  • وقتی که فقر بر ثروت می‌چربد
  • امامی که شن را طلا می‌کند
  • غلو کنندگان هم درمانده‌اند
  • بعثت یا آغاز شگفتی
  • فریب مدعیان را نخوریم
  • چرا زمین نباید خالی از حجت باشد
  • چگونه پدرمان امام زمان ع را آزار ندهیم؟
  • در پیچ و خم لاغری
  • یک ستاره از آسمان حُسْن حَسَن
  • شمشیر علی، معجزه شگفت پیامبر
  • آیا شب ما هم شب قدر است؟!
  • وقتی یک یا الله کار جوشن کبیر را می‌کند!
  • غصب خلافت، آشکارترین نمونه تبعیض در عقلانیت
  • کربلا و بوی سیب
  • نگاه به بالا یا به پایین؟ کدامیک؟!
  • یک منت ناشناخته خداوند
  • تکبر، علاجی هلاک کننده
  • اوج بیکران امید
  • سیاست حکیمانه از آیة الله مرعشی برای توسعه کتابخانه
  • ریشه مهم یک سیاست حوزوی
  • به بهانه میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
  • محکم کاری در همه جا
  • هنگامی که نباید از تهمت دیگران برنجیم
  • هنگامی که نباید از اهانت دیگران گله کنیم
  • هنگامی که نباید از آدم نشدن دیگران گله کنیم
  • همه مشکل مال همین دیوار کوتاهه!
  • رحمت بی‌پایان و خواسته محدود؟!
  • اعجاز محبت ۱
  • سپر بلای شیعیان (به بهانه شهادت امام کاظم علیه السلام)
  • تا به حال کسی این جور نذری ندیده
  • رابطه میان چراغ شعور و موتور شور
  • کاربرد موتور شور در کنار چراغ شعور
  • وقتی ادعای تشیع بار گناه را سنگین می‌کند
  • معیارهای سنجش خود و دیگران
  • آیا ما مبتلا به شکنجه خاموش شدیم؟
  • کودک پرست خائن!
  • معنای بخ بخ عمر در غدیر خم
  • نوکری اهل بیت عزت یا ذلت؟!
  • چگونه میتوان مردها را مجبور کرد که به ارزش‌های درونی شما توجه کنند؟!
  • زیارت، پیاده چرا؟۱
  • زیارت، پیاده چرا؟۲
  • زیارت، پیاده چرا؟۳
  • راهنمایی بوی خوش قبر حسین علیه السلام
  • شادی و پایکوبی صحابه در مرگ خلیفه دوم
  • لعن دشمنان هم، جایی و مقامی دارد
  • روی دل سوی او کن، باقیش با او
  • صلوات، دعای برای خورشید
  • معجزه امید
  • پیامبر، شهادت یا رحلت؟!
  • عوامل فقر و رزق و روزی
  • فاتحه سر قبر یا از جای دیگر؟
  • بستر و آثار شگفت روابط عاطفی
  • چشم خود را بر عامل اصلی طلاق نبندیم
  • خدیجه سلام الله علیها در محاق هووی منافق و حسود (1)
  • دعا از جان و دل برای امام زمان‌مان همیشه و همه جا
  • امام زائر لوس نمی‌خواهد
  • عاشورا حلقه مفقوده نفاق را رسوا می‌کند
  • لزوم تناسب عزاداری با مصیبت عاشورا
  • زنده ماندن عاشورا معجزه است نه پرسش
  • به این میگن هم آموزش هم پرورش
  • رضایت مردم از نعمت عقل
  • دشواری بزرگداشت غدیر در زمان اختناق
  • بزرگداشت غدیر توسط معصومین
  • نه به خدا خدمت امام زمان نرسیده‌ام
  • حرفی که از گوش وارد شود در قلب اثر می‌گذارد
  • سؤالات بدون جواب از مقبره کورش
  • مستند مراسم عیدالزهراء
  • پیروان تمام ادیان و مذاهب و ملل در انتظار منجی
  • نکته ای در باب شبهات
  • اگر علم الهی باشد…
  • دنیای رباینده
  • معنای ولایت تکوینی
  • علوم لایتناهی قرآن کجاست؟
  • لعن غاصبین در قرآن
  • جنس بهشت
  • تقیه‌ای شگفت انگیز
  • اتقوا فراسة المؤمن فا نه ینظر بنور الله!
  • نور آل محمد در قرآن
  • برترین ذکر
  • آمادگی لازم برای علم الهی
  • زیان شب‌نشینی برای طلبه
  • علم موهبتی در ولایت کبری
  • نعمت آستین گهنگی و تنگدستی
  • «محمد شمع جمع آفرینش»
  • جنگ امام زمان ع در مقابل علوم روز
  • چرا هنگام نام «قائم» می‌ایستیم؟
  • از ماه رمضان قاجار تا ماه رمضان ما
  • طول غیبت و قساوت قلب
  • بهترین راه!
  • گریستن یک ضرورت است یا نشانه ضعف
  • وقتی شقاوت گل کند
  • امیدواری در اوج نا امیدی
  • مقتل خوانی طلبه‌ها
  • وارثان زمین
  • عید فطر
  • نتیجه ازدواج با خانواده مرفه!
  • جز اخلاص عمل چیز دیگری نیست
  • ملا فتحعلی سلطان‌آبادی آشنای با کتاب و سنت
  • کار برای غیر خدا دلیل می‌خواهد
  • شیعه جعفری
  • جایگاه امام و مدعیان دروغین
  • چرا گناه اولین و آخرین بر گردن ابوبکر و عمر است؟!
  • تلاش شگفت آسید احمد اشکوری در تحقیق
  • برگ زرینی! از آیین زرتشتی
  • شکر ضامن بقاء نعمت
  • اگر استجابت دعا می‌طلبی
  • شکر که خدا مرا در حرم حاضر ساخت
  • مغالطات رایج ۱: مغالطه تبدیل امر مطلوب به امر مطلوب
  • مصیبت بزرگ شیعه (به بهانه عید فطر)
  • همه‌اش تقصیر علی است…!
  • شعر در بی اعتباری دنیا 1
  • شعر در بی اعتنایی به دنیا 2
  • شعر در نهی از شرب خمر
  • مقاله دانشمند انگلیسی
  • دل یا ده؟!
  • تولد علی در کعبه، خار چشم معاندان
  • مقایسه آخرین جملات امیرمومنان، ابوبکر، عمر و عائشه
  • تنها سفری که بدهکار می‌تواند برود
  • یادی از مقام حضرت ابوطالب ع
  • اهمیّت دعا برای امام زمان ع در وصیّت مهم سید بن طاووس
  • چه بخواهیم و چه نخواهیم، تنها مجری دین، امام زمانه
  • ضرورت استغفار
  • روزه‌ی تمرینی کودکان
  • پیامبر ص، نخستین همسر حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها
  • مصیبت علی ع، مصیبت بی‌نمونه
  • تلگراف تخریب بقیع
  • رحمت و مهربانی امام رئوف، حضرت رضا علیه‌السلام
  • عظمت عید غدیر
  • مشکل آلودگی صوتی مذهبی کجاست؟!
  • زاری و بی‌تابی در مصائب امام حسین علیه‌السلام
  • پیروز میدان عاشورا
  • بیمه کردن عمل صالح
  • یا اباعبدالله! «کی» و «کجا»؟!!!
  • سخت‌ترین مصیبت سیدالشهدا در روز عاشورا!
  • ویژگی دفن در مشهد مقدس
  • حجاب شاهزادگان اصیل ایران باستان
  • تربیت خدمت به زوار از کودکی
  • سلام بر پیامبر ص و این همه معانی!
  • درخواست قابلیت خوب شدن!
  • اگر می‌خواهی در دنیا و آخرت راحت باشی گناه نکن!
  • اگر علی پیروز شد چه کسی شکست خورد؟!
  • امام حسن علیه السلام افضل است یا امام حسین علیه السلام؟
  • صلوات بر پیامبر ص، اقیانوسی از معارف!
  • علی علیه السلام اوج کمال را فتح کرد!
  • آیا مقایسه علی علیه السلام با دیگران شدنی است؟!
  • هرگز نباید علی علیه السلام شناخته شود!
  • سود مضاعف ببریم
  • جهل خودخواسته، دردِ اول
  • فریاد دین از جهل خودخواسته!
  • قدرت انتقاد شنیدن
  • طلای ناب
  • امان از این دل غافل!
  • اگر به غدیر خیانت نمی‌شد…!
  • انواع مشتری مداری
  • مرز قاطعیت و مدارا کجاست؟
  • وقتی امام حسین علیه السلام سلب توفیق می‌کند
  • چه کسی از صلوات سود می‌برد؟
  • علی علیه السلام اول مظلوم
  •  
    ضرورت استغفار

    اگه با سرعت غیر مجاز پیچیدم تو خیابون عبور ممنوع، چه اتفاقی بیفته و چه نیفته، من خلاف کردم و جرم مرتکب شدم.

    خب معلومه که سزاوار جریمه هم هستم.

    حالا اگه حادثه‌ای هم پیش بیاد و من بزنم به ماشین یکی دیگه و صدمه ببینه، اینجا به جز جرم، خسارت هم زدم و باید ضامنش بشم.

    البته بعضی خسارتا جبران پذیر هستن، مثل این که چراغ ماشین طرف رو شکستم، خب با تعویض چراغ، خسارت حل می‌شه.

    بعضی خسارتا جبران پذیر نیستن، اما معادلی دارن، مثل این که ماشین صفر کیلومتر بوده و حالا بعد تصادف بایس رنگ بشه. مسلم با صافکاری و رنگ، بازم قیمت ماشین میاد پایین و اگه بخوام دقیقا جبران کنم، بایست اختلاف قیمت ماشین رنگ نشده با ماشین رنگ شده رو هم بپردازم.

    اما ممکن هم هست که بعضی از خسارتا هم تا ابد قابل جبران نشه…!

    بگذریم…

    نتیجه ورود به خیابون عبور ممنوع شد دو تا چیز: یکی جرم یکی هم خسارت.

    اگه پلیس جریمه هم نکنه، اما بازم من بدهکارم، خسارت طرف رو باید بدم.

    خب این مَثَل رو آوردم برای این که ببینم «فرق عفو و مغفرت چیه؟»

    عفو، همون پاک کردن جرم و جریمه است، بعد از عفو دیگه بازخواستت نمی‌کنن.

    اما گناه و معصیت و ذنب…

    اما گناه، فقط مخالفت با خدا نیست.

    گناه، ظلم هم هست، هم ظلم به خدا، هم ظلم به خودم و گاهی هم ظلم به دیگران.

    معنی ظلم به خدا که روشنه، هیچ بنده‌ای نمی‌تونه به خدا خسارت بزنه. ظلم به خدا به اینه که حرمت خدا رو نگه نداشتم و حق و حقوق خدا رو زیر پا گذاشتم.

    فعلا به ظلم به دیگران هم کاری ندارم.

    میام سر ظلم به خودم.

    رب إنی ظلمت نفسی…

    پروردگار من، من با گناه کردنم، در واقع به خودم ظلم کردم!

    ظلم به خودم یعنی چی؟

    یعنی خسارت زدن به خودم.

    خسارت زدن به خودم یعنی خرابکاری.

    وقتی تخلف می‌کنم و ماشینم قُر و دبّه میشه، خرابکاری خودم رو به چشم می‌بینم و چون محسوسه، درکش می‌کنم.

    رفع و رجوع این خرابکاری هم قابل درکه، بایس ماشینم رو بزارم زیر پتک و چکش و…

    بعدشم با کلی تشکر و ممنونتم دو دستی پول بی زبون رو تقدیم صافکار کنم.

    این جور خرابکاریا، چون محسوس هست، هم درکش آسونه و هم تاوانشم روشنه.

    اما اثر گناه، هم خرابکاری مادی هست و هم خرابکاری معنوی.

    خرابکاری در روحم، خرابکاری در جسمم، خرابکاری در دنیام، خرابکاری در آخرت و عاقبتم و… همه این خرابکاری‌ها هست.

    خب اگه خدا، گناه منو عفو کرد…

    حالا به توبه باشه،

    یا به شفاعت،

    یا به عمل خیری مثل زیارت امام حسین علیه السلام و صله رحم و…،

    یا به دعای دیگران،

    و یا به…

    نتیجه عفو اینه که دیگه مؤاخذه نمی‌شم، جریمه هم ندارم.

    اما خسارتایی که زدم و خرابکاریایی که کردم چی میشه؟!!!

    اول یکی از خسارتهای مادی رو می‌گم:

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ إِنَّ الذَّنْبَ يَحْرِمُ الْعَبْدَ الرِّزْقَ.

    واقعا که گناه، بنده را از روزیش محروم می‌کند (و رزق او را کم می‌کند).

    اما خسارتای معنوی دیگه خیلی فراوونه. از جمله:

    گناه مثل یک چاقو هست که می‌خوره به قلب و روح آدم، و او رو زخمی می‌کنه.

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ إِنَّ الْعَمَلَ السَّيِّئَ أَسْرَعُ فِي صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِّينِ فِي اللَّحْمِ.

    کار بد، سریع‌تر از زخمی که چاقو در گوشت ایجاد می‌کند، قلب گنهکار را زخمی می‌کند.

    گناه، روح آدم رو بیمار و مریض می‌کنه:

    قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ لَا وَجَعَ أَوْجَعُ لِلْقُلُوبِ مِنَ الذُّنُوب‏

    هیچ درد و مرضی، دردناکتر از بیماری قلب از گناه نیست.

    خب روحی که بیمار شد، فهم و درکش هم خراب می‌شه:

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَبِي يَقُولُ‏ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِيئَتِهِ إِنَّ الْقَلْبَ لَيُوَاقِعُ الْخَطِيئَةَ فَلَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيَصِيرَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَه‏

    هیچ چیزی فاسد کننده‌تر از گناه برای قلب نیست. واقعا قلب که مرتکب گناه می‌شود، این گناه همچنان در او اثر (بد) می‌گذارد تا این که بر او سیطره و غلبه پیدا می‌کند و موجب می‌شود قلب او را زیر و رو کند.

    با زیر و رو شدن قلب، تازه بدبختی‌ها شروع می‌شه. یکیش اینه که حق رو باطل می‌بینم و باطل رو حق. یعنی دیگه درک درستی از خوب و بد ندارم.

    هر گناهی یک نقطه سیاهی تو قلب ایجاد می‌کنه و…

    تا این که آخرش توفیق رستگاری رو از آدم می‌گیره، دیگه به این آدم امید خیر نمی‌ره.

    عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَى قَلْبِهِ فَلَا يُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً.

    آن زمان که انسان گناهی کند در قلبش یک نقطه سیاه ایجاد می‌شود، اگر توبه کرد، پاک می‌شود و اگر بر گناهش افزود، سیاهی دل بیشتر می‌شود، تا این که بر تمام دل مسلط می‌شود، این شخص پس از این هرگز رستگار نخواهد شد.

    عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ بَيْضَاءُ فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِي النُّكْتَةِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ ذَلِكَ السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِي الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِكَ السَّوَادُ حَتَّى يُغَطِّيَ‏ الْبَيَاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَيَاضَ لَمْ يَرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَيْرٍ أَبَداً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ‏

    هیچ بنده‌ای نیست مگر این که در دلش یک نقطه سفید است. آن زمان که گناه کند، در داخل این سفیدی، نقطه سیاهی پیدا می‌شود. اگر توبه کرد، سیاهی می‌رود، ولی اگر به گناهش ادامه داد، این سیاهی بیشتر و بیشتر می‌شود تا این که تمام سفیدی دل را می‌پوشاند. هنگامی که گناه تمام سفیدی دل را پوشانید، گنهکار دیگر هرگز به خیر و خوبی نمی‌رسد، و این است معنی سخن خداوند عز و جل که در قرآن فرموده: «بلكه آنچه مرتكب می‏شدند زنگار بر دلهايشان بسته است‏» (مطففین14).

    سیاهی گناه که همه قلب رو گرفت، قلب رو می‌میرانه.

    إِذَا أَذْنَبَ الْعَبْدُ كَانَ نُقْطَةً سَوْدَاءَ عَلَى قَلْبِهِ فَإِنْ هُوَ تَابَ وَ أَقْلَعَ وَ اسْتَغْفَرَ صَفَا قَلْبُهُ مِنْهَا وَ إِنْ هُوَ لَمْ يَتُبْ وَ لَمْ يَسْتَغْفِرْ كَانَ الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ وَ السَّوَادُ عَلَى السَّوَادِ حَتَّى يَغْمُرَ الْقَلْبَ فَيَمُوتَ بِكَثْرَةِ غِطَاءِ الذُّنُوبِ عَلَيْهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ يَعْنِي الْغِطَاءَ وَ الْعَاقِلُ يَحْسَبُ نَفْسَهُ قَدْ مَاتَ وَ يَسْأَلُ اللَّهَ الرَّجْعَةَ لِيَتُوبَ وَ يُقْلِعَ وَ يُصْلِحَ فَأَجَابَهُ اللَّهُ فَيَجِدُّ وَ يَجْتَهِدُ.

    هنگامی که بنده گناهی کرد، یک نقطه سیاه در دلش ایجاد می‌شود. پس اگر توبه کرد و از گناه کنده شد و از خداوند طلب مغفرت کرد، (سیاهی از دلش پاک می‌شود و) قلبش صفا پیدا می‌کند، ولی اگر توبه و طلب مغفرت نکرد، گناه روی گناه می‌آید و سیاهی روی سیاهی اضافه می‌شود، تا این که تمام قلب را در سیاهی فرو می‌برد و غرق می‌کند. در نتیجه به خاطر زیادی پوشش گناه بر قلب، قلب می‌میرد و این مصداق سخن خدای تعالی است که در قرآن می‌فرماید «بلكه آنچه مرتكب می‏شدند زنگار بر دلهايشان بسته است‏» (مطففین14) زنگار قلب یعنی پوشش (گناه بر دل). (اگر کسی) عاقل باشد می‌یابد که نفس او بر اثر گناه واقعا مرده است و لذا از خدا طلب می‌کند که به سوی او بازگردد تا این که توبه کند و خودش را از گناه بکند و در این راه تلاش می‌کند.

    شگفت اینه که گناه حتی بر گوشت و پوست بدن آدم اثر میزاره. لذا روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام توبه کامل رو این جوری توصیف می‌کنه:

    سَمِعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ رَجُلًا يَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ أَ وَ تَدْرِي مَا حَدُّ الِاسْتِغْفَارِ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ وَ الْمَعَاصِي فَتُذِيبَهُ وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ.

    (از میان اموری که در توبه لازم است شخص انجام دهد) پنجمین امر این است که توجه کنی به گوشتی که از مال حرام و گناهان رشد کرده و با تلاش در راه بندگی خدا آن را آب کنی…

    اونی خیلی شگفته اینه که گناهانی که موجب رشد گوشت بدن شده، اگه مورد رحمت قرار نگیره، باید با عذاب در آخرت تصفیه بشه تا شایستگی بهشت رو پیدا کنه.

    برای همینم یکی از خسارتهای آخرتی گناه این جوری گفته شده:

    عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الذُّنُوبُ كُلُّهَا شَدِيدَةٌ وَ أَشَدُّهَا مَا نَبَتَ عَلَيْهِ اللَّحْمُ وَ الدَّمُ لِأَنَّهُ إِمَّا مَرْحُومٌ وَ إِمَّا مُعَذَّبٌ وَ الْجَنَّةُ لَا يَدْخُلُهَا إِلَّا طَيِّبٌ.

    گناهان همگی سخت است، اما سخت‌ترین آنها گناهانی است که گوشت و خون بر آن رویید است، چنین گناهانی یا (بر اثر توبه و شفاعت و…) مورد رحمت قرار می‌گیرد (و پاک می‌شود) و یا این که عذاب می‌شود (تا با عذاب پاک شود و شایستگی بهشت را پیدا کند. زیرا) وارد بهشت نمی‌شود مگر این که پاک و پاکیزه گردد.

    البته آخر و عاقبت مؤمن گنهکار بهشته، اما تا تاوان گناهش را نده در عذاب الهی حبس می‌شه.

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ الْعَبْدَ لَيُحْبَسُ عَلَى ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ مِائَةَ عَامٍ وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى أَزْوَاجِهِ فِي الْجَنَّةِ يَتَنَعَّمْنَ.

    واقعا که بنده به خاطر گناهی از گناهانش صد سال در جهنم زندانی می‌شود در حالی که از جهنم همسرانش را می‌بیند که در بهشت غرق ناز نعمت هستند.

    اینایی که گفتم بعضی از خسارتا و خرابکاریایی است که گناه در خود انسان ایجاد می‌کنه.

    رو همین حساب هم اولین نتیجه گناه، ظلم به خود انسانه.

    مغفرت، در واقع اصلاح خرابکاریایی هست که آدم با گناه بر سر خودش آورده.

    خدای ارحم الراحمین با مغفرتش، خرابکاریای بنده توّابش رو صافکاری و اصلاح می‌کنه.

    خب فرق عفو و مغفرت روشن شد:

    عفو پاک کردن جرم است

    و مغفرت پاک کردن آثار جرم است.

    نویسنده: محسن نشر: ۱۴۰۱/۰۱/۱۳-۲۱:۵۷:۳۰ بازدید: 2729
    • نظر شما
    • نظر خوانندگان
    تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است